بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21637
متن پرسش
سلام استاد! در مورد درد که فرمودین ما علم حضوری به درد داریم. خُب درد نیز احساسی از قبیل دیگر احساست انسان مانند: گرسنگی، تشنگی، و... است. در اینگونه موارد ما فقط همان احساس را داریم. اگر کسی بپرسد احساس درد از چه واقعیتی حکایت دارد؟ فقط می توانیم بگوییم از وجود درد. اما درد چیست؟ احساسی درونی است. نمی توان به نحو دیگری نشانش داد. مثلا هنگامی که من احساس درد می کنم در واقع یک فعل و انفعالتی در بدن من و باالتبع در مغز من رخ می دهد. آیا درد همام فعل و انفعالات مادی هست؟ اگر آن باشد که من او را درک نمی کنم من فقط به صورت یک احساس درک می کنم. و این احساس را می توان به صورت مصنوعی با دست کاری مغز من به وجود آورد. یا کاری کرد که من درد را در بدنم احساس نکنم. با وجود اینکه بدنم زنده است و حیات دارد اما وقتی ضربه بخورد احساس نکنم. پس این علم حضوری را می توان به صورت مصنوعی در فرد ایجاد کرد. یا آن را از بین برد. واقعا وقتی به صورت مصنوعی در ما درد ایجاد می شود با علم حضوری به چه چیزی علم داریم؟ در علم حضوری به درد، ما علم به چه چیزی داریم؟ از یک واقعیت مادی یا مجرد به صورت علم حضوری آگاه نمی گردیم. بلکه صرفا احساس ناخوشایندی را در خود می یابیم. در دست کاری مغز که در من احساس درد به وجود می آید، آیا خود درد ایجاد می شود؟ یعنی یک حقیقتی در عالم ایجاد می شود که تا حالا وجود نداشت و من بلا واسطه و مستقیما آن واقعیت را درک می کنیم؟ آیا می شود این دردِ من را به نحوی به دیگران هم نشان داد و چشاند؟ (خودِ دردی را که در بدن من است نه دردی که در بدن او ایجاد می شود) اگر یک واقعیتی مستقل باشد که من او را درک می کنم، پس باید امکان اینکه دیگران نیز همان دردی را که در وجود من است درک کنند. اما دیگران فقط حالت و وضعیت من را درک می کنند نه دردم را. دکتر نیز فقط فعل و انفعالات بدن من را می بیند نه خود درد من را. پس این درد یک واقعیتی نیست که در خارج ایجاد شود و من آن را درک کنم بلکه فقط احساسی است که من می یابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسِ درونی به شکل حضوری است و انسان به آن احساس علمِ حضوری دارد. حال اگر آن احساس به صورتی عمیق‌تر در روح ما جای گیرد، بعد از بدن هم با ما خواهد بود و آن احساس، اگر علمِ به نداشتنِ کمال باشد به صورت آتش از درون و بیرون، انسان را فرا می‌گیرد. در این مورد می‌توانید به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّ‌‌ی‌ترین زندگی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

20419
متن پرسش
سلام: در جواب یکی از کاربران که سوال کرده بود: «آیا گذاشتن تربت در قبر میت فایده ای دارد؟» شما در جواب فرمودید «بله زیرا نظر امام حسین (ع) به محل دفن بدنشان نیز هست و آن تربت شرایط ویژه ای دارد.» حال سوال من این است که خاکی که مربوط به عالم ماده می باشد ولو اینکه مقدس هم باشد و در دنیا بشود از آن بهره برد چه سودی برای یک میت دارد؟ و آن هم در قبر خاکی که پس از مرگ میت جز نظر به بدنی که مدتها با آن بوده کار دیگری با آن قبر خاکی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر متوفی مدت‌های مدیدی به بدنش می‌باشد به جهت تعلقی که به بدنش دارد. و در راستای همین توجه به بدن است که به تربت حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» که با بدن دفن شده توجه می‌کند و منتقل می‌شود به نور آن حضرت، وگرنه، نه بدن مادی و نه تربت مادی به خودی خود نقش ندارد. موفق باشید

