باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی انقلابی و ارادت به مقام معظم رهبری و اُنس با رفقا و فعالیتهای اجتماعی، فراموش نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. دینِ فردی که هرکس نمازش را خواند مسلمان است؛ به دینِ جمعی تبدیل شده است. نمونهاش حضور اینهمه مردم در روز دوشنبهی این هفته در میدان انقلاب، چرا این افراد این موارد را نمیبینند؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در مورد صحنهی اول، کار خوبی کردید که به او تذکر دادید. ولی شاید نیاز به تندی نبود، از سر دلسوزی باید این امور انجام شود. اما در مورد دوم اگر بتوانیم از پلیس کمک بگیریم تا محیط برای این افراد امن نباشد، کار خوبی است و پلیس هم باید وظیفهی خود بداند که محیط را برای چنین اعمالی سختْ نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جای خود به طور مفصل بحث شده است که آنچه از طریق انعکاس قرنیه به شبکیه میرسد طول موجی از نور است و از آن به بعد نیز از شبکیه تا مغز، انعکاسی از الکتریسته است و همهی اینها مُعدّات است تا نفس صورتی مطابق خارج ابداع نماید. اولین پیشنهاد بنده مطالعهی کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سیری در آرشیو سؤالات در رابطه با معرفت نفس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه شوید که در دستورات اشو به کجا اشاره میشود؟ آیا جز به خودمان مشغول میشویم، و به حالات خودمان متمرکز میگردیم؟ با غفلت از ملکوتی که برای ورود به آن تنها باید راه شریعت الهی را در پی گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما میتوانیم به عنوان معرفت به وجود انسان کامل داشته باشیم، دلایل عقلی آن است که در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، مطرح شده است. ولی اینکه چرا امام به جای غیبت، هجرت نکردهاند، مربوط به حضوری است که آن حضرت باید در تمام تاریخ داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط سخت برای امتحاندادن قرار گرفتهایم بخصوص که جوانب مختلفی در میان است. البته و صد البته در اینکه مردم چیزی نمیگذرد و در رجوع به دینداری به خود میآیند؛ بحثی نیست. و در اینکه به راحتی نباید از ترس آن ویروس مساجد را تعطیل کرد هم، بحثی نیست. عمده آن است که با بصیرت مقام معظم رهبری طوری عمل کنیم که حکیمانه از این مرحله بتوانیم عبور نماییم و خرد شیعی و ایرانی خود را در این صحنه به ظهور آوریم، إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! ظالمان که جای خود، قرآن در مورد منافقان میفرماید: «قَاتَلَهُمُ اللَّهُ» خدا آنها را بکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح تفسیر حمد حضرت امام، آمادگیِ ارتباط با فرهنگ عرفانی شیخ محمود را به شما میدهد تا إنشاءاللّه با شرح لاهیجی بتوانید به سوی فهم کتاب «گلشن راز» شیخ محمود بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر انسان در ارتباط با نامحرم، حیا را رعایت کند چه مانعی دارد که در زندگی اجتماعی خود فعّال باشد. عرایضی در جزوهی «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشیدhttp://lobolmizan.ir/leaflet/1301/%D9%82%D9%87%D9%82%D9%87%D9%87%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%84%D8%AA--%D8%AA%D8%A8%D8%B3%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%85%D8%AA
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای سلوک فردی، عدم ورود به مسائل فلسفی هیچ خطری ندارد. ۲. جایگاه مباحث عقلی، مربوط به حضور اجتماعی و تمدنسازیِ اسلام است. مسلّم اگر بخواهیم با عقل مردم معارف اسلامی را در میان بگذاریم، نقش فلسفهی اسلامی بهخصوص با قرائتِ صدرایی که درست در طلیعهی تاریخ مدرن به میان آمده است، فوقالعاده میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرچه عمیقتر بهتر. در این مورد خوب است به شرح حدیث ۱۲ از کتاب «چهل حدیث» حضرت امام در مورد تفکر در دین رجوع فرمایید. ۲. در همان حدّ که معرفت در صحنه باشد، عمل، نتیجهبخش و مورد قبول است. ۳. اگر معرفتِ توحیدیِ لازم در جامعه شکل نگیرد، در دنیای امروز نمیتوانیم با روح سکولاریتهی دنیای مدرن مقابله کنیم و از آن عبور نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به تقدیر الهی و افقی که با پذیرفتنِ آن تقدیر در مقابلتان گشوده میشود، فکر نمیکنید؟ به هزینهای که باید برای حفظ عفت و عفاف در این شرایط میپردازید، و نتیجهای که خواهید گرفت؛ فکر کنید. در این صورت مطمئن باشید نوعی از زندگی در مقابل شما گشوده میشود که بهکلّی حسرت زندگیهای معمولی را نخواهید خورد. به این فکر کنید که قرآن میفرماید خداوند به هرکس، خلقتِ خودش را میدهد و هرکس در خلقتِ خودش مأوایِ حقیقی را میتواند جستجو کند. فرمود: «رَبُنا الذی اعطاء کلّ شیئ خلقه ثم هدی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ما در علمِ به خود، خود را بدن نمیدانیم طبق مغایرت بین عالِم و معلوم پس باید ما بدن خود نباشیم اعم از دست و پا یا مغز و نخاع. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه گفتهاند متوفی را چنانچه در خانه قبل از دفن باشد، خوب است او را در محل نمازش و رو به قبله بخوابانند؛ به جهت آن است که نظر به آن حالت معنوی که داشته است موجب میشود تا در این شرایط، راحتتر با خود باشد. ولی اگر در بیمارستان فوت کرده است و بخواهند یک لحظه در منزلش بیاورند و سپس او را به محل دفن ببرند، ظاهراً قضیه فرق میکند. ولی در هر حال نباید در این مورد نیز سختگیری کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با تفکیک بین حسد و غبطه بتوان رقابتِ سالم و نا سالم را مشخص کرد. در حسد، به عنوان رقابتی نا سالم، انسان حسود طالب نفیِ توفقیقات محسود است ولی در غبطه انسان، طالب آن است که توفیقات طرف مقابل برای او هم تقدیر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که جلسهی اول و دوم شرح فصوص را از کانال «ندای اندیشه» استماع فرمایید. موفق باشید @nedayeandishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمتشان کند. هرچه از قلب مبارک ایشان سرازیر شده است پاک و پاکیزه است. مگر داشتن «نفحات الرحمانیه»ای که به قول خودشان تماماً نسیمهایی از عالم دوست است، کم ارزش دارد؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون انقلاب اسلامی حقیقتی دارد ماوراء این ضعفها؛ میتواند حساسیت لازم را نشان دهد، وگرنه مثل سایر حکومتهای دنیا هضمِ این چپاولها میشد. آری! چون معدهی انقلاب سالم است، این نوع غذاهای مسموم را بیرون میریزد و اینهم به جهت نورِ ولایت فقیه است وگرنه دولتها به خودی خود هضم این نوع چپاولها میشدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! به همین جهت باید با توسل به حضرت حق، کارِ او را خنثی کرد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است، کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنگاه تنظیم مطالب کتابها سعی بر آن است که مطلبی تکراری نباشد و اگر موضوعی تکرار میشود برای آن است که مقدمه برای نکتهی دیگری باشد و حالت حضوری و احساسیِ موضوع مدّ نظر قرار گیرد همانطور که در قرآن کریم میتوان گفت هیچ موضوعی تکراری نیست هرچند مکرر به جریان حضرت موسی«علیهالسلام» اشاره دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» را دنبال کنند تا معارف لازم برای فهم شبهات مذکور در اختیارشان قرار گیرد. موفق باشید
سلام استاد: عذرخواهی می کنم بابت زحمتی که ایجاد می شود. ان شاء الله خداوند جبران کنند. مباحث وحدت وجود، اسفار، تفسیر سوره توحید و وحدانیت خدا و... در حد فهم تئوری مطالعه شده است هرچند فهم و درک واقعی محقق نشده است. سوالی برای من پیش آمده که با تفکر و مطالعه نتوانستم پاسخش را پیدا کنم لطفا راهنمایی بفرمایید. با توجه به اینکه فقط الله وجود دارد و مخلوقات تجلی او هستند و جز او وجود ندارد، بودن مخلوقات به خصوص انسان به عنوان تجلی حق متصور است کشش انسان به سمت حق و اطاعت و انجام عمل صالح هم متصور ست، هرچند درکش سخت است، اما قوه اختیار او و رودررویی و مخالفت با الله توسط چه چیزی انجام می شود؟ الله که با خودش مخالفت نمی کند آیا می توان گفت؟ شدت و ضعف این تجلی عامل کشش و دوری می شود، انسانی با شدت وجود بیشتر به سمت درجات بالاتر وجود میل دارد و انسانی با ضعف وجود نسبت خود را با عدم و نیستی بیشتر حس می کند و به آن سمت حرکت می کند. و هرچه وجود ضعیف تر باشد، حق پوشیده تر و فرد در غفلت بیشتری است. با این توصیف عامل حرکت شدت و ضعف وجودی فرد است که رنگ و بوی اختیار ندارد. و اگر انتخابگری انسان را بپذیریم، هویت انتخاب گر انسان گویی یک هویت استقلالی است که با توجه به وحدانیت خدا قابل فبول نیست. استاد بی زحمت راهنمایی کنید و اگر منابعی برای فهم این مطلب موجود هست معرفی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علامه طباطبایی میفرمایند ما در مختاربودن، مجبوریم به این معنا که اختیار، نوعی عطای الهی در وجه تکوینی ما است تا خداوند در بستر اختیار ما یعنی در آینه مخلوق به نحوی خاص به ظهور آید تا خود را در آینه خود بنگرد و این احساس بودن، احساس بودن دیگری است نسبت به آنچه خداوند خود را در خود احساس میکند. ۲. به انسان فکر کنید و امکانات مختلفی که در مقابل او هست بر عکس سایر موجودات که دارای امکانات مختلف نیستند. همینکه انسان در مقابل خود امکانات مختلف را مییابد، خود به خود ترجیح یکی بر دیگری موجب به ظهورآمدن اختیار در ذات او است و از این جهت میتوان گفت اختیار، ذاتیِ انسان است زیرا امکان، ذاتی او است. ۳. شدت و ضعف ظهور انسان برای خود نسبت به بنیانی که دارد که همان فطرت اوست، در راستای اختیار او معنا دارد چرا که میتواند نسبت خود را از طریق عبادات و تقوا به فطرتش نزدیک کند و با شدت بیشتر از کمالات در خود و در محضر خداوند حاضر شود. بنابراین نه اختیار موجب استقلال انسان در مقابل خداوند میشود و نه اختیار، امری است که توسط آن خدا با خود مخالفت کرده باشد بلکه در ذات انسان و پیرو خلقت او به میان میاید از آن جهت که انسان در مقابل امکانات مختلف قرار میگیرد و خود را باید در درون یکی از آن امکانات به ظهور آورد و این خود به خود موجب ظهور اختیار میگردد. و اینجا است که سخن علامه طباطبایی معنا میدهد که چرا میفرمایند انسان در مختار بودن، مجبور است زیرا همچنانکه عرض شد و جناب شیخ الرئیس نیز بر آن تأکید دارد «امکان، ذاتیِ انسان است»[۱] و اختیار را به امکانهای مختلف انسان باید ربط داد. موفق باشید
[۱] - جمله مشهور شیخ اشاره به همین دارد که میفرماید: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل اوجدها».
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: در حدّ توان تصمیم بگیرید که جبران مافات بکنید، بخصوص در عبادات، هر آنقدر که فرصت دارید قضای آنها را انجام دهید. ثانیاً: در مورد حقالناس در حدّ ممکن آنهایی که میشناسید و میتوانید، جبران کنید و آنهایی که نمیشناسید و یا نمیتوانید، برایشان استغفار کنید و اگر موجب فتنه نمیشود از خودشان حلالیت بطلبید. عمده تصمیم و عزمی است که میگیرید و خداوند به نیّت و عزم شما نظر میکند. موفق باشید
