بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15000
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد به نظر من این طور میرسه که در مساله کثرات عرضی وجود اگر قائل به وحدت شخصی وجود نباشیم و وجود رو یک واحد دارای مراتب بدونیم توجیه کثرات عرضی وجه درستی پیدا نمیکنه ... چون از آنجایی که وجود واحد هست نمیشه گفت که کثرات عرضی وجودات خاصه و مختلف اند.. چون وجودات مختلف که با وحدت وجود ذات مراتب سازگار نیست چون امتیازی به کمال و نقص نمیشه درست کرد. در کثرت عرضی در این صورت باید بگیم یک وجود چند وجوده و چند وجود یکی اند و بین وجودات تباین قائل بشیم و به ماهیات هم نمیشه کثرت رو زد چون ماهیت حد وجوده و تا وجود متکثر نباشه ماهیات کثیره انتزاع نمیشه ... در حالی که قائلیم به وحدت وجود البته اگه مراتب رو در طول هم بگیریم مشکلی پیش نمیاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع توحید و فنایِ کثرات در وحدت توحیدی، موضوعِ بسیار عمیقی است و تنها در این مورد، تشکیکِ در ظهور مطرح است آن‌هم برای کسی که هنوز به مقامات عالیه‌ی توحید نرسیده است. موفق باشید

14812
متن پرسش
با سلام: بره موم یکی از تولیدات زنبور عسل است که آنتی بیوتیکی طبیعی است و کار بردهای زیادی در پزشکی دارد. در یک کتاب ترجمه شده روش مصرفش را خواندم که بایستی بره موم را به مدت یک هفته در الکل اتانول که حلالش است قرار داد تا عصاره اش جدا شود و بعد مصرف شود با توجه به محدودیت مصرف الکل اگر ما بعد از عصاره گیری الکل را در هوای آزاد بگذاریم می پرد و تنها ماده ایی قیری بر جای می ماند آیا می توان آن عصاره را حالا خورد (الکل استفاده شده اتانول طبی می باشد) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع سؤالات که مربوط به علم فقه است را باید از فقیه بپرسید. موفق باشید.

12665
متن پرسش
1- سابقا به فكرم رسيده بود كه نكند ما در خواب باشيم و كل دنيايي كه در آن هستيم واقعي نباشد بلكه نوعي خواب باشد كه يك دفعه بيدار شويم و بگوئيم كه خوب شد كه خواب بود، به تازگي آيه ي آخر سوره نازعات را خواندم آيا منظور آيه همين برداشت من است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به یک معنا وقتی انسان در قیامت به شعوری برتر رسید همه‌ی دنیا را نسبت به قیامت یک خواب نصفه روزه می‌بیند. موفق باشید

