باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند تجاوز در حرم امن الهی را حرام دانست تا کسی به کس دیگر حتی به حیوان و گیاه آسیبی نرساند و از این طریق افراد امتحان شوند، که چه کسی حقیقتاً رعایت حکم الهی را میکند و چه کسی مثل آل سعود رعایت حکم الهی را نمینماید و معلوم میشود ظالم است. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شمارهی 13396 شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بد نیست به یادداشتی که تحت عنوان «حیا و حریم» داشتهام نظر بیندازید از آن جهت که روشن شود فرهنگ اسلامی- ایرانی بنا دارد انسانها خود را در جاهای دیگری غیر از آنچه فرمودهاید جستجو کنند. متن آن یادداشت، ذیلاً خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
حیا و حریم
نمونهای روشن از جهان گمشده را میتوان در غفلت از «حیاء» و «حریم» دانست. گوهر زندگیِ اصیل، «حیاء» و رعایت «حریم افراد» است. «حیاء»، موجب میشود تا انسانها از آشکارساختن و نمایش و برخوردهای تند پرهیز کنند و «حریم»، نگاهبان مرزها است. حریم، فقط نوعی جدایی نیست. هرچند هالهای را ایجاد میکند که مانع تجاوز دیگران باشد، ولی ضمن آنکه تمامیت آدمی را حفظ میکند، حریم دیگران را نیز نگه میدارد. زیرا اساساً در صورتی میتوان حریم داشت که برای حریمِ دیگران هم اهمیت قائل شد. حریم، طرفین را به هم میپیوندد، بدون آنکه در همشان آمیزد. آنها را با هم یکی میکند، بیآنکه به اختلاط بگرایند. آن صمیمیت، غیر از اختلاط و ترکیبی است که امروز در جهان مدرن باب شده است. این دو با هم تفاوت جوهری دارند. زیرا صمیمیت واقعی در صورتی میسر است که حریمها حفظ شود.
بازگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی
4- حریم، شهوات را به «عواطف» و خواستها را به «تمنّا» و توقعات را به «تفاهم» تبدیل میکند. حریم، فقط در روابط اجتماعی مصداق نمییابد بلکه میتوان جوهر آن را در نحوهی همزیستی مرد و زن، در تنظیم فضای خانه، در تقسیم فضای شهر، در لباس پوشیدن، در عفتِ کلام و در تعارف و تواضع جستجو کرد، با نحوهای از سازش و سکوت و بردباری.
حریم، حافظ خلوت فرد است و بستری است برای شکفتگیِ ذهنی، فضایی است که امکان سیر در حالات درون را به انسان میدهد و همانطور که امروز با روح غربی، محیط زیست در معرض نابودی است، خلوت درونی انسانها هم در معرض آلودگی است. زیرا حریمی که حافظ محیط ذهنی است مورد اصابت قرار گرفته و به اعتباری دیگر گمشده است.
حریم، عامل مؤثر در ایجاد هماهنگی ناشی از طلب یگانگی با مبدء هستی و طبیعت و اجتماع انسانها است. هماهنگی در صورتی میسر است که هیچچیز از مقام خود فرو نیفتد و جای دیگری را نگیرد و اختلاط پدید نیاید و موقعی که همهچیز در جای خود است، تصرف، تعدّی و رقابت از میان میرود و در غرب این نوع هماهنگی به هم خورده و تبدیل به نظام مدنی شده و برخوردها و اجتماعها در قالب ساعت ملاقات و قرار قبلی شکل گرفته و ساعت، حاکم بر روابط عمومی شده است و آنچه نوعی رابطهی عاطفی بود، به ارتباط قانونی و فرمولهای خشک آداب تبدیل شد. در نتیجه طبقهبندیهایی که از این راه بهوجود آمد دیگرحریم نبود، فاصله بود و مرزهای جدایی به صورت قراردادهای قانون بر ما تحمیل گشت و از آن طرف آن صمیمیتِ مقدس مبدل به آمیزشی شد که دیگر نه مرزی میشناسد و نه حریمی و بعضاً این نوع به ظاهر صمیمیت چه اندازه به خشونت مبدل میشود. با حضور در فرهنگ غربی، به نام انتقاد نهتنها چیزی برای هم باقی نمیگذاریم و زخمهای التیامناپذیری بر روان همدیگر وارد میکنیم، بلکه با خشونتهای مشمئزکننده، بیادبی را به نهایت میرسانیم، زیرا در ادب غربی فقط رعایت اصول اجتماعی و مدنی، ادب به حساب میآید و این غیر از آن فروتنی است که مجال شکفتگی به دیگران میدهد. ادب غربی، زائیدهی همکاری قانونی است و ادب ایرانیاسلامی، پروردهی همدلی و همدمی است. انقلاب اسلامی، مسیر برگشت به ادب ایرانی و همدلی اسلامی است.
حیاء؛ بازتابی از «راز»
5- حالتی که حریم را آشکار میکند و جان میبخشد، «حیاء» است. حیاء احساسی آمیخته با «راز» است. حیاء میپوشاند و میگشاید و از نمایش میپرهیزد. حیاء، نحوهی بروز حریم است و به یک اعتبار کاشف است و به یک اعتبار حاجب.
جامعهای که افراد آن آراسته به «حریم» و «حیاء» باشند، جامعهای است گشوده به راز. حیاء، بازتابی است از وجهِ رازآمیز عالم در حریم ارتباطات اجتماعی.
زنی که پوشش لازم به تن دارد و بدون شتابزدگی، خرامان راه میرود، ضمن آنکه خود را پوشانده، به حرکاتش دو چندان معنا میدهد. زیرا آن نوع پوشیدگی در حین دفع، نوعی به ظهورآوردنِ حیاء و وقار و رعایت حریمها نیز هست. به همین جهت در جامعهای که حریم واقعی باشد، حیاء نیز هست.
در حریمِ میان زن و شوهر، در سکوتی که استاد را به طالب دانش پیوند میدهد، در فروتنی میان دوستان، در احترام فرزند به والدین، نوعی محوشدن است در برابر دیگری، مثل محوشدن مادهی تابلوی نقاشی در صورتهای تابلو، از آن جهت که آن رنگ از آن به بعد خود را در کلیّت تابلوی نقاشیشده احساس میکند. و اینها همه در فضای تمدنی خاصی صورت میگرفته که امروز از منظر ما پنهان شده و تنها امیدی که برای برگشت آن جهان گمشده در میان است، به تحققرسیدن اهداف انقلاب اسلامی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤمن! چیزی نفرستادهای؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوان این را گفت. ولی فراموش نکنید که بحث در مورد «خاتم الاولیاء» بود و بقیه با نظر به مشکات خاتم الاولیاء میتوانند از تجلیات ذاتی بهرهمند شوند، وگرنه به مقام ولایت نایل نخواهند شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مباحث مطرحشده در کتابها عموماً مباحث زیربنایی و عقیدتی میباشد؛ به روزشدن از این جهت معنا نمیدهد. میماند که بعضاً یک موضوع که به طور اجمال گفته شده است، در کتاب بعدی به تفصیل مطرح میشود. بدین لحاظ شاید بتوان گفت هیچکدام از کتابها ویرایش به معنای تجدید نظر در موضوعاتش نمیشود. توصیهی بنده آن است که با همان سیر مطالعاتی روی سایت همراهی کنید و در کنار آن، در مباحث قرآنی به روز باشید. حال که سورهی مائده شروع شده است صوت بحث را هر هفته دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان محدود به بدن آن نیست. در این موارد میتوانید به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «چگونگی فعلیتیافتن باورها» که همراه با شرح صوتی آن بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی بدین معنا است که عقاید و اخلاق و اعمال ما در قیامت، صورت و جسم پیدا میکند و این ربطی به جسمانیبودنِ عالَم قیامت ندارد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه قیامت به معنای یوم الحساب و روز حشر برای همهی بشریت از اولین تا آخرین، یکجا برقرار میشود پس برای همهی انسانها قبل از آنکه قیامت برپا شود برزخ هست. منتها اینکه در برزخ انسان قیامتی شده باشد مثل رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» که فرمودند: «الآن قیامتی قائم» چیز دیگری است. آری! این برزخ غیر از برزخی است که انسان در آن نمیتواند طوری قیامتی شود که بگوید «الآن قیامتی قائم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که باید با نظر به آنچه خدا پیش میآورد به موضوع نظر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنها نیت خود را دارند و استفادهی خود را میکنند. همانطور که در جواب سؤال شمارهی 18877 عرض شد: مسلّم فیلم در فضای سکولار قرار دارد و به هیچوجه نظر به باورهای دینی نداشته. اما آیا این نوع فیلمها جایی در جامعهی ما دارد به عنوان توجهدادن به یک معضل اجتماعی که ما گرفتار آن هستیم و نسبت به آن فکری همهجانبه نمیکنیم یا نه؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به چیز قابل اعتمادی در این مورد برخورد نکردهام. ولی فکر میکنم عرایضی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است، کمککار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا در روایت از پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» داریم: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هرکس که از گناهی توبه کند مثل آن است که گناه نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل آن است که امام معصوم میفرمایند شما در قیامت به صورت انسان محشور شوید تا ما شما را شفاعت کنیم. مردم لااقل باید جایگاه امام را بشناسند و سخن حضرت را بفهمند تا امام آن علوم لازم را به عقل آنها برساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس عرض شد که در عین توفّی و جداییِ نفس از بدن در هنگام خواب، تدبیرِ نفس بدون حضور در بدن، محقق است. به همان معنایی که در هنگام خواب، قلب و معده در فعالیت میباشند. و سخنگفتن و راهرفتنِ بعضی از افراد در خواب به جهت آن است که نفس، در این موارد بهرهای از تدبیر خود را إعمال میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طرح بسیار خوبی است مگر اینکه کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» و «صلوات» به عنوان سیر مطالعاتی معرفتی نیاز نیست دنبال کنید. کتاب «فرزندم» به عنوان دستورالعمل حضرت به امام حسن«علیهالسلام» کتاب سلوکی بسیار ارزشمندی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سیر مطالعاتی مطرح بر روی سایت را دنبال کنید به خودیِ خود قوت تفکر جهت جوابگویی به سؤالاتتان را بگیرید. در ضمن بنده در رابطه با نظریهی تکامل در جلسهی اول و دوم بحث سورهی سجده، عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون قوانیناند و اگر ثابت نباشند که به آنها قوانین نمیگویند. اگر متوجه قاعدهمندبودن آنها شوند نام قانون یا اصل بر آن میگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبهی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آنها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل میکنند و به سوی دین میروند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیهای است که میگوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرفهای خوبی زده میشود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی میکردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری میگویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعهی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راهکاری دارند که لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جناب «عنوان بصری» در فضای اهل سنت تفکر میکند و در آن فضا، استحسان و به یک معنا قیاس، جایز است که از جزء میتوانند به جزء دیگر برسند. و حضرت او را از این گونه ورود به احکام الهی بر حذر میدارند. موفق باشید
