بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20580
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: (استدعا دارم این سوال را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید) خداوند متعال 1400 سال پیش ارسال وحی برای بشریت را متوقف کرد. در کتب درسی به ما گفتند علت این امر به بلوغ فکری رسیدن بشریت بوده است، ولی چند سال پیش بود که رهبر انقلاب در روز عید مبعث صحبت از جاهلیت مدرن به میان آوردند. حال سوالم این است که همان طور که برای مقابله با جاهلیت قدیم نیاز به حضور نبوت بود، آیا برای مقابله با جاهلیت مدرن نیاز به نبوت نیست؟ چرا باید ارسال وحی به بشر متوقف شود در حالی که در صدها سال اخیر این همه چالش عجیب برای بشریت شکل گرفته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل جاهلیت مدرن، نداشتن معارف وَحیانی نیست، مشکل، غفلت از آن معارف است و غفلت از اخلاقی است مبتنی بر آن معارف باید باشد و به همین جهت دست ما برای عبور از این جاهلیت خالی نیست تا منتظر وحی الهی باشیم. موفق باشید

20579
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: اگر وجود امام برای تبیین اندیشه ها و همچنین اجرایی کردن راهبرد هایی که پیامبر برای بشریت در نظر گرفته الزامی می باشد سوالم این است که چرا خداوند بعد از هر یک از پیامبران اولوالعزم چندین امام منصوب نکرده اند تا اندیشه های آن پیامبر را تبیین و افق های قدسی آن پیامبر را بستر سازی کند؟ به عبارت دیگر چرا هر یک از حضرات نوح و موسی و عیسی و ابراهیم پس از خود امامانی برای تحکیم شریعت خود نداشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن پیامبران با عنوان دیگر، چنین نایبانی داشته‌اند که ما به آن‌ها پیامبران تبلیغی می‌گوییم مثل حضرت لوط برای ابراهیم و یوشع‌بن‌نون برای موسی و حواریون برای عیسی «علیهم‌السلام». موفق باشید

20577
متن پرسش
با سلام: آیا انسان در عوالم قبل از دنیا اعم از عالم عقل و مثال آگاه و دارای ادراک بوده است؟ آگاهی برای انسان در کدام عالم ایجاد می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر عالمی انسان متوجه‌ی آن عالَم هست، می‌ماند که با نزول در عالم دنیا که اسفل السافلین هست، آن حالتِ حضوری را از دست می‌دهد و با عبادات آن را برای خود می‌تواند برگرداند. موفق باشید

20576
متن پرسش
سلام و تهیت خدمت استاد معزز و ضمن عرض تسلیت بابت ماه صفر: به نظر حضرت عالی می شود موضوع توسل به اهل بیت (ع) را بر مبنای حکمت متعالیه مورد تحقیق قرار داد؟ چه مباحثی از آن به موضوع توسل مربوط می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! وقتی انسان متوجه‌ی رابطه‌ی وجودی‌اش با حضرت حق شد که عینِ ربط با حق است و باید سعی کند در شخصیت و انتخاب‌های فردیِ خود این‌ حالت تکوینی را به صورت بالفعل در شخصیت خود محقق کند؛ جای توسل به حضرت حق پیش می‌آید و توسل به اولیاء معصوم هم توسل به کسانی است که این راه را رفته‌اند و علامه‌ طباطبایی بر همان مبنایِ حکمت متعالیه «رساله الولایه» خود را تنظیم کردند و جناب آقای مهدی امام‌جمعه در سلسله بحث‌های خود که در مرکز «سُها» تحت عنوان «فلسفه‌ی اجتماعی حکمت متعالیه»  https://t.me/nedayeandishe/518 داشتند، مطالب خوبی نسبت به ظرفیت حکمت متعالیه در این امور مطرح نمودند. موفق باشید

