بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
571
متن پرسش
با سلام. حقیر دانشجوی سال دوم دانشگاه هستم. با بررسی هایی که انجام داده ام جز از نظر مالی که هیچ گونه استقلالی ندارم، از سایر جهات خود را برای ازدواج کردن آماده می بینم و نیز نیاز به این امر برای خودم شدیدا حس می کنم. اما در خانواده ما ازدواج در این سن خصوصا برای پسر اصلا مرسوم نیست و میدانم در صورت مطرج کردن این موضوع با مخالفت خانواده و آشنایان مواجه می شوم. حال از نظر شما با توجه به نیازی که در خود حس می کنم، باز هم باید صبر کنم تا لا اقل زمان تحصیل کارشناسیم تمام شود و بعد اقدام کنم و یا اینکه از هم اکنون این موضوع را با خانواده مطرح کنم و زمینه های آن را فراهم کنم. با تشکر از حسن توجهتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر می‌توانید هزینه‌ی حداقلی زندگی با همسرتان را به‌دست آورید و یا خانواده را در حدّی می‌بینید که توان هزینه‌ی حداقل را دارند با آن‌ها در میان بگذارید. ولی اگر زمینه‌های فوق فراهم نیست با منصرف‌کردن ذهن از موضوع، فشارِ خود را به حداقل برسانید. موفق باشید
6080
متن پرسش
سلام استاد عزیز پیرامون حدیث شریف رسول خدا در مورد همسر من فکر میکنم منظور حضرت این بوده که اگر بحساب نفس سیری ناپذیر انسان بگذاریم اگر بهترین زنان را داشته باشد باز قناعت ندارد و زنی با جمال دیگری را میخواهد و باز هم آن زن جدید برای او عادی میشود بنابر این زنی را که او انتظار دارد و فکر میکند مطلوب اوست همین الان آن زن برای شوهر کنونیش یک زن عادیست و نتیجه میگیریم در دنیای هوس و جدید خواهی همه زنان در یک لحظه مطلوب یک نفر و نامطلوب نفر دیگر است پس شاید منظور رسول خدا(ص) این بوده که فرض کن همسرت الان زن تو نبود حتما طالب او میشدی (زیرا در اولین خواستگاری چیزی در او دیدی که به خواستگاری رفتی) حالا بخاطر گرفتاری وهمی از او سیر شدی ودر واقع از تصاویر ذهنی خودت سیر شدی وگرنه او چیزهایی دارد که در همه زنان سراغ میتوان گرفت به نظر شما این شرح درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه دقت خوبی بر روی حدیث . به نظر بنده برداشت خوبی است. موفق باشید
12735
متن پرسش
با سلام: برای طرح سوال ناگزیر به نوشتن مقدمه ای کوتاه می باشم: همانطور که می دانید در ابتدای قرون وسطی کلیسا به کمک پادشاهان توانست ثبات نسبی در کل اروپا برقرار کند و به جنگ و خونریزی ها پایان دهد. به تدریج و در طی سال ها کلیسا آموزه های دین مسیح را برنامه عملی زندگی مردم گرداند به طوری که تعالیم و آموزه های این دین در شئون مختلف زندگی مردم (فرهنگ، سیاست، معماری، اقتصاد، ادبیات...) تا حد زیادی ریشه دوانده بود. به قول دکتر رجبی «کلیسا موفق شده بود امت واحده مسیحی تشکیل دهد»! حال سوال بنده اینجاست چه شد که در نیمه دوم قرون وسطی به یکباره مردم دغدغه زندگی بر اساس تعالیم مسیح را از دست دادند و با روی آوردن به تجارت و کسب ثروت شروع به لذت جویی کردند به طوری که دنیاطلبی به فرهنگ غالب آن زمان تبدیل شد؟ آیا افراط و سخت گیری های کلیسا در بعضی مسایل (عدم پاسخگویی به مسایل جدید، ازدواج، کار بر روی زمین به نفع کلیسا...) منجر به تفریط و عنان گسیختگی در نیمه دوم شد؟ تاثیر و تاثر روم و مسیحیت بر یکدیگر چقدر در بازگشت به ارزش های رومی موثر بوده؟ جنگ های صلیبی و آشنایی با مسلمانان و فرهنگ و تمدن آنها؟ یا...؟ این سوال از این جهت برای حقیر اهمیت پیدا کرد که شما در بحث مدرنیته و فرهنگ توهم مبنای مشکل در توهم افتادن غرب رو از نگاه فلسفی بیکن به عالم و آدم می دانید و از طرفی می فرمایید بیکن فقط روح زمانه را نقل کرد، یعنی اینکه غرب از نظر فرهنگی آمادگی پذیرش چنین نظراتی رو داشت. حال این آمادگی از کجا و چطور حاصل شد محل ابهامه؟ اگر به قول دکتر رجبی امت واحده ای بوده و مردم رضایت نسبی داشتند و... پس این افسار گسیختگی نیمه دوم برای چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیسا پس از چندی از جوابگویی به بشری که باید با نور حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و مکتب اسلام تغذیه کند، باز ماند و با بعثت حضرت پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بدون بهره‌گیری از اشارات توحید محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بر همان آموزه‌های قبلی خود تأکید نمود و عملاً به مدت چند قرن مسیحیانی را مدیریت می‌کرد که زندگی را در تشبه به حضرت مسیح به صورت تارک الدنیا می‌فهمیدند و با جنگ‌های صلیبی و به انتهارسیدنِ آن، که داستان بسیار پیچیده‌ای دارد اروپا با صورت دیگری از زندگی خواست، خود را شروع کند و این اروپا، اروپایی است که دیگر معنی زندگی را در سادگی گذشته دنبال نمی‌کرد و لذا نتوانست به کلیسایی که با غفلت از اسلام از زمانه عقب افتاده بود، هماهنگی داشته باشد. همچنان‌که نتوانست به آموزه‌های جامع اسلامی رجوع کند و در مقابل آن تفریط یعنی دنیاگریزی، افراطِ دنیاطلبی را پیشه کرد و این همان روحی است که امثال فرانسیس‌بیکن در دل آن تولد می‌شود و جلو می‌رود. موفق باشید

5893
متن پرسش
سلام چراعرفان همراه فقه به بیراهه نمی رود؟یاچرامیگویندعرفانی موردقبول است که به اصطلاح ازلوله فقه درآمده باشد؟ تفاوت عارف فقیه باسایرعرفادرچیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: فقه مسیری است که اگر کسی خواست به قرب الهی برسد تنها از آن طریق ممکن است زیرا خداوند در حدیث قدسی می فرماید: «إنّی احبّ أنْ اطاعَ مِن حیثُ ارید» دوست دارم همان‏طور که اراده کرده ‏ام اطاعت شوم.موفق باشید
4138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ایا ایشان (دکتردینانی )را مرجع معتبری برای سلوک میدانید؟اگر نه دلیل عقلی بیاورید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای دکتر دینانی ادعایی در مورد طرح روش سلوکی ندارند، ایشان خود را معلمی می‌دانند که سعی می‌کنند به ما در فهم متون عرفانی کمک کنند و از این جهت شخصیتی قابل استفاده‌اند. موفق باشید.
