باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مواردی که نام بردهاید همه را باید ورود کنید ولی فعلا ببینید ذوق شما در کدام مورد است، همان را فعلا دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست کمی با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و پیشنهادهای آن کتاب دست و پنجه نرم کنید. از ورزش و تمرکز در حرکات ورزشی غافل نباشید. امروز، فعالیتهای اجتماعی و هماهنگشدن با افقِ دیدِ مقام معظم رهبری، در بسیاری امور راهگشاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از نظر سیرِ انفسی، قضیه همینطور است از آن جهت که تطابقی بین سیر انفسی و سیر آفاقی هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه استاد شجاعی میفرمایند مربوط به اذکارِ خاص است و نه مربوط به اذکار عامی که در مفاتیح و کتابهای دعا مطرح است مثل ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و یا ذکر استغفار. ۲. ذکر خاصی که اگر بهجا ارائه نشود موجب زحمت است؛ از آن جهت میباشد که عبد خودش نحوهی برخورد خود را با خدا تعیین میکند و حضرت حق نیز از سرِ عدم بخل، مطابق آن ذکر با بندهاش رفتار مینماید. اینجا است که باید احتیاط کرد. البته بنده در مورد ذکر خاص، چیزی نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از خود نباید انتظار زیاد داشته باشید. با پشتکار به همان دروس رسمی حوزه بپردازید. ۲. خودِ دین با خمس و سهم امام، مسئول تأمین طلبهها است. در واقع دین و شریعت به عهده گرفته است تا در حدّ امکان طلاب را تأمین کند تا آنها بتوانند دین را به مردم برسانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حافظه نیز یکی از شئونات نفس ناطقه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی داده شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی را که بر روی سایت هست را با آنها بحث کنید تا خودشان إنشاءاللّه با بصیرت لازم زندگی خود را انتخاب کنند. موفق باشید
سلام: در صفحه ۹۰ معرفت النفس و حشر فرمودید هرچه نفس کامل تر گردد جامعیت و وحدت و بساطت آن شدیدتر خواهد شد بدون آن که جنس آن عوض شود. در سطر بعدی می فرمایید البته اگر این تحول ذاتی در مقوله ی حرکت همچنان ادامه یابد به جنس دیگری تبدیل خواهد شد. کجا جنس عوض می شود کجا جنس عوض نمی شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور جناب ملا صدرا از تغییر جنس به همان معنای شدت حضور است از عالَم دنیا به عالم قیامت. ولی در هر حال در همین حالت هم نفس است که شدت پیدا کرده است و جنس بدن او دیگر از جنس اخلاق و عقاید او است، نه از جنس عالم ماده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همه عرض بنده آن است که همراهی با اهل تفکر و کسانی که زمان و تاریخ خود را میشناسند و نسبت به مسائل جامعه، نگاهی ریشهای و فلسفی دارند، موجب میشود تا ما بر اساس مسائل زمانه خود به متون مقدسمان یعنی قرآن و روایت رجوع کنیم ۲. آری! سیاستی که عین دیانت است، همان دینداری است با نظر به مسائل اجتماعی ۳. به نظر بنده حضور در بستر تاریخی انقلاب اسلامی منجر میشود تا عطایایی از عالم غیب و معنا به سوی انسان ظهور کند و در این مورد اخیراً در جلسه سالگرد شهید حججی که به صورت مجازی برگزار شد، عرایضی مطرح گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مسئله خلفا در وارونه کردن اسلام بود به این معنا که وجه اصلی دینداری یعنی نظر به حقیقت به حاشیه رفت و ظاهر دین حفظ شد وگرنه اصل موضوع جهاد در راه خدا چه در زمان پیامبر و چه در زمان خلفا، امر شایستهای بود ولی به شرطی که به نیّت ارائه اسلام باشد نه به معنای کسب غنائم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با سیر مطالعاتی سایت یعنی بعد از کتاب «آشتی با خدا» مطالعهی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها، إنشاءالله میتوانید به سؤالات خود جواب دهید. در آنجا روشن میشود معنای اتصال به خدا یعنی چه و چگونه انسان در عین مرتبهای از هستی، حامل استعدادهای خاص خود میباشد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان اصیل است عبودیت است نه آن نوع تواناییهایی که شیطان هم بعضاً دارا میباشد. بالاخره ما باید برای رجوع به قرآن و روایات از عالمان استفاده کنیم. آیا امروزه میتوان در فهم اصیل قرآن از امثال علامهی طباطبایی مستغنی باشیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال در آن زمان مثل حالا این رسمها نبود و ملاکها فرق میکرد و شاید مصلحت و حکمت همین