باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته و به طور کلی علوم غریبه را راهی به سوی حقیقت نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده عرایضی که در شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده، در این رابطه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر میشود در موطنِ معلولیت همهی محدودیتها کنار برود؟ چون ذاتِ موجود عین معلولیت است. پیشنهاد میشود بحث «برهان صدیقین» مطالعه گردد ۲. خدا عین نامحدودیت است پس هر محدودی، غیرِ خدا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تشکیکی که در رابطه به وجود مطرح است به معنای شدت و ضعف در مراتب وجود است و این نوع تشکیک، عرضی نمیتواند باشد. زیرا وقتی دو چیز در عرض همدیگر باشند، در یک مرتبه از وجود قرار دارند. ۲. ماده، یک مرتبه از وجود است و به اعتبار مادهبودنِ موجود، حرکتِ جوهری برای او در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم به سؤالها جواب میدهم ولی همسرم در تنظیم سؤالات و تایپ آنها کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متأسفانه امثال سید قطب و شکیب ارسلان و الجابری، برگشت به خلافت را مدّ نظر دارند در عین اصالتدادن به همین تمدن غربی. در حالیکه برگشت به گذشته خودْ نوعی غفلت از تاریخی است که باید ماوراء تمدن غربی به میان آید. مشکل جریان اخوانالمسلمین نیز همین است. ولی تمدن اسلامیِ مدّ نظر امام و رهبری، اولاً: نظر به مردمسالاریِ دینی دارد، ثانیاً: با فرهنگ عبور از تمدن غربی خود را تعریف کرده است. ۲. همانطور که در کتاب «تمدنزایی شیعه» عرض شد تمدن اسلامی در عین تنوع مذاهب، محقق میشود، بیشتر بحث قرائت مذاهب در میان است که متوجهی نگاه انقلاب اسلامی باشند به همان معنایی که گفته میشود مبارزان غزّه، شیعیانی هستند که دستبسته نماز میخوانند. یعنی قرائت مدّ نظر انقلاب اسلامی در آنجا در میان است برعکسِ کرانهی غربی و نگاه ابومازن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور از جلسهی سهشنبهها جلسهی شرح «فصوصالحکم» محیالدین باشد که در «سُها» برگزار میشود. صوت آن را از کانال «ندای اندیشه» در پیامرسان تلگرام میتوانید بیابید. موفق باشید
@nedayeandishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصهی سوک امام، قصهی جدایی بهترین انسان دوستداشتنی است در آن حدّ که «کز سنگ ناله خیزد وقت وداعِ یاران». شعر مرحوم احمد عزیزی نالهی بزرگی بود که از جان همهی انسانهای حقشناسِ آن زمانه ظهور کرد و به حق، همانطور که او در سوک آن مرد الهی در خطاب به او میگوید: «ای لب آیینه حیرت گوی تو / خاک بر چشمان ما بی روی تو». خدا احمد عزیزی را رحمت کند چه خوب آن شعر را سروده است. موفق باشید
هین مگر هنگام هیجا آمده
یا مسیحا بر چلیپا آمده
هین مگر این زلزله تنزیل بود
یا طنین بال میکائیل بود
پاره شد چون فرق حیدر مه مگر
قبض شد روح رسول الله مگر
این خروش خون خیرالناس بود
یا کریوه یا اخی عباس بود
ای تو سکان سکینه مؤمنین
نوح امت، کشتی حق، قطب دین
ای ز صرع عشق تو غلیان خلق
رعشه ی ایمان تو در جان خلق
ای یل نفس پلید انداخته!
ای حسین با یزید انداخته!
ای بقا نوشیده پیر فانیان
خرقه پوش حلقه ی روحانیان
ای حسن پیموده ی راه حسین
پرچم خون بر گلوگاه حسین
معنی بیگانه با حرف آمده
یکه مرد الف در الف آمده
ای نفیر پنج تن آل عبا
چار قطب ارض را زیر قبا
ای به تو، روح خدا در گل شده
لامکان تا لامکان نازل شده!
