باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تحقیق کاملی در این مورد نداشتهام. با فرض اینکه واقعیت داشته است مطالعه کردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینطور است، ایشان همواره در عالم ملکوت بهسر میبرند مگر گاهی که طبیعت و طبع آنها، ایشان را به عالم ناسوت بکشاند 2- اگر مقدمات لازم مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دارید؛ شرح کتاب «جنود عقل و جهل» نکات خوبی را در اختیار شما میگذارد 3- کتابهای جناب آقای دکتر موسی نجفی با توجه به رویکردِ تمدنی که ایشان دارند، مطالب خوبی را در اختیار شما قرار میدهد 4- استادشدن در عرفان، به چه دردی میخورد؟!! دردِ ما اُنس با خدا است و این راه به سوی هیچکس بسته نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آنها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آنها داده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن انسان، صورت روح انسان است که در این دنیا اتحادش با روح، اتحادِ انضمامی است و در آن دنیا اتحادش حقیقی است و صورتِ اعمال و اخلاق اوست. در این دستگاه شاید دیگر به آن مباحث نیاز نداشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه در قوس نزول و چه در قوس صعود، مرتبهی مثالی موجود است و مقام کلی حیوانات در مقام خود از قوس صعود بالاتر نمیرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه مطلبی که ارسال فرمودید، شدم. عنایت داشته باشید انسان در حقیقت خود منوّر به عقل نظری و عقل عملی است و حقیقت انسان است که در هر دو عقل، با حق روبهروست. لذا به همان معنایی که با عقل نظریِ خود متوجه بودنِ حق میشود، با عقل عملیِ خود متوجهی پرستش او میگردد. با اینهمه آن جوابی که عرض شد، دقیقتر از این جوابی است که بر مبنای حکمت مشاء دادم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که به سیره و روحانیت امام نظر کنیم و در آن فضا عبادات خود را انجام دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که حضرت حق به تمام ابعادِ وجودی ما آگاهی دارد و به همین جهت، او از ما به ما نزدیکتر است. ولی همانطور که عرض شده آگاهی او بر مبنایِ انتخابهایی است که ما انجام میدهیم، حتی انتخابهایی که در آینده بدان میپردازیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «حرکت جوهری» عرض شده که روح در بستر تبدیل قوه به فعلِ جسم در متن ماده، تجلی میکند و از این جهت روح انسان نسبتی اساسی با جسم دارد و در همانجا، علت تفاوت پدیدههای مادی را به تفاوت در ظهورِ حرکت نسبت دادیم. به نظرم لازم است کتاب «از برهان تا عرفان» را با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید و به صِرف نوشتههای آن اکتفا نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مبینبودنِ قرآن یعنی بهخوبی حقایق را نشان میدهد. و در مورد طبقات هفتگانهی زمین، بحث مراتب رذائلِ نفس در میان است. و دودبودنِ آسمان به همان معنا است که در ابتدا این آسمان به شکل خاصی هنوز در نیامده بوده، و بر اساس تدبیر الهی شکل خاص بهخود گرفته است، مثل تدبیر روح که بر روی جنین إعمال میگردد و نطفه به صورتهای دست و پا و سر در میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع فاعلِ ظلمتبودنِ خداوند، حضرت امام در کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» نکات خوبی دارند مبنی بر آنکه حضرت حق به تبع خالقیت نور، خالق ظلمت و سایهاند و نه مستقیماً. و تجلی بر قلب عارف به معنای تعالی احساس انوار الهی و اسماء ربانی است. و در مورد شجرهی ممنوعه، خوب است که به کتاب «هدف حیات زمینی آدم» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنها را متوجه نقش بزرگ پدرانشان نسبت به بصیرتی که در رابطه با انقلاب داشتند، نمود تا احساس کنند خودشان نیز رسالت تاریخی نسبت به انقلاب و اسلام دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در جریان این مسائل و مطالب هستم. فراموش نفرمایید که سالک إلی اللّه دائماً نسبت به کمالات برتر در تأسف است تا آنجایی که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهواله» در محضر حق عرضه میدارند: «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك». از طرفی مگر حضرت امام وقتی عارف کاملِ مکمل باشند، معصوم به حساب میآیند؟ تازه مگر امام علی«علیهالسلام» به آن فرمانداری که به خطا رفته بود، نفرمودند خوبیِ پدرت مرا به تو خوشبین کرد؟ آیا میتوان این موضوع را دلیلِ عدم عصمت امام دانست؟ در رابطه با عارفِ کامل مکملبودن حضرت امام باید به نقش تاریخیِ ایشان نظر نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد ندارم که کجا دیدهام. ولی همینقدر اطلاع دارم که مرحوم شیخ عباس قمی در جریان دستورات آیت اللّه قاضی بودهاند هرچند که جناب شیخ عباس، بیشتر با روایات بهسر میبردند و ظاهراً خیلی به عرفا نزدیک نبودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار میگیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمیرود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مستحضرید سیاق کلام به صورت عمومی آمده که چنانچه خداوند بندهای را برای امور بندگانش اختیار کرد، به او تواناییهای خاصی میبخشد و از این جهت نمیتوان آن را منحصر به امام معصوم نمود، هرچند مصداق تامّ و تمام آن امام معصوم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم آن ادعیه و مناجاتهای گرانقدر بر اساس یک ترتیب سلوکی تنظیم شده باشد. هرکس بنا است بر اساس حال خود به هر کدام از مناجاتها رجوع کند. پیشنهاد بنده آن است که یک مناجات در یکسال مدّ نظر قرار دهد و از آن طریق با حضرت حق مأنوس گردد و سپس به مناجات دیگری رجوع نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند بندهای را به جهت نیّتهای پاک و جهتگیری کلّیاش دوست داشت، حال اگر یک لغزش و گناهی از او سر بزند، آن گناه به او آنچنان ضرر نمیزند که از ادامهی راه و رحمت الهی مأیوس شود. زیرا عموماً شیطان برای چنین انسانهایی از این نوع نقشهها میکشد تا آنها را مأیوس کند. روایت فوق شبیه همان روایتی است که رسول خدا (ص) مى فرمايند: «حُبُ عَلِيٍ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى رساند و دشمنى على سيئه اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد. موفق باشید
[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توسل به اولیاء معصوم، نظر به حق است در مظاهر، و اعتقاد به توحید حق است در عینِ توجه به جلوات آن. از اولیاء الهی از آن جهت که گرفتار گناهان خود نیستند تقاضا میکنیم تا وسیلهای شوند جهت نظرِ حضرت حق به ما، به همان معنایی که قرآن میفرماید: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (35)/ مائده، به وسیلههایی که شما را به خدا نزدیک میکند رجوع کنید و در این مسیر تلاش لازم بنمایید، امید است که رستگار شوید. ولی در بتپرستی اولاً: چیزهایی به اسم مظاهرِ ربّ النوع مدّ نظرند که هیچ کاری از آنها نمیآید ثانیاً: بیشتر در آن فضای فرهنگی به خود بت امید دارند که منشأ اثر باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن روایاتی که مدّ نظر دارید، بحث حقیقت ولایت الهیه مطرح است که مظهر آن، حضرت علی«علیهالسلام» میباشند و از این جهت در روایات داریم: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً»؛[1] اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آنها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مى فرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِ بْنِ ابي طالِب»؛[2] براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على بن ابى طالب است. در این رابطه عرایضی در کتاب «حقیقت نوری اهلالبیت«علیهمالسلام» شده است و مفصلتر آن را محیالدین در فصّ شیثیّهی فصوصالحکم بحث میکند. موفق باشید
[1] ( 2)- القطره من بحار مناقب النبى و العتره، ج 1 ص 188.
[2] ( 3)- ينابيع الموده، ص 235.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید به معنای جمعِ کثرتها است در وحدت، و به همین جهت باید رعایت تعداد اذکاری که از طرف معصوم به ما رسیده است را بکنیم. در عین حال توجه خود را به اشارات آن اذکار از دست ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه خوب است «اشارات» بوعلی کار شود، ولی رویهمرفته بنده نظر شما را عملیتر میدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای الهی بعد از رحلت از این دنیا، چون گرفتار گناهان خود نیستند و به تجرد کامل خود رسیدهاند، در همهی عالم به تمامه حاضرند مثل حضور نفس انسان در بدن. و این طور نیست که کاری و توجهی آنها را از توجه دیگری باز دارد و توسل به آنها موجب مددرساندن به روح و روان همهی انسانهایی میشود که به آنها متوسل شوند تا ما با نورانیت بیشتر به عالم معنویت نظر کنیم و از خداوند بخواهیم به نور آن حقیقتی که آنها را منوّر کند به ما نیز نظر نماید. و قرآن در این رابطه میفرماید: حتی شهداء میتوانند به افرادی که به آنها نظر میکنند، بشارت دهند و نگرانیهای آنها را برطرف نمایند میفرماید: «وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (170)/ آلعمران). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در شرح حدیث «چهل و هفتم» کتاب «چهل حدیث» حضرت امام، اخیراً در اعتکاف داشتهام که دوستان در اسرع وقت آن را بر روی سایت قرار میدهند. علاوه بر آن عنایت داشته باشید بحثی در اخلاق و سیر و سلوک داریم تحت عنوان «قبض و بسط». در قبضِ قلب، شوق عبادات انسان کم می شود و از جهتی قلب به عبادات پشت می کند که به آن ادبار قلب می گویند. برعکسِ آن را اقبال قلب می نامند که با تجلی اسم جمال حق ظهور می کند در حالی که در ادبار، اسم جلال تجلی می نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین طور است که در این تاریخ، ارادهای خاص از طرف حضرت حق برای شروعِ تاریخی غیر از تاریخ ادامهی مدرنیته، از طرف انقلاب اسلامی شروع شده و همچنان ادامه مییابد، حتی اگر مثل صاحبانِ سقیفه از جهاتی در حجاب رود ولی همچنان از طریق انسانهای متعهد ادامه مییابد. عرایضی در این رابطه طی 3 جلسه خدمت جبههی فرهنگی خاتم در مشهد مقدس شده است تحت عنوان «راز ماندگاری انقلاب اسلامی و خطر نفوذ و استحاله». که صوت و متن آن را میتوانید در قسمت «یادداشت ویژه» دنبال فرمایید. موفق باشید