20575
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در رساله «تذکره طبقات الصفویه» خواجه عبدالله انصاری مطلبی خواندم که به شدت نگرانم کرد. ایشان می فرماید: ابو عمرو محمدبن ابراهیم الزجاج گوید: «هر که سخن گوید از مقامی و حالتی که او بدان مقام و حالت نرسیده باشد، سخن وی فتنه باشد مستمعان را و دعوی باشد که از دل می زاید و خدای عزوجل حرام گرداند بر وی رسیدن به آن مقام.» حال ما در جلساتمان احوال بزرگان عرفا و سخنان آنان مثل علامه حسن زاده، آیت الله بهجت و غیره را می گوییم و از آن مقامات سخن می گوییم تا هم برای خودمان یاد آوری باشد هم برای مستمعان ایجاد شوق و انگیره کند حالا نگرانم به این مطلب خواجه عبدالله گرفتار شویم و محروم گردیم؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب مهمی است ولی، شما که ادعا نمی‌کنید در آن مقامات هستید، بلکه احوالات بزرگان را متذکر می‌شوید و این کار خوبی است. موفق باشید

20573
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام حضور استاد معظم: خواهشمندم سوال بنده را بصورت مکفی و مفصل پاسخ فرمایید. با وجودی که خدا علم به آینده دارد و لطف و مهربانی نسبت به انسان، چرا انسانی را بدون اجازه خودش آفرید که خالد در دوزخ باشد. این فرد روز قیامت به خدا می گوید قبول دارم که من با اختیار و اراده خود به راه گمراهی رفتم ولی تو که می دانستی من با وجود شرایط و بر اثر عللی جهنمی می شوم و لطف و مهربانی هم داشتی پس چرا مرا آفریدی که برای همیشه معذب شوم و آیا این خلقت بدون مشورت و خواست من عدل است. گرچه فطرتا وجود را دوست داشتم ولی یقینا اگر می‌دانستم عاقبتم به جهنم ختم می‌شود رضایت به وجود نمی دادم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 4 جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» جوانب سؤالِ جنابعالی را به روش پدیدارشناسانه بررسی کرده است. خوب است به آن کتاب که در قسمت نوشتارهای سایت هست رجوع فرمایید.http://lobolmizan.ir/book/1187/%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86 موفق باشید