4094
متن پرسش
شما مدعی هستید که هر کس در این زمانه هر قدر که سلوک کرد، ذیل شخصیت حضرت امام است؛ به این معنی که تمام فیوضات معنوی‌ای که به او می‌رسد، به واسطة حضرت امام است. و اگر کسی اصلاً ذیل شخصیت ایشان قرارنگیرد، اصلاً سلوک نکرده‌است. به نظر حقیر، این مدعای شما مبتنی بر مقدماتی است: اولاً این انقلاب، یا خودش حقیقت مستقلی است، و یا ظهور شدیدی از حقیقتی است که در غدیر ظهورکرده‌است. و آن، ظهور دین در عرصة جامعه است. ثانیاً این انقلاب، تنها ظهور دین یا غدیر است، طوری که نظر به دین از طریق غیر از این ظهور ممکن نیست. شاید روایاتی که اعمال صالح را بدون ولایت اهل بیت باطل می‌داند مؤید این نظر باشد که لااقل غدیر (اگر چه انقلاب اینطور نباشد) و یا لااقل اهل بیت (اگر چه غدیر حقیقتی مستقل و یا ظهوری مستقل نباشد) چنین جایگاهی دارند؛ که دین فقط از طریق آنها به انسان‌ها می‌رسد و لذا آنها واسطة تمام فیوضات معنوی بر مردم هستند. ثالثاً این انقلاب، ظهور تمام دین است، طوری که حتی عبادات فردی مثل نماز و روزه هم در این انقلاب ظهورکرده‌است. لذا حتی اگر کسی خواست از نماز و روزه‌اش بهره بگیرد، فقط و فقط از طریق این ظهور است که فیض حقیقت نمازی که جزئی از دین است، ممکن است به او برسد. رابعاً این حقیقت، به ارادة حضرت امام ظهور کرده‌است. خامساً وقتی حقیقتی از طریق ارادة کسی ظهورکرد، هر کس خواست از طریق آن ظهور، از آن حقیقتْ مستفیض بشود، حتماً آن شخصِ به ظهور رساننده، واسطه در این فیض‌رسانی است. البته این واسطه‌بودن، ممکن است تنها به این صورت باشد که ملائکه واسطة واقعیِ رسیدنِ فیوضاتِ آن ظهور می‌شوند، لکن به این دلیل که آن شخص بوده که باعث این ظهور شده و ملائکه هم دارند ظهوری که او انجام داده را به قلب این سالک می‌رسانند، پس بالاخره آن شخص واسطه در رسیدن فیض دین از طریق این ظهور است. پس اگر چه شخصِ به ظهور رساننده، در رساندنِ فیضِ آن حقیقت از طریق این ظهور، اراده‌ای نکرده، اما چون در اصل این ظهور اراده کرده، این فیض‌رسانی را هم به او نسبت می‌دهیم. پس درحقیقت، این شخص و آن ظهور، در عرض یکدیگرند (چون معنی ندارد که شخصی در طول دین باشد!)، و لذا نمی‌توان گفت: در فیوضاتی که ملائکه از حقیقت دین به سالک می‌رسانند، حقیقتاً آن شخصِ به ظهور رساننده هم واسطه در این فیض‌رسانی است. الف) آیا شما قبول دارید که ادعای شما مبنی بر این که «تمام سالکانِ این زمان ذیل شخصیت حضرت امام قرار دارند و در تمام فیوضات معنوی حضرت امام واسطه‌اند.» متوقف بر اثبات این مقدمات است؟ ب) آیا شما همة این مقدمات را قبول دارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری. با این تذکر که قضیه‌ی مستضعفان فکری را باید جدا کرد که نتوانسته‌ا ند حقیقت انقلاب را بفهمند و نسبت به آن بی‌تفاوت باشند. موفق باشید.
