باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. به همین جهت ما میتوانیم با آنهایی که متوجه شدهاند در دنیای جدید باید «دیگری» را نیز مدّ نظر قرار داد؛ همسخن و همنگاه گردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آیهی ۳۵ سورهی مائده چیزی در رابطه با اسماء الهی نیافتم. ۲. اسماء الهی در تعبیرات مختلف به صورتهای متفاوت مطرح شده. باید از فضای آیه و روایت متوجه شد که به چه معنایی اشاره شده است. آری! همان طوری که شارحین نهجالبلاغه در آن فرازِ خطبهی اول فرمودند، صفاتی که عارضِ ذات حق باشد را، باید از حضرت حق نفی کرد و گرفتار نگاه معتزلیان نبود که ذات را غیرِ صفات میدانند. ولی صفاتی که عین ذات حضرت حق هستند را نباید از حضرت حق نفی نمود. مثل آنکه گفته میشود «هو السمیع»؛ در اینجا نظر به ذات حضرت حق است به اعتبارِ ظهور حضرت حق به جلوهی سمیعبودن. این صفات، مخلوقِ حق نیستند، بلکه همان حق است با آن جلوهی خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان چهارشنبهای که بیانات حضرت آقا از رادیو اعلام شد؛ تمام جلسهی عصر آن روز را که در مسجد قمربنیهاشم «علیهالسلام» تشکیل میشد، به شرحِ روح کلّی بیانیه اختصاص دادیم و از آن به بعد در موقعیتهای مختلف، متذکر بعضی از اشارات آن بودهایم. به نظر بنده باید آن بیانیه، دائماً در مقابل ما باشد و همواره به هر بهانهای متذکر وجهی از وجوه آن بشویم. هرگز اینچنین نیست که بحثی از آن بشود و تمامشده تلقی گردد. آن بیانیه، راهِ چهلسالِ آیندهی ما است. راه را باید قدم به قدم طی کرد و در قدمی متذکر اصالت آن راه، بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در زمانی از مجتهد دین، انتظار داشتند فقط احکام فروع دین را برای مردم روشن کنند. ولی امروز انتظار مردم از روحانیت و طلاب آن است که جوابگویِ همهی نیازهای معرفتی و دینی آنها باشند. به نظر میآید همین مسیر اجتهاد که طلبه طی میکند، خوب باشد، ولی با رویکردِ درک همهی ابعاد انسان. بهترین راه همان است که طلبه تا اجتهاد مرسوم جلو برود و در آن فضا به سایر ابعاد دین نیز بپردازد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید نگران بود. بالاخره این رجائی که سراغ شما آمده است، موجب عصیان که نمیشود بلکه امید به خدا را زیاد میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اینطور جواب داده شد:
۱-۲۳۸۷۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق غیبی مشخص است، توضیح بیشتر نمیخواهد. مگر نداریم که بعضی از ارزاق، برای اولیاء الهی از بهشت میآید؟ موفق باشید
۲. شاید نظر به مجموعهی معارفی دارد که نزد ائمه «علیهمالسلام» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موارد به راهِ گشودهای که خداوند در مقابل ما قرار میدهد، باید فکر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شمارهی ۲۳۸۳۲ جواب داده شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در هر موضوعی، حق را شناختید مطابق حقی که میشناسید وارد میشوید. سعی کنید با مطالعهی تفسیر قرآن – اگر میتوانید تفسیر المیزان، وگرنه تفسیر نمونه- با حق از طریق قرآن آشنا شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همانطور که مکرر در جوابهای سؤالهای کاربران محترم عرض کردهام، روحیهی ورود به پایاننامهها را ندارم. شاید کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست، به کارتان بیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نماز شب را با این نیت ادامه دهید که به صورت تکوینی، نوعی هماهنگی با روح حضرت محمد «صلواتاللّهعلیهوآله» برایتان بهوجود میآید، هرچند ممکن است در این دنیا و در ساحتی که هستید آن را احساس نکنید، ولی با همان نیّتِ هماهنگی با رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» آن را انجام دهید. ۲. اینکه گفتهاند همسر انسان موجب عفت انسان میگردد، جهت همین موضوع میل جنسی است که در این موارد سراغ انسان میآید و پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند هر آنچه در بقیه سراغ دارید، در همسر خودت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با آثار آقای «لویناس» آشنایی دارم و برای ایشان ارزش خاصی قائلم و در مباحث اخلاقی نیز از ایشان استفاده میکنم. اخیراً آقای دکتر اصغر مصلح کتابی تحت عنوان «با دیگری» نوشتهاند و بنده نکات مهمی که به نظرم از آن کتاب میآمده است را، با ذکر صفحهی آن مطالب یادداشت کردهام. آن را خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
۳. ایستادن میان فرهنگها در مقابل دنیای معاصر از مهمترین افقهایی است که به روی تفکر گشوده شده است.
