باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه واسطهی فیض در هستی» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. زیرا نکاتی که به دنبال آن هستید نیاز به آن دارد مطالعهی جامعی در این مورد بکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور همین باشد که شما برداشت کردهاید. ولی نمیتوان به آن سخن اعتماد داشت. زیارت عاشورا، راهِ ارتباط و اُنس با مولایمان حسین «علیهالسلام» است، در این فضا، هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که ما با یک برنامهریزی معقول وظایف خود را انجام دهیم و بقیه را به خدا واگذاریم. شاید برای نجات ما از عُجب، این مسئله پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نشد که وقتی در راه قرار گرفتیم انتظار داشته باشیم از همان ابتدا به انتها خواهیم رسید. بحمداللّه اولین قدم آن است که متوجه باشیم با آنکه اصل ذاتمان آسمانی است، سختْ خاکآلود و ناسوتی شدهایم و قدم دوم آن است که پای در راه گذاریم و قدمقدم با نفس امّاره تکلیفمان را روشن کنیم. نه باید مأیوس بود و نه مغرور. مولایمان علی «علیهالسلام» خطاب به فرزندشان امام حسن «علیهالسلام» آن را گفتند که مربوط به همهی جوانان است. نامهی آن حضرت به فرزندشان نقشهی راه است، بهخصوص در این دنیایی که سختْ ظلمانی است. در این رابطه پیشنهادم آن است که کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» را نهتنها بخوانید، که در جان خود «یافت» کنید. آفتاب طلوع خواهد کرد و چراغ را خاموش خواهیم نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ / گَردِ گَله طوطیایِ چشم گرگ». وقتی متوجه شویم برای رسیدن به حقیقت، ارزش آن را دارد که بسیاری از امیال خود را زیر پا بگذاریم کار، راحت میشود و مسئلهی مهم در همینجا است وگرنه همه میدانیم حسادت و کبر و عجب چیست، عمده عزمِ عبور از آن است. با همهی اینها دعای «مکارم الاخلاق» مولایمان حضرت سجاد«علیهالسلام» غوغا میکند. این حقیر نیز شرحی بر آن داشتهام. جزوهی آن بر روی سایت هست و صوت آن را هم میتوانید از جناب آقای حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شهادت اولیاء الهی نباید فضا، فضای شادی باشد نه اینکه فکر کنیم تبریک گفتن به جهت حلول سال نو و یا صلهی رحم و دید و بازدید و پذیرایی مانع عهد ما با اماممان باشد. همانطور که مقام معظّم رهبری در پیام خود حلول سال نو را تبریک گفتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی:
«گر به هر زخمی تو پر کینه شوی پس کجا بیصیقل آیینه شوی؟»
1- همینطور که خودتان مستحضرید، در مورد پرونده و حکم نظام قضائی برای آقای بقایی نمیتوان گفت آیا به خاطر کینههای سیاسی است و یا اینکه واقعا جرمهایی در میان بودهاست و حکم بر اساس آن جرمها داده شده و عادلانه بوده، و بنای ما در این مورد تبرئهی کلی نظام قضایی نیست. ولی بر فرض وجود ظلم واجحاف، بحث بر سر آن است که آیا این نوع حرکات و برخوردها که بیشتر به جای پوزوسیون جنبهی اپوزوسیون دارد، برای نظام اسلامی مفید خواهد بود؟ و اساساً یک نوع اصلاح را در پیش خواهد داشت، و یا با غفلت از اصالتهای تاریخیِ انقلاب اسلامی، این حرکات، بیشتر منجر به دلسردی و عبرت نیروهای انقلاب میشود؟
2- سیرهی اولیای معصوم«علیهمالسلام» چیز دیگری را به ما یادآور میشود در آن حد که با آن همه ظلمی که از جوانب مختلف به مولای ما علی«علیهالسلام» شد حضرت سخت مواظب هستند جبههای در مقابل خلافت به صورت اپوزوسیون تشکیل ندهند، درحالیکه اگر بپذیریم به آقایان احمدی نژاد و بقایی ظلم شده، نه آن نوع ظلمها که به مولایمان علی«علیهالسلام» شد به ایشان شده است، و نه نظام اسلامی ما قابل مقایسه با نظام حاکم در آن دوران است. آیا شایستهی آن نبود که این نوع تقابلها طوری نمیبود که عملاً اصالتهای انقلاب اسلامی را زیر سؤال خواهد برد، در حدّی که گویا حقیقت دوران ما در جلوهی انقلاب اسلامی، اساساً چیزی نیست که باید آن را پاس بداریم. زیرا همیشه به ما توصیه شده برای بهدستآوردن آزادی باید آزادیِ خود را نادیده گرفت و برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد.
3- خطر آن است که در این مشاجرهها به شکلی وارد شویم که اصالتهای عمیق و اساسی انقلاب نادیده گرفته شود و گمان کنیم قصهی ما تماماً همین مسألهی قضایی است که برای آقای بقایی به میان آمده است و از بینهایت نکات مثبت و اساسی که توسط انقلاب اسلامی و انسانهای بس متعالی در میان است، غفلت شود؛ غفلت از هزاران هزار انسانهایی که بیسر و صدا و بس حکیمانه و دلسوزانه در خدمت انقلاباند و مواظباند تا آنجا که ممکن است خراشی بر چهرهی این عطای الهی وارد نشود. زیرا امروز انقلاب اسلامی آینهی ظهور حقیقت این دوران است؛ دورانی که پوچی و سرگردانی تا مغز استخوان بشر امروز نفوذ کرده است.
4- اگر از همهی آنچه توسّط بیطاقتیهای آقای احمدی نژاد و آقای مشائی بتوان اغماض کرد، از پناه بردن به سفارت انگلستان و ملکهی انگلیس چگونه میتوان گذشت، وقتی خواسته و یا ناخواسته که در سخنان آقای مشائی این پیام باشد که عملاً نظام قضایی ما در اختیار ملکهی انگلستان است؟ به یک معنا که نظام اسلامی در اختیار خود نیست و به معنای دیگر با نادیدهگرفتن انقلابی که خود را از مسیر نظام شاهشنشاهی جدا کرده و توانسته خودش سرنوشت خود را در اختیار بگیرد، هنوز تحت سیطرهی انگلستان است؛ غافل از آنکه چهل سال است حضور حماسی ما در جهان امروز تماماً کام ابرقدرتها را تلخ نموده و در دفاع مقدس و تقابل امروزین ما با استکبار چیز دیگری را نمایان میکند. آیا این بهانهای بس تلخ در دست هرکس نیست تا با تصور اینکه اگر در نظام ادرای ظلمی به وی شده است آن را به ملکهی انگلستان و نفوذ او نسبت دهد و آرزوی دیرینهی نفوذ روباهِ پیر در نظام اسلامی را عملاً تأیید کرده باشد!؟
5- چگونه اینهمه حضور صادقانهی جوانان جهادی در عرصههای علمی و صنعتی و خدمترسانی و عمرانی را با نفوذ انگلستان خبیث ربط دهیم و یا طوری سخن بگوییم که گویی همهی کشور در سیطرهی بیعدالتی قرار دارد؟! گویا مورچهای شدهایم که لانهی مان را آب گرفته و فریاد میزنیم جهان را آب گرفت.
6- ما با شعارهای خوب آقای احمدی نژاد در ابتدای ریاست جمهوریِ ایشان دلگرم به آیندهای شدیم که ملّت میتواند از طریق آن دولت به اهداف انقلاب اسلامی دست یابد، ولی با تک رویهای آقای احمدی نژاد معلوم شد این راه با امثال ایشان نهتنها به نتیجه نمیرسد بلکه سالهای سال آن شعارها از حالتِ حیاتبخش و آرمانگراییاش به حاشیه رفت و نتیجهی آن، به میدانآمدن و آبرویافتنِ اصلاحطلبانی شد که به قول خودشان آخرین میخ را به تابوت اصلاحطلبی زده بودند؛ و خلاصه سالها امیدِ به میانآمدن رئیس جمهور مردمی در ذیل نظام اسلامی به عقب افتاد. و امروزه باز خطر به حاشیه رفت «عدالت»، این شعار اصیل انقلاب اسلامی که متأسفانه سالهای اخیر از آن به شدّت عدول شده است، از طریق شعار عدالتطلبی فرقهای آقای احمدینژاد باز به همان سرنوشتی دچار شود که آرزوی حضور دولت مردمی بدان دچار شد و باز ما نسبت به شعار «عدالت طلبیِ» مناسب روح انقلاب عقب بیفتیم، در حدی که اگر از این به بعد هرکس بر عدالتِ نهفته در متن انقلاب اسلامی تأکید کند، منسوب به آن جریان گردد.
7- وقتی آقای احمدی نژاد با دفاع از رفیق خود بخواهد ضعفهای عدم عدالتِ نظام قضایی را به میان آورد، بر فرض وجود چنین ضعفهایی، حال رهبر معظّم انقلاب«حفظهاللّه» چگونه میتوانند در چنین فضایی اقدام کنند و این شبهه پیش نیاید که رهبری انقلاب تحت تأثیر یک جریان خاص هستند؟ درحالیکه اگر به روشی حکیمانه و بدون غوغا سالاری مسائل را با رهبر انقلاب در میان گذاشته بودند، درمان مشکل بسیار متفاوت میشد. تصور کنید اگر مقام معظّم رهبری بخواهند با ضعف موجود در برخی از قضات که خود ایشان نیز بدان اذعان دارند، برخورد کنند، آیا در فضایِ بهمیانآمده توسط آقای احمدی نژاد، موجب یأس نیروهای صادق و درستکار و عدالتگرای نظام قضایی ما و اصالتدادن به حرکات غیر حکیمانهی امثال آقای احمدینژاد نمیگردد؟ آیا این نوع حرکات فرصت را برای ورود رهبری در این موضوعات از بین نمیبرد؟
8- همهی ما میدانیم که جنبش عدالت طلبی دانشجویی سالها است صادقانه و حکیمانه و با تمام سوز و گداز، پرچم «عدالتطلبی» را بر دوش گرفته و هزینههای آن را نیز مظلومانه پذیرفتهاست ولی در جریانی که آقای احمدینژاد به پا کردهاند کوچکترین همراهی نمیکند و نخواهد کرد زیرا بیش از آنکه در این صحنه، عدالت طلبیِ مورد نظر انقلاب اسلامی در میان باشد، منافع سیاسی و گروهی در میان است و عدالتطلبی، بهانه شده است آن هم بهانهای که کلیّت نظام مقدس انقلاب اسلامی را با پناه بردن به سفارت انگلستان خبیث زیر سوال برده است.
9- البته این موضوع که میفرمایید، وجوه متکثری دارد. همین اندازه خواستم عرایض بنده تذکری باشد که از این زاویه هم به موضوع فکر شود و إنشاءاللّه به جای گرفتارشدن در دستهبندیهای سیاسی با چنین پدیدههایی، متفکرانه برخورد شود و از تفکر نسبت به منافع ملی غفلت نگردد و نظام اسلامی طوری دیده نشود که دیگر امید بشریت و چشم مستضعفان جهان از آن منصرف شود و از این کانون معنویت و حکمت روی بگردانند. آری! بنا به گفتهی رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» در ابتدای سال 97 در حرم رضوی «عدّهای بیانصافی میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و به دروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب می دهند.» در حالیکه بنا به فرمایش ایشان: آزادی یعنی «برخلاف قانون عملکردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عملکردن» وجود ندارد که بخواهند به اسم آزادی، متقاضیِ نفیِ شورای نگهبان باشند؛ شورای نگهبانی که حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» آن را ستون خیمهی اسلامیتِ نظام میدانستند و رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود در مورد آن میفرمایند: «و مسئلهی دین و تحقّق شریعت به برکت وجود شورای نگهبان است؛ که همهی قدرتهای مستکبر هم با شورای نگهبان مخالفاند، بهخاطر اینکه تأمینکنندهی انطباق قوانین و عملکردها با شرع مقدّس است؛»
حال بنده از جنابعالی سؤال میکنم مقام معظّم رهبری «حفظهاللّه» از چه افقی امروز و فردای انقلاب را مینگرند و از چه ساحتی نظر به اصالتهای انقلاب دارند که میفرمایند: «بنده در مقابل عرض میکنم همهی این مشکلات، به توفیق الهی و به هدایت الهی، به دست جوانهای ما قابل حل است. دشمن از بالندگی نسل جوان ما به شدّت نگران و عصبانی است.» و بر چه مبنایی و چرا با تمام جدّیت میفرمایند: «من به شما عرض بکنم جوانهای عزیز ما این کشور را خواهند ساخت، بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی - که نسل ما است - وجود داشته است؛ انشاءاللّه بهتر خواهند ساخت و خواهند توانست پرچم استقلال و عظمت و شرافت این کشور را از آنچه تا امروز بوده است، بلندتر کنند.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علوم انسانی در فرهنگ ما معنای خاص خود را دارد و با آنچه غرب در علوم انسانی مد نظر دارد متفاوت است. ما از علوم انسانی انتظار افق گشایی داریم و غرب از علوم انسانی انتظار کنترل بحرانهایی را دارد که مدرنیته ایجاد کردهاست لذا ما نظر به اسماء الهی و تجلّیات آن را برای خود، علوم انسانی میدانیم و از این جهت هنر مقدس به عنوان مظهر حقایق عالم راهگشاست ولی موضوعاتی مثل ریاضی و فیزیک در اینجا جایی ندارد. به نظرم اگر بحث «عقل تکنیکی» را که بر روی سایت هست دنبال بفرمایید بد نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساسا بالاتر بودن و پایینتر بودن برای چنین عارفانی معنا نمیدهد زیرا هر کدام در دستگاه خود در اوج هستند والبته هر کس مناسب ذوق خود میتواند به هر کدام که ذوق او اقتضا کرد رجوع نماید و آنچه را که یافت، پاس دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایات متعدد داریم که «رحِم» در عرش مستقر است و حضرت حق میفرماید قطع رحم مساوی قطع با من است و رحمت الهی از طریق صلهی رحم برای انسان جریان مییابد. به همین دلیل نباید طوری عمل کرد که تصور قطع رحم پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه قرآن به ما میفرماید «ابتغوا الیه الوسیله»، ما باید در امورات خود به وسیلهی مورد اعتماد رجوع کنیم، حوزه مطمئن ترین جایی است برای اینکه انسان به معارف اصیل اسلامی دست بیابد مشروط به آنکه آن معارفی که دروس رسمی حوزه به شما نمیدهد را با مشورت اساتید و با مطالعهی موضوعات مورد نیاز به دست آورید. به خصوص که فضای حوزه، برای یک طلبهی جدی بسیار کمک کنندهاست و در همین رابطه میتوان استاد اخلاق مورد نظر را نیز پیدا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی را با مطالعهی کتابهایشان باید شناخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «سر آغاز اثر هنری» از هایدگر به خوبی در این مورد راهگشا است. بنده چیزی بهتر از آن کتاب سراغ ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به کتابهای مربوط به این موضوع رجوع کرد. این سایت درحدّ جواب دادن به سوالات کاربران که کتابهای بنده را مطالعه کردهاند و ممکن است سوالی برایشان پیش بیاید میتواند جواب دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای دکتر بانکی به صورت کارشناسانه مطالب را دنبال کردهاند. خوب است که به نظرات ایشان رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد رزق این نکته که میفرمایید، نکتهی قابل دقت و تأمّل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که خداوند میل به حضور در حوزه و استعداد درک معارف دینی را در شما گذاشتهاست اگر به این میل و استعداد جواب ندهید مسلّما بعدا پشیمان میشوید. بالاخره آدمهایی هستند با انگیزههای مختلف که پزشک شوند؛ میماند که اگر خواستید حوزوی شوید مطلقا باید حوزوی شوید،کبوتر یک بام و دو هوا به درد نمیخورد. مسألهی رزق هم مطمئنا دست خداست و اهل علم عموما مشکل رزق نخواهند داشت و تنگی و گستردگی رزق ربطی به دانشگاه و حوزه ندارد. البته فراموش نکنید که حوزه، آنچه یک طلبه لازم دارد را دراختیار وی قرار میدهد نه آنچه برای یک طلبه کافی باشد. بنابر این با مشورت با اساتید موفق خود، برنامهای بلند مدت برای خود بریزید و آنچه حوزه به شکل رسمی در اختیارتان نمیگذارد را جبران کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ با مطالعهی کتاب «معاد» و شرح صوتی آن جواب این سوال را خواهید یافت. 2ـ آری بهشت و جهنم مربوط به انسانها است ولی در عالمی خاص که ظرفیت ظهور افکار و اعمال انسانها را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جزوهی «نحوهی حیات اخروی بدن» شده است؛ با تأمّل در آن جزوه معلوم میشود که جناب صدرالمتألهین روشن میکند که برداشت بعضیها از آن نوع معاد جسمانی که حکما میگویند درست نبودهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه زمانی که ما به سفر راهیان نور میرفتیم، امسال با زمان اعتکاف مقارن شده است نمیتوانیم سفر راهیان نور را داشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم قبل از عمل، مانع عمل همراه با اختیار نیست. مثل آنکه خداوند از قبل میداند که شما امروز این عمل را با اختیار خود انجام میدهید. بحث این نکته در جزوهی جبر و اختیار که بر روی سایت هست، شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میشود گفت در هر دو حالت همانطور است که میفرمایید. میماند که در موقعی که خطورات شیطانی ورود میکند بنا به فرمایش آیت الله بهجت، باید آن را دنبال نکنیم تا به مرور از شدت و حدت آن کم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال آیا جز راهی به غیر از آنکه خودمان مسئلهمان را با راهی که محمد و آل محمد صلوات الله علیه در مقابل ما گشودهاند، باید حل کنیم؟ در هر حال این انسانها معنابخشی به خود و دیگران را در این عالم به نمایش گذاشتهاند. آنقدر باید تلاش کرد تا حجاب بین ما و این انوار مقدس رقیق و رقیقتر شود و معنای حقیقی که آن بنیادینترین معناست به ما برگردد. زیارت مزار شریف این بزرگان، خود به خود این مسئله را نیز برای ما اثبات میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در کتابهای مختلفی که در رابطه با غربشناسی هست‘ جواب داده شده است. اقل نکتهای که میتوانم عرض کنم آن است که اساسا علم جدید با تقابل با طبیعت پیش آمده است و علمی که اولیاء الهی بخواهند به بشر بدهند علمی است که در بستر طبیعت پیش میآید. به قول آقای سید حسین نصر‘ نه کیمیا همان شیمی است و نه علمی که ابن هیثم داشت علم فیزیک است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلم آنچه بنا بوده به دست مبارک آن حضرت انجام شود غیر از این نوع انرژی است که با سدسازی و از طریق مهندسان انجام میگیرد. موفق باشید