باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به خود روایات از آن جهت که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» در دعای خود عرضه میدارند که: خدایا به حق اسم مستأثرت که جز خودت از آن آگاه نیستی.... « َ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَك» آن حضرت بدان اسم آگاه نمیباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مرگ تعلق ما به بدن در حدّ خاطرهای است که با این بدن داشتهایم و بدان از این جهت توجه داریم که پس از چندی این توجه نیز از بین میرود. به همین جهت گفته میشود بعد از 40 سال قبرستان را صاف کنند و اموات جدیدی در آن دفن نمایند. این نوع مباحث بعداً با ادامهی مطالعهی کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» بهتر برایتان روشن میشود. در حال حاضر تعلق روح به بدن، تعلقِ تدبیری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده میتوان با نظر به افقی که حضرت امام و رهبر انقلاب در مقابل ما قرار دادهاند، عبادات خود و معارف خود را جهت داد. در این رابطه که امروزه بنا به فرمایش آیت اللّه بهجت؛ «علم تو استاد توست»، عرایضی در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما هنوز در مرحلهی تثبیت انقلاب اسلامی و تلاش برای تحقق دولت اسلامی هستیم 2- به نظر بنده نیز همانطور است که جنابعالی میفرمایید 3- آری! ولی زیرساختهای معرفتی که به کمک آن انسانِ تراز انقلاب هنوز فراهم نیست 4- آری! در اینجا منظور قوهی مجریه است 5- حتماً باید اینطور باشد ولی کارهای زمینماندهی زیادی در این رابطه در پیش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با موضوع درگیر شوید خودتان متوجه میشوید پیام اصلی آیهی مذکور چه باید باشد. از آن جهت که نظر به سبکیِ بارِ روزهداری دارد و اینکه اگر برای کسی آن حکم، طاقتفرساست چه باید بکند. جنابعالی ذیل آن آیه جمعبندیِ آن سخن را یادداشت میکنید و ردّ میشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی را جهت این امر دنبال نکنید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید و پیشنهادهایی که در آن کتاب میشود را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است. زیرا قوهی واهمه معانی و حقایق را جزیی و مصداقی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که هر مکانی و هر لباسی بر اساس یک فکر و فرهنگی ساخته میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیماری، عدمِ ملکه است یعنی عدمی است که باید به جایش سلامتی باشد 2- آری! حضرت حق طهور مطلق است از آن جهت که خودْ عین پاکی و قدوسیت است و در ضمن، پاککنندهی گناهکاران نیز هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1س از کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» که موارد عینیِ مشخصی را میتوانید از آن استخراج کنید؛ به شرح صوتی مقدمهی کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بپردازید. فکر میکنم نکاتی را بتوانید از آن بهدست آوردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همهی علماء به دنبال کاری بودند که حضرت امام شروع کردند. گذشتگان مثل آیت اللّه شیخ عبدالکریم حائری و آیت اللّه بروجردی زمینهی آن کار را فراهم کردند و حضرت امام چون زمینه فراهم شد و دولت شاه مستقیماً لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی را به مجلس برد، امام فرصت را غنیمت شمردند و قیام خود را شروع کردند 2- آیت اللّه بهجت و حضرت امام ارتباطِ تنگاتنگی داشتند در آن حدّ که مکرراً حضرت امام از آیت اللّه بهجت میخواستند که مثلاً برای فلان امر، توسلات و نذورات داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- دردمند واقعی کسی است که همچون پیامبران در این موارد متوجه باشد مشکلات بشر ریشه در ضعف ایمان و نقص توکل و عدم قناعت دارد. لذا است که اگر به گرسنهای نان میدهد که باید بدهد، سعی میکند به او کشاورزی یاد دهد که چگونه گندم بکارد. و این با ایجاد روحیهی ایمان و قناعت ممکن است و دردمندی آن است که سعی کنیم این نقیصهها را برطرف کنیم تا طرف خود را از شهر و روستا آوارهی تهران و شهرهای بزرگ نکند 2- کسی که قیمت خود را دانست در مقابل دنیا بهراحتی خود را خوار نمیکند. اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند: «انّه ليس لاَنفُسكم ثَمنٌ الاّ الجّنة فلاتَبيعوها الاّ بها» (نهج البلاغه، حکمت 456)
بدانيد كه جان شما هيچ بهايى جز بهشت ندارد پس آن را به كمتر از بهشت نفروشيد. و نیز میفرمایند: «و لبئس المتجر اَن تَرَى الدّنيا لنفسك ثمناً» (خطبه 32) و چه تجارت زشتى است كه انسان دنيا را بهاى خويشتن بنگرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل آن است که انسان در عین آنکه از خداوند میخواهد در مصیبت وارده به او صبر بدهد، بخواهد که آن مصیبت را رفع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از خود مجردمان باید شروع کرد و علامهی طباطبایی در این راستا کتاب «رسالةالولایه» را تنظیم کردهاند 2- بعد از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» با شرح صوتی آنها، مباحث جناب آقای صمدی آملی هم برایتان روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید نهتنها رهبری که نمایندگان مجلس نیز در جریان امر فوق هستند و یک معضل و به یک اعتبار خیانتی است که شهر اصفهان بر آن منطقه تحمیل کرده به بهانهی آنکه آب شربِ مردم اصفهان مقدم است و کسی نمیپرسد چرا شهر اصفهان آنچنان گسترش پیدا کرد که حق آب مردم روستاهای شرق اصفهان تصاحب شود. آیا این یک نوع حرامخواری نیست؟ با اینهمه استاندار و معاون اول رئیس جمهور در تلاشند که مشکل را حل کنند ولی جرأت نمیکنند که به مردم اصفهان بگویند مقداری از آبی که مصرف میکنید حقِ شما نیست بهخصوص ساختمانهایی که در ده سالهی اخیر ساخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای عالمانی که در عالَم روحانیِ خودشان بهسر میبرند خارجشدن از آن عالَم برای آنها مثل فرورفتن در دیگ آب جوش است؛ تا این حدّ روحشان به زحمت میافتد. از این جهت باید امثال آیت اللّه ناصری را درک کرد. ولی این در مورد افرادی که در چنین عالَمی مستقر نیستند، فرق دارند. در این رابطه مولوی میگوید: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر / گرچه باشد در نوشتن شیر شیر». گفته اینک ما بشر ایشان بشر ** ما و ایشان بستهی خوابیم و خور. این ندانستند ایشان از عمی ** هست فرقی در میان بیمنتها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی مقام معظم رهبری حجت برایشان تمام است که ضعفهایی بَیّن در آقای هاشمی دیدهاند، چطور بتوانند آن جمله را بگویند. آری! گاهی شما برای طرفی که نماز میخوانید نمیشناسید و یا میدانید در خطایش به موضوع آگاه نبوده، ولی رهبری به چنین نتیجهای نرسیدهاند مگر میتوانند آن جمله را بگویند 2- اگر در همهی امور رهبری حجت ما هستند و مورد تأیید خاص حضرت حق میباشند، از عدم تسلیت ایشان به امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» میفهمیم آنچه را که باید بفهمیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که در جامعه چنین جوانان دلسوز و حکیمی مثل جنابعالی داریم. این تنها سخن و گلهی شما نیست، افراد دیگری نیز چنین گلههایی داشتند. ولی سعی کنید حکیمانه از این موارد بگذرید. حالا قبول دارید که چرا امام رضا«علیهالسلام» ميفرمايند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بندهاي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينهي او را گشاده ميگرداند. تا در مديريت خود کوچکترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا ميشود که در جوابگويي به هيچ نيازي در نميماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و بهخوبي مصلحت مردم را در نظر ميگيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است. با توجه به سخن حضرت رضا (ع) معتقد میشویم رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» دارای مکتب هستند؛ آنهم مکتبی که به تأیید الهی در صحنه است. با تفکر در این موضوع، این سؤال باید برای ما طرح خواهد شد که چگونه باید این مکتب را از اجمال بهتفصیل رساند. موفق باشید
[1] - تحف العقول، ص443
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تصور آنهایی که وحدت شخصی وجود را نپذیرفتند آن باشد که پذیرفتن آن نفیِ مخلوقیتِ مخلوق است. در حالیکه این با بحث ایجاد اعیان ثابته و تشکیکیبودنِ ظهور وجود حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین چیزی یادم نمیاید. آنچه در قرآن هست ملامتی است که شیطان بر پیروانش در قیامت میکند و میگوید: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى شود، مى گويد: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده(باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد؛ خود را سرزنش كنيد (ابراهیم/22). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از تعارف، حقیقتاً اینطور نبود. خود آقای هاشمی از جاهایی دیگر خودش حاضر نبود جلو بیاید. درست است که در آنجایی که نباید سکوت میکرد، سکوت کرد؛ ولی به فتنه دامن نزد. روی این سخن مقام معظم رهبری که فرمودند خنّاسها تلاش کردند آقای هاشمی را در مقابل نظام قرار دهند؛ فکر کنید. آقای هاشمی ابداً قبول نداشت فرزندش مهدی مجرم است و باید به زندان رود و دیدید که در هنگام خداحافظی مهدی چه گفت؟! با اینهمه تسلیم نظام شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این میلها را باید حجابِ رجوع به حق دانست و هر اندازه کمتر به آنها توجه شود، امیدشان برای غلبه بر ما کمتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حجابِ تعیّنات عبورکردن و حضرت محبوب را در مظاهر تعیّنات دیدن، مقصد اصلی ما است تا مرحلهی قرب نوافل ظهور کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نفس ناطقه در ذات خود همهی مراحل عقل و خیال و حس را دارا میباشد. منتها بعضاً انسانها در مرتبهی خیال خود که متأثر از محسوسات بیرونی است، متوقف میشوند و خود را از تعلقات و محسوسات بیرونی آزاد نمیکنند تا نفس ناطقه با عالم عقل مرتبط شود و خیال مناسب تجلیات عقل داشته باشد. تکلم ملائکه به جهت نزول آنها از مرحلهی عقل به مرحلهی قوای نفس در موطن سامعهی نفس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خراباتی کسی است که جذبهی الهیه بر او غلبه دارد و مناجاتی سعی میکند به آن جذبه برسد. خواجه عبداللّه انصاری در کتاب منازل السائرین پس از مقدمهای عرفانی میفرماید: کتاب منازل السائرین را در صد مقام تنظیم کردم که در ده بخش جای میگیرد.[1] و متذکر میشود هرچند سالکان در این مقامات مختلفاند و بعضی «محبوبِ مراد»اند و بعضی «محبّ مُرید»[2] ولی در هر صورت با اینهمه در این نوشتار حال محبی در نظر گرفته شده که استعدادی متوسط دارد.
عرفا به طور کلی متفقاند که نهایات تصحیح نمیشود مگر با تصحیح بدایات و تصحیح بدایات عبارت است از 1- امتثال امر الهی 2- مشاهده اخلاص و اینکه انسان در خود ببیند برای خدا خواسته 3- رعایت سنت 4- تعظیم نهی در عین مشاهده خوف از عقاب الهی 5- شفقت بر عالم با بذل خیرخواهی و این که بار خود را بر روی دوش مردم نیندازد 6- دوری از همنشینی که وقت را تباه میکند 7- دوری از هر سببی که دل را مفتون و شیفته مینماید.
میفرماید: مردم در این بیان و شأن سه دستهاند: آنکه بین خوف و رجاء عمل میکند، با توجه به محبت و همراه با حیاء، که چنین کسی را «مرید» گویند.[3] و آنکه از وادی تفرقه و پراکندگی به وادی جمع ربوده شده که او را «مراد» نامند[4] و غیر از این دو هرکه هست مدعی و نیرنگباز است.
میتوان گفت: همهی مقامات در سه مرتبه جمع میشوند. رتبهی نخست که مساوی است با آغاز کار سالک در سیر سلوک. رتبهی دوم با داخلشدن سالک در غربت شروع میشود و رتبهی سوم دستیابی سالک به مشاهدهای است که او را به سوی عین توحید در طریق فنا میکشاند و جذب میکند.
در معنای رتبهی نخست که آغازکردن کار سالک در سیر و سلوک بود، در روایت از رسول خدا (ص) داریم: «سیروُا سَبَقَ الْمُفْرِدون» سیر کنید که مُفْرِدون پیشی گرفتند. مردم سؤال کردند ای رسول خدا مفردون چه کسانی هستند؟ فرمودند: «المهترّون، الذين يهترّون في ذكر الله عزّ و جلّ، يضع الذّكر عنهم أثقالهم فيأتون يوم القيامة خفافا» متحیرون آنهایی که در یاد خدا سرگشتهاند و یاد خدا بارهای گران را از ایشان برمیدارد، از این روی در قیامت سبک بال خواهند آمد. (ترمذی، کتابالدعویات، باب 129)
در رابطه با مرتبهی دوم که واردشدن در غربت است از رسول خدا (ص) داریم «طَلَبُ الْحَقِّ غُرَبةٌ»[5] طلبکردن و خواستن حق، غربت است. و در رابطه با مرتبهی سوم که دستیابی به مشاهده است در روایت داریم که جبرائیل از رسول خدا (ص) پرسید: «مَا الإحْسان؟» احسان چیست؟ حضرت فرمودند: «اَنْ تَعْبُدَ الله کَاَنَّکَ تَراه فَاِن لَمْ تَکُن تَراه فَاِنَّه یَراک»[6] احسان آن است که خدا را به گونهای عبادت کنی که گویا او را میبینی و اگر او را نمیبینی پس بدان او تو را میبیند. که این حدیث اشاره جامعی است به مذهب عرفا و متصوفه.
خواجه عبداللّه انصاری میفرماید: من درجات هر مقام را به تفصیل برایت باز میگویم تا درجهی عامه و سالک و محقق را در هر مقام بشناسی زیرا برای هر یک نشانی است که به سوی آن برانگیخته میشود. موفق باشید
[1] - آن ده بخش عبارتاند از: 1- بدایات 2- ابواب 3- معاملات 4- اخلاق 5- اصول 6- اودیه 7- احوال 8- ولایات 9- حقایق 10- نهایات.
[2] - «محبوبِ مراد» پیش از آن که قدم در راه سلوک گذارد با جذبه ربوده میشود و در نتیجه نهایات او پیش از بدایات او خواهد بود، برعکس «مُحب مرید» که باید قدمقدم منازل را طی کند.
[3] - مرید همان سالک مجذوب است که جز خدا را اراده نکرده و مراد همان مجذوب سالک است که خداوند او را اراده و جذب کرده.
[4] - حافظ در رابطه با عبور از تفرقه میگوید: «از فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع» که عبور از خلق به حق است و به حق اشتغالیافتن.
[5] - تاریخ دمشق، ج 51، ص 832- کنز العمال، ج 1، ص 239
[6] - صحیح مسلم، کتابالإیمان، ج 1، ص 37.