بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: فرق اختیار تکوینی انسان با اختیار تشریعی در چیست؟ پیمان الست کدام یک از این اختیار ها بود؟ تکوینی یا تشریعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار تکوینی مربوط به ذاتِ وجودی انسان است و ربطی به این شخصیتی که ما فعلاً داریم، ندارد. پیمان «الست» تکوینی است. موفق باشید

25428
متن پرسش
با سلام: آیا می توان با توجه به آیه «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ» (۲۲) هیچ مصیبتى در زمین و نه در وجود شما روى نمى‏ دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در کتابی ثبت است؛ و این امر براى خدا آسان است) بیان کرد که: در این کتاب آمده است که در واقعه عاشورا یک شمری هست که سر امام حسین (ع) را می برد و یک شمری دارد که به امام حسین کمک می کند. و این شمر زمینی بود که یکی از دو سرنوشت این کتاب را خودش انتخاب کرد (که همان قتل امام حسین (ع) بود) آیا این بینش درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، ولی علم خدا به حادثه‌ها قبل از وقوع آن حادثه‌ها، موجب جبر نمی‌شود که در جزوه‌ی «جبر و اختیار» به آن پرداخته شده است. موفق باشید

25267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدرم: وقتتون بخیر. اگر رزقی توسط ولی انسان ضایع شده باشد و انسان در ضایع شدنش هیچ نقشی نداشته باشد یعنی از اول قرار بوده همینقدر به انسان برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین‌طور است. موفق باشید

24713
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه در چند جای کتاب هایتان به کتاب سیاحت غرب ارجاع داده اید، آیا این کتاب سندیت دارد؟ و آیا مکاشفات خود آقا ی قوچانی می باشد؟ تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکاشفات محکم و قابل اعتمادی است. عرایضی در جزوه‌ی «انکشافات صور برزخی در کتاب سياحت غرب» در این مورد شده است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

24670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سه سوال خدمت شما دارم. اول اینکه شیوه خردمندی و عاقل بودن چگونه است؟ دوم آیا خوراک فکری و بهانه فکر کردن چگونه پیدا کنیم و چگونه تحلیل خود را قوی کنیم؟ سوم بنده از یکی از بزرگان برنامه اربعین و ذکر می گیرم و گاهی موفق به صمت و جوع و عزلت و ذکر دایم نمی شوم با اینکه همیشه با خود مشارطه می کنم گاهی با خانواده خشمگین می شوم گاهی میزان خوابم زیاد می شود اما پشیمان می شوم. البته در بیداری شب و سحر و نوافل و اذکار و اوقات نماز و قران و... بحمدلله عزم راسخ دارم. یا این نقصان ها موجب بی تاثیر شدن ذکر های اربعینی می‌شود؟ آیا به هنگام هر گناه باید اربعین از ابتدا شروع شود؟ آیا با اینگونه راه رفتن ممکن است کسی به خدا برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از معارف اصیل در رفع مشکلات، کار می‌آید. سیر مطالعاتی روی سایت انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

24019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: فیلمی از آقا در نمایشگاه کتاب منتشر شده که چند تا خانم بدحجاب جلوی آقا مشغول توضیح دادن در مورد کتابها هستند. آقا که مرجع تقلیدن و فرمودند به تذکر لسانی حتی با احتمال یک درصد تاثیر چرا خودشون این تذکر لسانی رو انجام نمیدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخصیت ایشان کافی است تا آن‌ها متذکر وظایف دینی‌شان بشوند، از طرف دیگر هنرِ امثال رهبر انقلاب آن است که موقعیت را در نظر بگیرند. موفق باشید

23538

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد! با وابستگی به دیگران چه کنیم؟ با اینکه می دانم دیگران هیچ اثری در زندگی من ندارند، فقط دوست دارم یکی همواره کنارم باشد! هر کار می کنم که با خدا باشم یا امام زمان (عج) را کنارم حس کنم تا احساس تنهایی نکنم نمی شود! آیا احساس وابستگی ریشه در فقر ذاتی انسان دارد که انسان باید به خدا وابسته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد. بالاخره باید «دست در کار باشد و دل با یار». انسان‌ها با انسان‌ها انسان می‌شوند. موفق باشید

