بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18676
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: منظور از لا الله الا الله و اینکه عارفان در نماز می رسند به جایی که می گویند خود خدا دارد خودش را ستایش می کند. اگر ما همه چیز را از منظر خدا ببینیم آیا مثلا صدام هم که بدی کرد خود خدا بود که می کرد و آیا خدا که می گوید قیام کنید بر ظالم خودش با خودش در گیر می شود و همین است منظور خدا که می گوید من هدایت می کنم و من گمراه می کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مواظب باشید بین تکوین و تشریع خلط نشود. آری! در نظام تکوینی و در نسبتی که وجود پدیده‌ها با خدا دارند، همه از نظر وجودی مدّ نظر قرار می‌گیرند و خوب و بدبودن معنا نمی‌دهد. ولی در نظام تشریع و در نسبت با ما و در نسبت با وظیفه‌ای که با افراد و اشیاء داریم؛ بحث خوب و بد مطرح است، و در این راستا وظیفه‌ی ما است که با صدام مقاتله کنیم. موفق باشید

18675
متن پرسش
سلام جناب استاد: در یکی از سخنرانی ها یا کتابهاتون درباره دعای رب زدنی علما صحبت فرموده اید. من نیاز به اون مبحث دارم ولی نمیدونم در کدوم سخنرانی یا کتاب دنبالش بگردم. لطفا راهنمایی بفرمایید. متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» صفحه‌ی 267 عرایضی به این شکل شده است: مولوى در نقد به خود و فرار از فانى شدن در اوامر الهى مى‏ گويد:

اى فسرده عاشق ننگين نمد

 

كاو ز بيم جان ز جانان مى ‏رمد

سوى تيغ عشقش اى ننگ زنان‏

 

صد هزاران جان نگر دستك ‏زنان‏

جوى ديدى كوزه اندر جوى ريز

 

آب را از جوى كى باشد گريز

آب كوزه چون در آب جو شود

 

محو گردد در وى و جو او شود

وصف او فانى شد و ذاتش بقا

 

زين سپس نه كم شود نه بد لقا

     

آب كوزه اگر در جوى آب، با نفى نظر به خود، خود را احساس كند جز جوى احساس نمى‏ كند.

در راستاى نفى نظر به خود ملاحظه كنيد رسول خدا (ص) تا كجا جلو رفته‏ اند كه خداوند به ايشان مى ‏فرمايد: «قُلْ رَبِّ زِدْنِي‏ عِلْماً»[1] بگو: «پروردگارا! علمم را زياد كن.» پيغمبر خدا (ص) به جاى اين كه بگويد: «پروردگارا! علمم را زيادكن.» عيناً همان سخن را به عنوان وحى تكرار مى‏ فرمايند و مى‏ گويند: «بگو: پروردگارا! علمم را زيادكن.» چون اگر ملاحظه كنيد در درون آن جمله يك نحوه نظر به خود هست و مى‏ گويد «من». در حالى كه اگر بگويد «من»، حضرت الله به عنوان حقيقت مطلق نفى مى ‏شود، چون او در كنار حضرت حق قرار مى‏ گيرد. ولى وقتى عيناً حرف خدا را تكرار بفرمايد ديگر «منِ» او در ميان نيست. به او فرموده: «قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» او هم عيناً همان را تكرار مى‏ كند. اگر مى ‏گفت: «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» خودِ حضرت در ميان مى‏ آمد و اين ديگر فناى فى الله نيست. در قرآن هرجا به نحوى رسول خدا (ص) خود را در ميان دارند آنجايى است كه قبل از آن «قل» آمده زيرا ايشان به خودى خود هيچ نظرى به خود ندارند. قرآن به او مى ‏فرمايد: «قُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»[2] بگو خداى يگانه مرا بس است. حضرت به جاى آن كه بگويند: خداى يگانه مرا بس است، عيناً جمله را با «قل» تكرار مى‏ كنند. همين‏طور درآيه‏ «قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ»[3] قضيه از همين قرار است چون در متن آيه «من» هست. گفت:

فانى ز خود و به دوست باقى‏

 

اين طرفه كه نيستند و هستند

     

موفق باشید


[1] - سوره ‏ى طه، آيه‏ ى 114.