20281
متن پرسش
با سلام: یک سوال از استاد داشتم: حضرت عالی فرمودید که فرشتگان در حالی که انسان در مقام جامعیت خود که همان روح (برترین مخلوق خداوند) بوده است بر او سجده کردند، اما من از یکی از علماء شنیدم که فرمودند که هیچ موقع خداوند به فرشتگان مقرب خود مثل جبرییل امین نمی فرماید که بر «هر» انسانی سجده کند بلکه فرمودند که خداوند دستور داده تا بر انسان کامل که همان معصومین (ع) سجده کنند. حالا بر این اساس سه سوال پیش می آید: ۱. آیا این سخن با گفته شما در تنافی نیست چون شما فرمودید که انسان در مقام جامعیت بوده پس اگر اینطور باشد فرشتگان بر ما هم سجده کرده اند که آن عالم صریحا این مطلب را رد کرد و فرمود اصلا خداوند دستور نداده که آن فرشتگان مقرب بر هر انسانی سجده کنند. ۲. جایگاه حضرت آدم در اینجا کجاست‌؟ 3. آیا انسانی که فرشتگان بر او سجده کرده اند همان انسانی است که در عهد الست خداوند از او عهد گرفت یا نه. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سجده‌ی ملائکه بر حقیقت انسان بوده است که مصداقِ متعیّن و بالفعل آن همان انسان کامل است. 2- حضرت آدم به عنوان ابوالبشر، اولین آدم و اولین پیامبر در زمین است ولی حقیقت آدم، همانی است که مورد سجده‌ی فرشتگان قرار گرفت. در این مورد عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» شده است 3- نه، زیرا در آن‌جا بحث تعلیم اسماء به آدم نیست، بلکه بحث فطرت الهیه مطرح است و خطاب به بنی‌ آدم در میان است. موفق باشید

19949
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ۱._ چند وقتی است که با خانواده به مسافرت به استان های مختلف ایران مثل مازندران و اصفهان و تهران و... آمده ایم و هنوز میزان زیادی از این سفر باقی مانده است. می خواستم بدانم رویکردمان از سفر و در سفر چگونه باید باشد؟ آیا در شرع مقدس اسلام سفر برای گردش و تفریح ممدوح است یا اینکه امری مباح است؟ آیا می توان این سفر ها را مصداق توصیه و امر قران دانست (سیروا فی الارض) یا اینکه این آیه مقصود دیگری دارد؟ (که به نظر بنده هم مقصود دیگری دارد) ۲. چکار کنیم که در این سفر ها بهره ی مناسب را ببریم و مغبون واقع نشویم؟ ۳. با توجه به منطاق گردشگری اصفهان که اکثرا معماری های اسلامی می باشد و روحیه خاصی که در این معماری حاکم است آیا توصیه ای در سفر به اصفهان دارید؟ خیلی ممنون از لطفتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این نوع گردش‌کردن‌ها مصداق «سیروا فی‌الأرض» نیست. زیرا در سیروا فی‌الأرض رجوع به آثار کسانی است که در تاریخ‌های گذشته مقابل انبیاء ایستادند و به سرنوشت‌های بدی گرفتار شدند. ولی به نظرم اگر به صورت درستی این سفرها صورت گیرد، علاوه بر آن‌که یک تفریح می‌تواند باشد، می‌شود که انسان روحِ شهرها را احساس کند. زیرا هر شهری روحی دارد که بر اساس آن ساخته شده است و این به شرطی است که در دلِ شهر وارد شود و علاوه بر آثار معماری آن شهر، به نحوی روابط انسانیِ آن شهر را نیز در نظر بگیرد. موفق باشید

