باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آیهی مذکور عرایضی که در تبیین سورهی نساء شد، پیش آمد مبنی بر اینکه آن نوع زدن که در آیهی مذکور مطرح است مربوط به زنان ناشزه میباشد که از خانه بدون خبردادن طوری خارج شدهاند که احتمال ارتباط با نامحرم در آن میرود و لذا قرآن خواسته است آنچه را باید محاکم قضایی اجرا کنند که آبروی خانواده به خطر میافتد را؛ همان همسر خانم اجرا کند وگرنه کجا شما یک مورد هم یافتهاید که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» و ائمهی هدی«علیهمالسلام» چنین برخوردهایی با همسرانشان داشته باشند؟! با اینکه بعضی از آنها حرکاتی مقابل نظر پیامبر خدا انجام دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرزندان ما با توجه به نیّات ما، سعهی وجود ما در عالم هستند و هراندازه نیّت ما پاکتر باشد برکات حضور ما در عالم بیشتر است، هرچند که فرزندان ما اختیار خود را دارند و بر اساس آن عمل میکنند ۲. به هر حال ما باید مسائل خود را بشناسیم و مطابق آن برنامهریزی کنیم. آری! اگر لازم است در راستای مسائلی که در پیش داریم زبان عربی یا انگلیسی بدانیم در آن صورت عمل میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شما که تا اینجاها فکر کردهاید خوب است که نسبت به «امکان» که هر موجودی در ذات خود دارد فکر کنید و تحقق آن امکان که به خود انسان مربوط است. خداوند کسی را فرشته یا کبوتر نکرده است، بلکه ذات هرکس امکانِ انسانشدن یا فرشتهشدن یا کبوترشدن است. خداوند به آن امکان، وجود میدهد. پس اگر ما را آنطور که شما میگویید از همان ابتدا به بهشت ببرد، در واقع جواب امکانِ ما را نداده است و ما را به بهشت نبرده. تنها با به فعلیترسیدنِ امکانِ ما، ما به نتیجهای که مربوط به خود ما است میرسیم.
۲. خداوند طلبِ ذاتی مخلوق را به او میدهد و بهشتیشدن و جهنمیشدن به عهدهی خود اوست که چگونه آن امکان و بالقوهگی را جهت دهد.
۳. به این نکته فکر کنید که همهی مظلومان عالم اگر بدانند با این ظلمها که میکشند، عملاً عامل دفع ظالم میگردند؛ آیا خود را سربازی نمییابند که در جنگ به ظالم قرار گرفته باشند؟ آیا کودکانی که توسط فرعون کشته شدند عملاً سربازانی نبودند تا فرعونیت فرعون را نمایان کنند و انگیزهی مبارزهی بنیاسرائیل با او را به میان آورند؟ علی اصغر «علیهالسلام» به همان اندازه برای نهضت کربلا نقش آفرین نبود؟ آیا آن جناب ضرر کردند که در کودکی مظلومانه شهید شدند؟ البته این موضوع، بحثِ مفصلی را میطلبد که جناب ابنعربی در فصّ «موسوی» فصوص الحکم به میان آورده است. ولی همین اندازه هم خوب است که در مورد این نکته فکر کنید.
۴. شاید با طرح روایت مذکور، خواستهاند متذکر این امر باشند که ما با گناهکردن مأیوس نشویم و با توبه به اسمِ غفّار حضرت ربّ العالمین رجوع داشته باشیم، وگرنه همهی دین برای دوری از گناه است.
5- با آنهمه آشفتگی که در این عالم هست، آیا اگر مسیر دینداری طی شود، در این عالم مأواهای متنوعی نیست که ما در آن قرار گیریم؟ امروز صبح بر سر مزار شهید مدافع حرم جناب جواد محمدی در گلزار شهدای دینان به همین فکر میکردم که چه اندازه مأواهای متنوعی خداوند در مقابل ما گشوده است. شهید محمدیها در حیات خود همهی تلاششان این بود تا متذکر حقیقتی شوند که در عالم گشوده شده است و به همین مسرور بودند که انسانها را با آن حقیقت آشنا کنند. و عجیب است که با زائرِ مزارِ خود همان کار را میکنند که در حیات خود انجام میدادند. آیا این شهداء از اینکه چنین مأوایی برای انسانها هستند، مسرور نمیباشند؟ و مثل همان زمان که در دنیا با هدایت انسانها دلشاد بودند، با این نوع مأواشدن دلشاد نیستند؟
6- حضرت حق میفرماید اینطور نیست که چیزی بر من حاکم باشد ولکن حقیقیترین سنت آن است که با نظر به ابعاد منفیِ انسانها، جهنم را با چنین انسانهایی سرریز کنم زیرا خواست خدا، خواستِ حکیمانه است و در راستای همان حکمت تصمیم میگیرد و عمل میکند.
