بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28945
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به اینکه مغز واسطه بین نفس و بدن برای اجرای فرمان های نفس است به نظر می رسد کسانی که مغزشان از کار می افتد و در کما می روند و یا سالمندانی که دچار مشکلات مغزی مثل آلزایمر می شوند نفس آن ها نمی تواند به خوبی بدن را تدبیر کند و بطور نسبی شرایطی مثل مرگ به وجود می آید که نفس از تدبیر بدن عاجز می شود و به تدریج از بدن قطع امید می کند. سوالم اینست که آیا این افراد دیگر سکرات ندارند و راحت می میرند؟ اگر اینطور است آیا مشکلات مغزی در دوران سالمندی نوعی لطف خداوند است و یا اینکه به خاطر اعمال بدی که فرد در طول زندگی گذشته خود داشته این مشکلات نوعی عذاب است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه اگر چنانچه به نحوی از تدبیر بدن تا حدّی منصرف شود، آن عوارض پیش می‌آید ولی قضیه‌ی سکرات چیز دیگری است و مربوط به عبور از تعلّقات نفس ناطقه نسبت به دنیاست. موفق باشید

28592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد من مدت چند سال هست که از خانواده ام دورم و دلتنگی منو اذیت نمی‌کرد چون اینجا سیر مطالعاتی شما رو داشتیم، کمابیش کلاس می‌رفتم، با بچه هام مشغول بودم و سعیم بر این بود که وقتم تلف نشه، اهل تلویزیون و فیلم و اینا هم نیستم. ولی الان چند ماهی هست که با شرایط کرونا این غربت و دوری و عدم ارتباط با آدمای دیگه خیلی زندگی رو برام سخت کرده و اگر نبود مطالعه ی کتابها که حتما دیوانه شده بودم ولی خب این احساس تنگی عرصه و زندانی بودن در خانه خیلی آزار دهنده شده، نمیدونم اشکال کارم کجاست، از طرفی احساس می‌کنم اگر آنکه که در خانه اش صنم دارد، بودم اینطور نبود ولی اصلا راهی به این سمت الان در خودم نمی‌بینم. ممنونم اگر راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان با اُنس با سایر انسان‌ها بسط می‌یابد و رشد می‌کند. باید به نحوی حتی در حدّ فضای مجازی اُنس‌ها در صحنه‌ها باشد. موفق باشید

28176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با آروزی سلامتی توفیق و طول عمر برای استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: بنده جوانی هستم که به اصول انقلابی و انقلاب علاقه فراوان دارم و چند سالی است که در حال درس خواندن پشت کنکور هستم و امسال رو به اصرار فراوان والدینم در حال خواندن درس برای کنکور هستم و در این چند سال که موفق نشده ام دچار خستگی و افسردگی شده ام به طوری که متاسفانه در انجام تکلیف شرعی نیز دچار سستی نسبت به قبل از کنکور شده ام و حتی این موضوع در نوع مطالعه ام تاثیر منفی گذاشته است، و والدینم به شدت اصرار به قبولی من دارند و همین موضوع باعث اضطراب و نگرانی بیشتر من شده است. نظر شما در مورد وضعیت الان من چیست و چطور می توانم در برای عمل کردن با روحیه به تکالیف شرعی و انقلابی عمل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. ولی جهان، بزرگ‌تر از آن است که اگر کسی در کنکور قبول نشد، جایی برای او نباشد. در حدّ مناسب مطالعات خود را داشته باشید، ولی نگران قبول‌نشدن نباید بود. موفق باشید

27551
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، برای ایام ماه رمضان در مجموعه مان می‌خواهیم برای کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا مسابقه کتابخوانی راه اندازی کنم. البته قصدمان صرفا این نیست این کتاب قیّم و ارزشمند صرفا در قالب مسابقه بیاید و مطرح شود بلکه ثمره و ذخیره معنوی و معرفت افزا باشد. برای برگزاری بسیار مسرور می‌شوم که از پیشنهاد و یا نظرات خود حضرتعالی هم بهره ببریم و خوشحالم که این کتاب محور هست و خودم برای اینکه این کتاب مطرح شود، خودم از مدافعین و پیشنهادکنندگان بودم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» بنا است رفقا را وارد عالمی بکند که کیفیت‌ها جای کمیت‌ها را بگیرد. یعنی ما را به جای مشغول‌کردن به جسم‌مان، با جان‌مان که در بیکرانه‌ی هستی حاضر است، آشنا کند. موفق باشید   

26278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ما در سطح منطقه و جهان غالبا از تظاهرات و اعتراضات مردمی ضد کل حاکمیت یا بخش مهمی از سیاستهای حکومتهایی که مستبد و استعمارگر و شرور بودنشان هم مقبول است مثل حکومت آمریکا، آل سعود، حکومت انگلیس، دیکتاتوری هایی مثل حسنی مبارک، حمایت می کنیم و تحقق خواسته های مردم معترض را حق آنها می دانیم و آنها را حتی سلحشور و بیدار می خوانیم. اما زمانی که علیه اصل انقلاب و جمهوری اسلامی و بخش اعظم روند کشور تظاهرات شکل می گیرد، با آنها برخورد کرده یا اصلاً حق حضور در صحنه جهت اعلام مخالفت و اعتراض نمی دهیم و آنها را ضد انقلاب و فتنه گر و اغتشاش گر هم می نامیم. آیا این امر، متضاد آزادی بیان ویژه در جهان بینی اسلامی (که جهان بینی انقلاب ما هست) محسوب نمی شود و نشان نمی دهد همان کشورهای سکولار یا لیبرال در این حوزه از ما مقید تر و پیشرو تر اند و بستر آزادی در اعتراض حتی به اصل حاکمیت مهیاست و این القاب هم به آنان داده نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در فتنه‌ی سال ۸۸ و یا فتنه‌های بعدی، این مردم بودند مثل مردمِ آزدایخواهِ مصر و بحرین که اعتراض داشتند؟ یا عده‌ای با پشتیبانی آمریکا و سفرای دشمن و اظهار علنیِ خانم کلینتون که به توئیتر دستور داده بودند تعطیلات خودشان برای پشتیبانی از فتنه‌ی ۸۸ عقب بیندازند، اعتراض به نظام اسلامی داشتند؟ و آقای پمپئو و ترامپ از آن‌ها پشتیبانی کردند. موفق باشید

26060
متن پرسش
سلام: ببخشید کسانی که معلول ذهنی هستند، می توانند به درجات سلوکی برسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً این افراد در نزد خود عالَمی دارند، ولی نمی‌توانند به جهت مشکلاتی که در بدن‌شان پیش آمده است، رابطه‌ای مناسب مثل بقیه‌ی انسان‌ها با ما داشته باشند زیرا نفس آن‌ها مشکل ندارد، ابزارهای آن‌ها حتی مغز و نخاع‌شان مشکل دارد. موفق باشید

24664
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: پس از مطالعه کتاب زن آنگونه که باید باشد دو نکته به ذهنم رسید که خواستم نظرتان را جویا شوم. ۱. شما در بخش «مرد و زن دارای حقیقت واحد» با توجه به خَلق مرد و زن از حقیقت واحد چنین نتیجه گرفتید که این خلق از نفس واحد موجب می شود که این دو هیچ برتری بر یکدیگر نداشته باشند. اما با ملاحظه روایات ذیل این آیه به روایات عدیده ای برمی خوریم که بیان می کنند مراد از نفس واحده حضرت آدم است و مراد از زوجها حضرت حوا، و همین خلق حوا از اضافی طینت آدم دلالت بر شدت وجودی حضرت آدم بر حضرت حوا و یا برتری ذاتی آدم به عنوان نوع مرد بر حوا به عنوان نوع زن دارد. چنان که حضرات اهل بیت (ع) هم همگی از یک حقیقت می باشند ولی خلق سایر اهل بیت (ع) از نور رسول الله به عنوان صادر اول دلالت بر برتری ذاتی رسول الله بر سایر اهل بیت دارد و یا خلق شیعیان از اضافی طینت اهل بیت (ع) دلالت بر برتری ذاتی اهل بیت بر شیعیان دارد. البته باید توجه داشت که حرف بنده مربوط به عالم ثبوت است و عالم اثبات که پیرو اعمال زنان و مردان است خارج از این مقوله است. ۲. شما در بخش «ارزش مساوی شخصیت زن و مرد با توجه به آیه: «من عمل صالحا من ذکر او انثی...» چنین نتیجه گرفتید که ارزش عمل هر دو مساوی است و در نتیجه این دو شخصیت در ذات خود از نظر ارزش مساوی اند. و حال آنکه آیه صرفا در مقام بیانِ دادن اجر توسط خداوند و ضایع نکردن اجر این دو است و هیچ دلالتی بر تساوی یا عدم تساوی اجرشان ندارد که شما بخواهید از آن تساوی شخصیت این دو نفر را برداشت کنید. و چنان که گفته شد این تفاوت ذاتی نه تنها بین مرد و زن که یکی مظهر عقل و یکی مظهر احساس است می باشد بلکه چنان که محی الدین در فص شیثی اشاره دارند این تفاوت استعدادها که به تفاوت در اعیان ثابیته برمی گردد بین تک تک افراد جاری است. (اگر صلاح می دایند فرمایشاتتان را به جای نشر عمومی می توانید در ایمیل هم برای بنده بفرستید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث ذات انسان‌ها غیر از عین ثابته‌ی آن‌ها است که با انتخاب خودشان شکل می‌گیرد. ذات انسان‌ها همان مقام «مِن روحی» است در آیه‌ی «فإذا سویته و نفخت فیه من روحی». یا آنجا که بحث فطرت را می‌کند و می‌فرماید: «لا تبدیل لخلق اللّه» آری! خارج از ذات انسانیِ انسان‌ها بالاخره تفاوت‌هایی بین زن و مرد هست از آن جهت که مثلاً زن، بدنِ زن‌بودن خود را در دوره‌ی جنینی شکل می‌دهد. موفق باشید

23756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تبریک سال نو. ان شاءالله که بتونیم همتی خرج کنیم و در این ماه رجب و ایام سال جدید خونه تکونی دل کنیم. استاد عزیز احساس می کنم که کنترل زبان در خود سازی و حرکت بسوی آدمیت، بسیار اهمیت دارد و یکی از شاه کلیدهای سیر و سلوک است و با حفظ و مدیریت این عضو عجیب، می توان قدمی جهنده بسوی کمال برداشت و حس می کنم اسراری بسی مهم در کنترل این زبان نهفته است که تا قدمی در جهت حفظ آن برنداریم به آن مهم نمی رسیم. استاد عزیز اکنون که به ۴۰ سال رسیدم در حالات خودم که جستجو می کنم، بسیار عیب و نقص می بینم برداشتم این است که بیشتر از ناحیه زبان ضربه می خورم که به سمت رذائلی چون خشم، حرفهای بیهوده، گرایش به کثرات،... می روم و بعد از سخن گفتن بیهوده پشیمانی سراغم می آید و به خود می گویم در برابر این عضو بسیار مغلوب و ضعیف هستی. تصمیم گرفتم در جهت کنترل زبان برنامه ریزی کنم و روی این قضیه بیشتر از امورات دیگر وقت بگذارم. حال استاد گرامی، این شاگرد رو سیاه را دریاب و راهنمایی بفرما. آیا برداشتم اصلا درست است؟ از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفتم حلالیت می طلبم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» همراه با صوت شرح آن کتاب مأنوس شوید، کار ازش می‌آید ان شاء الله. موفق باشید

23312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظرتون در مورد اين مطلب چيه؟ راز خدا: انسان در دوران کودکی‌اش فکر می‌کند همه مسائل با توجه به خدا معنادار می‌شود اما بعد هر چه پخته‌تر می‌شود اعتقاد پیدا می‌کند که بود و نبود خدا برای اینکه در این زندگی آب و رنگی پدید بیاید تاثیری ندارد. من بارها گفته‌ام، «سیمون وی»، عارف فرانسوی یک نکته را دائم گوشزد می‌کرد: اگر بخواهیم کسانی که به خدا قائلند ماتریالیست نشوند، اعتقادشان را راسخ کنید به اینکه «خدا در امور این جهان، دخالتی به نفع کسی نمی‌کند» چون اگر کسی به وجود خدا اعتقاد داشته باشد و بعد اعتقاد داشته باشد که خدا به نفع نیکان دخالت می‌کند، وقتی این دخالت را نمی‌بیند می‌گوید: «پس خدایی وجود ندارد» برای اینکه به این حال نیفتد به او بگویید: نه یک شق سومی بین اعتقاد به خدای ادیان مذاهب و ماتریالیست هست و آن اینکه «خدا وجود دارد ولی در امور دنیا دخالتی ندارد» خدا وجود دارد ولی در این عالم کودکانی با تومور مغزی به دنیا می‌آیند، خدا وجود دارد ولی در بوسنی و هرزگوین چهار تا بچه را در جلوی مادرشان در چرخ گوشت چرخ می‌کنند و بعد با آنها کتلت درست می‌کنند و به آن مادر می‌گویند: «این کتلت را باید بخوری» ولی خدا وجود دارد. اگر کسی انتظار دارد که با بود خدا چنین چیزی پدید نیاید، وقتی می‌بیند که پدید می‌آید، اعتقادش را به خدا از دست می‌دهد. خدا وجود دارد ولی در زلزله لیسبون ۱۷۵۵ مردی داستان عجیبی را بازگو کرد: «۴ تا بچه‌ام و خانمم را از آوار بیرون کشیدم، کنار دیواری گذاشتم و بچه‌هایم یکی پس از دیگری مردند و من جلوی خانمم آنها را دفن کردم، او گریه می‌کرد و گفت که «دفنشان نکن»، گفتم «آخر اگر دفنشان نکنم برای تو چه سودی دارد؟ دیگر که زنده نمی‌شوند»، وقتی چهارمین بچه‌ام را دفن کردم آمدم و دیدم که خانمم هم مرده است»، همین جمله بود که ولتر پس از خواندنش گفت «دیگر بعد از این اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشد من می‌گویم که احمق‌ترین احمق‌های روزگار است»، سیمون وی بر اینکه این ولترها چنین نتایجی را نگیرند می‌گوید: پس برای اینکه به این نتیجه نرسیم که اعتقاد به وجود خدا یک حماقت محض است از اول برای همه جا بندازید که خدا وجود دارد ولی بود و نبودش برای زندگی این جهانی تاثیری ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا با دیدن صحنه‌های مذکور به این موضوع فکر نکنیم که وقتی جامعه متوجه‌ی خدا نشوند، در حالی‌که عقل و قلب انسان می‌تواند او را بیابد؛ آن‌جامعه بی‌مأوای می‌گردد. آری! مصیبت‌های بزرگ همیشه در عالم هست، ولی درک جایگاه مصائب، بدون نظر به خدا، سختْ برای انسان جانکاه می‌شود به‌خصوص اگر انسان‌ها در زندگیِ بی‌خدا همه‌ی زندگی را محدود به این دنیا بدانند. موفق باشید

22887
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: یه حدیث ذهنم رو درگیر کرده به این مضمون؛ علم یه نقطه است جاهلان زیادش کردند. تفسیر مناسبی در این مورد ندیدم. از طرفی بنده نمی خوام علم لاینفع داشته باشم و رشته تحصیلیم مهندسی برق هست و در کنارش حوزه هم می خونم تا بتونم ان شاءلله بین این دو علمی که تا حدودی دارم ارتباطی ان شاءلله بیابم و به این حدیث برخوردم. میشه کمکم کنید یه تفسیر محکم ازش می خواستم. ممنون از لطفتون. یا زهرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به حقیقتِ وحدانی، نظر به علیم است و این غیر از فعالیت‌هایی است که تحت عنوان علوم تجربی جهت امور زندگی دنیایی پیش می‌آید. آری! در این علوم نیز باید نظم طبیعیِ طبیعت خدادادی را حفظ کرد و تکنیکی به‌وجود نیاورد که عامل تخریب طبیعت شود. موفق باشید

18000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حضرتعالی درپاسخ این حقیر مبنی بر قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی موجود که آیا در تراز تمدن اسلامی هستند فرمودید که قانون مجازات اسلامی البته اشکالاتی دارد. بنده هم اطلاع داشتم و دارم که از نظر جنبه حقوقی در عین محسناتی که در قیاس با قانون قبلی دارد اشکالاتی دارد اما می خواهم بدانم که آیا شما هم از جنبه حقوقی و تخصصی آن فرمودید؟ یا از جوانب و زوایایی دیگر؟ دوم این که نظر جنابعالی در خصوص قانون اساسی چیست آیا د رتراز تحقق تمدن اسلامی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به صورت تخصصی به موضوع نگاه نکرده‌ام بلکه بحث‌هایی که بین اهل نظر بود را بعضاً در این مورد دنبال می‌کردم. قانون اساسی را به عنوان پایه‌ی شروع تمدن اسلامی، چیز با ارزشی می‌دانم. موفق باشید

31639

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما با توجه به احاديث فرموديد به آنچه از رزق به ما مي رسد راضي باشيم و به دنبال بيش از آن نباشيم چرا كه همان براي ما كافي است. سوال بنده اين است كه گاهي تشخيص اينكه بر آنچه داريم متوقف شويم يا بايد جلوتر برويم دشوار است زيرا ناخواسته فرصت هايي پيش مي آيد كه انسان مردد مي شود كه دنبال كردن آنها منجر به غفلت مي شود، يا رزقي است كه خير در آن است. مثلا براي بنده از راهي كه فكر نمي كردم يك فرصت مهاجرت پيش آمده. آيا بايد آن را دنبال كنم يا به زندگي فعلي ام راضي باشم؟ هر دو از نزد خداست. انتخاب چگونه بايد صورت گيرد؟ متشكرم
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: حفظ طمأنینه قلب در این موارد ملاک ورود و عدم ورود در این مسائل می‌باشد. موفق باشید

31222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: التماس دعا در این ایام و لیالی. استاد جان وقتی که پای منبر حاج آقا معمار منتظرین می نشینیم تمام حرف و نقلشون قرآن و اهل بیت هستش. و لیکن حتی قرآن رو هم که تفسیر می کنن به اهل بیت میرسن. در واقع اون ذوب در ولایت رو آدم در این انسان می بینه. خداییش جلساتش جلسه ذکره و آدم روحش سبک میشه. منتهی گاهی به خودم میگم نکنه اینطوری واله و شیفته اهل بیت بودن افراطه؟ البته وقتی نگاه می‌کنم به حرکات و سکنات حاج آقا می بینم عین تعادله. حتی آدم غذا خوردنشون رو می بینه اینقدر آرام و با طمأنینه، به خودم میگم تصور من اینه مثلا معصومین هم همینجور غذا میخوردن. ولیکن حاج آقا طوری صحبت می کنن که ‌کانه تمام دنیا برای این ۱۴ نور مقدس آفریده شده. و ما هر چه داریم و هستیم از صدقه سره معصومینه. البته خدائیش معصومین هم براشون سنگ تموم میذارنا. ما شعبان مشهد بودیم، ایشان از رجب رفته بودن مشهد تا اواسط شعبان، برای نیمه شعبان ساکشون رو بستن و از همون جا رفتن کربلا، تموم لیالی قدر و ماه رمضان و قدر رو مهمون امام حسین بودن، دوباره برای روضه های پدرشون برگشتن اصفهان و دوباره رفتن کربلا هنوزم آنجا هستن عرفه رو هم می مونن غدیر رو هم لابد نجف و بعد برای محرم میان، واقعا ائمه هوای ایشونو دارن. یه بنده خدایی می‌گفت حج آقا نفسش از جای گرم بلند میشه که میره کربلا و... من خودم مشهد شاهد بودم حاج آقا نه برنامه ریزی خاصی میکنه برا کربلا و نه جا هماهنگ میکنه و اصلا موبایل هم نداره کلا که بخواد هماهنگ کنه، ساک رو برمیداره و میره، منتهی دوستانش اینقدر میخواندش که خودشون کارهاشو سری می کنن، من میگم آره نفسش از جای گرم بلند میشه اما این جای گرم توکل به خداست نه چیزی دیگه. با این حال میگم خدایا نکنه این حالت افراط باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت صفای شخصیت ایشان و سجایای اخلاقی که دارند، برایشان احترامی خاص قائلم، ولی خودم بیشتر به راهی می‌اندیشم که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب مقابل ما گذاشته‌اند برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی باید به ظهور آید. موفق باشید

29739

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: سوالی مطرح شده بود در مورد سخن یکی از عرفا که برخی از جهنمیان بعد از خروج از جهنم در رتبه بالاتری نسبت به برخی بهشتیان قرار می‌گیرند و بنظرم شما فرمودید از نظر عمل مشکل داشتند و از نظر معارف بهتر از آن بهشتیان بودند. ۱. جایگاه العلم حجاب الاکبر چیست؟ آیا مواخذه نمی‌شوند شما عالم بودید چرا عامل نبودید؟ ۳. این معارف باید در چه سطحی باشند تا موجب سعادت شوند همین که بخوانیم یا تصدیق عقلی لازمست یا نه مراتب بالاتری لازمست؟ ۴. اگر معارف خود را در حد مثلا امام یا علامه برسانیم اما در بند عمل نباشیم نهایتا به مقام آنها می‌رسیم؟ چون این معارف ملکه آن فردست چگونه در جهنم ولو موقتا از فرد گرفته می‌شود و آیا ممکنست فرد در عین اینکه در جهنم است در همان حال در بهشت باشد چون ملکات متضاده دارد؟ ۶. اگر فرد گناهانی مرتکب شده است که مستلزم خلودست مثل قتل در عین حال معارفش خوب باشد باز نجات می یابد؟ آیا این نجات نهایی مختص معارف است یا اگر کسی مثلا انسان صادقیست اما شهوتران است ملکه صدق او را نجات خواهد داد؟ ۸. آیا می‌شود گفت اگر فرد فقط یک صفت نیک را ملکه کرده باشد نور آن صفت او را نهایتا نجات خواهد داد و کسانی مخلد دوزخند که هیچ ملکه حمیده ندارند به نام امام رضا هر ۸ تا را پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن معارف که در عالم غیب و قیامت مطرح است، عین عمل است و بیشتر، حالت حضوری دارد و مباحثی که ذیل آن مطرح فرمودید با توجه به این امر منتفی است. موفق باشید

28119
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: آقای زائری در مطلبی گفته اند و مطلبی مطرح کردند که برایم شبهه ایجاد کرد. ایشان گفته اند تا از ریزشهای نسل جدید حرف می‌زنیم به جوانانی که به پیاده روی اربعین یا راهپیمایی ۹ دی رفته اند، اشاره می‌کنند خب در زمان شاه هم جوانانی جاوید شاه می‌گفتند اما اشتباه پهلوی این بود که از جمعیت خاکستری و ظاهرا خاموش جامعه غفلت کرد و به همان جوانانی که جاوید شاه می‌گفتند دلخوش کرد. در نقد این مطلب و بحث می‌خواستم ابهامم رفع بشه و در جواب این عنوان آقای زائری چی میشه گفت و نوشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی متوجه‌ی حضور اراده‌ی الهی در این تاریخ باشد که شواهد فوق‌العاده زیادی را می‌تواند در این رابطه بنگرد، هرگز و هرگز این نوع مقایسه‌ها را نخواهد داشت. چنین افرادی اگر در صدر اسلام هم مواظب نبودند با نظر به سقیفه بین حضور اسلام در آن تاریخ و جاهلیتِ گذشته تفاوتی نمی‌دیدند. زیرا با «غدیر» یعنی با حضور اراده‌ی الهی برای تحول تاریخ شرک در غفلت بودند. موفق باشید

27630

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: دین چیست و هدفش چیه و از چه بخشهایی تشکلیل شده؟ تعریف اصول و ضرورت اصول دین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالاتی است کلّی، که در قالب یک سؤال و جواب نمی‌گنجد. پیشنهاد می‌شود کتاب «چه نیازی به نبی» که بر روی سایت هست، را مطالعه فرمایید. موفق باشید

27508
متن پرسش
سلام علیکم: در چند وقت اخیر بسیاری از افراد انقلابی اوایل پیروزی نهضت که الان خود را پشیمان از آن رویه می دانند و علی الظاهر می گویند باید اصلاحات ساختاری بشود، شروع به بحثی کرده اند که نظام نیازمند تحول و تغییر اساسی است. خداقلش این است که باید اختیارات رهبری مشخص و محدود بشود و اگر هم بشود که اصلا ولایت فقیه را در ریاست جمهوری مستحل کنیم که با رای مستقیم مردم انتخاب شود، عالی است. و خب مدعی اند اینگونه اختیارات فرا قانونی هم کاهش می یابد و اصلا رهبری مستقیما منتخب ملت می شود. به عقیده ام روزی که چنین اتفاقی بیافتد و رقم بخورد، روز مرگ انقلاب و جمهوری اسلامی و تمام راهی است که در این چهل و یکسال آمدیم و رسما این روند، نشان می دهد ما هم بی جهت مدعی تمدنی ماورای مدرنیته و در برابر لیبرال دموکراسی بودیم و نهایتا در همان چهارچوب حالا با کمی ملاحظات فقهی حاضر شدیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که متوجه شده‌اید. آری! باید تغییراتی در ساختارها بشود و مثلاً نظام آموزشیِ ما و یا اقتصادِ ما بند نافش را از نظام نئولیبرالیسمِ غرب بِبُرد و خودش مطابق این تاریخ و این جهان فکر کند و اتفاقاً با حضور روحی که ولایت فقیه در آن حاضر است، نتیجه می‌گیریم، وگرنه باز گرفتاری و سرگردانیِ تاریخیِ ما توسط روشنفکران تحت تأثیر غرب ادامه می‌یابد. موفق باشید 

27422
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد: در رابطه با مبرا بودن خداوند و نفس ناطقه از چیستی و هستی مطلق بودن آیا می توان گفت که چیستی بقیه مخلوقات بخاطر درجه وجودی پائین‌ترشان است!؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالَم را «وجود» پر کرده با شدت و ضعف در ظهور، حال این ظهور است که در مجالی و ممکن‌الوجودهای مختلف به ظهور می‌آید و «چیستی» معنا پیدا می‌کند. موفق باشید

27377
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب شریف مبانی نظری و عملی حب اهل بیت فرمودید که این مودت اهل بیت در آیه قرآن مفهومش اینه که باید مسأله دینداری را به محبت اهل بیت کشید! ولی من سخت گرفتار یه مسأله ای هستم. من خودم اصلا نمیتونم شروع به نماز خواندن کنم و خیلی از گناهان را نمیتونم ترک کنم. ولی شدیداً معتقد و متعصب بروی اهل بیت هستم خصوصا در این تاریخ تعصب عجیب و غریبی بر روی حضرت آقا دارم. تا جایی که وقتی بحث های سیاسی تو خانواده میشه و همه کنایه و طعنه به حضرت آقا میزنن من از شدت اعصاب خوردی نفس تنگی می گیرم و اشکم در میاد و گاهی هم بحث می کنم و ناراحتی خودم را نشون میدم و حتی گاهی اوقات با خانواده قهر می کنم و از غذای خانه هم به نشانه اعتراض نمی خورم. استاد من عجیب داغون شدم! آخه می بینم که اهل خانه نماز میخونن، مسجد میرن، ولی اون محبت و اعتقاده به اهل بیت و در این تاریخ به مظهر انوار اهل بیت که حضرت آقا هست ندارن. بارها شاهد بودم بعضی مسائل که مربوط به حقیقت نوری اهل بیت هست را باور نمیکنن و درست و حسابی براشون ملموس نیست. جریان چیه؟! چرا من که نماز نمیتونم بخونم اما علاقه دارم به اهل بیت و آقا و اونا را تاج سر می‌دونم ولی اونا که به ظاهر دینی هستند به این باور من نرسیدن؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این باید فکر کرد که شیطان، راه‌های مختلفی برای اغوای مردم دارد. عده‌ای را به عبادات ظاهری مشغول می‌کند و از جهت‌دادنِ محبّت‌شان به کسانی که باید محبت بورزند، محروم می‌کند و شما را از حضور در محضر حضرت معبود، محروم می‌نماید. انسان‌های متعادل در ورود به وادیِ عبادت و محبت، موفق هستند. موفق باشید

26607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: توصیه و دستوراتی برای ماه شریف رجب نسبت به حال این حقیر سرا پا گناه دارید استاد؟ در این ماه دعایمان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوه‌‌ی بودن خود که عین اتصال به بودنِ حق است فکر کنید. جزوه‌ی «در جستجوی عشق» مربوط به بودنی که در یادمان هویزه انسان احساس می‌کند را در پیام‌رسان سروش ارسال کردم. موفق باشید

25617

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد، شرح اسفار آیت الله مصباح یزدی برای آشنایی با حکمت متعالیه و شروع تدبر در متون ملاصدرا (ره) را چه میزان موثر می دانید و آیا می تواند آن جنبه جستجوگری و تعمق و تفکر در مباحث برای مخاطب فراهم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کارهای آقای استاد یزدان‌پناه در این مورد، سرزنده‌تر است. موفق باشید

24201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بر اثر غفلت ها، اشتباهاتی داشته ام که بعضاً منجر به آبروریزی در محل و منطقه شده، و اکنون فکر بی آبرویی خیلی اذیتم می کند. چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آبروی انسان در دست خدا است. و از طرفی اوست که مقلب‌القلوب است و قلب‌های افراد را نسبت به شما تغییر می‌دهد. موفق باشید

24180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: معنای عرضه ولایت به موجوداتی مثل زمین و آبها به چه معناست؟ آیا این عرضه در همین عالم بوده یا در عهد الست؟ در روایتی مرحوم مجلسی به نقل از شیخ مفید نقل می کند: قنبر خادم امیرالمومنین علی علیه السلام برای ایشان خربزه آورد و حضرت علیه السلام خوردند و مقداری از این خربزه تلخ بود. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: این خربزه ولایت ما را قبول نکرده، و بعد حضرت علیه السلام بیان کرد: خداوند ولایت ما را بر همه اهل آسمانها و زمین عرضه کرد و هر چیزی که ولایت ما را قبول کرد، طیب و طاهر و شیرین شد و هر چیزی که ولایت ما را قبول نکرد خبیث و متفن شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات در راستای وجهِ تکوینی مخلوقات است در نسبت و هماهنگی با حقیقتِ انسان کامل. لذا هر آن‌چه در خدمت انسان کامل قرار ندارد به جهت نحوه‌ی تکوینی آن چیز است و در این رابطه گفته می‌شود ولایت اولیاء الهی را قبول نکرده است که در خدمت آن اولیاء الهی نباشد. و این غیر از نگاه تشریعی به موجودات است. موفق باشید

23872
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز: هدفگذاری در نگاه دینی چگونه است؟ عبودیت که به نوعی تکلیف گرایی را همراه دارد با هدفگذاری که به نوعی انتخاب راه و مسیر زندگی بر مبنای علایق و سلایق است (هدف گذاری که در عرف معنا میشود) آیا اساسا قابل جمع است؟ آیا این نوع هدف گذاری تلاش در حاکمیت امیال است؟ با نگاه به چه افقی بایستی هدف گذاری کرد؟ لازم به ذکر است که عمده ی منظور بنده از هدف، هدف شغلی و تحصیلی، شخصی و حتی سازمانی است. در دو حوزه ای اول با توجه به سرگردانی نسل جوان و نوجوان امروز، از جنابعالی درخواست دارم پاسخ مبسوطی در این مورد ارائه دهید و یا منبعی برای مطالعه پیشنهاد دهید. با آرزوی سلامتی و طول عمر برای جنابعالی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن انسان‌ها را دعوت به عبادت می‌کند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱ و ۲۲) اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنيد؛ آن کس که شما، و کسانى را که پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزکار شويد.

ملاحظه می‌کنید که این انسان است که باید عبودیت الهی را انتخاب کند و عمق ببخشد. فکر می‌کنم در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که بر روی سایت هست، جواب قسمت دوم سؤال‌تان را بیابید. موفق باشید

23775
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در خصوص سوال ۲۳۷۴۶ و در تایید فرمایشات جنابعالی باید گفت چرا ما نباید برنامه هایی بسازیم که هم شاد باشد و هم بصیرت بیفزاید؟ آیا به عنوان مثال کتاب هایی که مسابقه برنده باش توصیه به خواندن می کند بصیرت افزاست؟ آیا نمی توان سوالاتی در مسابقه مذکور و سایر مسابقات تلوزیونی و رادیویی طرح کرد که افق جدیدی پیش چشم مردم باز کند و معارف والای اسلامی را اشاعه نماید؟ به آیه ۴۳ سوره مبارکه نجم دقت کنید می گوید خداست که می خنداند و می گریاند «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَىٰ» شادی در بندگی خداست نه در ابتذال. به قول آن عارف باالله که می گوید خدایا اگر یکبار بگویی بنده من تا عرش می رود خنده من. اسلام با شادی و خنده مخالف نیست. آن بنده والا مقام خداوند حضرت محمدبن عبداله (روحی له الفدا) خنده رو بود و شوخ طبع. خداوند در آیه شریفه «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثِیراً» تکلیف همه ما را مشخص نموده یعنی باید چشممان به پیامبر (ص) باشد و سیره او را پیروی کنیم. به امید آنکه همه با پیروی از اهل بیت (ع) راه را از چاه بازشناسیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل‏» (سوره نساء، آیه ۱۳۶) خبر از آن می‌دهد که ایمان اولیه برای حضور در مراحل بالاتر کافی نیست و باید با عمقِ بیشتری از ایمان از فتنه‌های اقتصادی و مقابله با ظلم و استکبار بهره‌مند شد ولی متأسفانه صدا و سیمای ما، ما را در همان مرحله‌ی ایمان اولیه قرار داده و راه هنرمندانه‌ای برای به صحنه آمدن ملت در جبهه‌های بزرگ‌تر در مقابل مردم نمی‌گذارد. بیشتر برای سرگرم کردن مردم از سلبریتی‌ها که عموما انسان‌ های عادی و سطحی هستند استفاده می‌کند تا همان حسّ وهم ‌آلودِ مردم را تغذیه کند. از ‌آن طرف برنامه‌های طنز آن نیز بیشتر حالت لودگی دارد و نه آن‌که طنز اصیلی که همراه با تذکرات اساسی است را به صحنه بیاورد. موفق باشید

نمایش چاپی