19674
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: خدا قوت. می خواستم در مورد موضوعی از شما مشورت بگیرم و استدعا کنم که راهنمایی بفرمایید. من یک مدتی مراقبت از قلبم را انجام می دادم و حواسم بود که گناهی صورت نگیرد اما از آن طرف هم می دیدم ارتباطم با دیگران کمرنگ شده و دارم منزوی می شوم به خاطر همین هم این مراقبه را کم کردم و در جمع ها شرکت می کردم اما گناه های در جمع بر قلبم اثر گذاشت و همچنین فکر می کنم دلم سیاه شده و مانند قبل نمی توانم خدا را در زندگیم مشاهده کنم. غافل شدم و از مسیر جا ماندم. نمی دانم از کجا شروع کنم. نفسم قوی شده و احساس ذلیلی می کنم. به دنبال برنامه ای مستمر هستم به اندازه ظرفیتم اما پیدا نمی کنم. دلم برای روز هایی که به خدا نزدیک بودم تنگ شده اما چه کنم فکر می کنم گناه ضعیفم کرده وسوسه ها دارد مرا به نابودی می برد. از شما خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید که هم بتوانم در اجتناع حضور یابم هم بتوانم سیر و سلوک الی الله داشته باشم و خدا را با قلبم شهود کنم. خیلی دوست دارم در جوانی این راه را بروم و نیازمند راهنماییتان هستم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان ظرفیت آن را دارد که «دل با یار داشته باشد و دست در کار»، این حالت را وحدت در عین کثرت گویند. سعی بفرمایید با مطالعات عمیق، روح خود را تغذیه کنید و عبادات خود را با طمأنینه انجام دهید و در ضمن با رفقا مرتبط باشید. موفق باشید 

19119
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد استاد: در مورد استفاده از حروف ابجد و تغيير اسم و تزاحم اسامي زن و شوهر و اينكه آيا حضرت علي، از اين علم استفاده مي كردند، و همچنین عرفای نامی؟ لطفا کتابی معرفی بفرمایید که برایم ثابت بشود آیا این راه درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها، کارهای غلطی است و در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ابداً چنین چیزهایی دیده نمی‌شود. نکاتی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18800
متن پرسش
سلام علیکم: من در مورد عین ثابته هنوز متوجه نشده ام که چطور طلب یک نفس معلولیت یا ولد الزنا یا در دیار کفر متولد شدن می باشد؟ همین افراد ممکن است این دنیا از این وضعیت ناراضی باشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها یک انتخاب بنیادین دارند که همان انتخاب عین ثابته‌ی آن‌ها است، هرچند می‌توانند آن انتخاب را به جهت اختیار ذاتی که دارند تغییر دهند، ولی اکثراً آن شخصیت بنیادین را برای خود پذیرفته‌اند و آن را در زندگی دنیایی ادامه می‌دهند. صدام حسین اگر به ظاهر هم نخواهد صدام باشد، عمیقاً صدام‌بودنِ خود را پذیرفته است. موفق باشید

18185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده ده نکته از معرفت + شرح صوتی + خویشتن پنهان رو مطالعه کردم و قرارم این بود که بعد از اینها کتاب معرفت نفس و حشر رو بخونم ولی این کتاب برام سنگینه و نمی فهمم و نیاز به شرح ساده ترشرو دارم لطفا کمکم کنید یا کتاب دیگری معرفی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است فعلاً به جای کتاب «معرفت نفس و حشر»، کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. زیرا در کتاب «معاد» بسیاری از مباحث جلد 8 و 9 اسفار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. موفق باشید

16006

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چند سوال داشتم لطف کنید به هر کدام جداگانه یا اینکه یه جواب جامع برای همه سوالات بفرمایید 1. هدف خلقت و فلسفه زندگی چیست؟ 2. کمال انسان در چیست؟ 3. وظیفه انسان در این دنیا چیست؟ 4. چیزی که اعظم تر از همه چیز است و انسان باید برای آن تلاش کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست از ابتدا تا انتها مطالعه فرمایید إن‌شاءاللّه جواب مناسب خودتان را دریافت می‌کنید. البته خوب است که سری هم به دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بزنید. بالاخره سؤال‌های اساسی زندگی هرکسی، همین سؤال‌ها است و نباید سرسری از آن‌ها گذشت. موفق باشید