20571
متن پرسش
سلام: سوالم مبتنی بر متن زیره، که حدود چهار سال پیش این پرسش و پاسخ در همین سایت بین من و شما رد بدل شد؛ «سلام، مدتیه دچار ادبار شدید روحی شدم تا همین چند ماه پیش فردی کاملا مذهبی بودم و حتی از انجام مکروهات هم خودداری می کردم و به شدت دقت داشتم که مبادا عملی جلوی حرکت من به سمت خدا رو بگیره ولی نمیدونم یهو چی شد که انگار از وسط یک شهر ناگهان وسط بیابون افتادم و هیچ حسی نسبت به این مسائل ندارم و به شکل خیلی بدی نسبت به انجام محرمات بی تفاوت شدم و اعمالی رو که تا قبلها حتی فکرش را هم نمی کردم گرفتارش شدم و مشکل اصلی اینجاست که اصلا توان جستجو رو در خودم نمی بینم یعنی دنبال راه حل و تلاش برای عوض کردن اوضاع نیستم و اینکه اینجا این سوال رو می پرسم و ابراز نگرانی می کنم فقط به خاطر قسمتی از عقل منطقیم هست که در طول سالهای گذشته حقانیت دین و دستورات برایش جا افتاده. منظورم اینه که قلبم هر چیز جدی ای رو پس میزنه و نمیتونم بهش راه درست رو ارائه بدم! و اگر این کار رو بکنم گویا نفس جواب میده باشه حرف تو درست ولی اصلا نمیخام عمل کنم و راحتم بزار! مث یه آدم گرسنه ای شده که هر غذایی بش بدی همه رو همونجا بالا میاره و حتی غذا رو بیبینه حالش بهم میخوره! کمکم کنید، چکار بکنم؟! اصلا با این وضع پس زدن راه حلها توسط روحم اصلا لازمه کاری بکنم یا بگذارم همینطور بماند؟ جواب استاد: باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر دینداری تا یک جا عقل است که اظهار نظر می‌کند و ما را با اعمال شرعی جلو می‌برد ولی از یک جا به بعد قلب به میدان می‌آید، حال انسان متوجه می‌شود از نظر قلبی دست‌اش خالی است و به تعبیر شما احساس می‌کند در یک بیابان است که هیچ‌یک از گرایش‌های شرعی را در خود ندارد. از این‌جا به بعد، بعد از آن ادباری که فرمودید، آرام‌آرام به خود می‌آیید و از طریق قلب وارد وادی ایمان می‌شوید و به لطف الهی برزخ شما شروع می‌شود و آنچه را مؤمنین متوسط در برزخ با آن روبه‌رو می‌شوند و 7000 سال طول می‌کشد که به خود آیند و با پای قلب که تنها وسیله ی سیر در برزخ است بروند، شما إن‌شاءاللّه در این‌جا شروع خواهید کرد لذا اولاً: صبر در دینداری را فراموش نکنید و مواظب حرام و حلال الهی باشید. ثانیاً: صبر کنید تا از این حالت بگذرید خیلی بی‌تابی نکنید. موفق باشید» و اما بعد.... استاد عزیز: مدت زیادی از آن زمان می‌گذرد، و حقیر بعد از فراز و فرودها و تحمل سختی های زیادی، آرام آرام به لطف خدا همانطور شدم که شما فرمودید. [نه اینکه به خود تلقین کنم، نه] اما احساسات «واقعی» خاصی پیدا کرده ام، چیزی از جنس نور در دلم روشنایی دارد، چیزی شبیه تمثیلی که شما از تفاوت مفهوم آب و خود آب می زدید، شاید بتوانم اینگونه تعبیر کنم که قسمت های زیادی از دنیا پیش چشمم تاریک و مرده می آید و در عوض یک نوع حیات و «بودن» خاصی را ورای آن لمس می کنم، دیگر مثل سالهای پیش از ادبار، دینداری برایم زوری و رنج آور نیست و احساس مردگی از اعمالم ندارم بلکه با هر قدمی که برمیدارم آن نور را بهتر در میابم. در اوقات زیادی با خداوند متعال گفتگو می کنم، انیس بودنش را درک می کنم و جلوه پاسخ هایش را در رفع حوائج و مورد تدبیر واقع شدنم می بینم، انگار بعضی مواعظ اخلاقی اساتید عرفان برایم آشنا می آید، [چیزی شبیه تعبیر شما که می‌فرمودید نور وقتی می آید همه اش می آید اما تشکیکی است و شدت و ضعف دارد] و اما سوالم این است چه کنم که این آمده، نرود؟! و اینکه برای رشد بیشتر چه بکنم؟ برنامه ویژه ای را دنبال کنم؟ نمی خواهم کم نصیب بمانم. «ضمنا طلبه مقدمات هستم در قم» تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید اگر برنامه‌ای جهت حفظ این حالت نداشته باشید، نمی‌ماند. و آن برنامه باید رو به سوی حکمت و عرفان باشد. ارتباط با جناب استاد یزدان‌پناه، راهِ خوبی است. موفق باشید

20570
متن پرسش
به نام خدا با سلام محضر استاد: بنده در خود صفت ترس و خجالت کشیدن را پیدا کرده ام. قسمتی از کتاب «معراج السعاده» را مطالعه کردم و تا حدودی راه کار کلی برطرف شدن آن را پیدا کرده و عمل می کنم ولی گاهی در انجام آن اشتیاق و روحیه دارم و گاهی در انجام همان اعمال بی روحیه می شوم از شما تقاضا دارم یک برنامه عملی و کامل بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