ای به اوج لافتی شهپر زده
حیدر این دوره ی خیبر زده
ای به خندق بیرق فریاد ما
تیغ تو بر ذوالفقار آباد ما
ای سیه پوش تو خیل انس و جن
بهترین تفسیر نفس مطمئن
ای به نور مصطفی آیینه دار
ای نخستین حیدر بی ذوالفقار
ای غریو نینوا در هی هی ات
زینبستان زینبستان در پی ات
ما مرید بیدل راه توییم
ما ز هر آیینه خون خواه توییم
ای خم و می را به نی انداخته
خلق را در های و هی انداخته
هین مرو خلقی سقیم خود مکن
امت ما را یتیم خود مکن
ای گل حق این چه لالا کردن است
این چه وقت کوچ بالا کردن است
ای لب آیینه حیرت گوی تو
خاک بر چشمان ما بی روی تو
ما همه آیینه یاد تو ایم
بچه های نازی آباد تو ایم
ای صدای سرخ مظلومان مرو
یا خمینی جان محرومان مرو
دیگر آن قرآن ناطق، آه نیست
نقطه ای از باء بسم الله نیست
شیعیان! نالنده و مویان روید
در پی اش یا بن الحسن گویان روید
گرچه این عصر ظهور نایب است
قائم آل محمد غایب است
یا خمینی بی تو گلشن بی صفاست
داغ تو همرنگ داغ مصطفاست
بی تو یک دانگ رسالت مانده است
قسط در برج عدالت مانده است
وای بر ما بی تو می میریم ما
قسط خود را از که می گیریم ما
یا خمینی کفه ی ایمان تویی
در ترازوی خدا میزان تویی
یا علی شیر دغل گیرت کجاست؟
یا ولی عصر شمشیرت کجاست؟
یا علی مقداد کو عمار کو
استخوان مردی ابوذروار کو
آنکه بشکافد ز هم وقت فرود
کعبه الاحباری آل سعود
وای بر ما قافله ی فرصت گذشت
چارده قرن از پی هجرت گذشت
پی به پی پیک بهاران می رود
هشت قرن از سر بداران می رود
هادی گم کرده را هان پس کجاست
مهدی ما بی پناهان پس کجاست
ای ولی مؤمنین لب باز کن
کعبه را از نو طنین انداز کن
لاله در تمثیل این غم نارس است
مهدیا داغ خمینی مان بس است
شیعیان زنجیر باید زد به خون
تا بهشت سرخ زهرا لاله گون
از چمن سبزی گذشت از لاله جوش
چون تهی شد جام پیر زهر نوش
فتنه چرخ مقرنس را ببین
آتش بیت المقدس را ببین
ای گروه مؤمنین وقت عزاست
حضرت صاحب زمان صاحب عزاست
قلب عرفان بی تپش در سینه شد
وه چه خاکی بر سر آیینه شد
ای ز عطر پاک عرفان دامنت
باغ کنعان در گل پیراهنت
بی تو وهمی از بهاران مانده است
سایه ای از سر بداران مانده است
شب شد و من همچنان دم می زنم
دم از آن خورشید عالم می زنم
جاده جاری گشته و ما می دویم
شب شد و ما بی خمینی می رویم
دشت تفصیل سواران می دهد
باغ بوی سر به داران می دهد
ما شب خود را شبانی می کنیم
در عدم ها دشتبانی می کنیم
دختران چون اشک در آیینه اند
مثل داغی کودکان بر سینه اند
کودکان این لاله های تازه جوش
گریه می نوشند از جام خروش
روح مجروح خدا تندیس شد
قطب ما امروز مغناطیس شد
شاعری پرسید از من در صعود
بی خمینی می توان آیا سرود
من برایش حیرتی آتش زدم
تکیه بر ابری تجلی وش زدم
می توان بر تیغه ی لا لانه کرد
می توان در خنجرستان خانه کرد
می توان زنجیر غربت را جوید
می توان تا بوسعیدستان دوید
می توان بر ملک ری نخجیر زد
می توان تا جور هم زنجیر زد
می توان آری به صحرا شن گریست
لیک باید لال در باطن گریست
پیر از چنگ مریدان رفته است
رو به شاباش شهیدان رفته است
ای مریدان ما دچار هیبتیم
حق تجلی کرده و در غربتیم
یاد داری بر مصلای صلیب
ناله ی آن صد نیستان عندلیب
ما که بیرق دار بودا نیستیم
امت وهم یهودا نیستیم
این فغان آیینه دار ساز ماست
این تشنج سنت آواز ماست
ما دلی داریم از خون ریش ریش
ما عزاداریم از ده قرن پیش
شیعیان تیغ جلالی می خورند
برگ خشک خشک سالی می خورند
زخم می نوشند اینان مست مست
شیعیان شیرند حتی در شکست
رخ مپوش از داغ محمل های ما
ذوالفقار اینجاست در دل های ما
هر کجا شور حسینی می شود
یک خمینی صد خمینی می شود
رفت از خوف خمینی شب به غار
این فقط یک تیغه بود از ذوالفقار
تیغ اول رقص ربانی کند
تیغ دوم ظلم را فانی کند
تیغ اول تا دل کفار رفت
نایب آمد هول استکبار رفت
تیغ دوم کعبه را رقصان کند
آنچه حیدر کرد با بت، آن کند
وه چه خبطی آن سلاله ی بید کرد
شیر ما را در نجف تبعید کرد
بیشه هرگز هیبت شیری نکاست
از نجف جز شیر هرگز برنخاست
ای سد راه سکندر بازگرد!
ای قلاووز ای قلندر بازگرد!
ما ظهورستان نامت می شویم
کاسه ی راه کلامت می شویم
ای خدا نوشیده و فانی شده
رخت فانی افکنده ربانی شده
بی تو ما را سایه ما را سوره نیست
دامن البرز را اسطوره نیست
بی تو زخم کهنه افیون می خورد
شیعه می نالد، زمین خون می خورد
آه ای آیینه داران سنگتان!
جاده های بی خمینی ننگتان!
بوی خون در شیعیان بیدار شد
باز تاریخ زمین تکرار شد
روح ها بر شطی از تن می روند
دختران شیون به شیون می روند
آه این روح بلند آب هاست
این همان عصیانگر خیزاب هاست
از عدم می خورده پیر مست رفت
عاشقان انگار عشق از دست رفت
از خروس قریه بانگی مانده است
این ولایت را دو دانگی مانده است
بی خمینی خانقاه نور نیست
بی خمینی هیچ کوهی طور نیست
ای عدم پیمودگان خنجر کجاست
ای ز شب برگشتگان! حیدر کجاست
ابر می گرید بیابان نیز هم
کوچه می نالد خیابان نیز هم
(احمد عزیزی، شرجی آواز، صفحه 81)
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا دانی و علم به وجود خدا برای دوری از گناه، کافی نیست. باید در رجوع إلی اللّه و نظر به حضرت معبود، نقشِ حجاببودنِ گناه را برای رسیدن به حقیقت متوجه شد. در آنجا است که مییابیم گناهانی که دین خدا، گناه میداند چگونه مانع ما در اُنس با حضرت معبود میگردد. محرومیت خود را وقتی در این رابطه احساس کردیم، گناهْ از قدرتِ خود فرو میافتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده تشخص برای آن موضوع، رساتر است زیرا به خود شیئ برمیگردد ولی تمایز نسبت به غیر است ۲. تشکیک عرضی که معنا نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نگران میشوم که چگونه این انسانهای تجددزده چه در لباس روحانی و چه در لباس غیر روحانی، چگونه غبار در چشم حقیقت میپاشند. نمیدانند این راهی که به بهانههای واهی و جزئی، سنتِ فرهنگی ما را نادیده و به تمسخر میگیرند موجب میشود تا اتفاقاً ریشهی خود را بزنند. از گذشته و از سرنوشت کسرویها عبرت نمیگیرند. هیچ ظلمی به اندازهی ظلم به سنن اصیل یک ملت نیست. آقای روحانی در جمع وزیر و مدیران وزارت ارتباطات می گویند: «دیگر نمیشود فضای مجازی را از زندگی مردم جدا کرد. دیگر این امر قابل تحقق نیست که حاکمیت از مردم بخواهد بهعنوان مثال موبایل را بهخاطر برخی آسیبهایش کنار بگذارند»!. در حالی است که هیچگاه حاکمیت به مردم نگفته است که موبایل را کنار بگذارید و فضای مجازی را از زندگی خود حذف کنید! این قبیل جنجالسازیهای مهندسی شده، علاوهبر ایجاد حواسپرتی در بخشی از جامعه، میان مردم شکاف ایجاد کرده و چهبسا ممکن است بخشهایی از جامعه را مقابل یکدیگر قرار داده و یکپارچگی میان مردم را خدشهدار کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا در این راهها انسان بیشتر گرفتار انواع اوهام و حضور شیطان میشود و معلوم است که انسان به جایی نخواهد رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان غربی پس از مدتی به این نتیجه رسیده است که برای ادارهی جامعهی مدرن، عقل خاصی نیاز است و این در جای خود یک نوع خودآگاهیِ تاریخی است هرچند هدف آن متعالی نباشد. ولی متأسفانه ما هم شهر مدرن میخواهیم و هم هیچ توجهی به عقلی که برای ادارهی شهر مدرن نیاز است، نمیکنیم. جناب آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» بهخوبی به این موضوع میپردازند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با نظر به خود نماز که حضرت ربّ العالمین آن را برای به ثمررساندن عبودیت انسانها اعتبار کرده، رکوع و سجود است که نماز را نماز میکند و با این نظر، رکوع و سجودْ حقیقتِ نماز میشود ولی این موضوع، اعتباریبودنِ نماز را که مُعتبِر آن حضرت حق است، نفی نمیکند. ۲. اعتبارات قدسی ریشه در نفسالأمر یا حقیقت دارد حال حقیقت آن یکی باشد یا بیشتر، بستگی به نسبت آن دارد که به چه چیز نظر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نسبت به سمنها چیزی نمیدانم ولی همانطور که جنابعالی هم از سخن مقام