باسمه تعالی: سلام علیکم: تمثّلیافتنِ شیطان برای هرکسی که پیش آید، در موطن خیال پیش میآید. ولی این غیر از آن است که شیطان، یک فکر را و یا تصورِ عملی را در خیال به انسان إلقاء میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه واقع شده آن بود که عرض شد. شاید بتوان گفت در ابتدای امر، تنها یک ارادهی کلّی تحت عنوان «برائة من اللّه» به میان آمد و وقتی ظرفیت لازم فراهم شد قدمی بیشتر مطرح گشت که آن پیام به کمک حضرت علی «علیهالسلام» اعلام شود. شاید هم خداوند میخواست نشان دهد که به هر صورت نسبت به نزدیکی امیرالمؤمنین «علیهالسلام» به پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» نظر خاصی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای آنکه «جسم، همان روح است» غیر از آن است که «روح، علتِ جسم باشد». فلاسفه در تعريف نفس ناطقه مى گويند: «النفس كمال الأول لجسم طبيعي آلي ذي حيوة»[1] يعنى نفس، كمال اول براى جسمِ زنده اى است كه با آلات و ابزار- مثل دست و چشم- فعاليت مى كند. در اين تعريف نظر به جسم دارند از آن جهت كه داراى حيات است، يعنى نفس را بايد در همين جسمِ زنده ملاحظه كرد وگرنه در يك انتزاع ذهنى با مفهوم نفس سر و كار داريم و نه با وجود آن. يعنى همين بدنِ زنده ى شما نفس است، اشكال مرحوم شهيد مطهرى به افلاطون اشكال به جايى است. چون افلاطون مى گويد حضور نفس در بدن مثل حضور روغن در كنجد است. اشكال مرحوم مطهرى اين است كه سخن افلاطون يك نوع دوگانگى بين نفس و بدن را در عالم خارج القاء مى كند در حالى كه چنين نيست، همينطور كه بين حضرت حق و مخلوقات، جدايى و دوگانگى نيست، مگر در انتزاع ذهنى. نفس ناطقه همان جسم آلى ذى حياتى است كه شما با آن روبه روئيد. جسم آلى يعنى دست من كه شما مى بينيد در حركت است، اين جسم آلى، «نفس است در اين موطن». درست است كه در تحليل ذهنى مى گوئيد كه نفس است كه اين دست را به حركت مى آورد، اما اين در تحليل ذهن است، در خارج اينطور نيست. همينطور كه در خارج اينطور نيست كه يك خدا داشته باشيم و يك مجموعه آيات الهى در كنار خدا. خداوند در اين موطن به اين آيات ظهور مى كند هرچند خداوند محدود به موطن عالم ماده نيست. اميرالمؤمنين (ع) مى فرمايند: «مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ»[2] هركس بگويد خدا در كجاست، خدا را در ضمنِ مخلوق قرار داده و اگر كسى بگويد خدا بر كجاست، درون آن شيئ را خالى از خدا پنداشته است. در حالى كه خداى بى نهايت نه در ضمن مخلوقات است و نه درون مخلوقات از حضور خداوند خالى است. حضرت حق وجود مطلقى است كه تمام اين عالم، مظاهر او است. مواظب باشيد افلاطونى فكر نكنيد. متوجه باشيد عالَم مظاهر و آيات خدا است به اين معنا كه حق با اسماءاش به جمال مخلوقات در صحنه است، نه اينكه كنار مخلوقات باشد، به تعبير حضرت امام خمينى «رضوان الله تعالى عليه»: نفس تمام منازل وجود را سير نموده و در مرتبه ى ادنى با دانى است و در مرتبه ى فوق و غيب با آنچه غيب است، غيب است و در نهايت دنائت و در نهايت اعلائيت است؛ چون نمونه اى از توحيد «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأسْمَاءَ كُلَّهَا» است و متعلم به تمام اسماء حق؛ اعم از تنزيهيه و تشبيهيه است. پس چنانكه او عالم غيب الغيوب است، هكذا نفس هم چنين است و چنانكه او «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأعْيُنِ»،[3] هكذا نفس چنين است و چنانكه او به مخلوقاتش عالم بالرضاست، هكذا نفس چنين است و چنانكه لا يعزب عنه شىء، نفس نيز چنين است و چنانكه يكى از اسماء حق اين است كه: «يا مَن عَلا في دُنوّه و يا مَن دنا في عُلوّه» هكذا النفس عالٍ في دُنوّه و دانٍ في عُلوّه، و اصل محفوظ در سير اين سلسله قوا و عمود جميع مراتب وجود، نفس است.[4] موفق باشید
[1] ( 1)- محمد على التهانو، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1716.
[2] ( 2)- نهج البلاغه، خطبه ى 1.
[3] ( 1)- سوره ى غافر، آيه ى 19.
[4] ( 2)- ر. ك: تقريرات فلسفه، ج 1، صص 291- 292.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید بعضی معارف آنچنان عمیقاند که یا باید وارد آن نشد و یا باید با آمادگی کامل و حوصلهی زیاد وارد آن شد. بدترین برخورد با معارف عالیه، تقلیل آنها است. حضرت سجاد (ع) مى فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى آيند كه براى آنها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى دهد براى فهم سوره ى توحيد و شش آيه ى اول سوره ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است. نتيجه اينكه واژه ها هر اندازه هم كه مقدس باشند تنها در گرو تفكرى كه به آنها رجوع مى شود بزرگى و قداست خود را مى نمايانند و فكر مى كنم ما هنوز در شرايطى نيستيم كه واژه هاى «,وحدت وجود» و «آخرالزمان» و «پايان تاريخ»، معنى خود را درست بنمايانند تا منشأ تفكر شوند، مگر آن كه به فرهنگى رجوع شود كه اين واژه ها در درون آن فرهنگ معنى خود را بيابند و دلها را زير و رو كنند. موفق باشید
[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده معرفت نفس راهی است که اگر انسان فلسفه را هم دنبال نکند، به خودی خود معرفتبخش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همانطور که مکرر در جوابهای سؤالهای کاربران محترم عرض کردهام، روحیهی ورود به پایاننامهها را ندارم. شاید کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست، به کارتان بیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. پوچی از بیمعناییِ زندگی سر بر میآورد و امروز، زندگی با وفایِ به انقلاب اسلامی و قرارگرفتن در بستر مقابله با استکبار در متن سنت توحیدی، معنا پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه با خوشخُلقی و صداقت و تواضع مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر با نظر به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، شروع کنید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». هرگز از رحمت خدا مایوس نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان وجود موجوداتِ دیگر در فضا نامعقول نیست، ولی سفر در زمان، یک امر غیر عقلی است که استدلالهای مطرح در حرکت جوهری روشن میکند حرکت، عین ماده و عین زمان است و چیزی به نام حرکت در زمان که انسان از هویت مادی خارج شود، معنا ندارد و بدین لحاظ تنها با سرعتی میتوان حرکت کرد که ماده ظرفیت آن را دارد. مثل اینکه اگر بخواهیم به سرعت نور حرکت کنیم، باید نور باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از سیری که به معاد و مطالعهی کتاب «خویشتن پنهان» بینجامد، به نظر میرسد مباحث شرح «رساله الولایه» باب خوبی برای ورود در آن امور باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر سران فتنه یک کلمه ابراز پشیمانی کردند تا مورد عفو قرار گیرند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در سیرهی پیامبر و ائمه علیهمالسلام ملاحظه میکنید، تا آنجایی که امور دنیایی مانع حضور در محضر حق نشود، از دنیا و لذات آن استفاده میکردند و در اینجا بهترین محکمه، خود انسان است که چه اندازه با ابزارهای دنیایی گرفتار حجاب نسبت به انس با حضرت پروردگار میشود و انسانها در این رابطه حتی متفاوتاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هم إنشاءاللّه آنقدر زمینهی قبل از ظهور حضرت جهت شناخت حق و حقیقت فراهم شده باشد که اکثر مردم عالَم به حضرت بپیوندند مگر آنهایی که در اوج خباثت باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانمهای متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مجلداتِ «امام شناسی» آیت اللّه تهرانی کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید به همان صورت که صحبت شده است، تایپ بفرمایید و ارسال فرمایید؛ إنشاءاللّه بر روی آن کار میشود. چون ممکن است زحمت بکشید و بر روی جملات کار کنید ولی در ویرایش نهایی آن جملات تغییر کند. پس نیاز نیست جنابعالی آن جملات را به صورت ادبیات صحیح درآورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر آن حضرت، شجرهی نبوت و موضع رسالت نیستند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موارد به راهِ گشودهای که خداوند در مقابل ما قرار میدهد، باید فکر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. سعهی رحمت الهی آنچنان است که میتوان یک صلوات را خرج هزاران انسان نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست ما تکلیف برای آن حضرت معلوم کنیم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نماز، راه رجوع به حضرت ربّ العالمین است تا راهِ نزدیکی به حقیقت گم نشود. کتاب «آداب الصلواة» امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» نکات ارزشمندی را با شما در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت حقیقی اگر به عدالت منجر نشود، که ولایت نیست. آری! انسانها به اندازهای که صادقانه به سوی ولایت الهی و مظهر آن ولایت که در این زمانه ولایت فقیه است، رجوع نکنند چوب آن را خواهند خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده فرصتی برای دیدن آن فیلمها را ندارم و دفاع بنده از انقلاب اسلامی به عنوان ارادهی الهی در این تاریخ جهت عبور از سکولاریته، چیزی غیر از غفلتها و انحرافاتی است که فعلاً ما در نظامِ اداری کشور با آن روبهروئیم و تنها از طریق تأکید بر اصالتهای انقلاب اسلامی میتوانیم از آنها عبور کنیم. موفق باشید