20569
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. اینکه آیت الله میرباقری می فرمایند قبل از اینکه شاکله و چارچوب فکری فلسفی پیدا کنید به سراغ روایت بروید و کثرت تلاوت داشته باشید یعنی چه؟ آیا شما قبول دارید که برای دوری از آفت تحمیل و یا تحریف روایات بوسیله ذهن بسته شده با ادبیات تخصصی مثل فلسفه باید ابتدائا سراغ خود روایات رفت و سعی در فهم منظومه و ارتباط روایات داشت؟ البته ایشان سه مرحله برای خواندن روایت و یا بهتر بگویم درایت روایت قائل هستند که مرحله اول آن انس با روایت علی الخصوص متون اصلی و معتبر مثل کافی است. 2. ایشان در جایی می فرمایند فلسفه موجود هیچ گاه امتداد سیاسی اجتماعی...پیدا نخواهد کرد و یا به عبارتی منجر به تولید علم دینی نخواهد شد، مثلا کشف واقع را نظریه ای بنیان برافکن در رسیدن به علم دینی می دانند. یا موارد دیگر. آیا شما این مطلب را تایید می کنید؟ 3. جناب میر باقری می فرمایند حجت باطنی ذیل حجت ضاهری شکوفا می شود و می فهمد. عقل و نقل دو راه مجزا نیستند بلکه عقل ذیل نقل و وحی نورانی شده و حقایق را می فهمد. ایشان شانیت دادن به عقل مستقل را نوعی استکبار علی الله می دانند. لطفا نظر خود را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف، حرف خوبی است که انسان بتواند در اُنس طولانی با روایات، متوجه روح روایات گردد. ولی تدبّر در روایات با رشد عقلی ممکن است و  فلسفه یکی از انواع تعقل می‌باشد به همین جهت ملاحظه می‌کنید وقتی روایات در دست امثال علامه‌ی طباطبایی قرار می‌گیرد، ابعادی از آن مطرح می‌شود که در برخورد اولیه اصلاً به ذهن انسان نمی‌رسید و در عمل هم ملاحظه می‌کنید امثال حضرت امام و شهید مطهری که با فلسفه آشنایی داشتند، در تبیین اسلام نسبت به بقیه موفق‌تر بودند. و تجربه‌ی شخصی بنده نیز این را تأیید می‌کند. جناب آقای مهدی امام‌جمعه در سلسله بحث‌های خود که در مرکز «سُها» تحت عنوان «فلسفه‌ی اجتماعی حکمت متعالیه»  https://t.me/nedayeandishe/518   داشتند به صورت عالمانه متذکر شدند چه اندازه حکمت متعالیه در فهم آیات و روایات و در تحقق تمدن مطلوب اسلامی مؤثر می‌تواند باشد. موفق باشید     

20567
متن پرسش

سلام بر استاد بزرگوار: جناب استاد بهترین طلب در اربعین چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضوری که خداوند برای ما در این تاریخ تقدیر کرده است، نیاز اصلی و مهمِّ ما است. ما همان‌طور که در سُنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده مي‌شود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آينده‌ي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غرب‌زده قدم نخواهيم زد.

رخداد تاریخی، یک نوع آشکارشدن است برای جان انسان، مثل فهمیدن‌های معمولی نیست، انسان در آن واقع می‌شود و اگر نسبت به آن خودآگاهی پیدا کند می‌تواند از آن تغذیه کند و با آن هماهنگ گردد، در آن صورت به داخل آن رخداد کشیده می‌شود و در آن حالت امری معنادار، اعتبار خود را بر آن فرد یا ملت‌ حاکم می‌گرداند و به آن ملت خطاب می‌کند و آن ملت آن معنا را از خود می‌کند و حاضر می‌شود با آن زندگی کند و به آن آری بگوید و آن را از خود کند.

ما در اربعینی که این سال‌ها ظهور کرده است، در داخل رخدادِ حقیقت این دوران قرار می‌گیریم قبل از آن‌که فکر کنیم چگونه باید به آن باور داشته باشیم. پیش‌فهمی است در امری معنادار و معنوی که در «سنت» رخ می‌نمایاند و در افق درونی انسان‌ها عالَمی را به آن‌ها عطا می‌کند و انسان‌ها در آن عالَم از خود، فهمی خاص پیدا می‌کنند. وظیفه‌ی ما جهت تفسیر این رخداد، توجه به پشتِ صحنه‌ی آن است تا بیرون از فرهنگ مدرنیته، فهم تازه‌ای از خود پیدا کنیم و وارد تاریخی اثرگذار شویم.

