بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سیر اعتقاد به امامت در طول تاریخ دستخوش چه تغییراتی بوده است؟ آیا شیعیان ۱۴۰۰ سال پیش مانند ما به ائمه اعتقاد داشته اند؟ آیا صحیح است که برخی صحابه اعتقاد به عصمت ائمه نداشته اند؟ تأثیراتی که امثال شیخ مفید داشته اند، چگونه بوده است؟ چگونه می توان اثبات نمود که عقیده فعلی شیعه به امامت به حق نزدیکتر است از عقیده شیعه هم عصر ائمه اطهار؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حجت الاسلام امیر غنوی در سلسله مباحث تاریخ اسلام خود با شواهد قابل اعتمادی، این نکته را روشن می‌کنند. خوب است به سایتی که آثار ایشان را منتشر می‌کند رجوع فرمایید. موفق باشید

23628
متن پرسش
سلام: فرمودید در مقام ولایت هیچ واسطه ای بین ولی و حضرت حق نیست و یا امام باقر فرمودند هر کس می خواهد بدون حجاب با خدا روبرو شود محبت ما را داشته باشد ولی از آنجایی که فرمودید رویت حضرت حق بدون اینکه صورتی در صحنه باشد ممکن نیست آیا همان صورت واسطه و حجاب نمی شود؟ ارسال به ایمیل حتی با عوض کردن ایمیل از یاهو به گوگل نیز اصلاح نشد. فکر می کنم اشکال از سایت لب المیزان باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی آن صورت، حکمِ آینه را داشته باشد و معلوم شد آینه، واسطه‌ی بین ما و صورت مرئی نیست، جایی برای واسطه‌بودن نمی‌ماند. ۲. چون موضوعِ ارسال به ایمیل‌ها آزمایش شد و مشکلی پیش نیامد؛ احتمالاً اشکال از سایت نیست. موفق باشید

23038
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: بنده کتاب «ادب خیال عقل و قلب» شما را خوانده ام و تصمیم گرفته ام که ان شاء الله به عالم علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) وارد شوم. ۱. برای ورود به عالم ایشان چه کار باید کرد؟ ۲. سیر مطالعاتی کتب شان به چه شکل می باشد؟ ۳. آیا باید به روش خاصی کتب شان را مطالعه کرد؟ چه روشی؟ اگر نکته ای لازم است و در این سوال ها نمی گنجد خودتان ذکر کنید لطفا. (باید عرض کنم که بنده کتاب معرفت النفس شما را با صوت تا معرفت ۴ گوش کرده و چون خیلی سوال برایم پیش آمد الان در حال مطالعه کتاب خویشتن پنهان شما می باشم. اما نکته ای که هست خیلی کند جلو می روم. چه کاری باید انجام دهم که سریع تر جلو بروم و به زمانه الان برسم؟ خود بنده احساس می کنم عنایت هایی که بهم می شود را زود از دست می دهم؟ اگر ممکن است بفرمایید چگونه باید حفظ شان کرد؟ و چگونه باید وارد مراقبه و حالت ورع شد؟) تشکر و سپاس برای کتاب های خوبتان که راهگشا هست. ان شا الله خدا به شما توفیق روز افزون دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفسیر شریف «المیزان» راهِ ورود به عالَم حضرت علامه طباطبایی «رحمت‌اللّه‌علیه» است. ۲. سیر مطالعاتیِ خاصی نمی‌توان برای کتاب‌های ایشان در نظر گرفت. ۳. در مورد تفسیر المیزان، فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که بر روی سایت هست، مؤثر باشد. ۴. پیشنهاد بنده آن است که مباحث «ده نکته در معرفت نفس» را تا آخر دنبال بفرمایید و سپس به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید. نگران فراموشیِ مباحث نباشید. آن مباحث، خود به خود جزء شما خواهد شد. موفق باشید

22220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شرح منازل السائرین استاد یزدان پناه رو هفته ای یبار گوش بدیم یا هر روز؟ چطوری باید کار کنیم مثل مقالات شما توضیحات استاد و کنار کتاب یادداشت کنیم یا؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آن شرح را وسیله‌ای برای درک عالم خواجه عبداللّه انصاری قرار دهید و هفته‌ای یک منزل از صد منزل را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

