باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میدانید که در این مورد به طور مفصل بحث شد. شواهد حکایت از آن دارد که عرفایی مثل ابن عربی و عبدالرّزاق کاشانی کاملاً تحت تأثیر آموزههای شیعی هستند و متوجه شدهاند چه راهی را باید طی کنند و حتی آنجایی هم که در فقه به چهار امام فقهی اهل سنت نظر دارند، ریشههای جعفری آن را دنبال کردهاند. میماند که آیا تقیه میکردهاند؟ که عدهای بر این عقیدهاند. و یا در بستر فرهنگ اهل سنت متوجهی حقایقی شدند که در تشیع یافتند. در شرح فصوص در جایی عرض شد که اتفاقاً باید چنین عرفایی در اهل سنت به ظهور میآمدند تا اسلام اهل سنت، روحانیتِ عرفانی را از دست ندهد و جالب است به غیر از وهابیها، بقیهی اهل سنت، گرایش خوبی به عرفان دارند و عموماً محبّ اهل بیت میباشند. مکرر پیش آمده است عدهای که در «فتوحات» ابن عربی تأمّل کردهاند، شیعه شدهاند. مثل آقای عثمان یحیی که قسمتی از فتوحات را در ۱۴ جلد تنظیم کرده. جناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب «جدال با مدعی» و یا آقای بدیعی در رابطه با تشیعِ ابن عربی نکاتی را به میان آوردهاند. ۲. مگر فقهِ فقها، همهی اسلام است که در همهی اسلام به آنها رجوع شود؟ و مگر خود آن بزرگواران چنین ادعایی دارند؟ ۳. اگر کسی بتواند برای عمقبخشیدن به معارف خود نیاز به عرفان نداشته باشد؛ او را چه باک؟! موفق باشید
سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسشها فرمودید که اصلیترین مشکل ما، نداشتن گشودگی به هم در عین حفظ اصول است. جداً امروز در سطح نیروهای فرهنگی، مشکل اساسی پیش آمده است. یکی اینکه بسیاری اوقات برای جذب افراد، چنان از اصول فاصله میگیرند و یا برای اینکه بین افراد مختلف مطرح شوند که اینها دغدغهمند هستند، رسماً با ریشهها و مبانی، به صورت عجیبی برخورد دارند و حتی گاهی چنان سیاه نمایی و فضاسازی در برابر انقلاب و نظام میکنند که بسیار تعجب آورست و حتی در مباحث معرفت دینی هم با رویکرد عجیبی کار خود را پیش میبرند و چنان برخورد میکنند که انگار بله ما خودمان مخالف این ساختارها هستیم و انقلاب از ریشهها فاصله گرفته و منحرف شده و ما در یک انحطاط بسر میبریم و برای تصدیقش هم متأسفانه دست به فضا سازی میزنند. اینکه شخصیتی و معممی مثل آقای زائری چنین با مبانی دینی و انقلاب و نظام برخورد کنند جداً تعجب آورست و حتی گاهی به نظر میرسد رسماً دارند دست از مبانی و ریشهها میکشند. آقای مهدی نصیری که بسیار تعجب آورتر کار میکنند و با تمدن اسلامی مخالفت کرده و استفاده از تجارب همین نظامهای سکولار برای مدیریت و رفع مشکلات در عین اعتقاد به مهدویت را راهگشای عصر غیبت میدانند و حتی دربارهی حجاب هم مواضع عجیبی گرفته و روندی مانند مباحث شریعت سهله که در اواخر دهه هفتاد مطرح میشد را پیش گرفتهاند. از طرفی قبول دارم برخی با کمترین مبحثی افراد را از قطار انقلاب و نظام پیاده میکنند و یا تاب و تحمل کار فرهنگی در کنار آنان را ندارند و یا حتی افرادیکه در مبانی و ریشههای اسلامی و انقلاب معتقدند ولی در یکی دو مسئله مواضع دیگری ممکن است پیدا کنند را غیر انقلابی میخوانند و به قصد عدم انحراف در مسیر، از ارتباط درست و متقن هم نارسایی و کاستی قابل تامل دارند. حضرت آقا هم در همین مباحث فرموده اند دایره انقلاب را گسترده و هدایت و بصیرتافزایی و گفتمان سازی کنید و از طرفی سخت بر روی مبانی پافشاری کنید و از مبانی کوتاه نیایید و مراقب باشید به طرف افراد منافق یا بیاعتقاد هم نروید و در آن راستا قرار نگیرید. و جداً مشکل در همین دو بحث است که جمع کثیری هدفشان به جای هدایت و بصیرت افزایی و تربیت نیروهای انقلابی صاحب فکر و توانمند و در عین حال نشاندادن مبانی اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی در قالب گفتمان ویژه گفتمان هنری رسانهای و تولیدات فرهنگی _ هنری، جذب افراد حتی در ازای سیاه نمایی و فضاسازیهای حیرتآور و مخالفت یا کاستی و اصلاحگری مبانی و پرداختن به مسائلی تعدد قرائتها در دین و تساهل و تسامح و تحریف شرایط تاریخی که حتی موجب گلایه و ناخشنودی حضرت آقا در سخنان عید قربان شد؛ است و از طرفی عدم آشنایی با مقتضیات کار قوی فرهنگی من جمله تولید آثار فاخر جذاب و عدم تخاطب مستحکم و حکیمانه در راستای گشودن افق متعالی انقلاب مقابل افراد و عدم دست گشاده و روی مهربان در برابر افراد و بیرون کردن آنها از دایره انقلاب حتی بخاطر چند مسئله یا موردی اختلافی و عدم اعتقاد به ارتباط درست با مردم ویژه نسل پس از پیروزی انقلاب، هم یک مورد و مسئله و امر ناصواب دیگر است. ببخشید اطاله کلام کردم خواستم کمی بحث از اجمال در بیاید تا فرصت و مجال شود در اینباره، باب بیانات حضرتعالی هم مفتوح شود و در اینباره بیانات خودتان را بفرمایید. به جهت تجارب کار فرهنگی و مشغول بودن به آن، آنچه به نظرم رسید این بود و به نظرم رسید عرض کردم و امید دارم ان شاء الله مبنا و منظومه فکری_عملی ما در کار فرهنگی جداً همان مبنای بیانیهی گام دوم انقلاب و هدایتگری و بصیرتافزایی و تولید محتوا و اثر و کرسیهای آزاد اندیشی و تعمق در حدّ جذاب و فاخر و مهمتر توانمند سازی و تعلیم نیروهای فرهنگی دغدغهمند به انقلاب و تلاش در راستای صاحب فکرشدن آنها بر اساس مبادی مشخص مثل نظام فکری امامین انقلاب، علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید آوینی و علامه مصباح باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صد سینه سخن در میان است. وقتی توحید به صحنهی تاریخی ما در میان آید، از آنجایی که توحید نافذ است و هرچه جلو بیاید گسترهی خود را بیشتر میکند و همچون ذاتش، جهان بیشتری را در برمیگیرد. دیروز یعنی در ابتدای انقلاب اسلامی باید مواظب بودیم که در دریاچهی توحیدیِ انقلاب اسلامی رودی گِلآلود ورود نکند تا کلّیّتِ دریاچه را گلآلود کند، ولی توحید انقلاب همچنان گسترده و گسترده شد در آن حدّ که امروز اقیانوسی شده است که هزاران رود گلآلود را در آغوش میگیرد، آلودگیهای آنها را فرو مینشاند و آنها را از آنِ خود میکند.