در پشت صحنه‌ی رخداد اربعین، آدمی به ندای بی‌صدای هستی گوش می‌دهد و با زبان، آن را آشکار می‌کند. زیرا حقیقت، صامت نیست و در هر دوران سخنی دارد و باید با گوش‌سپردن به آن، با زبانی مناسب، آن حقیقت را آشکار کرد. در این صورت است که انسان در عین داشتن سخنی اصیل، به معنای خود دست می‌یابد که آن معنا، ارتباط با حقیقت وجود است و پاسخ‌دادن به دعوت و ندای بی‌صدای حقیقت، وگرنه انسان‌ها همچنان در بی‌معنایی به‌سر می‌برند. در یک کلمه، ندایِ بی‌صدایی هست که در پیاده‌رویِ اربعین باید به آن گوش داد تا در برگشتن، زبانی مناسبِ تبیین آن صدا به میان آوریم. موفق باشید

20566
متن پرسش
سلام استاد: دو تا سوال از کتاب چه نیازی به نبی دارم: سوال اول: عقل الهی که مقابل عقل جزیی بشری قرار میدید مربوط به خود انسانها، یعنی عقل انسان در مقام درک دین و حقیقت عقل الهی نام می گیرد و در مقام درک مادیات عقل جزیی؟ سوال دوم: اینکه بعضی برنامه ریزی میکنن که پزشک شن و روزیشون از اون راه باشه ولی خدا برنامه ریزی میکنه که مثلا اون راننده شه چطور با بحث اختیار جمع میشه، یعنی خواست خدا همون اراده ماست یا مغایر با اراده ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عقل انسان متوجه است که در اموراتش، عقلی برتر است که به آن باید رجوع کند که همان حکمت الهی است و عقل انسان متوجه‌ی محدودیت خود می‌شود 2- اختیار انسان در راستای سنن و تقدیرات الهی است مثل آن‌که اعمال شما در راستای جاذبه‌ی زمین است نه آن‌که گمان کنیم بتوانیم با اختیار خود مقابل جاذبه‌ی زمین بایستیم، بلکه در متن همین تقدیر، اعمال خود را انجام می‌دهیم. موفق باشید

20565
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به جواب جنابعالی به سوال بنده به شماره ۲۰۵۵۸ که البته جوابتان یقینی و قانع کننده نبود، سوال بنده این است که چرا باید بپذیریم که خداوند در حین خواب اطلاعات و خاطرات ما و نفس ما را تغییر نمی دهد که صبح که بیدار می شویم کس دیگری با خاطرات و اطلاعات دیگری باشیم، خداوند که قدرتش را دارد و با کن فیکون توانش را دارد و این کار نشدنی نیست، با کدام صفت خداوند این امر به اصطلاح شدنی منافات دارد که نشدنی می شود و محال؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! به این امر بدیهی که هرکس احساس می‌کند، باید شک کرد؟! در حالی‌که به قول دکارت، خدایِ مهربان خدایی است که می‌خواهد ما حقیقت را بدانیم. مگر خدای عالم فریب‌کار است؟ معلوم است که او اصدق است و جز حق و راستی در او نیست. موفق باشید

20564
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی فرمودید از جایی به بعد مسیرتان را از دکتر داوری جدا می کنید نقطه افتراقتان با ایشان کجاست؟ حدس حقیر قبول نداشتن ملاصدرا است. آیا صرفا درین مساله اختلاف دارید یا مسائل دیگری هم هست؟ در پناه حق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ما از طریق انقلاب اسلامی از توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی خارج می‌شویم، زیرا انقلاب اسلامی را روحِ تاریخی می‌دانیم که در آن هستیم، ولی آن استاد محترم نظرشان آن است که مردم چنین آمادگی‌ها را ندارند و باید با نظر به خردِ توسعه، مشکل توسعه‌نیافتگی را حل کرد. که البته نظر بسیار مهم و قابل توجهی است و باید نسبت به آن تأمل نمود و این آغاز گفتگو با اندیشمندی است که ما را به تفکر نسبت به آنچه ما را در برگرفته است دعوت می کند. موفق باشید