7758
متن پرسش
با سلام آیا احساس کمبود محبت ضعف است؟آیا انسان نیاز به محبت ندارد که وقتی نباشد کمبودش احساس شود و این ضعف است؟اگر ضعف است چطور برطرفش کنیم و چرا در روانشناسی به عنوان یک نیاز مطرح میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انسان باید چنان از زندگی با خدا پُر شود که نیاز به این محبت‌های جزئی نداشته باشد. موفق باشید
7141
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز 1- شما در جلسه‌ی 35 معرفت النفس والحشر فرمودیدکه روح همیشه احتیاج به یک "بدن مبهم" یا «بدنٌ مّا» دارد. آیا این همیشه، همیشه‌ی ابد است یا همیشه‌ی دنیا؟ یعنی بدن اخروی ما هم بدنی مبهم است؟ این مبهم بودن یعنی چه؟ 2- آیا عوالمی غیر از ماده هم هر لحظه ایجاد می‌شوند، یا فقط عالم ماده به دلیل عین حرکت بودنش هر لحظه ایجاد می‌شود؟ اگر عوالم غیب هر لحظه ایجاد نمی‌شوند، بودنشان چه طور است؟ ممنون حلال کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روح در مرتبه‌ی خودش به صورت بدن ظهور دارد چه در دنیا و چه در قیامت، منتها در دنیا بدن او که غیر از جسم مادی‌اش می‌باشد، با انتخاب‌ها و اراده‌هایش همواره در حال تغییر و یا تکمیل است و بدین لحاظ گفته می‌شود «بدنٌ مّا» 2- آری از آن‌جایی که جز خدا همه‌چیز در ذات خودشان در مقام امکان هستند چنانچه موجود شوند و وجوب بالغیر یابند همواره باید برای باقی‌ماندن در وجوب بالغیر ایجاد شوند وگرنه در حالت امکان ذاتی خود می‌مانند که وجود خارجی ندارند. پس اگر هر عالَمی اعم از عالم غیب و یا شهادت به تجلی الهی ایجاد نشوند وجود ندارند. موفق باشید
1295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام اگر ما در یک مکان مذهبی مشاهده بکنیم که یک سری افراد حال چه خانم و آقایان بحث حیا و حجاب را رعایت نمی کنند ،وظیفه ما چیست ؟آیا ما باید امر به معروف کنیم یا اینکه دخالت نکنیم بالاخص اگر ما به گلزار شهدا برویم و یک خانم بد حجاب در آن مکان باشد ما باید تذکر بدهیم یا نه چون خود شهدا آنها را دعوت کردند بالاخره آن ها را به راه مستقیم هدایت می کند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر هست نباید کوتاهی کنید، از خداوند توفیق ان کار را بخواهید. موفق باشید
27889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات مقبول درگاه حق. تو برنامه زندگی پس از زندگی با افرادی که فوت کردن و دوباره زنده شدن مصاحبه میکنن، حالا سوال من اینجاست که مگه تو قرآن نداریم که اصرار میکنن که من رو به دنیا برگردون تا کارهامو اصلاح کنم ولی خداوند می‌فرمایند که بهشون این اجازه داده نمیشه. پس چطور اونها برگشتن؟! یا اگه این مهلت داده میشه پس چرا فقط شامل حال بعضیا شده؟! آیا اونها از برزخ برگشتن؟! ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلا عرض شده‌است، این افراد تنها با نحوه‌ی تجرد روح خود روبرو شده‌اند و اساسا به مرحله‌ی سکرات و نکیر و منکر و حضور در برزخ نرسیده‌اند که با اعمال خلاف خود روبرو شوند و تقاضا کنند «رب ارجعون لعلی اعمل صالحا» موفق باشید

25632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد عزیز در ورود به گام دوم انقلاب اسلامی و دهه پنجم آن قرار گرفتیم و بیم ها و امیدهای زیادی مقابل ما گشوده است و البته در جواب پرسشی، بشارت روح بخشی دادید که افقی از عالم انسان دینی گشوده شده و هنوز نمی دانیم چه ژرفای عظیمی دارد ولی باید به سیاقی عارفانه جلو رفت که «هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان می رویم.» اما استاد، در شرایط خطیر امروز که هجمه های سنگین علیه انقلاب را در جبهه های مختلف شاهد هستیم که هدفی جز استحاله نهضت و پیشگیری از وقوع تمدن نوین اسلامی حتی به تعبیر طراحان جنگ تمدنها یعنی هانگتیتن و فوکویاما ندارند و رسماً اشاره دارند دعوای ما با این انقلاب نه مثل دعوا با روسیه و چین و کره شمالی و ... است، بلکه یک دعوای تمدنی است، چگونه می توان ارزشهای این انقلاب را حفظ نمود و اجازه نداد این ارزشهای والا که انسانهایی مثل آوینی و شهریاری و حججی می پروارند سبک شود و این عطیه الهی سالم بدست نسل بعدی برسد با اینکه مطلعیم چه دستهای مرموز و قهاری در کارست تا نسلهای بعدی حضوری به وسعت آن نیابند؟ با تشکر از حضرتعالی و التماس دعا. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید خود را از طریق معارف الهیه آماده کنیم، بقیه‌ی امور خود به خود پیش می‌آید. بد نیسا به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۶۲۴ سری بزنید. موفق باشید

23512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: نظر شما در مورد نظریه ایرانشهری که توسط دکتر سید جواد طباطبایی ارائه شده، و به طور کل تفکرات ایشان از جمله کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشتباهاتی در سخنان ایشان هست که به نظرم با سلسله مباحث آقای دکتر پورحسن می‌توانید متوجه‌ی نقد اندیشه‌ی آقای سید جواد طباطبایی باشید. آدرس کانال آقای دکتر پورحسن @ghpourhasan_ir  می‌باشد. موفق باشید

22034
متن پرسش
سلام استاد: به این مغالطه چطور پاسخ بدیم؟ اگر ظلمت عدم است و نور وجود پس این تاریکی که می بینیم چیه و همانطور که اتاق روشن داریم اتاق تاریک هم داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که در تاریکی کافی است که نوری نباشد؟ مگر برای ایجاد تاریکی کاری جز رفع نور انجام می‌دهیم؟ موفق باشید