15168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند آیا این مطلب صحیح است، حس، خیال، عقل و قلب انسان باید درست تغذیه شوند. اگرحس و خیال درست تغذیه نشود عقل و قلب نمی توانند درست تغذیه شوند. لذا انسان در زندگی نیاز به لذت حلال دنیوی دارد، غذای حس و خیال چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است و در ضمن «حس»، با نظر به آیات الهی تغذیه می‌شود و «خیال»، با صداقت و حُسنِ ظن، فربه می‌گردد و نورانی می‌شود. موفق باشید

14842
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد مگر دین اسلام تحقیقی نیست و باید با تحقیق به دست آید. حال اگر کسی در خانواده مسلمان به دنیا بیاید و با تحقیق به این نتیجه برسد اسلام دین خوبی نیست این شخص اسم مرتد فطری می گیرد و حکمش اعدام است حتی بدونه توبه. خوب پس تحقیق یک امر بی ارزشی است چرا که اگر تحقیق کند باز حکم مرتد فطری را دارد. ممنون در این زمینه نظراتان را بیان فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. موفق باشید  

13347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید می خواستم ببینم میتونم جزوه هایی که در سایت موجود هست و امکان دانلود دارد را چاپ کنم و به مردم بدهم؟ لطفا هر چه سریعتر پاسخ بدهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی چون جزوات نیاز به ویرایشی دارد که در شأن کتاب شود باید متذکر گردید که با مسئولیت خودتان این‌کار انجام شده است مگر آن‌که بخواهید به شکل جزوه چاپ کنید که این هیچ مشکلی نخواهد داشت. موفق باشید

8477
متن پرسش
با سلام و تشکر از پاسخگویی حضرتعالی 1-حقیقت نفس اماره چیست؟ 2-همانطور که فرمودید اهل البیت مثل ما خشم وشهوت دارند آیا آنها نفس اماره هم دارند؟ 3-آیا می شود انسان به جایی برسد که نفس اماره قدرتش را کامل از دست بدهد و دست از سر ما بردارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- میل به برآوردن امیال بدنی و اموراتی که مربوط به غرایز است، همان نفس امّاره است 2- آری ائمه هم نفس امّاره دارند ولی تسلیم آن نیستند. همان‌طور که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند من شیطان خود را تسلیم کرده‌ام 3- آری، آری، به لطف عبادات و رعایت حرام و حلال. خواجه عبداللّه انصاری در منازل‌السائرین مسیر رسیدن به این حالت را در جلو ما قرار داده‌اند. موفق باشید
6751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم .استاد بنده به لطف خدا مدتی است وارد این مباحث شدم .بنده دانشجوی مواد بودم که هنگامی که دیدم رشتم با مبانی شرعیم به تناقض خورده تصمیم به تغییر رشته خود دادم.در این حین با روحانی آشنا شدم که داشتن روی روانشناسی کار می کردند بر اساس آیات و روایات و تصمیم بر نوشتن کتب روانشناسی اسلامی بر این اساس داشتن.بعد از مشورت های بسیار وبا توجه به استعدادونیاز جامعه در بحران خانواده بنده نیز تصمیم گرفتم که بحول و قوه الهی در این بخش وارد شوم.اولین کتابی که این استاد گفتن بخونم شرح عیون علامه اس.وکلاباید110 کتاب رو پاس کنم ودر کنارش به روانشناسی غربم مسلط باشم که بتوان نقدواصلاح کرد.بنده کتاب خویشتن پنهان شمارو مطالعه کردم که خیلی کمکم کرد. در قسمت ضمیرخدآگاه و ناخودآگاه که در مغز بررسی میشودمیخاستم نظر شماروبدونم؟؟؟بنده به این نتیجه رسیدم که ضمیرناخودآگاه یا همان بچه غول بیشعور که مدیریت اجرایی بسیارقوی دارد همان نفس است و شاید آلت آن قسمت های پایینی مغزاست.لطفا راهنمایی بفرمایین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم تطبیق ضمیر ناخودآگاه با نفس ما را به مشکل بیندازد به‌خصوص اگر بخواهیم محل پایینی مغز را آلت آن بدانیم. موفق باشید
1583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم آیا تمام کتب و نظرات مربوط به مرحوم مددپور ، قابل تایید است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اکثر کتاب هایشان قابل استفاده است . چون مبنای خوبی دارند.ولی مثل هرکسی ضعف‌هایی هم دارد. موفق باشید
23551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اصلا دوست ندارم وقت گرانبهایتان را بگیرم و سوال ۲۳۵۴۲ را کِش بدهم. چون این بی ادبی است که با اینکه شما با حوصله جواب سوال هایمان را می دهید کسی بخواهد از این سوء استفاده بکند. یک نکته خواستم بگویم و آن اینست: اینکه پیامبر برای مجوس امت خود مصداق تعیین نکرده به خاطر جایگاه شخص پیغمبر و مفاسد بزرگی است که در پی دارد. مانند همان کاری که رهبری می کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون اگر مُهری و اتهامی بر شخصیت کسی خورده شد دیگر آن شخص در نزد بقیه با آن مهر و اتهام شناخته می‌شود و این، حقِ افرادی که هرلحظه می‌توانند تغییر مسیر بدهند، نیست. آری! اگر فسق کسی علنی بود در آن صورت می‌توانیم آن را به بقیه معرفی کنیم. موفق باشید