20563
متن پرسش
با سلام: 1.حمایت مرحوم فردید از رژیم پهلوی و حزب رستاخیر تا چه حد صحت دارد؟ 2. دسترسی به صوت یا فیلم از ایشان چگونه میسر است در اینترنت فقط یکی دو تا فیلم از ایشان بدست آوردم حضرتعالی نوار یا صوتی از ایشان دارید؟ اگر آری میسرست در اختیار قرار دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جایی که بنده اطلاع دارم ایشان با حضور در حزب رستاخیز، حرف‌های خودشان را زدند. و یکی از مشهورترین سخنان ایشان که توانست به گوش بقیه برسد، در روزنامه‌ی حزب رستاخیز بود، بیش از این را از شاگردهای ایشان باید پرسید. موفق باشید

20561
متن پرسش
با سلام: بنده هر زمان در مسیر الهی قدم برمی دارم بعد از چندی استقامت خود را از دست می دهم. برای اینکه استقامت پیدا کنم راهکارتان چیست؟ ثمره ی استقامت چیست؟ و سوال دیگرم این است که انسان از کجا بفهمد در مسیر الهی هست یا نه؟ خداوند از او راضی هست یا نه؟ و آیا مکروهات در سیر الی الله وقفه‌ای ایجاد می کند؟ از شما عاجزانه التماس دعا دارم که بتوانم در مسیر الهی ثابت قدم باشم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره شیطان که بیکار نیست، سعی می‌کند در عزم ما که به سوی راهِ صحیح است خلل وارد کند. بنابراین سعی کنید برنامه‌ای که دارید رها ننمایید زیرا صبر در عمل است که عمل را ارزشمند و مفید می‌کند 2- فرموده‌اند: «ره چنان رو که رهروان رفتند»، ملاک عملِ مرضیّ خداوند، علمای دین هستند 3- بالاخره مکروهات، کار را سخت‌تر می‌کند ولی مثل حرام نیست که انسان به‌کلّی به خدا پشت کرده باشد. موفق باشید

20560
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در آیاتی از قرآن پیامبر از زمان قیامت اظهار بی اطلاعی کرده اند و روایاتی هم این موضوع را تایید می کنند اما آقای جوادی آملی طبق بعضی از ادله عقلی اعتقاد دارند ایشان زمان قیامت را می دانسته. نظر جنابعالی چیست؟ آیا این امر محال عقلی است؟ اگر خداوند نخواسته پیامبر زمان قیامت را بداند دلیل آن چیست؟ در ضمن بنده دی وی دی های مجموعه را خریداری کرده ام. متاسفانه از نظم خوبی برخوردار نیست. مثلا به جای سوره زمر سوره قمر در آن است. ممنون از زحمات شما. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی «رحمة‌اللّه‌‌علیه» می‌فرمایند چون کلّ عالم، قیامت می‌شود زمان هم که جزء عالَم است، در میان نمی‌ماند تا بحث زمانِ قیامت به میان آید و از این جهت حضرت حق به رسولش می‌فرماید: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» (187/اعراف) درباره قيامت از تو سؤال مى‏ كنند، كى فرامى ‏رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هيچ كس جز او (نمى ‏تواند) وقت آن را آشكار سازد؛ (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است؛ و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى‏ آيد!» (باز) از تو می‌پرسند چنان كه گويى تو از زمان وقوع آن با خبرى! بگو: «علمش تنها نزد خداست؛ ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند.»

2- در مورد مشکلاتی که در دی‌وی‌دی‌ها هست با جناب آقای توکلی مشکل را در میان بگذارید. شماره‌ی ایشان 09138780869 می‌باشد. موفق باشید 

20559
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 20556 فرض کنید در حال حاضر شخصی دو انتخاب دارد و می تواند به هر دو عمل کند. هم به زیارت امام حسین (ع) در اربعین با معرفت برود و هم به عنوان مدافع حرم شرکت کند. چطور باید تشخیص دهد کدام را باید انجام دهد که نتیجه کار بهتر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی«علیه‌السلام» در این موارد توصیه می‌کنند ببینیم کدام راه و عمل نسبت به میل نفس امّاره‌ی ما نزدیک است، آن را ترک کنید. و یا بنگریم کدام‌یک در آن تاریخ برای اسلام مفیدتر است، به آن اقدام کنیم. موفق باشید

