باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژههای خود ظهور میکند و اگر با واژههای تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار میگیرد 2- چارهای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتیکه ما حقایق را به روشِ وجودی با آنها در میان بگذاریم به سرعت با ما همزبان میشوند به همان شکل که با حضرت امام همزبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را میشناسد 5- در این مورد خوب است آرامآرام با کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» مأنوس گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است 2- در مورد محیالدین نظر بنده همان نظر حضرت امام است در نامهی ایشان به جناب گورباچف که فرمودند اگر میخواهید از نظرات دقیق محیالدین آگاهی یابید چند نفر از افراد با هوش خود را به قم بفرستید تا از نظرات ایشان آگاهی یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کاربران محترم بتوانند از آن سایت جهت استفاده از نظرات استاد استفاده نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید خوبیهای هر ملت و فرهنگی را گرفت و با حفظ هویت خود، از آنها استفاده کرد و متفکران دنیا ماورای سیاستمداران، ما را متوجهی این امر کرده و میکنند. مشکل در آنجا بهوجود میآید که کار در دست سیاستمدارانی بیفتد که تلاش دارند با اهداف صرفاً سیاسی و حزبی و گروهی فرهنگها را در اختیار خود بگیرند. و این تذکر مهمی است که کارلاشمیت به حیلهی لیبرالیسم میدهد که چگونه فرهنگ را در اختیار اهداف سیاسی قرار میدهد تا سودجویی و کینه به انسانها را پنهان نماید. و مشکل آقایان آن است که متوجهی تفاوت این دو موضوع نیستند که چگونه امروز همانطور که جنابعالی متوجهاید، سیاستمداران، مراکز فرهنگی و خیریهها را در اختیار میگیرند تا به اهداف گروهی و حزبی خود برسند نه آنکه اهداف انسانی مدّ نظر باشد، آنطور که همیشه در همهی فرهنگها با نظر به اهداف انسانی کارهایی شده و میشود. آیا ما امروز با دانشگاه آزادی روبهرو نیستیم که بعضی از هزینههای نامزدهای فتنهی 88 را پشتیبانی کرد؛ در حالیکه مردم ما به امید تحقق دانشگاهی غیر از دانشگاههای ساخته و پرداختهی دنیای مدرن اموال خود را وقف آن دانشگاه کردند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل موضوع هستم. اشکال این افراد در اصالتدادن به تکنیک است که محدود به عالم ماده میباشد و هیچ ربطی به سخنان جناب محیالدین ندارد که ایشان ناظر به سالکی است که بهکلّی از عالم ماده و زمان و مکان جدا شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود تفسیر المیزان در ذیل آیهی 200 آلعمران چنین موضوعی را مطرح فرموده و نیز در جزوه ای تحت عنوان «راز سقوط تمدنها در المیزان» عرایضی مطرح شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خلقکردن از نظر لغت به معنای جمعکردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمعکردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمعکردن در قرآن میآید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» میآید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمانمند است. ولی در تجلی، رابطهی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق میدهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمیگوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» میتوانید دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث معرفت نفس را دنبال فرمایید و تفاوت ساحت مجردات را از ساحت عالم ماده متوجه شوید به خوبی به غفلت این افراد و این ادعاها که بیشتر با تفکر کارتونی شکل گرفته است، پی میبرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همهی کمالات است، عقب میافتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1]
و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعدهی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشىء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید
[1] ( 1)- قلبها با علم زنده ميشوند مانند زمين كه بوسيله باران حيات مييابد.
[2] ( 2)- حقيقت بسيط كه منظور ذات حق است همه اشياء است ولى نه به صورت مجموعه كثيرى از اشياء بلكه به صورت وحدت. و در ذات حق هيچيك از اين اشياء نيست و به حكم همين قاعده هر وجود بسيطى جامع هم كمالات مراتب زيرين خود هست مثل نفس كامل مجرد كه در عين وحدت داراى كمالات بسيارى است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: متافیزیک به معنای متوقفشدن در مفاهیم، نهتنها ضرورت این تاریخ است برای دینداری، بلکه باید بهشدت برای برگشت به فضای دینی و قلبیِ آن، متوجهی محدودیتهای تفکر متافیزیکی شد. در این رابطه بنده یک کتاب نسبتاً قطور تحت عنوان «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» تدوین نمودهام و 75 جلسه آن را شرح دادهام. در معنایِ متافیزیک خوب توجه فرمایید که چه مصائبی به عنوان حجابهای غلیظ در مقابل ما گشوده است و این غیر از تفکر فلسفی است که با آگاهی از آن متوجهی محدودیت آن میشویم حتی در رابطه با عبور از متافیزیک، مباحث «ما و حافظ» مطرح شد. زیرا زبان حافظ، زبان آگاهی از زهدی است که راهِ رجوع به حقیقت را میبندد و حافظ متذکر این نکتهی بسیار مهم است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: الحمدلله بر ما این توفیق حاصل شده است که از محضر شما پیرامون اربعین همچون سایر مسائل بهره مند شویم و نگاهی متفاوت به عالم اربعین پیدا کنیم. شکر که توفیق زیارت اربعین نصیبمان گشته و ان شاء الله دعاگویتان هستیم. اما سوالی که ذهن ما را درگیر کرده این است که حال که هنگامه حضور ما در میدان اربعین فرا رسیده، با توجه به فهم و نگاه تاریخی که اجمالا حاصل گشته باید به دنبال چه گمشده ای در اربعین باشیم؟ در زیارت اربعین به دنبال جست و جوی چه باشیم؟ نقش ما در اربعین چیست؟ چگونه می توان در خدمت حرکت عالم اربعین بود؟ و سوالاتی ار این دست. از استاد عزیز تقاضا داریم اگر امکان آن وجود دارد ما را در فهم این مسائل یاری نمایید. پیشاپیش از حسن توجهتان تشکر می کنیم و ان شاءالله هر چه زودتر توفیق درک حضوری از محضرتان را هم پیدا کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم .حضوردر پیادهروی سالهای اخیر به معنای «امکان حضور در تاريخي ديگر» است تا معناي «حضور تاريخي» تبيين شود و زائر متوجه باشد با چه احساسي بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که ظهور کرده است دريابد که البته اين مشکلترين موضوع این تاریخ است از آن جهت که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کند که فعلاً در حال تولد است و خود را در طي يک فرايند مينماياند و از درون جان آدميان سر برميآورد و در قول و فعلشان سريان مييابد.
بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آيندهي خود نميتوان برداشت و رخداد اربعين در اين تاريخ، زماني است که ميتوانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم و تاريخ پايانيافتگي غرب را نشان دهيم که این همان تاريخِ سستشدن عهد انسان با سکولاريته و اقامهي رابطهي انسان با خداست.
با این اربعين تعرّض انسان به اومانيسم و تقليل گوهر آدمي، شروع شده است و چيزي در انسانِ اين تاريخ رخ داده و بر هستي او حاکم گرديده که ديگر نميتواند در تاريخي زندگي کند که قوام آن را اومانيسم شکل داده است.
ما همانطور که در سنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده ميشود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آيندهي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غربزده قدم نخواهيم زد. عرایضی در این رابطه در کتاب اربعین حسینی و حضور در تاریخی دیگر شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نبوت حضرت، مقامِ تعلیم توسط حضرت جبرائیل است ولی مقام قرب وجودی و معراجی حضرت، فوقِ مقام ملائکة اللّه میباشد و در رابطه با مقام نبوت، آن خطاب صورت میگیرد که صورتِ تفصیلیِ مقام معراجی است و بر عکس مقامِ اجمالی است مثل نحوهی نزول قرآن در شب قدر به صورت اجمالی که غیر از نحوهی نزول قرآن طی 23 سال به صورت تفصیلی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در روایت از رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» داریم که: «اولُ ما خلَقَ اللّه نوری» یا میفرمایند: «اولُ ما خلقاللّه العقل»؛ و واژهی «خلق» را برای اولین مخلوق بهکار بردهاند، دیگر جایی نمیماند که ما موضوع دیگری را مطرح کنیم! مگر لازم میآید اولین مخلوق، پدیدهی مادی باشد؟ و اگر صادرهی اول را حضرت اللّه از مقام احدی بگیریم کار درست و صحیحی نکردهایم، زیرا اصطلاحِ صادرهی اول به اولین مخلوق به اعتبارِ موجودی که در ذات خود ممکنالوجود است اطلاق میشود، در حالیکه حضرت اللّه به طور مطلق بدون هرگونه محدودیتِ امکانی، مظهرِ مقام احدی هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رابطهی حضرت احد با حضرت اللّه، بحثِ آفریدهشدنِ حضرت اللّه از حضرت احدیت در میان نیست، بلکه تجلی مقام احدیت در مظهریتِ حضرت اللّه در میان است و حضرت اللّه، ربالعالمین است که در باطن خود، متصل به حقیقت احدی خود میباشد. حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در کتاب «مصباحالهدایه» به طور نسبتاً مفصل بدین موضوع پرداختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است زیرا ظهور ستارالعیوبی حضرت حق و غفّاریت او در فرشتگان است که ظاهر میشود و به مدد ما میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «سادگی» و «قطع امید از غیر». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال قبلی عرض شد که این آقایان متوجه نگاهِ وجودی و تجلیّاتی که در عالم وجود هست، نمیشوند و بدین لحاظ گرفتارِ این نوع مفاهیم هستند. توصیهی بنده آن است که کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه دقیقی است و حقیقتاً وقتی عالم ناسوت به عالم ملکوت متصل گشت، بسیاری از رذائل از جمله حرص به دنیا از بین میرود. و در همین رابطه داریم که در زمان حضرت علی«علیهالسلام» بیکاری و بیخانمانی در جامعه رخت بربسته بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که ما در چه شرایط تاریخی قرار داریم. دشمن تلاش دارد که با نفوذیهای خود از آن جهت که عهد خود را با فرهنگ غربی شکل دادهاند، کشور را به آشوب بکشد و رهبری حکیم و دانای این انقلاب با صبر و پشتکار، بنا دارند ما را به طور اساسی از مشکلات تاریخی خارج کنند و بحمداللّه بسیار موفق بودهاند و عصبانیتِ دشمن هم از همین جهت است. مقام معظم رهبری متوجه هستند که برای آبادکردنِ دهی، نباید شهری را خراب کرد. یعنی مسائل بزرگی که در پیش است و با حضور انقلاب در این تاریخ محقق میشود؛ را نباید فدایِ مشکلات جزئی و تاریخی کرد که به مرور مرتفع خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید: «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ» (264/بقره» ما را متذکر این امر مینماید که کافران به اهداف خود نمیرسند و نقشهی آنها برای نابودی دین پیامبران عقیم میماند از آن جهت که خداوند آنها را در اهدافشان به جهت کفرشان که دارند، هدایت نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که ما میگوییم: «الحمداللّه» و کمالِ هر چیزی را که مورد حمد قرار بگیرد، به خدا نسبت میدهیم؛ در واقع هیچ کمالی به طور مستقل برای هیچ موجودی نمیماند که بحث سنخیت یا عدم سنخیت و تباین پیش آید. این نوع واژهها در رابطه با علم حصولی و قضایای منطقی معنا میدهد و نه در موضوعاتی که با فرهنگ اصالت وجود بیان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در آن کتاب طوری سخن میگویند که اهل فن در فلسفه و عرفان متوجه میشوند دقت کامل در فهمِ مقصد اصلی فلاسفه و عرفا نشده است و شاید در همین رابطه حضرت امام در نصایحی که به مرحوم احمدآقا دارند توصیه میکنند اگر سخن اهل عرفان را متوجه نمیشود، لااقل انکار نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر فقهی در حال حاضر بحمداللّه مراجع موجود اکثراً در آن حدّ هستند که وظایف مکلّف را از متون دینی استخراج کنند، میماند اعلمیتِ به زمانه، که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» از این جهت، اعلمِ علماء هستند و لذا میتوان گفت چقدر خوب است که مرجعیت ایشان با وسعت بیشتری مدّ نظرِ مقلدین قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فقه، از ارادتمندانِ ایشان هستم ولی در فلسفه و عرفان، حرف حضرت امام را بیشتر میفهمم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل کرامت به جهت ریاضتهایی که کشیدهاند تواناییهایی دارند ولی اسوههای ما نمیتوانند باشند. موفق باشید