باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا نیز عرض شد که دور، به این معنا است که مثلا «الف»، «ب» را به وجود آورد و «ب»، «الف» را و این باطل است زیرا به اصطلاح موجب تقدم شیء بر خودش میشود در حالی که ازآن جهت که شورای نگهبان اجتهاد افراد را جهت انتخاب رهبر تعیین میکنند، غیر از جهتی است که افراد با نظر خود رهبر را انتخاب مینمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست میفرمایید ولی به این نکته نیز فکر کنید که ما در دورههای گذشته از آن جهت که سیاسیونمان هنوز به آن بلوغی که در بستر روح انقلاب سیاستمداری کنند، نرسیدهاند و هنوز سیاستمداران تراز انقلاب آنطور که شایسته باشد به ظهور نیامده که حداقل از معارف اصیل قرآنی بیبهره نباشند. به فرمایش آیت اللّه جوادی، همانطور که حکمت متعالیه پشتوانهی معرفتیِ انقلاب اسلامی است؛ سیاستِ متعالیه نیز که در رابطه با حکمت متعالیه است، باید به صحنه آید. موفق باشید
چرا می پرسی که او چه کرده بود؟ مگه با این جملات و کلمات می شود وصف کرد؟ 'خب به هر حال باید فکر کرد... چه باعث شده او به این مرتبه برسد... ببین برادر من کم که نیست. از کجا برایت بگویم. از کجا شروع کنم؟ از فرماندهی عملیات ها در دهه ۶۰؟ از جنگ با اسرائیل تو میانه جنگ؟ از مبارزه با اشرار و جنگ لبنان؟ از داعش و شهادت به دست اشقی الاشقیا زمانه؟ از تشییع و ولوله؟ از چه بگویم؟ باید فکر کرد فکر...' عشق من... دوست روحانی من... گفتم که. خیلی مدت است از فکر و خیال و تادیب و کتاب کاری درخور بر نمی آید. بال می خواهد عشق من. پرواز می خواهد روح من. پرواااااااز. آه پرواز.... 'نمی فهمم چی میگی ممد. اصلا خودتم میدونی چی میگی؟ خب یجور بگو ما هم بفهمیم بابا...' من سگ کی باشم روحم که بخوام توضیح بدم... بذار یکم از زبون سید بشنویم. اگر اشک امانم بده البته " آری حاج قاسم تکه تکه شد... او تکه تکه شد و پیکرش به باد و خاک و آب و آتش پیوست اما راز خون آشکار شد راز خون چیست؟! مگر راز خون را جز شهدا در می یابند؟ مگر جز پروانگان که پروای سوختن ندارند دیگران را نیز این شایستگی هست که معرفت نور را به جان بیازمایند؟ تو دانی که حاج قاسم را برای طواف به نجف و کاظمین و کربلا بردند. کربلا مستقر حاج قاسم بود. کربلا مستقر کسی است که نور قلبش را تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی ندارد. کربلاییان جاودانه اند رفیق. فرمانروایان اقیانوس بی انتهای نور که طلیعه ای از آن بر ما افتاد و دیدی که چه کرد. آری شهید حاج قاسم سلیمانی چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد." ای شهید... ای شقایق آتش گرفته." شقایقی است که داغ شهادت شما را بر دل دارد. آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟"
باسمه تعالی: سلام علیکم: از رازِ خون گفتی! و چه خوش گفتی! میگویی: «آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟» آری! راهی گشوده شده که خدا میداند این راه، چه آیندهی درخشانی دارد و چه انسانهایی را به ظهور میآورد. قبلاً عرض شده بود آینده، کسانی ظهور و رجعت میکنند که باکریها و خرازیها به گَردِ پایشان هم نمیرسند. بفرمایید همین آقای شهید حاج قاسم!! باز میگویم قاسم سلیمانیهای بس بزرگی در پیش رو داریم. توحید خمینی به طور عجیبی انسانهایی بس متعالی میپروراند و مینمایاند. پس نهتنها بلبلی دیگر، بلکه صدها بلبل باز در رسایِ انسانِ دوران انقلاب به نغمه خواهند آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که عزیزانی مثل استاد فلاح را داریم با آن حکمت و آرامش و صفا و گشودگی. و حمد و شکر به جهت وجود عزیزی مثل استاد یزدانپناه که به جهت بیقراریشان در فهم و تفهیم معارف، بدنشان از دستشان کلافه است. آری! کتاب «فلسفهی فلسفه» را دیدم. از نامگذاریاش معلوم است تا کجاها باید فکر شود و چه زیبا متذکر تفاوت شهود عقلی و قلبی میشود. بنده بیشتر در مباحث خود، نظر به شهود قلبی دارم، منتها «قلوبٌ یعقلونَ بِها» که بحث آن در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام پیامبرانِ نسل حضرت ابراهیم«علیهالسلام»، امام هستند. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست، رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتب فلسفی مفصلاً بحث شده است و روشن میکنند خطا در حسّ صورت نمیگیرد و در حکمی که انسانها میکنند، صورت میگیرد. به همین جهت ملاحظه میکنید چگونه انسانهای متفاوت در یک موضوعِ واحد نظرات متفاوت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل را بر مطالعهی مباحث بگذارید. اگر احساس کردید موضوع خود را در آرشیوِ سؤالات نیاز است دنبال کنید؛ به آن بپردازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت، هم جزوهی «عقل تکنیکی» و هم صوت شرح آن جزوه موجود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع جناب ملاصدرا در مورد طبابتهای وقتگیرِ شیخالرئیس است که با وقتصرفکردن برای دیدن ادرار افراد در قارورهها فرصت کارهای مهمتر را از دست میداده. 2- با یادداشتکردن آنچه مطالعه میکنید به آموختههای خود نظم دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با توجه به نظر فقها، شب اول قبر همان شبی است که متوفی دفن میشود. ۲. انسان مؤمن در برزخ و قیامت در آغوش حقیقت اعمال خود مستقر میباشد با تقرری حضوری، که این قابل وصف نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عجله نکنید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید و همین راهی را که شروع کردهاید، ادامه دهید إنشاءاللّه گشایشی حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال شماره 18359 اینطور در این مورد عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و میداند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید. بنابر این هم میتواند «تلقین» وجهی از سوبژکتیویته باشد و هم میتواند وجهی از رجوع به حق داشتهباشد. موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد گرامی: کتب «برهان تا عرفان» و «ده نکته معرفت نفس» شما را مطالعه کردم، سپاسگزارم از اینکه مفاهیم حکمت متعالیه را به زبان ساده آموزش می دهید. کتاب شما باعث شد که سوالات بسیاری برایم پیش بیاید در نتیجه به مقالات و کتب متعددی رجوع کردم. لیکن ابهامات و سوالات اساسی در این مطالب برای من بر جا مانده که ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. مباحث وحدت وجود تماما در باب ذات الهی است، در حالی که می دانیم در احادیث بسیاری از اهل بیت تفکر در ذات الهی نهی شده است. آیا هیچیک از فلاسفه اسلامی، قائل به وحدت وجود در مورد این ایراد جوابی ارائه کرده اند؟ مثلا در تعریف وحدت تشکیکی وجود، ذات الهی برابر با وجود دانسته شده که دارای مراتب شدت توصیف می شود! آیا قائل شدن مراتب شدت و ضعف وجود معادل به قائل شدن کم و کیف برای ذات الهی نیست؟! که در این صورت قابل پذیرش نیست. ۲. بنده منابع بسیاری را برای یافتن تعریف دقیق از «وحدت شخصیه وجود» جستجو کردم. علی رغم اینکه این نظریه از زمان ابن عربی بین عرفا رایج بوده ولی متاسفانه تعریف دقیق و شفافی از آن یافت نمی شود. در تعریف ویکی فقه بیان شده است که «وحدت شخصی وجود» به معنای وحدت مطلق در وجود است اما مراتب در تجلی وجود است. حال آنکه در «وحدت تشکیکی وجود» مراتب در خود وجود است. بنابر این تعریف «وحدت شخصی وجود» منطقی تر به نظر می رسد. ۳. در مورد مساله «وجود شرور» در عالم دلایل ارائه شده در حکمت متعالیه غامض میباشد. اول اینکه خواسته شده با ارجاع به وحدت تشکیکی وجود، شرور معادل با «عدم» در نظر گرفته شود که ناشی از نقص وجود در مراتب پایین تر است. در وحدت شخصی وجود نیز هیچ توضیحی برای شرور نیافتم! بنده شخصا به این می اندیشم که با وجود این همه ظلمها و شرارتها در اطراف ما، چگونه می توان فلسفه آنها را با کمک وحدت وجود فهم کرد؟! ۴. در باب اختیار انسان، جناب ملاصدرا در اسفار متذکر شده است که چون انسان دارای سه بعد عقلانی، مثالی و جسمانی می باشد در نتیجه مضطر به اختیار است. ولی این استدلال قویی نیست زیرا ابتدا باید اثبات شود که بین عقل و مثل و جسم تضاد وجود دارد تا نتیجه شود که انسان مضطر به اختیار بین این نشئات متضاد است. در حالی که می دانیم این سه عوالم به ترتیب در طول و منتج از یکدیگرند پس قاعدتا نباید تضادی بین این سه عوالم باشد! ۴. در مورد حرکت جوهری، ظاهرا حکمت متعالیه آن را مختص عالم ماده دانسته است و عالم مجردات فاقد حرکت است. در حالی که می دانیم تنها خداوند کمال مطلق است و هر چه غیر اوست فقیر بالذات است. در نتیجه منطقی این است که استدلال کنیم تمامی عوالم وجود اعم از مادی و مجرد همه به سوی کمال مطلق در حرکت هستند تا از او فیض گیرند. و این حرکت باید نامتوقف باشد. مثلا اینکه بهشتیان در بهشت ارتقای مقام می یابند ویا گروهی از جهنمیان پس از مدتی از جهنم آزاد میشوند همگی مثالهایی بر حرکت جوهری در عالم غیر ماده است. در عالم فرشتگان نیز می دانیم هاروت و ماروت (بنابر داستانی در عیون اخبارالرضا) دچار امتحان الهی شدند که نشانگر امکان تحول و حرکت جوهری بین فرشتگان نیز هست! در انتها اگر ذکری نیز دستور بفرمایید بسیار متشکر خواهم شد. خداوند توفیقات شما استاد گرامی را افزون فرماید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد نیاز به بحث مفصل دارد. ولی به طور مختصر عنایت داشته باشید که حضرت امام در کتاب «چهل حدیث» حدیث چهاردم که مربوط به تفکر در ذات الهی است، نکاتی در رابطه با وحدت وجود مطرح فرمودهاند. عنایت داشته باشید که خداوند عین وجود و وجودِ مطلق است و در تشکیک وجود بحث در تجلیات وجود است که همه به ذات حق برمیگردد ولی هیچکدام خداوند نیستند زیرا هیچکدام وجود مطلق نمیباشند.
در مورد شرور و وجه عدمی آن اتفاقاً بهترین جواب در دستگاه «اصالت وجود» توسط مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» داده شده است.
همینکه انسان دارای مقام امکانات مختلف و ابعاد مختلف وجودی است، عملاً در گذرگاه انتخاب قرار میگیرد. به همین جهت در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شد که انتخاب، ذاتیِ وجود انسان است.
حرکت جوهری را باید با دقت مطالعه کرد تا این نوع اشکالات در دل آن رفع شود. زیرا آنچه در «حرکت جوهری» مطرح است تبدیل قوه به فعل میباشد و این غیر از حرکت به معنای رفع موانع حضور و حاضرشدن در مرتبه حضور برتر است. آنجا بحث حضور در حضور است و این ربطی به حرکت جوهری ندارد.
به هر حال ملاحظه میفرمایید که معارف گرانقدری در «حکمت متعالیه» نهفته است که دقیقاً جواب نیازهای معرفتیِ این زمان میباشد و باید با همت زیاد و دقت فراوان در آن وارد شد تا معلوم شود حتی «وحدت وجود» در نسبت حضور حق با حق، با «تشکیک وجود» در نسبتِ حضور حق با خلق، قابل جمع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که مولایمان فرمودند: «هَلَكَ خُزّانُ الأموالِ و هُم أحياءٌ ، و العُلَماءُ باقونَ ما بَقِيَ الدَّهرُ ، أعيانُهُم مَفقودَةٌ ، و أمثالُهُم فِي القُلوبِ مَوجودَة» مال اندوزان، با آن كه زنده اند، مُرده اند و اهل علم، تا دنيا هست زنده اند. پيكرهايشان از ميان مى رود، امّا يادشان در دلها هست.
آری! آیت الله حسنزاده پس از رحلتشان متولد خواهند شد زیرا همچون استادشان، انسانی فراتاریخی بودند و این ماییم که باید به خود آییم که چگونه به او رجوع کنیم، اگر ذوالفنون بودند باید بنگریم ما در چه فنی از فنون ایشان خود را باید جستجو کرد. عمده صفای شخصیت و سعه صدر و دلسوزی برای خلق و حضور در عالَم معنا و حساسیت نسبت به انقلاب اسلامی و از همه مهمتر، آری! از همه مهمتر درک شخصیت حضرت آیت الله خامنهای «حفظهاللهتعالی» بود و وجه روحانی و عرفانی ایشان که بهخوبی توسط آیت الله حسنزاده درک شده بود. و این در مقدمه کتاب «انسان در عرف عرفان» که به مقام معظم رهبری تقدیم کردند، نمایان است خوب است به مفاد دقیق آن جملات که در ذیل خواهد آمد، دقت شود. موفق باشید
سم الله الرحمن الرحیم الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبر عظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم، جناب خامنه ای کبیر متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف، این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلد طیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم و عزت و شوکت روزافزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکترمحمدرضا بهشتی در شرح کتاب «حقیقت و روش» آقای گادامر، متذکر آن امر بودند. متأسفانه هنوز کتاب مذکور ترجمه نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از طریق حوزهی خواهران چندان مشکل حل نشود مگر آنکه در کنار همان زندگی، مطالعهی ادبیات عرب و بعضی دروس معرفتی حوزه را بتوانید داشته باشید. با اینهمه تا آنجا که ممکن است از محیط بومیِ خود خارج نشوید و سعی کنید زندگی خود را در همان محیط تعریف نمایید. پیشنهاد میشود سری به متن جلسهی سوم «با دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این آخرالزمان دلایل روشنی بر حقانیت عطای الهی یعنی قرآن کریم در مقابل ما است، تنها و تنها باید در بستر قرآن در عالَم حاضر شد و در این حالت برای طلب علم تا چین هم میتوان رفت، ولی برای برگشت به وطنِ معرفتیِ قرآنی و درک بهترِ اشارات قرآن. بنده حتی به برادر بسیار عزیزم جناب حجتالاسلام وکیلی که اخیراً هم مناظرهای با آقای دکتر عبدالکریمی داشته اند، عرض کردم به این دلیل هایدگر و کربن میخوانم تا قرآن را بهتر بفهمم، از آن جهت که بدانم بر ذهن و فکر متفکران جهان چه میگذرد و راه حلّ قرآنیِ آن در افقی که آنان دغدغه دارند، چیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش ائمه بیشتر آن است که با حرکات و سکنات خود نشان میدهند که چگونه باید توسل جست و به همین جهت مثال دعا ها و زیارتهای صادر شده از آنها را خدمتتان متذکر شدم مثل آنکه امام صادق (ع) به یارانشان میفرمایند به زیارت امام حسین (ع) برو و این طور زیارت کن و میبینید که در آن زیارات، موضوع توسل در میان است. در زمینهی توسل سایتهای فراوانی در رابطه با دلایل توسل از نظر شیعه و سنی داریم که ذیلا خدمتتان آورده میشود. موفق باشید
و
و
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب نمیخواهد! تنها کافی است متوجه باشیم وقتی گرفتار گناه شویم، از حضور در جهانی که سراسر کیفیت و معنویت است، محروم میشویم و با توبه و باز هم توبه، بالاخره جذبات گناهان کم میشود و در ساحت دیگری قرار میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی در مقابل انسان افقی میگشاید که زندگیکردن در آن افق امکانِ حضور در ابعاد باطنیِ عالم را فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورودی ندارم. شاید بتوان در موضوع «شفاعت» و یا «نحوهی منطق توحیدی انبیاء» مطالبی را از نگاه علامه طباطبایی به قرآن، به دست آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسیر بس مهمی طی شده ولی راهِ طولانیتری در پیش است و زیباییِ زندگی در همین در راهبودن است که «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». عرایضی در کتاب «امام خميني «رضواناللّهتعاليعليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب فارابی نکتهی بزرگی را با بشریت در میان میگذارد که وقتی با مجموعهای از موجودات محدود روبهروئیم، عملاً با مجموعهای از موجوداتِ معلول روبهروئیم و بدیهی است که باید به علتی غیرِ محدود و غیرِ معلول ختم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان اساساً در خواب، خود را خارج از بدن مییابد و احساس میکند. این آگاهی به خود نشان میدهد که خارج از بدن نیز ما به خود آگاهی داریم. حال چه آن بدن فعالیت فیزیولوژیکی خود را داشته باشد و چه نداشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی جنین به رشد مناسب خود رسید، روحِ مناسب آن بر جنین دمیده میشود؛ حال ممکن است آن جنین در نسبت با اجداد خود بسترِ دمیدن روحِ خاصی را فراهم کرده باشد. موفق باشید