3851
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خدا قوت استاد ما در شهر بابل یک گروه هفت نفره الحمدلله تشکیل دادیم. و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و فرزندم این چنین باید بود را مطالعه کردیم.حدود دو سال طول کشید کلاس سیر ما معمولا یک هفته در میون منزل همدیگر ، تمام اعضاء، فرهنگی جز یک نفر حوزوی. حالا سوال بنده این که نا خود آگاه حدود سه ما ه کلاس کنسل شد و همه نگران از این موضوع هستیم و احساس پوچی و نگرانی مکنیم ولی الحمدلله دوباره بعد از سه ماه اولین جلسه برگزار شد ولی این بار کتاب مبانی معرفتی مهدویت را انتخاب کردیم.عیب جلسه ی ما اینکه مجبوریم پچه ها را همراه خودمون ببریم حدود پنچ پچه ی زیر هفت سال و پنچ دختر راهنمایی و دبیرستانی هم جمع ما هستند ؟کنترل کردن سخته آنها وسط مباحثه پیش ما میاین .... خلاصه اینکه سوالات را خوب بلد نیسیم جواب بدیم فقط مبحثی که خوشمون اومد و برایمان جالب بود برای همدیگر به نوبت که از قبل مثلا پنجاه صفحه انتخاب می کنیم را توضیح می دهیم . نظرتون در مورد این کار چیست ؟ و چه راهکاری بهتر سفارش میکنین؟ و نظر شما در مورد پچه هامون چیه؟ لطفا برای ما دعا کنید اسم جلسه ی ما (سیر مطالعاتی لب المیزان )
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وجود بچه‌ها اگر حساسیت به خرج ندهید اشکال ندارد، البته بهتر است یک کسی باشد که در گوشه‌ای از منزل بچه‌ها را مشغول کند 2- کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» نیاز به مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» دارد، سعی بفرمایید آن دو کتاب را با سی‌دی‌های مربوطه‌اش زودتر کار کنید. موفق باشید
2511
متن پرسش
سلام علیکم استاد. مدتی است بر سر انتخاب یک دوراهی حیاتی در زندگی قرار گرفته ام. بر سر این دو راه نیز به اندازه کافی تحقیق و بررسی انجام داده ام. با علم به داشتن یک عین ثابته برای هر کس در عالم وجود(هر کس در این عالم کاملا مختارانه انتخاب میکند تا به ان شخصیت که خودش در عالم الس برای خود انتخاب کرده برسد) و با علم به مختار بودن انسان حال سوالم این است بنده از کجا بفهمم انتخابم در راستای آن عین ثابته است؟ ایا این جمله درست است " من می دانم که به درد این کار نمی خورم" چگونه میتوانیم به این دریافت از خود یقین اوریم؟ و ایا مثلا بر سر تنبلی در انجام یک کار به این نتیجه نرسیده ایم؟ مثلا در ذکر زندگی ایت الله بهاالدینی امده که ایشان با امام خمینی بر سر درس فلسفه حاضر شدند اما ایشان در همان جلسه اول به این نتیجه رسیدند که به درد خواندن فلسفه نمی خورند و دیگر ادامه ندادند وشدند انچه شدند و امام شد انچه شد اولا بر چه مبنایی به این نتیجه قطعی رسیدند ثانیا ایا ایشان به دلیل این انتخاب در ان عالم احساس نقص نمیکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند... میل آن اندر دلش انداختند» در امور شرعی چون فطرت‌ها مساوی است، فطرت همه‌ی انسان‌ها گرایش به دین دارد و اگر در امر دین کوتاهی کنند از فطرت خود فاصله گرفته‌اند. در سایر امور هرکس باید درون خود را بکاود که آیا در این کاری که شروع کرده‌اند از جهت درونی با آن کار احساس تناسب می‌کند یا نه. شاید آیت‌الله بهاءالدین احساس نقص نکنند چون در مسیر بندگی به آن‌چه می‌خواستند رسیده‌اند منتها از غیر از مسیری که فلسفه نشان می‌دهد. اگر با فلسفه مخالفت کرده بودند شاید فردا به مشکل برمی‌خوردند. موفق باشید
12798
متن پرسش
سلام علیکم: ولی استاد گویا فتنه ای بس عظیم در راه است، فتنه ای که در انتخابات با سیاه نمایی مریدان هاشمی نسبت به دولت قبل و افراطی خواندن انقلابی گری و بیانیه خوان خواندن تیم مذاکرات قبلی شروع شد و باعث شد دولت به دست طیف هاشمی بیفتد و بعد با ادامه سیاه نمایی و از «مقام معظم رهبری» دم زدن و خلاف حرف ایشان عمل کردن و گاها نیش و کنایه به منویات ایشان زدن (دغل بازی) و چپ و راست در سخنرانیها اعتقاد به شعارهای انقلاب را شعارزدگی و افراط معرفی کردن و مسامحه را اعتدال و تکنوکراسی را تدبیر معرفی کردن، ادامه پیدا کرد و حالا با دل بستن به توافقی که بعضا ملاحظات رهبری را مراعات نکرده و ایشان هم هیچگاه آن را تایید نکردند و از امام حسین (ع) و امام حسن (ع) مایه گذاشتن برای جا انداختن آن و فتح الفتوح خواندن آن و به راه انداختن جشن و ایجاد امید کاذب در مردم و با این خیال که اگر رهبری مخالفت کنند مردم در مقابلش قرار می گیرند و نمی توانند مخالفت کنند و در شرایطی که به مجلس امیدی نیست و اکثریت اعضای شورای امنیت هم به نفع دولت است، کرسی های مجلس را نشانه رفته اند (همانطور که ظریف سال گذشته در نیویورک گفت)، و وایلا اگر مجلس ششمی دیگر رقم بخورد، آه از دل سید علی خامنه ای، ان شاءالله که این گونه نباشد و بنده در این دیدگاهها دچار افراط شده باشم. شرمنده که وقتتان را گرفتم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته باید سعی کرد مسائل را تا آن‌جا که ممکن است فراجناحی نگاه کرد و شاید از این جهت بنده با شما هم‌عقیده نباشم، ولی در هرحال همیشه این فتنه‌ها و تحریف‌ها بوده و فتنه‌گران چون متوجه حضور انقلاب اسلامی به عنوان امر الهیِ این دوران نیستند همواره با شکست روبه‌رو خواهند شد و به شما قول می‌دهم مثل آخر دورانِ اصلاحات به آن‌چنان یأسی می‌رسند که خواهند گفت: آخرین میخ را به تابوت اصلاحات زدیم. هنر ما است که مواظب باشیم طرفداری ما از انقلاب و مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه»، جناحی و حزبی نباشد. موفق باشید