21976
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با عرض ادب و احترام در حوزه مباحث معرفت نفس سوالاتی داشتم: 1. عاداتی که فراتر از نیاز جسمانی انسان است و جنبه نفسانی و وهمی دارد مثل اعتیاد به مواد مخدر و سیگار، اعتیاد به خوردن و آشامیدن و پرخوری، اعتیاد به تماشای تلوزیون، اعتیاد به گوش دادن به موسیقی و ... هنگام مرگ چه بر سر انسان می آورد؟ (چون میل و نیاز باقی است ولی جواب داده نمی شود). چه مدت پس از مرگ طول می کشد تا این هوس ها از یاد انسان برود؟ 2. اینکه گفته می شود جنسیت و نسب امور اعتباری و مربوط به بدن مادی انسان است و در قرآن کریم نیز عبارت «لا انساب بینهم آمده» .آیا پس از مرگ، انسان فراموش می کند که خانواده و خویشانی داشته و دیگر آنها را نمی شناسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که متوجه هستید اگر انسان به‌کلی جهت توحیدی نداشته باشد و دنیا مقصد او شده باشد، که در برزخ و قیامت به جهت نیافتن آن‌چه بدان مشغول بود؛ دائم معذب است. ولی اگر در عین جهت توحیدی، تعلقاتی به دنیا داشت تا آن حدی که به خود آید، گرفتار عذاب‌های مربوطه است 2- نسبت‌های اعتباری از آن جهت که اعتباری است و مربوط به دنیا و بدن است، در قیامت بی‌معنا می‌شود. ولی اگر با خانواده رابطه‌ای توحیدی و حقیقی برقرار باشد، آن رابطه محفوظ می‌ماند. موفق باشید

21940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سکوت که از لازمه های سلوک است آیا افرادی مثل مبلغین یا معلمان که مجبور به صحبت های طولانی هستند حتی گاهی صحبتهایی که عمیقا با جان آنها امیخته نیست نظیر مباحث معرفت النفس آیا باز گو کردن این مسایل و دیگر مسایل اخلاقی در این حال که از جان انها سرچشمه نمی گیرد اشکال دارد و مانع سلوک است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید سعی کرد سخن حق را بگویید و از پرحرفی خودداری کنید. موفق باشید

21413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حقیر متاسفانه دچار یاس از رسیدن به حقیقت شدم در دوران شکاکیت لااقل امیدوار بودم که اگر در این دنیا نمی توان به حقیقت رسید پس از مرگ حقایق روشن می شود البته سابقا پاسختان به سوال 20517 باعث یاس شدیدی شد چون امیدوار بودم خداوند مرا حسب آیات «إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً فَأُوْلَـئِكَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا جزء مستضعفین قراردهد لکن ظاهرا الضَّعِیفُ مَنْ لَمْ تُرْفَعْ إِلَیْهِ حُجَّةٌ وَ لَمْ یَعْرِفِ الِاخْتِلَافَ فَإِذَا عَرَفَ الِاخْتِلَافَ فَلَیْسَ بِمُسْتَضْعَفٍ» موید نظر شماست البته این یاس، یاس در حیطه عقاب و ثواب است خوب گویا جهنم ما حتمیست و چون از نظر اعتقادات مشکل دارم گویا مخلد در درکات اسفل خواهم بود لکن یاسی که در ابتدای سوال مطرح کردم مربوط به فهم حقیقت است بعد ازین که از شکاکیت به بررسی نظرات عرفا متمایل شدم فهمیدم فقط حق است ولا غیر و به وحدت وجود و ظهور رسیدم (البته گویا با توجه به کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام باید طبق مبانی شکاکانه همه چیز نفی می شد تا وجه او ثابت شود و خاطرتان هست که به اصالت عدم رسیدم) اما بعد که فهمیدم ذات حق قابل شناخت نیست و فقط می توانیم جلواتی از آن عنقای مغرب _ آن هم در حد وسع خویش ولو اینکه به توحید ذاتی هم رسیده باشیم _ درک کنیم که مستحضرید این خود نوعی نسبی گرایی است گفتم درین دنیا که حقیقتی نیافتی آن دنیا هم نخواهی یافت ای خدا تقدیر ما را گر سرشتی اینچنین پس عطا کن طاقتی بر سرنوشتی این چنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بین نسبی‌گرایی و تشکیکی‌بودنِ حقیقت باید فرق گذاشت. 2- فکر می‌کنم جواب سؤال شماره‌ی 21403 ارزش آن را دارد که نظری به آن بیندازید. موفق باشید