23241
متن پرسش
سلام: اون طور که فهمیدم وقتی که در بحثاتون از تاریخ صحبت می کنید یقینا منظورتون تاریخ وقایع نگاری صرف نیست. از به کارگیری واژه تاریخ به چه حقیقت و معنایی اشاره می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سنت‌های جاری در هستی، نمونه‌هایی است برای تفکر در تاریخ و عبرت‌گرفتن از آن‌ها. و در همین رابطه حضرت حق مکرر توصیه می‌کنند «أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِم‏» آیا آن انسان‌ها سیری تاریخی و جغرافیایی بر زمین نمی‌کنند تا عاقبت گذشتگان خود را و راز پیروزی و شکست آن‌ها را درک کنند. زیرا از این جهت تاریخ، آینه‌ی تفکر و عبرت می‌شود و به تعبیر هایدگر اساساً تفکر، تاریخی است. موفق باشید

22511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: وقتی به سیره بزرگان قدیم نگاه می کنیم دوری از دنیا و به جا آوردن عبادات واجب و مستحب و در خدمت مردم بودن رو در زندگی آنها مشاهده می کنیم ولی در حال حاضر اساتید و بزرگانی که وجود دارند ما نمی توانیم آنها را به عنوان استاد و الگو انتخاب کنیم. مشکل کجاست و راه حل کدام است؟ ممنون. ایمیل خرابه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند. در هر زمانی انسان‌های وارسته‌ای هستند که در عین زمان‌شناسی، اصولِ زندگی حقیقی را بر مبنای دستورات حضرت ربّ العالمین می‌شناسند و عمل می‌کنند. عمده آن است که ما متوجه باشیم در هر تاریخی چگونه آن اصول را در زندگی خود شکل دهیم. آیا امروز امثال چمران‌ها و خرازی‌ها و صیاد شیرازی‌ها و آوینی‌ها نمی‌توانند الگو و اسوه‌ی امروزین ما باشند؟! موفق باشید