10144
متن پرسش
استاد در یکی از سخنرانیهای اخیرتان به نظرات زن و شوهر اروپایی در سفر به یزد در خصوص ایرانیان اشاره داشتید، می خواستم منبع رو بدونم برای تحقیقی بیشتر. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را از قول جناب آقای دکتر محمد رجبی دوانی عرض کردم که آن سفرنامه را خوانده بودند؛ ایشان در جلسات 28 تا 30 مباحث سیر اندیشه‌ی مدرن این گزارش را دادند. سعی بفرمایید صوت سی جلسه‌ «سیر اندیشه‌ی مدرن» آقای دکتر رجبی را دنبال بفرمایید؛ نکات خوبی را ایشان مطرح می‌کنند. موفق باشید
8837
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید آیا به نظر شما تقوا فقط بر روی حکمت عملی تاثیر گذار است یا بر روی حکمت نظری هم اثر میگذارد؟ (شهید مطهری معتقد است تقوا فقط بر روی حکمت عملی اثر گذار است!!!) 2. شهید مطهری معتقدند که ریگ در دهان گذاشتن (اجبار عملی) تقوای ضعف محسوب میشود در حالیکه میدانیم سالها آیت الله قاضی این کار را انجام داده اند شاید روشهایشان متفاوت است نظر شما چیست؟ 3. بنده اینطور برداشت کرده ام که در عالم برزخ انسان با عقاید خود روبرو میشود و تجسم اعمال و تفکرات خود را میبیند اما در بعضی حکایات مبینیم که مثلا در عالم برزخ طرف با گرد اسب امام حسین (ع) نجات می یابد. این چگونه توجیه میشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- به همان دلیل که قرآن می‌فرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» پس تقوا زمینه است تا حضرت حق حکمت‌ها به ما بیاموزاند. 2- کار آیت اللّه قاضی را می‌توان برای ابتدای راه توجیه کرد. 3- چون در این دنیا تعلق قلبی به حضرت داشته، صورت آن تعلق آن بوده که دیده. موفق باشید
7252
متن پرسش
سلام علیکم ببخشید استاد.. بنده کنکوری رشته ریاضی در یکی از مدارس خوب اصفهان هستم و جداً در چند راهی قرار گرفته ام و الحمد لله استعداد فعّالیت در هر یک را دارم... 2.به طور خاص در رشته ی اقتصاد در دانشگاه امام صادق فعّالیت کنم... 1.این که در همین رشته های مهندسی فعّآلیت کنم و در کنارش به علوم دینی بپردازم.. . 3.برای تحصیل علوم دینی به حوزه بروم... لطفا کمک کنید... واقعا الآن در فشار شدید هستم... چون هدف است که انگیزه را برای انسان پررنگ می کند.. یاعلی..
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این‌ کارها خوب است ولی اگر خداوند علاقه‌ی رفتن به حوزه را در شما ایجاد کرده و استعداد آن را هم دارید و می‌توانید خانواده را نیز قانع کنید؛ حضور در حوزه ارجح است. موفق باشید
5860
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار استاد در پاسخ به سوال 5809 فرمودید اگر با رویکرد آن‌که قرآن «ذکرٌ للعالمین» است به قرآن رجوع کنید خوب است لطفا بفرمایید ذکرالعالمین یعنی چی؟ تفاوت این نوع ذکر با دیگر اذکار در چیست؟و نحوه رجوع به قران با چنین رویکردی چگونه باید باشد؟ چگونه می شود از قرآن بهره مند شد به طوری که از قرآن در زندگی و در تمامی لحظات بهره برد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: قرآن در سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 10 می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ کِتاباً فیهِ ذِکْرُکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُون‏» این قرآن را برای شما نازل کردیم و در آن به یاد شما بودیم آیا تعقل نمی کنید؟. با توجه به این امر قرآن ذکرٌ للعالمین است تا عالمیان متوجه حضور حضرت حق در همه‌ی مناسبات عالم باشند و هرکس خود را در دل الطاف الهی احساس کند و از این موضوع غافل نگردد و استمرار در قرائت قرآن این نکته را به ما متذکر می‌شود که خدا را در همه‌ی مناسبات یاد کنیم و دیگر اذکار نیز به صورت خاص و در وجهی خاص همین را انجام می‌دهد. موفق باشید
4180

وسواس فکریبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم بنده قبلا مدتی در نماز از روی جهالت مبتلا به وسواس عملی بودم.بعدا ترک کردم.اما در پی آن دچار وسواس فکری شدم. از طرفی از هوش بالایی هم شکر خدا برخوردارم. از طرف دیگر یک نوع حالت بیش فعالی در ذهن من وجود دارد که فعالیت فکری بالایی دارم. اما بدبختانه وسواس ذهنم را داغون کرد. توان ذهنی بالای من در جهت عکس خرج شد. با توجه با اینکه دانشجوی رشته مهندسی هستم و با ریاضی و اینها سروکار دارم به شدت عذاب میکشم. قدرت تمرکز دقت و تمرکز حواسم به شدت افت کرده است به گونه ای که نمیتوانم مسئله حل کنم. درسم ضعیف است همه می گویند برو درس بخوان اما من نمیتوانم واقعیت را به آنها بگویم که اصلا نمیتوانم درس بخوانم. خیلی سخت است اصلا فعالیتهای روزمره هم به کل مختل شده. به پزشک مراجعه کردم دارو درمان نکرد. استاد دستهایت را میبوسم برایم دعا میکنی؟ ستاد دستهایت را میبوسم برایم دعا میکنی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر این‌که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه می‌فرمایید، بعضی از اساتید محترم حوزه‌، مؤسسه‌ی فرهنگی «إنشاء» را جهت همین امر تأسیس کرده‌اند، خوب است مشکل را با آن‌ها در میان بگذارید. تلفن مرکز فرهنگی إنشاء 6260205