21270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: بنده دانشجو هستم، چنانچه بخواهم در مباحث دینی و معرفتی که عمدتا جنبه ی تمدن سازی دارد مثل سبک زندگی ورود پیدا کنم و در این مقولات مختلف به تحقیق و تدبر در قرآن و روایات بپردازم، که ان شاءالله آن را به مردم ارائه بدم، اما آثار و دروس حوزوی را اصلا مطالعه نکردم! با این حال موافقید که آن را به مردم ارائه بدم یا تنها برای تعالی معنوی خود ورود پیدا کنم؟ آیا برای ارائه معارف الهی در اجتماع بایستی فرد سطوح حوزه راپشت سرگذاشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان حدّی که مطالب حقی در اختیارتان هست، می‌توانید با اهلش در میان بگذارید. ولی خوب است دروس حوزوی را در حدّ ادبیات عرب شروع کنید تا بتوانید با قرآن و روایات ارتباط برقرار نمایید. موفق باشید

21179
متن پرسش
با سلام: می دانیم که برای شناخت با خود، می بایست در دو حوزه تفکر و اراده عمل برداشت. در حوزه اراده که مشخص است، پیروی از دستورات دین و ریاضت های شرعی. اما در حوزه تفکر باید چه کرد؟ بنده آثار حضرتعالی در خصوص معرفت نفس را کم و بیش مطالعه کرده ام، اما دقیقاً نفهمیدم که برای خودشناسی دقیقاً باید در خصوص چه نکاتی و موضوعاتی تفکر نمود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است که «تفکر» چیست. همین اندازه می‌توان عرض کرد اگر به موضوعات حقیقی نظر کنیم آن حالتی که نامش تفکر است به سراغ ما می‌اید، وگرنه با مشغول اعتباریات‌شدن، گرفتارِ بی‌فکری خواهیم شد. هایدگر در کتاب «چه باشد آن‌‌چه خوانندش تفکر» می‌گوید: «موضوع تفکر هرگز چیزی نیست جز آن‌چه شگفت و برآشوبنده است. هرچه خود را از پیش‌داوری آزادتر نگه داریم این موضوع نیز شگفت‌انگیزتر و برآشوبنده‌تر می‌گردد. دستیافت به این مقصد نیازمند آن است که برای شنودن آمادگی طلبیم. این طلب به ما رخصت می‌دهد تا حصارهای باورِ مأنوس و عادی را پس پشت نهیم و به ساحت بازتر و آزادتری درآییم.» موفق باشید

20914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید نظر ملاصدرا در مورد زنها چگونه است؟ چندی پیش مطلبی شنیدم حاکی از اینکه ایشان زنان را حیواناتی در اختیار مردان می داند و جایگاه سخیفی برایشان قائل است بنده با توجه به مبانی ایشان نتوانستم باور کنم. لطفا شما راهنمایی بفرمایید. ممنون و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد: «ابداً این‌طور نیست. در این مورد خوب است به کتاب «سیر تحول مکتب فلسفی اصفهان از ابن سینا تا ملاصدرا» از آقای دکتر مهدی امامی جمعه رجوع شود. موفق باشید

20571
متن پرسش
سلام: سوالم مبتنی بر متن زیره، که حدود چهار سال پیش این پرسش و پاسخ در همین سایت بین من و شما رد بدل شد؛ «سلام، مدتیه دچار ادبار شدید روحی شدم تا همین چند ماه پیش فردی کاملا مذهبی بودم و حتی از انجام مکروهات هم خودداری می کردم و به شدت دقت داشتم که مبادا عملی جلوی حرکت من به سمت خدا رو بگیره ولی نمیدونم یهو چی شد که انگار از وسط یک شهر ناگهان وسط بیابون افتادم و هیچ حسی نسبت به این مسائل ندارم و به شکل خیلی بدی نسبت به انجام محرمات بی تفاوت شدم و اعمالی رو که تا قبلها حتی فکرش را هم نمی کردم گرفتارش شدم و مشکل اصلی اینجاست که اصلا توان جستجو رو در خودم نمی بینم یعنی دنبال راه حل و تلاش برای عوض کردن اوضاع نیستم و اینکه اینجا این سوال رو می پرسم و ابراز نگرانی می کنم فقط به خاطر قسمتی از عقل منطقیم هست که در طول سالهای گذشته حقانیت دین و دستورات برایش جا افتاده. منظورم اینه که قلبم هر چیز جدی ای رو پس میزنه و نمیتونم بهش راه درست رو ارائه بدم! و اگر این کار رو بکنم گویا نفس جواب میده باشه حرف تو درست ولی اصلا نمیخام عمل کنم و راحتم بزار! مث یه آدم گرسنه ای شده که هر غذایی بش بدی همه رو همونجا بالا میاره و حتی غذا رو بیبینه حالش بهم میخوره! کمکم کنید، چکار بکنم؟! اصلا با این وضع پس زدن راه حلها توسط روحم اصلا لازمه کاری بکنم یا بگذارم همینطور بماند؟ جواب استاد: باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر دینداری تا یک جا عقل است که اظهار نظر می‌کند و ما را با اعمال شرعی جلو می‌برد ولی از یک جا به بعد قلب به میدان می‌آید، حال انسان متوجه می‌شود از نظر قلبی دست‌اش خالی است و به تعبیر شما احساس می‌کند در یک بیابان است که هیچ‌یک از گرایش‌های شرعی را در خود ندارد. از این‌جا به بعد، بعد از آن ادباری که فرمودید، آرام‌آرام به خود می‌آیید و از طریق قلب وارد وادی ایمان می‌شوید و به لطف الهی برزخ شما شروع می‌شود و آنچه را مؤمنین متوسط در برزخ با آن روبه‌رو می‌شوند و 7000 سال طول می‌کشد که به خود آیند و با پای قلب که تنها وسیله ی سیر در برزخ است بروند، شما إن‌شاءاللّه در این‌جا شروع خواهید کرد لذا اولاً: صبر در دینداری را فراموش نکنید و مواظب حرام و حلال الهی باشید. ثانیاً: صبر کنید تا از این حالت بگذرید خیلی بی‌تابی نکنید. موفق باشید» و اما بعد.... استاد عزیز: مدت زیادی از آن زمان می‌گذرد، و حقیر بعد از فراز و فرودها و تحمل سختی های زیادی، آرام آرام به لطف خدا همانطور شدم که شما فرمودید. [نه اینکه به خود تلقین کنم، نه] اما احساسات «واقعی» خاصی پیدا کرده ام، چیزی از جنس نور در دلم روشنایی دارد، چیزی شبیه تمثیلی که شما از تفاوت مفهوم آب و خود آب می زدید، شاید بتوانم اینگونه تعبیر کنم که قسمت های زیادی از دنیا پیش چشمم تاریک و مرده می آید و در عوض یک نوع حیات و «بودن» خاصی را ورای آن لمس می کنم، دیگر مثل سالهای پیش از ادبار، دینداری برایم زوری و رنج آور نیست و احساس مردگی از اعمالم ندارم بلکه با هر قدمی که برمیدارم آن نور را بهتر در میابم. در اوقات زیادی با خداوند متعال گفتگو می کنم، انیس بودنش را درک می کنم و جلوه پاسخ هایش را در رفع حوائج و مورد تدبیر واقع شدنم می بینم، انگار بعضی مواعظ اخلاقی اساتید عرفان برایم آشنا می آید، [چیزی شبیه تعبیر شما که می‌فرمودید نور وقتی می آید همه اش می آید اما تشکیکی است و شدت و ضعف دارد] و اما سوالم این است چه کنم که این آمده، نرود؟! و اینکه برای رشد بیشتر چه بکنم؟ برنامه ویژه ای را دنبال کنم؟ نمی خواهم کم نصیب بمانم. «ضمنا طلبه مقدمات هستم در قم» تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر برنامه‌ای جهت حفظ این حالت نداشته باشید، نمی‌ماند. و آن برنامه باید رو به سوی حکمت و عرفان باشد. ارتباط با جناب استاد یزدان‌پناه، راهِ خوبی است. موفق باشید

20390
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی سلام علیکم: جناب استاد در پاسخ اولیه خود فرمودید که شواهد تاریخی نشان دهنده این است که خاورمیانه استعداد ظهور انبیای بزرگ را داشته است و وقتی از جنابتان خواستم این شواهد را بیان کنید جواب دادید که به لحاظ تکوینی این استعداد در خاورمیانه وجود داشته است و در واقع مرا از رویکرد تجربی و حسی به رویکرد غیبی رجوع دادید و بین این دو سرگردان کردید. اگر اجازه دهید پله به پله از حضورتان فیض ببریم. جناب استاد بفرمایید اگر شواهد تاریخی نشان دهنده برتری بین النهرین و یا خاورمیانه بر سایر مناطق جغرافیایی کره زمین است این شواهد چیست؟ اگر منظور شما تمدن های مصر و بابل و هخامنشی در خاورمیانه است که در سوال های قبلی متذکر شدم چنین تمدن هایی به همان نسبت بزرگ در همه قاره ها وجود داشته است و اگر منظورتان از شواهد تارخی چیزهای دیگر است آن چیزها چیست؟ نقدی هم بر کلام رنه گنون دارم که در سوال های بعدی مطرح می کنم. با آرزوی آنکه حسین (ع) از قتلگاه خود بر شما نظر کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهدی که ما را به نظرِ فوق متمایل می‌کند حضور امروزین ادیان ابراهیمی در عالم است که همه‌ی آن ادیان از غرب آسیا ظهور کرده‌اند. مثل همین امروز که آن طرف دنیا هم نظر به معادلاتِ جاری در خاور میانه دارند. موفق باشید

19819
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید ببخشید راجع به سند 2030 چند سؤال داشتم: 1. منظور از تبیین این سند که حضرت آقا در دیدار با اساتید فرمودند چیست؟ 2- مگر نه اینکه قراردادهای بین المللی اول باید به تصویب مجلس برسد و دولت امضا کند و اجرا شود چرا دولت سرخود عمل کرد آیا ملغی کردنش در مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی معنی دارد یا نه؟ حالا که همه کارها شده ملغی کردنش چه فایده دارد مگه اینجا تصویب کردند و امضا کردند که حالا می آیند ملغی می کنند؟ 3- چرا مسئولین دولتی نمی گویند ما اشتباه کردیم و چرا تا بحث این سند پیش می آید می گویند سیاسی نشوید و انتخابات تمام شده و الآن باید وحدت را حفظ کرد (در صورتی که خود بنده به این کار دولت واقعا انتقاد جدی دارم) و یا می گویند حالا که دیگه ملغی شده و دولت هم دیگر اجرا نمی کند پس چرا حرفش را می زنید؟ در صورتی که آقای رحیم پور ازغدی می گفتند اینها فقط بخش آموزش را لغو کردند و بقیه بخشها را نیز زبانا لغو نکردند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به خوبی مشخص است که دولت آقای روحانی در این امر صداقت به خرج نداد. ظاهراً پروژه‌ی عمیق‌تری در امر هرچه نزدیک‌ترکردنِ کشور به غرب بر اساس نانوشته‌های برجام در کار بوده و هست و به لطف الهی، ولیّ فقیه تا اندازه‌ی بسیاری اصل قضیه را از طریق دست گذاشتن بر روی سند 2030 خنثی کردند. آن‌هایی که در جریان اصل پروژه بودند حالا متوجه‌اند که معنای «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به ممکت‌تان آسیبی نرسد» کجاست. و عصبانیت آن‌هایی که فهمیدند دیگر کارشان آن نتیجه‌‌ای که می‌خواستند نمی‌دهد، تا آن‌جایی است که این روزها علناً توهین می‌کنند و بنا دارند جبهه‌ای در مقابل رهبری برای خود تعریف کنند!! موفق باشید

18858
متن پرسش
سلام علکیم: ببخشید سوالی در مورد جمنا شما قبلا چنین حرکاتی را منتسب به اصولگرایی حزبی می فرمودید و درست هم بود اما الان می فرمایید افراد قابل اعتمادی وارد میدان شده اند. واقعا این افراد که از موافق برجام تا مخالف برجام دور هم جمع شده اند وحدت گفتمانی را دنبال می کنند یا دنبال یک وحدت تاکتیکی هستند تا فقط در انتخابات پیروز شوند و خدا می داند بعدش هم دوباره سهم خواهی های حزبی چه بلایی را سر کشور بیاورد. لطفا کمی توضیح دهد که چگونه می فرمایید این حرکت درستی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر نمی‌رسد آقایانی که جمنا را تشکیل داده‌اند مصداق آن نوعِ اصول‌گرایی حزبی باشد که رقیب خود را به هر شکلی نفی کند. آن‌چه فعلاً از طریق آقایان در صحنه است، حسیاسیت است نسبت به ارزش‌های انقلاب. موفق باشید

