بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16549
متن پرسش
استاد بزرگوار دلیل اینکه به سوال 16472 و 16520 که بنده فرستاده بودم جواب ندادید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در آدرس الکترونیکی جنابعالی است. سؤالات مذکور جواب داده شده است. موفق باشید

16547
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات و آرزوی توفیقات روز افزون: با توجه به ظرفیت بوجود آمده در این زمان برای تبیین حب به نظر شما اولا می توان حب را دستگاه مند ارائه داد؟ ثانیا چه کتبی را برای تبیین این مسئله پیشنهاد می کنید؟ التماس دعا در لیله مبارکه قدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16546
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به حدیثی که چند وقت پیش استاد فاطمی نیا نقل کردند (به مضمون) شخصی در نزد معصوم اینگونه دعا می کرد «اللهم الرزقنی المصیبه و صبر علی المصیبه» امام معصوم فرمودند چرا اینگونه دعا می کنید؟ و آن شخص گفت چگونه دعا کنم؟ حضرت فرمودند: «اللهم الرزقنی العافیه و شکر علی العافیه» 1. این حدیث جنبه عمومیت دارد یا برای شخص خاص با استعداد و ظرفیت خاص است؟ 2. آیا رجوعی بالاتر از این هم وجود دارد؟ به چه معنا؟ 3. منظور از مصیبت همان البلاء للولی می باشد که آنها در طلب آن هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند در شب‌های قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید

16544
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آیا جن و فرشته هم توانایی رسیدن به فنای ذاتی را دارند؟ اگر نه پس کمال آن ها چقدر است؟ یعنی آیا نهایت رشد آن ها رسیدن به فنای افعال و اسماء و صفات است یا خیر؟ لطفا پاسخ دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان که تکاملی نیست. و برای جنّ، مسیر عبودیت تا انتها باز است، هرچند ممکن است در این مسیر و در فنایِ خود، در مقایسه با انسان‌ها به مراتب عالیه‌ای دست نیابند، البته شاید. موفق باشید

16543
متن پرسش
با سلام: 1. ببخشید آیا در حال فنای ذاتی، عین ثابت باقی می ماند یا نه؟ آخه علامه حسن زاده و آیت الله رمضانی نظرشون اینه که باقی می ماند ولی متوجه شدم که علامه طهرانی میگه در حال فنا، حتی عین ثابت هم باقی نمی ماند و حتی در این مساله با علامه طباطبایی چند جلسه بحث داشتند چون علامه طباطبایی هم موافق با باقی ماندن عین ثابت بودند که در نهایت علامه طباطبایی نظر ایشان را قبول کردند. به هرحال بنده گیج شدم. لطفا بفرمایید کدام درست است؟ 2. در کتابی خواندم که حضرت ابراهیم (ع)، فنای اسماء و صفات یا به عبارتی توحید اسماء و صفات برایش به صورت مقام و ملکه شده بود ولی فنای ذاتی به صورت حال برایش پیش می آمد و مقام نشد. البته در آن دنیا، مقام فنای ذاتی برای ایشان حاصل می شود. خواستم بپرسم آیا این حرف درست است؟ 3. پیامبران امت های گذشته تا چه درجه ای رشد می کردند؟ آیا به پایان سفر اول یا فنای ذاتی می رسیدند؟ مقام بقاء چطور؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در فنای ذاتی، انسان از خود فانی و به حق باقی است و چنین احساسی حتماً با بقای عین ثابته‌ی سالک همراه است، ولی او خود را که همان عین ثابته‌اش می‌باشد، ابداً مدّ نظر ندارد ولی عین ثابته‌ی او به حقّ باقی است و او به نور حق می‌بیند و می‌شنود بدون آن‌که آن حالت را به خود نسبت دهد. اگر اختلافی هست، اختلاف در تعبیر است 2- با توجه به آن‌که در آیه‌ی 260 سوره‌ی بقره، حضرت ابراهیم مأمورند تا به اراده‌ی الهی آن 4 پرنده‌ی ذبح‌شده و مخلوط‌شده را بخوانند و آن‌ها به صورت زنده به سوی حضرت برگردند تا حضرت ابراهیم به مقام احساسی بشود که حضرت حق مردگان را زنده می‌کند؛ حضرت در مقام فنای ذاتی قرار دارند 3- ما در سوره‌ی واقعه در توصیف مقام مقربین که در مقام بی‌واسطه با حضرت حق هستند در توصیف امت‌های گذشته داریم: «ثلة من الاولین و قلیل من الاخرین» که مقربینِ در امت آخر، یعنی حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اولیاء معصوم هستند. و سوره در توصیف امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» است. از این جهت باید متوجه بود که مقربین در امت‌های گذشته، کم نبوده‌اند. موفق باشید

16540
متن پرسش
با عرض خسته نباشید و سلام خدمت جناب طاهرزاده: ببخشید یک متنی در سایتی خواندم که به نظرم مقداری از آن اشتباهست. خواستم اگه امکان داره نظرتان را در مورد آن بدهید که به نظر شما چه ایرادی دارد؟ متن: اگر توحید ما قوی شد و خدای مهربان را آنگونه که باید از راه دل و از طریق صفات او جل جلاله و عظم شأنه بشناسیم نه از طریق ذات که اسماء حق تعالی نیز در ذات او فانی اند. «لا تفکروا فی ذات الله، بل تفکروا فی صفات الله» تا آنجا که قلبمان مملو از عشق به خدای مهربان شود و هرچه و هر که غیر اوست را در آن جای ندهیم که قلب «حرم الله» است و با این توضیح که اگر خدایی ها را دوست بداریم، و هر که و هرچه را بخاطر خدا دوست بداریم همان دوست داشتن، عشق به خداست و خدایی است، مانند دوستی و محبت به آل الله (سلام الله علیهم)، که محبت ولایت همان محبت و عشق به خداوند است. و همچنین محبت به والدین و اولیاءالهی که منافاتی با محبت به خدا ندارد. ببخشید آقای طاهرزاده نظر شما چیست؟ به خصوص در مورد اون قسمت ِ شناخت صفات نه شناختِِ ذات. به نظر شما آقای طاهرزاده، نویسنده این متن ممکن است در مسایل عرفانی وارد باشد یا نه این سخن ها مربوط به کسانی با تفکرات غیر مربوط به عرفان است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی نیست که بگوییم شناخت حضرت حق با صفات او، برتر از شناخت او از طریق اسماء است. حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «نَحْنُ‏ وَاللَّهِ‏ اسْماءُ الْحُسني»؛[1] چون خداوند مى‏ فرمايد: «وَلِلّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛[2] براى خداوند اسماء حسنايى هست، پس او را از طريق آن اسماء حسنا بخوانيد. وقتی حضرت صادق«علیه‌السلام» مى ‏فرمايند: به خدا سوگند ماييم آن اسماء حسنايى كه خدا فرموده او را از طريق اسماء حسنا بخوانيد؛ در واقع حضرت در اين سخنِ بسيار مهم خود مى‏ خواهند ما را راهنمايى كنند كه از طريق مصداق اسماء الهى و محل ظهور جمال خاص پروردگار مى ‏توانيد با خدا مرتبط شويد. ظاهراً نویسنده‌ی آن متن متوجه‌ی جایگاه اسماء و صفات خداوند نیستند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 229.

[2] ( 2)- سوره‏ى اعراف، آيه 180.

16538
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول، از محضرتان دو سوال داشتم: اگر بخواهم سالیان دراز سیر و سلوک را با میانبر طی کنم، به نظر حضرتعالی چه کار باید انجام دهم؟ و دیگر اینکه چرا با وجود این همه سالک، کار انقلاب با موانع مواجه است و حضرت ظهور نمی نمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ، میانبر در سلوک، رعایت حرام و حلال الهی است در عین حفظ روحیه‌ی استکبارستیزی. ما نمی‌دانیم مصلحت ما چیست که حضرت هنوز اراده‌ی ظهور ندارند! ولی می‌بینیم که به حقّ در حرکات و الفاظ و سکنات نایبش یعنی حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» به‌خوبی حضور دارند. موفق باشید

16534
متن پرسش
سلام استاد حکیم: با توجه به مپاحث معرفت النفسی جایگاه لج بازی و لجاجت و خشونت نوجوانان را چگونه می توان تحلیل کرد؟ آن هم لج بازی بطوری که حتی گاهی می داند اشتباه می کند ولی باز خود را حق می داند؟ یا اینکه علت خودکم بینی و احساس حقارت و ترس داشتن از شنیدن انتقاد و رفت و آمد با کسانی که دوستشان دارند و لا غیر و ترس از شرکت در جمع و حسادت در نوجوانان در مباحث معرفت النفسی چگونه تحلیل می شود؟ استادعزیز لطف کنید دقیق و واضح توحید دهید چونکه درگیر این نو جوانان هستم در ضمن کتب انسان شناسی شما را کاملا مطالعه کرده ام التماس دعا ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس زندگی خود را خودش انتخاب می‌کند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» یعنی ما افراد را به سوی مسیر صحیح هدایت کردیم، حال بعضی از هدایت ما بهره گرفتند و بعضی بدان کفر ورزیدند. و این ربطی به مباحث معرفت نفس ندارد. یک موضوع روشنی است که انسان‌ها در ذات خود، انتخاب‌گرند، بعضی خوبی‌ها را انتخاب می‌کنند و بعضی بدی‌ها را، در آن حد که خداوند به رسول خود فرمود: «إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ ...» ای پیامبر! تو هرکس را بخواهی هدایت کنی، هدایت نمی‌شود. موفق باشید

16533
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: امروز داشتم روایتهای باب طینت را در «اصول کافی» مطالعه می کردم. در روایتی می فرمایند که مومنین و اصحاب یمین از خاک بهشت خلق شده اند و اصحاب شمال از خاک دوزخ، و در روایتی آفرینش آنها از خاک و آب گوارا و خاک و آب تلخ و شور و در روایتی از خاکهای آسمان و خاکهای زمین و در جایی دیگر به گل پاک و گل متعفن و بدبو تعبیر شده است. این اختلاف تعابیر در روایات از کجا ناشی می شود؟ آیا همه ی این روایات صحیح السند است؟ یا هر روایت مخاطب خاصی داشته که تعابیر متفاوت بوده است؟ آیا کتابی هست که در خصوص روایات باب طینت بحث کرده باشد؟ چون حقیقتا روایات دشواری است. آیا تعابیر موجود در این روایات که هر کسی از ابتدا شقی و سعید است همان چیزی است که در بحث اعیان ثابته مطرح می شود؟ چون ظاهرا اگر غیر از این باشد جبر می شود. از طرفی در اعیان ثابته گفته می شود که در آنجا اعیان در علم خدا موجودند ولی ظاهرا روایات طینت از خلق آنها در عالم عین حکایت دارد. از طرفی در بحث اعیان ثابته فرمودید که خداوند وجود دهنده به آن عین ثابته ای است که در علم خدا حاضر است و امکان آن ذاتی خودش است و اینطور نیست که خدا آن امکان را به او داده باشد اما ظاهر روایات چنین چیزی را نمی شود برداشت کرد چون خود خدا مومنین و کافرین را از گل های متفاوت بهشتی و جهنمی خلق می کند که این هم جبر پیش می آورد و با عدل خدا ناسازگار است! لطفا اگر امکان هست تبیین بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روایات طینت، تأویل‌بردار است و این تعابیر بیشتر حالت نمادین دارد. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌علیه» در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نکاتی دارند که بنده نیز شرح مختصری در آن مورد داشته‌ام 2- آری! بحث «اشقی شقیٌ فی بطن امه» با نظر به عین ثابته‌ی افراد و انتخابی که داشته‌اند، شقاوت آن‌ها از آن‌جا شروع شده است. و وقتی حضرت می‌فرمایند کافرین را از آب تلخ و شور خلق کرده‌اند؛ به این معنا اشاره دارند که حضرت حق، مطابق امکان ذاتیِ آن‌ها وجودِ آن‌ها را به آن‌ها داده است. موفق باشید

16532
متن پرسش
با سلام: با عرض پوزش. چطور در حدیث داریم که چهار زن برتر بهشت، آسیه (س) و مریم (س) و خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) هستند. ولی اسمی از حضرت زینب (س) یا رقیه یا معصومه (س) نیامده با وجود اینکه شما گفتید امم گذشته از پیامبران گرفته تا ... همه مظهر یک یا چند اسم خاص خداوند جلت عظمته بوده اند ولی فقط امت پیامبر (ص) جامع همه اسماء الهی و مظهر اسم الله بوده اند. پس چطوری میشه قضیه بین حضرت آسیه (س) و مریم (س) با حضرت معصومه (س) و زینب (س) را حل کرد که چرا نباید حضرت معصومه (س) و زینب (س) جای حضرت مریم (س) و آسیه (س) باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حضرت معصومه و حضرت زینب«سلام‌اللّه‌علیهما» ذیل نور حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» قرار دارند و به نور آن حضرت، در این تاریخ که تاریخِ محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است ظهور کردند. موفق باشید 

16531
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. ببخشید: 1. گاهی اوقات بعضی ها می گویند که سعه وجودی انسان ها با پیشرفت و ترقی در دو جنبه علم و عمل، زیاد می شود و گاهی بعضی دیگر می گویند که هر کسی یک سعه وجودی ثابتی دارد و به هیچ وجه نمی توان ان را کم و زیاد کرد. اخر آقای طاهرزاده من گیج شدم. لطفا کمکم کنید که سرانجام آیا سعه وجودی انسان کم و زیاد می شود یا نه؟ و اگر جواب مثبت است لطفا بگویید چگونه؟ 2. آیا معنای اصطلاح سعه وجودی با اصطلاح عین ثابت فرق می کند؟ لطفا توضیح دهید؟ 3. ببخشید آیا این حرف صحیح است که بگوییم ما در این زمان که از نعمت تفکرات و نظریات ابن عربی و ملاصدرا و ... مطلعیم، پس عرفان و خداوند و هستی و ... را بهتر از رسول اکرم (ص) و اهلبیت (ع) شناختیم؟ آخر آن ها که به این شکلی که ما اکنون از ابن عربی ها و ملاصدرا ها بهره بردیم، آن ها که بهره نبردند. لطفا توضیح بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود ممکن‌الوجود است و هرکس دارایِ امکان خاص و یا سعه‌ی خاصی است که همان «عین ثابته‌ی» اوست و هرکس باید تلاش کند به نور محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» سعه‌ی خود را در مقام امکان از قوه به فعل درآورد. مسلّم یک خانم با وسعت‌دادنِ امکان خود، مرد نمی‌شود ولی می‌تواند زنِ خوبی بشود. و هرکس از جمله ملاصدرا و محی‌الدین اگر در راه سلوک إلی اللّه قرار گیرند، خود را جیره‌خوار سفره‌ی محمد و آل‌محمد«علیهم‌السلام» می‌دانند. سگ کیست کسی بتواند حتی خود را در عرض آن ذوات مقدس قرار دهد، چه رسد بخواهد از آن بزرگانِ بزرگ برتر باشد! موفق باشید

16529
متن پرسش
استاد سلام: درباره ی معراج پیامبر (ص) در کتابی خواندم که نوشته بود که ایشان در سدره المنتهی و مشاهده جبرییل به اوج رفته، با توجه به اینکه جبرییل را خلق اول یا عقل اول در نظر می گیرند و طبق نظر عرفا که خلق اول با صادر اول تفاوت دارد و ابتدا از خدا صادر اول صادر می شود بعد خلق اول، آیا پیامبر (ص) به صادر اول هم رفتند؟ و آیا صادر اول امر است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» دیگر امکان همراهی با حضرت را نداشتند حضرت تا مقام «او ادنی» جلو رفتند، که مقام صادره‌ی اول است و مقام فنای ذات. که البته بحث آن مفصل است و در شرح کتاب «مصباح الهدایه» عرایضی شده است. موفق باشید  

16528
متن پرسش
سلام استاد: من قبلا اکثر یاداشت هام رو روی لب تاب انجام می دادم، اعم از جزوه نویسی و خلاصه نویسی و ... ولی از وقتی با مباحث مدرنیته و فرهنگ مدرنیته شما آشنا شدم و آن روحی که در آن حاکم است و ... و مطالعاتی در این زمینه در آثار شما داشتم، باعث شد نسبت به این عملم که یادداشت ها در سیستم باشد دچار شک و تردید شدم و نمی دانم چی کار کنم آیا به کارم ادامه بدهم یا به کاغذ و قلم روی بیاورم؟ لطفا راهنماییم کنید و اگر امکان دارد هر چه زودتر چرا که وقفه ای در کار مطالعاتی به وجود آورده است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما در شرایط تاریخی خاصی قرار داریم که هرچند، ایده‌آل نیست، ولی نمی‌توان از آن فرار کنیم. به همین جهت باید بدون آن‌که شیفته‌ی این ابزارها باشیم در حال حاضر در نسبت به اهداف خود، از آن استفاده‌ی کامل را بنماییم، وگرنه یک‌نوع، بیرون‌افتادگی از تاریخ را به خود تحمیل کرده‌ایم. موفق باشید

16527
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیزتر از جانم: ان شاءالله طاعتتان قبول باشد استاد حقیر مدتیست که به حول و قوه الهی توبه کرده ام و به سلک شاگردی جنابتان درآمده ام و اکنون در سیر مطالعاتی در بحث برهان صدیقین در محضر یکی ازشاگردانتان هستم. در این مدت سیری بر من گذشته است که به طور اجمال می توانم عرض کنم که باورود به مبحث معرفت نفس یک نحوه وحدت و حضور بسیار شیرینی در من بوجود آمد که آن بنده عاصی را به انسان متفاوتی تبدیل نمود. به طوری که حتی باور آن برای خودم هم سخت بود! مدتی گذشت تا ماه عزیز رجب که بحمدلله فیوضاتی شامل این کمترین شد، اما با ورود به ماه شعبان متأسفانه به دلیل بروز برخی مشکلات این حضور یا دقیقا نمی دانم چه حالتی بود از من سلب شد. تا اینکه به ماه مبارک رمضان وارد شدیم که بحمدالله مقداری از آن حالت بی حضوری کاسته شده اما یک نحوه رکود و وارونگی در قلبم حکمفرماست، و حالت عمومیم این روزها و شب ها یک حالت اندوهگین و سراسر گرفتگی سینه است. با توجه به عرایض خواهشمندم مورد تفقد و راهنمایی قرارم دهید. خدا عاقبت کار ما و شما را ختم بخیر گرداند. التماس دعا یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، سالکِ کوی دوست، بهار و پاییز و قبض و بسطی دارد. و عهد گذشته بعضاً حجاب حضوری می‌شود که پیش آمده. راه‌کارِ انسان در این حالت، آن است که بر عهدِ جدید خود پایدار بماند. این نوع قبض‌ها، تذکر است تا ما آرام‌آرام از هستیِ خود درآییم و به هستِ حقّ نظر کنیم. آن شیرینی را دادند تا دهان ما آب بیفتد که وقتی می‌خواهند قبض را بدهند، به یأس گرفتار نشویم. به قول جناب فیض کاشانی، قصه‌ی ما و حضرت محبوب از این قرار است:

 گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی

گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟

گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است.

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت؟

گفتا نشان چه پرسی؟

آن کوی بی نشان است!

گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی

گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است!

گفتم که سوخت جانم در آتش نهانم

گفت آنکه سوخت او را کی نادی فغان است؟

گفتم فراغ تا کی؟

گفتا که تا تو هستی

گفتم نفس همین است؟

گفتا سخن همان است

گفتم که حاجتی است

گفتا بخواه از ما

گفتم غمم بیفزا

گفتا که رایگان است

گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد

گفتا نگاه دارش غمخانه‌ی تو جان است. موفق باشید    

16526
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: اینکه بزرگان می گویند: از منزلی به بعد سالک باید گناهانش را از یاد خود ببرد، و توبه کند از توبه خود اگر می شود این را برایم توضیح آسان بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری«رحمة‌اللّه‌علیه» در «منازل‌السائرین» می‌فرماید: سالک در ابتدای منازل باید با نظر به گناهان خود، باب «توبه» را باز کند. ولی در منازلِ بعدی، نباید با یادآوریِ گناهان، صفای بین خود و حضرت حق را مکدّر نماید. موفق باشید

16525
متن پرسش
سلام: استاد شما ان شاءالله بعد از سوره آل عمران سوره بقره رو تفسیر می کنید؟ چون من هرچی گشتم سوره بقره شما رو پیدا نکردم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سال‌های 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سوره‌ی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید

16524
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا «یوم الجمع» با «یوم الحشر» فرق می کند چه فرقی با هم دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید دو تعبیر از یک سنت الهی باشد. آن‌چه هست بعد از حشر، یوم‌الحساب به میان می‌آید که بحث آن در شرح کتاب «معاد» شده است. موفق باشید

16523
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اینکه مشرکین از پیامبر (ص) می پرسیدند چرا بر ما ملک نازل نمی شود، آیا چون تصور مادی از ملک داشتند چنین تقاضایی می کردند یا نه آنها بر خلاف تمدن غرب که به کلی از غیب بی خبر است تا حدی با غیب مرتبط بوده اند و اصلا اینها الهه پرست بوده اند و این ارباب متفرق را شفیعانشان نزد رب الارباب می دانستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قسمت اول سخن شما درست است. ولی آن‌جایی که می‌گفتند چرا به ما وَحی نمی‌شود، یک خودخواهی داشتند که خود را شایسته‌ی وحی می‌دانستند و حضرت حق در این مورد می‌فرماید: «وَ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى‏ رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا في‏ أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبيراً» (21)/فرقان ؛ و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى‏ كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى ‏بينيم؟!» آنها درباره خود تكبّر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند. موفق باشید

16522
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا همانطور که شیطان برای حضرت موسی (ع) ممثل شد آیا بعد از شریعت اسلام که مطابق سوره جن شیطانها به آسمان راه نیافتند چنین امکانی برای شیطانها هست؟ با توجه به اینکه پیش نیاز تمثل راه یابی به عالم عقل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی بر این‌که پیش‌نیازِ تمثّل، راه‌یابی به عقل است نداریم، و لذا چرا ممکن نباشد که بعد از شریعت اسلام، شیطان برای بعضی متمثّل نگردد؟ موفق باشید

16521
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا غذاهایی که زکریا برای مریم دیده در خارج موجود بوده یا این تمثل در باطن مریم بوده؟ از بزرگی شنیدم زکریا با وجودی که طعام های عنداللهی مریم را دید ولی تمثل ملک به صورت «بشرا سویا» را ندید علت این موضوع چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غذاها در خارج موجود بوده است و مورد استفاده‌ی بدنِ حضرت مریم«سلام‌اللّه‌علیها» قرار می‌گرفته. ولی تمثّل حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» در موقعیتی است که مریم کبری«سلام‌اللّه‌علیها» در حال آب‌تنی هستند، مگر درست است که حضرت زکریا«علیه‌السلام» آن‌جا باشند؟! موفق باشید

16517
متن پرسش
با سلام: استادعزیز، آیا در آیه «ن و القلم» می توانیم قلم را، خلق کردن توسط روح در نظر بگیریم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی موضوع همین‌طور است. به این اعتبار که روح انسان در مقام عقل، معانی را در ذهن به صورت، می‌آورد و در صفحه‌ی ذهن می‌نگارد. موفق باشید

16516
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. بنده در حال خواندن بدایه هستم. مسائل و کتب عرفانی را نگاهی می اندازم. مطالب حضرت علامه حسن زاده آملی، آیت الله صمدی آملی، استاد یزدان پناه و استاد امینی نژاد و ... را تا حدودی مطالعه کردم و با مباحث عرفانی بیگانه نیستم. یک سوالی هست که حدود 9 ماه در حال تحقیق هستم و این تحقیق شائبه های گوناگون و مختلفی پیدا کرده است به طوری که نتوانسته ام آنها را جمع بندی کنم که این شائبه ها بسیار متثکر هم می باشد و بحث های زیادی هم در این مابین پیش می آید. اما خلاصه ی تمام این نتیجه ها منتج به دو شاهراه اصلی می شود که انسان را مخّیر و متحیر می کند. موضوع بحث مدخلیت علوم حصولی در کشف و مشاهدات است. بنده قصد ندارم که تفصیل نظرات بزرگان را بیان کنم اما اجمالاً می توان گفت که دو نظر وجود دارد. نظر اول این است که وقتی سالک از فضای کشف و مشاهده بیرون می آید باید بر کشف خود برهان اقامه کند و هر آنچه که در مراتب حضور و به صورت علم حضوری و کشف و شهود ادراک کرده است باید به برهان آنها را عرضه کند و اگر با برهان مماس شد قبول کند و اگر با برهان جور در نیامد معلوم نیست که کشف رحمانی بوده است یا شیطانی و لذا حجتی بر قبول کردن آن ندارد. اما نظر دوم می گویند که اصلا فضایی که سالک در آن قرار می گیرد و دچار جذبه می شود و علومی فراوان در لحظه ای کوتاه بر آن می گذرد و حالاتی به انسان دست می دهد قابل برهانی کردن نیست. و اصولا می گویند این ابزار برهان در فضای کشف و شهود جواب نمی دهد چون این ابزار برای آن فضا گویی نیست. و این مسأله خیلی مطلب بزرگی است چون یکی از تاثیرات اش بحث مدخلیت علوم حصولی در علوم حضوری می باشد. سر این مسأله چه کنیم؟ روز به روز گیج تر می شویم. آخر این طوری که من تحقیق کردم مسأله ای نیست که دو تا استادی که اسفار درس می دهند با هم اختلاف داشته باشند بلکه بین بزرگان در خصوص این قضیه اختلاف نظر وجود دارد و همین بحث و سرفصل مذکور (دو احتلاف نظر) تصمیم گیری را برای ما در اموری سخت می کند. چه کنیم استاد راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نظر در جای خود درست است. در بعضی موارد، شهودِ انسان طلبِ تصدیق عقلی را به همراه دارد و لذا عقل، جهت آن امر به میدان می‌آید و برهانی در راستای اثبات حقانیت آن شهود، ارائه می‌دهد. ولی در بعضی موارد شهود، در مقامی است که قلب کاملاً آن را احساس می‌کند و متوجه‌ی حقانیت آن می‌شود و بال و پرِ عقل، اساساً در آن‌جا می‌سوزد و آتش می‌گیرد. چون جایِ «چشیدن» است و نه «فهمیدن». مرحوم آیت اللّه شجاعی در جلد اول کتاب «مقالات» در رابطه با انواع کشف‌ها، نکات ارزنده‌ای دارند. موفق باشید

16513
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا فرشتگان هم امکان تمرد از حق تعالی را دارند؟ و اینکه با توجه به اینکه فرشتگان عقل محض هستند و آگاهی در حد خودشان، کامل، فرق اطاعت تکوینی فرشته و یک چیزی مثل خورشید چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان می‌فرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آن‌ها هیچ‌گونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آن‌چه را به آن‌ها فرمان داده می‌شود، انجام می‌دهند. و از این جهت می‌توان گفت متوجه‌ی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این‌ را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید

16512
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا برای فرشتگان مراتب پایین تر امکان تکامل بیشتر و تقرب بیشتر وجود دارد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. چون فرشتگان دارای اختیار نیستند که بحث تکامل برای آن‌ها مطرح باشد. موفق باشید

16511
متن پرسش
سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات: مستحضرید شنیدن اهانت از کسی در درونمان اضطراب و درد شدیدی ایجاد می شود و سکوت و عدم بروز احساسات در مقابل اهانت دیگران باعث رشد معنوی می شود ولی برخی از روانشناسان می گویند که عدم بروز احساسات باعث افسردگی می شود. نظر حضرتعالی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان دارای اهداف عالیه باشد، موضوع فرق می‌کند. به گفته‌ی مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب؟». موفق باشید

نمایش چاپی