20556
متن پرسش
سلام: در نشست اربعین روایتی ذگر کردید که زیارت امام حسین (ع) از خون صد شهید یا هزار شهید بالاتر است. و دلایل رو هم بیان کردید. حال در زمانی که جهاد واجب نیست اگر کسی با معرفت و رویکرد صحیح به زیارت امام حسین برود با خود می گوید چه کاریه که برم جهاد که هم جان خودم رو بدم و هم نتیجه کمتری داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که امام باقر (ع) می‌فرمایند: ‏«لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِu مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقا»، اگر مردم مى‏ دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن على «عليهم االسّلام» چه فضل و ثوابى است، حتماً از شوق و ذوق قالب تهى مى‏ كردند زیرا در تاریخی خود را حاضر می‌کردند که خدا در آن ظهور دارد. (كامل الزيارات، ص: 142) و در ادامه برای آن‌که ما را متوجه‌ی فتح تاریخی کنند حرکت شهدای بدر را مطرح می‌کنند که منشاء تاریخ اسلام شد. می‌فرمایند: «وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْر». این روایت با نظر به عمل کسی است که در هرکاری در زمانه‌ی خود به عنوان سرباز اسلام، دارِ خود را بر دوش گرفته است و بنابراین هرگز شامل آن چیزی نمی‌شود که می‌فرمایید. موفق باشید

20554
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در سوالاتی که راجع به علامه طهرانی پرسیده شده بعضا افراد با کج فهمی ها و عدم مطالعه و اطلاعات خود مواردی مانند مخالفت با نظام یا عدم انقلابی بودن را به ایشان نسبت داده اند این در حالی است که انقلابی تر از ایشان متصور نیست. آیا شما کتبی مانند وظیفه فرد مسلمان ایشان را مطالعه نکرده اید یا کتاب شریف نور مجرد خصوصا جلد سوم آن را مطالعه نکرده اید؟ آیا تعابیر رهبر معظم در مورد ایشان رو مطالعه نکرده اید؟ لطفا در پاسخ سوالاتتون به کلی گویی اکتفا نکنید و علمای ربانی و الهی رو صحیح به طالبان آن معرفی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده  ایشان را می‌شناسم و از کتاب‌های ایشان استفاده کرده‌ام و به همین جهت عرض شد ایشان یکی از علمای ارزشمند جهان اسلام هستند. مشکل، مریدانِ افراطی‌اند که می‌خواهند ایشان را در حدّ یک قطب بنگرند. موفق باشید

20551
متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد یکی از شاگردان شما از قول شما حدیثی نقل می کرد که فردی وارد مسجد شدن و حضرت علی علیه سلام آن مرد را با شلاق از مسجد بیرون کردند و گفتند مسجد حرمت دارد مسجد جای حرفهای بیهوده که معنویت مسجد را از بین ببرد نیست. حالا چرا باید حاج آقا قرائتی بیاد معذرت خواهی کنه اونم به خاطر کسی که یه عمر داره کارهای پوچ میکنن به نظرتون چنین استدلالی درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حاج آقا قرائتی احساس کرده‌اند نحوه‌ای توهین به آن فرد انجام شده، و از این جهت عذرخواهی کرده‌اند. ولی عمل حضرت علی «علیه‌السلام» در مقابل عده‌ای بود که مسجد را با بازار اشتباه گرفته بودند. موفق باشید

20545
متن پرسش
سلام: آیا در قرآن سوره یا آیه ای مبنی بر اینکه انسان وظیفه داشته باشد سعی کند رخدادهای تاریخی که ظهور خدا است را بشناسد و سعی کند خود را در آن تاریخ احساس کند و جزئی از بدنه آن رخداد تاریخی باشد، وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همه‌ی سوره‌های بلند متذکر نحوه‌ی حضور خداوند در تاریخ است که تحت عنوان «ایّام اللّه» نام می‌برد تا ما را در فضای تاریخی‌مان به تفکر وارد کند. موفق باشید

