بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18484
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: با توجه به مطالعاتی که داشتم و مسائلی که خودم مستقیم با آنها روبرو بودم برای رهایی از سحر و جادو ما به چه کسی یا کسانی که مورد تایید باشند می توانیم برای باطل کردن مراجعه کنیم؟ مخصوصا اینکه ساحر مسلمان نبوده باشد. خداوند سایه عالمایمان رو بالای سرمون نگه داره. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کسی را نمی‌شناسم. پیشنهاد می‌کنم کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت هست و کتاب «سفینة الصادقین» آقای یعقوبی قائنی را مطالعه فرمایید. موفق باشید

18483
متن پرسش
سلام استاد: یه سوال برام پیش اومده: ما در بحث معرفت نفس به جایی رسیدیم که اصالت رو کامل به من دادیم و تن رو فقط ابزار گرفتیم. شأن من رو اینقدر بالا پیدا کردیم که تن برامون خوار شد. حالا سوالم اینه که چرا برای امام عزاداری می کنیم در حالی که نفس ایشون در بهترین مکان و مقامه الان ولی برای جسم امام سالهاست عزاداری می کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت شیعه برای بدنِ امام خود عزاداری نمی‌کند! اگر حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» از اسب پیاده می‌شوند و دست مبارک حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» را برداشته بدان بوسه می‌زنند؛ از آن جهت است که اراده‌ای در پشت این دست نهفته بوده است که با بوسه‌زدن بر این دست، جانِ حضرت به آن نورانیت اراده‌ی جناب ابالفضل«علیه‌السلام» منتقل می‌شود. داستان عزاداریِ ما در چنین ظرایفی باید دنبال شود. موفق باشید

18482
متن پرسش
با سلام: استاد طاهرزاده چگونه می توان به روح زمانه رسید و با آن آشنا شد؟ ای کاش می شد حضورا از شما سوال کنم. ما باید بتوانیم روح زنانه را درک کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح صوتی مقدمه‌ی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بر روی سایت مربوط به جلسات چهارشنبه هست، می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

18478
متن پرسش
سلام: قباهت گناه رو چگونه درک کنم؟! در صورتی که متاسفانه خیلی از گناهان امروز عادی به نظر میرسن، در این عصر من چگونه زشتی گناهِ بزرگی مثل زنا و خودارضایی رو ببینم و درک کنم؟! ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه شود اگر این گناهان را مرتکب شود، مسیر اُنسِ او با حضرت حق تیره می‌گردد، حکایت از آن دارد که وقتی در قیامت حجاب‌ها برطرف شد انسان، خود را از الطاف الهی دور می‌یابد و گرفتار آتش می‌شود. موفق باشید

18475
متن پرسش
سلام: چرا اجسام برخی صحابه اهل بیت علیهم السلام، مثل حجر ابن عدی و بزرگان دیگر مانند برخی علما که نبش قبرشون کردن بعد از سال ها سالم مانده، اما بدن شهدای دفاع مقدس وقتی در مناطق جنگی پیدا می کنند، همگی پوسیده شده؟ آیا مقامشان پایین تره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی سالم‌ماندنِ بدن آن نیست که آن بدن‌ها نسبت به شهدایی که بدن‌شان سالم نمانده؛ در مقامِ توحیدیِ بالاتری باشند. بلکه به جهت صفات و اعمالِ خاص است که بدن سالم می‌ماند. مثل استدام در نافله‌ی شب. موفق باشید

