باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنا نیست ما ذهن خود را انبار آموختههای خود کنیم، بنا است مطالعات ما تذکری باشد برای آنکه بهترین انتخاب و تصمیم را داشته باشیم. پس نباید نگران بود که مطالب از حافظهی ما میرود، باید تلاش کرد عزم ما نسبت به قبل از مطالعهی هر موضوعی جدّیتر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر از من بپرسید علوم تربیتیِ واقعی «عرفان عملی و نظری» است یعنی «منازلالسائرین» و «فصوصالحکم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه خوردن گوشت زیاد مکروه است، حرفی نیست. و در اینکه سیرهی پیامبر ترک گوشتخواری بهکلّی نبودند هم، نباید از نظر دور داشت. ولی به عنوان درمان اگر مدتی کسی گوشت نخورد مانعی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتهی خوبی متذکر شدهاید که گمان میکنید زندگی را باید در بعد از ازدواجکردن جستجو نمایید. در حالیکه اگر دقت کنید هماکنون زندگی در نزد شماست. آری! ازدواج یکی از نیازهای عاطفی ما است ولی ما بدون ازدواج هم، خودمان هستیم. به همین جهت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» در جواب آن کس که از حضرت پرسید ازدواج بکنم یا نه؟ حضرت فرمودند: اگر میخواهی به سیرهی برادرم عیسی«علیهالسلام» عمل کنی، نیاز نیست ازدواج کنی، و اگر میخواهی به سیرهی حبیبم محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» عمل کنی، ازدواج کن. باید طوری خود را معنا کنید که هماکنون در حال زندگی باشید، اگر هم مورد مناسبی پیش آمد، نوع دیگری زندگی خواهید کرد، به همین جهت زندگی بدون همسر هم خصوصیات خاص خود را دارد و انسان نسبتها و رابطههای خاصی را با دوستان و آشنایان در این حالت شکل میدهد، نه آنکه در انزوا بهسر برد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به راهی که خداوند در مقابل ما گشوده است تا به قرب او برسیم، راضی باشیم و آن راه با آنچه به ما داده است گشوده میشود نه به وسیلهی آنچه به ما نداده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که رفقا هر کدام مطابق سلیقه و میدان کار خود عمل کنند و شاید نیاز به یک هویت خاصی نباشد. با اینهمه بنده مطالب را برای آقای توکلی میفرستم تا اگر نظری داشتند اظهار نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، إنشاءاللّه بیاحترامی حساب نمیشود. ۲. امید است که خداوند با رحمت خود چنین برای ما حساب کند. ۳. اگر گوشسپردن به صوت قرآن، همراه با توجه باشد میتواند حکم قرائت قرآن را داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در دعاهای خود از خداوند میخواهیم عزت ما را در بین جامعه حفظ کند؛ پس معلوم است علاقه به دوستداشتن خود توسط افراد که آنها به ما علاقهمند باشند، چیز مطلوبی است. مثلاً داریم: «اللهم ارزقنی ... عزاً باقیاً». به آخر دعای «عالیة المضامین» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آیهی مذکور عرایضی که در تبیین سورهی نساء شد، پیش آمد مبنی بر اینکه آن نوع زدن که در آیهی مذکور مطرح است مربوط به زنان ناشزه میباشد که از خانه بدون خبردادن طوری خارج شدهاند که احتمال ارتباط با نامحرم در آن میرود و لذا قرآن خواسته است آنچه را باید محاکم قضایی اجرا کنند که آبروی خانواده به خطر میافتد را؛ همان همسر خانم اجرا کند وگرنه کجا شما یک مورد هم یافتهاید که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» و ائمهی هدی«علیهمالسلام» چنین برخوردهایی با همسرانشان داشته باشند؟! با اینکه بعضی از آنها حرکاتی مقابل نظر پیامبر خدا انجام دادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مشهوری است و بحث در آن روایت تازه مربوط به حجابهای ظلمانی و نورانی است. بیشتر باید آن را در کتابهای عرفانی مثل «فصوصالحکم» دنبال کنید. ولی هیچوقت آن هزاران حجاب را کسی به صورت مشخص مطرح نمیکند. آری! حجاب ظلمانی مثل نفس امّاره، مثل کبر. حجاب نورانی مثل علم مفهومی و إلا آخر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو مطلب را میتوان از آیهی مذکور برداشت نمود. یکی به صورت مستقیم