معظم رهبری متذکر شدید اگر مردم در صحنه باشند و عهد اصلی خود را با انقلاب حفظ کنند، شمّ تشخیص انحراف را خداوند به آنها عطا میکند. هرچه هست ما وظیفهای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّیتر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی میگردد. ما هرچه ضربه میخوریم از درون است که متوجهی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشههای آنها را نمیبینیم. و قرآن در این مورد میفرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/۲۷) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشههای او را میبیند و میداند، همهی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را یکبار جناب آقای حسینیان مسئول اسناد انقلاب اسلامی مطرح فرمودند که عرض شد. خود بنده هم که تا حدّی فرمایشات آقای سروش را دنبال میکردم و میکنم معتقدم ایشان مولوی را با نگاهِ سکولار تبیین میکنند و عملاً جامعه را از آن شخصیت بزرگی که مولانا برای احیای انسانی متعهد به بشریت میتواند بدهد، خارج میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:خیر تکبر نیست . نام این حالت را نفحات الهی یا واردات قلبی می گویند. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست این خاصیت روح زنبودنِ زن است که منجر به ساختن چنین بدنی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با قرارگرفتن ذیل دستورات شریعت، همهچیز جای خود قرار میگیرد تا نه افراط کنید و بیپروا با نامحرم ارتباط داشته باشید و نه تفریط کنید و آنجایی که وظیفه است در امور اجتماعی فعّال باشید، کوتاهی کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمایشات ایشان حکایت از دلسوزیهای ایشان میکند و شاید بتوان یکی از وجوه سند مذکور را در ضعفی که مطرح است، تذکرات ایشان دانست. ولی به نظر بنده نباید میدانِ بازی را به هم زد. باید مثل کاری که در مورد قانون اساسی کردیم، عمل کنیم. یعنی سند را به عنوان اصل بپذیریم و تبصرهها و تسهیلاتی نسبت به آن داشته باشیم، حال چه فرق میکند که در تعریف توحید، آن معنا باشد که سند مطرح کرده، و یا آنچه که مقام معظم رهبری میگویند؛ هر دو در یک سنت مطرح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با مقداری تلاش، مطالب را درک میکنید آن مباحث، غذای جان شماست و جان میگیرید. ولی اگر به جای جانگرفتن، تنها در حدّ مفهوم از آن آگاه شدید و هیچ فهم متعالی برایتان پیش نیامد، عملاً با آن غذا ثقل کردهاید، معلوم است که غذای جان شما نبوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب درست و ارزشمندی است امید است با پشتکارتان بتوانید هرکدام از موضوعات را در بابی مجزا تدوین کنید. از نکات مطرحشده در «رسالة الولایه» علامه غفلت نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی در مورد خواب میفرمایند بین یکسوم تا یکچهارم از ۲۴ ساعت یعنی نه کمتر از ۶ ساعت و نه بیشتر از ۸ ساعت خوب است. در مورد حجم غذا، همان که به ما فرمودهاند تا گرسنه نباشیم شروع به خوردن نکنیم و قبل از اینکه سیر شویم و دست بکشیم و بین آن تنقلاتخور نباشیم و از سه روز روزه در ماه غفلت نکنیم؛ خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب دیگری به نظرم نمیرسد ۲. شرح کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نکات خوبی دارد ولی کیفیت صوتها پایین است. ۳. آیات مذکور فوقالعاده آیات سلوکی و ارزشمندی است. ۴. بالاخره بد نیست با خود کتاب «مفاتیح الغیب» اُنس بگیرید، إنشاءاللّه خدا کمک خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این ربطی به خداوند ندارد. ذات سلوک اقتضای چنین قواعدی را دارد. مثل راهرفتن برای رسیدن است، ذاتِ رسیدن به هر مکانی در إزای رفتن است. اینطور نیست که خداوند قرار گذاشته باشد اول راه بروید و بعداً برسید، بلکه رسیدن، عین راهرفتن است. در سلوک هم بالاخره باید منازلی طی شود تا نتیجه حاصل گردد. موفق باشید