3238
متن پرسش
ببخشید استاد ، در مناظره های آقای طاهری و آقای تبار ، که لینک های این مناظرات وجود دارد ، چیزی از حق بودن یا باطل بودن تشعشع دفاع استاد طاهری ، دستگیر انسان نمی شود ضمن این که ظاهرا افرادی همچون آقای لاریجانی هم، کلاس های ایشون رو بسیار تأیید کرده و مفید دانسته اند اما کلاس هاشون به اسم عرفان کاذب بسته شد ، اما به نظر برخی مشکلاتی در کلاس هاشون درمان می شه که بنده جای دیگری درمان این مشکلات رو ندیدم. البته خدا رو شکر من خودم این مشکلات رو ندارم اما افراد زیادی رو می شناسم که با این مسائل دست و پنجه نرم می کنند، واقعا نظر شما راجع به کلاس های آقای طاهری که البته الان تعطیل شده اما فایل های تصویری اش هنوز هست ، چیست و آیا با دین و حقایق توحیدی هستی سازگاری دارد یا خیر. خواهشا راهنمایی کنید. استاد نمی دانم طرح این مسئله درست است یا خیر اما در حالی که ریش گذاشتن برای آقایان واجب شرعی است اما آقای طاهری ریش ندارند و خانم های بدحجاب هم سر کلاس هایشان حضور دارند ، اما به نظر می رسه ایشون بیماری هایی رو درمان می کنند که مربوط به روح آدمی می شود ، نظر شما چیست ؟ خواهش می کنم جوابی بدهید که واقعا راه رو برای امثال بنده بگشایید. واقعا از شما به خاطر این که تا کنون سوالاتمون رو جواب دادید متشکرم . التماس دعای فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در مورد این نوع درمان‌ها در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام اگر کتاب را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایید إن‌شاءالله جایگاه این اعمال و بی‌برکتی آن برایتان روشن می‌شود، و جایگاه انرژی درمانی هم در آن کتاب عرض شده است. موفق باشید
2962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.چرا اسم ایمه بطور مستقیم در قران نیامده با اینکه مسئله خیلی مهمی است.ولی اسم بعضی از پیامبران با اینکه از نظر رتبه ای پایینتر است امده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جناب آقای دکتر قدوسی جوابی در رابطه با علت نیامدن اسم علی«علیه‌السلام» در قرآن داشته‌ایم، نمی‌دانم کجا پیدایش کنم.-------------------------------------------------------------------------------------------------------باسلام خدمت استاد--سوال2049-میخواستم ارجاع به جواب سوال را درسایت بگذارم ولی گفتم شاید بخواهیدتغییری درجواب بدهید.
292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک با آرزوی قبولی طاعات شما مدتی است وقتی به خود رجوع می کنم متوجه عیوبی شده ام که در صدد رفع آنها بر آمدم اما با وجود تلاشها و استفاد ه از روشهای مختلف و خواندن دعا،نذر و نیاز وحتی تلقین مثبت به خود تغییری در من ایجاد نشد . این امر سبب نگرانی و دلواپسیم شده چراکه هم از قرب الهی فاصله گرفتم و هم سبب دلخوری اطرافیانم شدم شاید لازم است که بگویم مشکل من به این جهت می باشد که وقتی از چیزی نگران یا دلخور میشوم خیلی زود تصمیم می گیرم و زود عمل می کنم و در عین حال پیش داوری می کنم و زود رنج و عجول هستم برای مشکلم به روانشناس هم مراجعه کردم و گفتند تلقین مثبت داشته باش خوب بود اما خیلی مفید واقع نشد الان تصمیم گرفتم پیش کسی بروم که به ظاهر اهل کرامت می باشد هرچند یقین ندارم که این طور باشد اما توانایی این را دارد که بتواند مرا آرام کند چراکه هرچه در ذهن من می گذرد از آن اطلاع دارد خواهش می کنم شما مرا راهنمایی کنید این مشکلات من سبب شده کانون خانواده ام در معرض فروپاشی قرار بگیرد. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام این که متوجه شدید نیاز به اصلاح نفس دارید شروع خوبی است. بهترین راه اصلاح نفس نظر به روایاتی است که ائمه معصومین "علیهم‌السلام" در این رابطه فرموده‌اند و واقعا معجزه می‌کند. حضرت امام خمینی (رضوان‌الله‌علیه) در این رابطه کتاب "شرح حدیث جنود عقل و جهل" را نوشتند و حضرت آیة‌الله مصباح کتاب "ره توشه" را ، و یا به شرح حدیث "یابن جندب" ک بنده صحبت کدم رجوع بفرمایید. به هر حال با مدتی تماس با روایات ائمه "علیهم‌السلام" انشاءالله وارد زندگی نورانی می‌شوید. موفق باشید
7651
متن پرسش
باسلام بعضیها معتقدند نظرات شما در مباحث غربشناسی تا حد زیادی متاثر از جناب فردید می باشد. که شاگرد جناب هایدگر بودند. و نیز معتقدند شهیدآوینی هم یک هایدگری بوده. و نیز معتقد هستند از دل فلسفه فردید، نمی توان انقلاب اسلامی در آورد. به عبارتی فلسفه فردید، منجر به انقلاب اسلامی نخواهد شد. از طرفی این دسته نیز معتقد هستند نظرات فردید و شهیدآوینی و جنابعالی و حتی استاد میرباقری در بحث نگاه به تکنولوژی مدرن و ابزار و آلات ایجاد شده پس از مدرنیته در تضاد با نگاه حضرت امام و رهبر انقلاب قرار دارد. به این معنا که در این مباحث نمی توان و نباید به نظرات اساتید نامبرده شده مراجعه کرد. لطفا نظر خود را در مورد فردیدی بودن خودتان، و اینکه از دل فلسفه فردید انقلاب اسلامی بیرون نمی آید و همچنین تضاد نظرات شما در بحث تکنولوژی با امام و رهبری توضیح دهید با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده بدون آن‌که فردید یا هیدگر را بشناسم در آن حالتی که به لطف الهی مثل سایر جوانان، همه‌ی وجود خود را به حضرت امام سپرده بودم متوجه شدم حضرت امام غرب را ظلمانی می‌دانند و دائماً زشتی آن فرهنگ و آن تمدن را متذکر می‌شوند. در چنین فضایی متوجه نوشته‌های آقای دکتر داوری و آقای فردید و آقای هیدگر شدم و احساس کردم سخنان این آقایان در تبیین ظلمانی ‌بودن غرب، سخنان خوب و محققانه‌ای است وگرنه ما به لطف الهی همه‌ی نسبت خود را با حضرت امام تعریف کرده‌ایم و با بررسی‌هایی که بنده کرده‌ام نمی‌توانم بپذیرم حرف‌های آقایان منجر به انقلاب اسلامی نمی‌شود، بلکه معتقدم به ما کمک می‌کند تا تفاوت اساسی خود را با تمدن غربی بهتر بشناسیم. موفق باشید
6683
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز لطفا اگه کتاب معرفت النفس و الحشر را دارید نسخه ای از آن را روی سایت گذاشته یا راهی برای تهیه آن معرفی کنید -بنده کتاب خویشتن پنهان را هم مطالعه کرده ام -همچنین می خواستم به پزشکی که مشغول کار در طب سنتی است بگید که اطبا گیاهان را بر اساس تاثیرات آنها درون بدن انسان تقسیم کرده اند ،نه مزاج خود گیاه بالذات-بنده در حال مطالعه کتاب طبیعیات شفا و قانون و شروح قانون چون شرح ابن نفیس هستم -مشکل ما این است که مبانی علوم گذشتگان دستمان نیست -آنها وقتی سخن از ارضیت و مائیت و ناریت و هوائیت کرده اند برای آنها اقسام و انواعی قرار داده اند نظیر ارضیت حاره و ارضیت بارده و ارضیت لطیفه و ارضیت کثیفه و...که تا این مبانی جمع آوری نشود تطبیق علوم جدید و قدیم مشکل است مثلا آنها اجزای درون روغن را گفته اند که از ارضیت لطیفه حاره و مائیت اندک و هوائیت کثیر می باشد یعنی روغن ماده ای است که قابل تصعید است پس لطیف است و همچنین به صورت دخان تصعید می شود پس دارای ارضیت می باشد و همچنین دخان روغن در مقابل شعله ،آتش می گیرد پس دارای ارضیت لطیفه حاره است و همچنین منجمد کردن آن سخت است پس دارای هوائیت می باشد و امروزه اجزای درون روغن را گویند از کربن و هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است و از نظر قدما همین کربن و ... از ارکان(ارضیت و ...) تشکیل شده است پس ابتدا باید مبانی این علوم جمع آوری شود و سپس مقایسه صورت گیرد اگه ایمیل این فیزیولوژیست را دارید برای بنده بفرستید تا راهنمایی اش کنم-با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نرم‌افزاری که اخیراً از طریق مرکز کامپیوتری نور از آثار بنده تهیه شده کتاب معرفت‌النفس و الحشر را دارد. عین سخن شما را در مورد طب سنتی در معرض دید عزیزان قرار می‌دهم تا چنانچه آن عزیز مایل بود ایمیل‌شان را در اختیار جنابعالی قرار دهم. موفق باشید
4187
متن پرسش
سلام علیکم. در ابتدا یک نکته در مورد فونت سوال و جوابای موجود در سایت باید عرض کنم. فونت tahoma برای سوال و جوابای بزرگ چشم و خواننده رو اذیت میکنه. اگر ممکن است از فونت های دیگر استفاده شود. اما سوال: شما در موارد متعددی مولوی و اشعار وی را تحسین نموده اید ولی با ملاحظه مثنوی معنوی با اشعاری رو به رو میشویم که از نظر اخلاقی بنظر من اشکال دارد. چگونه می توان بین این اشعار و این نکته که این اشعار از طریق جبرئیل کسب شده اند را جمع کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول فرمایش شما را مسئول محترم سایت بررسی می نمایند و در قسمت دوم غرمایشتان باید عرض کنم که آیت‌الله محمدتقی جعفری«رحمت‌الله‌علیه» با آن‌که مثنوی را به عنوان یک کتاب ارزشمند شرح کردند ولی این اشکال را به مثنوی داشتند هرچند بعضی‌ها معتقدند آن الفاظ و مثال‌هایی که امروز قبیح می‌نماید در آن زمان معمولی بوده است. از طرفی القائات ملکوتی به هر حال از مسیر روح شاعر به بشر رسیده و نقش روحیه‌ی شاعر را نباید نادیده گرفت مگر پیامبران که آن‌ها روح معصومی دارند و عیناً القائات ملکوتی را به مدد الهی اظهار می‌دارند. موفق باشید
1666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد سوالی داشتم. مدتی است با دیدگاههای «اوشو» آشنا شده ام. وی را عارف و فیلسوف هندی می دانند که اکنون در جامعه ما عده ایی رابه خود جلب کرده است و برخی جوانان واقعا نظراتش را قبول دارن. من کتاب «بشنو از این خموش » وی را مطالعه کرده ام. تنها چند نکته بود که با آموزه های دینی متضاد بود بقیه حرفهایش یک همسویی با عرفان دینی داشت. اما الان در برخی سایتها و مقالات به شدت وی را مورد نقد کوبنده قرار می دهند و حتی محققی مثل دکتر خسروپناه عرفان وی را عرفان سکس می نامد و برخی افراد بشدت از وی دفاع می کنند و معتقدند بقیه اوشو را درک نکرده اند. استاد نظر شما راجه به «اوشو» چیست؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده اطلاعی در این مورد ندارم . موفق باشید.
507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وخداقوت.ماجمعی از دانشجویان دانشگاه یزد قصدداریم روی تفکر حضرت امام و آقا در 2گروه مجزا مطالعه کنیم .در جزوه ی ضرورت مطالعه ی شما خواندم راه ورود به فضای فکری امام مطالعه اسرارالصلاه و40حدیث است،اما باتوجه به مبتدی بودن اعضای گروه دیگران از ورود از این جا منعمان کردند وگفتند استاد میطلبد.پیشنهاد شما برای این 2گروه با توجه به ضرورتهای امروز دانشگاه ،دانشجو وجامعه کار کردن روی چه ابعادی از زندگی این 2بزرگوار ست؟منابع پیشنهادیتان چیست؟بنده بسیار از مطالعه ی آثار شما بهره میبرم وعالم قلمتان برایم جذابیت و حرفهای تازه دارد،شمارا از خادمان انقلاب میبینم واز خدا طول عمر برای تمام نیروهای انقلاب خواستارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با پی‌گیری مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» زمینه‌ی کار بر روی کتاب‌های حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فراهم می‌شود. ان شاء الله. در مورد مباحث مقام معظم رهبری فکر نمی کنم مشکلی برایتان پیش آید موفق باشید
16854
متن پرسش
استاد محترم سلام علیکم: دریت است که بنده کارشناسی فیزیک خوانده ام ولی از نوجوانی تا به حال بسیار علاقه مند به مباحث معرفتی بوده ام و همواره پی آب زلالی برای رفع عطش جان خویش، از اواخر سال نود با آثار شما آشنا شدم، بعضی فایل ها و کتاب هایتان را شنیده و مطالعه کرده ام واقعا مفید بودند و حس کردم نسبت به خیلی از سخنرانی ها و مطالب مذهبی موجود در بازار حرف نو و جدیدی است، مباحثی که از خدمتتان استفاده کردم بدین شرح هست:  «آشتی با خدا» «ده نکته از معرفت نفس» ، «انسان در اسلام» ، «شرح حدیث اباذر» ، «شرح دستورالعمل های آیت الله بهجت» ، «حرکت جوهری» ، «زن آنگونه که باید باشد» ، «و بعضی کتاب های مهدویت را، البته در بعضی از این مطالب، سوال هم داشتم گاهی، ولی در کل بسیار مفید بود. واقعا همانطور که مي فرموديد سعی می کردم با آن مطالب به جای افزایش اطلاعات، در افزایش معرفتم و قربم به خدای متعال و عالم ملکوت بکوشم، و واقعا واقعا واقعا هم خیلی حال خوب و آرام و انسی پیدا می کردم. البته متاسفانه شما و آثار شما به بنده و دوستانم به واسطه استاد نمایی معرفی شدید ک بعد از ۴ سال یقین کردم ک راه او باطل و نفسانی است و الحمدلله توانستم از جرگه شیطانی اش کناره گیری کنم و بین بطلان مباحث او و حرف حقی که در آثار شما یافت می کردم تمییز دهم. در مورد این استاد و راهش و نحوه برخورد با او چندی پیش طی دو سه سوال مجزا از خودتان راهنمایی خواسته بودم، حالا به یقین فهمیده ام که سیر و سلوک در این برهه از تاریخی که ما در آن هستیم با قبل متفاوت شده. باورتان نمی شود که چقدر آرامش درونی گرفتم وقتی جواب هایتان را به کاربران دیگر می خواندم که مي فرموديد سلوک الان ذیل شخصیت والای حضرت امام خمینی کبیر است. واقعا با این راه و این مسئله ارتباط درونی قلبی خود را حس می کردم، واقعا برایتان دعا کردم که چنین دیدگاهی را در جامعه نشر دادید تا جایی که افراد به جای اینکه تکلیف حقیقی خود را در قبال این انقلاب و شرایط حساس کنونی انجام دهند و در عین انجام این تکالیف که بعضا طاقت فرسا هم می شود، ریاضت های شرعی و الهی را به جان بخرند و تحت لوای حضرت آقا، انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) را رقم بزنند. به جای اینکه مثل زمان های قدیم پی یک استاد خاص بگردند و از احوالات و درونیات خود با او سخن بگویند و او به آنها تکالیف سخت و بعضا عجیب نامتعارف بدهد برای اصلاح نفس!  خلاصه استاد،  بحث های معرفتی تان خصوصا «آشتی با خدا» و «معرفت نفس» ، همانی بود ک من از کودکی چه بسا دنبالش بودم. به لطف الهی پاره اي از مباحثی ک بیان می کردید را قبلا و شاید بتوان گفت فطرتا و وجدانا با خود لمس کرده بودم. از بچگی که تنها می ماندم به بدنم خیره می شدم و بارها و بارها این سوال را زمزمه می کردم که «من» کی ام؟ «من» چی ام؟ «من» چه چیزی ام؟ و این که آیا همین انگشت ها و دستها، منم؟ پس من کیست؟ یا در مورد مباحث معرفت نفس حتی کار به جایی می رسید گاهی که حس جدایی نسبی تنم از منم می کردم شاید در اثر همین بود که خواب هایم را می توانستم راحت تر دریافت کنم، حضور قلبم در نماز خیلی بهتر بود، البته من متاسفانه خیلی اوقات در قرائت نماز و بعضی موارد دیگر دچار مشکل هستم و از خیلی ها هم مسئله فقهی اش را پرسیده ام ولی خیلی اوقات، جواب ها گوناگون بوده و خودش باعث شده که من مثلا هنوز بعد این همه سال نماز خواندن سر تلفظ حرف صاد دچار مشکل هستم بطوریکه هر از چند گاهی تمام توجهم در نماز ها به تلفظ می رود و خیلی اوقات نمازم را اعاده مي کنم و خسته می شوم ولی آن زمان هایی ک به صحت نمازهایم اطمینان نسبی داشتم بقدری در حضور قلبم و آرامشم حین نماز و بعد از آن در زندگی کمک کرده که متعجب شدم. از احوالات عالی ای که خدا از اشک و شوق و معرفت عطایم می کند و حتی در خواب هایم هم اثر می کند. شاید یکی از الطاف الهی به من همین بود ک در جریان ارتباط با آن استاد نمای از خدا بی خبر متوجه شدم ک خواب هایم پیام های خاص دارد و حتی برای او که تعریف می کردم جوابی نداشت بدهد. یعنی درست است که فرمودید خواب، حجت نیست ولی خصوصا ماه رمضان پارسال و بعدش خواب هایی ک من دیدم بسیار بسیار در راهنمایی ام به سوی نجات، کارساز بود. الحمدلله خدا سوز درونی و استغاثه خودم و مادرم را بی نتیجه نگذاشت و کمکم کرد قصدم از نوشتن این نامه نسبتا طولانی از خدمتتان این است که چند تا راهنمایی بگیرم از خدمتتان ۱.