بوده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور مستقیم چیزی از هایدگر ندارم. شاید کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» نسبت به نگاه هایدگر بیگانه نباشد. ۲. همهی فصوص، شرح داده شده است ولی نیاز به مقدماتی است که سیر مطالعاتی سایت متذکر آن میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بیشتر باید با مشاوران قابل اعتمادی مطلب را در میان بگذارید. بنده جناب آقای دکتر قاسمزاده رادر این امر قابل استفاده میدانم. شمارهی ایشان ۳۲۳۰۶۲۹۵ میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در کسوت طلبگی، خوب است ابتدا صوت مباحث «فصوص» حاج آقا یزدانپناه را دنبال بفرمایید و بعداً سری هم به عرایض بنده در مورد «فصوص» بزنید. زیرا در مورد فصوص هرچهقدر وقت بگذارید بیشتر میچشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجهی تقدیری باید بشوند که در دل همین مصائب در میان است تا موجب شود نظر به مصالح حضرت ربّ العالمین بکنند و در همین حادثهها خدا را احساس کنند. حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «إِنْ تَصْبِرْ تُغْتَبَطْ وَ إِلَّا تَصْبِرْ يُنْفِذِ اللَّهُ مَقَادِيرَهُ رَاضِياً كُنْتَ أَمْ كَارِها» اگر در مشکلات و حادثهها صبر كنى آنچنان شخصیتی آرام و وارسته پیدا خواهی کرد که مورد غبطهی دیگران خواهی شد و اگر صبر نكنى، خدا آنچه مقدر است اجرا میكند، بخواهى يا نخواهى. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر مدتی با نامهی ۳۱ نهجالبلاغه مأنوس باشید، مطلوب خود را مییابید. در این مورد بد نیست به دو جلد کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» نظری بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد بد نیست سری به بحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید. ۲. با رعایت دستورات شرع، زیرا آن دستورات مبتنی بر فطرت است و عملاً استعدادهای فطرت را به فعل میآورد. ۳. در این مورد با «برهان صدیقین» مطلب را حل کنید. ۴. کتاب «آشتی با خدا» کمک میکند. ۵. در مسیر توحید به مرور به لطف الهی مشکل حل میشود. ۶. فکر نمیکنم بالذات، موسیقی مانعِ سلوک باشد، مگر اینکه انسان دچار لغو و یا افراط شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه؟! ۲. در هر حال نباید از حضور متعیّنِ حضرت صاحب الزمان «عجلاللّهتعالیفرجه» در عالَم غفلت کرد. آن امام عزیزی که هماکنون نیز عالَم را مدیریت می فرمایند. «روحی و ارحنا لمقدمه فناء». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزئیت در اینجا معنا ندارد. همان قلب و وجدان برای علم به خدا و قیامت کافی است تا انسان به مقام ایمان برسد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: راجع به آیت الله حسینی تهرانی میخواستم نکتهای را خدمت شما عرض کنم. احساس می کنم حتی آقای محمدصادق تهرانی یعنی فرزند ایشان نیز به گونه ای که مطالب را در کتاب نور مجرد درباره ایشان گفتهاند که اینطور برداشت می شود که گویا تنها و تنها در این زمان ایشان بودند که به درجات عالی توحیدی رسیدند و هر کدام از علما بالاخره در زندگیشان یک اشکالی پیدا میشود. و تنها کسی که به مقام توحید مطلق رسیده است ایشان میباشند یا حداقل به جامعیت ایشان کسی نیست. من کاری به عقاید آقای محمد محسن طهرانی ندارم که معلوم الحال است بلکه بحثم با آقای محمد صادق است. استاد در نور مجرد ایشان را خیلی بزرگ نمایی کرده اند بگذارید یک مطلب جالب خدمت شما بگویم همانطور که می دانید حتی آقای محمد صادق تهرانی که میانه ای خوبی با انقلاب دارد قائل به جدایی حیات سلوکی و حیات سیاسی شاگردان آقای تهرانی است. یعنی آنها حیات سلوکی خود را ذیل ایشان تعریف میکنند و حیات سیاسی خود را ذیل امام و رهبری. استاد عزیز بنده از یکی از شاگردان آیت الله سعادت پرور پرسیدم که آیا شما چنین عقیده ای دارید و آیا آیت الله سعادت پرور اینگونه فکر می کردند؟ البته اسمی از آقای علامه طهرانی نبردم. ایشان به شدت موضوع را رد کردند و فرمودند مرحوم استاد سعادت پرور به هیچ عنوان حیات سلوکی خود را جدایی از حیات سیاسی نمی دانستند و خود را ذیل امام در زمان حیاتشان و ذیل رهبری در بعد از حیات امام قرار داده بودند. والسلام علی من اتبع الهدی. امید که دل در گرو انقلاب و رهبری و امام داشته باشیم به جای بزرگان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امر هستم. میماند که ما چه وظیفهای داریم؟ به نظر بنده در عین احترام به علامه طهرانی به عنوان دانشمندی ارزشمند، برای افرادی که حضرت امام و رهبری را تنها در امر سیاسی محترم میشمارند، مانند خود مقام معظم رهبری، برایشان احترام قائل هستیم. در حالیکه سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام «رضوانالله تعالیعلیه» سلوکی است که ما را در هویتِ «حق الیقینی» مستقر میکند و در دل آن حاج قاسمها ساخته میشود. زیرا اینان افق شخصیت خود را حضرت امام و رهبری قرار دادهاند. موفق باشید
بسم رب الشهداء سلام علیکم: استاد عزیز متن زیر از نادر طالب زاده است! خواهشن اگر تکملهای، شرحی، بسطی دارید که به ما کمک کند بفرمایید که گوش جان میسپارم. آنچه شهید آوینی اشاره کردند، در مورد تعارض بین فرهنگ نفسانی و فرهنگ دینی، تا زمانی که این دو در عرصه سینما در کنار هم باشند جمع نمی شوند، ملغمه ای از سینمای دینی است که نفسانی است و آن بوی خوش و عصر ولایی را نخواهد داشت ولی فعلا احساسم این است که در کار سینمای داستانی، شبیه سینمای دینی داریم، نه آن سینمای ناب ولی شبیه آن را داریم. شاید لازمه آن این باشد که کسی بتواند تصرف کند و غالب بر تکنیک شود، همه چیز را تسخیر کند یک آیت الله العظمی می خواهد و اگر این چنین نباشد خیلی مشکل است و به نظر من این دستگاه و این ابزار این قابلیت را نخواهد داشت ولی اگر هم بخواهد این سینما متحقق شود شروطی دارد، شروط بسیار سنگین. من یک بار از شهید آوینی این را سوال کردم ایشان با خنده پاسخ داد آخر هم باید خودمان کاری بکنیم، شاید نزدیکترین کار به سینمای دینی کارهای مستند باشد، در واقع برشهایی از واقعیت که کنار هم قرار می گیرند بهترین نوع است، ولی هر چه کار کنیم شبه سینمای دینی است، ولی من معتقدم باید در این زمینه تجربه کرد و این جرات را داشت، یا علی گفت و وارد این عرصه شد، و زمان را باید پیدا کرد البته خیلی مشکل است، ولی کار مستند با فرهنگ دینی مانوس تر است ولی در سینما کارهای زیادی می توان کرد; حتی با قصه می توان به سینمای دینی رسید ولی چگونه؟ در سینمای جهان هم تجربیاتی دارند با توجه به تکنولوژی پیشرفته، زمینه های نفسانی فرهنگ خود را با زمینه های قصه پردازی، می آمیزند و یک کار بی حقیقت به انجام می رسد ولی به واسطه تصرف کامل روی ابزار توفیقاتی دارند، در سینمای جهان هم مورد خاص ندارم که بگویم و با آن سینمای دینی فاصله بسیار زیاد دارد. ممکن است عده ای به انگیزه تبلیغ دین وارد این عرضه شوند; مثلا اصحاب کهف بسازند این خیلی با ارزش است ولی باز با آن سینمای دینی خیلی فاصله دارد. ساخت اصحاب کهف با انگیزه تبلیغ دین است، سینما این قابلیت را ندارد من هر چه فکر می کنم شخص آیت الله جوادی املی وارد این عرضه شود با آن عرفان بعید می دانم، بسیار بعید است بالاخره این ابزار در این زمانه به کار می آید، شاید گوشه چشمی به صاحب ابزار کنند کشف هایی بر او بشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همینطور است و حقیقتاً انقلاب، راهی در مقابل ما گشوده است و ما را در سنتی قرار داده است که سینمای آینده، سینمایی است مثل شخصیت حاج قاسم سلیمانی و اینکه سید مرتضی عزیز فرمود باید آیت الله بود؛ منظور باید معارف حقه الهیه مطابق زمان را در اختیار داشت.
همانطور که اگر مار نتواند پوست بیندازد میمیرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردان نظام اگر خود را در آینده تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کندهاند، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شدهاند. مردانی میخواهیم که معنای سعهی توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره دریاچه بودنش بهسر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحلهای از تاریخ پیدا میکنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمیباشد.
متفکر تنها به یک اندیشه واحد نیاز دارد تا از آن یکتا اندیشه یعنی امری که باید به آن پایبند باشد، در شیوهای در خور سخن بگوید و این وقتی محقق میشود که همانی را بگوید که از جانب همان یکتا اندیشه پیش آمده است و او از جانب همان اندیشه واحد فراخوانده میشود که در عین بیمرزی، قاطعترین مرز است، مثل اندیشه حضور بیکرانه انسان در اکنونِ خود که در این اندیشه، ذات انسان شایسته تفکر است و میتواند با آن به وَجد آید و از چنین آغازی به سوی دیگر موضوعات آغازِ راه میکند، راهی که همواره انسان را از خود میستاند و سپس به هویتی برتر پس میدهد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث،بحث مفصلی است. عرایضی در کانال «ندای اندیشه» داشتهام که خوب است سری به آن کانال در این رابطه بزنید. https://eitaa.com/nedayeandishe/155 موفق باشید:
