بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اینکه در داستان حضرت سلیمان (ع) ایشان صدای مورچگان را شنیدند آیا این شنیدن، شنیدن درونی بوده؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این‌طور باید باشد. چه فرقی برای من و شما دارد؟!!! موفق باشید

15514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر کسی خیالات باطل در سرش می پرورانده سپس بر اثر تصادف حافظه اش را از دست دهد آن خیالات از بین می رود و راحت تر می تواند سلوک کند یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حافظه، بُعدی از ابعاد نفس ناطقه است و معنا نمی‌دهد از بین برود. شاید امکان بروز آن را نداشته باشد. موفق باشید

8329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم (خصوصی) با تشکر از پاسخ جامع حضرتعالی کم سوادی بنده را ببخشید در سوال 8277 آن قسمت پاسخ شما که فرمودید مثل نور بی‌رنگ نازله نسبت به نور بی‌رنگ شدیدتر در واقع بیان کننده این است که هرکس طهارت و نورانیتی دارد همان نورانیت و طهارت اهل البیت را دارد اما به نازله؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. تأکید بنده آن است که هرکس در ذیل طهارت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» قرار گیرد در عین جامعیتی که پیدا می‌کند آن نور را به صورت نازله دارد. به همین جهت نور بی‌رنگ را مثال زدم که جامع هفت نور است در عین حال یک نور است. موفق باشید
7916
متن پرسش
سلام علیکم در شرح ده نکته فرمودید که حضور خداوند کامل و تمام است . حضور ملائکه هم با توجه به مجرد بودنشان کامل و تمام است سوالم این است که آیا حضور نفس من یا هر انسان دیگری (هر چند حضوری ضعیف باشد) آیا کامل و تمام است. یعنی «من» در همه جای عالم حضور (هر چند ضغیف باشد) دارم؟ یعنی مثلاً حضور «من» در سیاره مشتری هم هست و در عمق اقیانوس هم هست و ... جواب این سوال برایم خیلی مهم است. اگر اینطور باشد واقعاً امری شگفت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است. بحمداللّه در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» به این موضوع پرداخته‌ایم، موضوع از این هم شگفت‌آورتر است. موفق باشید
1390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی داستان مشهوری از حضرت مسلم در خصوص کشتن ابن زیاد در خانه هانی نقل می شود که حضرت از این کار منصرف گردید چون ببیاد حدیثی از پیامبر افتاد که در اسلام ترور نداریم در حالیکه در کتب معتبر تاریخی مانند مغازی واقدی سیره ابن هشام و طبری چند داستان نقل شده که بدستور پیامبر و با هماهنگی ایشان چند نفر را که بیشترشان یهودی و بر ضد پیامبر شعر می گفتند یا سخنان تحریک کننده بیان می کردند ترور گردیدند افرادی مانند ابو عفک یهودی که 120 سال داشت و در بستر کشته شد زنی به نام عصما که او هم در بستر ترور شد و شخصی به نام کعب بن اشرف که با نقشه او را از منزل خارج نمودند و در راه کشتند. ظاهرا حضرت مسلم فرصت خوبی را از دست دادند .
متن پاسخ
سمه تعالی؛ علیک السلام: جناب آقای مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «پیامبر و یهود حجاز» در صفحه‌ی 230 تحقیق ارزشمندی در تفاوت بین فتک با اغتیال کرده‌اند و روشن می‌کنند فتک منع شده و نه اغتیال چون در فتک شخصی که باید ترور شود در بین افراد ترور او انجام می شود و این برای آن فردی که دست به فتک می‌زند ضرر دارد، مثل کاری که مسلم بنا بود در مقابل چشم هانی و بعضی افراد که اطراف عبیدالله بودند انجام می‌داد ولی در اغتیال شخص را به جایی می‌برند و یا در جایی با او روبه‌رو می‌شوند که گمان می‌کند با او کاری دارند و سپس او را به قتل می‌رسانند و مواردی که جنابعالی متذکر می‌شوید از نوع اغتیال بوده. موفق باشید
25753

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما پدر عزیز و گرانقدر: در ارتباط با سوال ۲۵۷۳۱ فرمودید: (ظاهراً مربوط به صورت برزخی است که در موطن خیال افراد ظهور می‌کند). اگر ممکن است لطفاً توضیح بفرمایید فرآیند ظهور در موطن خیال چگونه است و چرا عقل در صحنه نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

24829
متن پرسش
با سلام: قسمت دوم دعای عرفه - که با عبارت الهی انا الفقیر فی غنای شروع می شود و به نقل از سیدبن طاووس است- سندیت محکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این ادعیه، سینه به سینه منتقل می‌شده، و به قدری زیبا و ارزشمند بوده است که کسی به دنبال سلسله سند آن نمی‌رفته. حقیقتاً قسمت دوم دعای «عرفه» را می‌توان به شعوری غیر از شعور معصوم نسبت داد؟! موفق باشید

24136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق. یه مطلبی است که از ابتدای ماه رمضان بنده را به هم ریخته و مرا با اعتقاداتم درگیر کرده است. هر چند در این درگیری فکری (که آن را نعمتی الهی می دانم) به نتایج خوبی رسیدم اما واقعا ته قلبم هنوز مسئله حل نشده و می ترسم پاسخ های خودم به خودم از باب حب نفس بوده باشد نه از باب شرع و عقل. اصل قضیه از سخنرانی یکی از روحانیون شروع شد که شاگردانی دارد و کلاس های درس و به دلایلی از اقبال مردمی نیز برخوردار است. او چند روز پیش گفته بود: «ما (آخوندها) مردم را درست تربیت نکرده ایم. مردم باید برای دینشان هزینه کنند. آخوند نباید مجانی نماز بخواند یا منبر برود و... . آخوند باید برای خدماتی که ارائه می کند با مردم طی کند و مبلغ مشخص کند. اگر بر سر مبلغ توافق شد که کار را ادامه می دهد والا نباید مجانی کار کند. کار مجانی ارزش کار را پایین می آورد. مگر زندگی مردم با پول سامان نمی گیرد؟ خوب آخوند هم یکی از مردم است و برای زندگی اش نیاز به پول دارد که باید مردم آن را بپردازند.» این خلاصه صحبت ایشون بود. برای اینکه تفسیر ها و توجیه های مطابق مبانی خودمون از صحبت های ایشون نداشته باشیم لازم است اجرای عملی این صحبت ها را نیز عرض کنم. ببینید ایشون همون اول کار با نماز گزاران مطرح می کنه که این دهه محرم اگه می خواهید در مسجدتان نماز اقامه کنم دو میلیون تومان باید بدهید. اگر قبول کردند ایشون نماز را اقامه می کنه والا مسجد را رها می کنند. به کسانی که ایشون را دعوت به منبر می کنند می گویند برای یک دهه، ده منبر می روم و هر منبری یک میلیون تومان. اگه پذیرفتند که هیچ والا کار را رها می کنند. جالب اینکه در بعضی از مناطق، مردم با این استاد بزرگوار بر سر قیمت به توافق هم می رسند. اینجاست که ایشون ادعای دوم را مطرح می کنند و می کویند: «ببینید تربیت مردم در این مناطق تغییر کرد و اصلاح شد. لذا در همه جا اگه چنین برخورد کنیم تربیت مردم اصلاح می شود و قطعا این روش تربتی است که درست است.» از شما استاد عزیز می خواهم مطلب را برای ما روشن کنید. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تربیت‌ها انسان‌ها را دیندار نمی‌کند، هرچند ممکن است مثل تربیت‌های غربی، انسان‌ها را اجتماعی و منظم بنماید. ولی اسم آن را نباید دین گذاشت. یکی از شاخصه‌های مهم پیامبران همیشه این است که مردم را در فضایی به دینداری دعوت می‌کنند و سخن‌ هر کدام از آن‌ها این است که: «وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و من اجری از شما برای رسالت نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم. البته مردم وظیفه دارند نسبت به نیاز های روحانیت بی تفاوت نباشند. موفق باشید

22995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: وقت بخیر. استاد چند شب پیش مهمانی بودم. یه نوجوانی بود که پدرش زندان بود و مادرش دو سال پیش فوت کرده بود و خواهر و برادر هم نداشت. من خیلی سعی کردم از فرصت استفاده کنم و باهاش صحبت کنم به لحاظ نوع فکرش و... اصلا نمیدونم چرا همون لحظه که دیدمش شما اومدید تو ذهنم و خیلی جالب بود برام. با سایت شما Hشناش کردم بیاد سوالاتشو بپرسه ولی چون تا چهارم رو خوانده بود انگلیسی بلد نبود واسه وارد کردن ایمیل، الان منتظر منه بهش اس ام اس بدم که با این شرایطی که داره چطور میتونه موفق باشه از نظر شما؟ و البته کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو هم بهش آدرس دادم خرید کنند. خیلی زحمت می کشید. ممنون میشم پاسخ بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید خود جنابعالی با آن نوجوان مرتبط شوید. زیرا ممکن است با مباحث سایت نتواند ارتباط برقرار کند. این‌که کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به او پیشنهاد کرده‌اید کار خوبی است، ولی در این مورد هم باید ابتدا کلیّاتی از آن کتاب را برای او روشن کنید تا آمادگی ارتباط با کتاب در او به‌وجود آید. موفق باشید

22559
متن پرسش
سلام: همواره می گوییم روزی همه مخلوقات دست خداست، لکن افراد یا حیواناتی را می بینیم که به علت شرایط خاص، در اثر گرسنگی و قحطی از دنیا می روند و ممکن است این قحطی ساخته دست انسان های دیگر باشد. چگونه است که رزق این مخلوقات به آن ها نرسیده است؟ مثلاً کودکانی که در فشار ناشی از جنگ می میرند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که از چه زاویه‌ای به موضوع بنگریم. اگر پذیرفتیم خالق عالم و خالق همه‌ی مخلوقات، خدایی است که هیچ‌چیزی مانع رزّاقیت آن نمی‌شود، موضوع را به شکل دیگری باید نگاه کرد که نکند همین اندازه رزق او بوده است که در این دنیا بماند. البته و صد البته وظیفه‌ی ما نسبت به گرسنگی و مرگ و میر انسان‌ها جای خود محفوظ است، می‌ماند که آیا خداوند سرنوشت مخلوقات خود را این اندازه در اختیار سایر انسان‌ها گذاشته است تا هرکاری که خواسته‌اند با سایر انسان‌ها انجام دهند؟ موفق باشید

20721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد رابطه ی بین معنویت و عمل به تکلیف چیست؟ آیا معنویت در دین داری تکی و گوشه گیری از جامعه است یا عمل به تکلیف و یاری دین خدا؟ آیا اینطور نیست که همان نماز شب یا توسل ها برای این است که بتوانیم وظیفه ای که دین بر گردنمان نهاده را خوب انجام دهیم و در راه او جهاد نماییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نگاه دوم درست باشد. انسان در جمع مؤمنین به کمالاتی می‌رسد که در فردیت و انزوا به آن دست نمی‌یابد. خوب است در این مورد به روایتی که در جواب سؤال شماره‌ی  20705  عرض شده است، نظری بیندازید. موفق باشید

20412
متن پرسش
عرض سلام و احترام خدمت استاد ارجمند: و تسلیت بمناسبت ایام عزای حسینی با توجه به اینکه زیارت عاشورا حدیث قدسی ست، عباراتی مثل «بابی انت و امی» ، «علیکم منی سلام الله» ، «انی اتقرب الی الله» ، «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد» و ... چگونه قابل توجیه است؟ از این جهت که حدیث قدسی سخن خداست و این قبیل عبارات، سخنی بشری و خطابی از سوی بشر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید بگوییم زیارت عاشورا حدیث قدسی است به این معنا که خداوند بر قلب حضرات باقر و صادق «علیهماالسلام» آن را القاء کرده‌اند تا آن حضرات خودشان حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» را زیارت کنند و یا باید بگوییم حضرت حق در آن زیارت به زبان عبد سخن گفته. مثل سوره‌ی حمد که در عین وحی الهی‌بودن، حضرت حق می‌فرمایند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین». موفق باشید  

19757
متن پرسش
سلام محضر استاد عزیز و نور دیده: در انتخاب نام نیکو برای فرزند، نیکویی در امروز، به چه معناست؟ به نظر شما چرا امام راحل و امام حاضر جامعه، نام فرزندانشان را از اسماء انبیاء و اولیاء انتخاب نکرده اند؟ تفأل به قرآن کریم برای انتخاب نام، کار درست و نیکویی ست؟ حشرنا الله مع اولیائه و احبائه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم هر انسانی خوب است نماد شخصیتی باشد که انسان بتواند کمال خود را در آن شخص احساس کند و با نظر به شخصیت او خود را جلو ببرد. موفق باشید

18772
متن پرسش
جناب استاد سه سال پیش خواستگاری داشتم که بسیار به ایشان دلبسته شدم اما به خاطر برخی ضعف ها مجبور شدم از خدا بخواهم رابطه را قطع کنند. ایشان هم همین احساس را نسبت به بنده داشت. رابطه در کمال ناباوری برای اطرافیان ایشان بهم خورد. بنده دستاوردهای بسیار زیادی از این علاقه به دست آوردم اما نتوانستم این محبت را علی رغم تذکرات پی در پی در خواب و کشف فراموش کنم. زیاد استغفار و توسل می کنم. استاد سلوکی بنده فرمودند که در قطع این علاقه برای بنده شکست خورده اند. نظر حضرتعالی هم در مورد این شخصیت منفی بود. امام (ره) فرمودند هر وقت خیالات اذیتت کرد استغفار کن. چه کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در مقابل آن خطورات که پیش می‌آید، مقاومت کنید، نه‌تنها از آن‌ها راحت می‌شوید بلکه به صورتی غیر قابل تصور توانایی‌هایی در خود نسبت به کنترل خیالات می‌یابید که باور نمی‌کردید. موفق باشید

15777
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اگر حقیقت کلی نبات و حیوان در مرتبه ی عقل در قوس نزول باشد در این صورت چرا می گوییم تجرد حیوانات مثالی است و یا اینکه ملاصدرا می گوید در قوس صعود تعین حیوانات نهایتا تا برزخ ادامه دارد و در مراتب بعدی تعین شان نمی ماند. آیا با توجه به این ادعاها نباید گفت حقیقت کلی حیوانات مربوط به مرتبه ی مثال قوس نزول است؟ و آیا در این صورت کلی اینها صورت دارد مثلا صورت کلی تمام پلنگها که همه ی پلنگها در دنیا به آن برمی گردند مثل کلی طبیعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه در قوس نزول و چه در قوس صعود، مرتبه‌ی مثالی موجود است و مقام کلی حیوانات در مقام خود از قوس صعود بالاتر نمی‌رود. موفق باشید

1342

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید دختری هستم 26 ساله که بارها تصمیم به جهاد نفس گرفته و سعی کرده ام تعلقات مادی خود را کم کنم. اما تصمیماتم معمولاً نهایت یک هفته بیشتر به طول نمی انجامد که با نوعی روزمرگی مواجه شده و اراده ام سست می شود. حال می خواهم بدانم چگونه می توانم اراده ای مصمم داشته باشم و از هوی و هوس‌ها به دور باشم. (خصوصاً اینکه در برابر برخی محرک‌های مادی بسیار ذلیلم) آیا هیچگونه راهکار عملی وجود دارد که مسأله برایم از حالت عادی خارج شده و به دغدغه اصلی زندگی ام تبدیل شود؟ سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سعی کنید معارف خود را نسبت به توحید و معاد و مقام نبی و امام قوی کنید تا در عمل بهتر موفق باشید. موفق باشید
24730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: نظر شما در مورد آیت الله محمود امجد چیست؟ آیا این خبر را که در مورد ایشان است قبول دارید و واقعا ایشان اینگونه سخن گفته؟ (ایشان در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) دربارهٔ احمدی‌نژاد گفت: «اگر امام بود این شخص را عزل می‌کرد.» او دربارهٔ میرحسین موسوی گفت: «من به صداقت آقای موسوی یقین پیدا کرده‌ام و اگر همه کره زمین غیر این را بگوید من از یقین خود دست برنخواهم داشت». وی همچنین در مورد مهدی کروبی اظهار داشت: «ایشان هم شجاع است و هم صداقت دارد.»[۶] محمود امجد پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) در اعتراض به سرکوب مردم معترض، درس اخلاق خود را در تهران تعطیل کرد و در نیمه تیرماه ۱۳۹۰ از ایران خارج و در مالزی ساکن شد. وی همچنین سفرهایی به مسکو داشت. برخی از سایت‌ها دربارهٔ خروجش از ایران از قول وی نقل کرده‌اند که وی گفته: «من به نشانه اعتراض به وضع موجود از ایران خارج شده‌ام و تا زمانی که ظلم در ایران پابرجاست به ایران بازنخواهم گشت.»[۷] وی سپس به ایران بازگشت و در رمضان/مرداد ۱۳۹۲ در تهران مراسم ایام رمضان را برقرار داشت.[۸] همچنین در رمضان (تیر) سال ۹۴ برنامه شبهای قدر با سخنرانی ایشان در مدرسه روشنگر واقع در شهرک غرب و با حضور محمد هاشمی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار گردید.) ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با وجود ضعف‌هایی که ایشان در تحلیل شرایط دارند، باید ایشان را تحمل کرد. موفق باشید

23712
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آقای گنابادی در یکی از کتاباش میگه اصل نماز ذکر قلبی هست و من در خانه نماز هم نمی خوانم و به خاطر مردم به مسجد می روم. آیا مقامی وجود دارد که وقتی عارف به اون مقام رسید دیگه نماز به این شکلی که ما می خوانیم رو نخواند؟ اگه جواب خیر است تعریف غلامه حسن زاده از تفسیر آقای گنابادی صرفا تعریف از کتاب است یا خود آقای گنابادی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان عرفا، سخنان عجیبی است. عارفانی همچون آیت اللّه حسن‌زاده زبان آن‌ها را می‌فهمند و آن‌ها نیز افرادی مثل آیت اللّه حسن‌زاده را مخاطب خود قرار می‌دهند. منظور مرحوم گنابادی این نیست که وظایف شرعی خود را در خانه انجام نمی‌دهد، منظورشان این است که در نماز، نماز نمی‌خواند بلکه در ذکر قلبی نماز می‌خواند. به قول مولوی:

 اين قياس ناقصان بر کار رب

جوشش عشقست نه از ترک ادب

نبض عاشق بي ادب بر مي جهد

خويش را در کفه شه مي نهد

بي ادب تر نيست کس زو در جهان

با ادب تر نيست کس زو در نهان

موفق باشید

23445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در بهشت آیا همسرانی که در دنیا با هم بودند باز هم همدیگر رو انتخاب می کنند یا اینکه می توانند به جای همسر دنیایی خود کسی که دوستش دارند را انتخاب کنند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۱۹۷۶ رجوع فرمایید. موفق باشید

21988
متن پرسش
استاد عزیز سلام: استاد عزیز من چند کتاب زیبای شما درباره ی ظهور مطالعه کردم. با توجه به سوال قبلی که در مورد فلسفه غیبت امام زمان (عج) از خدمتتان پرسیدم، چون در جواب سوالی فرموده بودید که ظهور اینگونه نیست که به تاخیر بیفتد پس می توان گفت که تعجیل در ظهور هم معنا ندارد؟ و دوم اینکه چون فرموده بودید که فلسفه غیبت امام زمان (عج) حضور در تمام تاریخ است پس اینگونه برداشت می شود که زمانی ظهور خواهند کرد که تاریخ به پایان خود رسیده باشد و علم به زمان قیامت و ظهور تنها نزد خداست، آیا می توان این را گفت که ما پایبندی واقعی و عمیق به انقلاب و دین و مذهبمان و همچنین بیزاری جستن از استکبار و دشمن را فقط برای وظیفه ای است که خداوند بر دوش ما در راستای عمل به دین و مذهب مان قرار داده و چون ریشه و علت قرآنی و الهی داره و به زمان ظهور و تعجیل و تاخیر امام زمان (عج) ربطی نداره؟و شاید ما نتوانیم بگیم که با زمینه سازی ظهور از نظر زمانی وصل به ظهور اصلی شویم؟ استاد خواهش می کنم جواب بدید حالا یا تو سایت یا ایمیل فقط بی جواب نذارید که خیلی روی جواب شما برای پیشبرد مطلب استفاده می کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأخیر در ظهور به جهت عدم آمادگی مردم است و تقاضای تعجیل در ظهور، در راستایِ اعلان آمادگی است 2- آری! می‌توان گفت ظهور، پایانِ تاریخ است ولی به معنای بلوغ تاریخ و به کمال‌رسیدن اهداف خلقت. در کتاب «بصیرت و انظار فرج» به نظر می‌آید دلایلی هست بر آن‌که باید بلوغ خاصی در تجربه‌ی تاریخی مردم پیش آید تا این آخرین ذخیره‌ی الهی، بی‌ثمر نماند. موفق باشید

21918
متن پرسش
سلام خدمت استاد برزگوار و عزیزم جناب اصغر طاهر زاده: ازتون خواهش می کنم تمنا می کنم این کلیپ سخنان استاد عباسی در مورد نظرات حضرت امام خمینی (ع) در اواخر عمر شریفشون در مورد فلسفه و ملاصدرا رو ملاحظه بفرمایید و اگر صلاح میدونید پاسخی ارایه بدید. چون به عنوان خواننده آثار شما بعد از دیدن این کلیپ به شدت ذهنم درگیر شد. خواهش می کنم راهنماییم کنید. صمیمانه از شما تشکر می کنم و دعاتون می کنم. آدرس کلیپ در آپارات https://www.aparat.com/v/mfdG1
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سال‌ها قبل ایشان این سخنان را فرمودند و بنده و بسیاری از اهل فلسفه هم جواب ایشان را دادند. مشکل ایشان آن است که فلسفه نخوانده‌اند ولی در مورد فلسفه نظر می‌دهند. حداقل جواب ایشان همین سخنانی است که رهبر معظم انقلاب اخیراً در مورد فلسفه به علمایِ فلسفه‌دانِ قم فرموده‌اند: «اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه می شوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان می‌بینیم بعضی از افرادی که در غیر قم به‌عنوان فلسفه‌دان شناخته می شوند و مطرح می شوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خوانده‌اند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری می‌کنند؛». موفق باشید

21902
متن پرسش
سلام استاد جان: با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما. استاد به نظر شما اگر کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را خوب کار کنیم به غیر از هدف خلقت و دلیل هبوط، چیزی که خیلی ذهن منو درگیر کرده اینه که میتونیم بر خواطر غالب یا حداقل آن را شناسایی و راه درمان برایش پیدا کنیم. من الان فصل ۹ هستم. می خواستم ببینم درست متوجه شدم یا نه. اگر نظر یا راه حل برای مطالعه این کتاب دارید، مشتاق شنیدن هستم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حضور آدم در بهشت و نحوه‌ی هبوط آن موضوع بسیار جامعی است که می توان گفت تمام دین در دلِ این امر، معنای حقیقی خود را پیدا می‌کند. و درست تشخیص داده‌اید که تا آن‌جا این موضوع کار را جلو می‌برد که انسان می‌تواند خواطر خود را نیز مدیریت کند. موفق باشید

21782

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
خواهش می کنم جواب بدید با اینکه متنم طولانیه. با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی : من یه دختر جوون هستم و به شدت از دختر پسر های مذهبی بدم میاد. اونایی که سرشون و میندازن و پایین و هی سرخ میشن هی سفید میشن. به جاش از دختر پسرایی خوشم میاد که سرشون رو بالا میگیرن و با اعتماد به نفس و عزت نفس راه میرن و تکبر جوانانه خاصی درشون هست. البته من با اون آدم های بد حجاب و خراب کاری ندارم. چه بسا آدم های با دین و خدایی که این خصوصیات رو دارن. وقتی که من با این مطلب رو به رو شدم که حتی اگر رابطه ی دختر و پسر خیابانی نباشه, بدور از شهوت باشه, با خانواده صورت بگیره, قصد این نوع دوستی ها همانند قصد دوستی با جنس موافق باشه و محدودیت های شرعی حفظ بشه هم حرام هستش شب و روزم گریه بود و افسردگی گرفته بودم. حتی از درس ها هم عقب موندم. من خودم آدم بی دینی نیستم و نماز و روره و حجاب و ... رعایت می کنم. حتی به پسرا هم پا نمیدم و از دوس پسر و دوس دختر گرفتن بدم میاد. اما با اینکه خانواده من اصلا اجازه نمیدن که حتی با پسرای فامیل حرف بزنم و نمیتونم همچین روابطی و با این شرایطی که گفتم برقرار کنم ولی میخوام بدونم که میشه. چون شده و دیدم که یه دختر و پسر با این شرایط دوست بودن و همسر و بچه هاشون و با هم آشنا کردن. واقعا چه اشکالی داره؟ من حتی خودم یک سال با یه پسر در ارتباط بودم هیچ گونه خطایی هم سر نزد و تمام شرایطی که گفتم و داشت بجز خانواده (البته اشتباه من همین بود چون بدون اطلاع خانواده از نظر من این روابط بی معنیه و میشه همون روابط خیابانی) ولی وقتی که فهمیدم گناهه باهاش بهم زدم تا مطمئن بشم. که تا این جا دلیل قانع کننده ای پیدا نکردم. من واقعا دوست ندارم که روابطم محدود بشه به دخترا. حتی دوست دارم همسر آیندم با دخترا با همچین شرایطی ارتباط داشته باشه. من دوست دارم زندگی کنم. وقتی میرم تو خیابون محکم باشم, پتق نزنم سرخ و سفید نشم و خجالتی از آب در نیام. و درباره پسرا هم همین نظر رو دارم. اصلا دوست ندارم مثل دخترای قدیم مثل یه ضفیفه باشم. بلکه دوست دارم پهنای ارتباطاتم رو گسترش بدم. ( البته با آدم های آدم حسابی چه دختر چه پسر) در ضمن من اصلا هم به فکر این نیستم که لذت جنسی ببرم یا کمبودهام جبران بشه, نه میخوام که بین دوستام حرف واسه گفتن داشته باشم. ببخشید اینقد صریح میگم ولی برای اینکه مشکلم رو بگم باید واضح باشه. هیچ گونه غریزه جنسی هم ندارم تا حالا هیچ نگاه بدی هم نداشتم و به تمام پسرایی که با این ویژگی های مخصوص به پستم خوردن بجز به چشم همین رابطه ای که مد نظرم هست نگاه نکردم. متنم طولانی شدش. واقعا معذرت میخوام. ولی فکر کنم لازم بودش. واقعا دنیا بدون معاشرت کردن محکم و قوی بودن برام مثل یه جهنمه. و اگه بفهمم که اشتباه می کنم دوباره افسرده میشم. حتی الانم بغضم گرفته. خیلی ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در تاریخی زندگی می‌کردیم که حوزه‌ی زندگی‌مان محدود بود به آدم‌های خاص، و حال با پدیدآمدنِ جامعه‌ای این‌چنین گسترده که برای تحصیل با هزاران آدم روبه‌رو‌ییم باید طور دیگری فکر کرد، در عین آن‌که به گفته‌ی خودتان، بستر رعایتِ شریعت محفوظ بماند. از این جهت وقتی در رابطه با نامحرم حریم الهی رعایت شود و آن رابطه به حکم ضرورت و رابطه‌ای معقول باشد و نه صرفاً وقت‌گذرانی که تبعاتِ خود را به همراه دارد؛ نمی‌تواند نفی شود. بالاخره انسان‌ها با انسان‌ها انسان می‌شوند. موفق باشید

20405
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی سلام علیکم: اینکه می فرمایید رنه گنون اعتقاد دارد که خاورمیانه به لحاظ تکوینی مستعد تمدن سازی است برای بنده جای بسی سوال است. وقتی حرف از تکوین زده می شود یعنی خداوند متعال در باطن عالم مقدر کرده اند که خاورمیانه برتری نسبت به سایر مناطق جغرافیایی داشته باشد و حال سوالم این است که آیا این نظر تکوینی پروردگار ساحت ربوبی را از عدالت خارج نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! زیرا مظاهر مختلف ظرفیت‌های مختلفی دارند مثل آن‌که چشم‌های ما و گونه‌های ما بهتر از کفِ پاهای ما حالات روحی ما را ظاهر می‌کند. در حالی‌که همه از جنس ماده هستند ولی ظرفیت ظهورِ معنا در آن‌ها متفاوت است. موفق باشید

20365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد فرزانه طاهرزاده: بنده شدیدا تحت تاثیر سوفسطائیان و شکاکان بخصوص هیوم و راسل هستم از چندی قبل علی رغم اینکه از نظر فکری در بن بست کامل هستم اما قلبم نسبت به انقلاب، رهبری و بخصوص حضرت روح الله گرایش یافته است پس از حماسه شهید حججی ایشان مرا در برزخ عجیبی قرار داده اند از یک طرف شکاک هستم و از نظر عملی یا زیست شکاکانه و یا انتحار را راهکار خویش می دانم از طرف دیگر شهید حججی شوق شهادت و یا زیست به سبک شهیدان را به من ارائه کردند و من دچار تناقض عجیبی شدم و بین این دو سبک زندگی دچار نوسان شدم نه می توانم سبک اول را ادامه دهم چون بن بست محض است و نه می توانم سبک دوم را ادامه دهم چون مبتنی بر اثبات بسیاری از مسائل از خدا تا ولایت فقیه است که هیچکدام ثابت نشده برایم بنظر حضرتعالی چگونه ازین برزخ رهایی یابم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر عبور از تمایز بین سوبژه و اُبژه و رسیدن به حقیقت یگانه‌ای که بین انسان و عالم وجود هیچ دوگانگی در میان نباشد، مطالعه‌ی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را پیشنهاد می‌کنم مشروط بر آن‌که کتاب، تا آخر خوانده شود. موفق باشید

نمایش چاپی