اول اینکه با این مواردی که عرض کردم برای از الان به بعدم چه سيري را پیشنهاد می کنید؟ هم برای سیر روحی و اعتلای نماز ها و....خودم ۲. برای افزایش معرفت، در زمینه غرب شناسی و سیر مطالبي که لازم است بنده بعنوان جوان عصر امروز بر آن مسلط باشم برای کار فرهنگی در بسیج و حلقه های صالحین برای نوجوانان و تحلیل درست از مسائل... ۳. شدیدا علاقه مندم تاریخ صدر اسلام را با تحلیل بدانم متاسفانه دروس مدرسه خیلی در این زمینه ها تفریط دارد دانشگاه هم که عملا معرفتی به انسان افزوده نمی کند. ما خیلی ضعف داریم در دانستن تاریخ لطفا منبع جامع و روانی که سنگین نباشد معرفی نمایید برای این امر. ۴. بار ها قرآن را با ترجمه خوانده ام متوجه شدم که خیلی از آیات را حتی نمی دانم برای چه موضوعاتی نازل شده و شان نزولش چیست و نیز بسیاری از آیات را نمی توانم درک کنم از نظر معرفتی حس می کنم خیلی در این زمینه نیاز به معرفت دارم آیا تفسیر المیزان را شروع کنم؟خودم بخوانم؟ تفسیر تسنيم آیت الله جوادی چطور؟ کلا چه راهی را پیشنهاد می کنيد؟ ۵. برای دور شدن این وسوسه های شیطان که مانع از حضور قلبم می شود البته بی اعتنایی که معمولا دستور اساتید است را شنیده ام ولی نمی توانم چون خیلی اوقات حس می کنم واقعا عملکرد صحیح نیست و ناچار به اعاده کلمه در نماز می شوم مثلا «صراط» یا «صلّ» پیش بعضي ها از اساتید تجوید یا پاسخگویی به سوالات شرعی ها ک قرائت کرده ام می گویند باید محکم تر بگویی من را به اشتباه می اندازند. استرس می گیرم. تلاش هم می کنم ماه هاست دارم تمرین می کنم  ولی نمی دانم چرا گاهی صحیح می گویم و گاهی غلط و هی وسوسه می شوم که کلمه را تکرار کنم ک در این صورت هم شک می کنم که اگر به وسواس رسيده باشم طبق رساله امام، بنابر احتیاط واجب باید نماز را اعاده کنم، اگر هم از همان اول بی اعتنا باشم و که مجددا نماز را اعاده می کنم، حتی طوری شده ام که سعی می کنم در نماز هیچ صلوات مستحبی نفرستم و هیچ دعا و ذکری که شامل حرف صاد باشد نگویم! ببخشید ولی به صاد های اول سخنرانی های شما هم شک کرده ام چون به من گفته اند آن طوری که صرفا صدای صوت بدهد غلط است! خواهشا کمک کنید مشکل ریشه ای سالیانه من حل شود استاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به فرمایش آیت اللّه طهرانی؛ متأسفانه بعضی‌ها چون چیزی از معارف برای گفتن ندارند، مکلّفین آن‌چنان گیرِ ظواهرِ تکلیفات الهی می‌کنند که اصل مطلب که رجوع به حضرت اللّه بود، مورد غفلت قرار می‌گیرد. همین حساسیت‌ها را به جناب صحابه‌ی بزرگ حضرت بلال گرفتند که چرا «اشهد» را «اسهد» می‌گوید و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: خدا «اسهد» بلال را «اشهد» می‌شنود. شما هم در حدّ وسع خود، الفاظ را رعایت کنید و عبور نمایید و به هیچ‌وجه حق ندارید نماز خود را اعاده کنید. 2- پیشنهاد بنده آن است که از یک‌طرف همان‌طور که احساس نیاز کرده‌اید، تفسیر المیزان را شروع فرمایید و سری هم به جزوه‌ی «روش کار با المیزان» که بر روی سایت هست، بزنید. و از طرف دیگر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»» را در مقابل خود گشوده دارید. موفق باشید

13252
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: بنده حقیر مسئول حلقه های طرح صالحین در یکی از پایگاه های بسیج شهرستان تفت در استان یزد می باشم. از شما درخواست دارم نکات مهم در مورد نحوه تربیت (اعم از نحوه برخورد، نحوه بیان مطالب، نحوه رفتار مربی حلقه و ...) دانش آموزان (کودکان و نوجوانان بین سنین 7 تا 15 سال) بیان فرمایید و کتاب هایی در این زمینه معرفی کنید. هدف ما تربیت کودکان و نوجوانان ارزشی است به گونه ای که در آینده خود سفیران برای تربیت دیگر دوستان خود باشند. خواهشمندم در این زمینه راهنمای ما باشید. با تشکر التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً برای کار با کودکان و نوجوانان بیشتر باید نکات مطابق فطرت‌شان را به آن‌ها متذکر شویم، چندان نیاز به مباحث استدلالی که جهت رفع شبهات است، ندارند. به همین جهت فکر می‌کنم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» آن‌هم قسمت دوم کتاب برای ابتدای کار مفید است و سپس به قسمت اول بپردازید و بعد از آن کتاب «چه نیازی به نبی» کمک می‌کند. کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی، برای جوانان نزدیک بلوغ کمک‌کار است و سپس کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

11460
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال شماره ۱۱۴۲۹ (مربوط به رسیدن قدرت بدنی حضرت علی) ۰۱ ملاک تعیین این غذای محدود چیست همینطور ورزش و اخلاق حسنه؟ ۰۲ من چگونه می توانم توحید را در خود قوی کنم و زمینه تجلی قدرت الهی را ایجاد کنم؟ ۰۳ چگونه معرفت قلبی کسب کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه‌ی انسان دارای قدرت بسیاری است که با ورزش آن قدرت را در بدن ظاهر می‌کنیم ولی اولیاء الهی با اُنس با حضرت حق به قدرت الهی کارها را انجام می‌دهند. در مورد تقویت توحید و سلوک قلبی سعی کنید سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال کنید. موفق باشید

نمایش چاپی