۳. همهی فرهنگها باید فرا رَوی از داشتههای خود و ایستادن در «میانه» را تمرین کنند.
۵. بسیاری از مردم از رویارویی با «دیگر» دوری میکنند ولی با دیگری تنها راه همزیستی خردمندانه، درک عمیق دیگری و وقوف به محدودیتهای خویش و در پیشگرفتن منش گفتگو است.
۹. بسیاری از مشکلات انسانی راه حلی جز تغییر نگاه به «دیگری» ندارد.
۱۱. هر کوششی برای حذف دیگری به خشونتی مضاعف منتهی میشود. باید در صدد یافتن الگوی مناسب زیستن با دیگری باشیم.
۱۴. بیش از هرچیز باید قرارگرفتن در کنار دیگری را پذیرفت.
۳۴. به نظر یونگ، حیاتِ روح وابسته به روابط میان انسانی است. هیچ تفردی بدون ارتباط با شخصِ دیگری حاصل نمیشود... آدمِ بی ارتباط، کامل نیست، زیرا فقط از طریق روح و روان میتوان کامل شد و روح و روان هم بدون وجه دیگرش نمیتواند هستی داشته باشد... ما همواره به نقد خود نیاز داریم و این بدون دیگری ممکن نیست... اروپا این بزرگترین مسئلهی ما، فقط هنگامی برایم درکپذیر است که میبینم منِ اروپایی در چه جاهایی با جهان سازگار نیستم.
۳۵. یونگ معتقد است سفیدها با سرشان فکر میکنند و سرخپوستان با دلشان.
۳۹. امروز نمیتوان «حقیقت» ناب خاص خود را، بدون احساس حضور «دیگری» یافت. نقش «دیگری» و تأثیر تفاوت او با «من» در همهی اندیشهها و دریافتها و قضاوتها آشکار است. گویی دورانِ زیستنِ فارغ از حضور «دیگری» به پایان رسیده است.
۴۱. آنچه در میدان نسبتِ با «دیگری» و در عرصهی «باهم زیستن» اهمیت دارد، نتایج ملموس اعتقاد به حقیقت است. به همین جهت باید توان تفکیک حقیقت مورد اعتقاد و حقیقتِ ساری در زندگی و رانهی رفتار «من» را داشت. در عرصهی «زیستن با دیگری» آنچه اهمیت دارد، حقیقتِ جاری و ساری در زندگی است.
۴۵. با پیدایش تکنیک نسبت انسان با وجود و طبیعت دگرگون شده است. یا به بیانی دقیقتر، با تغییر نسبت انسان با وجود و طبیعت است که تکنیک پدید میاید. به گفتهی هایدگر: با تکنیک، مناسبات انسانی نیز دگرگون شده است.
۵۶. هیچ قومی نیست که بر اساس ویژگیهای خود، خود را برتر از دیگران نداند. به گفتهی سرخپوستان؛ خدا اولین مجسمهی آدم را نپخته بیرون آورد و نژاد سفید شد و سپس بر آن روح دمید، دومین مجسمه را که خوب پخته شده بود بیرون آورد و نژاد بیرون آورد و نژاد سرخ بود و سپس بر آن روح دمید و خدا محو تماشای نژاد سرخ شد و فراموش کرد مجسمهی سوم را بیرون آورد و وقتی بیرون آورد سوخته بود و به آن روح دمید و نژاد سیاه شد.
۵۹. با گسترش تمدن مدرن و گسترش علم و تکنولوژی شناخت انسانها از شناخت دور به شناخت نزدیک تبدیل شد.
. هایدگر میتواند راه گفتگو با فلسفهی اروپایی را به متفکران غیر غربی بیاموزد.
کار دشوار گشودن راه گفتگو است. در این گفتگو هیچ جدلی رُخ نمیدهد.
رویکردی مشترک برای نزدیکی به یکدیگر
تفکر حاصلگونهای سلوک روحی و معنوی است و نحوهای دریافت از طریق تجربهی درونی است.
آیندهی آمریکا آیندهی جهان است. وضعیت فردا را هم اکنون در آمریکا میتوان دید.
همزیستی همهی سرزمینها در دنیایی موزائیکوار
صلح میان ملتها بدون صلح میان ادیان ممکن نیست.
توان ایستادن میان فرهنگ خویش و دیگر فرهنگها از طریق عرفان ممکن است از آن جهت که عرفان پیوستگی ریشهای با فرهنگ خویش را حفظ میکند و راه درک سایر فرهنگها را هم میگشاید.
با انکار تمدنی در مواجهه با تمدن غربی، عملاً در بستر روح تمامیتخواه تمدن غربی قرار میگیریم که در مقابل خود هیچ فکر و اندیشهای را به رسمیت نمیشناسند. در حالیکه آنچه در زمان معاصر اهمیت دارد، جستجوی راههای همگرایی فراتر از تک فرهنگها است که این نیاز شرایط امروزین کرهی زمین است.
درگذشته مردم هر فرهنگ به تفاوتهای خود وابستهاند و آن را عین حقیقت و هویت درستی میدانستند. ولی امروز ما به وجود تفاوتها خود آگاه شدهایم و آنها را پاس میداریم و آیهی « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» طوری دیگر میفهمیم و موضوع «دیگری» را جدّی میگیریم و به تفاوتها احترام میگذاریم و خودمحورانه نسبت به دیگری نمیاندیشیم.
به گفتهی شایگان: مدرنیته به ناچار به محوری تبدیل شده که همهی بینشها حتی آنهایی که به مشروعیت آن معترضاند، حول آن میچرخند. (با دیگری- ص 488). و بدین لحاظ در فضای با دیگرانزیستن دیگر هر فرهنگی نمیتواند راه ویژهی خود را در پیش گیرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شعر از جناب مولوی است در دیوان شمس تبریزی. واقعاً مولوی در دیوان شمس، روی زمین نیست، همواره در حالِ پرواز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در رابطه با این سؤالات به نظرم نمیآید تا نسبت به جواب آن ورود کنم. بیشتر نسبت به جواب سؤالاتِ عقیدتی شاید بتوانم عرایضی داشته باشم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به خدا اطمینان دارید که در مسیر توحید وعدههای او محقق میشود؛ مثل آنکه مطمئن هستیم آمریکا در مقابل انقلاب اسلامی هیچ غلطی نمیتواند بکند؛ این اطمینانِ به خدا است. ولی از مکر خدا نباید در امان بود، مربوط به وقتی است که بدون دلیل اعمال خود را بهترین اعمال بدانیم و به جایِ باقیبودن بین خوف و رجاء، فقط در رجاء بهسر ببریم. آری! باید به خدا حسنظن داشت از آن جهت که خوبیِ بندگانش را میخواهد و رحمت او واسع است. ولی خوف از اینکه ما کوتاهی کنیم، سرِ جایش محفوظ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. غرب، به معنایِ فرهنگِ پشتکرده به حقیقت و گرفتارِ پوزیتیویسم و سوء استفادهکننده از علم، یک غرب است که همان مدرنیته و توهم میباشد. و غرب به معنایِ عقلِ تکنیکی که هایدگر متذکر آن است و معتقد است آن عقل، گرفتار «گِشتل» شده؛ غرب دیگری است. غربِ عقلِ تکنیکی مربوط به این تاریخ است و ما باید در آن حاضر شویم و در آن سهیم گردیم که بحث آن مفصل است. عرایضی تحت عنوان «جایگاه تمدن نوین اسلامی در این تاریخ» خواهم داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
۲۳۸۸۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: از مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، کار را شروع کنید و بعد از آن به بحث «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن بپردازید. از ورزشکردن هم غافل نباشید. در مورد موضوع اخیر، قسمت آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» نکاتی عرض شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود انسان باید به این نکته برسد که نیاز دارد با خداوند مرتبط باشد و متوجه شود نماز، زیباترین نوع ارتباط با خدا است و خداوند دوست دارد آنطور که خودش میخواهد، پرستیده شود تا برکات پرستیدنش را به بندگانش ارزانی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس میتواند مفید باشد إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالی از شما دریافت نشده است. بفرمایید سؤالتان چه بوده؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها چیست؟!!!
عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد / از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور / تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد
ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی / ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد / حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد
در خانقه سینه غوغاست فقیران را / ای سینه بیکینه غوغات مبارک باد
این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد / دریاش همی گوید دریات مبارک باد
ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد / ای طالب بالایی بالات مبارک باد
ای جان پسندیده جوییده و کوشیده / پرهات بروییده پرهات مبارک باد
خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی / کالای عجب بردی کالات مبارک باد
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن، صورتِ نفس امّاره است و شدتیافتنِ قوهی واهمه. با متعادلکردنِ رابطهی بین جسم و روح، إنشاءاللّه مشکل حل میشود. عجله نکنید، با حوصله جلو بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر نور شریعت محمدی «صلواتاللّهعلیهوآله» و دلسپردن به معارفِ حضوری، خود به خود دلْ منور به الهاماتی میشود که در پرتو آن الهامات، شما نسبت به مراجعین خود بهتر عمل میکنید. توصیهی بنده، دنبالکردن مباحث معرفت نفسی است همراه با صوت آن و سپس پرداختن به بحث «معاد» آنهم همراه با صوت آن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است که از نظر ظاهر رابطهای بین زبان و معانی، اعتباری است و انسان برای معانی، الفاظی را اعتبار میکند. ولی در مباحث فلسفهی زبان، بحث میشود که واژهها، صورتهای حقیقیِ معانی هستند و حقیقت زبان ریشه در روحی دارد که آن زبان را به ظهور آورده است. در نتیجه در رابطه بین زبان و معانی، چنین خواهد بود که رابطه حقیقی است. مثل رابطهی الفاظِ قرآن با حقیقتی که به صورت الفاظ درآمده است، مگر در زبان روزمرّه که هیچ اصالتی در آن نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که در آیهی مذکور متوجه شدهاید میفرماید: چشمِ آنها کور نیست، بلکه قلب آنها که در سینههایشان است کور است. و مسلّم، کوربودنِ قلب، بُعدِ عدمِ بصیرت و مربوط به بُعد مجرد انسان است و چیزی که مجرد است در ظرف مادی قرار ندارد و ظرف آن نیز مجرد خواهد بود. به نظر بنده اینکه میفرمایید یعنی قلبی که مربوط به نفس ناطقه است، کور است؛ حرف درستی است ۲. نفس ناطقه، قدرت عزم و عدم عزم را دارا میباشد. موفق باشید