[2] - سوره‏ ى توبه، آيه‏ ى 129.

[3] - سوره ‏ى زمر، آيه‏ ى 38.

18674
متن پرسش
چرا؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» المائده (101) پس چرا آن حضرت این کلام را بر زبان جاری کردند؟ «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» پروردگارا، اشیاء را آنچنان که هستند به من بنمایان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در آیه‌ی مذکور متذکر می‌شود طلب و درخواست چیزهایی است که نیاز نیست انسان آن‌ها را بداند و یا برایش روشن شود مثل آن‌که بخواهیم بدانیم در درون مردم چه می‌گذرد. ولی در آن دعا رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از خدا می‌خواهند آن‌چه که خداوند خلق کرده است و خواسته است که ما آن را درست بشناسیم، خودش کمک کند تا آن‌طور که آن مخلوق هست ما آن را بشناسیم و تحت تأثیر پیش‌فرض‌ها و توهّمات خود نباشیم. موفق باشید

18671
متن پرسش
سلام: ۱. استاد عزیز نظر شما درباره استفاده از آثار کتبی و سخنرانی ها و مباحث آقای میرشکاک چیست؟ ۲. بنده تا حدودی استعداد شعر گفتن دارم می خواستم نظر شما رو درباره ادامه این استعداد بپرسم؟ چون الان بیشتر تمرکزم بر روی مباحث حضرتعالی و دکتر داوریست آیا شعر گفتن و قدم زدن در این مسیر ضربه ای به اون مباحث وارد نمیکنه؟ ۳. می خواستم اگه جوابتون برای ادامه شعر مثبته چه توصیه ها عملی و مطالعاتی رو پیشنهاد می کنید تا شعر های این حقیر در مسیر اتصال به عالم قدس و مصداق الشعرا تلامیذ الرحمن باشه؟ ۴. از شعرای کهن ابتدا از افرادی چون مولانا، فردوسی، سعدی و حافظ استفاده کنم که بیشتر در تقویت عالم شهود و محتوی شعری موثره یا از بزرگان سبک هندی چون صائب تبریزی و کلیم کاشانی و بیدل دهلوی که بیشتر در مضمون سازی و خیال پردازی موثرتره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم، از آثار ایشان استفاده می‌کنم و نکات خوبی را ایشان در عالم خودشان متذکر می‌شوند 2- خیر! روح شاعرانه نیاز این زمانه است   3- تمرکز بر روی مثنوی، کارساز است 4- فکر می‌کنم شعرهای شعرای کهن، عالمِ حضوریِ مورد نیاز را در مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