که حاکی از آن است که به همزدنِ نظام خلقت، یک حرکت شیطانی است و دیگر به صورت غیر مستقیم که اشاره دارد با تغییر دین عملاً نقش شیطان در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فقیهی حاکم باشد و حکم فقاهتی بدهد، سایر فقها حق ندارند حکم فقاهتی بدهند وگرنه تعارض با فقیه حاکم پیش میآید. در شرایطی که فقیهی حاکم باشد، بقیهی فقها در حدّ تعیین وظایف فردی نظرشان نافذ است و مقلدین آنها در آن حوزه میتوانند از آنها تقلید کنند و مسائلی مثل دادن مالیات، مربوط به حکومت است. و همهی مقلدین فقها در این امر باید از فقیه حاکم تبعیت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ما علاوه بر وجهِ زمینی و ناسوتی، وجهِ آسمانی و ملکوتی داریم بهترین حالت برای ما حاضرشدن در آن وجه است. وجهی که روی به حضرت حق دارد و در آن وقت است که میفهمیم گناه چه اندازه موجب محرومیت ما از اُنس با خدا میشود و استقرار ما را از آن وجه ضایع میکند. باید بهدستآوردنِ معارف الهی متوجهی آن وجه ملکوتی خود شویم و در آن صورت عبادات ما مسیر خود را مییابد و در همین رابطه است که جناب مولوی توصیه میکند:
همچو چَهکن چاه میکند گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسید
مباحث «معرفت نفس» در این رابطه کارساز است. جناب حافظ در غزل شمارهی 55 دیوانش گزارش اُنس با وجه ملکوتیاش را با ما در میان میگذارد. آن غزل همراه با شرح آن خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
غزل شمارهی 55
باسمه تعالی
زندگی با وَجهِ یمینی
آن سیهچرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میّگون، لب خندان، دلِ خرّم با اوست
جناب حافظ در نظر به وَجه متعالیِ «ما به إزاءِ انسانیِ خود» و در رابطه با اُنسی که میخواهد با او داشته باشد، به وصف او میپردازد، و او را چنین وصف میکند که : آن خودِ آسمانی در عین داشتن ملاحت، طوری است که شیرینیِ عالم با اوست. با چشمانی مِیّگونه و شرابآسا که بینندهی خود را مست جمالش میکند. دارای لبانی خندان همراه با دلی خرّم. و این صورت متعالیِ «ما به إزاءِ انسانی ما است» که میتوان در عشق به او خود را بیابیم و عشق را در خود معنا کنیم.
جناب حافظ در این نوع غزلها به وجه ملکوتیاش که نیمهی متعالیِ اوست نظر میکند به عالمی که از آنجا رمزها به انسان میرسد و اگر کسی رمزشناس باشد متوجهی اشارات و رمزهای سخنان امثال حافظ میشود و میتواند آن سخنان را به تأویل ببرد و متوجه شود آن سخنان ریشه در بُعد ملکوتی گوینده دارد[1] و آن واقعیتی است فرشتهوَش که میتوانیم با آن مرتبط باشیم و آن مَثَل اعلای انسان است، و امثال حافظ و سهروردی میتوانند با او معاشقه کنند و آن را که سیمرغ آنها محسوب میشود به عنوان حقیقت ،در افق جان خود داشته باشند، با توجه به اینکه «زیبایی هالهای از حقیقت است» یعنی هرجا حقیقت هست زیبایی هالهای است در اطراف آن، و جناب حافظ نظر به زیبایی حقیقت سیمرغ خود میاندازد و در غزلیاتِ خود آن را گزارش میدهد ، بعضی مواقع آنچنان خیال قدرت پرواز مییابد که انسان محبوب ملکوتی خود را در مقابلخود مییابد و آنچه که در عالم مثال برای انسان هست قابل شهود میگردد، به همان معنایی که افلاطون در نظریهی «مُثُل» به آن میپردازد.
گرچه شیرندهنان پادشهانند، ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
در بین شیریندهنان که همچون پادشاهان بر جان انسانها حکومت میکنند، آن وَجه متعالی که من به دنبال آن هستم، چیز دیگری است. او همانند سلیمان خاتم دارد و با انگشتریِ خود عالم را افسون میکند تا در مسیر عشقِ به خود، عقل و اختیار از کف برود و یگانگی با محبوب که اوج عشقورزی است، محقق شود.
خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
خال سیاهِ آن وجه متعالی که بنا است من با انس با او خود را بیابم، طوری بر چهرهی گندمگون اوبه زیبایی ظهور کرده که از جهت جذابیت همانند دانهی گندمی است که رهزن آدم شد و او را در خود متوقف کرد که به چیز بالاتری فکر نکند. و این محبوب ملکوتی اینچنین مرا در خود متوقف کرده که به چیزی بالاتر نمیتوانم اندیشه کنم، هرچه بادا باد.
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
آن وجه متعالی که زیبایی اش او را فراگرفته، اگر از جهتی با من بیگانه نیست، ولی آنچنان هم نیست که همواره در منظر جان من حاضر باشد، آری! عزم سفر میکند و مرا در تنهاییام تنها میگذارد و حال، من با این دلِ مجروح چه کنم در حالیکه مرهم این دل مجروح، حضور او و اُنس من با اوست.
رویْ خوب است و کمالِ هنر و دامن پاک لاجرم همّت پاکانِ دو عالم با اوست
علت دلدادگیِ من به این وجه متعالی که همّت همهی پاکان عالم با اوست و همه میخواهند همواره با چنین وجهی بهسر برند، آن است که علاوه بر آنچه در بیت اول در وصف او به میان آمد، دارای رویی خوب و کمالِ هنر و دامنی پاک است. یعنی هر آنچه هر انسانی برای خود میطلبد که آن باشد تا از خود فرار نکند و بتواند با خود بهسر برد، در او میتوان یافت.
با که این نکته توان گفت که آن سنگیندل کُشت ما را و دمِ عیسی مریم با اوست
آنکه من به دنبال آن هستم اگر از جهتی به من نزدیک است، به جهت جنبهی ملکوتیاش، سخت از دسترس من دور است و از علوّ مرتبهی او همین بس که مانند عیسی (ع) با دَمِ قدسی خود میتواند منِ مردم را زنده کند و به شعف و شور آورد و بدین لحاظ هرگز نمیتوانم از او دل، بر کَنم و نسبت به او بیتفاوت باشم.
حافظ از معتقدان است گرامی دارش زانکه بخشایشِ بسْ روح مکرم با اوست
در رابطه با علّو مرتبهی آن وجه متعالی که به راحتی در دسترس نیست، اعلام میدارد که حافظ متوجه و معتقد به آن وجه متعالی هست و نسبت به آن امر بیتفاوت نمیباشد، پس او را از خود مران زیرا بخشایش فراوان که مشخصهی روح مکرم است هم با آن وجه متعالی است و انسان میتواند در مأنوسبودن با او و اینکه هرکس میتواند با رفع حجاب از وجهِ یمینیاش به بودن با او امیدوار باشد زیرا آن وجه یمینی چیزی جز نیمهی متعالی ما نیست.
والسلام
[1] -به همان معنایی که در آخر سوره یس داریم « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛» پس منزه است خداوندى كه ملكوت همه چيز در دست قدرت او است و همه شما به سوى او باز مى گرديد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید رزق مقسوم که خداوند از قبل تعیین فرموده است؛ در بستری به ما میرسد که ما در زندگیِ طبیعی خود حرکت کنیم و مواظب باشیم آرزوهای دنیایی ما را از آن بستر بیرون نکند. مثل آنکه انسان در شهر و روستای خود شرایط خانهدارشدن برایش فراهم است، بعد میل دارد در شهری بزرگتر خانه داشته باشد. اینجاست که از بستر تحقق رزقِ خانهدارشدن، خود را بیرون میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید میتوان موضوع را در عین ارتباطدادن به تقدیر الهی راهِ انتخاب انسان را برای آنکه مقدرات خود را تغییر دهد، مسدود نکرد، به همان معنایی که در روایات داریم: حضرت علی «علیهالسلام» از کنارِ دیوار در حالِ فروریختن خارج شدند و فرمودند از تقدیری به تقدیری یا از قدری به قضایی پناه بردم. به این معنا که اگر در سایهی دیوارِ در حال خراب مینشستند، تقدیر ایشان آن میشد که دیوار به ایشان لطمه بزند. با همهی این اوصاف ما باید در حدّ توان خود فعالیت داشته باشیم، نه آنکه گمان کنیم میتوانیم همهچیز را در اختیار بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتابهای «بصیرت و انتظار فرج» و «مبانی معرفتی مهدویت» و «عالم بقیة اللهی» و «شرح دعای ندبه» در این مورد شده است. همهی کتابها بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در قبولی عمل خلوص است و هراندازه انسان با نظر به رضوان الهی عملی را انجام دهد، به همان اندازه امید ثواب باید داشته باشد. اینکه میگویند شما عمل را انجام دهید و امید ثواب داشته باشید، به جهت آن است که نسبت به خلوص خود اطمینان نداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با مدارا و رفاقت با جوانان باید با آنها صحبت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اینطور جواب داده شد:
۱-۲۳۸۷۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق غیبی مشخص است، توضیح بیشتر نمیخواهد. مگر نداریم که بعضی از ارزاق، برای اولیاء الهی از بهشت میآید؟ موفق باشید
۲. شاید نظر به مجموعهی معارفی دارد که نزد ائمه «علیهمالسلام» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام شده است، فکر میکنم کافی باشد. موفق باشید
