باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در آدرس الکترونیکی جنابعالی است. سؤالات مذکور جواب داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت«علیهمالسلام» شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه باید تقاضای عافیت از خدا داشته باشیم حتی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند در شبهای قدر از خدا عافیت طلب کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان که تکاملی نیست. و برای جنّ، مسیر عبودیت تا انتها باز است، هرچند ممکن است در این مسیر و در فنایِ خود، در مقایسه با انسانها به مراتب عالیهای دست نیابند، البته شاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در فنای ذاتی، انسان از خود فانی و به حق باقی است و چنین احساسی حتماً با بقای عین ثابتهی سالک همراه است، ولی او خود را که همان عین ثابتهاش میباشد، ابداً مدّ نظر ندارد ولی عین ثابتهی او به حقّ باقی است و او به نور حق میبیند و میشنود بدون آنکه آن حالت را به خود نسبت دهد. اگر اختلافی هست، اختلاف در تعبیر است 2- با توجه به آنکه در آیهی 260 سورهی بقره، حضرت ابراهیم مأمورند تا به ارادهی الهی آن 4 پرندهی ذبحشده و مخلوطشده را بخوانند و آنها به صورت زنده به سوی حضرت برگردند تا حضرت ابراهیم به مقام احساسی بشود که حضرت حق مردگان را زنده میکند؛ حضرت در مقام فنای ذاتی قرار دارند 3- ما در سورهی واقعه در توصیف مقام مقربین که در مقام بیواسطه با حضرت حق هستند در توصیف امتهای گذشته داریم: «ثلة من الاولین و قلیل من الاخرین» که مقربینِ در امت آخر، یعنی حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» اولیاء معصوم هستند. و سوره در توصیف امیرالمؤمنین«علیهالسلام» است. از این جهت باید متوجه بود که مقربین در امتهای گذشته، کم نبودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی نیست که بگوییم شناخت حضرت حق با صفات او، برتر از شناخت او از طریق اسماء است. حضرت صادق«علیهالسلام» میفرمایند: « «نَحْنُ وَاللَّهِ اسْماءُ الْحُسني»؛[1] چون خداوند مى فرمايد: «وَلِلّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛[2] براى خداوند اسماء حسنايى هست، پس او را از طريق آن اسماء حسنا بخوانيد. وقتی حضرت صادق«علیهالسلام» مى فرمايند: به خدا سوگند ماييم آن اسماء حسنايى كه خدا فرموده او را از طريق اسماء حسنا بخوانيد؛ در واقع حضرت در اين سخنِ بسيار مهم خود مى خواهند ما را راهنمايى كنند كه از طريق مصداق اسماء الهى و محل ظهور جمال خاص پروردگار مى توانيد با خدا مرتبط شويد. ظاهراً نویسندهی آن متن متوجهی جایگاه اسماء و صفات خداوند نیستند. موفق باشید
[1] ( 1)- مستدركالوسائل، ج 5، ص 229.
[2] ( 2)- سورهى اعراف، آيه 180.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ، میانبر در سلوک، رعایت حرام و حلال الهی است در عین حفظ روحیهی استکبارستیزی. ما نمیدانیم مصلحت ما چیست که حضرت هنوز ارادهی ظهور ندارند! ولی میبینیم که به حقّ در حرکات و الفاظ و سکنات نایبش یعنی حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» بهخوبی حضور دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس زندگی خود را خودش انتخاب میکند. خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» یعنی ما افراد را به سوی مسیر صحیح هدایت کردیم، حال بعضی از هدایت ما بهره گرفتند و بعضی بدان کفر ورزیدند. و این ربطی به مباحث معرفت نفس ندارد. یک موضوع روشنی است که انسانها در ذات خود، انتخابگرند، بعضی خوبیها را انتخاب میکنند و بعضی بدیها را، در آن حد که خداوند به رسول خود فرمود: «إِنَّكَ لا تَهْدي مَنْ أَحْبَبْتَ ...» ای پیامبر! تو هرکس را بخواهی هدایت کنی، هدایت نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روایات طینت، تأویلبردار است و این تعابیر بیشتر حالت نمادین دارد. حضرت امام خمینی«رضواناللّهعلیه» در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نکاتی دارند که بنده نیز شرح مختصری در آن مورد داشتهام 2- آری! بحث «اشقی شقیٌ فی بطن امه» با نظر به عین ثابتهی افراد و انتخابی که داشتهاند، شقاوت آنها از آنجا شروع شده است. و وقتی حضرت میفرمایند کافرین را از آب تلخ و شور خلق کردهاند؛ به این معنا اشاره دارند که حضرت حق، مطابق امکان ذاتیِ آنها وجودِ آنها را به آنها داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حضرت معصومه و حضرت زینب«سلاماللّهعلیهما» ذیل نور حضرت زهرا«سلاماللّهعلیها» قرار دارند و به نور آن حضرت، در این تاریخ که تاریخِ محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» است ظهور کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود ممکنالوجود است و هرکس دارایِ امکان خاص و یا سعهی خاصی است که همان «عین ثابتهی» اوست و هرکس باید تلاش کند به نور محمد و آل محمد«علیهمالسلام» سعهی خود را در مقام امکان از قوه به فعل درآورد. مسلّم یک خانم با وسعتدادنِ امکان خود، مرد نمیشود ولی میتواند زنِ خوبی بشود. و هرکس از جمله ملاصدرا و محیالدین اگر در راه سلوک إلی اللّه قرار گیرند، خود را جیرهخوار سفرهی محمد و آلمحمد«علیهمالسلام» میدانند. سگ کیست کسی بتواند حتی خود را در عرض آن ذوات مقدس قرار دهد، چه رسد بخواهد از آن بزرگانِ بزرگ برتر باشد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که حضرت جبرائیل«علیهالسلام» دیگر امکان همراهی با حضرت را نداشتند حضرت تا مقام «او ادنی» جلو رفتند، که مقام صادرهی اول است و مقام فنای ذات. که البته بحث آن مفصل است و در شرح کتاب «مصباح الهدایه» عرایضی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که ما در شرایط تاریخی خاصی قرار داریم که هرچند، ایدهآل نیست، ولی نمیتوان از آن فرار کنیم. به همین جهت باید بدون آنکه شیفتهی این ابزارها باشیم در حال حاضر در نسبت به اهداف خود، از آن استفادهی کامل را بنماییم، وگرنه یکنوع، بیرونافتادگی از تاریخ را به خود تحمیل کردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، سالکِ کوی دوست، بهار و پاییز و قبض و بسطی دارد. و عهد گذشته بعضاً حجاب حضوری میشود که پیش آمده. راهکارِ انسان در این حالت، آن است که بر عهدِ جدید خود پایدار بماند. این نوع قبضها، تذکر است تا ما آرامآرام از هستیِ خود درآییم و به هستِ حقّ نظر کنیم. آن شیرینی را دادند تا دهان ما آب بیفتد که وقتی میخواهند قبض را بدهند، به یأس گرفتار نشویم. به قول جناب فیض کاشانی، قصهی ما و حضرت محبوب از این قرار است:
گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی
گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است.
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت؟
گفتا نشان چه پرسی؟
آن کوی بی نشان است!
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است!
گفتم که سوخت جانم در آتش نهانم
گفت آنکه سوخت او را کی نادی فغان است؟
گفتم فراغ تا کی؟
گفتا که تا تو هستی
گفتم نفس همین است؟
گفتا سخن همان است
گفتم که حاجتی است
گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا
گفتا که رایگان است
گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش غمخانهی تو جان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه عبداللّه انصاری«رحمةاللّهعلیه» در «منازلالسائرین» میفرماید: سالک در ابتدای منازل باید با نظر به گناهان خود، باب «توبه» را باز کند. ولی در منازلِ بعدی، نباید با یادآوریِ گناهان، صفای بین خود و حضرت حق را مکدّر نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سالهای 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سورهی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید دو تعبیر از یک سنت الهی باشد. آنچه هست بعد از حشر، یومالحساب به میان میآید که بحث آن در شرح کتاب «معاد» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قسمت اول سخن شما درست است. ولی آنجایی که میگفتند چرا به ما وَحی نمیشود، یک خودخواهی داشتند که خود را شایستهی وحی میدانستند و حضرت حق در این مورد میفرماید: «وَ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا في أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبيراً» (21)/فرقان ؛ و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى بينيم؟!» آنها درباره خود تكبّر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی بر اینکه پیشنیازِ تمثّل، راهیابی به عقل است نداریم، و لذا چرا ممکن نباشد که بعد از شریعت اسلام، شیطان برای بعضی متمثّل نگردد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غذاها در خارج موجود بوده است و مورد استفادهی بدنِ حضرت مریم«سلاماللّهعلیها» قرار میگرفته. ولی تمثّل حضرت جبرائیل«علیهالسلام» در موقعیتی است که مریم کبری«سلاماللّهعلیها» در حال آبتنی هستند، مگر درست است که حضرت زکریا«علیهالسلام» آنجا باشند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی موضوع همینطور است. به این اعتبار که روح انسان در مقام عقل، معانی را در ذهن به صورت، میآورد و در صفحهی ذهن مینگارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نظر در جای خود درست است. در بعضی موارد، شهودِ انسان طلبِ تصدیق عقلی را به همراه دارد و لذا عقل، جهت آن امر به میدان میآید و برهانی در راستای اثبات حقانیت آن شهود، ارائه میدهد. ولی در بعضی موارد شهود، در مقامی است که قلب کاملاً آن را احساس میکند و متوجهی حقانیت آن میشود و بال و پرِ عقل، اساساً در آنجا میسوزد و آتش میگیرد. چون جایِ «چشیدن» است و نه «فهمیدن». مرحوم آیت اللّه شجاعی در جلد اول کتاب «مقالات» در رابطه با انواع کشفها، نکات ارزندهای دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان میفرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آنها هیچگونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آنچه را به آنها فرمان داده میشود، انجام میدهند. و از این جهت میتوان گفت متوجهی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. چون فرشتگان دارای اختیار نیستند که بحث تکامل برای آنها مطرح باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان دارای اهداف عالیه باشد، موضوع فرق میکند. به گفتهی مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب؟». موفق باشید