23244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد جواب سوال ۲۳۲۲۶ رو ندادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: 23226- باسمه تعالی: سلام علیکم: چون شما راه دیگری ندارید، برای شما مشکلی پیش نمی‌آید چون حکمِ مضطرّ را دارید. مشکل برای آن‌هایی است که چنین اقدامی کرده‌اند. موفق باشید

22621
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده دانشجو هستم و همانطور که احتمالا در جریان هستید جو بسیار ناامید کننده ای ایجاد می کنند از لحاظ وضعیت فعلی مملکت و روشن نبودن آینده چطور می توان از این افکار در امان بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر کنید که انقلاب اسلامی یک عطیه‌ی الهی در این تاریخ است و بدین لحاظ پایدار می‌ماند. عرایضی در این رابطه در جلسه‌ی شنبه تحت عنوان «تقوا، شرط تحقق ادامه‌ی تمدن دینی» شده است. خوب است صوت آن را از روی سایت دنبال کنید. موفق باشید

20417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من دیدم که برخی از pdf کتاباتون رو تو سایتتون قرار میدید. میشه اینارو به عنوان جزوه ی شخصی چاپ کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ اشکالی ندارد، به‌خصوص که «ورد» آن کتاب‌ها نیز بر روی سایت هست که چاپ‌کردن آن‌ها برای افراد راحت‌تر می‌باشد. موفق باشید

28129

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: می خواستم بدونم ظلمت مخلوق خداست؟ نور یک حقیقت است و ظلمت هم یک حقیقت جدا؟ ما استادی داریم از شاگردان آقای جوادی آملی، که بحثی رو داریم درباره اینکه ظلمت عدم نور نیست به اون معنای عام، البته این حرف رو با استناد بر آیات و روایاتی که دارند می‌زنند، توضیحش البته مفصله، نمیدونم تونستم مطلب رو برسونم؟ میشه برا بنده توضیح ظلمت رو بگذارید؟ و ایشان اثبات کردند که ظلمت هم مخلوق خداست، اگر خواستید سند روایت آیات و... براتون می‌گذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ظلمت بالتبع است، نه آن‌که خلقت آن مستقیم باشد. آری! خداوند نور و ظلمت را هر دو خلق می‌کند، ولی یکی مستقیم و یکی بالتبع. مثل آن‌که خورشید نور را مستقیم ایجاد می‌کند و سایه غیر مستقیم مخلوق خورشید است. نباید روایات را طوری تفسیر نمود که انسان‌ها گمان کنند ائمه «علیهم‌السلام» اهل اندیشه و فکر نبوده‌اند. موفق باشید

28030
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: آیا متن زیر بیانگر این نیست که رهبری، غرب را یک کل واحد نمی‌داند؟ لطفا برایم شرح دهید که این جملات ناظر بر چیست؟ پرسش دانشجو: می‌خواستم از حضورتان خواهش کنم که تعریف جامع و مانعی از غرب داشته باشید، که در کنار این که خوبیها را از غرب اخذ می‌کنیم، با حفظ اصول و ارزشهای اسلامی و ملی‌مان، بدی‌ها را کنار بگذاریم. به نظر شما کلاًّ نقطه تعادل در این میان چیست؟ پاسخ رهبر انقلاب: این سؤال خیلی مهمّی است. من این‌جا چند نکته را در همین زمینه عرض می‌کنم. اوّل این که نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فن‌آوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ عاقلی چنین کاری را نمی‌کند. نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله می‌گویم، شاید ان‌شاءاللَّه برای شما مفید باشد. ببینید؛ فرهنگ غرب، مجموعه‌ای از زیبایی‌ها و زشتی‌هاست. هیچ کس نمی‌تواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیبایی‌هایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمی‌کند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌هاست. یک ملت عاقل و یک مجموعه خردمند، آن خوبی‌ها را می‌گیرد، به فرهنگ خودش می‌افزاید، فرهنگ خودش را غنی می‌سازد و آن بدی‌ها را رد می‌کند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، آمریکایی، آمریکای لاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که می‌گویم، همه یکسان هستند. ما در مقابل هر فرهنگی که قرار می‌گیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که می‌توانیم، باید محسّنات آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این اصل کلّی است. منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم می‌خواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگهای دیگر، تا آن جایی که ما می‌شناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. این، قطعاً دلایل انسانی و جغرافیایی و تاریخی‌ای دارد. از اوّلی که اینها در دنیا به یک برترىِ علمی دست یافتند، سعی کردند همراه با سلطه سیاسی و اقتصادی خودشان - که به شکل استعمار مستقیم در قرن نوزدهم انجامید - فرهنگ خودشان را هم حتماً تحمیل کنند. اینها با فرهنگ ملتها مبارزه کردند؛ این بد است. ملتی می‌گوید فرهنگ من باید در این کشور جاری شود! این چیز قابل قبولی نیست. هر چند هم خوب باشد، آن ملتی که این فرهنگ بر او تحمیل می‌شود، این را نمی‌پسندد. شما یقیناً خوردن نان و ماست را به میل و اشتهای خودتان، ترجیح می‌دهید به این که چلوکباب را به زور در دهانتان بگذارند و بگویند باید بخوری! وقتی کاری زورکی و تحمیلی شد؛ وقتی از موضع قدرت انجام گرفت و وقتی متکبّرانه و مستکبرانه تحمیل گردید، هر ملتی آن را پس می‌زند؛ باید هم بزند. مثلاً کراوات یک پدیده غربی است. غربی‌ها این را می‌خواهند، دوست می‌دارند و با سنّتشان هماهنگ است؛ اما اگر شما که اهل فلان کشورِ دیگر هستید و تصادفاً کت و شلوار را انتخاب کرده‌اید، کراوات نزدید، یک آدم بی‌ادب محسوب می‌شوید! چرا؟! این فرهنگ شماست؛ تقصیر من چیست؟ اگر کت و شلوار پوشیدید، باید پاپیون و کروات بزنید، و الاّ در فلان مجلس رسمی راه ندارید و یک آدم بی‌ادب و غیرمنضبط و بی‌نزاکت تلقّی می‌شوید! این، آن تحمیل فرهنگ غربی است. زن غربی، روشهایی دارد. آنها نسبت به مسأله زن و روش زن و پوشش زن و ارتباطش با مردان و حضورش در جامعه، فرهنگی دارند - خوب یا بد، بحثی سرِ آن نداریم - اما سعی دارند این فرهنگ را به همه ملتهای دنیا تحمیل کنند! در باب فرهنگ غربی، این بد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکاتی ارزشمند را رهبر معظم انقلاب به عنوان اندیشمندی که در زوایای مختلف نسبت به تاریخ خود و جهان غرب فکر کرده‌اند در آن مختصر مطرح نموده‌اند و ابداً از آن جملات برنمی‌آید که ایشان از یک‌پارچه‌دیدنِ تفکر غربی غفلت کرده‌اند، به‌خصوص آن‌جایی که می‌فرمایند: «غرب، فرهنگی مخصوص به خود دارد که در بقیه‌ی فرهنگ‌ها دیده نمی‌شود و آن سلطه‌طلبی است که قطعاً دلایل انسانی و جغرافیایی و تاریخی دارد.» آری! همان‌طور که فرمودند آن فرهنگ مثل هر فرهنگی خوبی‌هایی دارد ولی ملاحظه کرده‌اید که آن خوبی‌ها در آن فرهنگ نتایجی برای خودشان در راستای تعالی انسانی پدید نیاورد. در حالی‌که اگر ما همان‌طور که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند آن خوبی‌ها را برای خود اخذ کنیم می‌توانیم در دستگاه فکری خود از آن‌ها بهره ببریم. به عنوان نمونه بحث «آزادی» بود که در جزوه‌ی «پاس‌داشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» عرایضی شده است. موفق باشید      

27897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می‌توان گفت، صلوات عامل معرفت و سیر از مقام مُلکی و بشری و ظاهری اولیاء الله و اهل بیت (ع) به مقام حقیقت نوری و افلاکی آنهاست و اگر ما به شناخت مقام حقیقت نوری و افلاکی برسیم، این خودش عامل یقین به اهل بیت (ع) و قرار گرفتن مخلصانه در طرح آنهاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی:‌ سلام علیکم: همین‌طور است و عملا ما با صلوات خدا به ذوات مقدسه نحوه‌ای از هماهنگی و هم افقی با آن‌ها را در جان خود پایه ریزی می‌کنیم. کتاب «صلوات عامل قدسی شدن روح» که روی سایت هست می‌تواند در این نوع افق گرایی کمک کند. موفق باشید

26613
متن پرسش
سلام علیکم: در باب نظام اسلامی گفته می شود که ملاک تداوم و استقرار نظام، مشروعیت و مقبولیت است. آیا امروز مقبولیت نظام اسلامی همچنان وجود دارد و این نظام توانسته در جامعه محبوب و مقبول باشد و مردم گفتمان انقلاب اسلامی را دنبال می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقبولیت به همین معنا است که غیر از مردم بی تفاوت و ضد انقلاب افراد اصلی مدافع انقلاب در آن حدی است که به طور عرف باید در صحنه باشند و بدین لحاظ بنده معتقدم ذره ای از مقبولیت نظام کم نشده است هر چند که مردم مشکلاتی دارند و امیدوارند همین نظام این مشکلات را حل کند. نظر خواهی دانشگاه مریلند می‌گوید: بیش از ۹۰ درصد مردم معتقد به رفع اشکالات موجود از طریق همین نظام هستند و فقط ۸ درصد به بر اندازی نظام را معتقد اند. موفق باشید

25768
متن پرسش
سلام: بنده کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام دارم و دل در گرو اسلام و انقلاب. آیا با مطالعه آثار ابن عربی می توان در خصوص برنامه های آینده نظام کارآمد بود یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ابعادی از انقلاب اسلامی قدسی و معنوی است و نگاهِ عرفانی متوجه‌ی آن ابعاد می‌شود و از این جهت ابن‌عربی می‌تواند کمک کند. موفق باشید

25239
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: در مورد فردی که سوال شماره ۲۵۲۱۷ را پرسیده اند، عرض کنم که ایشان از فردی که سوال شماره ۲۵۱۷۴ را پرسیده اند، ایراد گرفته اند. سوال شماره ۲۵۱۷۴ را من پرسیدم. متن پرسش را به هر فرد بالغ و عاقلی نشان بدهیم، خواهد گفت که هیچ بی ادبی در آن نیست. استاد عزیز! متاسفانه برخی ها، از انسان های زندگیشون، بت می سازند. احترام گذاشتن به همه انسانها لازم است، ولی برخی ها آنقدر غرق شخصیتها می شوند، که کوچکترین انتقاد نسبت به آنها را به مثابه توهین و بی ادبی و جسارت و امثالهم تلقی می کنند. این یعنی تندروی و افراطی گری و تعصب بیجا. نتیجه چنین تندروی هایی، فراری دادن افرادی است که به تازگی جذب شده اند، که پیامدهای نامطلوبی دارد. کسی می تواند مطالب فلسفی سختی مثل معرفت نفس و برهان صدیقین را به زبان ساده، در قالب متن و صوت توضیح بدهد که تسلط بسیار بالایی بر آن داشته باشد و خودش آنها را خوب فهمیده باشد. این یعنی آقای طاهرزاده که جای رفیق شفیق یا پدر بنده را دارند، یکی از نوادر عصر حاضر هستند. ولی این دلیل نمیشه من نسبت به چنین فردی، انتقاد نکنم. با کمال تاسف، چنین رویکردی در بین دوستداران مقام معظم رهبری نیز دیده می شود. اگر کسی به رهبری نقد کند، برخی از مردم دوستدار رهبری (که تعصب بیجا دارند)، فورا برچسب های عجیب و غریب مثل ضد ولایت فقیه به او می زنند (در ضمن من خودم معتقد به ولایت مطلقه فقیه هستم و مخلص رهبری ام) که باعث میشه فضای انتقاد از بین برود. آقای طاهرزاده که معصوم نیستند که از انتقاد بی نیاز باشند. پس طرفداران افراطی خواهشا اینقدر با تندروی، فضای نقد را تنگ نکنید. امام علی علیه السلام، هم دافعه داشت هم جاذبه. ولی متاسفانه خیلی از جوانان به اصطلاح انقلابی ما، که مذهبی و حزب اللهی هم هستند، وقتی کوچک ترین انتقادی نسبت به یکی از شخصیت های انقلابی می شود، به جای اینکه با ملاطفت رفتار کنند و جاذبه نشان بدهند، روی خشن خود را نشان می دهند و فورا موضع گیری می کنند. اتفاقا چنین واکنش هایی، به جای اینکه مشکل گشایی کند، مشکل زایی می کند و باعث ایجاد عقده و کینه در فرد مقابل می شود. دوست عزیزی که به من خرده گرفته ای! باید به این نکته توجه داشته باشی که نوشتار، یک متن مرده است و نمی تواند حالت و وضعیت و لحن واقعی گفتار نویسنده را نشان دهد. پس اصلا درست نیست که نسبت به نوشته ها اینقدر خام و کوته نظرانه، موضع گیری تعصبانه نشان بدهید. استاد عزیز! خرده گیری بیجای این دوست عزیز به بنده باعث شد که این درد دل را بنویسم. امثال اینگونه افراد در جامعه کم نیستند. اگر توجه کرده باشید، ما مسلمانان به جای اینکه عمق خصومتان را با آمریکا و اسرائیل و وهابیون نشان دهیم، بیشتر وقتمان را صرف جنگ های لفظی بی نتیجه ای می کنیم که برخاسته از تعصب است! گویی رفیق یا همسایه مان که اتفاقا مسلمان هم هست، چون به فلان دانشمند انتقاد کرده، باید با او از سر خصومت صحبت کنیم! تعصب ریشه در هوای نفس دارد! هوای نفس هم که حقیقتی در خارج ندارد و دروغ محض است! یعنی صرفا به خاطر هیچ، بر همدیگر می پیچیم! آقای طاهرزاده عزیز! به نظر من اگر به فردی غیرمعصوم (هرچند عالم و دانشمند) تعصب داشته باشیم، باعث می شود که ۱۰۰ درصد صحبت هایش را بدون سبک و سنگین کردن، قبول داشته باشیم و حتی اگر ۱ درصد حرف غلط زده باشد، این اجازه را به خود ندهیم که ایرادی بر آن ۱ درصد بگیریم و هر کسی را هم که بخواهد به آن ۱ درصد ایراد بگیرد، متعصبانه سرزنش کنیم. آیا با حرف بنده موافق هستید؟ سوال دیگری که از شما داشتم، این است که اصولا در برخورد با متعصبان و تندروها (مذهبی های تندرو)، چه عکس العملی نشان بدهیم که حکمت آمیزترین عکس العمل باشد؟ خدای بنده نواز و کریم عمرتان را آنقدر طولانی کند که ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (عج) را درک کنید، ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم در انتقاد شما توهینی مطرح بود. تذکری بود دوستانه. از آن طرف هم آن رفیق می‌خواست تذکر بدهد که نباید در این امور، سخت‌گیری و انجماد شود. هر دو قصد خیر داشتید و بحمداللّه در صفای تعلق به اسلام به‌سر می‌برید. دیگر آن‌که ما باید سعی کنیم عمق نیت افراد را بنگریم و با آن‌ها همدلی داشته باشیم. تنها با انسان‌های معاند نباید همدلی داشت. موفق باشید

24375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد در همایش اربعین تمدنی در تالار قدس حرم مطهر رضوی سه سال پیش در خدمتتون بودم نظرتونو درباره استاد عین صاد سوال کردم از قول آیت الله مصباح فرمودید ایشون فرمودند که آقای صفایی علامه در تربیت بود. سوالم این بود که خودتون شنیدید یا اینکه نقل قول از عزیز دیگه ای فرمودید .ممنونم از اینکه جواب میدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سال‌های اول انقلاب بود یادم نیست چون در آن سال‌ها به مناسبت‌های مختلف در منزل آیت اللّه مصباح گفتگوهایی با ایشان داشتم. احتمال می‌دهم رفقا سؤال کرده باشند و برای بنده نقل نموده‌اند. موفق باشید

24299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ۱. جورج بارکلی جهان مادی را نفی می کند و معتقد به تصورات ذهنی هست که از طرف خداوند در نفس یا همان روح قرار داده شده و ماده را کلا انکار می کند و فقط نفس های دیگر یا همان روح ها ی دیگر متناهی و خدای نامتناهی را قبول دارد، لطفا بفرمایید نقد این عقیده بارکلی و اثبات خلاف آن از نظر فلسفه یا فلسفه اسلامی چگونه است؟ لطفا این تفکر و اعتقاد بارکلی را برای بنده نقد کنید و خلاف آن را اثبات کنید. ۲. چرا برخی فیلسوفان غربی در صدد نفی جهان مادی و خارج هستند؟ چرا نمی توانند این موضوع را درک کنند و دنبال نفی و شک در آن هستند، چه نفعی برای آنها دارد که خود را گرفتار ایده الیسم می کنند، آیا ادراکشان مشکل دارد؟ اگر دنیا و جهان اطراف و ادراکات را همانگونه که هست تبین کنند و قبول داشته باشند برایشان ضرری دارد که حاضر به شک و انکار حقیقت و واقعیات بدیهی هستند؟ چه مشکلی باعث می شود فیلسوفی که باید در راه حقیقت و واقعیت و بدیهیات گام بردارد همانند یک دیوانه و بیمار روانی دچار تفکرات مالیخولیایی و بی سر و ته می شود که حتی بدیهیات که مردم عادی به راحتی درک می کنند و مشکلی ندارند را نمی فهمد و شک می کند؟ با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوات «فلسفه‌ی غرب» به‌خصوص در رابطه با نظرات اسقف بارکلی مطالبی در اختیار شما قرار دهد. جزوات بر روی سایت هست. موفق باشید

23493
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: عرض ادب و ارادت محضر استاد. بنده حقیر از مزالب شما در سخنرانی هایم استفاده می کنم و گاها مطالب را فورا مستند می کنم به جنابتان و گاهی هم در خاطرم نیست که متذکر شوم. رضایت استاد در این موضوع چگونه است؟ اجرکم الله اجرا حسنا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سخنی را پذیرفتید و بدان معتقد شدید، دیگر آن سخن، سخن شماست و نیاز نیست آن سخن را به بنده مستند کنید. بنده بعضاً سخن خود را به حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی یا آیت اللّه جوادی استناد می‌کنم تا شنونده به اقیانوس معارف آن بزرگان متصل نمایم. موفق باشید

23154

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده می خواستم با تفکر و نظریات تربیتی علمای زیر تحقیق کنم. منتها نمی توانم تمام آثارشون رو بخونم. لذا از شما خواهش می کنم از هر کدام از علما چند جلد از آثاری که کلیدی و مهم هستند و بنده رو به هدفم می رسانند رو معرفی کنید. حضرات آیات: امام، علامه طباطبائی. علامه حسن زاده، شهید صدر، شهید مطهری، علامه جوادی و آقا خامنه ای. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم چنین چیزی ممکن باشد زیرا هرکس بر اساس مسائل‌اش‌ و ذوق‌اش باید به اندیشه‌ی اندیشمندان رجوع کند. موفق باشید

22767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. با توجه به مطلبی که در جلسه عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی درباره حجت الاسلام فلسفی و آگاهی سیاسی و اطلاع از جریان های کشور فرمودید و اینکه امام خمینی رحمة الله علیه بعضی از اطلاعات سیاسی را نداشتند، برایم سوال ایجاد شد که تا چه حد باید جریان ها پیگیری شود. مثلا مقام معظم رهبری بسیار آگاهی سیاسی دارند و از شخصی شنیدم که بسیاری از کتاب های نویسندگان کشور و رمان ها و ... را می خوانند و همچنین شما هم چندین سایت خبری را سر می زنید. سوال بنده این است که مسئله تاریخ معاصر و جریان ها و اتفاقات بسیار زیاد انقلاب و جنگ و تصمیمات و وقایع و جریانات مربوط به این 40 سال را تا چه حد باید آگاهی داشته باشم؟ آیا آگاهی کلی کفایت می کند یا اینکه به تفصیل، جریانهای مختلف بررسی شود و کلیپ ها و مستندها و اخبار مختلف مربوط به این 40 سال، به صورت بسیار مفصل و جزئی و با تحلیل و تفکر، بررسی و دیده شود؟ ۲. چندی پیش مشغول حفظ کردن لغات عربی سیاسی معاصر بودم و قصد داشتم که اخبار کشورهای عرب زبان را نیز مشاهده کنم. در این مورد آیا اساسا مشاهده اخبار کشورهای عرب زبان لازم است؟ ۳. در مورد زبان انگلیسی با توجه به اینکه تا حدی کار شده است، آیا لازم است جهت فهم متون انگلیسی (برای کاربردهای مختلف فلسفه غرب و اخبار کشورهای مختلف و خواندن کتابهایشان)، به صورت بیشتر و حرفه ای تر اقدام کنم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با خطی که مقام معظم رهبری متذکر می‌شوند می‌توان جهت کلّی امور را به‌دست آورد و برای ریزترشدن در امور خوب است که اخبار بعضی از روزنامه‌ها و سایت‌ها را دنبال کرد 2- فکر نمی‌کنم چندان نیاز باشد، مگر آن‌که مربوط به کارتان باشد 3- اگر جزء کارتان است خوب است کار شود. موفق باشید

22429
متن پرسش
با سلام: در سوال قبلی در زمینه مسئله ابژه و سوبژه از جهان مندی دازاین سخن گفتید سابق هم در سوال 20815 نظر شهید مطهری در مورد وجود ذهنی و راه طویلی که برای حل این مسئله است را متذکر شدم حال شما نیز راه دیگری که هایدگر مطرح کردند را بیان می کنید. مستحضرید که فلسفه آلمان به دشوارنویسی مشهورست بخصوص جناب هایدگر کتاب هستی و زمانشان را تورق زدم بغایت دشوار و پیچیده بود واقعا حل این مسئله در گرو فهم این کتاب است؟ اگر آری چگونه می توان این کتاب را آموخت شرح و تدریسی بر آن موجود است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به کاری که کانت با طرح «نومن» و «فنومن» به میان آورد، توهّم دوگانگیِ بین ذهن و عین را به میان آورد، هایدگر به نحوی عالمانه با طرحِ جهان‌مندی دازاین توانست مشکل این توهّم را بزداید. و بالاخره اگر تلاش کنید با اندیشه‌ی هایدگر آشنا شوید راهِ حل خوبی را در جلوی خود خواهید یافت. بنده در این مورد عرایضی تحت عنوان «برکات نظر در نسبت بین، وجود نفس با صرف الوجود» داشته‌ام که آدرس آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

http://lobolmizan.ir/sound/1155

19671
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ضمن آرزوي قبولي طاعات و عبادات: در زمينه مراتب تبعيت و اطاعت تو آثار استاد يا هر بزرگوار ديگه اي منبع مطالعاتي مي خواستم معرفي بفرماييد. مراتب تبعيت و اطاعت از نازل ترين مرتبه تا بالاترين مرتبه. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان صدیقین» موضوعی تحت عنوان «هویتِ تعلّقیِ معلول» مطرح است که در آن روشن می‌شود بودنِ انسان عین اتصال به حق است. و حال اگر کسی بخواهد مطابق حقیقت خود عمل کند باید با انتخاب خود، عین اتصال به حق باشد که این با اطاعت خدا صورت می‌گیرد و شریعت الهی برای به فعلیت‌یافتن همین اطاعت است و موجب می‌شود شخصیت انسان با حقیقت وجودی آن هماهنگ شود. موفق باشید

18456

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در مورد پاسخ 18444 : می خواستم بپرسم پس موضوع انتقاد به رهبری یا نصیحت به ائمه مسلمین چه می شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ملاک محکمی از قرآن و ائمه«علیهم‌السلام» داشته باشیم که مطابق با آن، رهبری را متذکر شویم باید این کار را بکنیم نه آن‌که با برداشت‌های شخصی یا سلیقه‌ای بخواهیم رهبری را ارزیابی کنیم و او را در انتخاب‌هایی که به ما کمک می‌کند، مانع شویم. موفق باشید

17594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولین مرحله برای رسیدن به خدا در عمل چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از طریق رعایت تقوا، حجاب‌های بین انسان و حضرت حق، رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی