بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

17821
متن پرسش
این‌که بعضی می‌گویند: «اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست» را با استدلال نقد کنید. 2. درباره محی‌الدین ابن عربی نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است 2- در مورد محی‌الدین نظر بنده همان نظر حضرت امام است در نامه‌ی ایشان به جناب گورباچف که فرمودند اگر می‌خواهید از نظرات دقیق محی‌الدین آگاهی یابید چند نفر از افراد با هوش خود را به قم بفرستید تا از نظرات ایشان آگاهی یابند. موفق باشید

17820
متن پرسش
با سلام: می خواستم بگم اگه کاربران گرامی به سایت پرنال جامع علوم انسانی مراجعه کنند می توانند مقالات دکتر داوری رو دانلود کنند. موفق باشید. در ضمن استاد حال شما خوبه ان شالله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کاربران محترم بتوانند از آن سایت جهت استفاده از نظرات استاد استفاده نمایند. موفق باشید

17819
متن پرسش
بسم الله و السلام بر استاد معزز، حاج آقای طاهرزاده در نقد سخنان اخیر آقای رئیس جمهور در تمجید از حجم وسیع خیریه ها و موقوفه ها در غرب و طعنه های جدید ایشان به انقلابی ها تحت عنوان «افراطی» مطلب زیر را عجالتا در کانال تلگرامم منتشر کردم. مناسب دیدم در صورت صلاح دید حضرت عالی آن را به رؤیت دوستان برسانم. سخنان مورد نظر آقای رئیس جمهور: وی با بیان اینکه خیرجمعی معنای وسیعی دارد، اظهار داشت:‌ گفتمان ما خیلی در جامعه سیاست‌زده شده، اشکال ندارد گفتمان سیاسی هم لازم و خوب است اما گفتمان ما مقداری هم اجتماعی و خیرجمعی بشود، فستقبل خیرات همین است که به ما می‌گوید آنقدر سر این مسائلی بحث نکنید که خیلی مفید برای جامعه شما نیست، شما الان در غرب نگاه کنید و ببینید که دانشگاه‌های اروپا و آمریکا چه مقدارش از درآمد اوقاف آن دانشگاه اداره می‌شود، دانشگاه هاروارد آمریکا موقوفاتش بیش از 33 میلیون دلار است، مردم خیر و مختلف کارخانه‌شان زمینشان و هر چه دارند به این دانشگاه وقف کرده‌اند و سالی 1.5 نت 2 میلیارد دلار از طریق درآمد این اوقاف به دانشگاه می‌رسد، این دانشگاه نصف مخارج خود را از طریق مؤسسات خیریه و اوقاف تأمین می‌کند، 70 دانشگاه بزرگ آمریکایی بخش زیادی از مخارجشان از طریق اوقاف به دست می‌آید. روحانی تأکید کرد: افرادی ثروتمند هستند که تمام زندگیشان را برای یک دانشگاه معتبر وقف کرده‌اند، البته در کشور ما هم زیاد است و قبلاً بیشتر در حوزه‌های علمیه، مساجد و امامزاده‌ها این وقف‌ها صورت می‌گرفت، این طور نیست که فکر کنیم در دنیای غرب وقف، نذر، کمک نیست، این همه خانواده‌هایی که در غرب یک فرزند را از بهزیستی می‌آورند و به عنوان فرزندخوانده می‌پذیرند و واقعاً به عنوان یک فرزند با او رفتار می‌کنند، ما وقتی می‌گوییم غرب فکر می‌کنیم یکسری مفاسدی در غرب است و همه مفاسد هستند در حالی که اینطور نیست زیرا اگر همه‌اش مفاسد بود به این رشد علمی و اقتصادی نمی‌رسیدند، بله، گوشه‌هایی از آن هم آلوده است که البته ما خوب‌هایش را یاد بگیریم و آن بخش‌های مثبتش را دریافت کنیم. ----- بسم الله چند نکته در مورد تمجیدهای اخیر آقای روحانی از غرب با استناد به تعداد بالای به ظاهر خیریه ها در آمریکا آن هم بعد از آشکار شدن نشانه های بحران های وخیم اجتماعی در امریکا که مقام معظم رهبری هم اخیرا بدان اشاره کردند. آری بنا به نگاه ظاهری در امریکا صدها مؤسسه خیریه و بنیاد وقف فعال هستند. آقای روحانی در این آمار نشانه هایی از اخلاق و خیراندیشی و انسان دوستی در غرب می بینید آن هم لابد در سطح بسیار وسیع چون مجموع دارایی های این خیریه ها به صدها میلیارددلار می رسد!! اما چند نکته در اینجا شایان ذکر است: 1. تأسیس بنیادهای خیریه یکی از شایع ترین راه های اجتناب از مالیات در غرب است چرا که این مؤسسات بنا به قانون امریکا از مالیات معاف هستند! لذا اگر کسی بخواهد یک فعالیت تجاری کند اگر بتواند آن را در قالب عناوین عام المنفعه که برای بنیادها تعیین شده انجام دهد سود بیشتری عایدش خواهد شد! چه قدر خیرخواهانه؟ مگه نه؟ 2. تأسیس بنیادها و ارائه کمک های مالی به گروه های مختلف از طریق آنها عملا منجر به نوعی سیادت و نفوذ بر آن گروه ها می شود! چرا که به طور کلی همیشه یکی از راه های کنترل انسان ها به دست گرفتن منشأ درآمد آنها است! لذا اگر شما تأمین هزینه های یک مثلا کلیسا یا حزب یا دانشگاه را به عهده گرفتید می توانید عملا سیاست ها و اولویت های آن را تعیین کنید! دوستان حالا می توانند حدس بزنند که فعالیت های به اصطلاح خیریه می تواند اغراضی کاملا سیاسی و مالی داشته باشد! 3. به طور کلی خاصیت نگاه سطحی و جزءنگر و غیرکیفی این است که صرفا به عناوین حقوقی و مفهومی نهادها و فعالیت های بشری توجه می کند و مثل کسی که کیفیت یک کتاب را از روی رنگ جلد آن یا مرغوبیت یک محصول غذایی را از روی جذابیت برچسب روی آن ارزیابی می کند شیفته آن نهادها و آدم ها شود! این یعنی مثلا مثل آقای رئیس جمهور صاحب نگاه جزءنگر تمجیدکننده از بنیادها و خیریه های آمریکایی اصلا به این نمی اندیشد که مشروعیت کار یک خیریه و بنیاد موقوفه به صدها عامل کیفی بستگی دارد مثلا این که منشأ پولی که صرف درآمد خیریه می شود چیست؟ یک مثال خیلی واضح بزنم مثلا اگر یک سرمایه دار آمریکایی که صاحب کارخانه مشروب سازی یا کازینو یا مؤسسه ربوی است بیاید یک کلیسا در امریکا تأسیس کند و در آن کلیسا مسیحیت صهیونیستی را ترویج کند آیا این کار به اصطلاح خیریه را باید تمجید کرد و به سر جامعه ای کوبید که پرورش دهنده اسوه های حقیقی انسانیت از مکتب حقه تشیع مثل خمینی و بهشتی و چمران و همت و باکری بوده است؟! 4. در جامعه ای که هیلاری کلینتون فاسد، دروغ گو و جنگ طلب یتیم خانه دارد و در به طور کلی در جامعه ای که فرهنگ پول پرستی و سودانگاری و ماتریالیسم حاکم است آیا اصلا زمینه های اخلاقی و روانی لازم برای کارهای خیر حقیقی وجود دارد یا این که این عناوین همگی دست مایه ای هستند برای تزویر و فریب و نفاق؟ 5. در میان بنیادهای خیریه و موقوفه آمریکایی نام های آشنایی چون بنیاد سوروس، بنیاد راکفلر، بنیاد کارنگی، موقوفه ملی برای دموکراسی (NED) و ... به چشم می خورد! این بنیادها همگی جزء بنیادهای عام المنفعه غیر انتفاعی در آمریکا ثبت شده اند که کار ویژه شان انجام خدمات عمومی و خیرخواهانه است!! البته ماهیت حقیقی این بنیادهای خاص برای ماها باید آشنا باشد و نیاز به توضیح نداشته باشد. بنیادهایی که یکی از حوزه های فعالیت «خیریه شان» «گسترش دموکراسی و حقوق بشر» در خاورمیانه است! از جمله کارنامه اینها در این زمینه مثلا سرمایه گذاری در پروژه هایی است که هدفش «تقویت دموکراسی» در کشورهایی چون ایران، سوریه، روسیه، لیبی و عراق بوده است که همگی همزمان هدف تجاوزات، کودتاها یا دسیسه های امپریالیستی پنتاگون و سیای آمریکا با تشبث به همین عناوین خیرخواهانه بوده اند! جالب این که بعد از به ثمر نشستن فعالیت های کاملا خیرخواهانه!! این بنیادها در راستای «گسترش دموکراسی» در کشورهای هدف و براندازی دولت هایی که به ادعای آنها مخالف «خیرخواهی های دموکراتیک» آنها بوده اند، دولت های مهاجم آمریکا بازارها و پروژه های اقتصادی آن کشورهای فتح شده را در اختیار شرکت های مالک این خیریه ها و بنیادها قرار می دهند! و همه اینها مزد و پاداش ناچیز و ناقابلی بوده که در ازای فعالیت های کاملا خیرخواهانه و غیرمنتفعت طلبانه صاحبان این بنیادها به آنها تقدیم شده است! 6. سؤال دیگری که از میان صدها سؤال دیگر می شود مطرح کرد اینه که با وجو این همه بنیاد و موقوفه و خیریه در آمریکا علت این بحران اجتماعی، بزه کاری، بیش از 40 میلیون فقیر و فاصله طبقاتی چیست؟ این سرمایه داران خیّر چرا جمع نمی شوند جلوی این هیلاری کلینتون خیّر و فمینیست و طرفدار همجنس بازی و خالق داعش را بگیرند تا خاورمیانه به صدقه سری خیرخواهی آنها کمی آرامش بگیرد؟ 7. اصلا از همه اینها بگذریم. فرض کنیم آقای روحانی اصلا لازم نیست از نظر علمی در جریان جزئیات موضوعی که می خواهد در مورد آن حرف بزند قرار داشته باشد! آیا صرفا با یک قیاس عقلی ساده نمی توان گفت که با توجه به این که خدا انفاق و احسان را برای برقراری قسط و عدالت در جامعه تشریع کرده است، اگر در جامعه ای که علی الظاهر میلیاردها دلار به طور سالانه صرف کارهای خیریه می شود این همه فقر و بزه کاری و منازعات نژادی و فاصله طبقاتی وجود داشت پس باید کاسه ای زیر نیم کاسه این همه کار خیر و موقوفه ها باشد؟! أفلا تعقلون؟! منتظریم ببینیم آقای روحانی بسان دیگر غرب زده ها و غرب گرایان دیگر چه جور فضیلتی در تمدن مترقی و دموکراتیک و بشردوست غرب می بینید تا ما را بدان آگاه کند و از تفکرات افراطی مان خارج مان کند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید خوبی‌های هر ملت و فرهنگی را گرفت و با حفظ هویت خود، از آن‌ها استفاده کرد و متفکران دنیا ماورای سیاستمداران، ما را متوجه‌ی این امر کرده و می‌کنند. مشکل در آن‌جا به‌وجود می‌آید که کار در دست سیاستمدارانی بیفتد که تلاش دارند با اهداف صرفاً سیاسی و حزبی و گروهی فرهنگ‌ها را در اختیار خود بگیرند. و این تذکر مهمی است که کارل‌اشمیت به حیله‌ی لیبرالیسم می‌دهد که چگونه فرهنگ را در اختیار اهداف سیاسی قرار می‌دهد تا سودجویی و کینه به انسان‌ها را پنهان نماید. و مشکل آقایان آن است که متوجه‌ی تفاوت این دو موضوع نیستند که چگونه امروز همان‌طور که جنابعالی متوجه‌اید، سیاستمداران، مراکز فرهنگی و خیریه‌ها را در اختیار می‌گیرند تا به اهداف گروهی و حزبی خود برسند نه آن‌که اهداف انسانی مدّ نظر باشد، آن‌طور که همیشه در همه‌ی فرهنگ‌ها با نظر به اهداف انسانی کارهایی شده و می‌شود. آیا ما امروز با دانشگاه آزادی روبه‌رو نیستیم که بعضی از هزینه‌های نامزدهای فتنه‌ی 88 را پشتیبانی کرد؛ در حالی‌که مردم ما به امید تحقق دانشگاهی غیر از دانشگاه‌های ساخته و پرداخته‌ی دنیای مدرن اموال خود را وقف آن دانشگاه کردند؟! موفق باشید

 

17818
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده: با عرض پوزش فراوان. ببخشید استاد من اون سوالی رو که براتون فرستادم و در مورد جهان هولوگرام بود، اشتباهی بخشی از اون براتون نیومده و مطلب رو ناقص فرستادم. خواستم اگه امکان داره با عرض پوزش و عذر خواهی، دوباره این متن را که تکمیل شده یِ متنی است که قبلا براتون فرستادم، مطالعه فرمایید و مجددا نظرتان را بفرمایید. آخه استاد طاهرزاده در ادامه مطلب شاهدی از کلام ابن عربی در فتوحات برای این قضیه آورده. خواهشا راهنمایی بفرمایید. ممنون. مطلب: کانال لام. میم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل موضوع هستم. اشکال این افراد در  اصالت‌دادن به تکنیک است که محدود به عالم ماده می‌باشد و هیچ ربطی به سخنان جناب محی‌الدین ندارد که ایشان ناظر به سالکی است که به‌کلّی از عالم ماده و زمان و مکان جدا شده است. موفق باشید

17816
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزيز: لطفا پيرامون حكومت اسلامي، طبق سبك و سياق علامه در تفسير آيه 200 آل عمران اگر امكان داره منابعي رو به من معرفي كنيد. لطفا ما رو در عتبات عاليات از دعاي خير خودتون فراموش نكنيد. با تشكر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود تفسیر المیزان در ذیل آیه‌ی 200 آل‌عمران چنین موضوعی را مطرح فرموده و نیز در جزوه ای تحت عنوان «راز سقوط تمدن‌ها در المیزان» عرایضی مطرح شده. موفق باشید

17815
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر امکان داره می خواستم توضیح کوچکی در مورد تفاوت خلق کردن با تجلی کردن بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلق‌کردن از نظر لغت به معنای جمع‌کردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمع‌کردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمع‌کردن در قرآن می‌آید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» می‌آید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمان‌مند است. ولی در تجلی، رابطه‌ی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق می‌دهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمی‌گوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

17814
متن پرسش
ببخشید استاد طاهرزاده، سلام: خواستم اگه ممکنه این مطلب رو بخونید و نظرتون رو بگید و اگه اطلاعی از این موضوع دارید، ممنون میشم بفرمایید. این مطلب در یک کانالِِ عرفان در تلگرام به نام کانالِ لام.میم بود. مطلب: ان شاءالله فرصت بشه، مطلبی در خصوص زندگی هولوگرامیک براتون می نویسم. دیری نخواهد پایید، که مردم با تکنولوژی مواجه خواهند شد که بصورت ارادی و تکنولوژیکی وارد عالم مکاشفه می شوند، طراحی زندگی و ساختمان و... خود می کنند سپس مثلا خانه ای را که در وضعیت هولوگرافیک برای خود ساخته و طراحی و چیدمان کرده اند، سیو و ذخیره می کنند، سپس در عالم خارج به مهندسین خواهند گفت این هوگرام منو واقع نمایی بکن و هزاران هزار هولوگرام، یعنی مکاشفات تکنولوژیک در جهان ساخته خواهند شد. حالا ببینید کی عرض کردیم این مطلب را یک مدت دیگر، هولوگرامی مثلا خواهد آمد، همسران واردش می شوند، و بچه خودشان سفارش می دهند! رنگ مو فلان، رنگ چشم فلان و.... تا اینکه هولوگرام تا ریز قیافه بچه را به آنها نشان می دهد و آنها درست در عالم واقع بجه ای که دنیا خواهند آورد همینه حتی خواهند رفت داخل هولوگرام و می روند مثلا پانصد سال آینده گشتی می زنند و بر می‌گردند. علم غوغایی راه خواهد انداخت. سفر به داخل هسته اتم، و دنیای ریز اتمیک. سفر داخل خورشید، سفر به میلیارد ها سال نوری بعد و قبل، کشف انواع عجایب، مثلا چه جالب میشه طرف میره با کنفوسیوس هم کلام میشه و ازش درس میگیره دوباره بر میگرده زمان خودش، داخل هولوگرام میشه و آخر همه احتمالات را بعیان می بیند، بعد بهترین و پرسود ترین معامله را انتخاب می کند، این قضیه تا جایی ممکنه پیش بره که همه مردم یک زندگی موازی ذهنی داشته باشند، یعنی طرف ایران باشه خودش یک زندگی اینجا داشته باشه و یک زندگی هولوگرامیک هم مثلا در آمریکا داشته باشه با یه عده ای دیگر که در آنها هم در هولوگرام اند حتی ممکنه یک زندگی زمینی داشته باشه یک زندگی مریخی اینجاست که باید گفت فتبارک الله احسن الخالقین اخیرا بازی های کامپیوتری زیادی در بازاز هست. مانند «سیمز» «کلش» و غیره که بهتر از من همه می دانید طرف الان میشینه پشت سیستم، و با جویستیک یا کیبورد نفرات داخل بازی را کنترل میکنه و نرم افزار بازی هم بصورت هوشمندانه با این بازیگر تعاملات داره همین را تصور کنید. که نرم افزار فوق هوشمند هولوگرام میشه و طرف خودش وارد بازی میشه؛ خودش داخل سیمز میشه، خودش داخل کلش میشه و این فقط تقریب ذهن بود مساله بسیار شگفت تر از این است. دیگه برای درمان عمل جراحی لازم نیسن، دکتر داخل هولوگرام مریض میشه و مثلا غده را داخل هولوگرام درمان میکنه. و و و و و و چه ها که نخواهد شد.دوستان بحث هولوگرام که یادشان هست؟ گفتیم چه بسا خواهد آمد که طرف یک زندگی موازی با زندگی طبیعیش، در هولوگرام خواهد داشت. اینم داستانی از جناب محیی الدین بن عربی که مؤید آن مطلب است:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث معرفت نفس را دنبال فرمایید و تفاوت ساحت مجردات را از ساحت عالم ماده متوجه شوید به خوبی به غفلت این افراد و این ادعاها که بیشتر با تفکر کارتونی شکل گرفته است، پی می‌برید. موفق باشید

17813
متن پرسش
سلام: استاد عزیز خواستم نظرتون رو درباره کسی که مبتلا به دیدن فیلم های مبتذل شده بدونم راه بازگشتی براش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همه‌ی کمالات است، عقب می‌افتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست‏ «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1]

و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعده‏‌ی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشى‏ء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید


[1] ( 1)- قلبها با علم زنده ميشوند مانند زمين كه بوسيله باران حيات مييابد.

[2] ( 2)- حقيقت بسيط كه منظور ذات حق است همه اشياء است ولى نه به صورت مجموعه كثيرى از اشياء بلكه به صورت وحدت. و در ذات حق هيچيك از اين اشياء نيست و به حكم همين قاعده هر وجود بسيطى جامع هم كمالات مراتب زيرين خود هست مثل نفس كامل مجرد كه در عين وحدت داراى كمالات بسيارى است.

17812
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده حفظه الله: در آثار جنابعالی رگه هایی از اندیشه های دکتر داوری و به تبع ایشان هایدگر دیده می شود. از آنجا که اندیشه های پست مدرن و خاصتا هایدگر با مرگ متافیزیک شروع می شود، چگونه این اندیشه ها در نظر شما جای دارد؟ چرا که به نظر نمی رسد جنابعالی مرگ متافیزیک را قبول داشته باشید، همان طور که آثار شما گواه این مطلب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متافیزیک به معنای متوقف‌شدن در مفاهیم، نه‌تنها ضرورت این تاریخ است برای دینداری، بلکه باید به‌شدت برای برگشت به فضای دینی و قلبیِ آن، متوجه‌ی محدودیت‌های تفکر متافیزیکی شد. در این رابطه بنده یک کتاب نسبتاً قطور تحت عنوان «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» تدوین نموده‌ام و 75 جلسه آن را شرح داده‌ام. در معنایِ متافیزیک خوب توجه فرمایید که چه مصائبی به عنوان حجاب‌های غلیظ در مقابل ما گشوده است و این غیر از تفکر فلسفی است که با آگاهی از آن متوجه‌ی محدودیت آن می‌شویم حتی در رابطه با عبور از متافیزیک، مباحث «ما و حافظ» مطرح شد. زیرا زبان حافظ، زبان آگاهی از زهدی است که راهِ رجوع به حقیقت را می‌بندد و حافظ متذکر این نکته‌ی بسیار مهم است. موفق باشید 

17810
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر: الحمدلله بر ما این توفیق حاصل شده است که از محضر شما پیرامون اربعین همچون سایر مسائل بهره مند شویم و نگاهی متفاوت به عالم اربعین پیدا کنیم. شکر که توفیق زیارت اربعین نصیبمان گشته و ان شاء الله دعاگویتان هستیم. اما سوالی که ذهن ما را درگیر کرده این است که حال که هنگامه حضور ما در میدان اربعین فرا رسیده، با توجه به فهم و نگاه تاریخی که اجمالا حاصل گشته باید به دنبال چه گمشده ای در اربعین باشیم؟ در زیارت اربعین به دنبال جست و جوی چه باشیم؟ نقش ما در اربعین چیست؟ چگونه می توان در خدمت حرکت عالم اربعین بود؟ و سوالاتی ار این دست. از استاد عزیز تقاضا داریم اگر امکان آن وجود دارد ما را در فهم این مسائل یاری نمایید. پیشاپیش از حسن توجهتان تشکر می کنیم و ان شاءالله هر چه زودتر توفیق درک حضوری از محضرتان را هم پیدا کنیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم .حضوردر پیاده‌روی‌ سال‌های اخیر به معنای «امکان حضور در تاريخي ديگر» است تا معناي «حضور تاريخي» تبيين شود و زائر متوجه باشد با چه احساسي بايد حضور تاريخي خود را در رخدادي که ظهور کرده است دريابد که البته اين مشکل‌ترين موضوع این تاریخ است از آن جهت که بايد ماوراي عقل مدرن به موضوعي نظر کند که فعلاً در حال تولد است و خود را در طي يک فرايند مي‌نماياند و از درون جان آدميان سر برمي‌آورد و در قول و فعل‌شان سريان مي‌يابد.

   بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آينده‌ي خود نمي‌توان برداشت و رخداد اربعين در اين تاريخ، زماني است که مي‌توانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم و تاريخ پايان‌يافتگي غرب را نشان دهيم که این همان تاريخِ سست‌شدن عهد انسان با سکولاريته و اقامه‌ي رابطه‌ي انسان با خداست.

   با این اربعين تعرّض انسان به اومانيسم و تقليل گوهر آدمي، شروع شده است و چيزي در انسانِ اين تاريخ رخ داده و بر هستي او حاکم گرديده که ديگر نمي‌تواند در تاريخي زندگي کند که قوام آن را اومانيسم شکل داده است.

   ما همان‌طور که در سنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده مي‌شود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که اربعين به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آينده‌ي تاريخ ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غرب‌زده قدم نخواهيم زد. عرایضی در این رابطه در کتاب اربعین حسینی و حضور در تاریخی دیگر شده است. موفق باشید

17809
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: با توجه به آنکه در آیه ای از قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) می فرمایند که ای پیامبر تو در آنجا نبودی آن موقعی که صحبت خلق انسان با فرشتگان بود، ولی شما در کتاب مبانی امامت فرمودید که امام معصوم علت وجودی فرشته است، منظور در اینجا دقیقا چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نبوت حضرت، مقامِ تعلیم توسط حضرت جبرائیل است ولی مقام قرب وجودی و معراجی حضرت، فوقِ مقام ملائکة اللّه می‌باشد و در رابطه با مقام نبوت، آن خطاب صورت می‌گیرد که صورتِ تفصیلیِ مقام معراجی است و بر عکس مقامِ اجمالی است مثل نحوه‌ی نزول قرآن در شب قدر به صورت اجمالی که غیر از نحوه‌ی نزول قرآن طی 23 سال به صورت تفصیلی است. موفق باشید

17807
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در کتابی از یکی از علما که دقیقا نامش در خاطرم نیست می خواندم که گفته بودند صادر اول با اولین مخلوق متفاوت است و صادر اول نمی تواند مخلوق اول باشد و شما در کتاب مبانی نظری امامت این دو را یکی در نظر گرفتید اگر امکان دارد کمی راهنمایی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم که: «اولُ ما خلَقَ اللّه نوری» یا می‌فرمایند: «اولُ ما خلق‌اللّه العقل»؛ و واژه‌ی «خلق» را برای اولین مخلوق به‌کار برده‌اند، دیگر جایی نمی‌ماند که ما موضوع دیگری را مطرح کنیم! مگر لازم می‌آید اولین مخلوق، پدیده‌ی مادی باشد؟ و اگر صادره‌ی اول را حضرت اللّه از مقام احدی بگیریم کار درست و صحیحی نکرده‌ایم، زیرا اصطلاحِ صادره‌ی اول به اولین مخلوق به اعتبارِ موجودی که در ذات خود ممکن‌الوجود است اطلاق می‌شود، در حالی‌که حضرت اللّه به طور مطلق بدون هرگونه محدودیتِ امکانی، مظهرِ مقام احدی هستند. موفق باشید  

17806
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من کتاب مبانی نظری امامت را مطالعه می کردم که سوالی برایم پیش آمد و آن اینکه شما در جایی فرمودید که ذات اقدس حق، تجلی می کند و آن تجلی می شود مقام الله که جامع اسما است و در جای دیگری فرمودید که خداوند یعنی حضرت الله، مگر مقام الله آفریده ی ذات اقدس حق نیست؟ پس ذات او اصل است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رابطه‌ی حضرت احد با حضرت اللّه، بحثِ آفریده‌شدنِ حضرت اللّه از حضرت احدیت در میان نیست، بلکه تجلی مقام احدیت در مظهریتِ حضرت اللّه در میان است و حضرت اللّه، رب‌العالمین است که در باطن خود، متصل به حقیقت احدی خود می‌باشد. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کتاب «مصباح‌الهدایه» به طور نسبتاً مفصل بدین موضوع پرداخته‌اند. موفق باشید

17805
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا استغفار ملایک به معنای پوشش گناهان ما است؟ آیا ارتباطی با صفت ستارالعیوبی خدا دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است زیرا ظهور ستارالعیوبی حضرت حق و غفّاریت او در فرشتگان است که ظاهر می‌شود و به مدد ما می‌آید. موفق باشید

17804
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: به نظر حضرتعالی در شرایط بی ثبات امروز، مومنین چگونه می توانند به اقتصادی پایدار و بی دغدغه دست یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «سادگی» و «قطع امید از غیر». موفق باشید

17801
متن پرسش
محضر استاد طاهر زاده سلام عليكم: نظر علمي و اينكه چه برداشت ها و مفاهيمي در مورد كتاب «سنخیت، عینیت یا تباین؟» نوشته آيت ا... سیدان‌ پيرامون‌ بحث سنخیت مي شود؟ لطفاً ارزيابي تان در اين خصوص بفرمائيد (لطفاً توضيح بفرماييد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال قبلی عرض شد که این آقایان متوجه نگاهِ وجودی و تجلیّاتی که در عالم وجود هست، نمی‌شوند و بدین لحاظ گرفتارِ این نوع مفاهیم هستند. توصیه‌ی بنده آن است که کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را مطالعه فرمایید. موفق باشید

17800
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد این که حضرتعالی می فرمایید که ما تا نگاه تمدنی به انقلاب نداشته باشیم معضلات فرهنگی حل و فصل نمی گردد را اینگونه برداشت کردم. گویا خود جنابتان فرمودید که ما برای در اختیار گرفتن لگام «خیالات » و «وهمیات» خود باید حداقل 15 سال مجاهدت کنیم خب طبیعی است که شاید عموم مردم نتوانند این مسیر را به سلامت پشت سر بگذارند پس باید زندگی را برای مردم ساخت که تمام ابعاد عینی مثل معماری اسلامی که انسان را متذکر عالم قدس می کند را شکل بدهیم تا اگر فردی هم بیکار در منزل خویش نشسته باز با نظر به معماری منزلش او را متذکر عالم غیب کند و به طور کلی و اساسی مردم راحت تر و سریع تر به مقصد حقیقی خود نائل می گردند! آیا این برداشت حقیر صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نگاه، نگاه دقیقی است و حقیقتاً وقتی عالم ناسوت به عالم ملکوت متصل گشت، بسیاری از رذائل از جمله حرص به دنیا از بین می‌رود. و در همین رابطه داریم که در زمان حضرت علی«علیه‌السلام» بیکاری و بی‌خانمانی در جامعه رخت بربسته بود. موفق باشید

17799
متن پرسش
با سلام: چرا رهبر از وجود این همه مفاسد اقتصادی و اخلاقی در جامعه فریاد برنمی آورند و برخورد و موضع خود را اعلام نمی کنند. مگر امام علی (ع) در زمان حاکمیت خود علیه ظلم و بی عدالتی فریا برنمی آوردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که ما در چه شرایط تاریخی قرار داریم. دشمن تلاش دارد که با نفوذی‌های خود از آن جهت که عهد خود را با فرهنگ غربی شکل داده‌اند، کشور را به آشوب بکشد و رهبری حکیم و دانای این انقلاب با صبر و پشتکار، بنا دارند ما را به طور اساسی از مشکلات تاریخی خارج کنند و بحمداللّه بسیار موفق بوده‌اند و عصبانیتِ دشمن هم از همین جهت است. مقام معظم رهبری متوجه هستند که برای آبادکردنِ دهی، نباید شهری را خراب کرد. یعنی مسائل بزرگی که در پیش است و با حضور انقلاب در این تاریخ محقق می‌شود؛ را نباید فدایِ مشکلات جزئی و تاریخی کرد که به مرور مرتفع خواهد شد. موفق باشید

17798
متن پرسش
با سلام: منظور از هدایت نشدن کافر چیست؟ مگر قرار است که کافر هدایت شود که خدا فرموده کافر هدایت نمی شود؟ آیا هدایت نشدن کافر تحصیل حاصل نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ» (264/بقره» ما را متذکر این امر می‌نماید که کافران به اهداف خود نمی‌رسند و نقشه‌ی آن‌ها برای نابودی دین پیامبران عقیم می‌ماند از آن جهت که خداوند آن‌ها را در اهداف‌شان به جهت کفرشان که دارند، هدایت نمی‌کند. موفق باشید

17797
متن پرسش
محضر جناب طاهرزاده سلام علیکم: آیا این صحبت ها در مورد سنخیت که گفته شده: «چنانچه منظور از سنخیت، سنخيّت اجمالى باشد، اشکالی ندارد یعنی نوعی سنخیت ميان خداوند و موجودات متكثر و متعدّد حاصل است، چرا كه همه داراى نوعى كمال ‏اند و قطره ناچيزى از اقيانوس بى‏ پايان كمالات خدا محسوب مى‏ شوند.» صحیح است؟ چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ما می‌گوییم: «الحمداللّه» و کمالِ هر چیزی را که مورد حمد قرار بگیرد، به خدا نسبت می‌دهیم؛ در واقع هیچ کمالی به طور مستقل برای هیچ موجودی نمی‌ماند که بحث سنخیت یا عدم سنخیت و تباین پیش آید. این نوع واژه‌ها در رابطه با علم حصولی و قضایای منطقی معنا می‌دهد و نه در موضوعاتی که با فرهنگ اصالت وجود بیان می‌شود. موفق باشید

17794
متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهرزاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد کتاب نگرشی بر فلسفه و عرفان نوشته آیت ا... صافی گلپایگانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در آن کتاب طوری سخن می‌گویند که اهل فن در فلسفه و عرفان متوجه می‌شوند دقت کامل در فهمِ مقصد اصلی فلاسفه و عرفا نشده است و شاید در همین رابطه حضرت امام در نصایحی که به مرحوم احمدآقا دارند توصیه می‌کنند اگر سخن اهل عرفان را متوجه نمی‌شود، لااقل انکار نکند. موفق باشید

17792
متن پرسش
بسمه تعالی: محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم: چرا مرجعیت فقهی شیعه در سرتاسر دنیا واحد نیست و تعدد و تکثر مرجع داریم. من می گویم که عیبی نداره تعدد آیت الله و مجتهدین مسلم باشه ولی اینکه تعدد مرجع تقلید آیا خللی به نظام فقهی و مرجعیت شیعی وارد نمی کند؟ چون تو رساله های عملیه آمده که شرعاً باید از عالم ترین مجتهد در کره زمین تقلید کرد و ما هم این را می دانیم که پیدا کردن اعلم کار سختی است و وقتی از دو تا مجتهد مرجع اعلم را می خواهیم بپرسیم نام یه مرجع را می گه و یکی دیگه از دو نفر دیگه بپرسه نام یکی دیگر را می گوید چون نمی شود که اعلم چند تا باشد و گرنه اگر اعلم مشخص نشود مکلف باید بین چند مرجع احتیاط کند که واقعاً کار سختی است، و اینکه تقلید از مرجع اعلم را تو آیات و روایات داریم که حتماً باید اعلم باشد و اینجور انتخاب شود چون واقعاً پیدا کردن اعلم کار سختی است از آن طرف اگر مشخص نشود بطور قطع که اعلم است خب کار سختر شده و باید آدم بین آن چند مرجع در مظان اعلمیت باید احتیاط کند. من ننوانستم این تناقضات را در مورد اجتهاد و تقلید در ذهن خودم حل و فصل نمایم. ممنون می شوم یک لطفی کرده و برایم این معادله چند مجهولی را حل کنید چون احساس می کنم این یک نقص است بر بدنه فقاهت و اجتهاد و تقلید مذهب حقه شیعه امامیه. پوزش از طولانی شدن کلامم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر فقهی در حال حاضر بحمداللّه مراجع موجود اکثراً در آن حدّ هستند که وظایف مکلّف را از متون دینی استخراج کنند، می‌ماند اعلمیتِ به زمانه، که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» از این جهت، اعلمِ علماء هستند و لذا می‌توان گفت چقدر خوب است که مرجعیت ایشان با وسعت بیشتری مدّ نظرِ مقلدین قرار گیرد. موفق باشید

17791
متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد شخصیت آیت ا... صافی گلپایگانی و آثار ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فقه، از ارادتمندانِ ایشان هستم ولی در فلسفه و عرفان، حرف حضرت امام را بیشتر می‌فهمم. موفق باشید

17790
متن پرسش
بسمه تعالی. محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم: نظر جنابعالی در مورد شخصیت مرحوم آقا شیخ جعفر مجتهدی چه بوده و این شیخ حسن میلانی ادعا می کند که این بنده خدا صوفی مسلک بوده چقدر صحت و سقم دارد این سخن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل کرامت به جهت ریاضت‌هایی که کشیده‌اند توانایی‌هایی دارند ولی اسوه‌های ما نمی‌توانند باشند. موفق باشید

نمایش چاپی