18847
متن پرسش
با سلام محضر مبارک استاد گرانقدر: بنده قبلا از حضرتعالی مجموع سئوالات مرتبطی را پرسش که یکی از این سئوالات عبارت بود از این که آیا مقام عرفانی دکتر چمران و امام عزیزمان یکسان است که جنابعالی فرمودید که خیر امام در مقام واصل است و دکتر چمران تابع، پیرامون این پاسخ سئوالاتی دارم: 1. استاد عزیز مگر غیر از آن است که خداوند متعال این دو را تربیت و هدایت کرده!؟ پس چرا باید یکی تقرب و توحیداش بیشتر باشد؟ 2. آیا حضرتعالی معتقد هستید که رسیدن به مقام توحیدی امام رضوان الله تعالی علیه دست نیافتنی است؟ 3. استاد بنده با فرمایش جنابعالی موافق هستم که امام در مقام واصل هستند و دیگر بزرگوران در مقام تابع ولی در پیشگاه حضرت حق امام و دیگر بزرگوران نمره ی واحد دارند! مثلا اگر مقام توحیدی امام 20 هست و فرضا آیت بهشتی (ره) 17 هست اگر آقای بهشتی که به امام اقتدا کردند مثل امام نمره تقرب و توحیدشان در پیشگاه حق یکی است و هر دو بیست هستند آیا موافق هستید با نظر این حقیر؟ 4. لازم به ذکراست بنده دقیقا معانی واصل و تابع را نمی دانم اگر مایلید توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌جا بستگی به قابل دارد نه فاعل. آری! حضرت حق هادی مطلق است ولی انسان‌ها در رجوع به حق متفاوت هستند 2- خیر 3- حرف خوبی است. شواهد در روایت هم این نکته را تأیید می‌کند که بعضاً ائمه به بعضی از اصحاب فرموده‌اند شما در بهشت با ما خواهید بود 4- این موضوع در شرح مقدمه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» در جلسه‌ی اول در حدّ ممکن تبیین شده است از آن جهت که صاحب نور توحید جاری در زمانه‌ی خاص که نور حق به قلبش اشراق شده است، واصل است و آن عده که با نظر به آن صاحبِ نور توحید با حق مرتبط‌اند، تابع خواهند بود. موفق باشید

18674
متن پرسش
چرا؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» المائده (101) پس چرا آن حضرت این کلام را بر زبان جاری کردند؟ «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» پروردگارا، اشیاء را آنچنان که هستند به من بنمایان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در آیه‌ی مذکور متذکر می‌شود طلب و درخواست چیزهایی است که نیاز نیست انسان آن‌ها را بداند و یا برایش روشن شود مثل آن‌که بخواهیم بدانیم در درون مردم چه می‌گذرد. ولی در آن دعا رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از خدا می‌خواهند آن‌چه که خداوند خلق کرده است و خواسته است که ما آن را درست بشناسیم، خودش کمک کند تا آن‌طور که آن مخلوق هست ما آن را بشناسیم و تحت تأثیر پیش‌فرض‌ها و توهّمات خود نباشیم. موفق باشید

17555
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در وجود انسان عشق الهی باشد قدرتمند می شود؟ چه رابطه ای بین عشق الهی و قدرت وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق الهی در هر جانی که تجلی کند قدرت الهی را نیز با خود می‌آورد و از طرفی موجب ایجاد مسیری بدون واسطه به سوی حق خواهد شد. موفق باشید

15072

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد سلسله جلسات درسی آقای مجتهد شبستری در مورد هرمونوتیک. اول سخنرانی ها را گوش کنیم و بعد نقد را بخوانیم یا بالعکس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن سخنرانی نیستم. آن‌چه می‌دانم تشخیص فکرِ مسموم ایشان، کاری نیست که از عهده‌ی هرکس برآید. موفق باشید

12928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه عالم عقل را عالم عرش می گوییم از طرف دیگر عالم عرش را ظهور الله احد می باشد چرا در کتاب مصباح الله واحد را عرش می نامد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً جواب داده شده به آن رجوع کنید. موفق باشید

نمایش چاپی