بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17661
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت حضرت استاد طاهرزاده: بابت متنی که پیرامون کتاب جامعه شناسی متعالیه لطف فرمودید حقیقتا بسیار ممنون هستم بنده همواره از موضوعات و رویکردهای ارزشمند شما در موضوعات مختلف بهره برده ام و تایید کلی حضرت عالی از رویکرد این کتاب پشتوانه مهمی برای ادامه کار بنده است. اما جناب استاد فارغ از اینکه این پروسه علمی از تایید کلی حضرت عالی بهره مند شد و فارغ از فضای رسانه ای کتاب، مطلبی بود که می خواستم خدمتتان عرض کنم و نظرتان را پیرامون آن بپرسم. بنده از دوره راهنمایی تا هم اکنون از مطالب ارزشمند شما بهره برده ام. حضرت عالی فارغ از فضای استدلالی و خشک مباحث فلسفی نحوه کارآمدی آن در فهم عمیق معارف دینی را در روشی تبیینی به مخاطبین خود ارائه فرموده اید و همین امر سبب شده است که گاه مخاطبین شما بدون درگیر شدن با مباحث پیچیده استدلالی روح حقایق فلسفی مانند اصالت و جود و ... را حتی بهتر از اهل تخصص این رشته دریابند. اما در عین حال تاکید حضرت عالی بر عدم پرداختن به تبیین استدلالی و فنی این مباحث باعث شده است که دامنه اشاعه مطالب شما محدود شود و بنده بعینه مشاهده کرده ام که برخی دانشجویان و اهل فن با این مباحث ارتباط نمی گیرند و نهایتا آنها را ذوقیات تصور می نمایند. به همین دلیل بنده که دانشجوی فلسفه و کلام اسلامی بودم و با مباحث استدلالی فلسفه آشنایی داشته ام تلاش کرده ام تا در این کتاب و سایر تحقیقات علمی خود همین افق از حقایق دینی را که در مباحث حضرت عالی دنبال می شود با روش استدلالی تر در حد توانم ارائه نمایم و در غالب ادبیاتی فنی تر مبانی و لوازم این گونه مباحث را پیگیری کنم تا دامنه اشاعه این معارف وسیع تر شود. در حقیقت بنده در عین ارزشمند دانستن روش جناب عالی و اثر گذاری بسیار آن، ارائه مباحث فنی تر در این حوزه را مکمل آن و لازمه تقرر همه جانبه این موضوعات در فضای علمی کشور می دانم. ار این حیث اولا نظر حضرت عالی را پیرامون این رویکرد اصلی می خواستم بدانم و ثانیا در صورتی که بعدا فرصت فرمودید و بخش هایی از کتاب را تفصیلی تر مطالعه فرمودید اگر راجع به محتوا و نحوه ورود و خروج مباحث و روش استدلالی آن نظری داشتید ارائه آن موجب مزید امتنان و استفاده فراوان بنده است. همچنین به طور خاص بنده بیش از سه سال است که بر روی مسئله هبوط با محوریت تفسیر المیزان کار می کنم و به نتایج قابل توجهی رسیده ام که بعضا با مطالب ارائه شده در کتاب حضرت عالی متفاوت است در فصل اول کتاب به این ابعاد جدید ماجرای هبوط اشاره شده است و اگر نظری در این رابطه داشتید بنده استفاده می کنم. البته اگر مجال مطالعه نبود بنده با کمال میل حاضرم خدمتتان برسم و هر جای بحث را که مایل بودید به طور شفاهی ارائه کنم. با تشکر فراوان و معذرت خواهی بابت اطاله کلام
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در این‌که باید مباحث فنی را در مراکز علمی و با اهل فن به صورت فنی مطرح کرد؛ حرف به‌جایی است. ولی آن‌چه بنده برای خود در این زمان وظیفه دیدم، آوردن مباحث عمیق علمی در سطح جوانانی است که عقلِ فهمِ آن مباحث را دارند ولی اصطلاحات علمی را نمی‌شناسند. زیرا امروز این مردم‌اند که تاریخ‌ساز شده‌اند و باید تفکر به جامعه برگردد. 2- بنده دقت شما را به عنوان طرح مباحث علمی با آن ورود و خروج خوب دیدم. 3- اگر لطف کنید و تفاوت موضوع هبوط را در نسبت با آن‌چه بنده در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» و در تبیین این موضوع، در سوره‌ی اعراف را عرض کردم را بفرمایید، حتماً استفاده خواهم کرد. موفق باشید

17659
متن پرسش
سلام: سوالات در مورد خود ارضایی خوندم کسانی که گرفتار بودند فیلم یا عکس دیده بودند. حالا کسی که با این دو در ارتباط نیست ولی گرفتار هست چه طور میشه نجاتش داد؟ فکر کنم وضع این شخص بدتر هست و نجاتش سخت تر چه کند؟ لطفا راه حل بدید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با خود درگیر شود و متوجه گردد این نوع امیال، از چه زیبایی‌های عظیم روحانی او را باز می‌دارد؛ چیزی نمی‌گذرد که از این کار دل می‌کَنَد. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه نماید. موفق باشید

17658
متن پرسش
سلام استاد: برداشت شما از جمله «توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است.» در متن زیر چیست؟ بر ما واضح است و باید خط را روشن کرد که توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است. امروز باید روشن شود که آنانی که معتقد به کنشِ مسئولانه هستند، تسلیم شرایط و شرایط سازی نخواهند شد و مطالبات عدالت طلبان را رها نمی کنند، این کنش نه به انفعالی است که ماحصل ترس، عافیت طلبی است که نکند با عدم اقبال مواجه شوند و قدرتی که برای خود در ذهن منصورند را شکننده بیابند، از همین رو این افراد شخص پرستی و کاریزما یک نفر را تبدیل به پرچم و به جای گفتمان محوری به شخص محوری رو کرده اند. در کنش مسئولانه تصاحب قدرت هدف نیست، بلکه کنش مبتنی بر مسئولیت پذیری نسبت به گفتمان و قرار دادن آن به عنوان دال مرکزی مطرح است که در ادبیات بزرگانی همچو امام با عنوان مامور به انجام تکلیف یاد شده است. (هر چند که معنی آن عدم توجه به نتیجه نیست!) در کنشِ مسئولانه افرادند که باید به پای آرمان ها هزینه دهند نه آنکه آرمان ها را معطل شخص پرستی کرد! کنشِ مسئولانه برای قدرت و خدمت به مردم بر اساس آرمان ها برنامه دارد، نیرو تربیت می کند و معطل نمی ماند و قهر با قدرت نمی کند، بلکه کوشش می کند تا قدرت را همچو ابزار به کار گیرد. ولی برای کسب قدرت هرگز ارزش های خود را قربانی نمی کند، مردم را دلسرد و نا امید نمی کند و بنایش قدرت گرفتن شخص نیست. در کنشِ مسئولانه نمی توان نسبت به آینده مردم و توده ها بی اهمیت بود به بهانه منع یک شخص، کرکره توجه به اصلاح و تغییر را پایین کشید. کنشگران اگر احساس مسئولیت داشته باشند تا نفس می کشند تحت هیچ شرایطی وا نمی دهند و شرایط را به نفع خود تغییر می دهند! در کنشِ مسئولانه ما به خمینیسم ، خامنه ایسم (برای درک بهتر رجوع شود به صحیفه نور، کتاب ولایت فقیه و سخنان رهبری که اقبال مردم به خود را ناشی از گفتمان می دانند و در این باب مطالب متنوعی را بیان کردند) و احمدی نژادیسم که شخص پرستی تهی از درک معنا و تنها کاریزما محور است، نه قاطع می گویم و ارزش هایی همچو عدالت، عقلانیت، آزادی، معنویت، اخلاق، پیشرفت،انسانیت و … را ملاک قرار می دهیم. اگر بزرگ فرمانده مان را در جنگ به شهادت رساندند، عزاداری نمی کنیم و سپرمان را وارونه دست نمی گریم و سر تسلیم فرو نمی آوریم، بلکه سر و صورت را از خون فرمانده خضاب می کنیم و حتی با فرض شکست، بزرگ فرماندهی را جانشین و نبردمان را ادامه می دهیم! از جمله سر سلسله داران کنش مسئولانه مولایمان حسین (ع) است که برای احیا ارزش ها فارغ از اقبال یا عدم اقبال مردم، کنش داشته و نه تنها منتظر سپاه مردم کوفه نماندند بلکه مردم بصره را خود دعوت کرده، حال آنکه شرایط تقسیم قدرت برای هر کنش فعالانه ای از نگاه نتیجه گرایان سود محور مطلوب نبود! در آینده از کنشِ مسئولانه بیشتر می شنوید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه به این سخنان دقت کردم در آن یک‌نوع آلودگی نهفته است که آن را زیر سایه‌ی حرکت سیدالشهداء«علیه‌السلام» پنهان نموده است. می‌خواهد تحت عنوان کنش مسئولانه که به خودی خود سخن مبهمی است، نظرها را به نمونه‌های متعالی حرکت بشریت یعنی امامان معصوم«علیهم‌السلام» که ماوراء زمان و مکان راه را نشان می‌دهند، نادیده بگیرد تا بتواند با عبور از امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری تحت عنوان کنش مسئولانه جوانان ما را گرفتار مشهوراتی کند که مدرنیته در این تاریخ حاکم کرده است وگرنه باید در کنش مسئولانه، ما را به رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» دعوت می‌کرد که مسئولانه‌ترین کنش در این تاریخ است. امید است که متوجه ضعف خود باشد. موفق باشید

17656
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به اطلاع شما از حادثه ی اخیر (لواط گری شخص به نامی) به چند سوال بنده اگر لطف کنید پاسخ بدهید سپاسگزارم. 1) چرا رهبر (حفظه الله) که در این مسئله با توجه به اهم بودن موضوع (که یکی از کار های قبیح نهی شده ی خداوند در قرآن است) ورود نکردند؟ این کار به چارچوب اسلامی کشور لطمه می زند و رهبر (حفظه الله) هم رهبر اسلامی این کشور هستند. 2) باتوجه به اینکه این فرد به عنوان یکی از منسوبات به رهبر (حفظه الله) هستند تمام عوام در این کشور زبان به ناراحتی گشودند و در اعتراض بسر می برند چگونه می توان آنها را نسبت رهبر جامعه اسلامی خوشبین کرد؟ جواب این سوالات شاید بتواند بعضی از عوام را نسبت به ناراحتی که دارند آرام کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که بعضی از سایت‌های دلسوز نظام مطرح کرده‌اند: در این خصوص اطلاعات موثقی در دست نیست و آنچه سایتهای ضد انقلاب می نویسند مطمئنا قابل استناد نیست. حجمه به ایشان به نحوی هست که توسط فتو شاپ برای ایشون رای دادگاه هم درست کرده اند، یک بار قاضی پرونده حیدری است یک بار جعفری، یکبار تاریخ آن ۱۸/۹/۹۳ و یک بار۲۱/۰۲/۹۳ اما طبیعی است که صدای آمریکا و سایر شبکه هایی که خود در فسادهای اخلاقی فراوان غوطه ور هستند و هر از چند گاهی اخبار و تصاویر فساد مجریان و عوامل آنها منتشر می شود، نمی توانند منابع مورد اعتمادی برای اعلام چنین مواردی باشند و نمی توان دلسوزی آنها را باور کرد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی (از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌) آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.‏ (سوره حجرات آیه ۶) در صورتیکه چنین پرونده قضایی وجود داشته باشد، فقط قاضی پرونده است که اظهارات همه مرتبطین پرونده را شنیده و می تواند نظر قطعی دهد که، آیا چنین موضوعی صحت دارد یا نه؟ با توجه به حرمت و آبروی انسانها و حق الناس بودن موضوع، بهتر است از انتشار و قضاوت در چنین مواردی پرهیز کنیم،که مطمئنا هیچ سودی در انتشار اخبار غیر موثق وجود ندارد. در قرآن و فقه اسلامی، اثبات چنین مواردی حتما باید با ادله قوی و شاهدان عینی انجام گیرد. دشمنان و بدخواهان، در چنین مواردی از هرگونه تلاشی، فروگذار نمی کنند، تا چهره دین و متدینین را تخریب کنند و با بزرگ نمایی یا شایعه پراکنی به آن دامن می زنند. همانگونه که می بینید، این فرد را به بیت رهبری منسوب می کنند، در حالی که شعرا و مداحان و قاریان زیادی، برای اجرای برنامه به محافل ایشان تردد می کنند اما هیچ یک را نمی توان به بیت رهبری منسوب کرد. برخی افراد اطلاعاتشان، در حد چند پیام تلگرامی است اما به خود اجازه می دهند در هر پرونده قضایی، جای قاضی نشسته و حکم نهایی صادر کنند. تاریخ پر است از داستانهای افراد عابد و زاهدی که عاقبتشان فساد و هلاکت شده است و چه بسیار افراد گنهکاری که توبه نموده اند و عاقبت به خیر شده اند. زبیر ها ابن ملجم ها و شمرهای تاریخ هم بسیار بوده اند که حافظان قرآن بوده اند. بنابراین حتی اثبات چنین موضوعی نیز نمی تواند دستاویزی برای معاندان برای خدشه وارد کردن به چهره اسلام و انقلاب باشد. موفق باشید  

17655
متن پرسش
سلام استاد: قصد دارم از مطالب کتاب «سوره کهف راز زندگی توحیدی» در کانال استفاده کنم. اولا آیا اجازه می دهید؟ ثانیا برای مخاطبان جوان که دوره های معرفت نفس را نگذارنده اند مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اجازه نمی‌خواهد!! این حق مردم است که از معارف الهیِ قرآنی بهره‌مند شوند 2- چون پایِ قرآن در میان است حتی بدون مباحث «معرفت النفسی»، کار خود را می‌کند. موفق باشید

17654
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در مواجه با افراد معترض با دین، می توانیم با عقاید آنها در مراحل ابتدایی همراهی کنیم تا ارادت مان را بهشان نشان دهیم و بعد خودمان آن عقاید را انجام ندهیم و با عمل مان نشان دهیم که دین را عاشقانه دوست داریم؟ مثلا موسیقی که آنها دوست دارند را برایشان به اشتراک بگذاریم منتها در عمل ارادت مان نسبت به دین و تنفر از دشمنان دین را نمایان کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این کار نباید درست باشد زیرا اگر با نفس امّاره‌ی افراد همراهی کنید، عملاً نفس امّاره به میان می‌آید و آن‌ها انتظار دارند تا آخر در همین راه قدم بگذارید. موفق باشید

17652
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت: استاد بزرگوار چند تا سوال داریم خدا خیرتون بده که با حوصله جواب می دهید. 1. جلسه ی لب المیزان ما سی دی تفسیر سوره ی انعام را گوش می دهند و چطور همزمان در همون جلسه ده نکته ی معرفت که با سی دی گوش دادند مباحثه بشه؟ چون نظرشون اینه دو تا با هم نمیشه؟ یعنی نظرشون فقط سی دی تفسیر باشه در صورتی که سی دی ده نکته معرفت را گوش ندادند. الحمدلله گوش کردم خیلی حیفه که بچه ها گوش ندهند. 2. استاد حکیم، در ده نکته ی معرفت، ما باید من را تقویت کنیم و بشناسیم چطور میتونم دختر یازده ساله ام را به این سمت سوق بدم که هویت خود را خوب بشناسد؟ 3. الحمدلله از طرف مدرسه دانش آموزان را می خواهند مشهد ببرن از طریق قطار، به نظر شما موقع رفت و برگشت در گوپه ها سر بزنم و چه صحبتی با دانش آموزان سن 12 تا 15 سالگی متوسطه ی اول بکنم که شناختشان و آگاهی شان نسبت به نماز یا من خود زیاد بشه؟ چه سوالی بپرسم؟ 4. جزوه ای دارین که براشون فتوکپی کنم در داخل قطار به اونا بدم که معرفتوشون زیاد بشه؟ ان شاءالله 5. استاد گرامی، من در مدرسه سخت گیر و افراطی به نظر میام، چون در مراسم های لغو اونا شرکت نمی کنم چکارکنم نسبت به این دیدگاه؟ 6. متاسفانه استدلالم نسبت به شبهات قوی نیست و کلا روحیه ام نسبت به معنویات، مطیع هستم به خاطر همین نسبت به شبهات بچه ها نمیدونم استدلال خوب بیارم گرچه گوش کردن به سخنرانی شما این مشکل را حل میکنه ولی علاقه ای نسبت به استدلال ندارم. این ضعف من هست؟ نظرتون چیه؟ «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر بحث ده نکته کار نشده حتماً به نحوی رفقا آن بحث را کار کنند 2- وقتی بحث کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با ایشان در میان بگذارید و از قسمت دوم آن شروع کنید یعنی از قسمت «من کو؟»، خود به خود وسعت خود را در نظر خواهد داشت و عملاً به اموری که او را محدود به دنیا کند تن نمی‌دهد 3- از زندگی شهداء به‌خصوص شهدای منطقه و شهید برونسی که اهل مشهد بوده است برایشان بگویید 4- کتاب «چه نیازی به نبی؟» و قسمت دوم کتاب در مورد «فلسفه‌ی تقلید» نکاتی دارد 5- یک طوری نشان دهید دوست‌شان می‌دارید 6- اگر رسیدید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» سری بزنید. موفق باشید

17651
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: 1. در سیره آیت الله قاضی (ره) این بوده که شاگردان خود را از مجتهدین انتخاب می کردند، نیاز عارف به اجتهاد خود را در کجا نشان می دهد؟ 2. و سوال دیگر اینکه در شناخت حقیقت عرفان و فقه هر کدام چه جایگاهی دارند یعنی اگر عارف بخواهد حکمی بکند حتما باید فقیه باشد که نظر اسلام را بگوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن مورد سالک تکلیف فقهی خود را دقیق‌تر متوجه می‌شود. البته دستور آیت اللّه قاضی، استثنائاتی هم داشته است مثل شاگردی مرحوم هاشم حدّاد 2- حکم فقهی حتماً باید بر اساس مبانی فقهی باشد. موفق باشید

17650
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم. جایگاه منطق در دستگاه معرفتی چیست؟ لطفا منابعی معرفی کنید که آیا منطق عقل را در یه جایگاهی خاص محدود می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم منطق علمِ نظم‌دادن به قضایا می‌باشد و ربطی به معارف ندارد. و از طرفی نظم مورد نظر در علم حصولی است. لذا نباید نظم منطقی قضایا را در همه‌جا سرایت داد و از این جهت گفته می‌شود منطق، انسان را در فهم بعضی از مطالب محدود می‌کند. زیرا بعضی از افراد می‌خواهند همه‌چیز را در نظمِ منطقِ حصولی جستجو کنند. موفق باشید

17649
متن پرسش
یک مسئله ای هست که چندین ساله آزارم میده و حرکت من رو متوقف کرده. خلاصه اش رو بگم؛ بنده مهندسی میخونم اما بدلیل ورود به زمینه های فرهنگی به فراخور استعدادها و علایق و احساس تکلیف، به این وادی هم تعلق پیدا کردم و این باعث شد نسبت به درسم انگیزه و اهداف سابق کمرنگ تر بشند. در واقع الان در یک تحیّر به سر می برم و وقت هم به اندازه در این تحیر هدر شده. که بالاخره باید کدوم راه رو انتخاب کنم؟ ورود تخصصی و علمی و همه جانبه به کار از جنس فرهنگی یا ماندن در میدان علمی و جهاد در راستای تحقق تمدن مادی. هر دو میدان جذابیت های خاص خودش رو داره. از اون مهمتر در هر دو میدان احساس نیاز جامعه و ندای بلند تکلیف، آدمی رو بسمت خودش میکشه. اما من مستاصل مونده ام که به کدامشون لبیک بگم؟ و این توقف از من زمان های با ارزشی رو تلف کرده و من رو از کسب تخصص و عمق پیدا کردن در هر دو زمینه باز داشته. تابحال مسئولیت های فرهنگی در مسجد و دانشگاه رو هم بعهده داشته ام و خیلی از اطرافیان بنده رو تشویق به این کار میکنن. در حالی که به رشته تحصیلیم هم علاقه مندم و با اینکه این توقفم به درسم لطمه زد اما اساتید و خانواده طبق سوابقی که داشتم من رو به ماندن در این راه تشویق می کنند. گروهی هم می گویند که هر دو را داشته باش. یعنی فعالیت علمی را بصورت اصل پی گیری کن و در کنارش کار فرهنگی انجام بده. در ضمن بفکر روزی هم باش. واقعا این امر من رو آزار داده تابحال. نمی دونم باید چه چیزی رو ملاک قرار بدم. یک روز به اهمیت کار اقتصادی و علمی می رسم و یک روز دغدغه ی فرهنگ آرومم نمی گذاره. و می ترسم نکنه راهی رو انتخاب کنم که پس از چند سال احساس پشیمانی داشته باشم از طی اون و اینکه چرا آن استعداد یا آن تکلیف رو پی نگرفتم در حالی که می تونستم بسیار موفق بشم توش. باید چه کرد؟ معیار چیه؟ تکلیف یا علاقه یا استعداد یا ضرورت؟ حتی برهه ای به فکر حوزه افتادم و اینکه طلبه بشم و زندگی علمی رو آغاز کنم. دنبال چی باید باشم؟ لطفا راهنماییم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توانید در هر دو موضوع به خوبی جلو بروید ولی از آن‌جایی که کم‌اند افرادی که با فضای دانشگاهی علاقه‌مند به حضور در حوزه باشند؛ اگر بتوانید دل خود را یک‌دله کنید و با جدیّت به حوزه رجوع نمایید با توجه به روحیه‌ی دانشگاهی که دارید، بیشتر مؤثر خواهید بود. موفق باشید

17648
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در اغلب آثارتان به یک «آینده معنوی» برای ملت ایران و جهان اسلام و بشریت اشاره می کنید لذا چند سئوال از محضر منور دارم. 1. حضرتعالی می فرمایید که ما باید میل و مطلوب مردم را عالم قدس و غیب کنیم، مشخصا بفرمایید که چگونه و با چه بسترهای این میل را در مردم ایجاد کنیم که در واقع فعالیت فرهنگی امروز عناصر فرهنگی می باشد. 2. استاد شما در بعضی آثارتان فرمودید که خود مردم به مرور زمان به یک خودآگاهی تاریخی می رسند پس این جا ما چه وظیفه ای داریم؟ 3. حدودا ان شاءالله تعالی چند سال دیگر ما این آینده معنوی را برای ملت ایران باید مشاهده کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «آشتی با خدا بر اساس همین نگاه تدوین شده و بحمداللّه تا آن‌جا که بنده اطلاع دارم توانسته هرجا که مطرح شده، امرِ نهفته در روح بشر این دوران را جهت عبور از سکولاریسم متذکر شود. 2- تذکر به این امر، شروع شده و همواره در حال ظهور است. در محرم امسال دیدید و در اربعین خواهید دید همچنان‌که‌ در اعتکاف‌ها ملاحظه کردید. و وظیفه‌ی ما تذکر به این امر است که این حادثه‌ها را درست تحلیل کنیم و نگذاریم موضوعاتی این‌چنین مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید

17646
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار! به فضل و لطف الهی دارم کتاب های حضرت عالی را بین دوستانم به صورت هفتگی پخش می کنم، تا هم در کنار دروس دانشگاه مطالعه ی کتب مفید داشته باشند و هم از وقت شان خوب استفاده کنند و مهم تر از اینها، بتوانند از محتوای کتب در زندگی شان استفاده کنند. تازه کار را شروع کردیم، به نطر حضرت عالی کدام کتاب ها را با توجه به سطح کم اطلاعات دانشجوها و نیاز این دوران برای آن ها بفرستم؟ ممنون از بزرگواری تان!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی روی سایت به اضافه‌های کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» کمک می‌کند. موفق باشید

17645
متن پرسش
سلام استاد عزیز: از آن جای که یکی از فرایض موکد در اسلام «صله رحم» است که احادیث بلند پایه ای توسط ذوات مقدس معصومین سلام الله علیهم پیرامون آن ذکر گردیده، بنده همیشه این دغدغه و نگرانی را داشته ام که آیا این واجب را آن طور که مورد رضایت الهی است انجام داده ام یا خیر، لذا گفتم برای این که این مسئله ذهن بنده را مشغول نکند با طرح سئوالات و نکاتی که إن شاءالله حضرتعالی با ذکر جزیئات و مصادیق آن می فرمایید از این دل مشغولی خارج شوم إن شاءالله تعالی، البته شایان ذکر است که متاسفانه به دلیل این که مردم نسبت به هم انتطارات خاصی را دارند و گاها افراد هم شکننده هستند شاید این مسائل امروزه بیشتر مطرح باشد. 1. سوال مهم بنده این است که حدود معاشرت ما صرفا با اقوام درجه 1 مانند خاله، عمه ، عمو و دایی چگونه باید باشد؟ مثلا بفرمایید چند ماه یک بار یا چند هفته یک بار. 2. هر چند بنده خیلی کم شنیدم یا اصلا نشنیدم ولی گویا محبت به اقوام در روایات وارد گردیده حضرتعالی با چند مثال محبت به اقوام درجه 1 و 2 را بیان نمایید؟ 3. استاد بعضی اقوام ما انتظارات خاصی را دارند آیا ما مکلف به اجابت کردن آن انتظارات هستیم؟ البته این انتظارات به نوعی علاقه به محبت و توجه کردن می باشد. 4. فارغ از این که معاشرت با اقوام اعم از درجه 1 و 2 با هر نوع مذهب و روشی طبق روایت واجب هست آیا نوع توجه و برخورد و محبتی که اساسا آنها نسبت به ما دارد آیا باید تفاوت گذاشت؟ استاد البته خود خداوند فرموده که هر کس رابطه اش را با من اصلاح کند من هم رابطه اش با مردم را اصلا می کنم اگر نظری پیرامون این بیان داشتید بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در حدّی که عرف بگوید از احوالات هم با خبرید و نسبت به هم ارادت دارید 2- محبت به اقوام به معنای احترام به آن‌ها و احترام به خواست‌های شرعی آن‌ها است 3- به صرف وظیفه در عین احترام به آن‌ها 4- حتی با آن‌هایی که چندان مقید به دین نیستند، نباید قطع رحم کرد مگر آن‌که معاند نسبت به اسلام و دیانت باشند. موفق باشید

17643
متن پرسش
سلام استاد: سیر ده نکته رو شروع کردم. خدا رو شکر از پریشانی ذهنی بیرون اومدم. چند تا سوال دارم. ۱. فرق روح و من و جان و نفس چیه؟ نمیتونم یکی بدونم. ۲. وجه پایدار منظورتون چیه؟ مفهوم و مصداقش رو بفرمایید. ۳. یک منبع از خودتون یا شخص دیگه مثل کتاب یا سخنرانی در رابطه با خواب و رویا به صورت کامل بفرمایید. برام سوال شده این بحث، توضیحات ده نکته مفید بود اما کافی نبود. ۴. ما مادیات رو‌حس می کنیم، مجردات رو چی؟ کلمه حس یا احساس برای مجردات غلطه؟ و این که خود حس و احساس فرق دارن؟ ۵. نظر کردن نفس رو یه توضیح بدید. نتونستم درک کنم. ۶. فرق احد و واحد چیه؟ ۷. توی خواب های باطل، آیا مثل خواب های صادقه و ... نفس به عالمی دیگر نظر می کند، اگر بله پس اون عالم که رویاش رو باطل میدونیم کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در پاورقی کتاب عرض شده است که در زبان فارسی این واژه‌ها همه به یک موضوع اشاره دارد و در کتاب نیز بر همان اساس سخن گفته شده است. 2- این‌که خود را همان کودک سال‌های قبل می‌دانید به جهت وجه پایداری است که در خود احساس می‌کنید 3- خوب است در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید 4- احساس خود، حقیقتاً یک احساس است ولی به علم حضوری و نه علم حصولی 5- این‌که خودتان موضوعی را مدّ نظر قرار می‌دهید، یک نحوه نظرکردنِ روح است 6- این طلب‌تان! تا مطالعه‌ی کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»  7- مطلب را بعداً در کتاب «خویشتند پنهان» دنبال کنید 8- خوب است که به آرشیو سؤالات در قسمت «معرفت نفس» رجوع فرمایید إن‌شاءاللّه جواب بعضی از سؤالاتتان را می‌یابید. موفق باشید

17642
متن پرسش
سلام: 1. آیا مطلب زیر صحیح است؟ اگر شخصیتهای ظهور و حکومت های نزدیک به ظهور طبق روایات درست تطبیق شوند مصداق فهم نشانه های ظهورند که هدف روایات همین است. 2. آیا ما که دانشجو و اهل مطالعه هستیم نیز می توانیم مثلا فلان شخص یا حکومت را مصداق فلان دسته از روایات بنامیم و تطبیق بدهیم؟ یا قضاوت کردن و گناه شمرده نمی شود؟ 3. آیا هنوز نیز سؤالات را خود استاد اصغر طاهرزاده جواب می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید بتوان این کار را کرد 2- باید احتیاط کرد، زیرا عموماً روایات مربوط به آخرالزمان، حالت تأویلی و اشاره‌ای دارد 3- بله خودم که طاهرزاده هستم، جواب سؤالات را می‌دهم. موفق باشید

17640
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: آیا در بهشت هم رشد و پیشرفت هست مانند این دنیا و یا این رشد و پیشرفت مربوط به عالم برزخ و این دنیا می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» بحث شده که در برزخ و قیامت که دارِ تکلیف نیست، تکامل در آن‌جا به معنای رفع حجاب است. ولی نه آن‌که انسان بتواند اراده‌ی جدیدی بکند و کمالات جدیدی را به‌دست آورد؛ تنها با ملکات خود زندگی می‌کند. موفق باشید 

17639
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ممنون که وقت میزارین و جواب میدید. جسارتا کتاب اسرار آل محمد یا کتاب سلیم بن قیس هلالی رو چطور می بینید؟ نظرتون در مورد این کتاب چیه؟ تا چه حد اعتبار داره؟ چون چیزایی نوشته و مدرک هایی آورده که من بچه شیعه واقعا جا میخورم و خیلی احساس عقب افتادگی ار معارف آل الله می کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیت کتاب بنا به شواهدی که در سایر کتب داریم، مورد تأیید است. ولی باید متوجه زبان تخصصی بعضی از کلمات شد مضافاً که موضوع تقیه را نیز نباید از نظر دور داشت. موفق باشید

17638
متن پرسش
بسمه تعالی. با سلام: لطفا نقش و معنا و جایگاه روزهای هفته که به نام اهل بیت (ع) نام گذاری شده است را تبیین بفرمایید. به عبارت دیگر اینکه فلسفه نام گذاری ایام هفته به نام مقدس اهل بیت (ع) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به روایاتی است که به ما رسیده، و کار زیبایی است که هفته را با سلام بر پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شروع کنیم و با سلام بر مولایمان مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به اتمام برسانیم. اصل بحث را می‌توانید در کتاب «جمال الاسبوع» از جناب سیدبن طاووس دنبال کنید. موفق باشید

17637
متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کلاس قرآن استاد ما آقای ... می گوید زیارت عاشورا نمی تواند حدیث قدسی باشد چون گفتن عبارت (بابی انت و امی) از طرف خداوند شرک است و اینکه جدیدا عبارات دیگری به فرازهای آن اضافه شده است. من گفتم این آموزش طریقه زیارت است اما پذیرفته نشد و جواب کاملتری می خواهم و اینکه فرق بین حدیث قدسی و غیر قدسی و معمولی چیست؟ من کتاب شما را که در سایت هست نگاه کردم ولی از لحاظ صحت سند منابع دیگری هم به من معرفی کنید. لطفا مرا راهنمایی کنید تا پاسخ محکمی به ایشان بدهم چون همه جا این مسئله را بیان می کنند و باعث سردرگمی خیلی ها می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای حدیث قدسی‌بودنِ زیارت عاشورا به آن معنا است که از طرف خداوند به قلب حضرت باقر و حضرت صادق«علیهماالسلام» القاء شده است و این غیر از آن نوع حدیث قدسی است که خود خداوند سخن می‌گوید. در رابطه با سند آن وقتی شخصیتی مثل آیت اللّه شبیری زنجانی که در علم رجال و سند احادیث شهره‌ی آفاق‌اند، آن را تأیید کنند، حرفی برای بقیه نمی‌ماند. از این گذشته؛ آیا برای زیارت امام حسین«علیه‌السلام» واژه‌های بهتری را با این‌همه معارف اصیل می‌توان تصور کرد؟ آیا خود این محتوا حکایت از آن ندارد که این سخنان آسمانی است؟ موفق باشید

17636
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی در شهر مجاور ما افرادی به شغل دعا نویسی مشهور شده اند به اصرار و کنجکاوی خودم به آنجا رفتم. بین مردم شایع شده بود سر کتاب باز می کند اگر دعا بخواهد دعا می دهد و گاها به بعضی گفته دعا نمی خواهد باید نزد دکتر برود. یکی از دعا های ایشان را باز کردم اعراب خاصی ندیدم و سر در نیاوردم چه خطی است. به محض ورود افراد مسائلی را مطرح می کردند از بخت بسته شده تا گره کارها و ترس و مریضی. کتابی را باز می کرد و می گفت شما بختت بسته نیست دعا نمی خواهی هزینه را می گرفت و یا به دیگری چرا دعا می خواهی برو و دستوراتی می داد مثلا داخل آب بزن بخور یا وضو بگیر در همین زمان تلفن زنگ زد گویا آشنایی بود با کودک مریض پرسید دعا می خواهد ایشان نام مادر را پرسید کتاب را باز کرد و گفت نخیر دعا نمی خواهد پیش پزشک ببرید. هزینه دعا ها متفاوت هست. من ماندم ایشان فقط دعا نویسند یا علم غیب دارند یا ارتباط با عالم دیگر. مردم به ایشان اعتقاد پیدا کردند. استاد واقعا دعا نویسن فقط. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این کارها یک نوع دکان‌بازکردن است. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در رابطه با سؤال جنابعالی شده است. موفق باشید

17635
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد: 1. منبع سخنی که از علامه طباطبایی رحمه الله علیه در باره علامه حسن زاده نقل می شود که فرمودند حسن زاده را کسی نشناخت غیر از امام زمان عج الله تعالی فرجه و خاک راهی که حسن زاده در پیش دارد توتیای چشم طباطبایی است کجاست و از چه کسی نقل شده است؟ 2. چرا حضرت علامه حسن زاده آملی با آن احاطه علمی و عرفانی به تفسیر قرآن نپرداخته اند و از خود یک دوره تفسیر کلام الله به یادگار نگذاشتند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده جمله‌ی فوق را نشنیده‌ام ولی حضرت آیت اللّه حسن‌زاده با تلاش‌های پیگیرِ خود توانستند عرفان را به معنایی که در این تاریخ نیاز است؛ به جامعه بیاورند و در این راستا شاگردان ارزشمندی را تربیت کردند. موفق باشید

17634
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد وقتی می گوییم بنده در سلوک شکست سنگین خورده ام و از این رو ناامید از رسیدن به قرب الی الله هستم، در پاسخ می گویند: ناامید نباش و باز توبه کن و تلاش کن. اما این پاسخ ها تحریک کننده نیست و انفعال پدید آمده را رفع نمی کند. لطفا راهنمایی دیگر بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن نفرمود: «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (87)/یوسف) از مددهای الهی هرگز مأیوس نباشید و تنها کافران‌اند که از کمک‌ها و نسیم‌های پروردگارشان مأیوس‌اند. پس «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این‌بار محکم‌تر بکوبیم». خود را جمع و جور کنید و با جدّیت تمام سیر مطالعاتیِ روی سایت همچون یک طلبه دنبال کنید، بدون آن‌که گرفتار آرزوهای بلند باشید. موفق باشید

17633
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده طلبه حوزه علمیه هستم. از نظر سنی نیز 20 سال سن دارم و به قول بزرگان در طلایی ترین سن یادگیری و عمل قرار داریم. امکانات مادی و معنوی بسیار بسیار خوبی از کودکی داشته ایم که اگر اطاله کلام نمی شد عرض می کردم. الحمدلله از نظر استعداد و توانایی فعالیت هم در شرایط بسیار خوبی قرار دارم و علی رقم اینکه نوجوان هستیم راحت توانایی این را داریم به حول و قوه الهی که روزانه 16،17 ساعت مطالعه داشته باشیم. همه این شرایط عالی باعث شده تا شدیدا دغدغه مند شویم برای اینکه از این دوران طلایی بهترین استفاده ممکن را داشته باشیم. از طرفی علاقه و جذبه شدیدی به مرحوم علامه طباطبایی دارم. و همچنین شدیدا علاقمندم در زمینه قرآن فعالیت داشته باشم. اما قرآنی شناسی جامع و ناظر به همه جوانب دین و همچنین پاسخگو به سوالات زمانه دقیقا مثل علامه طباطبایی. برای رسیدن به این امر دقیقا چه باید بکنیم؟ از شما خواهشمندم شرایط و لوازم امتثال به این امر را بیان فرمایید. (اعم از علمی و غیر علمی) از نظر علمی دقیقا چه علومی در این زمینه لازم است؟ مقدار اهمیت و تعمق لازم در هر کدام چقدر باید باشد؟ کتب لازم در هر علم کدام است؟ کدام یک از این کتب باید درس گرفتنی باشد و کدامیک مطالعاتی؟ از شما بسیار ممنونم که وقت گرانبهایتان را در اختیار ما می گذارید. اجرتان با خدا. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به جهت آمادگی لازم که دارید، ذهن خود را تلمباره علم و معلومات نکنید. آن‌چه در حال حاضر از دروس حوزه بدان مشغولید، همان‌ها را عمیقاً و دقیقاً بیاموزید و حواشیِ آن‌ها را خوب دریافت نمایید 2- پس از آن‌، اگر فرصت یافتید سیر مطالعاتیِ روی سایت که به روش علم‌النفسیِ حضرت امام و علامه تنظیم شده است؛ شروع خوبی است تا إن‌شاءاللّه مقدمه‌ای شود برای رجوع به المیزان به همان روشی که در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» توصیه شده است. البته عجله نکنید. موفق باشید  

17632
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی که در یافتن بخشی از حقیقت احساس پیشرفت می کنم و نکته ای پیرامون حقایق درمی یابم، احساس وجد نموده و عبادات نیز به تبع برایم شیرین می شوند. اما تا مدت زیادی پس از آن دچار رکود می شوم و عبادات نیز جنبه ی عادی و تکراری می یابند. چه راهی برای خروج از این رکود و ورود به عرصه ی پیشرفت در یافتن حقایق به طور پیوسته وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حال و شور نمی‌رود، بلکه مقدمه می‌شود برای معارف و احوالات و شورهای دیگر. چرا که اگر فقط آن حال و شور بماند، کمالات بعدی ظهور نمی‌کند. می‌ماند که باید تلاش کرد با داشتن برنامه‌ی معرفتی و اخلاقی، بسترِ حالات روحانی و معرفتیِ بعدی را فراهم کنیم و إن‌شاءاللّه آن‌چه در آخر عمر و در قیامت سراغ‌تان می‌آید جمعِ توحیدیِ همه‌ی آن احوالات است. موفق باشید

17631
متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشيد: اگر ممکن است توضیح بدهید که ما طلاب در پیاده روی اربعین در میان شیعیان عرب بیشتر در چه موضوعاتی تبلیغ کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- توجه به برادری اسلامی داشتن و نظر به آیه‌ی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (200)/آل‌عمران)  2- تشکر از خادمین زوّار 3- امیددادن به ظهور حضرت در همین بستر اخیر رخداد اربعین 4- شاید مطالعه‌ی کتاب «اربعین حسینی، امکان حضور در تاریخی دیگر» که بر روی سایت هست، نکاتی را در این رابطه که زبان‌تان برای طرح موضوعات باز شود، در اختیارتان قرار دهد. موفق باشید

نمایش چاپی