اگر به هر دلیلی نسبت به انقلاب با روحیهی مقدسمآبانه گرفتار تحجر شدیم، انقلاب را دفن کردهایم. رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مثل یک موجود زنده است، همواره در حیات جدیدی باید خود را تجربه کند، ایشان در ۲۶ تیرماه سال ۹۸ حکمی به امام جمعه بندرعباس دادند. بنده خواهش میکنم به جملاتی که در آن حکم هست دقت فرمایید. میفرمایند: «تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیهی مؤکد من است.» عموم مردم در این پیام چه کسانیاند؟ در حالیکه قبل از آن فرمودهاند تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن. آیا عموم مردم جز مردمی خواهند بود که نه در راستای تقویت جریان انقلابی قرار دارند و نه در راستای جوانان مؤمن؟ بنده همان زمان که این پیام را دیدم به رفقا عرض کردم این پیام نشان میدهد انقلاب وارد مرحلهی دیگری شده که میتواند مردم معمولی را که به ظاهر نسبتی با انقلاب و حتی اسلام ندارند در بر بگیرد و آنها را از آنِ خود بداند، همان آدمهایی که نه انقلابی هستند و نه کاری به انقلاب دارند و نه مؤمن میباشند. شما باید نسبتتان را با اینها تغییر دهید، آنهم با رویی گشاده و دستی مهربان. آیا این پیام خبر از آن نمیدهد که این انسانها که به ظاهر ربطی به انقلاب ندارند، دیگر خود را در تاریخ مدرن معنا نمیکنند، هرچند ظاهرشان مدرن است؟ و باید آنها را از خود بدانیم و ما این را در تشییع پیکر شهدایی مثل شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی دیدیم که چه کسانی خود را وابسته به آن شهدا احساس میکردند که از نظر ظاهر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند.
باز عرض میکنم بحث بسیار است. اگر تا دیروز باید از «دیگری» بترسیم، امروز در فضای توحیدیِ انقلاب اسلامی بسیاری از انهایی که «دیگری» بودند در درون خود نوعی احساس یگانگی با ما دارند مشروط بر آنکه از ترس آنکه دریاچهی ما گلآلوده نشود، از اقیانوسبودنِ خود غفلت نکنیم. در این مورد عرایضی در جزوهی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» شده است. شاید موجب گشودگی راهی باشد که فراموشش کردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی شده ولی جمعآوری نشده است. به نظرم شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری نکاتی را متذکر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شکِ دستوریِ دکارت، انسانی مخاطب است که به بودن خود شک کرده. ولی شک غزالی شک در روشی است که عدهای با روش کلامی میخواهند دین را به جامعه برگردانند و لذا با تنظیم کتاب «احیای علوم دین» راهِ دیگری را پیشنهاد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رویهمرفته بعضی از ذوقیات عرفا قابل قبول نیست ولی ظاهراً استاد صفائی «رحمتاللّهعلیه» هم کمی بیش از حدّ از عرفا فاصله دارند. به نظرم روش امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» بهتر است که هم عرفا را قبول دارند و هم تسلیم آنها نیستند، هم ابنعربی را نقد میکنند و هم در نامهای که به گورباچف مینویسند میفرمایند: «و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه صدر المتألّهين «رضواناللهتعالىعليه وحشرهاللهمعالنبيينوالصالحين» مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده، و هرگونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. ديگر شما را خسته نمى كنم و از كتب عرفا و به خصوص محى الدين ابن عربى نام نمى برم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيفِ باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» ( صحيفه ى امام، ج ۲۱، ص: ۲۲۴- ۲۲۵) [1] ۲. حرف خوبی است. موفق باشید
[1] - حضرت امام در جواب حسنين هيكل كه مى پرسد چه كتاب هايى جز قرآن در شما اثر گذاشته، مى فرمايند: «در فلسفه، ملاصدرا ، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر.»(صحيفه ى امام، ج 5، ص 271)
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید تفکر، تاریخی است یعنی باید بتوانیم مسائل زمانهی خود را بشناسیم و راه حلهای آنها را بیابیم؛ حال اگر مسألهی اصلی ما حضور در این تاریخ است با هویت انقلابی در مقابل استکبار در بستر اسلام، مجبوریم جهت این امر پشتیبانی فلسفی و حکمی خود را به میدان آوریم تا اولا معلوم شود چه نوع نگاهی در مقابل نگاه اومانیسمی غرب در دست داریم و ثانیا چه نوع نگاهی در مقابل نگاه پوزیتیویستی به عالم داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفتهی جناب صدرا، هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «سنن النبّی» از علامه طباطبایی جوابگو باشد. در ضمن قسمت دوم کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست نکاتی در رابطه با سیرهی پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» متذکر شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از طرف خدا جز رحمت و لطف در میان نیست. ولی انسان، خودش نباید قواعد نظام عالم را زیر پا بگذارد و سرنوشت خود را به هم بزند. یعنی حق اللّه را خداوند با توبه میبخشد، ولی این بدان معنا نیست که اگر کسی سمّ بخورد و مسموم شود، بگوییم چرا خدا نبخشید. ترک رحم از جنس زیرپاگذاردن نظام تکوین الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعهی اصل کتاب و مطالعهی دو کتاب بعدی که تفصیل کتاب سلوک است، یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» و کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی»؛ آرامآرام مسائل برایتان روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مرگ تعلق ما به بدن در حدّ خاطرهای است که با این بدن داشتهایم و بدان از این جهت توجه داریم که پس از چندی این توجه نیز از بین میرود. به همین جهت گفته میشود بعد از 40 سال قبرستان را صاف کنند و اموات جدیدی در آن دفن نمایند. این نوع مباحث بعداً با ادامهی مطالعهی کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» بهتر برایتان روشن میشود. در حال حاضر تعلق روح به بدن، تعلقِ تدبیری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به رویکرد خودتان دارد. آنچه باید اصل باشد، آموزههای دینی است که بسیار کمککننده هستند و بعضاً در دانشگاهها روی این موضوعات نیز تمرکز دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند میداند که بندهاش را در کدام شرایط، بهتر میتواند پرورش دهد. در همان کتاب هست که بعضی را اگر زندگی همراه با رزق محدود بدهد، کافر میشوند و بعضی برعکس. ۲. برای بعضی رویهمرفته رزق وسیع مقدّر شده، ولی اگر با حرص همراه باشد راه به سوی حقیقت تیره و تار میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار میگیرد. از یک طرف در برزخاند و احوالات عالم برزخ بر آنها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آنها کم و بیش در میدان است. مثل آنکه در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر میشود و از طرف دیگر از گذشتهی خود چندان جدا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوان فصوص الحکم را بدون شرح استاد خواند ولی شرحهای فارسی مثل شرح خوارزمی و شرح بابارکنا و شرحهای عربی مثل شرح قیصری و جندی خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به انتخاب انسانها احترام بگذاریم بدون آنکه کار به دوگانگی و قهر بکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «ره چنان رو که رهروان رفتند». در این موارد ملاکِ خود را یکی از علماء یا افرادی که به آنها اعتماد دارید، قرار دهید و مطابق عمل آنها، عمل کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. اگر به سیرهی اولیاء معصوم «علیهمالسلام» عمل شود، شعور درک اقتضائاتِ زمانه به انسان عطا میگردد و مانند حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» میفهمیم این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرتها است؛ رضوان خداوند بر او باد که چشمِ بینای زمانهی خود بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که گناه او چه در ظلمی که به فرهنگ این ملت کرد و چه ظلمِ خاصی که اخیراً انجام داد؛ سرِ جای خودش است. بحث «دیه» در مورد حقوق مادیِ بازماندگان است که آنها میتوانند آن را مطالبه کنند و یا تأکید بر قصاص داشته باشند، یک امر فردی است، حقوق جمعی، سرِ جای خود است و او باید در محضر الهی جواب آنها را بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا همین شرایطی که برایتان پیش آمده، فرصتی نمیدانید که خداوند برای شما قرار داده تا خود را طور دیگری تعریف کنید و به زندگی از زاویهی دیگری بنگرید. محال است کسی در بستر اسلام و ایمان قرار داشته باشد و راهی برای زندگی متعالی در مقابلش نباشد. به همین جهت حضرت ربّ العالمین میفرمایند: « لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» هیچکس از رحمت و مدد الهی مأیوس نمیباشد مگر آنهایی که گرفتار کفر شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است ابتدا سیر مطالعاتی را که مبانی فکری را شکل میدهد دنبال بفرمایید که تحت عنوان «سیر مباحث و چگونگی پیگیری آنها» بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دو جلسهی اخیر بحثی که در کانال «ندای بیصدا» شد فکر میکنم در مورد فوق کمککارتان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم آنچه مقام معظم رهبری در اولین سخنرانی خود نسبت به سبک زندگی مطرح کردند، ابواب و موضوعات قابل توجهی را به میان آوردند. بنده چیزی غیر از آنچه ایشان مطرح فرمودند، در ذهن ندارم. موفق باشید