20544
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: چند سوال داشتم.: آیا رسیدن به اولین مشاهده قلبی همان لقاء الله است؟ 2. آیا اگر انسان تمام تلاش خود را کند در یک چله می تواند به اولین شهود دست یابد؟ 3. آیا اگر در حین چله خطایی از او سر بزند با جبران آن تمام آثار گناه از بین می رود و چله سالم می ماند؟ ۴. در اولین چله به غیر از انجام واجبات آیا برنامه خاصی برای مستحبات پیشنهاد می کنید؟ 5. آیا انسان در ابتدا فقط باید سعی در عمیق کردن واجبات کند تا با ایجاد عطش کم کم مستحبات به برنامه خود اضافه کند یا در ابتدا باید حداقلی از مستحبات داشته باشد مانند 3 رکعت نماز شفع و وتر؟ از استاد عزیز خواهش می کنم سوالی بدون جواب باقی نگذارند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر إلی اللّه خداوند با انوار اسماء الهی نظر به انسان می‌کند و این به یک معنا، لقاء الهی است و هراندازه سیر خود را ادامه دهد، آن اسماء با وسعت و شدت بیشتری متجلی می‌شوند. در هر حال، در هر چلّه‌ای انسان باید سعی کند فقط در محضر حق و با در نظرگرفتن رضایت او عمل کند و اگر خطایی غفلتاً سر زد، سریعاً توبه و جبران کند و به چلّه‌ی خود ادامه دهد. در ضمن بزرگان، در چله‌های خود روزه‌داری و قرائت قرآن و کتب عرفانی و نمازهای مستحب را انجام می‌دهند. موفق باشید  

20543
متن پرسش
سلام و خدا قوت: استاد شما در جلسه گذشته فرمودید که حدیث داریم که اسلام بی ولایت بی فایده است، در این جلسه روایتی نقل کردید که امام معصوم فرمودند اگر کسی ما را قبول نداشته باشد و آدم خوبی باشد بهشتی است. این دو چطور قابل جمعند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین «معاند» با کسی که علی «علیه‌السلام» را نمی‌شناسد، فرق گذاشت. به همین جهت در زمان پیامبر عده‌ای بودند که به جهت مبارزات حضرت علی «علیه‌السلام» با پدران و برادرانِ مشرکشان نسبت به آن حضرت کینه داشتند. این‌جا است که پیامبر می‌فرمودند هرکس ولایت و حبّ علی را ندارد، اعمالش صحیح نیست. البته موضوعِ ولایتِ در غدیر فرق می‌کند، آن‌جا دیگر بحث حبّ نیست، بلکه موضوع سرپرستی و امامت است. موفق باشید

20542
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: آیا شیطان می تواند در فکر و تعقل انسان تصرفی داشته باشد و چیزی را از یاد انسان ببرد و یا ناگهان چیز ناپسندی را به یادش آورد و فکرش را به سمتی که خود فرد نخواهد سوق دهد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! به همین جهت باید با توسل به حضرت حق، کارِ او را خنثی کرد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است، کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

20541
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: می بخشید استاد من کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو دادم به یه نفر بخونه (ایشون مدرکشون کارشناسی ارشد است) بعد از اینکه خوند اومد گفت چرا استاد می فرمایند غربی ها در سن 14 سالگی موندند و رشد نکردند با وجود این همه پیشرفت و تکنولوژی نوجوون 14 ساله نمیتونه این کارارو بکنه؟ من جوابش دادم که چون شریعت رو انتخاب نکرده استاد می فرمایند تو این سن مونده. ولی قانع نشد چه جوابی بدم. فکر کنم هنوز جایگاه شریعت براش روشن نشده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در این رابطه در آن کتاب عرض شد، تحقیقی است که یکی از روان‌شناسانِ مشهور یعنی پیاژه انجام داده است و ملاک‌هایی را از نظر درک مفاهیم تنظیم کرده که مطابق آن ملاک‌ها، آن حرف را زده است و این ربطی به هوش و استعداد افراد ندارد، بحثِ «فهم» است همان‌طور که ممکن است یک آدم بی‌سواد از یک استاد دانشگاه، فهمِ بهتری داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی