بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1. اسم الله جزو اسماء وصف است؟ 2. کشف ذوقی ظهور چه اسمی است؟ 3. برای داشتن این کشف تا کجا باید بالا رفت؟ 4. شنیدن تسبیح ملائکه مربوط به کدام عالم و چه مرتبه ای از کشف است؟ همینطور تسبیح موجودات 5. اینکه معرفت به ذات نه در توان عقل است و نه در توان قلب بالاخره ما در این حد که ذاتی هست که جامع صفات است و نامحدود که شناخت داریم. مقصود از عدم شناخت چیست؟ شناخت بی واسطه است؟ یعنی بر خلاف اسماء که امکان شناخت بی واسطه اما نسبی را دارند امکان شناخت بی واسطه اینجا نیست. درست است جناب استاد؟ می شود توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسم اللّه اسمی است که جامع همه‌ی اسماء است. پس در هر صورت، اسم اللّه نیز اسم است 2- «کشف ذوقی» همان کشف است که در مسیر سلوک، به نور اسم ظاهر برای سالک پیش می‌آید 3- این ربطی به ما ندارد، خدا باید ما را جلو ببرد 4- در هر مرحله از «کشف» این پیش می‌آید که وحدت بر کثرت همچنان غالب می‌شود 5- منظور، معرفت حضوری است. موفق باشید

19943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می گویند پیامبر بعد از عهد شکنتی یهودیان بنی قریظه حدود 900 نفر از آنان را کشت یا اینکه سعد کشت و پیامبر کار او را تائید کرد. سوال: 1. آیا گفته ی بالا و امثال این آمار کشته ها صحت دارد؟ 2. در صورت واقعیت داشتن چرا پیامبر که رحمت للعالمین است این همه آدم کشت؟ 3. اگر این قضیه صحت ندارد، پس ما که می خواهیم به حقیقت برسیم از کجا بدانیم که کدام نقل تاریخی صحیح و مطابق واقع است؟ و چگونه باید به آن اعتماد کنیم و مطمئن شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای حجت‌الاسلام مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر» دلایلی می‌آورد که این موضوع را یهود به این شکل مطرح کرده مثل کاری که برای هولوکاست انجام دادند. موفق باشید

19043
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن تبریک میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام، با عنایت به فرمایشات گهربار استاد در ارتباط با نفس ناطقه و روح انسان در بخشهای مختلفی از بیانات از جمله صفحه 152 کتاب «خویشتن پنهان» و «شرح ده نکته از معرفت نفس» که فرموده اید: «هر کس در قیامت در محدوده ی آنچه انتخاب کرده است می ماند و آنچه را در این دنیا به ما داده اند - مثل بدن دنیایی و زن و مرد بودن - در آن دنیا نزد ما نیست» سؤال من اینست که طبق این بیانات معاد جسمانی را چگونه باید تبیین کرد؟ التماس دعای بسیار دارم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر علمایی مثل حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی، جسم قیامتی جسم است ولی جنس دنیایی ندارد. مطلب را می‌توانید در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

18867
متن پرسش
با سلام خدمت مبارک استاد عزیز: ببخشید مجددا مزاحم اوقات مبارک شدم ان شاءالله که عفو بفرمایید. پیرامون سئوالی که دیروز پرسیدم سئوالاتی را محضر منورتان دارم. حضرتعالی در بیان مقامات عرفانی و سلوک الی الله از دو واژه فاعل و قابل استفاده کردید. معنای دقیق این دو واژه چیست؟ ثانیا فرمودید انسان های عارف در رجوع به حضرت حق متفاوت هستند و گویا تمایزها در همین جاست. حال بفرمایید عالی ترین رجوع به حضرت حق چه رجوعی است؟ ثالثا حضرت امام رضوان الله تعالی علیه چه رجوعی به حضرت حق داشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به عنوان هادی مطلق فاعل هدایت‌اند ولی قابل هدایت، انسان‌ها هستند که در این راستا هر اندازه انسان نسبت به فنای خود و بقای حق بیشتر همت کند، به توحید بیشتری نائل می‌آید و به همین جهت علامه می‌فرمایند در آیه‌ی «تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض» تفاوت در توحید انبیاء است. موفق باشید

11300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: سؤالاتم را مختصر عرض می کنم: 1. پس از قرائت روزانه و مطالعه ترجمه آیات قرآن، مرحله بعدی انس با قرآن چیست؟ کدام تفسیر برای شروع مناسب تر است؟ روش مطالعه به چه ترتیب و با چه برنامه ای باید باشد؟ 2. توجه به آیین های باستانی مانند نوروز و متعلقاتش مثل انداختن سفره هفت سین، چهارشنبه سوری و ... تا چه اندازه ای از منظر دین پسندیده و مجاز است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در این مورد در جزوه‌ی «چگونگی استفاده از تفسیر المیزان» داشته‌ام، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- غیر از عید نوروز و صله‌ی رحم آن، این کارها بسیار کارهای لغو و بدی است و انسان عاقل به آن کارها ورود پیدا نمی‌کند. موفق باشید
4521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام استاد ما مباحث شرح تفسیر سوره حمد را مجازی گوش می دادیم دلیل اینکه مباحث شما تعطیل شده چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیه‌ی جلساتی که در سالن‌های شهرداری اصفهان برقرار می‌شد تا بعد از انتخابات تعطیل شده. موفق باشید
28082
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ اخیرتان به یکی از سوالات نوشتید به شرطی که سیاسیون ما فکر نکنند ما از آن به بعد می‌خواهیم این چنین شویم و جای آنها را بگیریم. به یاد دارم خودتان زیبا در کتاب مبانی معرفتی مهدویت می فرمودید که اگر انقلاب اسلامی را در مقیاس عصر ظهور و در راستای ظهور که اوج سلوک و تجلی اسماء الهیه در زندگانی بشریت است، نبینیم و فکر کنیم می‌خواهیم هلند یا ژاپن یا سوئیس شویم، به انقلاب اسلامی و مهدویت رنگ و بوی غیر اصیل و حتی در جهت لیبرال دموکراسی داده ایم. واقعا امروز اگر بخواهیم مانند بعضی کشورها مثلا چین، فکر کنیم که دوره آمریکا و پرچمداری و محوریت آن در نظم عالم و طراحی نظم نوین جهانی که خود را مدعی آن می‌داند، معلوم است روح انقلاب را نفهمیده ایم و بسیار غافلیم که حضرت امام فرمود ما بر آنیم تا پرچم لا اله الا الله که اصل وجودی بشریت و خلاصه جمیع حکمت های عالم است و سعه وجودی عالم را عظیم می‌کند، را بر قلل عزت و کرامت انسانها ببینیم. اگر قرار بود ما هم به همان شیوه و استعمار نوین برویم و فکر بشود که چنین باید بکنیم و خود یک ابرقدرت تصمیم ساز شویم، معلوم است که صدای تاریخی انقلاب و عطیه الهی بودن آن و اینکه اشراقی ناشی از عبودیت و تولی به اولیاء الله برای امت و امام هست را نفهمیده ایم. حتی کسینجر که کهنه استراتژیست و طراح برنامه های استحاله انقلاب در طول سالیان بوده است، در کتاب اخیر خود می‌نویسد که انقلاب اسلامی و رهبری آن، سیطره نظم وستفالی و توسعه دموکراسی در نظم نوین را به چالش کشید و عصر و افقی را مقابل آن و در برابر آن گشود و اساسا نظم وستفالی و توسعه دموکراسی در مواجهه جدی با انقلاب قرار گرفت. تمدن نوین اسلامی و راه مقاومت آن نیست که مانند لیبرال دموکراسی و نظم وستفالی رقم بخورد و عمده همان چیزیست که حضرت آقا سال گذشته در سخنرانی ۱۴ خرداد فرمودند مقاومت چیزی نیست که ما صادر کنیم و بفرستیم به جاهای دیگر و بخواهیم به شیوه تغلب ببریم، خیر؛ مقاومت یک راه است و فکر اگر ملتی رفت و سایر مردم و جوامع دیدند آن را می پسندند و انتخاب می‌کنند. ولی من بشخصه استاد، با وجود رهبری عزیز و بصیرت ایشان معتقدم حتی اگر متولیان و مسئولینی چنین باشند و چنین افکاری در ذهننشان نقش ببندد، انقلاب چنین مسیری را نخواهد رفت و مسیر گام دوم همانیست که ان شاء الله آقا در بیانیه گام دوم ذکر کرده اند و این گونه مسائل جایی و اصالتی نخواهد داشت و ما بحمدالله از آنها در گذاریم و بشریت بتدریج دارد می فهمد باید خود را از اسارت و ولایت غیر الهیه عبور کند و راه در العبودیه کنه ها الربوبیه و مسیر شهدا و آزادگانی مثل ابومهدی المهندس و شیخ زکزاکی است که گوهر تابناکی را در دل این نهضت یافته اند. من یکی بسیار امیدوارم و ان شاء الله این انقلاب مسیری را که باید باز کند باز می‌کند ورای این بحثها و نکات و اتفاقا ما خیل مشکلات و بحرانهای تمدنی مان ناشی از اینست که خواسته ایم بستر توسعه و نظم مدرن و زیر نظام های موجود را بیاوریم تا حدی که با مبانی اسلام و ظواهر احکام شرع مخالفت و تعارض نداشته باشد و گزینشی بکنیم و با مبانی اسلامی همراه کنیم که یک وضع آشفته را برای ما ساخته است و فکر می‌کنیم با همین گزینش‌گری کار حل می‌شود ولی عبور انقلاب از این دیدگاه ها و بحرانها بحول و قوه الهی نزدیک است و آینده، طلوع دیگری است. ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واقعی‌ترین واقعیات این است که در توحیدِ انقلاب اسلامی خود را جای دهیم و در معرض عطایی قرار گیریم که هویت قدسی ما را به ما برمی‌گرداند. مطمئناً امیدواریِ شما در ادامه‌ی انقلاب و حضور جهانیِ آن، واقع‌بینی کاملی است. عرایضی در مرکز «سرای هنر و اندیشه» در رابطه با شخصیت امام به مناسبت رحلت آن بزرگوار تحت عنوان «در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد» شد که متن مورد بحث ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

در معرض عطایی که با حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد

باسمه تعالی

۱. «تفکر»، راهي است به سوي حقيقت، بدون آن‌که گمان کنيم حقيقت در دست ما قرار دارد. زيرا تفکر از جايي آغاز مي‌شود که ندايي ما را به سوي خود فرا خواند و آن «ندا» به عنوان اراده‌ي الهي در جلوه‌ي شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و انقلاب اسلامي به صدا در آمده و همان‌طور که شهداء را به خود دعوت کرد و آن‌ها پذيرفتند؛ ما را نيز به خود دعوت مي‌کند تا پس از دفاع مقدس از نقشي که بايد ايفاء کنيم، غافل نمانيم.

۲. با تفکر نسبت به شخصیت اشراقی امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» رخصت مي‌يابيم تا وارد ساحتي شويم که انقلاب اسلامي مجال نماياندن خود را مي‌يابد. بايد بياموزيم که چگونه به حقيقت، مجالِ به ظهورآمدن بدهيم.

۳. باید در جستجوي انديشه‌اي باشيم که متذکر عطاي الهي است و عطاي الهي را براي ما قابل فهم مي‌کند، آن‌چه در اين زمانه عطاي الهي را به صورتي اصيل و نه انتزاعي به ما مي‌دهد، تفکري است که ما را متوجه‌ي راز تاریخی حضور امام در این زمانه می‌نماید.

۴. ولي به نظر مي‌آيد بسي اندک تفکر کرده‌ايم زيرا آن‌چه خداوند براي انديشيدن به ما عطا کرده - يعني حقيقت، در مظهري به نام امام و انقلاب اسلامي- طوري است که در عين «ظهور»، به «خفا» مي‌رود، در نتيجه نمي‌توان به راحتي با آن ارتباط برقرار کرد مگر با انديشه‌اي که حقيقت را در تشکيکي‌بودنِ آن چشيده باشد.

۵. با شناخت اراده‌ي الهي در اين عصر با جهانی روبه‌رو می‌شویم که همه‌چیز در آن معنای دیگری پیدا می‌کند، زیرا بودن انسان معنای دیگری به خود می‌گیرد.

۶. نظر به شخصيت قدسي حضرت امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و تفکر در بسترِ تاريخي انقلاب، آيا روحِ تازه‌ای نخواهد بود که در مواجهه با غرب، ولي در بستر اسلام شيعي، در حال تولد است؟

۷. مي‌توان گفت انقلاب اسلامي رخدادي است که مي‌خواهد گذشته‌ي توحيدي بشر را در تاريخي بين دو جهان به ظهور آورد، جهاني بين جهان توحيدي و جهان مدرن. و شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز چنین جایگاهی داشت و سبب نگه‌داري ما در این تاریخ شد.

در مواجهه با شخصیت امام سه نوع رویکرد پیش آمد: ۱. رویکرد استادهای اخلاق ۲. رویکرد آقای هاشمی و آقای سید حسن خمینی ۳. رویکرد رهبر معظم انقلاب که در عین توجه به دو رویکرد قبلی سبب نگه داری ما نیز خواهد بود.

 

۸. با حضور امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ چيزي براي انديشيدن به انسان داده شده تا نسبت به زمانه‌ي خود فکر کند و از بن‌بست‌هايي که روبه‌روي خود مي‌شناسد عبور نمايد، تنها از طريق انديشه‌اي که در مواجهه با شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیش آمد مي‌توانيم از تنگناهاي تاريخي، چه در امور اخلاقي و چه در امور اقتصادي و اجتماعي، عبور کنيم. مشکل آن است که ما هنوز به امام و انقلاب اسلامي آن‌طور که لازم است نمي‌انديشيم و براي گوش‌سپردن به نداي تاريخي آن -که عين تفکر است- تلاش نمي‌کنيم.

۹. تا زماني که ما نسبت به آن‌چه از طرف خداوند در اين تاريخ به ما روي آورده، نينديشيم؛ ياراي عبور از تنگناهاي موجود را نداريم مگر آن‌که بتوانيم تعلقِ ذاتي خود را در اين زمانه متوجه‌ي انقلاب اسلامي و حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و اهداف اصيل آن قرار دهيم و اجازه ندهيم با انواع کاهلي‌ها، اين عطاي الهي از ما روي برگرداند، در حالي‌که همه‌ي ما متوجه هستيم ذات ما کششي دروني نسبت به آن دارد و به همين جهت راه شهدايي که براي تحقق و بقاي انقلاب اسلامي آن‌طور فداکاري کردند را پاس مي‌داريم و حاج قاسم را می‌فهمیم.

۱۰. ما از طريق انقلاب اسلامي در شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و نه در شخصیت سیاسیون طرفدار انقلاب، به حکم تقدير الهي به راهي کشيده شده‌ايم که هرچند آن راه چندان روشن نيست، ولي شواهد فراواني حکايت از آن دارد که آن راه، راهِ آينده‌ي ما است، هرچند هنوز اهداف اصيل آن از ما دور است. ولي اگر بخواهيم به خالص‌ترين تفکر رجوع کنيم، نمي‌توان خود را در معرض تندبادِ آن قرار نداد، زيرا هر ملتي که بخواهد آن تقدير بلند را براي خود محقق کند گريزي ندارد که خود را در پناه تندبادهاي شديدِ دوران خود قرار دهد. گويا ما در اين تاريخ خودمان نشانه‌ي آن تندباد هستيم.

۱۱. اين يک سؤال اساسي است که در فهم انقلاب اسلامي و شخصیت تاریخی حضرت امام، چه ابعادي از آن ناانديشيده مانده است و ما هنوز نتوانسته‌ايم به اهدافی که آن بزرگوار مدّ نظر داشت، دست يابيم؟ جز اين است که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»، حقيقي‌ترين انديشه در اين تاريخ را در افق جان ما قرار داد تا ما انساني شويم که آن انديشه براي او آرامش‌بخش باشد؟ هرچند ممکن است در برهه‌اي از زمان، افقِ روبه‌روي ما تيره و تار گردد و «وقت» گم شود. ولي در هر حال، «وقتِ» ما در اين زمانه، با حضرت امام متولد می‌شود که بودنِ اصیل ما است.

۱۲. زباني نیاز است تا به بودنی متذکر باشد. زبانی که از هر امر حاضر ديگري، رساتر باشد و بر انسان وارد ‌شود.

۱۳. بگذاريم انوار الهي از طريق جمال امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به سوي‌مان ظاهر شود تا تفکری به ما عطا شود که بر روح حضرت امام عطا شد و آغازي شد براي تاريخ ما.

۱۴. پيام آن مردي که در وصيت‌نامه‌ي خود فرمود: «با دلي‌آرام ‌و قلبي‌مطمئن‌ و روحي‌شاد و ضميري ‌اميدوار به ‌فضل ‌خدا از خدمت ‌خواهران ‌و برادران ‌مرخص‌، و به‌سوي ‌جايگاه ‌ابدي ‌سفر مي‌كنم‌...» این پیام خبر از آن مي‌دهد که او راهِ آرامش در اين تاريخ را در سُکني‌گزيدن در سايه‌ي انقلاب اسلامي و صيانت از آن در مقابل ما قرار داد.

۱۵. امید است سلوک ذیل شخصیت إشراقیِ حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» راهی باشد که در آن راه بتوانیم با عطایایی روبه‌رو شویم که هرگز با فکر به دست نمی‌آید و تنها باید خود را در معرض آن قرار داد. آری! در معرض «جمالی» که «جلال» الهی را نمایان می‌کند.      

25068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مگر رابطه خویشاوندی با پیامبر (ص) به تنهایی چه اندازه برتری است که امام حسین (ع) و پس از آن حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) از این رابطه برای نشان دادن برتری خود نسبت به یزید استفاده می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رابطه‌ی خویشاوندی به تنهایی مهم نیست، ولی چون اهل سنت نیز این روایت را از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» قبول دارند که احترام به یک فرد با احترام به خانواده‌ی او محقق می‌شود؛ حضرت می‌خواستند از این جهت آن‌ها را متذکرِ انحراف‌شان بنمایند. موفق باشید

24732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: خواستم در مورد علم اسماء یه منبع خوب معرفی کنید. چون چند سالی هست (بخاطر اسمی که متناسب با من نیست) در زندگیم مرتب بد بیاری دارم. ممنوم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد بیاری یا خوش بیاریِ انسان‌ها ربطی به اسم‌شان ندارد. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. موفق باشید

24095

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تهیت و آرزوی علو درجات دنیوی و اخروی برای شما و همه مومنان و التماس دعا برای هدایت بنده، استاد عزیز، گذشته بنده ویرانه، هیچ اثر مثبتی نداره، هیچ رابطه اصلاحی در نفسم ندیدم، مدتی هم بصورت مستمر و هر شب در آستانه چهل سالگی قمری، خواب آلودگی را می بینم که مبتلا شدم و غرق در آن و به یک صورت شبها تکرار می شود، راهش چیست؟ امیدم رحمت الهیست و خواستم، ولی دردم را نمی دانم. به نظر شما چکار کنم؟ لطفا خصوصی راهنمایی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رجوع به معارف الهی و بازخوانی آن‌ها لازم است. پیشنهاد بنده آن است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کتاب «آشتی با خدا» را دنبال کنید. هر دو کتاب بر روی سایت هست. ۲. نسبت به کنترل غذا و ورزش نیز برنامه‌ریزی کنید. موفق باشید

22364
متن پرسش
استاد عزیز سلام: فسبح بحمده چگونه است؟ فرق تسبیحی که با حمد همراه است یا شاید در بستر حمد است با تسبیحی که به صورت مطلق در آیات قرآن به کار می رود چیست؟ بخصوص اگر با توجه به آیه ۱۳۰ سوره طه این مسئله را روشن بفرمایید بسیار لطف می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «تسبیح»، انسان متوجه جلال الهی می‌شود و در «تحمید»، نظر به جمال او دارد و زیباترین ارتباط، جمعِ بین جلال و جمال الهی یا تسبیح و تحمید اوست که آیه‌ی مذکور نیز به همین امر انسان‌ها را دعوت می‌کند. آری! بعضاً آیات می‌خواهد ما متوجه‌ی تنزیه و جلال او شویم آن‌جاست که بحث «سبحان اللّه» را به طور جداگانه به میان می‌آورد. مثل آن‌که می‌فرماید: «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (صافات/ 159). موفق باشید 

21422
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: یک سئوال اساسی و مهم: به نظر حضرت عالی برای رسیدن به مقاصد عالی انقلاب، نظام اسلامی باید تخلف انگاری و جرم انگاری کند یا تربیت انگاری کند، الان در محافل علمی و مذهبی صحبت های پیرامون این ایده مطرح می گردد. مثلا امام عزیز فرمودند که مسئولین از اقشار متوسط به بالا نباشند! خب حالا به نظر جنابعالی ما بایستی این فرمایش امام را جرم انگاری کنیم یعنی بگوییم هر نامزد ریاست جمهوری یا نمایندگی که سرمایه الف ریال دارد حق نامزدی ندارد یا خیر بایستی چنین نامزدهای را تربیت کنیم! یا مثلا قانون اساسی این اختیار را برای رهبری قائل شود که اگر برای وی ثابت شد، رئیس جمهوری در کلام و در عمل به اهداف عالی انقلاب اعتقادی ندارد یا رفتاری خلاف شئون اسلامی را دید، او را عزل کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته‌ی مهمی اشاره کرده‌اید و این‌که متوجه باشیم پایداریِ انقلاب به تربیت انسانِ تراز انقلاب ممکن است که بحمداللّه در نسل سومی‌ها در حال شکل‌گرفتن است. کارهای امنیتی باید آخرین مرحله باشد. موفق باشید

20827

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کسی که می خواهد قرآن بخواند اصلا حالش نیست و قلبش اعراض می کند و پشت کرده آن هم شدیدا، چه کند؟ برای نماز و مطالعه چه کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرزوهای بلند دنیایی و پرحرفی و کینه نسبت به افراد و ظلم به مظلوم، موجب چنین بلیه‌هایی است و همین امر موجب غفلت از وظیفه و ایجاد تنبلی می‌شود. موفق باشید

19843
متن پرسش
با سلام خدمت شما: سوالی در مورد حرکت جوهری داشتم. کتاب از برهان تا عرفان شما را می خواندم. وقتی برای مثال یک انسان می میرد و نفس او از عالم ماده جدا می شود جوهر ماده بدن جسمی او چه می شود؟ آیا جوهر ماده که همان حرکت است هم به تجرد می رسد؟ در این فرایند چه بر سر هیولا می آید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیولای اولی همان ماده یا جوهری است که عین حرکت است و در اثر حرکت، قوه‌هایش به فعل تبدیل می‌شود و از حالت مادی‌بودن خارج می‌گردد. موفق باشید

19028
متن پرسش
سلام علیکم: آقای رحیم پور ازغدی در یکی از جلساتشان صحبتی به این مضمون داشتند که سه دسته و گروه، مخالف نظام سازی دینی اند. در بیان دسته گفتند کسانی که دنباله روی می کنند از آن هایی که از خود غرب برخاستند و بر علیه غرب صحبت کردند؛ مثل هایدگر. به صحت و سقم این ادعا کاری نداریم که وضعیت آن روشن است، اما به هر تقدیر این فکر در ذهن بسیاری از افراد و علی الخصوص افراد فعّال ما هست و ما با آن رو به روئیم. از نظر حضرتعالی خواستگاه این تفکرات و راه درمان آنها چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم سخنی بدین مضمون از ایشان شنیدم. در نظر ایشان مصادیقی هست مثل سید حسین نصر که موجب تقویت و صدق نظر ایشان خواهد بود. ولی در مورد امثال آقای دکتر داوری، این سخن صدق نمی‌کند، بلکه برعکس، دکتر داوری معتقد است اگر بخواهیم نظامی بیرون از نظام غرب داشته باشیم، باید انسانی پدید آید که بیرون از تعریفی باشد که غرب برای انسان کرده. در این مورد شهداء نمونه‌ی خوبی هستند. موفق باشید

14890
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر برخی از آشنایانم که در اروپا زندگی می کنند می گویند: در اروپا صمیمیت و دلسوزی مردم نسبت به یکدیگر و ما بالا است و در اروپا نظم بالایی است در جواب چه بگویم. سپاس فراوان پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً همین‌طور است. ولی فراموش نکنید که این نوع نظم و دلسوزی در مسیر ارضای نفس امّاره است و در این رابطه شیطان هیچ مشکلی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند. شیطان قسم خورده است هرکس در صراط مستقیم قرار دارد، او را وسوسه کند و به همین جهت حضرت صادق«علیه‌السلام» در خطاب به ابن‌جندب می‌فرمایند که بیشترین تلاش شیطان در مقابل شیعیان ما است. موفق باشید. سلام و درود: استاد فاضل و ارجمند با توجه به مطالب فوق همانطور که مستحضرید عدم آشتی با خود راستین و خدا باعث اضطراب می شود و کسی که اضطراب دارد در ارتباط با خود و دیگران دچار اختلال روحی می شود. پس چطوری اروپایی ها در ارتباط با دیگران نه تنها دچار اختلال روحی نمی شود بلکه صمیمت هم دارند. کسی که اضطراب دارد حوصله خودش را ندارد چه برسد دیگران. پس بنابر این چطوری مردم اروپا صمیمی هستند و نظم دارند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد شیطان در مورد عقل دنیایی اهل دنیا، مشکلی برای آن‌ها ایجاد نکند و بتواند در امور دنیایی در کنار هم باشند ولی چون این نوع رعایت‌ها ذیل اراده‌ی الهی و در راستای آبادانی قیامت نیست، از آرامش بنیادین محرومند به طوری که به قول اریک‌فروم، معضل غربْ امروز روان‌های مضطرب است که برای دوری از آن به هر کاری دست می‌زند. موفق باشید

8259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی.در بحث خلقت انسان فرمودید که انسان از سه عالم (لاهوت ، جبروت و ملکوت) میگذرد تا به دنیای کنونی میرسد و نیز از آیات قرآن بر می آید که تمام انسانها قبل از خلقت در عالمی تحت عنوان عالم ذر قرار داشته اند لطفا بفرمایید عالم ذر مطابفق کدامیک از عوالم چهرگانه میباشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن در آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف بحث عهدی را کرده تحت عنوان این‌که خداوند فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ» آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همه‌ی انسان‌ها گفتند «بَلى‏ شَهِدْنا». آری می‌بینیم که چنین است و این یک عالَم نیست بلکه این اقتضای فطرت است
29895
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 29893 عظمت و حقانیت مکتب تفکیک برایم ثابت شد. همین که شما که فرسنگها از مکتب تفکیک فاصله دارید بیان می‌کنید اهل تفکیک اید نشان از عظمت این مکتب است گرچه مقصودتان چیز دیگری باشد به هر حال گفتم که بنظرم می‌رسد استاد حکیمی هم تسلط کامل بر فلسفه ندارند بنده در افق فکری خود کسانی چون علامه قزوینی را مدنظر دارم که در عین تسلط کامل بر فلسفه بتوانند آن را زمین زنند بنابرین مرا چه به کسانی که خود را به این مکتب بستند و بدون درک درست از فلسفه با نقدهای نامربوطشان موجبات تضعیف مکتب را فراهم می‌کنند قزوینی های این عصر چه کسانی اند و اگر حکیمی را تایید می‌کنید و معتقدید به فهم فلسفه و عرفان نائل آمدند و بعد پی به بطلانش برده اند با ایشان کار را شروع کنم والا هرکدام مدنظرتان است که در عین تسلط بر فلسفه ضد فلسفه باشند را نام ببرید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از عجایب روزگار این‌که کسی بخواهد به دنبال بطلان فلسفه باشد. این حکایت از آن دارد که در رجوع به دین، قصد رجوع به حقیقت ندارد بلکه گرفتار محدودیت‌های مفاهیم و آداب دینی است. وگرنه: «شاخ گل هر جا که می‌روید گل است». تفکیکِ مطرح در محافل مذکور، حکایت از بی‌تاریخی افراد دارد. موفق باشید

29362
متن پرسش
علم غیب: سلام با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف «قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» چگونه علم غیب پیامبر و امامان توجیه می‌شود؟ ممنون از پاسخ شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود ائمه «علیهم‌السلام» می‌فرمایند هر آنچه خدا می‌خواهد ما می‌دانیم و به همین جهت گفته می‌شود علمِ امام ذاتی نیست، علم خداوند ذاتی است. عرایضی نسبتاً مفصلی در شرح سوره‌ی اعراف نسبت به این آیه شد. خوب است اگر بتوانید به آن بحث رجوع فرمایید و یا در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، به قسمت «علم امام» رجوع فرمایید. موفق باشید

26588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا اینکه همه مردم ذیل حکومت امام زمان قرار می گیرند و نهایتاً پایان تاریخ با ظهور حضرت است، نفی اختیار مردم نیست تا سرنوشت عالم را طور دیگر رقم بزنند و حتماً آنچه که ظهور نامیده می شود، رخ ندهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان هم همه‌ی مردم راضی به حاکمیّت حضرت نمی‌باشند بلکه «حقّ» در مناسبات بشر حاکم می‌شود ولی باز اختیار در میان است و بعضی در شقاوت هستند. موفق باشید

25165
متن پرسش
با سلام: اینجانب متولد اصفهان و جزء اتباع خارجه عراقی می باشم و اکثر بستگانم طرفدار فرقه شیرازی (شیعه انگلیسی) می باشند. وظیفه اینجانب چیست و چگونه اطلاعات جامعی درباره این فرقه کسب کنم؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سایت‌ها مطالب خوبی در نقد جریان شیرازی‌ها هست. منتها نظر بنده آن است که خیلی نباید وقت‌مان را صرف مشاجره با این جریان‌ها کرد. تاریخِ آن‌ها گذشته است، خود به خود در حالِ به حاشیه‌رفتن و بی‌رنگ‌شدن‌اند. به همین جهت روز به روز جسارت های خود را برای بیشتر ماندن، شدت می‌بخشند. موفق باشید

25152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: با توجه به تاثیری که پرخوری روی روح انسان داره و تیرگی می آره، مادرم برای من غذا زیاد می کشه و تاکید اش اینه که غذا زیاد بخورم، حالا اگه برای اطاعت والدین زیاد بخورم و خودم راضی نباشم آیا باز اون اثر سوء خودش را دارد؟ به نظرتون من چکار کنم؟ از یک طرف نافرمانی والدین که باعث آزار و اذیت آنها شود حرام است از یک طرف پر خوری طبق روایت دل را می‌میراند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نباید بیش از نیاز غذا بخورید. موفق باشید

24816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده طلبه و حافظ قرآن هستم. این پرسش زیاد برایم مطرح است که قرآن چگونه می خواهد بشر را هدایت کند؟ آیا قرار است حکم به حلیت ازدواج با همسر مطلقه پسر خوانده (ماجرای زید و همسرش) انسانها را هدایت کند؟ آیا قرار است با تکرار چندین باره داستان حضرت موسی(ع) و لوط (ع) هدایتی صورت گیرد؟ (آیا یک بار بیان این داستانها مکفی نبوده؟) آیا قرارست به واسطه بیان حکم ظهار هدایتی پدید آید؟ لطفا جواب را فقط به ایمیل بنده حقیر ارسال فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده این است که اقلاً تفسیر یک سوره را دنبال بفرمایید تا جواب‌های خود را بگیرید. ما مامور به تدبر در قرآن هستیم. موفق باشید

24016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من چند وقت پیش سوالی فرستادم که کد سوالم ۲۳۹۲۲ بود اما پاسخی دریافت نکردم چه در سایت و چه در ایمیل. با سلام و احترام: من دختری ۳۲ ساله ام که در گذر از شرایط سخت روحی و رسیدن تا نقطه آخر، خدا دستم را گرفت و توسط مباحث توحیدی شما به آرامش رسیدم. حالا دیگر نه شرایط سخت خانه عذاب آور است و نه عذاب وجدان شکنجه ام می کند. من خودم را بخشیدم و خدا اطمینانی بر قلبم نازل کرد که دیگر گذشته ناراحتم نمی کند بلکه آن را مسیری برای رشد خود می دانم. شغل خوبی خدا روزی ام کرد که تسلط اوهام از وجودم رخت بربست. وقتتان را نگیرم. سوالم این است که با توجه به اینکه هیچ وقت تمایلی به جنس مخالف و ازدواج نداشتم و از کودکی با امیال انحرافی دست و پنجه نرم می کردم حالا که این امیال قدرت خود را از دست داده اند و تا حدودی مهارت مقابله با آنها را پیداکرده ام آیا پذیرفتن خواستگار بر خلاف میل خودم وظیفه دینی است؟ با اینکه پدرم کلا با ازدواج میانه خوبی ندارد و از نظر مالی و عاطفی هم اصلا پشتمان نیست و مشغول دعواها و طلاق با مادرم است، بعضی ها می گویند آینده بدون ازدواج وحشتناک است و زندگی طاقت فرساست. ولی من معتقدم خدا در هرحال روزی رسان است و اگر سختی هم باشد برای تقرب به خود اوست، همه چیز خدا زیباست فقط می ترسم به خاطر عدم ازدواج از طرف خدای عزیز مواخذه شوم. لطفا راهنماییم کنید که پذیرفتن خواستگار و تحقیق و.. در این شرایط وظیفه الهی من است یا نه و رد کردن آیا موجب دوری من از لطف الهی خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۲۲- باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب غرایز جنسی، نیازِ ذاتی و فطری نیست. لذا اگر انسان احساس نیاز نکرد، مانع سلوک او نمی‌شود مثل حضرت عیسی «علیه‌السلام». ولی رویهمرفته طبیعیِ قضیه، ازدواج است مگر همان‌طور که عرض شد. موفق باشید

22627
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد از جان عزیزترم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: جانانم قصد اطاله کلام و تصدع اوقات ندارم. این روزها حس و حال عجیبی دارم، طوری که بعضی وقت ها احساس می کنم خیلی زود است که سکته کنم، موهایم به طرز عجیبی و بسرعت در حال سپید شدن می باشد و خواب و خوراک ندارم. تمام این موارد علتی جز وضعیت این روزهای اقتصاد مملکت اسلامی ندارد، در حالی که خدا شاهد است که ذره ای نگران این نیستم که مخارج زندگیم کفاف ندهد یا اینکه تجارتی که ندارم به ضرر و زیان مبتلا شود و ذره ای نگران این قبیل موارد و گرفتاری ها نیستم اصلا نمی‌دانم نگران چه هستم و نمی دانم از چه این چنین برآشفته و مشوش هستم؟! سوالم این است که حقیر می دانم که باید آرامش داشت این روزها و باید با توکل به خدا و نگاه به افق روشن انقلاب اسلامی این روزها را پشت سر گذاشت! حتی دیگران را به این موضوع سفارش و توصیه می کنم. اما احساس نفاق و مظلوم نمایی می کنم از عنوان کردن این موضوعات این حس و حالات را چگونه باید تفسیر و حلاجی کنم و برای رهایی از آنها و این احساس نفاق چه باید بکنم. استاد عزیز حقیقتاً قلب من درون سینه شما می‌تپد و این ها حوالی یک جسم بی جان و یک روح پریشان در جریان است. شما را به حقیقت لبخند آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام در کنج گودال قتلگاه قسم میدم نظر لطفی به حقیر داشته باشید و در دعاهای گاه و بیگاه تان بی نصیبم نگذارید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. بگذارید تجربه‌ی این دلهره نیز برای شما پیش آید. مثل دلهره‌ی حمله‌ی صدام که برای نسل آن دوره پیش آمد و معلوم شد عطیه‌ی انقلاب اسلامی آغازی است که همچنان پایدار خواهد ماند. موفق باشید

نمایش چاپی