18473
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد شما در مصباح الهدایه فرمودین که در چینش نظام هستی مقام ذات غیبی و اسم احدیت و اسم واحدیت مطرح هست. سوال 1. آیا جناب ملاصدرا توانسته اند با طرح مساله علم اجمالی در عین کشف تفصیلی این 3 مقام را به زبان فلسفی اثبات کنند به این بیان که ذات حق که علم اجمالی در عین کشف تفصیلی به خود دارد. در مقام تطبیق بگوییم ذات حق در گفته ملاصدرا مساوی همان ذات در لسان عرفاست. مرتبه علم اجمالی همان اسم احدیت و مرتبه کشف تفصیلی همان مرتبه واحدیت و اسم الله اعظم و اعیان ثابته است در عین وحدت محض حق تعالی... و بعد تجلیات خلقی که مساله وحدت در عین کثرت بیان می شود این همان ظهور علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است. سوال 2. چطور در عین وحدت محض بین ذات و صفات مقام وساطت در صقع ربوبی و... پیش می آید و اصولا آیا این تناقض نیست که در وجودی که صرف وحدت است قائل به وساطت احدیت بین ذات و واحدیت و... شویم؟ چرا که طبق بیان آقایان این وساطت صرف اعتبار عقل یا صرفا شهود عارف هم نیست بلکه تکوینا عرفا این مقامات و تجلیات را در صقع حق تعالی قائل هستند. آیا باید این مراتب را مانند بحث معقولات ثانیه در فلسفه دانست که مابازائی ندارند و وجودشان به عین وجود موضوع آنهاست به هر حال راه حل چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یادم نیست که ملاصدرا در این رابطه سخن خاصی فرموده باشد. ولی طرح شما را طرح خوبی می‌دانم 2- حضرت حق در ذات خود عین وحدت است و علمِ به ما، علمِ به اعیان ثابته‌ای است که در مقام علمِ الهی است از آن جهت که علم او عین ذات اوست. و لذا تجلیات حضرت حق برای خودِ اوست تا مقام وحدت محضه‌ی او، ثابت و پایدار باشد و او در نسبت با ما صورتِ واحدیت و به صورت صفات ظهور می‌کند به همان معنایی که تشکیک در ظهور، آن را تبیین می‌نماید. موفق باشید

18469
متن پرسش
با سلام و تقدیم احترام محضر استاد عزیز و بزرگوارم: کجاست مأوایی که در این زمانه ی بی پناهی و گریز و ترس، "بتوان" در آن پناه گرفت؟ کجاست تفکّری که سرگرمی نیست؟ کجاست تفکّری که تنها مسکِّنِ وهم، نیست؟ کجاست حقیقت و ذاتش چیست؟ کجاست "آرام - گاه"ِ حقیقی؟ غرر آیاتی را که از من روی می گردانند، بفرستید؛ شاید... با سپاسگزاری پیشین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌گاه که انسان خود را در اوجِ معلّق‌بودن هیچ هویتی را نتوانست برای خود بیابد إلاّ تعلقِ محض به بیکرانه‌ای که هم هست و هم نیست، هم همه‌ی تکیه‌گاه انسان است و هم هیچ‌گاه به تملک انسان در نمی‌آید؛ از سرگرمی‌های وَهمی خواهی نخواهی آزاد خواهد بود و با خدایِ پیامبرانِ ابراهیمی آشنا خواهد گشت به همان معنایی که امام الموحدین«علیه‌السلام» در مناجات شعبانیه از حضرت حق می‌خواهد که همه‌چیز را برای او ویران کند تا معلّق به عزّ قدس او باشد. که این معنایِ «فنایِ در فنا»ست. بنگر چگونه با خدای خود این بنیادین‌ترین نحوه‌ی حضور و وجود، رابطه برقرار می‌کند! آن‌گاه که می‌گوید: « «إِلَهِي هَبْ‏ لِي‏ كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ»؛ خدايا! نهايت بريدن از غير خودت را به من مرحمت كن، و چشم‏هاى قلب‏هاى ما را به سوى نظر به خودت بگشا، تا آن حدى كه چشم‏هاى دل، حجاب‏هاى ظلمانى دل و حجاب‏هاى نورى را نيز پاره كند و هيچ واسطه اى بين ما و تو نماند، پس وصل شود آن قلب به معدن عظمت و شكوه تو، تا انوار الهى بى‏ واسطه بر قلب ما تجلى كند و روح‏هاى ما معلق و متصل به مقام عزّ قدست گردد. چنانچه ملاحظه مى‏ فرماييد اگر راه عقل براى لقاء او بسته است، راه عشق و قلبِ مطهر جهت آن رويت بسته نيست، مشكل انسان‏ها عدم طهارت و عدم فنا است. به گفته امام خمينى «رحمةالله ‏عليه»:

اين‏ ما و منى جمله ز عقل ‏است‏ و عقال است‏

 

در خلوت مستان نه منى هست و نه مايى‏

     

توجه قلبى به حق، موجب ظهور نور ذُلّ عبوديت در قلب انسان مى‏ شود و انسان براى پايدارى در اين توجه، سعى فراوان در طهارت قلب از تكبّر و حسد و انواع رذايل دارد، و همين امر باعث مى ‏شود كه قرآن به عنوان ذكر الهى غذاى جان او گردد، ولى بر عكسِ توجه قلبى، اگر انسان نسبت به حق و حقايقْ در محدوده مفاهيم عقلى متوقف شد، از ظهور ذُلّ عبوديت در قلب خود محروم مى‏ شود و ما و منى او ظاهر مى‏ گردد و لذاست كه مى ‏فرمايد: «اين ما و منى جمله ز عقل است و عقال است» عقل در اين مسير همچون عقال و پايبند است، چون انسان را متوقف مى‏ كند، ولى وقتى قلب به ميان آمد و انسان مست جمال جانان شد، نه منى مى‏ ماند و نه مايى و در اين حالت انسان قرآن را ذكرٌ للعالمين مى ‏يابد و از ظاهر عبارات متذكر باطن آنها مى‏ گردد.

2- در مورد آیات در ابتدای امر نظر جنابعالی را به این مطلب معطوف می‌دارم که حضرت حق جایگاه تمام عالم را با تمام مراتب‌اش در آینه‌ی این آیه این‌طور توصیف می‌کند: « «وَ إِن مِّنْ شَىْ‏ءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ‏ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ»[1] هيچ‏ چيز نيست مگر آن‏كه خزينه‏ هاى آن چيز نزد ماست، و نازل نكرديم مگر به ‏اندازه ‏اى محدود و معلومى از آن را. پس خزينه‏ ى همه چيز حتّى خزينه وجود شما پيش خداست چون مى‏ فرمايد: «عِنْدَنَا»! يعنى مقام انسان در ابتدا مقام وصل به حق بوده است. بعد به اين دنيا آمده است و گم شده است! و حالا راه نجاتش «الَيْهِ رَاجِعُون» است. يعنى انسان بايد به خدا برگردد و در غير اين صورت در اين دنيا در به‏ در و سردرگم است و احساس پوچى و بيهودگى مى‏ كند، چون اتّصالش را از مقام خزينه ‏اى ‏اش كه نزد خدا بوده بريده ‏است.

بنگر که چگونه به هرچه بنگری تو را به باطنی که از آن نازل شده است راهنمایی می‌کند و باز آن باطن، باطنی را در مقابل ما می‌گشاید تا آن‌جایی که هرچیز را در نزد خدا و در آینه‌ی وجود خدا بیابیم. حال نمی‌دانم در این حالت، خدا را به مخلوق می‌یابیم، یا مخلوق را به خدا؟! یعنی هر مخلوقی خودش را در حضوری برتر به ما می‌نمایاند، مگر آن‌که ما از حضورِ برتر او غافل باشیم. شگفت‌آیه‌ای است برای تحلیلِ همه‌ی عالم و آدم. این‌جا است که انسان راه خود را در نسبت با هر مخلوقی می‌یابد. موفق باشید


[1] ( 1)- سوره حجر، آيه 21.

18468
متن پرسش
سلام علیکم: می شود گفت عالم الست همان برزخ نزولی است که نفس کلیه به خدا بلی گفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عهد الست مربوط به حقیقت و ذات انسان است و در هر حالی آن ذات و آن هویت با انسان هست هرچند به جهت حجاب‌های نفسانی از آن غافل است. موفق باشید

18467
متن پرسش
سلام بر استاد: در زمینه معرفت دینی می خواستم چند تا کتاب به ترتیب سطح افراد مقدماتی و افراد متوسط معرفی کنید؟ و سئوال دیگر اینکه می خواستم بدانم نظر حضرت عالی در مورد جریان فکری آقای ملکیان چیست؟ با چه نگاهی کتاب های ایشان را مطالعه کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و کتاب‌های تربیتی مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین آقای صفائی حائری انشاءاللّه مفید خواهد بود 2- بنده هیچ استحکام و مبنایی منطقی و عقلی در سخنان آقای ملکیان نیافتم. بیشتر، اَدای اخلاقی را در می‌اورند که منجر به سکولاریته‌شدنِ مخاطبانشان خواهد شد، خیلی شبیه کاری که کانت در کتاب عقل اول و عقل دوم خود مطرح کرد و منجر به آشفتگی‌های عصر روشنگری در اواخر قرن هیجدهم شد. موفق باشید

18466
متن پرسش
سلام علیکم استاد و مسئول سایت و خدا قوت: می خواستم بدونم مصاحبه حضرت عالی با مجله خرد نامه رو در سایت گذاشته اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز نه! ولی در حال ویرایش آن هستم تا به صورت کامل‌تر در معرض نظر کاربران عزیز قرار گیرد. موفق باشید

18465
متن پرسش
سلام: در طي سخنراني هاي معرفت النفس فرموده بوديد که جسم وقتي بيمار مي شود که روح بيمار مي شود. پس چرا افرادي مثل امام خميني (ره) به سرطان مبتلا شدند؟ مگر روح ايشان بيمار شده بود؟ توضيح بفرماييد. مطلب قدري سنگين است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» بیشتر روشن شده است که روح چون بنا دارد از بدن منصرف شود، انعکاس آن انتقال و انصراف، این نوع به اصطلاح بیماری‌ها است که پزشکان نام آن را بیماری می‌گذارند. ولی این‌ها به جهت انتقال و انصراف روح است که در بدن ظهور می‌کند. موفق باشید

18464
متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد عزیز: خواستم بدونم مطالب زیر را به شمس و مولوی نسبت می دهند یا واقعیت دارد: مولوی: بی ادبی یه حضرت زهرا علیها سلام و زاهد خواندن ایشان نه عارف و درخواست خوف از پیامبر شمس: کدورت گرفتن دل او با خواندن قرآن و رساله عوام خواندن قرآن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام اهل سنت مثل شیعه نسبت به حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» بالاترین احترام را قائل‌اند. باید متوجه باشیم منظورشان از به‌کاربردنِ واژه‌ها چه بوده است؟ در حالی‌که امثال مولوی، مقام حضرت زهرا«سلام‌‌اللّه‌علیها» را از همه‌ی عرفا بالاتر می‌دانند. 2- باید منظور جناب شمس در جملاتش فهمید، زیرا فرهنگ عرفا آن است که قرآن را کشف تامّ می‌دانند که بالاتر از آن کشفی نیست و کشف‌ و شهود خود را همواره با قرآن مقایسه می‌کنند تا صحت و سقم آن کشف برایشان روشن شود. موفق باشید

18463
متن پرسش
استاد سلام: یک سوال دارم بی زحمت اگر پاسخ میدید به کتابی چیزی ارجاع ندید خیلی ممنونم. خداوند متعال هدف خلقت رو عبادت بیان می کند. از طرفی انسانهایی رو خلق میکنه که توی چند دسته اونا رو میگم 1. در شکم مادر فوت می کنند. 2. سقط عمدی میشن 3. ناقص الخلقه اند (خصوصا اون هایی که از لحاظ ذهنی مشکل دارن) 4. کودکانی که در سنین قبل از تلکیف مثل 3 یا 4 سال فوت میکنن خب اینا چی از عبادت میفهمن! میگن چون پدر و مادرشون مثلا حرام خورده اند بچه ناقص میشه! خب آیا خداوند نباید جلوی این نقص جنین رو بگیره تا هدف آفرینش بهتر محقق شه؟ خیلی ممنونم ازتون. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست است که همان‌طور که می‌فرمایید هدف نهایی خلقت انسان عبادت است برای خدا. ولی این عبادت هدفِ مخلوق است و نه هدف خدا، پس اگر مخلوق عبادت نکرد، آن مخلوق به هدف نرسیده. حال چه عواملی موجب می‌شود که مخلوق به هدف نرسد؛ آن عوامل متفاوت است یکی از آن عوامل، حدّ محدودی است که آن موجود برای خود انتخاب کرده است حال چه انسانِ بیست‌ساله باشد و چه کودک سقط‌شده، آن کودک، همین اندازه‌ «بودن» را برای خود انتخاب کرده و در همین حدّ هم اگر قصد بندگی داشته باشد، به هدف خود رسیده. موفق باشید

18462
متن پرسش
سلام خسته نباشید: بنده این کونه متوجه شدم که حرکت جوهر در عراض آن ظهور می کند پس جوهر داری حرکت است حرکت جوهر در خودش هست، یعنی جوهر که عین الحرکه است در حرکت حرکت می کند و سیر حرکت اش از عدم به وجود است، پس جوهر در مکان خودش که همان حرکت هست، حرکت می کند پس دارای حرکت مکانی است و چون دارای تقدم و تاخر هست دارای زمان نیز هست و چون از امکان موجود شدن به وجود حرکت می کند پس دارای حرکت کیفی هم هست اگر اینگونه نیست پس نوع حرکت جوهر چیست؟ ببخشید بنده به خاطر نداشتن استاد می ترسم دچار اشتباه فهم شوم به خاطر این مزاحم شدم با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی عنایت داشته باشید مکان برای جوهرِ عالم ماده، همان حرکتِ ذاتی آن است. یعنی مکان‌مندی، اقتضایِ همان ذاتِ متحرک است، نه آن‌که جوهر در مکان یا در زمان باشد. خودِ جوهر عین زمان است زیرا زمان، مقدارِ حرکت است و جوهر که عین حرکت است، عین زمان می‌باشد و ذهن، آن زمان را از حرکت انتزاع می‌کند. موفق باشید

18461
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: سخنراني آيت الله ناصري: آیت الله العظمی آقای بهجت رحمه الله نقل کردند که در مدرسة سید در نجف، تحصیل می‌کردیم. حدود 60 - 70 سال قبل از این، نابینایی بود که قرآن حفظ می‌کرد. به طلبه‌ها می‌گفت: «این قرآن را از فلان جا یک آیه بخوان تا من حفظ کنم» همین طور آیه به آیه، چندین جزء حفظ کرده بود. یک روز به آقای بهجت گفته بود: «آقا یک‌ آیه برای من بخوان تا حفظ کنم.» آقا یک آیه از او می‌پرسند که کجاست؟ می‌گوید: «فلان سوره فلان آیه.» آقا می‌فرمود برای امتحانش گفتم: «نه اینجا نیست.» گفتند: «قرآن را گرفت و گفت مگه کوری این آیه هست؛ اینجا نوشته است.» حقیقت، انسان را به اینجا می‌رساند. استاد این مطلب را در کانالشان زده بودند. سوالم اینجاست: یعنی آیت الله بهجت دروغ گفتند؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دروغ نمی‌گفتند، می‌خواستند او را امتحان کنند و متوجه‌ی نوری شوند که آن فرد نابینا منوّر به آن است. موفق باشید

18457
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در مورد این قسمت از جوابتان «زیرا اگر کسی متوجه‌ی خالق عالم و آن حقیقت یگانه نشده باشد، عقلی برایش پیش نمی‌آید که به دیگر نکات عقلی بپردازد» می خواستم توضیح بیشتری بدهید تا بیشتر بفهمم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در بررسی هر شخص و هر مکتب، ابتدا باید بر اساس بنیادی‌ترین مبنا که همان توحید است سخن گفت. اگر اندیشه‌ی او در فهم توحید ناتوان است، در دیگر موضوعات قابل اعتماد نیست. موفق باشید

18456
متن پرسش
سلام استاد: در مورد پاسخ 18444 : می خواستم بپرسم پس موضوع انتقاد به رهبری یا نصیحت به ائمه مسلمین چه می شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ملاک محکمی از قرآن و ائمه«علیهم‌السلام» داشته باشیم که مطابق با آن، رهبری را متذکر شویم باید این کار را بکنیم نه آن‌که با برداشت‌های شخصی یا سلیقه‌ای بخواهیم رهبری را ارزیابی کنیم و او را در انتخاب‌هایی که به ما کمک می‌کند، مانع شویم. موفق باشید

18455
متن پرسش
سلام استاد: چه کنم خودم رو با دیگران مقایسه نکنم؟ از لحاظ اینکه مثلا مشکلات من را ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به راهی که خداوند در مقابل ما گشوده است تا به قرب او برسیم، راضی باشیم و آن راه با آن‌چه به ما داده است گشوده می‌شود نه به وسیله‌ی آن‌چه به ما نداده است. موفق باشید  

18454
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: خبر ناگوار زیر آوار ماندن نزدیک به 20 آتش نشان و احتمالا افراد دیگر در زیر آوار ساختمان پلاسکو در تهران دلها را رنجاند. 1. آیا جان باختن فردی در سر شغلش مثل آتش نشان، پلیس، برقکار، نیروهای امداد و... واقعا به دور از تعارفات معمول و در معارف دینی در نزد پروردگار شهید است یا تنها یک متوفی است با اجری خاص و نه واقعا شهادت؟ 2. آیا در تمدن سازی نوین اسلامی در جایی که حفظ جان می تواند در کسب معارف عالیه توحیدی مفیدتر باشد از فداکاری برای حفظ جان مخلوقات دیگر. لازم است انسان صرف تبلیغات رسانه ای و یا جوشش احساسات لحظه ای اینگونه خود را خالی از توحید به آن دنیا منتقل کند؟ شما مستحظرید که بر اثر تبلیغات تلویزیونی خیلی ها اقدام به اهدای عضو بعد از مرگ مغزی می کنند در صورتی که شما به ما چیز دیگری در باب به زحمت افتادن نفس می فرمایید. 3. معلولان ذهنی که عین ثابته شان همینطور است چه لزومی بر نگهداریشان در منزل است اگر کسی آنها را آسایشگاه بگذارد مگر در نزد پروردگار خاطی محسوب می شود؟ مسائل احساسی به کنار می خواهم حق مطلب معارف در اینگونه موارد خاص را بدانم و گرنه انسان دوستی به جای خود. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهادت در اصطلاحات دینی مربوط به کسانی است که «المقتول فی معرکة الحرب» یعنی آن‌هایی که برای دفاع از کیان اسلامی در مقابله با کفر جان خود را از دست بدهند و شاید از این جهت افرادی که در سؤال می‌فرمایید شهید می‌گویند که با فداکاریِ تمام جهت نجات جان انسان‌ها تلاش کردند.

خدمت به معلولان ذهنی و سالخوردگان اگر در خانه میسر باشد، برکات خاص خود را دارد و فرشتگانی در آن خانه حاضر می‌شوند که اگر آن‌ها بروند آن فرشتگان هم خواهند رفت. موفق باشید 

18453
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز: در جوابی به سوال یکی از کاربران فرموده بودید که در روایات و... اصلا چیزی مبنی بر اینکه تقدیر انسان قابل تغییر باشد نیامده که هر چقدر انسان تلاش کند و سعی به عبودیت کند، از این تقدیر بهره مند می شود. حال در بحث عین ثابت انسان، فرمودید که عین ثابت انسان همان انتخاب بنیادین اوست، هر چند اگر بخواهد می تواند آن را تغییر دهد ولی آن را برای خود اصل گرفته، در اینجا فرمودید که عین ثابت انتخاب بنیادین است که آن هم انسان می تواند تغییرش دهد، حال آیا در این صورت که انتخاب تغییر کند، عین ثابت او هم تغییر نمی کند؟ پس در اینصورت دیگر اسم عین ثابت برای چیست؟ و دوم اینکه آیا در این صورت تقدیر هم قابل تغییر نیست؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. من کتابهای زیبای شما را خوانده ام. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد تقدیر نسبت به خدا از آن جهت که خدا مثلاً تقدیر فرموده است که ظالم را به سزایش برساند، قابل تغییر نیست. ولی این بدین معنا نیست که انسان ظالم نتواند خود را تغییر دهد. آری! وقتی انسانی انتخابی بنیادین برای شخصیت خود کرده باشد، تقدیر مناسب آن انتخاب برایش جاری می‌شود مگر آن‌که انتخاب خود را تغییر دهد. موفق باشید  

18452
متن پرسش
با سلام: چرا همه افعال انسان باید برای خدا باشد و اگر برای خدا نباشد هیچ ارزشی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت عالم خداوند است و رجوع انسان به خدا است. اگر اعمال انسان در حالت کلی برای خدا باشد، جهت‌گیری شما، جهت‌گیریِ درستی است. ولی این بدان معنا نیست که در امور جزئی مثل غذاخوردن که برای رفع گرسنگی است گمان کنیم نباید با انگیزه‌ی رفع گرسنگی غذا خورد. آری! در کلّ وقتی انسان برای بندگی خدا می‌خواهد زنده بماند غذاخوردنش هم که برای رفع گرسنگی است در حکم عملی خواهد بود که برای خدا انجام می‌دهد. موفق باشید

18451
متن پرسش
سلام: استاد بزرگوار، لطفأ در مورد چانه زدن در معاملات، نظر قرآن و روایات چیست؟ با تشکر. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نباید مسلمان از کاسب مسلمان تخفیف آزاردهنده بخواهد مگر آن‌که متوجه باشد که از طرف فروشنده به نحوی از قیمت معمول کالای خود را بیشتر قیمت‌گذاری کرده است. در این مورد است که روایت مربوطه توصیه به چانه‌زنی می‌کنند بدین معنا که کالا را در حدّ قیمت عرفی بخرند. موفق باشید

18449
متن پرسش
با سلام: با آرزوی غفران برای حادثه دیدگان ساختمان پلاسکو تهران و صبر برای بازماندگان. استاد گرامی از بعد معنوی چطور می توان از اینگونه حوادث در زندگی شخصی جلوگیری کرد؟ آیا اینگونه حوادث مصداق آیات 32 تا 44 سوره مبارکه کهف می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نظام الهی نظامی است حکیمانه، هر اندازه انسان به حادثه نزدیک باشد بهتر می‌تواند بفهمد حکمت کارها چیست؟ و لذا به راحتی نمی‌توان مصداقِ این حادثه را جریانی دانست که در آیات فوق مطرح است. موفق باشید

18448
متن پرسش
سلام استاد: 1. اسم مستأثر الهی چیست؟ 2. دلیل اینکه شما اینقدر درباره اتقلاب و حکومت اسلامی بحث می کنید چیست؟ چقدر ضرورت دارد؟ آیا بهتر نیست موضوعات قرآنی عقب مانده را دنبال کنید؟ 3. آیا شما با این حرف موافقید؟ (خواندن کتابهای معرفتی باید یک حالت حضور برای ما ایجاد کند اگر همین کتابها را از فضای مجازی مطالعه کنید دیگر درست نمی تواند شما را به بالا انتقال دهد خود کتاب معنویت دیگری دارد پس تا می توانید کتاب ها را بخرید و مطالعه کنید). ممنون یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- با نظر به درک حضور تاریخی که انقلاب اسلامی در منظر ما قرار می‌دهد، قرآن برای ما هدایت‌ها خواهد داشت 3- رویهمرفته می‌تواند درست باشد، ولی کلّی نیست. موفق باشید

18446
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این داستان خواب آیت الله مرعشی نجفی و استاد شهریار واقعیت دارد؟ نمی دانم چرا اینگونه داستانها را تا از خود شخص یا از طریق واسطه ای صادق و موثق نشنوم باور نمی کنم. کلا اصل داستان با جزئیاتش از چه قرار است؟ استاد واقعا ببخشید وقتتون رو می گیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بنده را مشغول این سؤالات نکنید، فرصت بهتری جهت جواب به سؤالات معرفتی خواهم داشت. موفق باشید

نمایش چاپی