21467
متن پرسش
سلام حاج آقا: اینکہ ما در حدیث داریم کہ اگر قبر والدین را ندانیم ہر گاہ نشان قبر قرار بدھیم ھمان جا می توانیم فاتحہ بخوانیم آیا ما می توانیم قبر جناب زھرا را کہ نمی دانیم کجاست آیا می توانیم در ھر جا نشان قبر درست کنیم و زیارت بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پنهان‌بودن قبر حضرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» حکایت یک اعتراض بزرگ است و نباید با ساختن یک قبر مصنوعی این موضوع، مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید

21233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا مدیر مدرسه حتی حوزه علمیه بر ما ولایت داره یا یه بحث دیگه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. فقط طبق قانون باید دستور دهند و طبق قانون هم ما باید دستورات آن‌ها را بپذیریم. در زمان حیات حضرت امام در مورد ولایت مسئولان نظام نسبت به زیردستان‌شان سؤال شد و امام فرمودند؛ ولایتی بر آن‌ها نیست، تنها رعایت قانون باید در میان باشد. موفق باشید

19703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: راجع به اینکه در مصاحبه با آقای عرب و نجات نژاد از بیعت برخی از معصومین با حاکمان وقت مطالبی را فرمودید، بخشی از درس تاریخ استاد طائب مورخه 95/8/19 را عینا برایتان ارسال می کنم. به این نکته توجه داشته باشید که هیچ‌یک از اهل‌بیت (ع) با حاکم زمان خود بیعت نکردند. خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إنَّ اللهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أنْفُسَهُمْ وَ أمْوَالَهُمْ بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه/111). خدای متعال در این آیه می‌فرماید: هرکس که حقیقتا به خدا ایمان بیاورد، در همان ابتدای کار، جان و مال خود را به خدا می‌فروشد. این، همان معنای بیعت است. بیعت از ماده بیع و به معنای فروختن است. وقتی یک نفر ایمان می‌آورد، باید با خدای متعال بیعت کرده و جان و مال خود را به او بفروشد. خدای متعال در روی زمین، نماینده‌ای از سوی خودش دارد و مؤمنین باید با او بیعت کرده و جان و مال خود را به او که نماینده خدا در روی زمین است، بفروشند. زمانی که مؤمنین با نماینده خدا بیعت می کنند، باید به صورت کامل و مطلق از او پیروی کنند. نماینده خدا در روی زمین، ابتدا خود پیامبر (ص) است و بعد از وفات ایشان، امیرالمؤمنین (ع) و دیگر اهل بیت (ع) نمایندگان خدا بر روی زمین هستند و مؤمنین موظف هستند که جان و مال خود را به آنها بدهند. حال با این تعریفی که ما از بیعت ارائه کردیم، آیا امکان دارد که امیرالمؤمنین (ع) با طاغوت بیعت کند؟ یعنی علی (ع) که خود نماینده خدا بر روی زمین است، دست بیعت به یک طاغوت بدهد؟ محال است که یک معصوم با طاغوت زمان خودش بیعت کند. اینکه بعضی گفته‌اند که علی (ع) و یا امام حسن (ع) با طاغوت‌های زمان خود بیعت کرده‌اند، حرف غلطی است. امام علی (ع) و امام حسن (ع) هرگز با کسی بیعت نکردند؛ بلکه فقط در برهه‌ای، از توسل به شمشیر برای گفتن حق خود اجتناب کردند. هیچ‌کدام از ائمه معصومین (ع) با طواغیت زمان خود بیعت نکردند. آنچه که زمان امام حسین (ع) را با دیگران متفاوت کرد، این بود که یزید اصرار داشت که آن امام بزرگوار با او بیعت کند؛ کاری که معاویه انجام نداده بود. بعضی از منابع تاریخی ازجمله تاریخ طبری نقل کرده‌اند که معاویه قبل از مرگش به یزید گفت: من راه حکومت را برای تو هموار کردم؛ ولی چهار نفر با من بیعت نکردند که یکی از آنها حسین‌بن‌علی (ع) است. از همین سخن معاویه معلوم می‌شود که امام حسین (ع) با او بیعت نکرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر هم بحث بیعت با طواغیت مطرح است و یا حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» بعد از رحلت زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» مصلحت می‌بینند که با خلیفه بیعت کنند، همه در راستای حفظ اسلام و ایجاد زمینه برای ادامه‌ی فعالیت‌های معنوی است که آن‌ها به عهده دارند و چون یزید علناً فسق می‌کرد، حضرت فرمودند: «مثلی لا یبایع مثله»، مثل من نمی‌تواند با چنین فاسقی که علناً فسق می‌کند، بیعت کند. موفق باشید 

19701
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم بپرسم جوانانی که بعد از مطالعه ی کتاب های شما دیدگاه جدیدی پیدا می کنند و در گذشته رشته ی دیگر دانشگاهی مثل معماری خوانده اند و اکنون در شرایطی قرار گرفته اند که نه پشتوانه ی محکمی در زمینه ی دیدگاه جدید دارند و نه دیدگاه های گذشته ی خودشون رو می توانند دنبال کنند، چه کاری باید انجام بدهند و چه فعالیتی رو باید پیگیری کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که بنده و امثال بنده عرض می‌کنیم بیشتر به جهت آن است که جهت‌گیریِ افراد در امورات‌شان تصحیح شود و لذا لازم نیست که مثلاً جنابعالی رشته‌ی معماری را دنبال نکنید، بلکه معماری را با روحِ معنیِ لازم می‌توانید عرضه نمایید. به عنوان نمونه کانال «ندای اندیشه» دو جلسه از سخنرانی آقای دکتر محمود ارژمند را در رابطه با معماری اسلامی مطرح کرده‌اند خوب است به آن کانال به آدرس https://t.me/nedayeandishe/284 رجوع فرمایید. موفق باشید  

18997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اول از همه شهادت امام هادی (ع) را خدمت شما تسلیت عرض می کنم به طوری که زمینه تقرب روز افزون ما به آن بزرگواران باشد. استاد ۱. تاثیرات مواد مخدر و روان گردان در نفس چیست!؟ و کسانی که اینان را مصرف می کنند ادعا می کنند که اشیا را به نحوی دیگر مشاهده می کنند! برای مثال رنگ های متفاوت و با موزیک هایی خاص از نظر روحی منقلب می شوند و اشیا را کارتونی و انیمیشنی مشاهده می کنند و استفاده از این مواد ها انسان را دچار چه ظلمات هایی در برزخ و قیامت می کند؟! و اینکه استاد عزیز جوانان زیادی مبتلا به این مواد ها (بیماری) هستند، چه راهی وجود دارد برای رهایی و نجات آنان از این لجنزار به ظاهر زیبا و اینکه دلیل حرمت این چنین موادی (تریاک، هرویین و کوکایین و ال اس دی، ماری جوانا،حشیش) را در صورت امکان بیان کنید. ۲. آیا قبل از اسلام در دین انبیا قبل خوردن شراب جایز بود!؟ ۳. آیا فرزندان آدم و حوا (ع) با یکدیگر ازدواج کردند!؟ و در صورت تصدیق مساله فوق چگونه در آن وقت ازدواج محارم جایز بود ولی در حالا غیر جایز است!؟ ان شاءلله خداوند خیرتان بدهد در دنیا و آخرت و توفیق استفاده بیشتر از معارف مطرح شده از سوی شما را به ما عنایت کنند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چون این نوع مواد، واهمه‌ی انسان را که عامل دوری از حقیقت است تقویت می‌کند. هر اندازه انسان جواب عقل خود را بدهد می‌تواند از برآورده‌شدنِ امیال واهمه نجات یابد. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست در این مورد کمک می‌کند 2- در هیچ دینی چیزی که انسان را از تعقل خارج می‌کند و آثار بدی بر روی جان و قلب انسان می‌گذارد، جایز نبوده 3- به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی در تفسیر آیات اولیه‌ی سوره‌ی نساء، شریعت الهی در آن زمان ازدواج خواهر و برادر را حرام نکرده بود. خوب است به نکات دقیقی که حضرت علامه در این مورد مطرح فرموده‌اند رجوع فرمایید. موفق باشید

18490
متن پرسش
با سلام: برخی انسان ها مشکلی دارند به این صورت که تا نتیجه کار خود را به سرعت نبینند نمی توانند کار را انجام دهند و به عبارتی روز مزد هستند. چه راهکاری برای حل این مشکل دارید؟ راهکاری که کمک کند این افراد با افق دید باز تری کار کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که خداوند سریع‌الحساب است، سریعاً نتیجه‌ی کارها را می‌دهد. آیا نمی‌بینید چگونه با صدقه‌دادن روح‌تان بزرگ می‌شود و یا با رعایت حقوق دیگران سعه‌ی صدر پیدا می‌کنید؟! موفق باشید

18149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مشکل این بود که نمیدونم شما این کلمات رو از چه منظر استفاده می کنید؟ مثلا وقتی میگید خیال، عقل، وهم و .... نمیدونم منظورتون از باب فلسفیه، عرفانیه و یا اخلاقی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اصلی بنده آن است که با حوصله کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را دنبال فرمایید تا به طور اصولی مطالب برایتان روشن شود. موفق باشید

17178
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولا استاد به طور مشخص بفرمایید که مجاهدت با نفس در مقابل امیال مختلف یعنی چه و چگونه باید دنبال شود؟ ثانیا برای مجاهدت با میل به شهرت و ریاست چگونه باید این میل را سرکوب کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شریعت الهی به طور مشخص روشن نفرموده است که رعایت حلال و حرام الهی به تمام معنا مجاهدت با نفس است آن هم به روش عملی. و مگر همین که ما به جای مطرح کردن خود در امور مثبت خدا را به میان آوریم و کارهای مثبت را به خدا نسبت دهیم و به توفیقات او همان مبارزه با شهرت طلبی نیست. موفق باشید

16624
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرامی؛ 1. ملاک تفریح سالم چیست؟ 2. در اسلام آیا تفریح حلال مجاز است یا ضرورت؟ 3. در عرفان تفریح حلال مجاز است یا غیر ضروری؟ در تهیه مقاله کمک شما را خواهانم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح و روان انسان نیاز دارد که در فشار تکالیف، اعم از تکالیف شرعی یا اجتماعی نباشد. حال هر آن‌چه آن فشار را کم کند و خلاف شرع نباشد، برای آن فرد و جامعه تفریح سالم حساب می‌شود. به این لحاظ ضروری است که انسان تفریح سالم داشته باشد. ولی هرکس مناسب روح خود، کاری را تفریح می‌داند و لازم نیست تفریح، به معنای آن‌چه فرهنگ غربی برای خود معنا کرده است برای ما نیز تفریح منسوب شود. موفق باشید

14977
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالي: در چند جا ديدم شما از مرحوم ايت الله مشكيني خيلي تعريف مي كنيد و با تعابير بلند از ايشان ياد مي نماييد آيا دليل خاصي دارد چون تا جايي كه بنده اطلاع دارم جايي مطلب خاصي از ايشان بيان نشده مثل بزرگاني مانند آيت الله بهاالديني يا آيت الله بهجت عليهما الرحمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، راهِ رجوع به خدا مطابق این تاریخ گشوده شد، راهی که ذیل شخصیت الهی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از یک‌طرف نظر به حقیقت دین و سیره‌ی اولیاء معصوم می‌افتد – به شکل حقیقی آن و نه اعتباری – و از طرف دیگر مقابله با شیطانی مجسم یعنی استکبار جهانی. و حضرت آیت اللّه مشکینی آن ولیّ الهی، به‌خوبی آن راه را شناخت و طی کرد و راه‌های هفتگانه‌ی آسمان‌های غیب در مقابلش گشوده شد. عرفانی که باید در این تاریخ دنبال فرمایید، در متن این تاریخ ظهور کرده است و باید با عارفانِ این تاریخ راه را ادامه داد. به گفته‌ی حضرت امام: «پيروزى معنوى و مادى مرهون اسلامى بودن انقلاب و مردمى بودن و توجه مردم به اسلام و تحول روحى عظيمى است كه خداوند در اين ملت، معجزه‏ آسا ايجاد فرمود، از آن جمله اين جوانان بسيار عزيز در سطح كشورند كه ناگهان با يك جهش برق‏ آساى معنوى و روحى با دست رحمت حق تعالى از منجلابى كه براى آنان با دست پليد استكبار جهانى كه از آستين امثال رضا خان و محمد رضا خان و ديگر سرسپردگان غرب يا شرق تهيه ديده بودند، نجات يافته و يك شبه ره‏ صد ساله‏ را پيمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پيشه در ساليان دراز آرزوى آن را مى‏ كردند، اينان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء اللَّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوى شهادت را با كردار در جبهه‏ هاى دفاع از اسلام عزيز به ثبت رساندند و اين تحول عظيم معنوى با اين سرعت بى‏ سابقه را جز به عنايت پروردگار مهربان و عاشق‏ پرور نتوان توجيه كرد». آری! در متن انقلاب اسلامی کسانی شکوفا شده‌اند که عارفان بزرگ در مسیر فنایِ ذات، سال‌ها به دنبال آن بودند ولی اینان اولین مسئله‌ای که با خود حلّ کرده‌اند از یک طرف، ندیدنِ ابزارهای جهان استکباری بود و از طرف دیگر، زیرِ پاگذاشتن بدن خود در هر شکنجه‌ای که به آن‌ها می‌شد. بدین لحاظ است که معتقدم جناب حاجیه‌خانم مرضیه دباغ راه‌های صدساله را یک‌شبه طی کرده است و در عرفانِ گشوده‌شده توسط امام خمینی، حجاب‌های بین او و آسمان‌های هفتگانه مرتفع شده است. باید در نگاه به عرفان و عرفا در این تاریخ بازخوانی کنیم. موفق باشید

13763
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: چند وقتی است که بعضی قوانین اسلام ذهن بنده را درگیر کرده. در بعضی قوانین می‌گویند چند شاهد عادل مومن که باشند و قسم یاد کنند، آن قضیه به نفع آنان تمام می‌شود. اولاً از کجا عادل و مومن بودن این افراد مشخص می‌شود؟ دوماً آیا این قسم‌ها مورد قبول می تواند باشد؟ اگر کمی در مورد این قبیل قوانین توضیح دهید، ممنون می شوم. یاحق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام در یک بستر طبیعی راه‌های اصلاح امور را پیشنهاد می‌کند و این بدین معنا نیست که انسان‌ها بعضاً نتوانند از قوانین الهی سوء استفاده کنند همان‌طور که از سخت‌ترین قوانین الهی می‌توان سوء استفاده کرد. لذا برای به نتیجه‌رسیدن قوانین الهی راه‌کار صحیح، آن نیست که آن قوانین را نادیده بگیریم بلکه راه‌کار صحیح آن است که تلاش کنیم تا تقوای جامعه بیشتر شود و این یک غفلت بزرگ در دنیای جدید است و در نتیجه قوانینی را تصویب می‌کنند که گویا همه جنایتکار و بزهکارند. موفق باشید

7206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به شما چند وقتی است که درباره ی امام جماعت شهر ما حرف ها یا شایعاتی وجود دارد مانند اینکه حسینه یی مشهد شهر را مدریت میکند و مردم اعتراض آورده اند که چرا ایشان الان میخواهم بدانم آیا ما باید از صحت موضوع باخبر شویم یا توجه ی به حرف دیگران نداشته باشیم؟ متشکرم اگر جوابم را بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه سؤال جنابعالی نشدم ولی در هرحال وظیفه‌ی ما آن است که به آن آقا اعتماد کنیم مگر آن‌که با تحقیق کامل خلاف آن ثابت شود. لااقل می‌توانید بروید از خودشان موضوع را سؤال کنید. موفق باشید
6830
متن پرسش
با سلام به نظر می آید این جمله که اسلام را در بین غیر مسلمانان یافتم و در بین مسلمانان اسلام را ندیدم جمله درستی نیست.نظر شما چیست؟خواهشا دلایل خود را هم ذکر کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب سید جمال‌الدین اسدآبادی می‌خواسته بگوید آن نظمی که اسلام توصیه می‌کند در بین غیر مسلمانان بیشتر رعایت می‌شود وگرنه مسلّم است که رویکرد آن‌ها به سوی توحید نیست تا مسلمانی در آن‌جا بیشتر باشد. موفق باشید
30326
متن پرسش
سلام: نظر شما در مورد این شرح از غزل حافظ چیست؟ اهل عرفان مانند مرحوم حاج اسماعیل دولابی و آیت الله یعقوبی قائنی در شرح این بیت حافظ که «نگویمت که همه ساله می پرستی کن / سه ماه می خور و نه ماه پارسا می‌باش» می گویند: منظور رجب و شعبان و رمضان است. در نظر اولیه، این سخن حافظ در همین غزل که «منتظر رحمت می باش» با توصیفات مکرر از این سه ماه که گفته می شود مملو از رحمت و غفران الهی هستند سازگار است. اما باید شواهد بیشتری برای این تأویل عرفانی یافت. معنای اولیه این بیت این است که سه ماه می بخور و بقیه سال از می پرهیز کن و بیش از این زیاده روی نکن. اما اگر پارسایی را نزد حافظ بهتر درک کنیم باید گفت معنای کامل این است که سه ماه می بخور و بقیه سال اثرات این می پرستی را از باطن به ظاهر بیاور. منظور از پارسایی در اینجا زهد ریایی نیست که در تقابل با رندی است بلکه وقتی حافظ در پایان این غزل می گوید: «معاشر رندان پارسا می‌باش» منظورش پارسایی است که با رندی سازگار است بلکه از «عشق و می» ناشی می شود. در طریقت حافظ شریعت و مقام ظاهر دو معنا دارد یکی در تقابل با طریقت است و دیگری ادامه و وامدار طریقت است. یکی زهد است و دیگری پارسایی. پارسایی باید طوری تعریف شود که با رندی سازگار باشد و آن ظهور و بروز آن جلوه از رند است که ظاهر را نگه می دارد و از طریقت به شریعت می رسد. معمولاً شارحان مراقبات رجبیه به مقایسه این سه ماه با هم می پردازند ولی حافظ و عرفایی دیگر، علاوه بر این مقایسه، به مقایسه این سه ماه با بقیه سال توجه می کنند. اگر یک سال را به چهار سفر سه ماهه تقسیم کنیم یک سفر سه ماهه از آن «می پرستی» است و می توان اسفار اربعه را در سال تعریف کرد و نگذاشت که همه سال فقط در سفر اول صرف شود. بلکه عرفان کامل آن است که سالک فقط در مقام مستی نماند و دوباره به پارسایی برگردد. این همان مقام رندان پارساست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است. بنده هم در عرایض خود نسبت به سه ماه مذکور همین مطلب از آن غزل را شاهد آوردم. آری! «سه ماه میّ خور و نُه ماه پارسایی کن». موفق باشید

25769

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: علامه حسن زاده آملی درباره مقام حضرت زهرای اطهر (س) فرموده اند که: لیل، قوس نزول است و یوم، قوس صعود. و حضرت زهرا (س) مجتمع مرتبه قوس نزول و لیل هم چنین قوس صعود و یوم هستند. معنی و مفهوم این جمله چیست و چرا ایشون یوم و لیل را در مقام تشبیه برای قیس نزول و صعود و شان حضرت صدیقه طاهره بکار می برند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که در قوسِ نزول، از بالاکه نور باشد، به پایین که دنیا و لیل حساب می‌شود؛ حرکت صورت می‌گیرد و البته در دلِ لیل باز افقی از نور مدّ نظر است که همان مطلع فجر باشد. موفق باشید

21875
متن پرسش
با سلام: سوال بنده از حضرتعالی این است که در مورد دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر از یک طرف با نظر علمایی همچون حضرت آقا مواجه هستیم که بیانات تکان دهنده ای در این مورد داشته و از فریضتین به عنوان واجب فراموش شده در جامعه مسلمین یاد می کنند و تذکر لسانی را وظیفه همگانی می دانند به دلیل این که طبق فرمایش ایشان گناه برای همیشه در جامعه گناه بماند و از طرفی دیدگاه قشری از مذهبیون هست که به نظر بنده از سر عدم شناخت کامل این فرایض و حدود آن، امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خود ندانسته و دلیل آن را طرد شدن افراد گنهکار و ... می دانند. نظر حضرتعالی در این رابطه چیست و چطور می توان مومنین را در زمینه احیای واجب فراموش شده در رابطه با همه منکرات یاری نمود؟ متشکرم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر به معروف ابتدا باید یک نوع رفاقت در میان آید به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی زنان و مردان با ایمان نسبت به همدیگر نوعی دوستی و ولایت دارند و لذا همدیگر را به معروف دعوت و از منکر نهی می‌کنند. متأسفانه این حالت در امر به معروف که یک رابطه‌ی دوستی باید در میان باشد، کم‌تر رعایت می‌شود و تازه بنا به فرموده‌ی مقام معظم رهبری، امر به معروف محدود به حجاب و بی‌حجابی شده و از موضوعات وسیع‌تر غفلت گشته است. موفق باشید

21544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در یک کانال تلگرامی حرفی را از علامه حسن زاده نقل کرده بود که خیلی بعید است ایشان چنین حرفی را گفته باشند. هر چی هم گشتم تو اینترنت هیچ جا این حرف را ندیدم. آن حرف این است: علامه حسن زاده: چنین نیست که ما را از طلا و نقره آفریده باشند و شما را از آهن و چدن. شما انسانید و سرمایه ی کسب به شما داده اند؛ ما را ببینید و به راه بیفتید: تعالوا؛ بالا بیایید. استاد من شنیدم که هر چقدر معرفت بالاتر برود تواضع بیشتر می شود. این حرف بوی خودستایی می دهد. ایشان چرا خودشان را طلا معرفی کرده؟ اصلا چرا خودشان را الگو قرار داده و می گوید: ما را ببینید و به راه بیفتید؟ به خاطر همین است که می گویم بعید است علامه چنین حرفی را زده باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جمله‌ای که از قول آیت‌الله می‌فرمایید بر نمی‌آید که ایشان بگویند من طلا هستم. به نظرم اگر این سخن از ایشان باشد می‌خواهند بگویند از امثال ما عبرت بگیرید که چگونه در راه مانده‌ایم و شما نمانید؛ زیرا این‌گونه سخن‌های تواضع‌ آمیز بیشتر به ایشان می‌خورد. در اولین جلسه‌ای که خدمتشان رسیدم و تقاضای دستگیری نمودم، فرمودند: «آقا شما مانند همان دزدی هستید که به کاه‌دان زده‌اید و مرا عوضی گرفته‌اید، من چیزی ندارم که بخواهم به کسی بدهم». موفق باشید

21285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد اینکه برخی بدن ها در قبر تا قیامت نمی پوسند چه فایده ای داره؟ و از طرفی هم خدایی که قادر است آن بدن دنیایی را که پودر شده و تبدیل به خاک شده را دوباره به گونه ای بسازه که نشان دهنده اعمال فرد در دنیاست، اگه این بدن سالم باشه چه فایده ای داره چون این بدن هم قراره نشون بده که فرد در دنیا آدم خوبی بوده یا نه پس باید تبدیل شه به بدن قیامتی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «خویشتن پنهان» شده است. اساساً بحث بر سر فایده‌داشتن یا فایده‌نداشتن نیست، بحث بر سر آن است که نفس بعضی از افراد توان مقابله با باکتری‌ها را بعد از مرگ هم دارا می‌باشند و لذا مانع تأثیر باکتری‌ها بر بدن می‌شوند. مثل کاری که نفس ما در حیات ما انجام می‌دهد. موفق باشید

20269
متن پرسش
سلام: آیا یک روانشناس و مبلغ دینی مجاز است برای درمان مشکلات شخصیتی بیماران و جوانان این زمانه و بحران های پیش رو جوانان، مثلا مشکل عدم اعتماد به نفس مثلا مشکل عدم اطلاعات کافی از مسایل زناشویی و ... مشکلات شخصیتی بسیار دیگری که نسل جوان امروز را گریبانگیر کرده، با این استدلال که باید برای کمک و هدایت نسل جوان از طریق دنیای خود جوانان با آنها وارد بحث شد نه از طریق وعظ و منبر های معمولی و همیشگی، بعضا برای ورود به دنیای آنها و نزدیک شدن و ارتباط گرفتن و تاثیر بر نسل جوان از روش هایی استفاده کند، از سخنانی استفاده کند که خیلی اسلامی به نطر نمی رسد. یعنی آیا مجاز است با روشی که در آن سبک ادبیاتش اسلامی نیست به خاطر ارتباط با جوان استفاده کند، با نامحرم صحبت کند با این توضیح که اعتماد بنفسش بالاست و خدا را در نظر می گیرد یعنی برای هدایت افراد گناهکار و نزدیک شدن به دنیای آنها برای هدایتشان یک روانشناس و مبلغ مجاز است وارد دنیای آنها شده و از زاویه آنها، از زاویه رفتار آنها و شبیه سازی با رفتار آنها، سبب شود مخاطب را جلب کند و تاثیر بگذارد و هدایتش کند با این استدلال که وعظ و منبر بر جوانان تاثیری ندارد و باید برای ارتباط و کمک به جوانان وارد دنیای آنها شد و لو با طرز حرف زدن و رفتار آنها.... آخر الان دنیای جوان ها طوری شده با منبر و سخنرانی نمی شود به جوان نزدیک شد و ارتباط گرفت و تاثیر گذاشت. مثلا جوانها چه موسیقی گوش می کنند، چه فیلمی می بینند، طرز حرف زدنشان چگونه است، ارتباط دختر و پسر جوان در جامعه و.... خوب یک مربی و مشاور و مبلغ باید اینها راببیند تا جوان ها را درک کند. می خواستم بدانم مجاز هست یک مبلغ و مربی وارد دنیای اینها شده و خودش را با آنها شبیه سازی کند ولو با گناه؟ آخه شهید مطهری فرمودند اسلام اجازه نداده ما با دروغ شخصی را مسلمان کنیم. خواهشا پاسخ دهید. چون واقعا پاسخش برایم مهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که انسان وارد دنیای افرادی که می‌خواهد متذکرشان بشود، بشود. ولی عنایت داشته باشید که هرگز با مطرح‌کردن هر وجهی از وجوه نفس امّاره جهت اصلاح افراد به بن‌بست و تحریک نفس امّاره ختم می‌شود و آثار سوء پنهانی را به بار می‌آورد. آری! درست گفته‌اند که: «چون‌که با کودک سر و کارت فتاد / پس زبان کودکی باید گشاد» ولی با حفظ رعایتِ جهتِ الهی موضوع، وگرنه ناخواسته نفس امّاره‌ی متربّی را تحریک کرده‌ایم. موفق باشید    

20264
متن پرسش
اللهم اغننی بتدبیرک لی عن تدبیری استاد حکیم طاهرزاده نظر به پرسش شماره 20056 و امر حضرتعالی بر مطالعه ی «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن خویش» ؛ در میان مطالب مطروح در معرفت ففس حضرتعالی بیان فرمودید که: «تن» در قبضه «من» است. به همين جهت هم «تنِ» انسان از حالات و تأثّرات «نفس» متأثّر مي‌شود. از آنجا که «تن» و «من» در یکدیگر تاثیر و تاثر می کنند. دو سوال برای این کمترین به وجود آمده است. نخست این که: کیفیت ترکیب «تن» و «من» در انسان چگونه است؟ (آیا مانند نعناع در آب محلول است. یا به مانند یخ در میانه ی آب معلق؛ یا صورتی دیگر در کار است!) نگفته پیداست که نفس مجرد است و این مثال جهت تقریب به محضر مبارکتان است.) دیگر آن که: تن از من (حقیقت نفس) متاثر می شود؛ به راستی چگونه ممکن است «دو شیء در عین دو ذات بودن، مباین و مفارق یکدیگر نباشند؟» آیا با اتخاد فرض قبول فرمایشان، اصالت وجود را مردود نمی یابیم؟ (اگر چه اصالت وجود، ماهیت و نور هر یک در محل خود قابل بحث است؛ لکن باید دانست بیان این جمله بر چه فرضی ست.) پاسخ حضرتتان موجب امتنان این فقیر سراپا تقصیر است. دل اندر حسن لیلی بند و کار عشق مجنون کن / که عاشق را زیان دارد مقالات خردمندی ا.دیالمه 96/06/15
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از انواع وحدت‌ها مثل وحدت ذات و صفات که برای حضرت حق مطرح است، برای وحدتِ بین نفس و جسم، وحدت انضمامی را مطرح می‌کنند که به نحوی به تدبیر نفس مرتبط است که چگونه بدن را تدبیر می‌کند 2- اگرچه جسم و روح دو ذات متفاوت‌اند، ولی در رابطه‌ی وجودی، نفس با بدن مغایرتی آن‌چنان ندارد که نفس نتواند آن را از خود بداند. مثل وقتی که شما برای کوبیدن میخ از چکش استفاده می‌کنید در آن حدّ که احساس تان آن است که شمایید که دارید میخ را می‌کوبید، تازه وقتی چکش خراب شد نسبت به آن احساس دوگانگی می‌نمایید. موفق باشید 

17689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حضرت استاد سلام، خدا رحمت کند امواتتان را. بنده فکر می کنم فضای وحشتناک امروز فضای شهوت پرستی و دنیا گرایی ست ولی به مومن می تواند آسیب نرساند اگر او خودش را در این مسابقه وارد نکند. اما پرسشم این است که اگر در این مسابقه جدی شرکت نکنیم، در ثروت اندوزی و شهرت پرستی و ... مردم ما را طرد و لعن می کنند. این موضوع را لطفا شرح بفرمایید‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نباید انزوا داشت، نباید خود را گرفتار فرهنگ مردمی کرد که تنها به دنیا می‌اندیشند. موفق باشید

نمایش چاپی