7- به نظر بنده اینطور نیست که خداوند با کوچکترین غفلت همهچیز را تمام نماید. در تصادفات هم به این فکر کنید که تقدیر طرف او را به اینجا کشانده است و زندگی او به انتها رسیده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اندک اطلاعاتی که از آثار ایشان دارم در خوبی و اندیشمندبودن ایشان شک ندارم، ولی ذوق بنده با تفسیر ایشان نخواند. معتقدم تفسیر علامهی طباطبایی جهت رفع مسائل امروز جامعه، بیشتر راهگشاست، هرچند تفسیر روشن، از نظر علمی جای خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً خداوند ملتها را بعد از بهظهورآوردنِ حقیقت آزمایش میکند و در فتنه میاندازد تا معلوم شود آیا بر عهد گذشته هنوز باقیاند و فرعونی فکر میکنند، چون فرعون بتپرست بود، یا الهی فکر مینمایند؟ خوار آن گوساله، صدایی بود کاملاً شبیه یک موجود زنده و امتحانِ سختی بود. وعدهی رفاه میدهند در حالیکه حقیقت ندارد. رفاه را باید در بستر رحمت واسعهی الهی پیدا کرد و نه در بستر گوسالهای مثل فرهنگ غرب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه ایشان در جلسهای قسم جلاله خوردند که من مبتنی بر مسائل سیاسی سخن نمیگویم و عمل نمیکنم؛ باید دید توجیهشان نسبت به این کار که به ظاهر، شایسته نمینمود، چه بوده است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از طرح مقدمات لازم برای فهم آن حدیث، اگر آن حدیث مطرح شود قلب جوانان، آن را تصدیق میکند زیرا سخنی است از بنیاد فطرت همانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم گرفتار روزمرّهگیها طالب سخن حق نمیباشند ولی نباید نگران شد و از سخن حق عقبنشینی کرد زیرا از آن طرف، انسانهایی هستند که در سخن حق مأوا میگزینند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان شوم! وقتی نگاه ایشان را نپذیرفتهام و به همین جهت نگاه دیگری را مطرح کردهام، باز باید آن نگاه را هم، من شرح دهم؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی معتقدند روایت مربوط به این موضوع چندان محکم نیست، ولی از باب احتیاط عمل میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً تأکید جنابعالی بسیار دلسوزانه است. و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» میفرمایند:
- ورزش همگانی برای همه لازم است.
- نشاط، سلامت، آمادگی جسمانی، حوصله کار در سایه ورزش عمومی و همگانی تامین می شود .
- ورزش قهرمانی موتور محرک ورزش همگانی است.
- ورزش همگانی ضرورت زندگی است مانند غذا خوردن که باید به آن توجه کرد.
- روی آوردن به ورزش بسیاری از معضلات اجتماعی را حل می کند.
- ورزش به صورت همگانی امروز از گذشته بهتر است و تلاش بیشتری را می طلبد.
- فراگیر شدن ورزش همگانی نیاز اساسی کشور است.
- امر به ورزش امر به معروف است.
- اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایی، به توانایی، به بروز قدرتها و استعدادهای گوناگون برسانید باید ورزش کنید.
- اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه می خواهید، خواهم گفت تحصیل، تهذیب و ورزش.
- ورزش برای سلامت و حفظ نشاط است، سرمایه ای است که تا اواخر عمر برای شما می ماند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ابتدا باید اندیشهی جناب ملاصدرا را بهخوبی از آنِ تفکر خود نمود و سپس به هایدگر رجوع کرد و البته بنا نیست تطبیقِ کاملی صورت بگیرد. یعنی نباید هایدگر را در صدرا جستجو نمود و یا صدرا را در هایدگر. دو نگاه است که هر دو در جای خود ارزشمند میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم علت آن چه بوده؟ ولی آن کتاب نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی انسان هر اندازه هم که انسان بزرگ و متعالی باشد خود را و اعمال خود را در نسبت با حضرت حق مقایسه میکند؛ مییابد که هیچ است هیچ. و در همین رابطه منوّر به فیوضاتی میگردند که موجب هدایت سایرین خواهند بود ۲. باید به معارفی دست بیابیم که خود را در نسبت با حضرت ربّ العالمین هیچِ هیچ احساس کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اعمال فاسد در قیامت، صورتِ آتش به خود میگیرد و انسان را احاطه میکند ولی آتشی که روح را میسوزاند. مثل غضب است، ولی «صورت» به خود میگیرد. عرایضی در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» در این مورد شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ میفرماید: «چون فقیه مدرسه خود را از محدودهی احکام اولیهی شرع جلوتر آورد و دینداری را در موطنِ شوق الهیه تجربه نمود، فتوایش اینچنین تغییر کرد که درست است میّ حرام است، ولی زیرپاگذاردنِ مالِ وقفی و تجاوز به حقوق اجتماع از آن حرامتر است». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تاریخی برای حضور ارادهی الهی در آن تاریخ شروع شود برای تحقق آن، لوازمی همراه است که یکی از آن لوازم، خصوصیاتِ معتقدین به آن تاریخ الهی است ولی یک وقت صرفاً انسانها باید انسانهای خوبی باشند. اخلاق در این حالت غیر از آن اخلاقی است که لازمهی تحقق آن حضور تاریخی است. اخلاقی که در اسلام پیش آمد به صرف اینکه مسلمانان میخواستند در حضور تاریخی اسلامیشان قدم بگذارند، طبیعی بود که به سیرهی پیامبرشان سادگی و تواضع و صدق را رعایت میکردند، ولی بعد از مدتی قضیه فرق کرد و اخلاق، امری فردی شد در آن حدّ که آن سادگی از بین رفت در عین آنکه به ظاهر، اسلامیت مانده بود. این اخلاق، غیر از اخلاقی است که موجب حضور تاریخی اسلام و انقلاب میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دین به خودی خود مشخص میکند کدام نکات ضروری دین است و کدام نکات، بر اساسِ شرایط به آن شکل گفته میشود و به همین جهت به اصطلاح میگوییم در بعضی امور دین، رخصت داده است مثل آنکه حجاب را واجب میکند و در سورهی نور بر آن تأکید مینماید. ولی اینکه شکل آن پوشش چگونه باشد بستگی به شرایط افراد و شرایط زمانه دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم مضلّ الهی وجهی از اسم جلال حضرت حق است و همان اسم وقتی در انسان ناشایستهای که بخواهند از درگاه جمال او دور کنند، به کمک شیطان ظهور مییابد و شیطان عملاً به اعتبار شیطانبودن، منشأ دوری این افراد از حضرت حق میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان اینطور سخن گفت. عمده جهتگیریِ غلط این علوم است که به جای کشف استعدادهای عالم، به سرکوب و تصرف بیرحمانهی آن میپردازند. بحثی تحت عنوان «نظر به ماهیت تکنیک» در این رابطه شده است که بر روی سایت میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حتی در این دنیا راهی که الهی نیست چه اندازه بیثمر است و این بیچارگان چه چیزی از این دنیایی که تا این پایه برایش سر و دست شکستند، با خود بردند!! در برزخ که جایِ خود دارد. خدا میداند اگر یک لحظه از آن حالی که این بدبخت در برزخ و قیامت بر او حاکم شده است برای انسانهای دنیا تنها ظهور کند، همهی بشریت درجا سنکوپ میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نباید با از بینبردنِ خیال و فکر به دنبالِ عقیمکردن شخصیت خود باشیم. باید فکر را جهت داد و خیال را نورانی کرد. رجوع به قرآن از طریق المیزان به نحوی که در جزوهی «چگونگی کار با المیزان» عرض شده است؛ شاهراهی را جلوی ما میگذارد که بعداً با رجوع به نهجالبلاغه و کتاب علماء متوجه میشویم همهی آنها تفصیل و تفسیر قرآن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید، وقتی متوجه باشیم هر جا پای وجود هست، پای کمال هست و هرجا پای عدم هست، پای نقص هست. پس عین وجود، عین کمال است و لذا ازلیت او و کمال مطلق او ذاتی اوست و جایی برای عدم در او نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی عرایض بنده این است که در بستر حضور تاریخی که انقلاب اسلامی به ما برمیگرداند باید مطالعات و اخلاقیات خود را شکل دهیم. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» متذکر این امر است. موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: باید این صحنهها پیش میآمد و باید ما منتظر چنین رویدادهایی باشیم. بحث در دفاع از جناب استاد فراستی نیست، که معلوم است همهی انتقادهای ایشان بهجا نخواهد بود؛ ولی بحث در حضور تاریخی است که تاریخِ عبور از جهنمِ مدرنیته است، به همان معنایی که قرآن برای رسیدن به بهشت، عبور از جهنم را حتمی میداند و میفرماید: «و ان منكم الا واردها كان على ربك حتماً مقضياً» (مریم/71) فرار از این صحنهها و منتظر آنها نبودن، چارهی کار نیست، چارهی کار، آمادهشدن برای عبور از چنین دنیایی است. دنیای توسعهیافتگی جز این اقتضائاتی ندارد که هرگونه امر قدسی را مزاحم خود میداند. و این با نوعی آمادگیِ خاص نسبت به آیندهای که آن آینده نه ادامهی مدرنیته است و نه برگشت به گذشته، پیش میآید، آیندهای که با حضور روح قدسی انقلاب اسلامی بخواهیم و نخواهیم در پیشِ روی ما است و ما اگر با نگاه به آن آینده خود را تنظیم کنیم، میتوانیم از این نوع پدیدهها عبور نماییم. شاید جزوهی «ما و آینده» که بر روی تابلوی سایت «لبّ المیزان» هست، چشماندازی را در این رابطه بگشاید. موفق باشید