بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20274
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! پیرامون ساده زیستی چند سئوال دارم: 1. بنده حقیقتا هنوز حدود و ثغور یک زندگی ساده را متوجه نشدم بدین معنا متوجه نشدم که مثلا مبلمان یا لوستر و از این قبیل لوازم را باید برای زندگی خریداری کرد یا نه؟ 2. استاد لطفا موئلفه های اصلی و کلیدی یک زندگی ساده و تمدن ساز و تعالی بخش را بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یک صورت نباید باشد. هرکس با شرایط خودش باید موضوع را بسنجد. قاعده آن است که آن‌چه نیاز نیست و موجب فخر می‌شود، نباید در زندگی وارد کرد. موفق باشید

20249
متن پرسش
سلام: یه ذره از گناه که دور میشم و دو تا نماز شب، یه عُجبی میاد سراغم، و همونه که فکر می کنم باعث میشه دوباره گناه کنم. چیکار کنم بفهمم خیلی بدبختم و در مقابل خدا خیلی ناچیزم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه شوید این عبادات به خودی خود کارساز نیستند، بلکه زمینه‌اند تا حضرت حق نظری به بنده‌اش بکند؛ ذُلّ عبودیت ظهور می‌کند و این بهترین نتیجه در عبادات است که انسان متوجه شود در مسیر قرب الهی تنها باید به خداوند امیدوار بود. موفق باشید    

19592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: باز هم در رابطه با سوال 19567 درست است وقت شما بسیار کم است ولی خواهشمندم لطف بیشتری بفرمایید. این درست است که بگوییم قیامت باطن این دنیاست و حیات دنیا ظاهری دارد که ما الان می بینیم و باطنی که در سیر وجودی به آن می رسیم انسان با مرگ به باطن عالم می رسد و قیامت او اتفاق می افتد و عالم دنیا انتهایی ندارد و همچنان بشر به زاد و ولد و زندگی دنیا تا بی نهایت ادامه می دهد که ممکن است این کره خاک را ترک کند و به سیارات بهتر برود و خلاصه زندگی دنیا را پایانی نیست و قیامت باطن همین زندگی بی نهایت است یا نه باید گفت چند سال دیگر که مقدارش را نمی دانیم یک مرتبه زلزله ای هولناک وجود عالم را دگرگون می کند و زندگی محدود به همین کره خاکی می شود و بساط دنیا جمع می شود. به زبان بهتر سوالم را بپرسم: به نظر شما تعداد انسانها به بی نهایت می رسد یا نه در یک عدد خاص تمام می شود؟ همین سوال خلاصه را بفرمایید من جوابم را می گیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم تعداد انسان‌ها چه اندازه بشود، بی‌نهایت حساب می‌گردد! همان‌طور که در حرکت جوهری روشن شد، بحث بر سر آن است که هرگاه قوه‌های ذات عالمِ ماده به فعلیت رسید، عالَم، قیامت می‌شود و دیگر ما با عالَمِ دیگری روبه‌روئیم. موفق باشید

14506
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: 1. آیا سکرات مرگ با وقوع تکوینی مرگ تمام می شود و یا یک امر روحی است و چه بسا با وجود رخ دادن مرگ تکوینی برای فردی که تعلق زیادی به دنیا دارد مدتها بعد مرگ هنوز متوجه نشده که مرده و در برزخ قرار دارد؟ 2. احوالاتی که در احتضار به نقل از امام خمینی فرمودید (ص 32 کتاب معاد) آیا فقط در حد یک افق نشان دادن است برای مومن و کافر و بعد ریز ریز به حساب اشخاص می رسند هر چند مومن در حال احتضار به شعف وصف ناشدنی آنی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سکرات با انتقال روح از بدن تمام می‌شود ولی ممکن است انسان همچنان با خیالات خود به‌سر ببرد و متوجه‌ی مرگ خود نگردد 2- دقیقاً یادم نیست موضوع چه بوده است؟ هرچه هست یک برخورد کلی ابتدا با انسان می‌شود و جایگاه کلی او روشن می‌گردد و سپس در یوم الحساب به جزئیات رسیدگی می‌شود. موفق باشید

9249
متن پرسش
با سلام و تشکر: در قرآن کریم آمده است «و نحن اقرب الیه من حبل الورید». سوال این است که حال که خدا اینقدر قریب است پس تقرب به خداوند چیست؟ این قرب چه تفاوتی با آن قرب دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند تکویناً به ما نزدیک است ولی ما تشریعاً و به عنوان شخص خودمان باید تلاش کنیم به او نزدیک شویم. گفت : «دوست نزدیکتر از من به من است....وین عجب تر که من از وی دورم»‌«چه کنم با که توان گفت که او ......در کنار من و من مهجورم » موفق باشید
28353

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: دیروز در پرسش ۲۸۳۳۸ جواب سوال دوم را دادید اما سوال اول را خیر! با عرض معذرت دوباره می‌پرسم: با توجه به روایتی از زمان امیرالمومنین (ع) که شخصی رو که خودارضایی کرده بود شلاق زدند حکم انسان های مسلمان و شیعه که در این برهه زمانی دچار خود ارضایی شدند چیست!؟ آیا برای از بین رفتن آثار اخروی و دنیوی گناه باید این حکم در این برهه اجرا بشود یا خیر!؟ البته با توجه به اینکه که بدحجابی در کشور بیداد می‌کند رسانه ها روز به روز تبلیغات انجام می‌دهند علیه دین و تقریبا در دنیا اکثر چیزها آدم را به سمت گناه سوق می‌دهد! خب حکم خودارضایی یا قصاص! آن در این برهه چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید حضرت، عموماً در این موارد سعی دارند افراد را از اظهار گناه منصرف کنند تا خودشان توبه نمایند، مگر این‌که علنی باشد. موفق باشید

23592
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در ادامه سوال ۲۳۵۸۷، منظور حصرت آقا (حفظه الله) در این متن در مورد عرفان نظری چیست؟ «بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته می‌شود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمول‌های ذهنی مثل بقیه علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملاحسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلایی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبایی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک. عرفان نظری باید به سلوک بینجامد. خب، موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است. موضوع عرفان، خداست. از این جهت، برتر از همه ی علوم است. خب، این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند. ما کسانی را دیدیم که گفته می‌شد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند. ما افراد اینطوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند. آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است. آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانی‌اند که این جنبه ی معنوی در آنها وجود داشته.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تذکر، تذکر بسیار مهمی است که ما عرفان نظری را جدای از سلوک به درس تبدیل نکنیم، در حالی‌که عرفان، راهِ معرفت و اُنس با خداوند است همچنان‌که اهل حکمت مشغول مفاهیم نمی‌شوند و به گفته‌ی مقام معظم رهبری ایشان غالباً کسانی‌اند که جنبه‌ی معنوی در آن‌ها وجود داشته. آری! خطر آن‌که عرفان و حکمت به درس‌های آموختنی تبدیل شود، هست. موفق باشید

23163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد من از شما پاسخی در مورد سوال ۲۳۱۲۷ دریافت نکردم. استاد من به هیچ وجه قصد مزاحمت برای شما ندارم با توجه به اینکه وقت شما بسیار ارزشمند است. ولی چون به من خیلی توصیه میشه از آدمهای مختلف که با توجه به سنت به ازدواج با چنین شخصی فکر کن دچار سردرگمی شده ام وگرنه مزاحم نمی شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور عرض کردم:

23127- باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال هرچه فکر می کنم زندگی با کسی که تا این حدّ مقیّد به دینی که شما با آن زندگی می‌کنید نیست، مشکل است، مگر آن‌که خودتان بپذیرید و فکر کنید خواستگار بهتری به سراغ‌تان نمی‌آید. موفق باشید

23036
متن پرسش
با سلام: وقتی می گوییم «من» به چه چیز اشاره داریم؟ اگر اشاره به تن باشد که درست نیست چون می گوییم «جسم من» یعنی جسم را به من اضافه می کنیم. اگر اشاره به روح باشد باز هم درست نیست چون می گوییم «روح من» و باز روح را به من اضافه می کنیم. آیا این «من» چیزی فراتر از روح و جسم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری مثل علم حصولی، قضایای دارای موضوع و محمول در میان نیست، بلکه موضوع، همان محمول است که به اصطلاح گفته می‌شود: «قیاساتها معها». موفق باشید

22558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به پیشگویی های امامان درباره برخی از افراد ثانیا با توجه به علم خداوند از آینده انسان و ثالثا با توجه به رویای صادقه به نظر می رسد که آینده بنده مشخص است. حال با توجه به اینکه خدا می داند که با اراده خودم سرنوشتم مشخص است. چون با توجه به مفروضات بالا نتیجه گرفته ام. من با فرض اینگه من با ارده خودم سرنوشت خودم را انتخاب کرده ام. نتیجه اینکه یا جهنم ام یا بهشتی. و باید بی خیال سرنوشتم باشم. اگر بگویید مثلا ابن ملجم می توانست پیشگویی حضرن را بر عکس کند من قانع می شوم که در آن صورت اینده ای نیست که خدا بداند. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست بتواند جواب سؤالات جنابعالی را بدهد. موفق باشید

22017
متن پرسش
سلام: با توجه به این که شما کثرت گرایی را نفی می‌کنید و کثرت اطلاعات را نفی می‌کنید، و را بد می‌دانید و راه بیراهه رفتن، که لازمه‌اش پر‌خوانی‌ها هم نفی می‌شود، سوالی داشتم؛ اینکه شما در صوت‌ها و کتاب‌هایتان به کتاب‌های مختلف اشاره‌ می‌کنید، نشانه از آن ندارد که اطلاعات کثیری دارید؟ آیا باید این کثرت اطلاعات را به دست آورد و بعد از آن گذر کرد؟ یا این که باید ابتدا مبنا را درست کرد و بعد اطلاعات کثیر کسب کرد؟ یا اصلا جایگاهی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما مسائلی داریم که باید از طریق مطالعه آن مسائل را حل کرد نه این‌که هر کتابی به دست‌مان آمد را بخوانیم. موفق باشید

21483
متن پرسش
سلام علیکم: می خواهم به شناخت ولایت امام زمان برسم لطفا راهنمایی کنید و بهم سرفصل مطالعاتی بدهید مثلا بگویید گام اول این مسئله گام دوم...تا.... می خوام علاوه بر اینکه خودم به شناخت برسم مطالب جمع آوری سده را در اختیار دوستانم قرار بدهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر مبانیِ فکری و اعتقادی، خوب است به کتاب «مبانی معرفتیِ مهدویت» رجوع فرمایید و از نظر عملی، رعایت کامل دستورات شریعت ما را به امامی که عینِ عصمت است و هیچ خلاف شرعی از او سر نمی‌زند، نزدیک می‌کند. موفق باشید

20661
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد: ۱. ما معتقد به وحدت وجودیم و به گفته جنابعالی ما همه ی عالم را مظهر وجود حق می دانیم و همه ی هست را به هستی حضرت حق می دانیم فلذا می گوییم خدا در قلب انسان هاست و در وجود ماست آیا این ادعا غلط است؟ سوال دوم اینکه بعضی از مراجع عظام تقلید فتوا به نجس بودن و دوری کردن از کسانی را دارند که معتقد به وحدت وجودند و در صحبتهایشا به شدت این اصل را می کوبند و می گویند فلاسفه و عرفا در قضیه ی وحدت وجود اشتباه می کنند. لطفا این ماجرا را هم روشن بفرمایید. البته صحبتی از جناب عالی خواندم که فرموده بودید وحدت وجودی ها دو سته اند اولی ها کسانی هستند که قائل به اینند که همه موجودات از خدا هستند و قسمتی دیگر موجودات را مظاهر حضرت حق می دانند تفاوت اینها را هم روشن بفرمایید. با تشکر بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! ولی این موضوع کار می‌برد تا شخص بتواند به مقامی برسد که در همه‌چیز حضرت اللّه را بنگرد 2- وحدت وجود یک بصیرت است و نه یک علم و لذا هر فقیهی نمی‌تواند به آن برسد هرچند که در علم فقه متبحر باشد. امثال حضرت امام توانستند به چنین بصیرتی برسند زیرا علاوه بر فقاهت، در حکمت و عرفان نیز ممحض شدند. موفق باشید

19445
متن پرسش
سلام استاد: یکی از دغدغه های من این است که چه تفاوتی بین کافر خوب و یک مومن خوب است؟ چون من حس می کنم فرقی بین دروغ نگفتن یک اروپایی با دروغ نگفتن یک مسلمان است؟ نظم یک اروپایی با نظم یک مسلمان چه تفاوتی دارد؟ استاد! امانم را بریده. سرگردانم. می خوام بگم آیا دینداری یعنی مجموعه بایدها و نبایدها؟ یک عمر نماز و روزه برای چی؟ لطفا کمک کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوت‌اند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار می‌دهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بی‌نهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب می‌کند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

17863
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اگه امکان داره در مورد جنسیت ها و خوراک بهشتی کمی توضیح می فرمایید، من چندین کتاب زیبای شما را خوانده ام. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معرفت نفس و حشر» روشن می‌شود که هرچه وجود یک پدیده شدیدتر باشد با ارزش‌تر است و خوراک اهل بهشت در درجه‌ی وجودی شدیدتری نسبت به خوراک‌های مادی قرار دارد. موفق باشید

16940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده جواب سوال شماره 16913 را درست نفهمیدم و قانع نشدم. اگر می شود مفصل تر توضیح بدهید. خیلی ممنونم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است شرح صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را دنبال فرمایید. موفق باشید

15955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با عرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک شعبان. گاهی انسان برای اینکه در مقابل نفس اماره قوت پیدا کند در انجام کارهای خوب یا ترک کارهای بد، نذر یا عهد شرعی می کند و به این وسیله و ترس از نقض عهد یا نذر، اراده خود را در انجام یا ترک مستحکم می کند. سؤال بنده این است که برای تربیت خود در مقابله با نفس اماره انجام این نذر و عهدها - با این فرض که به رعایت آنها پایبند باشیم - مفیدتر است یا بدون آنها و با مقاومت و تحمل اختیاری و بدون ترس از نقض عهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو خوب است. بعضاً این نذرها مفیدند به شرطی که عملی که برای ترک آن یا انجام آن نذر می‌کنیم، آن‌چنان شاق نباشد که به زحمت بیفتیم. موفق باشید

7733
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم.جناب استاد چه نیازی به وجود جهنم است وقتی اعمال بد انسان خودش عذاب میشوددر واقع تفاوت جهنم با باطن اعمال بد چیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خداوند بعد از این دنیا شرایطی فراهم کرده که باطن انسان‌های فاسد به صورت جهنم اطراف آن‌ها را به همان صورتی که قرآن می‌فرماید احاطه می‌کند و لذا می‌فرماید: «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ × الَّتی‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَة × إنَّهَا عَلَیْهِم مُّؤْصَدَةٌ × فی‏ عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» جهنم آتشی است که خدا می‌افروزد و آن جهنم از درون انسان طلوع می‌کند . در ستون‌هایی که اطراف انسان را می‌گیرد. موفق باشید
7304
متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام؛ میخواستم بدانم اینکه امروز باب شده که از جلسات خصوصی و رفتارهاو اخلاقیات فردی سیاسیون و همچنین سخنان خصوصی و مواضع سیسای آنها توسط افرادی موثق و غیر موثق اخباری منتشر میشود،از لحاظ فقهی چه حکمی دارد؟آیا با توجه به اینکه این جلسات عمومی نیست حکم غیبت یا خیانت درامانت را ندارد؟متشکرم التماس دعا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبری عزیز امروز تکلیف الهی ما را حفظ وحدت آحاد ملت و مسئولان و نخبه‌گان و جلوگیری از مخدوش‌شدن متن به وسیله‌ی حواشی تعیین کرده‌اند. اگر آن جلسات در راستای اهدافی است که رهبری«حفظه‌اللّه» تعیین کرده‌اند خوب است، وگرنه باید احتیاط کرد به‌خصوص نباید انتقادها منجر به وَهن افراد شود چون ما با بدی بد هستیم ولی شخصیت آن‌هایی که مرتکب آن بدی‌ها می‌شوند عین آن‌ بدی‌ها نیستند که از آن‌ها مأیوس شویم. موفق باشید
6721
متن پرسش
سلام پاسخی که در جواب 6704 فرمودید حتمی است؟ یعنی اگر ما خواستگار را بدون دلیل رد کنیم حتما خدا ما را به خودمان وا می گذاد؟ اگر حتمی باشد کمی درکش مشکل است چون من عینا موردی را دیدم که بدون دلیل خواستگاری را رد کرد ولی الان شوهر خوبی دارد یعنی خداوند وی را در انتخاب مورد دوم به حال خود واگذاشته است؟ مگر می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده است که نباید به رحمت خدا پشت کرد وگرنه خداوند ما را به خود وامی‌گذارد، ولی اگر عوامل دیگری در میان بوده آن بحث دیگری است. موفق باشید
26213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شما: ۱. پاسخ آخرین نامه ای که برای شما فرستادم را خواندم و در آن تامل کردم و نگاهی به خود کردم، الان چند روزی است از آن حال عجیب در من می گذرد، من واقعا از مطالعه و شنیدن سخنرانی افق های زیبایی در برابرم گشوده می شود اما نمی دانم این شیطان است که با حمله نا امیدی مرا از آن زیبایی ها منع می کند و یا ظرفیت وجودی من کم است و من زیاده روی می کنم. برای فهمیدن و یا اینها مواقفی است که خداوند ما را در آن قرار می دهد تا مقاومت ما برای ادامه مسیر افزایش دهد؟ کدام مورد است تا با آگاهی از به وجود آمدن دوباره آن جلوگیری کنم یا با آرامش آن را طی کنم. آنچه درباره خود یافتم وجودی دارم با هزاران سوال در دهن خود که برای رسیدن به جواب آنها مطالعه می کنم و سخنرانی گوش می کنم، هرگز نتوانستم با سیر خاصی حرکت کنم چون طبق سوآلات ذهنی خودم به دنبال مطالب می روم و گآهی مانند کنار هم قرار گرفتن پازل های بهم ریخته مطالبی برآیم کشف می شود که در مطالعات بعدی می فهمم درست است. با این احوال حوصله کارها و فعالیت های اجتماعی از من سلب شده و وقتی در اجتماع افراد (به جز خانواده ام، آن هم محدود) می روم که بحث علمی در آن نیست انگار مرا در جهنم بردند و مجبورم تحمل کنم تا به خانه برگردم، البته جلسات سخنرانی و روضه اهل بیت را می روم و در روابط با دیگران هم مشکلی ندارم. در گوشه ای در کنار امور خانه داری با لذت به دنبال جواب سوالات خودم هستم و به سختی دروس حوزه را غیر حضوری می خوانم ولی هیچ امیدی به آن ندارم و برآیم لذتی هم ندارد و همین گاهی باعث استرس من می شود که وظیفه من نسبت به جامعه چه می شود ولی افقی هم در برابر خود برای مسولیت اجتماعی نمی بینم چون محدودیت در علم و تحصیل و مطالب دانشگاهی و حوزوی اذیتم می کند و همین را هم که می خوانم برای یادگیری اصول تفکر است که به خطا نروم. برای همین هرزگاهی کاملا بی تاب می شوم و دست نگه می دارم و فقط ذکر می گویم تا از آن حال خارج شوم. نمی دانم عیبی دارم که آن را نمی توانم در خودم ببینم. لذا از شما خواهش می کنم با این اوصاف اگر عیبی می بینید که باعث بروز آن استرس چند روزه می شود مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آموختن ادبیات عرب از طریق حوزه و به روش حوزوی، خوب است مدتی به آثار استاد شهید مطهری بپردازید و از پرداختن به ورزش و آماده‌شدن برای فعالیت در فضای مجازی نیز خود را آماده کنید. البته آموختن تایپ که از لوازم این کار است در حدّ ممکن لازم است. إن‌شاءاللّه وقتی معنی حضور در آینده برایتان روشن شد، نگرانی‌های روحی‌تان از بین می‌رود. موفق باشید

26104
متن پرسش
سلام استاد: چند روزی بود شعفی داشتم، شوقی داشتم، حالی داشتم. در حال کار کردن مطالب شیخ اکبر بودم که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم. در مطلب عشق روحانی و (شدن به محبوب) و قیام به حق محبوب بودم، می خواندم و دل و قلوه با ابن عربی رد و بدل می شد، وقتی خبر شنیده شد اما در خیالم به شیخ گفتم: ای شیخ، نگاه کن، ببین شدن به محبوب را ... ببین قیام به محبوب را، ببین قاسمی را که هیچ می شود و محبوب (به او می شود..!) وقتی دستخط حاج قاسم را دیدم که ساعتی قبل از شهادتش نوشته بود: خدایا عاشق دیدارتم، دیداری که موسی از آن طاقت ایستادن نداشت. این جملات آن چنان ملموس کردند منازل را برای من که خیلی دوست داشتم از خواجه بپرسم: آیا بین این منازلی که بیان فرمودی پرش چند ده منزلی به منزل مابعد از آخر ممکن است؟ یا من متوهم شده ام؟! نمی دانم، حاج قاسم روح عجیبی بود که گویی از هفته ها قبل شور و شعفش در ما اثر گذاشته بود ، گرچه نمی توانستم به کسی بگویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با فهم راهِ عرفان، می‌توانیم آن‌چه در مقابل حاج قاسم گشوده شده را تبیین کنیم تا آن راه، همچنان با رهروانِ بیشتری ادامه یابد. موفق باشید

24025

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد آیا ذکر «لااله الا الله» یا زیارت عاشورا و ذکر یونسیه گفتنش بلا میاره؟ چه تعداد بگیم؟ آیا خنثی کننده دارد ذکری که باعث بشه بلا نیاد با گفتنش؟ بدون استاد هم میشه؟ به خاطر حضرت زهرا (س) کامل راهنماییم کنید. به محض اینکه نیت می کنم به توحید برسم و ذکر «لا اله الا الله» بگم بلا میات برام چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکاری که می‌فرمایید هیچ‌کدام ذکر خاص نیست و از نظر تعداد محدودیت ندارد. شاید موانعی که پیش می‌آید برای آن باشد تا بیشتر به معارف الهی خود، عمق ببخشید و با ارتباط با مؤمنین، سجایای اخلاقی مثل تواضع و ایثار را در خود رشد دهید. موفق باشید

23952
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد با توجه به اهمیت بحث صله رحم در اسلام و نکاتی که جنابعالی در شرح نامه ۳۱ فرمودید سیره جنابعالی در این خصوص چیه و به چه نحویه؟ مثلا آیا فقط با اقوام درجه یک مانند عمو و خاله در ارتباطید یا شامل فرزندانشون هم می شد؟ آیا فقط سالی یک مرتبه هست یا بیشتر و از این قبیل سوالها چون امروز واقعا صله رحم مشکل است، اختلافات در خانواده ها زیاد و ... با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در مورد خواهران و برادران باید ارتباط، فعّال باشد و شاید کم‌تر از یک‌ماه درست نباشد. ارتباط با عمه و عمو و خاله و دایی نباید در حدّ سال به سال باشد ولی ارتباط با فرزندان آن‌ها سالی یک‌مرتبه خوب است تا حکم انقطاع رحم پیش نیاید. البته عنایت داشته باشید که رحم شما، رحمِ همسر شما نیست تا صله‌ی رحم خود را موکول کنید به همراهیِ همسرتان، البته چقدر خوب است که به هرحال رحمِ سببی را نیز محترم بشمارد. ولی در هر حال رحمِ سببی با رحمِ نسبی در یک حدّ نمی‌باشد. موفق باشید

23950
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته شدم! نمی دانم چه کنم. هرچه از خدا می خواهم که به من عشق خودش را بدهد نمی شود. واقعا اعتقاد دارم که قلبم مریض است. چون در نماز فکرم به خدا مشغول نیست. روزها می گذرد و گاهی اوقات نسیم فراق امام زمان (عج) به قلبم می خورد و اشک هایم را روان می سازد ولی بعدش دوباره روز از نو. واقعا در خودم آمادگی برای ظهور را نمی بینم. چند روز سفت کار انقلابی انجام می دهم و ناگاه یک روز را به بطالت می گذرانم و حالم از خودم بهم می خورد. با اینکه قرآن می خوانم ولی انطور که باید از نورش نمی گیرم. می ترسم دیر شود. راهنمایی کنید لطفا. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: «صبر» و «صبر».

همچو چَه‌کن چاه می‌کن گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسی

قصه‌ی سلوک دینی، همیشه همین‌طورها بوده است با همین بهار و خزان‌بودنِ روح است که لنگان‌لنگان جلو می‌رویم تا بالاخره آن شویم که باید بشویم. چرا عجله؟!! پشتکار، پشتکار. حوصله، حوصله. موفق باشید

نمایش چاپی