18670
متن پرسش
سلام: چند سوال پیرامون فصل اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)» ۱. در تعریف فکر از منظر ارسطویی و فلسفه می فرمایید «الفکر حرکه الی المبادی و ...» حرکت از کجا به سمت مبادی؟ بالاخره باید برای حرکت ابتدا و انتهایی متصور بود؟ در پاورقی فرمودید که «از مطلب به مبادی و از مبادی به مطلب» تعریف «مطلب» اولی چیست؟ ۲. آیا بدون مبادی می توان فکر کرد؟ پس چگونه حرکت اول که به سمت مبادی است را فکر می نامیم در صورتی که هنوز به مبادی نرسیده ایم؟ ۳. اگر فکر انسان را به مبادی می رساند و بعد از مبادی به مراد و مطلوب، آیا آن چیزی که غرب داشته را می توان مبادی نامید؟ اگر مبادیست پس غرب فکر را به صحنه آورده که به مبادی رسیده پس چرا به بی فکری متهم می کنیم؟ آیا نمی شود گفت اصلا غرب فکر نکرد و آن چیزی که داشت مبادی نبود بلکه وهم بود؟ ۴. اگر این درست باشد که مبادی غرب وهم است چگونه وهم می تواند عامل هماهنگی در یک تمدن و عالم شود؟ ۵. حضرتعالی که فکر را از منظر فلسفه و عرفان بررسی کردید چرا فکر را از منظر قرآن بررسی نکردید؟ و تفاوت ها و شباهت های «فکر» و «عقل» از نگاه قرآن چیست؟ ۶. مدتیست به شدت درگیر تفاوت دقیق بین واژه ها و مشتقات «فکر» و «عقل» و «علم» از منظر قرآن هستم اگر لطف کنید و جهت بررسی بیشتر منابعی رو با این رویکرد معرفی فرمایید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه را در ابتدا داریم. مثل آن‌که می‌دانیم حسن مسلمان است و می‌دانیم مسلمان نماز می‌خواند، پس نتیجه می‌گیریم حسن نماز می‌خواند 2- نه! در علم حصولی هر فکری مبتنی بر مبادی است. در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» این موضوع بیشتر شرح داده شده است. 3- مبادی غلط، ایشان را به نتیجه‌ی غلط می‌رساند. 4- هماهنگی‌اش مشکل ندارد، هدفی که دنبال می‌کنند توهمی است 5- قرآن بیشتر از منظر فهم حضوری با ما سخن می‌گوید و از این جهت نگاه عرفا به قرآن نزدیک‌تر است 6- تفسیر شریف المیزان هر وقت به هر کدام از این واژه‌ها می‌رسد آن واژه را شرح می‌دهد لذا با نظر به آیاتی که این واژه‌ها را دارد می‌توانید از المیزان استفاده کنید، در ضمن در حین مطالعه‌ی متون، خود به خود این واژه‌ها معنای خود را نشان می‌دهد. موفق باشید

18669
متن پرسش
با سلام و احترام: 1. اگر کسی گناهی مرتکب شود که مستوجب حد شرعی باشد آیا برای پاک شدن باید خود را معرفی کند تا حد بر او جاری شود؟ 2. با توجه به اینکه یکی از شرایط قبول توبه عدم تکرار گناه است در مورد گناهانی که موقعیت ارتکاب آن ها دیگر پیش نمی آید و یا ابزار آن دیگر وجود ندارد (مثلا فرد چشم چران کور شود) توبه موضوعیت دارد؟ 3. در جایی که خداوند می فرماید سیئات را به حسنات مبدل می کند سیئات فقط به معنی گناهان است یا به معنی اشخاصی که از بس گناه کرده اند عین گناه شده اند نیز می شود؟ 4. سخت ترین حجابها بین خدا و شخصی که تمام لحظات عمر خود را در غفلت و گناه سپری کرده وجود دارد اگر بخواهد این حجاب ها را پاره کند و جبران مافات نماید علاوه بر رعایت تقوا، ذکرهایی که باید بر آن ها مداومت کند به ترتیب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نه! تنها باید توبه کند 2- آری! همین‌که عزم ادامه‌ی آن گناه را نداشته باشد در حکم توبه است 3- فرق نمی‌کند. اگر کسی جهتش عوض شد تا آن مرحله می‌تواند پیش رود که سیئاتش تبدیل به حسنات شود 4- سیداالکلام ذکر «لا إله الاّ اللّه» است که رجوع به معبود یگانه را به قلب متذکر می‌شود. موفق باشید

18668
متن پرسش
سلام علیکم: نظر به پاسخ شما به سوال 18631 تحت عنوان «ترجیح مباحث به صورت صوت» تقاضامندم صوت جلسه «گویی ولیّ‌شناسان رفتند از این ولایت» را در اختیار دوستان قرار بدهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن یک مصاحبه‌ای بود که توسط دانشجویان دانشگاه امام صادق«علیه‌السلام» انجام گرفت چون متن پیاده‌شده‌ی آن را ارسال کردند، بنده لازم دیدم آن را به طور مفصل مطرح کنم. تازه این متن نیز در حکم مقدمه‌ای است جهت تفصیل بیشتر. موفق باشید

18667
متن پرسش
با سلام: کسی که قبلا در راه دین خدمت می کرد و الان به طور ناگهانی در تمامی اعتقادات (اصول دین) دچار شک شده اند به طوری که این مسئله موجب ناراحتی خاطر خود ایشان هم هست باید چه چاره ای اتخاذ کند؟ ایشان نسبت به کل زندگی بی هدف و انگیزه شده اند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را یک لطف خدا باید دانست از آن جهت که انسان متوجه می‌شود آن اعتقادات پایه‌های محکم و قابل قبولی نداشته است و باید آن‌ها را بازخوانی نمود وگرنه این مشکل در برزخ از طریق ملکین «نکیر» و «منکر» پیش می‌اید که دیگر کار از کار گذشته است. مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست پیشنهاد می‌شود. موفق باشید      

18666
متن پرسش
با سلام: من دو سوال مرتبط دارم: 1. آیا می تواند الهام به قوه ی تخیل القا شود؟ 2. چگونه بفهمیم که این القا در قوه ی تخیل الهام بوده یا از نفس خود و ضمیر ناخودآگاه بوده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا که نه! 2- اگر آن الهامات، روحِ عبودیت ما را تقویت کرد، جنبه‌ی الهی دارد وگرنه وسوسه‌های شیطانی است. موفق باشید

18665
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا کمی درباره جهنم توضیح دهید. معنی خلود در آنجا چیست با توجه به اینکه زمان در قیامت مطرح نیست، گنهکاران چگونه از آن خارج می شوند؟ چه اتفاق خاصی باید بیفتد تا عذاب برداشته شود؟ الان با توجه به حالاتی که دارم و از یاد خطاهایم عذاب می کشم به نوعی این خلود را حس می کنم و می فهمم که از جنس زمان نیست یعنی نمی توانم بگویم که مثلا 6 ماه دیگه یا چند ساله دیگه از این عذاب خلاص می شوم. مرگ نیز تاثیری در آن ندارد زیرا آن منی که در حال کشیدن عذاب است با مرگ از بین نمی رود. با تشکر. لطفا برای این گنهکار دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خداوند را در جان خود یافته باشد و در عمق جانش نظر به خداوند داشته باشد ولی با ارتکاب بعضی از گناهان، روحِ خود را  مکدر نموده باشد؛ چون جهت اصلی‌اش به سوی خداوند است با فشارهایی که آن گناهان چه در دنیا و چه در برزخ و قیامت بر او می‌آورند به خود می‌آید و جهت اصلی‌اش که همان رجوع به خداوند است، ظهورِ بیشتر پیدا می‌کند و بالاخره از آن عذاب‌ها راحت می‌شود و بدین لحاظ گفته می‌شود در برزخ و قیامت، انسان رفع حجاب برایش پیش می‌آید تا آماده‌ی رجوع به خداوند گردد و بدین معناست که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» می‌فرمایند آتش محل ایمان را نمی‌خورد. یعنی کسی که ایمان به خدا دارد در نهایت، گرفتار خلود نیست. موفق باشید 

18663
متن پرسش
استاد سلام خسته نباشید: ببخشید از شما عاجزانه خواهش می کنم به سوالم جواب بدید. چند وقتیه برای من نوجوان سوالی پیش اومده که چطور ما انسان ها خود واقعی مونا بشناسیم و اینکه من آیه 30 سوره بقره را خواندم و در این آیه خداوند به فرشته ها می فرمایند من در آفرینش بشر اسراری را می دانم که شما نمی دانید این راز چیه؟ از هر کس که سوال می کنم میگه باید خودتو بشناسی، اما نمیگن چجوری خواهش می کنم راهنماییم کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و سپس به کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که هر دو بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

18662
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: ببخشید استاد من چند وقتیه این حالت برام پیش اومده که مدام با خودم حرف می زنم، مثلا در مورد حوادث گذشته و آینده فکر می کنم و ساعت ها در مورد اونا با خودم حرف می زنم و تحلیلشون می کنم. آیا این حالت موجب غفلت انسان از خودش می شود؟ اگر می شود راه درمان آن چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست در این مورد إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک‌کارتان باشد. موفق باشید

18660
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: اینجانب سید صدرا صدرالدینی هستم و 28 سال سن دارم. بنده آنقدر به شما علاقه مند هستم که از تهران برای دیدن شما به اصفهان آمدم و موفق به زیارت شما شدم، اکثر کتاب های شما را خوانده ام و همه جا مبلغ تفکرات شما بوده و هستم، از دوران نوجوانی به شغل معلمی علاقه مند بودم برای همین هم از رشته برق در مقطع ارشد تغییر رشته دادم و الهیات خواندم چند بار تصمیم گرفتم تا به حوزه بروم اما خانواده مانع شدند، با وجود اینکه علاقه و استعدادم در الهیات بود به اصرار خانواده و اینکه رشته های الهیاتی آینده شغلی ندارند، رشته برق خواندم و متناسب با آن شغل پیدا کردم - و حقوق نسبتا مناسبی هم دارم اما اصلا از کاری که می کنم رضایت ندارم و حس می کنم عمرم دارد به هدر می رود. حال در آزمون استخدامی آموزش و پرورش پذیرفته شده ام لیکن با وجود حقوق بسیار پایین معلمی، دوستان معلم و خانواده و سایر رفقا بنده را از رفتن به شغل معلمی بر حذر می دارند. و مسائل زیر را دلیل می آورند: در این زمانه پر از گرانی و تورم حقوق کم باعث عدم گذران مناسب زندگی می شود و این مشقت ایمان را هم به مخاطره می اندازد. یا اینکه در روایت هست که تقوا ده جزء دارد و نه جزء آن بی نیازیست (غنا) و منظور روایت قناعت نبوده یا اینکه در روایت هست که در آخر الزمان ازدواج باعث از دست رفتن ایمان می شود به علت گرانی و فشار بر مرد، لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید که آیا با وجود حقوق کم، توکل به خدا کرده تغییر شغل بدهم یا نه؟ خدای نکرده این مشقت در مخارج باعث پشیمان شدن و سستی در ایمان نشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خداوند شما را به شغل شریف معلمی علاقه‌مند کرده و آن شغل را به عنوان یک رسالت در اصلاح جوانان پذیرفته‌اید، آن را هدیه‌ی خداوند بدانید و هرگز به آن پشت نکنید. حقوق معلمی برای کسی که بخواهد زندگی ساده‌ای داشته باشد بسیار با برکت است. موفق باشید

18659
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای فاطمیه چه کتبی غیر کتب خودتان را پیشنهاد می کنید!؟ کتاب (فاطمه (س) فاطمه (س) است) علی شریعتی مورد تایید جنابعالی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه کتب فراوانی علاوه بر کتاب مرحوم شریعتی که کتاب خوبی است، موجود است. جهت این امر می‌توانید به منابع کتاب‌های «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

18658
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: نظر جنابعالی راجب مقتدی صدر و سیاست او چیست؟ خدا حفظتان کند برای این انقلاب. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده چندان در این مورد صاحب‌نظر نیستم و نتوانسته‌ام دلسوزی ایشان را با حکمتی که برای احیای عراق نیاز است؛ همراه ببینم. موفق باشید

18657
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: بنده برای یک فعالیت در فضای مجازی در مورد شخصیت حضرت زهرا (س) احتیاج به همفکری شما دارم، یکی اینکه خصوصیات حضرت رو با اولویت بندی ذکر بفرمایید، و برای هر کدام مصداقهایی در همین قرن معاصر چه مسلمان و چه غیر مسلمان بفرمایید تا برای مخاطب ملموس باشد؛ بدلیل حساسیت بالای موضوع از شما کمک خواستیم که انشاءلله به بیراهه نرویم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با توجه به این‌که فایل ورد کتاب‌های «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» بر روی سایت هست می‌توانید نکاتی را از آن انتخاب کنید به‌خصوص از مقدمات آن دو کتاب. و آن‌ها را در معرض نگاه کاربران قرار دهید. موفق باشید   

18656
متن پرسش
سلام استاد: 1. برای مطالعات کتب شما چگونه آنها را مطالعه کنیم که کاملا ملکه شود با توجه به اینکه خیلی وقت نیست با چه سرعتی جلو رویم؟ 2. آیا ضرورت دارد تمام کتب را (مثل کتب شما یا آقای جوادی و...) خلاصه نویسی شود؟ 3. اگر توصیه در ارتباط با نحوه مطالعه دارید بفرمائید. از شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است که به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در فصل دوم، در قسمت «ضرورت مطالعه و نحوه‌ي آن» صفحه‌ی 73 رجوع فرمایید. موفق باشید

18654
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا پیرامون تفاوت های منظومه فکری امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) توضیحاتی بفرمایید همچنین در مورد نسبت این دو شخصیت و همچنین اندیشه و عملشان نیز توضیحاتی بفرمایید. ضمنا اگر نیاز به مطالعه ی بیشتر و دقیقتر است کتب یا منابعی معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده است به صفحات 398 به بعد آن کتاب رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18653
متن پرسش
با سلام: حاج آقا ما چه طوری میتونیم از فکر و مفهوم وجود آزاد بشیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نفسِ سؤال‌کردن موجب حجاب خواهد شد. مگر شما وقتی می‌خواهید به نور نگاه کنید سؤال می‌کنید چطوری نگاه کنم؟! گفت: «گر نپرسی زودتر کشفت شود / مرغِ صبر از جمله پران‌تر بود». موفق باشید

18652
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار لطف بفرمایید و کتاب یا صوتی را درباره ی فلسفه و منطق که در سطح مبتدی و مختصر و مفید باشد و برای کسی که علاقه مند باشد برای اولین بار وارد این زمینه شود، مناسب باشد را معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد منطق اطلاع ندارم. ولی شرح «بدایة الحکمه» جناب آقای امینی‌نژاد را شرح خوبی می‌دانم. موفق باشید

18651
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار اینکه گفته می شود برای مداومت بر زیارت عاشورا حتما بعدش باید دعای علقمه بخوانی درست است؟ اینکه می گویند هر کسی نمی تواند دعای صباح را بخواند درست است؟ اما بنده مدتی است که با کلام حضرت مولا (علیه السلام) در دعای صباح انس گرفته ام و به نظرم از لحاظ الفاظ عربی (شاید به خاطر عرب زبان بودنم این حس را دارم و گفته ی دوستان به جای خود درست باش) یکی از بهترین ادعیه هایی است که می توان بوسیله ی آن با حضرت حق ارتباط گرفت، البته بقیه ادعیه جای خود دارند. اینکه می گویند قراِئت ختم سوره ی واقعه در ماه قمری آن هم ماهی که اولین روزش دوشنبه باشد، درست نیست و طبق احادیث این مورد اصلا نیامده درست است؟ اینکه گویند در قرائت نماز اگر الفاظ را بهتر از امام ادا کنی نمی توانی نمازت را به امامت امام بخوانی، درست است؟ بنده عرب زبان هستم و متوجه شدم جاهایی امام در ادا کردن الفاظ اشکال دارد ولی چون در شهر مذهبی تعداد کثیری از مردم نمازشان را به امامت ایشان می خوانند و از ثواب نماز جماعت نمی توان چشم پوشی کنم و صدالبته عرفان و حضور قلب امام بر من پوشیده نیست نمی توانم حرف بعضی از دوستان طلبه را قبول کنم. به نظر جنابعالی سخن شان درست است؟ و اینکه می گویند نماز ظهر و عصر را افضل است که با هم قرائت شود و همچنین نماز مغرب و عشاء و اینکه هر کدام از نمازها را طبق وقتی که گفته اند جدا نباید خواند درست است؟ به لطف الهی بنده مدتی است نیت کرده ام نافله های ظهر و عصر را به جا آورم و به همین جهت نماز ظهر و عصر را جدا از هم می خوانم همچنین مغرب و عشا آیا اینگونه عمل کردن اشکال دارد؟ ببخشید سوالاتی است که مدتی با آن ها مواجهه شده ام و جواب گویی بهتر از جنابعالی سراغ نداشتم. ممنون از بزرگواری تان!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بهتر است بعد از زیارت عاشورا، علقمه خوانده شود ولی لازم نیست 2- دعای صباح تذکرات توحیدیِ فوق‌العاده‌ای را ابتدا مطرح می‌کند و با عالی‌ترین تقاضاها، کار را جلو می‌برد چرا از آن کوتاهی شود؟ مگر مرحوم ملارجبعلی خیاط برای ما حجّت است؟ 3- مستحب است هرشب قبل از خواب سوره‌ی واقعه خوانده شود، چرا با این بهانه‌ها از آن کوتاهی کنیم 4- در ادای الفاظ نماز نباید چندان حساسیت به خرج داد تا از حضور در نماز جماعت محروم شویم 5- حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در «تحریرالوسیله» می‌فرمایند جداخواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء بهتر است. به‌خصوص وقتی انسان بخواهد نافله‌ی آن اوقات را نیز انجام دهد. آری! جمع‌خواندنِ نمازهای مذکور را رخصت داده‌اند. موفق باشید

18650
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار مدتی است حس می کنم از عباداتم حظ کافی را نمی برم در نمازم مدام با شیطان می جنگم اما در آخر حس می کنم او بر من غالب می شود، نماز شب ام مدتی است قضا می شود و حالت تکراری و بی روح به خود گرفته! برای انجام کوچکترین کار روزانه در ذهنم بین مکروه و مستحب و اهم و مهم و..... آن کار غوغا می شود. حس می کنم شیطان دارد من اصیل ام را به خواب غفلت فرا می خواند و از طرفی من من اینقدر ضعیف شده که دارد با او همراهی می کند. متاسفانه مدتی است نور ناامیدی از رحمت الهی (نعوذ بالله) و اینکه حضرت حق نظر لطف شان را از من برداشتند به سراغم آمده! خلاصه حس می کنم رزق معنوی ام کم شده و معنویاتم رو به تحلیل است، خصوصا وقتی در نمازم متوجه نزاع خودم با شیطان می شوم از غصه دق می کنم و آخر سر با خود می گویم بیخیال نماز بعدی رفع می شود که البته همین طور هست اما دوباره این افکار تمام ذهنم را مشغول می کند و نماز بعدی ام را از دست می دهم. استاد بزرگوار لطفا راهنمایی ام کنید. پیشاپیش از راهنمایی تان کمال تشکر را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده‌ی راه است که گاهی «قبض» سراغ انسان می‌آید و خطورات غلبه می‌کند و گاهی «بسط» می‌آید و شوق عبور از خطورات نصیب انسان می‌گردد. عمده‌ی مطلب در این مسیر صبر و عزم است. و به همین جهت فرموده‌اند: «پرده‌های دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقش‌ها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را // چون خلیل آمد خیال یار من / صورتش بت معنی او بت‌شکن». موفق باشید

18649
متن پرسش
با سلام: اینکه در روایت آمده است که خدا رزق اهل علم را تضمین کرده است منظور از علم کدام است؟ آیا منظور علوم حوزوی است یا علوم دانشگاهی هم منظور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هر علمی که نظر به حقایق و سنت‌های الهی در عالم داشته باشد، شامل روایت مذکور خواهد بود اعم از علوم حوزوی و دانشگاهی. موفق باشید

18645
متن پرسش
سلام: خدا قوت و روز خوش. دهه فجر را تبریک عرض می کنم. سوال بر اساس مطلب پاراگراف بعدی، نگاشته شده: این که آقا می فرمایند«وحدت نیاز»، این یعنی چه؟ چطور بر این اساس می شود با کمونیست هم بست و نگذاشت فاصله بیافتد؟ این غیر از یک تاکتیک برای غلبه به دشمن مشترک هست؟ صدر انقلاب انواع فکر ها برای غلبه به شاه وارد میدان شدند. اما بعد از انقلاب، هر دفعه بخشی از آنها از جامعه تصفیه شد و از قطار انقلاب پیاده شد هزینه هایی متوجه انقلاب گشت. با این وجود این نوع وحدت چه توجیهی داره؟ لطفا ذیل بحث عقل و ادب ادامه انقلاب، پاسخ بفرمایید. مطلب یاد شده در فوق: آیت الله خامنه ای: سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد. بر اساس آنچه در کتاب شرح اسم از گفتگوی میان آیت الله خامنه ای و یک زندانی کمونیست در سال 1354 آمده است، آیت الله خامنه ای خطاب به آن کمونیست می گوید: «ملاک اتحاد ملت‌ها»، «وحدت دینی» نیست، بلکه «وحدت نیاز» است؛ و آنچه که اکنون ما را به یکدیگر نسبت می‌دهد همین «وحدت نیاز» است. مصائب‌مان یکی است و سرنوشت‌مان نیز نامعلوم. سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد." منبع: http://l1l.ir/czg
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در بستر انقلاب اسلامی خود را تعریف کرده‌باشیم و با ملاک‌های انقلاب اسلامی در این تاریخ، خود را نشان دهیم، دیگر با هرکس می‌توان تعامل کرد، ولی نه به معنای آن‌که مبانی خود را تغییر دهیم، بلکه بر اساس مبانی خود. و لذا ملاحظه می‌کنید که تعامل ما با روسیه با حفظ هویتی است که جبهه‌ی مقاومت در منطقه برای خود شکل داده است. در این‌جا دیگر ما در جاده‌ای که روسیه برای خود تعریف کرده است، قرار نمی‌گیریم. در این فضا که روحِ ضد استکباری بر آن حاکم است اگر با کشور دیگری هم تعامل داشته باشیم، عملاً او را از اردوگاهِ استکبار فاصله می‌دهیم. موفق باشید

18644
متن پرسش
با سلام: استاد در نزدیکی منطقه ما فردی به دعا نویس بودن معروف است 1 با باز کردن کتاب می گوید شما دعا نیاز دارید یا نه، با باز کردن کتاب می گوید شما بختتان سته شده یا نه، با باز کردن کتاب می گوید این بیمار دعا می خواهد یا پزشک، مثل پزشکان دعا می دهد و با دستورالعمل و مدت زمانی مشخص برای تعویض آن، هزینه دعا ها متفاوت است. برای این کارها نام مادر می خواهد و نام فرد و... جلسه اول حضور فرد لازم است ولی جلسات بعدی اعلام می کند لازم هست یا نه، استاد گرامی این فرد دعا نویس هست یا با عالمی در ارتباط هست، چون اعتقاد به او در حال گسترش در بین مردم هست، من یکی از این دعا ها را گرفتم از کسی باز کردم (کنجکاو بودم بلایی سرم نیاد) مثل دکترهای بد خط نوشته بود عکس گرفتم لازم شد می فرستم من چیزی نفهمیدم. استاد لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شده است که این‌ها به کمک شیاطین، مردم را به بازی می‌دهند و در نهایت هم جز ناکامی برای کسانی‌که رجوع به این نوع افراد می‌کنند، چیز دیگری نمی‌ماند. خوب است در این مورد به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید

نمایش چاپی