22239
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما درباره استفاده از علم روانشناسی و روانکاوی برای یافتن برخی صفات و ویژگی های درون نفس و روح چیست؟ برخی از مشاهیر روانشناسی کتاب ها و نظریاتی دارند که با مطالعه آنها بشدت احساس می شود که مطالبشان در مورد وجود برخی اوصاف در وجود خود شخص بنده به عنوان مثال درست و صحیح است، مانند حسادت، و حتی سادیسم های پنهان به گونه ای که کاملا در لباس های موجه و حتی شرعی مانند امر به معروف و نهی از منکر در برخی افراد متشرع (و اتفاقا مراعات و مراقبت کننده بر رفتارها و با تقوا) بیرون می آیند. پرسشم از این بابت هست که واقعا تا قبل از مطالعه نظرات و کتب اینها از وجود چنین صفاتی در خود آگاه نیستیم و حتی برخی تمایلات را انسان دوستی و دین مداری تعبیر می کنیم در حالی که می بینیم خودفریبی بیش نبودند و برای ارضای برخی خلاهای روانی انجام می شدند به گونه ای که خود ما هم متوجه آن نیت و انگیزه پنهان درون نفس نبودیم و باصطلاح چون در ناخودآگاه ما بوده نسبت به آن آگاهی نداشتیم. و ضمن اینکه راه های درمانی که می دهند لزوما غیرشرعی نیست و البته گاها هم غیرشرعی، اما جواب می دهد در صورتی که تا قبل از آن گمان می کردیم که مثلا این حالت اضطراب و تشویش بخاطر کم گذاشتن در عبادات و ... است. ممنون میشم نظرتون رو بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از راه‌های گوناگون می‌توان متوجه‌ی صفات رذیله یا انگیزه‌های غلط شد که یکی از راه‌های آن روانکاوی است 2- عمده‌ی کار، در راه‌های عبور از آن رذائل است که تنها با رویکرد توحیدی می‌توانیم از أنانیت خود آزاد شویم وگرنه مشکل، به نحوه دیگری باقی خواهد ماند. موفق باشید

21339
متن پرسش
با عرض سلام: آقای طاهرزاده بی مقدمه حرف اصلیم رو بگم، چرا و چرا و چرا سعید طوسی که ۱۰ شاکی خصوصی داشت و حالا دیگه معلوم شده که مقصره چون پرونده تشکیل شد، به چه دلیل تبرئه شد؟ به نظر شما نباید فاتحه قوه قضاییه رو خوند؟ آیا واقعا چون قاری بیت رهبری بوده تبرئه شده؟ واقعا من ناامید شدم به خاطر این اوضاع و با عرض پوزش اگه شما هم بخواهید توجیه کنید از شمام ناامید میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم قوه‌ی قضائیه در این موارد تحت تأثیر جریانی باشد که رسانه‌های بیگانه می‌گویند. شاهدان دلیل کافی بر ادعای خود نداشتند، قاضی در این مورد کاری جز تکیه بر ادله نمی‌تواند بکند. از کجا که اصل جریان برای بی‌ابروکردن دفتر رهبری مشکوک نباشد! به‌خصوص که رسانه‌های دشمن به طور غیر معمول به این امر دامن می‌زنند. حال آن‌که به ما دستور داده‌اند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا»  اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد (الحجرات/6 ) آیا فاسق‌تر از رسانه‌های بیگانه شما فاسقی را سراغ دارید!؟ موفق باشید  

21298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد بزرگوار. شما رو خواهش دارم یک جواب قانع کننده بهم بدید. شرایط خیلی خاصی هست برام. من سالها با ترس عجیبی (به دلایلی که پیش آمد) واژه هایی مثل الله و... قرآن و این مسایل مذهبی رو دچار ذهنیت شدم. یعنی نه بطور معمولی، چون از بچگی در شرایط ناآرام بزرگ شدیم. ولی بعد از گذر سالها به دلایل دیگری (مثلا برخورد با یکی از این عرفانهای ناشناخته جدید) رفتم تو دل عبادت فشرده به همون الله پناه بردم. بعد از حدود یکسال فهمیدم اصلا الله گفتن و اینا فقط یکجور لفظ هست و من دارم با این طرز فکرهام به خلا ذهنی می رسم و اون چیزی که فکر می کردم وجود نداشت و فشار عجیبی رو تحمل می کردم تا اینکه دست کشیدم و برگشتم به حالت عادی. الان سوالم این هست. من که می فهمم این نماز مرا دچار ذهنیت جاافتاده خودم میکنه و اصلا اون چیزی نیست که باید باشه. و علاوه براین بیش از حد معمول نسبت به ترسهام نزدیکم میکنه. چون الله از کودکی شبیه ترین موجود به ترسهای زیادم بوده. به شخصیت قهار زندگیم. خواهش می کنم شما را بخدا بگید چرا یک نفر نیست منطقی جوابم رو بده. این نماز و دوس دارم ولی کمکی بهم نمیکنه. دارد روز بروز برتوهمم می افزاید. ولی تو شرایط معمولی و خارج از این حرکات و اذکار من آرامم. بیشتر متوجه واقعیت خودم هستم. و کنترل خودم را دارم. برای یک فرد با شرایط معمولی نمیگم برای شرایط خودم حس می کنم با نماز دچار مشکل شده ام. برای یک مدت نخونم خیلی خیلی مخلصانه تر و خیلی به خودم رحم کرده ام بنظرم. خواهش می کنم چرا همه وقتی این حرف رو می زنم بد برخورد میکنن و فکر میکنن من کافر شدم و دعوام میکنن. شما لطفا آرام جواب بدهید. مسئولیت وجدانیش هم با خودم هستش. خب نماز هم یک روش هست. این را می دانم ولی واقعا تو این شرایط من بعضی وقتها نزدیکه اصلا غش یا سکته کنم اینقدر ذهنم ترسیده. تقصیری ندارم شرایط زندگیم پر استرس بوده و غیر طبیعی. حالا که فهمیدم نمیدونم چه کنم واقعا. اگر لازم هست لطفا ایمیل بدهید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چه اشکال دارد تا قبل از رسیدن به گشودگیِ نماز، صرفاً به عنوان تکلیف به نماز رجوع کنید در آن حدّ که معلوم باشد دستور خدا را عمل کرده‌اید و خیلی هم از خودتان انتظار زیاد نداشته باشید 2- در کنار این کار، مباحث «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن که هم کتاب و هم صوت بر روی سایت هست، کار کنید. به این امید که متوجه‌ی حضور خود در این عالم بشوید. فکر می‌کنم شروع خوبی است. موفق باشید

19314
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. چند تا سوال در باب اسماء و صفات داشتم. یعنی کلا نظرگاهم نسبت به اسماء و صفات بر اساس مبنایی شکل نگرفته هنوز، اگه میشه در مبناسازیش کمکم کنید. ۱. آیا همه اسما و صفات زیر شاخه یک یا چند اسم خاص اند؟ اگه بله اون اسم‌های اصلی چی هستند؟ ۲. چرا یک جا همه اسماء رو می بریم زیر اسم رحمان ولی یک جای دیگر بین جلال و جمال تقسیم می کنیم؟ ۳. فرق اسم و صفت چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «اسماء حسنی؛ دریچه‌‌های نظر به حق» در رابطه با اسماء حسنا شده است. آری! از جهتی حضرت حق به نور اسم رحمان جواب طلب مخلوقات را می‌دهد و از جهتی دیگر در دل همان نور اسم رحمان، گاهی جمالش ظهور می‌کند و گاهی جلالش. که در کتاب مذکور بدان پرداخته شده است. موفق باشید

17447

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد اگه یه نفر خیلی وابستگی عاطفی و شخصیتی به دیگران داشته باشه باید چیکار کنه؟ از لحاظ فکری مستقله ولی از لحاظ عاطفی و شخصیتی وابسته است و شدیدم هست هر کار هم کرده نتونسته از این نوع وابستگی رها بشه. دعا یا ذکر یا نمیدونم راهکاری هست؟ خودش میدونه وابستگی خوب نیست. ضرباتی هم که از این بابت خورده میدونه. اما هر کار میکنه نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه خیال بر عقل غلبه کند، احساسات از حدّ معمول خارج می‌شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

17428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به سنی که هستم در معرض بلوغ عقلی قرار دارم و هر هفته و حتی هر روز نظریه جدیدی پیدا می کنم و طور دیگری فکر می کنم. به نظر شما چطور از زیر این فشار های سنگین ذهنی با ذهنیت درست بیرون بیام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک سیر مطالعاتی در پیش گیرید تا در دلِ معارفی که به‌دست می‌آورید جایگاه نظرات جدید را بیابید. ان شاءالله سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت در این امر کمک می‌کند. موفق باشید

17296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: دلیل اینکه گفته شده است که وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم چه زنده باشد و چه زنده نباشد مورد منفعت انسانها است در چیست؟ از دیدگاه علامه حسن زاده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست شده است، خوب است رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی