بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16844
متن پرسش
سلام علیکم استاد طاهرزاده ی بزرگوار: استاد عزیز! مسجدی که نماز می خوانیم توی یک روستاست. چند تا دختر نوجوان (حدود دوازده سیزده ساله) برای اقامه ی نماز به مسجد می آیند و نماز باقی خانم ها را دچار مشکل کرده اند؛ به خاطر آزار و اذیت و همین طور رعایت نکردن احکام شرعی. فی المثل: نپوشاندن گردن موقع نماز و همین طور اذیت کردن همدیگر در اثنای نماز و حتی گاهی حرف زدن در نماز. (و این کارها را عمدا انجام می دهند نه از روی ندانستن حکم شرعی، چرا که این روستا از خیلی وقت پیش روحانی می آمده و این طور نیست که نسبت به دین بیگانه باشند و طرفه آن که حتی وقتی حکم شرعی را هم بهشان متذکر می شوند اینان اعراض می کنند و محل نمی گذارند و با گستاخی و تهدید کنان جواب می دهند که: دیگر مسجد نمی آیند و خب البته می آیند) وقت نماز در صف اول می ایستند بدون این که بگذارند کسی حدفاصل اتصال مردها و زن ها بایستد. و نمازهای یک عده را دچار مشکل می کنند. بسیار سر و صدا و آزار و اذیت می کنند به طوری که چندین نفر از خانم های مسن از مسجد فراری شده اند و گفته اند که تا این دخترها با سرو صداشان و حتی گستاخی و بی ادبی و زبان درازی که در برابر بزرگ تر ها نشان می دهند توی مسجد حضور دارند آن ها به مسجد نخواهند آمد. و روز به روز از همین تعداد اندک مسجدی ها کم تر می شود. نه با اخلاق و محبت و صحبت کردن به راه می آیند و نه با درشتی کردن. در مقابل همه چیز مقاومت می کنند. حتی با یک نوع گستاخی که معلول نوجوانی و خیلی چیزهای دیگر است جلو خانم هایی که سنی ازشان گذشته می ایستند و درشتی می کنند. فقط یک مورد آن که همین دیشب بود که این دختر خانم ها وقتی همه مشغول نماز بودند پسر بچه ی حدود سه ساله ی یکی از نمازگزاران را به یک دست شویی بردند و حبس کردند و برق را هم خاموش کردند طوری که بچه ی بیچاره از شدت داد و فریاد و گریه بی حال شده بود که مادر بی چاره اش به شدت اظهار ناراحتی می کرد. شیطنت هایشان واقعا غیر قابل تحمل است. دو تای از این دخترها چون که پدرشان مرده است و یتیم هستند خیلی لی لی به لالاشان گذاشته می شود. در حال حاضر چند بار هم قول داده اند که اذیت و آزار نکنند. چندین بار هم کسانی ضمانت کرده اند که دیگر کارهایشان را تکرار نکنند. هیچ کدام فایده نداشته است. کفش خانم هایی که به مسجد می آیند را روی پشت بام پرتاب می کنند و بعد هم انکار می کنند و کارهای دیگر، اگر کسی متعرض کارشان بشود به مادرشان اطلاع می دهند و مادرشان هم با الفاظ زشت و داد و بی داد، طرف را ساکت می کند. می خواستم بپرسم: ایرادی دارد موقتا حدود سه چهار هفته از آمدنشان به مسجد ممانعت کنیم تا بلکه رفتارشان را تغییر بدهند و اگر اصلاح شدند بگذاریم بیایند؟ آیا از نظر شرعی ایرادی ندارد؟ از نظر اخلاقی چه طور؟ اگر شما نظر دیگری دارید بفرمایید واقعا ما درباره این ها به بن بست رسیده ایم و تنها کاری که به ذهنمان رسیده این است که رئیس هیئت امنای مسجد را بگوییم جلو در ورودی به مسجد از سمت خانم ها بایستد و مانع از ورود این سه چهار نفر بشود. (البته هنوز این کار نشده است.) واقعا ایذاء و اذیت مومنین می کنند. والبته یقینا وقتی نگذاریم به مسجد بیایند به وسیله ی مادرشان که از قضا زن بسیار بددهنی است ما را مورد ملاطفت قرار خواهند داد. (البته ما می توانیم تحمل کنیم.) اما هر چه فکر می کنیم هیچ راه حل دیگری به ذهنمان نمی رسد. ببخشید که این اندازه نوشتم. شاید یک بند از این حرف ها کافی باشد. ولی حقیر آن قدر امروز ذهنم به خاطر همین مسئله پراکنده شده است که تا الان که حدود ساعت دو نیمه شب است خواب نرفته ام، مجبور شدم به شما پناه بیاورم. ببینید شما را به خدا ذهن حقیرانه ی من مشغول چه چیزهایی است؟! شرمنده ام. باز هم حقیر را ببخشید و حلال بفرمایید. ممنونم. یاعلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ‏ صِبْيَانَكُمْ ومَجَانِينَكُمْ» کودکان و دیوانگان را از مساجد دور کنید. حتی در شرح حال بعضی از علمای بزرگ داریم که قبل از اقامه‌ی نماز در درب مسجد می‌ایستادند و مانع ورود کودکان می‌شدند. زیرا دیوانگان و کودکان، فضایِ قدسی مسجد را از بین می‌بردند و این حکم، برای هرکس که رعایت فضای مسجد را نکند، جاری است. به همین جهت خوب است که هیئت امنای محترم که وظیفه دارند در حفظ فضای قدسیِ مسجد همت نمایند، قدم در پیش بگذارند و مانع حضور چنین افرادی شوند. موفق باشید

16841
متن پرسش
سلام استاد: اینکه می فرمایند ارواح مومنین پس از مرگ به وادی السلام می روند یعنی چه؟ یعنی روح پس از مرگ در یک مکان مادی قرار می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که نظرشان متوجه آن مکان می‌گردد. موفق باشید

16840
متن پرسش
سلام عليكم: استاد، مسئله ای است که من و خیلی از جوانهای هم سن و سال من از درک آن عاجزیم و آن اینکه بزرگان می گویند شما ازدواج کنید خدا هم می رساند و روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام فرمود «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند همانا به خداوند بدگمان شده است خداوند فرموده ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» استاد، واقعا این مسئله را نمی توان درک کنم. پس عقل چه می شود؟ شرایط و زمینه ها چه؟ وقتی من نه کار دارم نه پول دارم نه خونه دارم چگونه حتی فکر ازدواج هم بکنم؟ به خصوص که با این مقدار ناچیز شهریه ای که به ما طلبه ها می دهند حتی نمی شود لانه مرغی را اجاره کرد؟ استاد اگر خدا فرموده یغنهم الله من فضله، پس چرا کسانی را می بینیم که ازدواج کرده اند و غنی که نشده اند هیچ، بلکه به فلاکت و نداری افتاده اند؟ استاد ببخشید که صریح حرفامو گفتم. ان شاء الله به حق حضرت زهرا سلام الله علیها خدا اول رهبرمون رو حفظ کنه بعد شما رو. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این‌ها که می‌فرمایید اگر با اراده‌ی اعتماد به خدا از یک‌طرف، و عزمِ ساده‌زیستیِ کامل که شأن یک طلبه است از طرف دیگر، پا به میدان بگذارید و از خانواده‌ای خواستگاری کنید که سادگی و دیانت را مدّ نظر دارند؛ و خانواده‌ی خودتان نیز در حدّ امکان دو اطاقی را در اختیار شما بگذارند و شما نیز به قول خودتان به آن لانه‌ی مرغ راضی باشید؛ می‌بینید که آن روایات و آن آیه در اوج بصیرت نسبت به عالَم و آدم در رابطه با ازدواجی قدسی سخن گفته‌اند و نه زندگی مطابق ظلمات سراسر اسراف و تبذیر که حتی مذهبی‌های ما را گرفتار کرده است. و این‌که قرآن می‌فرماید: «یغنهم الله من فضله» یعنی خداوند ما را نسبت به نیازهای اصلی‌مان محتاج نخواهد کرد، نه آن‌که ثروت‌مند بشیم. موفق باشید 

16839
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم و همه خادمین گروه المیزان: چند سالی هست که از تفکرات قبلی خودم که بی دینی محض بود برگشتم و الان بعد گذشت این سه سال فکر می کنم به خاطر احساساتی بودنم بدون داشتن برنامه ریزی و اولویت بندی مطالعات فرهنگی و دینی داشتم. الان دچار مشکلات بزرگی شدم و نمیدونم راه درست چیه ؟ در زندگیم دچار سردرگمی و حیرانی شدم، نمیدونم الان تکلیف و وظیفم چیه؟ جنگیدن در سوریه یا موندن و...؟ کار فرهنگی رو نمیدونم چه جوری انجام بدم! چون اولویتی در زندگیم ندارم و اصلا انگار هدفی ندارم. در خودسازی هم نمیدونم چه سلوکی پیش بگیرم! از بین اساتید هم نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم و در این بخش اصلا هم واحد ندارم، مدتی درس و بحث های حضرت علامه حسن زاده رو از طریق گوش دادن سخنرانی یکی از شاگردانشون دنبال می کردم بعد توفیق داشتم که با یک شخص حقیقی هم صحبت بشم و چند ماهی با هم مباحثه داشتیم ولی ایشون بنا به درخواست استادشون از ادامه این مباحثه معذور بودن و من رو به خال خودم گذاشتن که در مسیری که انتخاب کردم مصمم تر بشم. انگار میدونستن که به این روز دچار میشم. لطفا کمک کنید، اصلا کسی مثل من باید چه اولویتی داشته باشه؟ راستش راه علوم و معارف رو واقعا نمیخوام از دست بدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از نظر سیر مطالعاتی، سیر مطالعاتی روی سایت کمک می‌کند 2- در ضمن سری به جواب سؤال شماره‌ی 16818 بزنید 3- در مورد سوریه نیز اگر احساس می‌کنید که روح‌تان به چنین حضوری نیاز دارید، خوب است که نسبت به آن فکر کنید. بالاخره حضور در آن جبهه، راهِ گشوده‌ای است که افراد وجود برتر خود را در آن جستجو می‌کنند. موفق باشید

16838
متن پرسش
به نام خدا دانشجوی روانشناسی هستم، می خواستم اگر میشه استاد یک سری کتاب برای سیر کامل معرفت النفس یا روانشناسی اسلامی به بنده معرفی کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کتاب «خویشتن پنهان» و سپس کتاب «رسالة الولایه» با 11 جلسه شرح صوتی آن و سپس 6 جلسه‌ی بحث (برکات نظر در نسبت بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود») و کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که بر روی سایت هست، و در نهایت، کتاب «عیون نفس» از آیت اللّه حسن‌زاده. موفق باشید

16837
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام، اگه بخوایم معارف دینی رو برای بچه های دبستانی بگیم باید از کجا شروع کنیم؟ لطفا اگه منابعی رو سراغ دارید که برای انتقال مفاهیم دینی به بچه ها کمک میکنه معرفی کنید. (بنده مربی بچه ها هستم، به عنوان مطالبی که سر کلاس ارائه کنم راهنمایی می خواستم) اینکه اول سوره ها رو به شکل شعر باهاشون کار کنیم کار درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که نوجوانان با شعر و سرود به محتوای سوره‌ها نزدیک شوند 2- اگر قسمت «من کیستم؟» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را برایشان با زبان ساده بگویید، کمک‌شان کرده‌اید و به همین شکل، کتاب «چه نیاز به نبی». موفق باشید

16836
متن پرسش
سلام علیکم: برای یک جمعی که دارد کار فرهنگی می کند چه سیر مطالعاتی و کتاب هایی رو برای اعضای این جمع معرفی می کنید؟ این جمع دارد کار فرهنگی می کند ولی خودشان می خواهند یک خوراک فکری داشته باشند تا با دید درست تری کار های فرهنگی رو انجام بدن. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی روی سایت می‌تواند کمک کند. موفق باشید

16835
متن پرسش
سلام عرض می شود خدمت استاد عزیزم: بنده نمی توانم برای تحصیل به حوزه بروم و می خواستم اگر امکان دارد دروس پیشنهادی حضرتعالی را مطالعه کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سیر مطالعاتی روی سایت که مبتنی بر روش معرفت نفسی است با ذوق‌تان هماهنگی داشت؛ خوب است که از آن استفاده کنید. موفق باشید

16832
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید 1. در جایی خواندم که شیخ صدرالدین قونوی ادعا کرده که به تجلی ذاتی رسیده. خواستم از شما بپرسم از بین نام های زیر کدام یک را، اطلاع دارید به کمال رسیده یا خودش مانند قونوی تصریح کرده. صائن الدین ترکه. ابو حامد محمد ترکه. داوود قیصری. عبدالرزاق کاشانی. بابا رکن الدین شیرازی. سعد الدین فرغانی. عفیف الدین تلمسانی. موید الدین جندی. محمد بن حمزه فناری. سید حیدر املی. اگر هم کسی را به جز این نام ها، از بزرگان عرفان نظری می شناسید که قطعا کامل هستند، لطفا چند تا رو نام ببرید. 2. آیا پیروان امت های قبلی و پیامبرشان، اسفار اربعه را طی می کردند یا نه بلکه نهایتا یک یا دو سفر را طی کردند؟ مثلا نهایتا تا فنا و بقاء بعدالفنا رسیدند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- نمی‌دانم. درد ما چیز دیگری است باید به رفع حجاب بین خود و حضرت حق فکر کرد. موفق باشید

16831
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: نظرتون را راجع راهپیمایی روز عفاف و حجاب و ضرورت اون می خواستم بدونم؟ آیا اصلا راهکار خوبی هست و تاثیری دارد؟ آیا این درسته که خیلی از مشکلات ما مربوط به لقمه حلال است و این موضوع را با راهپیمایی مقایسه کنیم و گفته بشه تا لقمه حلال و وضعیت ربا در جامعه درست نشه، راهپیمایی عفاف و حجاب بی تاثیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 16758 به این شکل عرض شد: «باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید». در این‌که باید نسبت به لقمه‌ی حلال جدّی و حساس بود، حرفی نیست؛ ولی تعظیم شعائر الهی جای خود دارد و آن راهپیمایی یک نوع تعظیم شعائر الهی بود. موفق باشید 

16830
متن پرسش
سلام: 1. نصب العین قرار دادن حضرت امام روحی فداه به عنوان نزدیک ترین شخص به ائمه (ع)، تعارضی می تواند داشته باشد با نصب العین قرار دادن امام معصوم؟ 2. چرا بنده هرچه بیشتر کتب شما و استاد جوادی و علامه طباطبایی و امثالهم را می خوانم، احساس می کنم همه علوم به وحدت می رسند و یکی می شوند و وقتی برخی کتب بی پایه و اساس و غیر قدسی را می خوانم علوم را متکثر و بسیار زیاد احساس می کنم؟! حتی وقتی بیشتر به کتب بی پایه رجوع می کردم، بیشتر احساس می کردم علوم زیاد است، ولی کتب امثال امام و استاد جوادی و.. دقیقا بالعکس است، هرچه بیشتر می خوانیم بیشتر احساس وحدت در علوم می کنیم، این قضیه علّتش چیست؟ و چرا برخی آثار استرس تکثّر علوم را به انسان القا می کنند؟ التماس دعا (وحدتی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه را باید در آینه‌ی ائمه«علیهم‌السلام» دید تا تعارض مذکور پیش نیاید 2- حضرت مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «العلم نقطة كثرها الجاهلون» علم ، تنها يک نقطه است که نادان ها آن را زياد کرده اند. از این جهت در مسیر علم‌یابی باید سعی شود به آن نقطه‌ی جامع رسید که در عین اجمالی‌بودن، در مقام کشف تفصیلی است. موفق باشید

 

16829
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: یکی از همکاران من موضوع امامت را نفی می کند. علت آن را هم اینطور بیان می کند که در مورد موضوعاتی مثل نبوت و معاد و ...در قرآن به کرات آیات صریح و روشن تکرار شده است ولی در مورد امامت فقط بجز موارد اندک (آیه تطهیر و آیه مودت فی القربی) آیه دیگری نداریم و در بحث امامت عمدتا مقوله حدیث مطرح است تا آیات فرآنی. به نظر جنابعالی آیا این ایراد منطقی است؟ آیا نمی شد آیات بیشتر و با صراحت واضح تر از امامت در قرآن نازل می شد؟ بنده چگونه و با چه استدلالی می توانم دوستم را قانع کنم؟ با تشکر من اله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست در قسمت «امامت در قرآن» مطالبی که جایگاه امامت را در قرآن مشخص کند، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

16827
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوة خدمت استاد عزيز و بزرگوار طاهرزاده: چند وقت پيش سوالي از محضر جنابعالي پرسيدم كه جوابش را نداديد. احساس كردم كه شايد متن سوال ايراد داشته يا به دست شما نرسيده به همين دليل بازهم مي پرسم به اميد گرفتن جواب. استاد عزيز خداوند در چند جاي قرآن مردم را دعوت به اين كرده كه شبيه قرآن را يا شبيه به سوره اي از آن را بياوريد. حال سوال من اين است كه آيا خطبه اول نهج البلاغه و بعضي ديگر از خطبه ها و جمله هاي امام علي (ع) نه تنها در حد قرآن بلكه بهتر از آن (چه از لحاظ ادبي و چه تفسير ) نيست؟ به طور مثال مقايسه كنيد خطبه اول نهج البلاغه و سوره قل يا ايها الكافرون را اگه ميشه حتما جواب بديد. اگه به صورت عمومي نمي شود به ايميلم بفرستيد. با تشكر از زحماتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (23)/بقره). در آیه‌ی فوق موضوعِ  «مِنْ دُونِ اللَّهِ» را به میان آورده است یعنی بدون کمک‌گرفتن از خدا و فرهنگی که حضرت حق ایجاد کرده است. در حالی‌که اولاً: ادبیاتی که حضرت علی«علیه‌السلام» در نهج‌البلاغه به‌کار می‌برند به کمک همان فرهنگ قرآنی است و خودشان چنین ادعایی ندارند که کلماتشان رقیب قرآن است. ثانیاً: از نظر اهل ادب اگر تمام نهج‌البلاغه را جمع کنیم از جهت جامع‌بودن در حدّ سوره‌ی «قل یا ایهاالکافرون» حرف ندارد. به همین جهت اهل فن در وصف نهج‌البلاغه می‌گویند: «کلامی است مافوق کلام بشر و مادون کلام خدا». موفق باشید

16825
متن پرسش
با سلام: با عرض معذرت از شما استاد گرامی، بنده خیلی گشت زدم و دیدم قمه زنی به صورت خیلی رسمی توسط مراجع حرام نشده و آیت الله وحید حتی می گویند در عزای امام حسین خون هم بریزید اشکال ندارد. اینکه می گویند موجب وهن می شود یعنی چه؟ خوب قصاص هم در بین مردم جهان باعث وهن می شود. اگر قرار به وهن است خیلی از احکام باید تعطیل شود. آیا غیر از این است که قمه زنی باعث قدرت نمایی شیعه می شود؟ سوال بعدی که داشتم اینکه مگر حدیث نداریم هر قیامی قبل ظهور مشکل دارد، پس انقلاب اسلامی مشکل دارد؟ و اینکه علما برای حکمیت که معنای قضاوت دارد منصوب شده اند نه حاکمیت. خیلی عذر می خواهم استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حکم قصاص حکم مستقیم حضرت حق است و پشتوانه‌ی آن، نظام تکوینی الهی است و این با قمه‌زنی که یک کارِ من‌درآوری با سابقه‌ی 200 ساله است و هیچ پایه‌ی شرعی ندارد؛ فرق می‌کند 2- آن روایت که می‌فرماید هر قیامی قبل از قیام حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» محکوم به شکست است؛ نظر به آن دارد که قیامی با ادعای مهدی‌بودنِ امت اگر به صحنه بیاید محکوم به شکست است. و این غیر از انقلاب اسلامی است که صاحب آن حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» است و به ظهور آن حضرت ختم می‌شود. موفق باشید

16824
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه اللّه: به نظر حضرتعالی علت بی برکتی زمان چیست و آن را چگونه می توان از میان ببرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «تُوزیع الْوَقْت‏، تُوسِيعُ الوقت» اگر وقت درست تقسيم شود گسترش مى‏ يابد و زمان براى انجام همه‏ ى كارها پيدا مى‏ كنيم. موفق باشید

16822
متن پرسش
سلام: استاد عزیز من خیلی دچار تشوش خاطر هستم و نمیتونم درباره چیزی تمرکز کنم، برای همین خیلی دارم آسیب می بینم، راه کار شما برای اینکه فکرام رو جمع کنم و بهش جهت بدم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. در ضمن پیشنهاد می‌شود از مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و راه‌کارهایِ مطرح‌شده در آن کتاب غفلت نفرمایید. موفق باشید

16821
متن پرسش
سلام خبری که در لینک زیر آمده را مشاهده بفرمایید: http://www.zoomit.ir/2016/7/16/133320/man-without-90-percent-brain-conscious/ این خبر مربوط به فردی است که ۹۰ درصد مغز خود را از دست داده ولی در هوشیاری کامل به سر می‌برد. این مثال می‌تواند برای جا افتادن برخی مباحث در حوزه معرفت النفس که استاد مطرح کرده‌اند مفید باشد. متن خبر بدین شرح است: «برخلاف آن چیزی که معمولا انتظار داریم، دانسته‌های ما نسبت به هوشیاری و عملکرد مغز ناقص است. به نظر می‌رسد هوشیاری کاملا به مغز مرتبط باشد، اما چطور فردی که ۹۰ درصد از مغز خود را از دست داده به زندگی عادی خود ادامه می‌دهد. برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ مطالعه‌ی موردی یک مرد فرانسوی در مجله‌‌ای علمی به چاپ رسید. در زمان چاپ مقاله، این فرد ۴۴ سال داشت و مقاله بیان می‌کند که این فرد بدون دانستن وضعیت خود بدون هیچ مشکلی به زندگی روزمره‌ ادامه می‌دهد. این فرد برای اولین بار به دلیل درد و ضعف در پای سمت چپ به دکتر مراجعه و پزشک معالج نیز برای بررسی بیشتر اسکن‌های مغزی بیمار را مشاهده می‌کند. در عین ناباوری بیشتر حجم مغز فرد از مایع در زیر لایه‌ای از غشای خارجی تشکیل شده بود و همچنین قسمت‌های داخلی آن تقریبا از بین رفته بودند. پزشکان معتقدند مغز بیمار در طول سی سال گذشته از بین رفته و مایع جایگزین آن شده است؛ وضعیتی که در علوم پزشکی هیدروسفالی نامیده می‌شود. در خردسالی بیماری او شناخته و طی یک عمل جراحی یک استنت در بدن وی کار گذاشته می‌شود که در ۱۴ سالگی پزشکان از بدن وی خارج می‌کنند، از همین موقع تا ۴۴ سالگی مغز بیمار رو به تخریب می‌رود. اسکن مغزی با این حال علیرغم تخریب مغز، این فرد ناتوان نیست و با وجود داشتن آی کیو ۷۵ به عنوان خدمتکار رستوران فعالیت می‌کند. همچنین وی متاهل بوده و دو فرزند دارد. مطالعه بر روی این فرد دانشمندان را با سوالی جدید رو‌به‌رو کرده؛ چه عاملی باعث سلامت این فرد شده است؟ تا قبل از این پزشکان معتقد بودند که هوشیاری با ناحیه‌‌هایی از مغز،‌ کلاستروم و لوب پس‌سری، ارتباط دارد. با فرض این ادعا نمی‌توان دلیلی بر هوشیاری بیمار فرانسوی پیدا کرد؛ تئوری‌های هوشیاری باید توانایی پاسخ به مورد مرد فرانسوی را در خود داشته باشند. به نظر می‌رسد که نمی‌توان ناحیه‌ی معینی از مغز را به عنوان مسئول هوشیاری در انسان معرفی کرد. دکتر اکسل کلیرمن از دانشگاه آزاد بروکسل در این مورد می‌گوید: هوشیاری بر پایه‌ی تئوری‌های غیرمفهومی در مورد مغز استوار است. هوشیاری توسط تجربه یعنی تعامل با دنیای اطراف به دست می‌آید و این به معنای یادگیری مداوم است. در نتیجه بخش‌های مختلفی از مغز در سازوکار هوشیاری سهیم هستند. نظریه‌ی دکتر کلیمن به Radical Plasticity Thesis معروف و با تحقیقات جدید در مورد نقش فعال‌تر و منعطف‌تر مغز در برخورد با مسائل و مواجه با نقص‌های فیزیکی سازگار است. در این نظریه برای رسیدن به آگاهی تنها داشتن اطلاعات کفایت نمی‌کند و باید از وجود این اطلاعات نیز باخبر و نسبت به آن حساس بود. کلیرمن ادعا می‌کند که مغز همواره و به صورت ناخود‌اگاه در حال یادگیری است که پایه‌ی هوشیاری فرد را ایجاد می‌کند. ولی در مورد بیمار فرانسوی این نظریه صدق می‌کند؟ کلیرمن ادعا می‌کند که اگرچه درصد زیادی از مغز این فرد تخریب شده، ولی نورون‌های قسمت‌های باقیمانده فرد را به سطح آگاهی می‌رسانند؛ یعنی فرد در انجام اعمال خود هوشیار است. با این حال نظریه‌ی کلیمن در نوع خود جدید به نظر نمی‌رسد و هر روز ما تحقیقات جدیدی را در مورد تطبیق‌پذیری مغز در شرایط مختلف شاهد هستیم. در تازه‌ترین تحقیق دانشمندان با تحریک نورون‌های مغز موش موفق تکثیر و بدست آوردن قدرت بینایی شدند. تمام این تحقیقات نشان می‌دهند که تا چه حد مغز انسان قدرتمند است و می‌تواند حتی با ده درصد از ظرفیت خود فرد را در سطح هوشیاری کامل قرار دهد. همچنین این یافته‌ها امید به درمان بیماری‌هایی که باعث آسیب‌های مغزی و عصبی می‌شوند را در آینده افزایش می‌دهند. منبع SCIENCEALERT»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که منبع اصلی آگاهی انسان، نفس ناطقه‌ی اوست و نفسِ انسان جهت امورات خود اعضایی را برای خود شکل می‌دهد تا بتواند برنامه‌های خود را از طریق آن اعضاء انجام دهد، می‌توان گفت نفس آن فرد توانسته است با حداقل عضو، برنامه‌های خود را پیش ببرد. و همین‌طور که متوجه‌اید این پدیده نشان می‌دهد که اصل آگاهی و منبع شعور انسان، چیزی غیر از بدن اوست. موفق باشید

16818
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوال یک: مدتیست که صبرم کم شده و بد خلقم، زود عصبی می شوم و حوصله عبادتم هم کم شده فقط صرف نماز های واجب هستم و به شدت تنبلی می کنم. سوال دوم: شدیدا احساس می کنم مغرور و متکبر هستم و نمی دانم برای آن چکار کنم. پیشاپیش از پاسخ جنابعالی تشکر می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. موفق باشید

16814
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام: استاد نظر شما در مورد این تحلیل چیست؟ با توجه به اینکه رهبر انقلاب هم یکی از خطرات مذاکره با آمریکا را ناامیدی دوستان و امت هایی دانستند که در گوشه و کنار به ما دل بسته اند... تحلیل مورد نظر: منتظر شیعیان انقلابی که روی مان اسلحه خواهند کشید باشید! یکم بن لادن رهبر سابق القاعده زمانی که در سودان زندگی می کرد طبق آنچه در خاطره نویسی های اطرافیانش آمده عکس امام خمینی در اتاقش نصب بوده است. عطوان می گوید بن لادن در سودان امام را الگوی خودش می دانسته است. (عطوان، عبدالباری، کتاب سازمان سری القاعده، ص 56) بخش زیادی از همین القاعده ای و سلفی هایی که روی ما در سوریه و لبنان و عراق اسلحه کشیده اند یک روزی عاشق انقلاب اسلامی بودند. خالد اسلامبولی، قهرمان سلفی ترور طاغوت مصر، که در تهران هم خیابان به نامش داریم چون در دادگاهش رسما اعلام کرد الگویش امام خمینی است در سالهای اول انقلاب بین افکار عمومی ایران خیلی محبوب شد. ایمن الظواهری رهبر کنونی القاعده هم از اعضای همین گروه جهاد مصر و از همراهان شهید اسلامبولی بود که به دلیل دست داشتن در ترور سادات در زندان هم افتاد. دوم به جز جهادی ها خیلی از دموکراتیک ترهای اهل سنت و همین اخوانی هایی که بعد از بیداری اسلامی در تونس و مصر و سایرجاها سرکار آمدند و کردند آنچه را با ما کردند هم از عاشقان و شیفتگان امام و ایران بوده اند. حوصله تفصیلش نیست ولی بعنوان نمونه همین راشد الغنوشی رهبر النهضه که بعد از بیداری اسلامی به محض سرکار آمدن در تونس ارتباطش را به قول خودش با دولت خونریز سوریه قطع کرد و از سیاست های ایران انتقاد کرد همان الغنوشی سی سال پیش است که در مدح امام خمینی کتاب می نوشت با عنوان «حرکت امام خمینی و تجدید حیات اسلام» سوم در این سالها مشخصا بخاطر اقدامات لیبرال ها در وزارت خارجه جمهوری اسلامی در 37 سال گذشته لطمات و خسارات جدی به کشور زده شده است. بعضا بخاطر نزدیک شدن به آمریکا بخشی از این جریانها را معامله کردیم بعضا در قبال کشتار و مظلومیت شان سکوت کردیم مانند چچنی ها یا سایرین که بعد به دامن غیر از ما افتادند. لذا نه تنها تقریبا با خیلی از جریانات انقلابی اهل تسنن خداحافظی کرده ایم بلکه شیعیان انقلابی زیادی هم از ما بریدند نمونه اش صبحی طفیلی اولین دبیر کل حزب الله لبنان که الآن ضد ایران و ضد انقلاب است. نتیجه اینکه در مبانی اندیشه جریانات مجاهد و انقلابی عشق امام خمینی که امروز ضد ایران شده اند چه اتفاقاتی رخ داد که ما بعدها شدیم دشمن درجه یک شان مفصل است ولی دستگاه سیاست خارجی ما در شکل گیری این تغییرات نقش به سزا داشته است. اگر چه که نباید نقش نفوذ آمریکا و انحرافات عقیدیتی فکری خودشان را کم کرد ولی خب. اگر در نیجریه شیخ زاکزاکی را آنجور به خاک و خون کشیدند و در برابر سرنوشت نامعلومش ماهها سکوت کردیم اگر در قبال بحرین کلا دستگاه سیاست خارجی همه چیز را دایورت کرد اگر در مورد بمبماران هر روزه یمن سکوت کرد که یک موقع زمینه تجدید روابط با عربستان بهم نخورد اگر برابر بیشتر از 30 و اندی کشته و قریب 700 زخمی این روزهای بغض آلود کشمیر سکوت کردیم بدانید مستضعف ها و عشاق خمینی در دنیا به ما چک سفید امضا نداده اند و مثل قبلی ها از ماخواهند برید. دل تان را به چند کلیپ کشمیری ها که زیر باران گلوله دارند الله اکبر خامنه ای رهبر می گویند خوش نکنید. قبلی ترها که کتاب در مدح مان نوشته بودند هم وقتی بخاطر آمریکاپرستی یا سکوت و بی تفاوتی مان از ما بریدند روی مان اسلحه کشیدند. تردید نکنید باید منتظر جریان جدید ضد ایرانی هم باشیم که این بار شیعیان یمن و بحرین و نیجریه پرچمدارش خواهند بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به‌کلّی این تحلیل را نفی نمی‌کنم. ولی اولاً: سیاست کلی نظام، نسبت به مقابله با استکبار و در دفاع از مظلومین عالم بر سر جای خود باقی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. و معلوم است دشمنان می‌خواهند بگویند ایران نیز وارد همان اردوگاه جهان استکباری شد، ولی با عملیاتی چون اجرای برنامه‌ی موشکی، پیام اصلی به گوش جهانیان رسید. ثانیاً: در نظر داشته باشید بعضی‌ از جریان‌های انقلابی دنیا مثل همین‌هایی که نام بردید، با نگاه خودشان به انقلاب اسلامی نزدیک شده‌اند. در حالی‌که انقلاب اسلامی رسالت تمدن‌سازی خود را نشانه رفته است نه یک تعارضِ جزئی و موسمی در مقابل وجهی از وجود استکبار. ثالثاً: از نفوذی که در آن تحلیل نیز بدان اشاره شده است نباید غفلت شود. با این‌همه خط اصلی انقلاب اسلامی روز به روز بر پایه‌ی تعریفی که از خود در جهان امروز شکل داده است، جلو می‌رود تا آن‌جایی که کنگره‌ی آمریکا هر روز از این جهت در تلاطم است. و یا آقای اردوغان کارش به تجدید نظر فعالیت‌های پنج‌ساله‌ی اخیرش می‌کشد. موفق باشید

16809
متن پرسش
سلام علیکم: بنده می خواستم روشهایی عملی جهت شناخت و ارتباط قلبی با ائمه معصومین (ع) پیدا کنم. لازم به ذکر است که در محل کارم، همکارانی هستند که کلن منکر امامت می باشند. گاها شبهات آنها بر خودم هم موثر است. چگونه می شود آنها را منطقا قانع کرد؟ اگر کتبی هست لطفا معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» می‌تواند کمک‌کار باشد إن‌شاءاللّه. موفق باشید

16806
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: کسی شبهه ای مطرح می کرد که مذهبی ها انگار تعهد کرده اند کارهایشان را چه درست و چه غلط به پای خدا بگذارند! کشته می شوند می گویند شهید در راه حق. زندان می روند می گویند چونان یونس برای پروریده شدن. فقیر می شوند می گویند چونان شعب ابیطالب. تبعید می شوند میگویند مهاجر الی الله. از زیبا رویان طرد می شوند می گویند راه و رسم یوسف. قطع عضو می شوند می گویند چونان جانباز دشت کربلا. بیمار می شوند می گویند چونان ایوب باید صبر کرد. آبرویشان در معرض گفتگوی سر بازار قرار می گیرد می گویند چونان رهبر که از آبرو هم دریغ ندارد و..... اما همین اتفاقها برای غیر مذهبی ها پیش می آید می گویند به درک واصل شد و زندان حقش بود و مالش بی برکت بود و اخراج شد و .....جواب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها همه بستگی دارد به رویکرد و نیّت افراد. اگر کسی حقیقتاً در سبیل الهی قدم زد و کشته شد، شهید است. ولی اگر چنین ورودی نداشت، مسلّم شهید نیست. آری! تفاوت در رویکردها است و افراد مذهبی با توجه به رویکردها قضاوت می‌کنند. موفق باشید

16805
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد محترم می خواستم بدونم که گریه برای برای اهل بیت (ع) چگونه می تواند برای ما مفید باشه و کلا برای ما چه فایده ای داره؟ آیا دلیل برای گریه کردن ما فقط مصیبت های وارده بر اهل بیته؟ اگر اینطور باشه که در طول تاریخ افرادی بوده اند که مصیبت هایی بزرگتری نسبت به مصیبت های وارد شده بر اهل بیت (ع) براشون اتفاق افتاده. آیا می توان گفت که ما با گریه کردن بر مصیبت های اهل بیت می خواهیم نظرگاه خود را نزدیک به نظرگاه اهل بیت (ع) کنیم و خودمان را در فقری ببینیم که اهل بیت (ع) خود را در آن فقر می دیدند؟ در پایان می خواستم کتابی را در مورد جواب سوالات به بنده معرفی کنین. در ضمن بنده کتاب های «ده نکته» و «برهان تا عرفان» را کار کرده ام. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشک در شیعه جایگاهی بس بلند و بلندمرتبه دارد. در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» عرایضی در این مورد شده است، به‌خصوص در صفحه‌ی 38 تحت عنوان «اشک و تمدید امید». موفق باشید

16804
متن پرسش
با سلام: در مقدمه کتاب صحیفه سجادیه از امام ششم منقول است که در طول هشتاد ساله حکومت بنی امیه شب قدر وجود نداشت. تحلیل این موضوع چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن بود که ظلمات حاکم اموی و پذیرفتن آن حاکمیت توسط مردم ظرفیتی جهت نزول ملائکة اللّه در شب قدر برای مردم باقی نبوده است تا با نور نزول ملائکه افق آینده‌شان برایشان روشن گردد. موفق باشید

16802
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در جلسه صوتی دعای شریف مکارم الاخلاق قصه ی آیت‌الله بهشتی را که به ایشون اتهام بسته بودند که چندین کارخانه سیمان دارند و این اتهام در رسانه ملی پخش می شد ایشون از خود رفع اتهام نکردن و سکوت پیشه کردن به خاطر عدم برخورداری اتهام زننده از رسانه ملی جهت دفاع از خویش مطرح کردید. استاد واقع امر این است که بنده گاها که فکر می کنم هنوز این عمل دکتر بهشتی برایم هضم نشده! لطف بفرمایید فلسفه دقیق این عمل دکتر بهشتی را توضیح نمایید؟ مضاف براین به نظرشمابهترنبوددکاربهشتی ازخوددفاع می کردندوبااین واسطه به نوعی وجهه انقلاب بهترحفظ میشد؟ استادعزیزعنایت ویژه داشته باشیدکه غرض ازاین سوال صرفاجهت درک وفهم مکارم الاخلاق هست نه خدای ناکرده خرده گیری ازاین شخصیت بزرگ والهی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید بهشتی به دنبال ارتقایی اساسی برای جامعه بود که متأسفانه هنوز آن‌طور که شایسته و بایسته است محقق نشده است. او می‌خواست جامعه به سطحی از تفکر برسد که دیگر اتهام‌زنان و صاحبان سایت‌ها و رسانه‌ها امید نداشته باشند که می‌شود مردم را با انواع شایعات و اتهام‌ها تحریک کرد. به امید آن‌که سیره‌ی آن مرد بزرگ بیش از پیش در جامعه‌ی ما نهادینه شود. آری ممکن است ایشان با استفاده از رسانه‌ی ملی از خود دفاع می‌کرد موجب می‌شد که دامن یک عالم بزرگ از اتهامات دروغ مبری شود؛ ولی مهم‌تر از آن این بود که کاری بکند تا جامعه گرفتار انواع اتهامات نباشد. گفت: «سرشک از رُخم پاک‌کردن چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نیاید». موفق باشید

16801
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد نازنینم: لطفا بفرمایید چرا گاهی سالکان با آن ظرفیت عظیم بندگی و اطاعت، دچار خطا در محاسبات می شوند و پیام خداوند را دریافت نمی کنند و خرابی های سنگین ببار می آورند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته خداوند همواره حافظ انسان‌های مؤمن است و آن‌ها را از لغزش‌های بزرگ حفظ می‌کند. آری! در روایت داریم بعضاً برای این‌که مؤمنین مُعجَب نشوند و عجب آن‌ها را نگیرد خطاهایی را به‌دست آن‌‌ها جاری می‌سازد. ولی در هرحال آن نیز در راستای حفظ مؤمنین است. موفق باشید

نمایش چاپی