بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18802
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید، امیدوارم در کمال صحت و سلامت باشید و خداوند بهتون طول عمر با برکت و عافیت عطا کند، استاد بعضی وقتا که در نماز حضور قلب و توجه ایجاد میشه ، احساس میشه که قلب سنگینه و به راحتی نمیشه نفس کشید انگار تحت فشار باشه، بعد از نمازم حس و حال غیره ارادی عجیبی ایجاد میشه انگار یه غم عمیق و شدید توی قلبه و بی اراده گریه می کنیم جوری که با اشک بی صدا آروم نمیشیم و انگار باید فریاد بزنیم تا قلبمون سبک بشه مثل اینکه قلب از غم میخواد کنده بشه و اصلا گریه تحت کنترل نیست و نمیشه گریه نکرد و انگار چسبیدی به سجاده و نمیتونی از سجاده کنده بشی و هیچ فکری اصلا توی ذهنت نیست و انگار مغز خالیه اما حضور خدا رو درک می کنی اما این گریه و غم انگار نمیخواد تموم بشه، استاد حس عجیبیه و در مواقع دیگه که نماز بی توجه خونده میشه اصلا هیچ کدوم از این حسها پیش نمیاد، می خواستم بپرسم دلیلش چیه چون اصلا تحت کنترل نیست و بی اراده پیش میاد و ضعف و بی حالی بعدش ایجاد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان اگر رویش را دید، دیگر داغش را نمی‌تواند تحمل کند! گفت: «رحم کن بر آن‌که چون رویِ تو دید / فرقت تلخِ تو چون خواهد چشید». امیدوار باشید تا إن‌شاءاللّه این اُنس نقش خود را به‌جا آورد و طی شود. موفق باشید

8251
متن پرسش
سلام علیکم از چه زمانی خود را شناختید و حضور را لمس کردید؟ مزه اولین حضور را به خاطر دارید ؟میتوانیدشرح دهید؟؟؟ چه میزان خدای امروزتان با ان روز متفاوت است؟در مورد ما هم با /او/ سخنی دارید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس.... خودْ راه بگویدت که چون باید رفت» چرا چشم‌ات به دست مردم است. آنچه خود داری را عشق است. موفق باشید
8189
متن پرسش
سلام علیکم استاد از فرمایشتان درباره سلوک زن در شرایط امروز فیض بردیم همانطور که فرمودید نحوه سلوک زن و مرد متفاوت است مثلا همان شیر دادن زن سلوک زن محسوب می شود حال سوال بنده این است در اصل سلوک هم بین زن و مرد تقاوت است؟ یعنی آثاری که علمای بزرگ ما امثال حضرت امام درباره سلوک دارند درباره زن و مرد یکسان است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری شریعت از آن خداوند است که مقصد همه‌ی انسان‌ها است و لذا پیامبر و امامان «علیهم‌السلام» که مظهر شریعت الهی هستند راهی را می‌نمایانند که در آن، مقصد همه‌ی انسان‌ها نهفته است و علمای بزرگواری چون حضرت امام و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» نیز آنچنان در آثار خود حاضر می‌شوند که مافوق زن و مردبودن حق را می‌نمایانند. موفق باشید
30757
متن پرسش
سلام علیکم وقت شما بخیر: نظرتان را راجع به متن زیر می‌فرمایید. علی الخصوص آنجایی که گفته شده: عشق به امیر المومنین علیه السلام یک هیبت و سنگینی خاصی داره و قراره از راه عشق به حسین بن علی (علیهما السلام) به ولایت مولا برسیم. چرا عشق و محبت امام حسین (علیه السلام ) راحت و روان اتفاق می افته اما عشق به امیر المومنین (علیه السلام )، یک هیبت و سنگینی خاصی داره و برای عموم مردم اتفاق نمی افته؟ 〰〰〰〰〰〰 پاسخ: ولایت علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی امیر المومنین (علیه السلام) سر چشمه ی علوم و معارفه و زمانی که بخواهی به سرچشمه راه پیدا کنی، باید زحمت بیشتری رو متحمل بشی باید رودخانه رو بگیری بری بالا تا به چشمه برسی، داخل شدن به حرم امن ولایت علی (علیه السلام)، برای خواص هست. اما امام حسین (علیه السلام) همه گیر و فراگیر هست قراره از راه عشق به حسین بن علی علیهما السلام به ولایت مولا (علیه السلام) برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن به جایی است. آری! نور حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» راهی می‌شود تا انسان به اصلِ ولایت و افضل آن که به قول حضرت باقر «علیه‌السلام» مربوط به علی «علیه‌السلام» است؛ برسیم. در آن جا است که تازه متوجه می‌شویم چرا فرمودند: «کُلّنا محمّد». زیرا همه در پرتو نور ولایت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به صحنه آمده‌اند. موفق باشید

29889
متن پرسش
سلام و عرض ادب: آقا جان ما بالاخره نفهمیدیم این معرفت نفس چیه؟! ده نکته رو خوندیم، خویشتن پنهان رو هم خوندیم. به کتاب معرفت نفس علامه حسن زاده هم نگاهی انداختیم. اما نفهمیدیم این چجور معرفت نفسیه که میشه انفع المنافع. میدونم علمش مبتی بر حضور و درک هست. اما خب حالا من فهمیدم و درک کردم و حس کردم که مثلا دست من در واقع دست 'تن' هست و من یچی دیگست و از این حرفا... تا نکات دیگه اش و خواب دیدن و جاودانگی و... ولی همه اینا بیشتر شبیه یک سری اطلاعاته که دونستنش خوبه. اینا که واسه آدم نون و آب نمیشه. من احساسم اینه که معرفت نفس چیز دیگه ایه که اینا پیشش شوخیه. اما هنوز نفهمیدم چجوری بدست میاد؟ آیا باید به حالات نفس و عتاب و خطاب و تندی و نرمی و خواطر و اینا علم پیدا کرد که مثلا بدونیم الان نفسم داره چیکار میکنه (نظاره از بیرون) یا نه باید گناه نکرد حتی گناه های بسیار ریز یا نه کلا اشتباه گرفتم؟ ببینید شما میگید "بعضی اساتید ما نشسته میرفتن مسیر سلوک رو" این حرف با چارتا کتاب و مطلبِ اطلاعات طور بدست نمیاد بنظرم. لطفا راهنمایی بفرمایید. در ضمن بنده خیلی اهل محبت هستم. که الان در قبض نسبتا شدیدی گرفتارم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احساس همه‌جانبه‌ی خود در همه‌ی عوالم وجود، قصه‌ی ما می‌باشد و قصه‌ی بودنِ ما. معرفت نفسِ مرسوم، راهی به سوی آن نوع بودنِ بیکرانه است و این خود، هدف است به عنوان حقیقتی که عین ربط به حضرت حق است. مرحوم علامه در کتاب «رساله الولایه» نکات ظریفی در این رابطه فرموده‌اند. ۲. چه اشکال دارد، بالاخره زندگی با همین قبض و بسط‌ ها وسعت می‌یابد. موفق باشید

29088

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: اگر بخوایم تاریخ اسلام بخونیم با این رویکرد که بتوانیم اتفاقات امروز رو هم تحلیل کنیم، پیشنهادتون برای این کار چه کتاب یا کتابهایی هست؟ و اساسا آیا این نحوه مطالعه برای این هدفی که گفتم موثر هست؟ ممنون از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و البته مباحث تاریخ اسلام میدان گسترده‌ای می‌باشد که فکر می‌کنم با کتاب «فروغ ابدیت» آیت الله سبحانی شروع بفرمایید، شروع خوبی باشد. موفق باشید

28224

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در شرح فصوص سها فرموده بودید که جناب مولانا در اواخر عمر به سمت مکتب محی الدینی تمایل پیدا کرده بودند و سپس داستان دیدار ایشان را با صدرادین قونوی بیان کردید، اما واقعا از این حکایت مذکور تمایل مولانا به مکتب محی الدینی آشکار نمی‌گردد، ثانیا اینکه ما در نقل قول های زیادی دیدیم که مولانا گاها به این مکتب طعن هم می‌زند مانند آنجا که می‌بینند شاگردان ایشان در حال صحبت از فتوحات مکیه هستند می فرمایند: «نغمات زکّی به از فتوحات مکّی» یا مثلا نقل قول هایی که «زرین کوب در کتاب پله پله تا ملاقات خدا» در خصوص اختلافات مکتب مولانا با مکتب محی الدینی ذکر می‌کنند و مثال دیگر اینکه دکتر شفیعی کدکنی که خود را مدیون و وامدار عرفان خراسان می داند و مولانا و جناب شمس را در زمره ی عرفان خراسان می‌داند و با تأثیری که از عرفان مولانا و عطار گرفته اند همیشه در مقابل و جلوی عرفان محی الدینی در می آیند و این در آثارشان بصورت کامل مشهود مانند کتاب زبان شعر در نثر صوفیه، ۵ جلد میراث عرفانی و ایرانی، و یا تصحیحات اسرار و التوحید و تذکرة الاولیاء ایشان. خواستم از حضورتان بپرسم در خصوص این بیانی که داشتید یعنی تمایل مولانا به مکتب محی الدینی آیا شاهد قوی تری در کتب و تصنیفات و تاریخ وجود دارد که شما آن را از نظر گذرانده باشید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می فرمایید که در هر حال دستگاهِ نگاه مولوی با نگاه ابن‌عربی کاملاً متفاوت است و اگر در شهر قونیه آن احترام را جناب مولوی به جناب قونوی می‌گذارد، به معنای حضور در آن نگاه نیست. به هر حال، دو نگاه است. موفق باشید

27104
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: التماس دعا در ماه مبارک شعبان دارم، استاد می خواستم در بحث سیر و سلوک که این ماه ها هم بهترین اوقات برای آن است با شما موضوعی را در میان بگذارم گرچه مدت ها بود قصد داشتم ولی کمی خجالت می کشیدم، استاد تقریبا چند سال است که خیلی ویژه به مباحث دینی می پردازم از تفکر و مطالعه و ذکر و دعا و عبادت، گرچه قبلا هم تقریبا انسان مذهبی بودم ولی از بعد آشنایی با تفکرات شما به شدت دوستدار حضور در عالم دینی هستم، امسال ماه مبارک رجب هم سعی کردم نسبت به سال های قبل بیش تر به معنویات و عبادات بپردازم، ولی یک مانع جدی که بر سر راهم است، این است که قوه خیال و وهم خود را نمی توانم خیلی کنترل کنم، سن من حدود ۲۵ سال است و به علل گوناگونی نتوانسته ام که ازدواج کنم گرچه خیلی دوست دارم سریع تر ازدواج کنم ولی شرایط فراهم نیست، متاسفانه به شدت افکار جنسی بر من فشار وارد می کند، خیلی هم سعی می کنم بیکار نباشم، بیش از ۱۰ ساعت مطالعه و تفکر دارم ولی همین که موقع خواب یا استراحت می شود انگار أین افکار بر سر من فرو می ریزد، لذا آن لذت عبادات و تفکر و مطالعه را که دارم، بر من زهر می کند، نمی دانم مشکل از من است؟ احساس گناه می کنم البته این افکار، خدا را شکر باعث نشده به طرف گناه بروم، از طرفی مثلا برخی از خانواده ها و نزدیکان من، دچار افکار غلط هستند یا مثلا به خاطر دیدن فیلم های نمایش خانگی که بسیار مبتذل است یا گوش دادن به موسیقی های مبتذل، هر روز دارند حیایشان کم می شود و به انحراف می روند، من ناراحت می شوم، سعی می کنم از طریق مباحثی، آن ها را اصلاح کنم، مثلا می خواستم در مورد آسیب های این سریال ها تحقیق کنم در فضای مجازی، یکدفعه به صورت ناخواسته چشمم به عکس مستهجنی افتاد، از آن روز به بعد به شدت دارم اذیت می شوم، نمی دانم چه کار کنم؟ تصمیم گرفتم این کار را رها کنم، از طرفی غم نزدیکان را هم دارم که گرفتار این ها هستند. استاد به حق این روزها راهی جلوی من بگذارید. با تشکر و عذر خواهی به خاطر این که طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مطمئن باشید حفظ عصمت اولیه و نزدیک‌نشدن به گناه، برکاتی دارد که هرگز نزدیکی به گناه و لذت‌های پست آن، بویی از آن برکات و صفا ندارد. آری! صبر و مقاومت می‌خواهد و کار آسانی هم نیست، ولی اگر به خاطر خدا انجام شود نتایج آن فوق‌العاده است و انسان را وارد جهانی دیگر می‌کند. ۲. پس از مدتی اگر بر صفای خود باقی بمانید، تأثیر آن عکس از بین می‌رود. ۳. به نظر می‌آید دنبال‌کردن فیلم‌های نمایش خانگی برای آگاهی از اشکالات آن‌ها، عمر برباد دادن است. موفق باشید

26345
متن پرسش
با سلام: در رابطه با سوال ۲۶۳۳۳ آیا این سخن درست است که حرکت جوهری مربوط به عالم ماده اما تجدد امثال مربوط به عوالم مثال عقل می باشد زیرا می گویند که حتی ملائکه هم می میرند و زنده می شوند که به این حالت تجدد امثال می گویند آیا این مطلب درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است. به هر حال، تجدد امثال در ظرف اراده انجام می‌شود و غیر از تبدیل قوه به فعل است که در ظرف عالَم ماده انجام می‌گیرد. موفق باشید

26201
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به تعبیر «صهیونیسم اسلامی» و اشاره ای که به سخنان دختر شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله علیه) داشتید، نکات مهمی بود. اما برای شخص من که در کار فرهنگی مشغولم همچنان ابهاماتی وجود دارد. ما برای جذب مع الاسف خیلی اوقات حاضر می شویم به طبع و ذائقه افراد هر چند غلط بیشتر از اصول بنیادین اعتقادی توجه کنیم و به خاطر همین خیلی اوقات بجای اینکه سخن زیبا بگوییم، زیبا سخن می گوییم که خب محتوای کلام در تعارض با همان اصول است. بهتر بگویم، خیلی از ما بخاطر جذب حاضریم به تهمت زدن و مرور گذشته با بدبینی و به تضعیف بسیاری از مباحث معرفتی رو بیاریم و اصول مان را کمرنگ یا بصورت زیادی به محاق ببریم. اما بلای دیگر این است که گاهی بدون نظم و انسجام و سناریو همچنین درک و استفاده درست از ابزاری مثل فضای مجازی، قصد داریم افراد را جذب کرده و حتی گاهی به نحوی سخن می گوییم و می خواهیم در عین جذب روی اصول پافشاری کنیم که ظرفیت سوء استفاده و تقطیع و استفاده علیه معارف اهل بیت و انقلاب پیش بیاید و جوی ضد جبهه وسیع و با آغوش باز نهضت مان شکل بگیرد. اما ایراد اساسی به نظرم این است که ما علیرغم تاکید مداوم به گفتمان رهبری و ارادت به ایشان، واقعاً روی منظومه فکری آقا تمرکز نکردیم و فعالیت های فرهنگی ما مبتنی بر سیر مورد اشاره ولی فقیه در بیانات و آثارشون نیست و حتی گام دوم را هم آنچنان که هست گاهی نمی بینیم بلکه آنچه برای دعواهای داخلی یا همان روند ماضی می خواهیم، تحلیل می کنیم و آن وقت به جان هم می افتیم که تو به اصول در جذب توجه نداری و کم توجه به اعتقادات ریشه ای هستی یا بگوییم تو نمی دانی باید چگونه از اصول دفاع کنی و به افراط می رسی و هزینه ساز می شوی و ... .این چیزی است که با تجارب خودم و درکی که از پاسخ شما و مطالب تان در کتاب عقل و ادب داشتم، بدست آمده و امیدوارم بتوانیم در شان گام دوم انقلاب، به نحوی کار فرهنگی کنیم که در عین تقویت پایه های معرفتی و توجه به عالم انسان موحد، با انسجام و طراحی گام به گام و استفاده بجا از ابزارهای مقتضی، یاور جبهه فرهنگی انقلاب و رهبر عزیز باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ؛» من به آیین استوار و بدون انحراف و راحت و آسان مبعوث شده‌ام. پس باید بدون نفی اصول توحیدی، باید با مردم مدارا کرد به همان روشی که رهبر معظم انقلاب پیشه کرده‌اند واخیرا در حکم خود به امام جمعه‌ی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم. سیّد علی خامنه‌ای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸.

موفق باشید

26159
متن پرسش
سلام استاد: از ساعتی که این خبر را شنیده ام، نمی دانم بر قلبم چه آماده. انگار فشاری ست بدتر از فشاری که بعد از شنیدن خبر شهید سلیمانی شنیدم. گریانم و در ذهنم می آید امتحانات روز به روز چه سخت تر می شوند در این جبهه انقلاب. در ذهنم آمده شاید این بلایی که سرمان آمده تاوان کارهایی ست که حکاممان کرده اند، تاوان ظلم هایی ست که حکاممان به آن بی تفاوت بودند. تاوان کشته شدن مردمی مظلوم در تشییع کرمان یا در درگیری های آبان در اثر نالایقی مسولانمان است. اینها بلایی است که در اثر کم کاری های مسولینمان به سرمان آمده آن هم در این زمان! دلم می گوید امتحان است باز چه کسایی غربال می شوند! استاد زبانی بگشایید و باعث سکینه این دل ها شوید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۵۸ عرض شد و بحمداللّه جنابعالی به خوبی تشخیص داده‌اید که آن‌چه پیش آمده است امتحان است تا مؤمنین در راهی که قدم گذاشته‌اند محکم‌تر گردند و عده‌ای که از گذشته‌ی خود توبه نکرده به سراغ حاج قاسم آمده‌اند نیز؛ غربال شوند. اینان خودشان مسئولند که مواظب باشند طعمه‌ی وسوسه‌های شیطان نگردند. موفق باشید 

26139
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت لطفا نظرتان را در مورد متن زیر بفرمایید: در روایات داریم که خداوند یک شبه امر ظهور را اصلاح می فرماید یعنی بیشتر افراد بعید می دانند اما به یکباره شرایط آماده می شود. یک نمونه از این تحول سریع را می توان در چند روز اخیر در تحولات عراق و ایران مشاهده کرد. از شرایط اولیه که به نفع آمریکا و جیهه استکبار بود و سپس حمله ابلهانه ترامپ به پایگاه حشدالشعبی و خروش مردم عراق و حمله به سفارت و سپس ترور شهدای مقامت ایران و عراق که موج بیداری دو ملت را تکمیل نمود و خصوصا در ایران این موج برادری و همبستگی و دشمن ستیزی شکل گرفت. در مورد ظهور امام زمان هم همین طور خواهد شد و در صورت حرکت ما، خداوند شرایط را به سرعت فراهم می نماید. ان شاءلله «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار حرف درستی است. ما این روزها مصداق آن روایت را دیدیم و تجربه کردیم. موفق باشید

25045

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده ۳ سال پیش زیر قبه امام حسین (ع) که میگن دعا مستجابه دعا کردم اما هیچ یک از دعاهام مستجاب نشده. لطفا حقیر را راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئنید که آن دعاها مفید بوده و اجابت نشده؟ و مطمئنید دعاهای مفیدتان اجابت نگشته؟

گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي

گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي

گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي

گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي

گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم

گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي

گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم

گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي

گفتم که در فراقت بس خوندل که خوردم

گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي

گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد

از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي

گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد

گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي

گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن

جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي

گفتم بکام وصلت خواهم رسيد روزي

گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي

خود را اگر نه بيني از وصل گل بچيني

کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي

موفق باشید

23965

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید استاد این درسته که طبق فتوای مراجع گذشته افراد نباید بیشتر از حد نیازشون درآمد کسب می کردن؟ الان زمان ما آیا این حکم برقراره هنوز؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی نیست که نیاز به فتوا داشته باشد. این یک موضوعِ اخلاقی و انسانی است که انسان بیش از حدّ نیاز خود در امور دنیا تلاش نکند. زیرا در این مورد، هم عمر خود را باطل کرده است و هم زمینه‌ی فعالیت بقیه را از آن‌ها گرفته است. موفق باشید

23617
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: إن شاءالله در پناه حق محفوظ و موید باشید. لطفا راهنمایی بفرمایید برای مقطع سنی دختران ۱۲ تا ۱۵ سال آیا باید فقط از مهربانی خداوند گفت؟ یا از عذاب و جهنم هم تا اندازه ای می توان صحبت کرد؟ این اختلاف نطر به وجود آمده که در این سن فقط باید از رحمانیت خداوند صحبت کرد لطفا نظر خود را بیان بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خود حضرت حق فرمود: «وسعت رحمتی، غضبی» و رحمت خود را بر غضب خود رجحان و برتری داد. از طرفی به نوجوانان باید فهماند در اثر ارتکاب گناه، از رحمت حق محروم می‌شوند. مباحثی که در کتاب «آشتی با خدا» به میان آمده است و قبل از آن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» می‌تواند تذکری برای آنان باشد. موفق باشید

23535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام. سوال ۲۳۵۱۷ را پاسخ نفرموديد. ظاهرا مشکلی ایجاد شده که ايميل های پاسخ از سایت شما ارسال نمي شود، ممنون میشم بررسی بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

این طور جواب داده شد

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نگرانی‌ها بی‌جا است. فکر می‌کنم بیش از حدّ حساس شده‌اید در حدّی که امکان دارد از نظر روحی به مشکل بیفتید. بدن خود را تقویت کنید تا قوه‌ی واهمه سرِ جایش بنشیند. در روان‌پزشکی تجربه‌هایی در رابطه با کنترل قوه‌ی واهمه هست، روی آن فکر کنید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» از یادتان نرود، از آن جهت که اگر خود را به چیزهای اصیل زندگی مشغول نکنید، چیزهای غیر اصیل، شما را مشغول می‌کند. فرزندآوری از موارد اصیل برای زندگی است اگر برایتان امکان دارد. موفق باشید

19157
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ما یک گروه پنج نفره هستیم که دور هم جمع شدیم. چیزی که ما را دور هم جمع کرده این است که یک جوان شیعه ی انقلابی تو سال 96 ، چه کارهایی باید انجام دهد؟ در چه زمینه هایی باید روی خودش کار کند؟ در چه کارهایی باید سررشته داشته باشد؟ امام زمان از ما انتظار انجام چه کارهایی را دارند؟ امام و رهبری چه انتظاراتی از ما جوانان دارند؟ تصمیم گرفتیم برای رسیدن به این موارد سیری را برنامه ریزی کنیم. به همین خاطر برآن شدیم نظر چندتن از اساتید را در مورد این موضوع جویا شویم تا بتوانیم برنامه ای کامل و جامع را طرح ریزی کنیم. به همین خاطر به مساعدت افرادی همچون شما داریم. در ابتدا برای اینکه شناختی کلی به افراد گروه داشته باشید بای عنوان کنم که همه ی ما دانشجو هستیم. دانشجو رادیولوژی دانشگاه اصفهان - دانشجو پرستاری اصفهان - مهندسی عمران آزاد نجف آباد - بیوشیمی آزاد نجف آباد - صنایع جهاد دانشگاهی خمینی شهر. همه بچها متولد 75 - 76 هستن. چهار نفر خمینی شهری و یک نفر آبادانی. جدای از این برنامه ای که سعی در انجام آن داریم، تمام اعضای این گروه در برنامه ای دیگر تحت عنوان (سیر معرفتی استاد طاهرزاده) شرکت دارند که در آن روی کتاب های شما کار می کنیم و تا الان معرفت النفس و برهان صدیقین را کار کردیم. (سیر اعتقادی است) تصمیم گرفتیم که در این حلقه ی جدید مباحثی را علاوه بر مبحث سیر فوق کار کنیم. تحقیقاتی انجام دادیم که نتایج آن: مطالعه نهج البلاغه - مطالعه قرآن به همراه معنی - مطالعه ی صحیفه ی امام - مطالعه ی زندگی نامه و وصیتنامه شهدا - مطالعه و بررسی صحبت های رهبری - کار کردن روی معارف دعاهایی همچون مناجات خمس عشر و ... بود که هر کدام به نوبه ی خود نیاز به انجام و کار کردن دارد. و اما درخواست ما از شما: اولا که بنظر شما ما روی چه مباحثی کار کنیم؟ (آیا همین مباحث گفته شده یا چیزی دیگر؟) دوما چون مسلما مطالبی که باید کار شود (چه چیزهایی که مطرح شد، چه چیز های دیگری که نیاز است) بسیار زیاد است خواهشمندم برنامه ی پیشنهادی خود برای اولویت بندی و اهم و مهم کردن مباحث و تحت یک سیر درآوردن مباحث، را برای ما ارسال کنید. تا از برکات تمامی این مباحث به نوبه ی خود بهره مند شویم و همچنین اگر موضوعی هست که لازم است علاوه بر این مباحث کار کنیم را به ما گوشزد نمایید. مخلص کلام : چهار پنج تا جوونیم. میخوایم رو خودمون کار کنیم. یه برنامه به ما پیشنهاد بدین. هم از لحاظ محتوایی هم از لحاظ شیوه ی اجرا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً خوب است که در دو جبهه‌ی معرفتی و زمان‌شناسی کار شود. مسیر معرفتی را بعد از «برهان صدیقین» با مباحث معاد و شرح صوتی آن ادامه دهند و زمان‌شناسی را با مباحث «انقلاب اسلامی» از کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی» تا کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دنبال کنند تا إن‌شاءاللّه کار به مباحث قرآنی بکشد. به‌خصوص اگر بتوانند سری به بحثی که در رابطه با سوره‌ی آل‌عمران شده است بزنند که شروع خوبی است. موفق باشید 

19082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل کانت و دکارت گفته اند: دین مساوی با اخلاق است و تلاش زیادی در مبارزه الحاد داشته اند و می گویند که ذهن تو کوچکتر آز آن است که خدا را درک کند، بنابراین انسان خوبی بودند آیا این مطالب را شما قبول دارید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. آن‌ها به‌خصوص کانت، به این نتیجه رسیده‌اند که عقل انسانی قدرت درک حقیقت را به آن شکلی که در خارج است و در واقعیت وجود دارد؛ ندارد. لذا ما فقط آن‌چه در ذهن یا فنومن را داریم می‌توانیم بپذیریم. از این جهت کانت به این نتیجه رسید که باید بیشتر به اخلاق پرداخت نه به اثبات یا نفیِ خداوند. و دکارت هم می‌گفت چون ما می‌توانیم بی‌نهایت را تصور کنیم و فقط کسی که بی‌نهایت است می‌تواند این تصور را به ما بدهد، پس باید خدای بی‌نهایتی وجود داشته باشد. موفق باشید

18850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به کتاب عقل و ادبِ ادامه‌ی انقلاب اسلامی در اين تاريخ ۱. آیا تاریخ ما با تاریخ نجف و زعمای ما با زعمای نجف فرق دارند؟ ۲. این تفاوت در چیست؟ ۳. چگونه می توان در تاریخ خودمان از زعمای نجف استفاده کرد و آیا پیاده روی اربعین یکی از استفاده هاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! امثال زعمایی همچون آیت اللّه سیستانی در موقعیت‌شان در کشور عراق، شکل دیگری باید عمل کنند ولی مقام معظم رهبری به عنوان زعیم کشور ما در شرایط دیگری هستند به صورت دیگری عمل می‌کنند، تفاوت در نوع نظامی است که مردم به آن رجوع دارند. وظیفه‌ی ما با توجه به شرایطی که داریم با تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» محقق می‌شود. موفق باشید

18059
متن پرسش
کندن انسان از تعلق توسط عزراییل فقط برای مردن است یا در هنگام حیات ایشان ظهور این ویژگی هم است؟ یعنی در زمان حیات می توانیم به ایشان متوسل شویم تا قلب ما را از تعلقات بگیرند بدون اینکه جان ما را بگیرند و نمیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرگونه قبض و گرفتنِ تعلقی از امور دنیا به نور حضرت عزائیل«علیه‌السلام» است که به جهت حقیقت مجردی که دارند، در همه‌ی عوالم حاضرند بدون آن‌که عالم ماده و پدیده‌های آن مانع حضور ایشان باشد. موفق باشید

31806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد هفته گذشته در یادواره علامه حکیم حسن زاده هدیه ای به ما عنایت کردید و آن در نظر گرفتن ایشان در نماز هایمان بود حقیر یک هفته ای است می‌خواهم این کار را انجام دهم و گاها طبق تصور خودم انجام می‌دهم ولی اگر لطف کنید درباره نصب عین کردن استاد خویش توضیح بیشتری عنایت کنید؟ نحوه ی آن چگونه است؟ آیا منظور در نظر گرفتن تمثال ایشان، شخصیت ایشان یا غیره است؟ باشد که با توضیح بیشتر شما و توفیق عمل راهی به حقیقت نماز برایمان گشوده شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روحی که سفر به عالم برزخ می کند و در برزخ حیّ و حاضر است، می‌تواند اگر به او رجوع کنیم به نحوی با هویت او در برزخ آشنایی کلی پیدا نماییم. مطالبی در این رابطه در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» شده است. موفق باشید

 

29620

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: این حرف سید جمال که گفته رفتم در غرب اسلام دیدم و مسلمان ندیدم و آمدم در شرق مسلمان دیدم و اسلام ندیدم تا چه حد درست است؟ خیلی ها از این جمله این استفاده را می‌کنند که کار اروپایی ها اسلام واقعی است و ما باید مثل اروپایی ها شویم. حتی آیت الله جوادی هم این جمله سید جمال را در سخنرانی خود می‌فرماید و از کار مسلمانان گله می‌کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سید جمال اگر چنین سخنی را گفته است، نظر به نظمی دارد که در آن زمان در غرب در صحنه بوده است، وگرنه هرگز منظور او غفلت از برتری قرآن نسبت به سایر ادیان و سایر فرهنگ‌ها نیست. البته اگر در این زمانه بود همان حرف را هم نمی زد. موفق باشید

28687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدا قوت: در اینترنت که سرچ کنید، مطالب انحرافی متعددی از آیت الله صمدی آملی وجود داره. مثلا در فایل صوتی میگه که بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. یا مثلا میگه ما هم میتونیم پیغمبر و فاطمه زهرا بشیم، یا مثلا میگه لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه (چیزی که عینا در فایل صوتی میگه: «درست است یک قرآنی به معنای اتم بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد. اما هنوز بر تو که قرآن نازل نشده! بر پیغمبر نازل شد، قرآن تنزل یافته رو جناب رسول الله برای من و شما خوند. اما اگر ان شاء الله ما هم قوی شدیم می بینیم که یواش یواش به ما هم در خواب یا در بیداری، قرآن رو هم نازل می کنند. حرف قرآن هم این است که ما این قرآن را در لیله القدر نازل می کنیم. لیله القدر به قوه خیال تطهیر شده رو می گویند! اگر تطهیر بشود قوه خیال لیله القدر میشه، در قوه خیال انسان قرآن نازل می شود!» با وجود این عقاید انحرافی که ایشون داره، شما با چه استدلالی مطالعه آثار ایشان را در پاسخ یکی از دوستان، بلامانع و بدون مشکل دانستید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که در سالهای قبل عرض شد جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند و همان سالها بنده گله مندانه عرایضی داشتم بخصوص که تصور می‌کنم بحث «اعیان ثابته» را با عمق لازم دنبال نکرده اند. موفق باشید

27661
متن پرسش
سلام و درود: به مناسبت پاسداشت روز معلم تنها تلاشی که می‌توانستم بکنم همین خلاصه‌مطلبی بود که در قالب کلمه‌هایی در صفحه‌ی مجازی خودم همراه با عکس شما و نامه دکتر داوری انتشار دادم _ امید که مطلوب حضرت حق سبحانه و تعالی افتد _ « آفتاب کم کم در حال طلوع کردن بود و همچنان داشت با حرارتی که از یک جوان بیست ساله‌ی ورزیده انتظار می‌رود در سرازیری تپه‌های نزدیک مسجدشان بدون اینکه ذره‌ای خستگی را در چهره‌اش حس کنی بعد از یکساعت نرمش و ورزش؛ برایمان از انقلاب اسلامی و ساحت تفکر می‌گفت و لب کلامشان این بود که تا وارد عالم انقلاب اسلامی نشویم هشتمان گرو نه‌مان است و من که هن‌هن کنان خودم را دنبالش می‌کشیدم سر بحث را بردم سمت دکتر داوری و ذکری هم از نامه‌ی ایشان آوردم و نظرشان را غیرمستقیم جویا شدم؛ که بهم فهماند که آن نامه تنها جای جذابش این است که دکتر داوری خوب فهمیده که جایگاه من جایگاه یک معلم و درس دینی است و خدا رو شکر که جز معلمی در زندگی کاری نداشته‌ام که معلمی شغل انبیاست ... و من که این روزهای سرد و تاریک فلک‌زدگی کرونا با طلوع صبح از پشت پنجره‌های اتاق خوابگاه بالینی یاد حس و حال طلوع آن صبح کذایی افتادم عجیب دلم تنگ شده برای دیدن کسی که شاید این روزها دیگر با حرص و ولع پنج سال پیش کتاب‌هایش را نخوانم و پیگیر جلساتش نباشم اما هرچه دارم مدیون معلمی ایشان است که اگر سر سفره‌ی تفسیر المیزان یا کتاب‌های امام راحل (ره) نشسته‌ایم و از دریای بی‌کرانشان سیر نمی‌شویم؛ چیزی جز کمک‌هایشان نبوده که همچون طفلی دست گرفت و تاتی تاتی راه برد و جویده جویده لقمه‌های معرفت النفس و براهین صدرایی را در دهانمان نهاد تا سلوک ذیل شخصیت حضرت روح الله را عالممان کند و امروز اگر وصیت‌نامه‌ی سردار شهید را به مثابه‌ی میثاق‌نامه‌ی یک مکتب می‌خوانیم و یقین داریم که فراتر از احساسات شعاری این کلمات ریشه در حقیقت عالم دارد همه را از استاد داریم. با اختلاف بسیار زیاد از هر کسی که در زندگی به من چیزی آموخته؛ اما تبریک این روز را تقدیم می‌کنم به بزرگ‌معلم این روزهای انقلاب اسلامی. درود و رحمت خدا بر استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده قابل این حرف‌ها نیستم. ولی اگر توانسته باشم عزیزان را به آن‌جایی برسانم که متوجه‌ی چنین جمله‌ای بشوند، خدا را بسیار شکر خواهم گفت. آن‌جایی که فرموده‌اید: «وصیت‌نامه‌ی سردار شهید را به مثابه‌ی میثاق‌نامه‌ی یک مکتب می‌خوانیم و یقین داریم که فراتر از احساسات شعاری این کلمات ریشه در حقیقت عالم دارد»؛ حقیقتاً همین‌طور است. خدا می‌داند تنها و تنها حقیقت این دوران، همان نکته‌ای است که آن شهید به آن رسیده است و اگر تمام شهدای کربلا در قیامت غبطه‌ی مقام حضرت ابالفضل «علیه‌السلام» را می‌خورند، فکر می‌کنم در این تاریخ همه‌ی عرفا و شهداء غبطه‌ی بصیرت آن شهید بزرگوار را خواهند خورد، از آن جهت که مطلوبِ برتر آن‌ها آن نگاه می‌باشد و نه آن‌که نسبت به آن بیگانه باشند. موفق باشید 

26658
متن پرسش
سلام: در سوال قبلی بنده که چرا مسولان قبل از انتخابات آنطور که باید و شاید مردم را اندار ندادند شما فرمودید: (نمیدانم. مسولان ما دشمن ما نیستند)! چطور مسایل پیچیده معرفت نفس و فلسفه و ... را استادیم ولی پاسخ یک سوال ساده را می فرمایید نمی دانم! اگر لحنم تند است ببخشید. بنده هم که این سوال را می پرسم دشمن نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد نباید با آنچه دشمنان ما می‌گویند، مسئولان را بنگریم. بالاخره دشمن، دشمن است و به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی، حضرت آدم و حوّا که گرفتارِ هبوط شدند، به جهت آن بود که دشمنیِ شیطان را فراموش کردند و به ظاهرِ کلمات او که ظاهراً از سرِ دلسوزی بود؛ فقط توجه کردند. موفق باشید

نمایش چاپی