بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال 20763 عرض فرمودید که دستگاه عرفانی محی الدین و مولوی اعلی الله مقامهما الشریف دو دستگاه عرفانی متفاوت است. لکن احقر با اینکه تا پیش از این جز محی الدین به کسی چندان راغب نبودم اما چندیست که جذبه مولانا مرا ربوده است و بین این دو احساس یگانگی می کنم گر چه یکی بیشتر به عرفان نظری پرداخته و دیگری به عملی اما دوگانگی نیافتم. حضرتعالی اگر مصداقی سراغ دارید متذکر شوید ظاهرا نقل است که یکی از فضلا به یکی از عرفا گفت که قصد دارم کتابی در باب عرفان حافظ و عرفان مولوی و ... بنویسم آن ظریف فرمود وقتی خدا یکیست چند عرفان چه معنی دارد؟ باری دوگانگی ندیدم البته جناب شمس طعنه ای در مقالات به محی الدین گویا زده اند : نيكوهمدرد بود، نيكومونس بود، شگرف مردى بود شيخ محمد؛ اما در متابعت نبود و جناب مولوی هم نامی از محی الدین نمی‌برند گرچه با توجه به سلوکی که با جناب قونوی دارند عمق تعلق خاطرشان به ابن عربی را می‌توان احساس نمود. عمری دو مرد عرفان گفتی سخن ز وحدت در بین این دو واحد هرگز نبوده کثرت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید راهِ عرفان، راهِ رجوع به خداوند است و تفاوت‌ها را می‌توان با نظر به روایت «الطُرُقُ إلَی الله بِعَدَدِ أنفَاسِ الخَلائِقِ» دانست آن‌هم به جهت آن‌که ذوق‌ها متفاوتند. معلوم است که جناب مولوی با ذوق خود می‌تواند با حضرت محبوب مأنوس شود و این نفیِ ابن‌عربی نیست. موفق باشید

30123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرانقدر. کتاب زیبایتان «ادب خیال عقل و قلب را پیرو سوالی که قبلا از حضرتعالی پرسیده بودم مطالعه کردم. بسیار راهگشا و مفید بود. استاد بزرگوار سوالی که اکنون بنده دارم در ارتباط با مطالعه است. باید چطور مطالعه کنیم تا خوب مطالب را علاوه بر تفکر عمیق و بهره های آنی، آن را در سینه نگه داریم؟ مثلا بنده چند کتاب از شهید مطهری خواندم ولی الان احساس می‌کنم که انگار همه را فراموش کردم. درست است که مطالعه به فکر ما جهت می‌دهد هرچند فراموش شود ولی توصیه ی شما درباره ی یادداشت برداری چیست؟ آیا ضروری است که مثلا برای هر کتابی در دفتری یا جایی جداگانه یادداشت برداری کنیم؟ یا اینکه نکات را در همان کتاب حاشیه بزنیم؟ این مسئله خیلی ذهنم را درگیر کرده است و می‌خواهم قبل از شروع سیر مطالعاتی تکلیفم را بدانم. سپاس فراوان و آرزوی توفیقات روز افزون برایتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در تجربه‌ای که برای خود داشتم، سعی می‌کنم با حوصله‌ی زیاد و بدون عجله از کتاب‌ها با ذکر صفحه، یادداشت‌برداری کنم. فکر می‌کنم تجربه‌ی خوبی باشد. خوب است در این مورد سری به کتاب «امامت و رهبری» از شهید مطهری بزنید. موفق باشید

30057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یادم هست از شما شنیدم گفتید صحبتی که حضرت محمد در گوشی با حضرت فاطمه کردند بشارت حضرت مهدی را دادند که حضرت فاطمه خوشحال شدند، و اگر اشتباه نکنم گفتید آن که می‌گویند حضرت محمد فرمودند که «تو اولین نفری هستی که به من ملحق می‌شوی» زیاد درست نیست، ولی رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی هایشان صحبت در گوشی پیغمبر با فاطمه سلام الله را همین وفات حضرت فاطمه و ملحق شدن به پیامبر ذکر می‌کنند. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً بحث این نبود که مژده‌ی ملحق‌شدن حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌‌وآله» محل تردید است. بحث در آن بود که قسمت دوم آن روایت که حضرت می‌فرمایند: «مهدی امت از ما است»؛ چرا مورد غفلت قرار می‌گیرد؟ موفق باشید

29940

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد زحمت کش و دلسوز: بنده ۴ سال است ازدواج کردم. همسرم در این سال ها بنابر دلایل اخلاقی و تهذیبی اقدام به بچه داری نکرده و حال می‌گوید چون امر بسیار مهمی هست و باید صبر کنیم اخلاق و رفتار هایمان رو درست کنیم. من هربار تلاش کردم ایشان گفتن نه اینا به درد نمی‌خورد روزه گیری از بیرون و چیزی از دست کسی نخوردن، نامحرم ندیدن، داخل خونه موندن. باز میگن که اینا فایده نداره در صورتی که اخلاق خودشون بسیار تند هست و مردسالاری، دستور میدن فقط، طبق آیات و احادیث قانونی صحبت میکنن اسم گذشت میاد میگن کجای آیات گفتن که تو اینکارو کن که من گذشت کنم و تو لیاقت مادر شدن نداری واقعا خیلی دلم شکسته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها بهانه است. از نظر شرعی این حقّ شرعی زن است در نزدیکی به او بچه‌دار شود، مگر این‌که خودش راضی باشد. موفق باشید

29656

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام:استاد من تو حال و هوایی فراتر از مادیات و محسوسات بزرگ شدم و سالها انس داشتم با احساس های غیر مادی تا اینکه خوابهای وحشتناکی دیدم و از ترس اینکه اون خوابها تکرار نشن، مسیرم رو عوض کردم و بعد درگیر امیال جوانی شدم و غرق در دنیا. الان چند سالیه که فقط با مادیات زندگی می‌کنم ولی جای خالی عوامل غیرمادی رو به شدت توی زندگیم می بینم و برای اینکه به جواب سوالات بیشماری که دارم برسم نیازمند کمک های غیر مادی هستم. ضمن اینکه عقلم دست از سرم برنمی‌داره و تشنه ی معنویت هست. با این اوصاف تصمیم گرفتم یه بار دیگه از نو شروع کنم و ببینم باز هم اون خوابها میان یا نه تا اگه نیومدن سراغم مسیرم رو ادامه بدم. سوالم به طور مشخص از شما اینه که اگه امشب شروع کنم به تزکیه ی نفس و روح، چند روز طول میکشه تا اولین نشانه های معنویت رو مجددا ببینم؟ خواهش می‌کنم یه عدد بگید و اگه بازه ای از اعداد هم باشه مشکلی نداره. چون برام خیلی مهمه و توی تصمیمم اثر داره. مرسی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بتوان برای این امور زمان تعیین کرد، فکر نمی‌کنم ممکن باشد. به گفته‌ی جناب عطّار: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ۱. ببخشید منظور از ترسیدن شیطان در این آیه چیست؟ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ۲. تفسیر انفسی حور العین و غلمان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً شیطان هم از حضرت حق خوف دارد از آن جهت که بخواهد پا را از گلیمی که برایش تعیین کرده‌اند و اذنی که به او داده‌اند، جلوتر بگذارد. ۲. در مباحث تفسیری سوره‌ی واقعه تا حدّی در رابطه با «حورالعین» و «غلمان» عرایضی شده است. خوب است به صوت آن مباحث رجوع شود. موفق باشید

29340
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالاتی داشتم. ممنون میشم جواب بدید: ۱. با توجه به اینکه حکمت متعالیه ملاصدرا راه جدیدی به ملکوت برای بشریت باز کرده، این وسط نقش تفکر علامه طباطبایی و امام خمینی رضوان الله تعالی علیهم اجمعین چی میشه؟ ۲. با توجه به این کبری، اصل در این زمانه تفکر ملاصدراست یا این دو بزرگوار؟ ۳. برای سامان یافتن تفکر انسان کدام یک از این سه بزرگوار بهتر عمل می‌کنند؟ (ناگفته نماند که حقیر مقدمات مثل فلسفه و آثار شما و ایت الله جوادی رو گذروندم و مطالب بزرگواران را فهم میکنم در حد خودم) ۴. برای تولید علم چطور استاد؟ کدام یک بهتر است؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همه‌ی این عزیزان بر سر سفره‌ی جناب ملا صدرا نشسته‌اند. نگاهی به تعلیقات جلد هشتم و نهم «اسفار» از حضرت امام، این مطلب را به‌خوبی نشان می‌دهد. ۲. در بستر تاریخی که جناب صدرا شروع کردند، این بزرگان تاریخ خود را به ظهور آوردند، همان‌طور که جناب صدرا در تاریخ اسلام، تاریخِ خود را ظهور داد. ۳. از هیچ‌کدام مستغنی نیستیم ولی به نظر می‌آید باید از صدرا شروع کنیم. ۴. به نظر بنده باید همه را در نظر گرفت. موفق باشید

28632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: بنده با خواندن آشتی با خدا و کمی از خویشتن پنهان دریافتم که بسیاری از مشکلات روحی من بخاطر نبود معرفت نفس است. و تصمیم دارم با خود واقعی ام ارتباط داشته باشم ولی متاسفانه نمی توانم توجه به خود واقعی کنم. یا نهایتا پس از مثلا نیم ساعت سعی در توجه به نفس در حد یه لحظه و نه بیشتر متوجه می شوم. چه کنم تا بتوانم بیشتر و راحت تر با نفس خود ارتباط داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آن با جدیّت تمام و به صورت درازمدت دنبال فرمایید. موفق باشید

28221
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: یکی از علماء در رد وحدت تشکیکی وجود به آیه مبارکه «لیس کمثله شیء» اسناد کرده اند. آیا با وجود این آیه وحدت وجود همچنان اثبات می شود؟ لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر وحدت وجود به معنی آن است که اشیاء، خدا می‌باشند که نتیجه بگیریم هیچ چیزی خدا نیست؟ این بنده‌های خدا در ابتدا تصور غلطی از وحدت وجود دارند و بعد مطابق تصور خود وحدت وجود را نقد می‌کنند. آیه‌ی مبارکه‌ی «لیس کمثله شیئ» می خواهد بفرماید خداوند در عرض چیزی نیست. آری! او «مع کلّ شیئ» می‌باشد، ولی نه «بمقارنه» و در عرض آن چیز. این افراد این فراز از خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه را چگونه می خواهند بفهمند؟ موفق باشید

27367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: آیا شما اگر بخواهید کتابی هدیه بدهید کتاب سه دقیقه در قیامت رو هدیه می دهید؟ واقعا نظرتون رو راجع به هدیه دادن این کتاب فقط میخوام بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب خوب و متوسطی است. برای هدیه‌دادن کتاب «نخل و نارنج» از آقای یامین‌پور و کتاب «روزهای بی‌آینه» خاطرات همسر شهید لشگری برای خواهران را ترجیح می‌دهم. موفق باشید.

27214
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت موت اخترامی با موت طیبعی از چه نظر هست و چه عواملی باعث موت اخترامی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که روایات متذکر می‌شوند، گناهان عمر را کوتاه می‌کند. حضرت جواد «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگِ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است. موفق باشید

26972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. استاد به نطر شما این که بنده تنها علاقه دارم شب و روز مطالعه و سخنرانی مذهبی و کلا همه آثار شما را بخوانم و حس می کنم دیگه در زندگی چیزی نمی خواهم تمام لذتم قرآن است و یاد اهل بیت آیا این افراط است؟ ۲. استاد من دوست دارم معلم معارف باشم و این حس و حال خوبم را به بچه ها منتقل کنم و آنها را هم با آثار شما آشنا کنم اما نمی شود. آیا خداوند مسیر زندگی مرا برای کمک به دیگران جور دیگری قرار داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع پیگیری نسبت به معارف، جهت آماده‌شدن برای حضور در آینده‌ای که زندگی با مردم است، خوب و لازم می‌باشد. ۲. باید منتظر ماند تا خدا چه پیش می‌آورد. تواضع و صداقت فراموش نشود. موفق باشید

26170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به شرایطی که در حال حاضر بر جامعه حاکم هست و قشر جوان و قشر عامه جامعه در فضای تلگرام و اینستا و توئیتر فعالیت دارند. آیا ما باید در این فضاها ورود کنیم و روشنگری کنیم (با توجه به هجمه ای که در حال حاضر وجود دارد)؟ و یا طبق نظر عده ای که معتقدند این فضا ها رو همچنان باید تحریم کرد و وارد نشد عمل کنیم؟ می خواستم نظر استاد را در این رابطه بدانم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عده‌ای به میدان آیند و هنرِ ارائه‌ی آن‌چه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد و مقام معظم رهبری نیز نسبت به حضور فرهنگی در این فضا، نظر مثبت دارند. موفق باشید

26085

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا از حضرتعالی مطالب و مباحثی در نقد فمنیسم وجود داره که بشه مطالعه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این رابطه بتواند نکاتی را با شما در میان بگذارد. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

24705
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم خداوند قوت دهد شما را. این سوال برای تمام دوستان خانه دار من هست که ... استاد گرامی اگر خانمی تمام وقت خود را صرف خدمت به خانواده کند با اعتقاد به جهاد کردن در راه خداوند و واجبات خود را رعایت کند و از حرام ها دوری کند و اوقات فراغت خود را به مطالعه می پردازند و الحمدلله در این زمینه موفق هم پیش می روند از جهت فهم مطالب و موفقیت در سلوک عملی، چرا که دست خداوند را در رشد خود می بینند و بعضی اوقات هم همین زنان با هم مباحثه می کنند، و البته شرایط درس خواندن و خدمت به جامعه به صورت مستقیم برای شان فراهم نیست هرچند که تربیت فرزندان صالح و کمک به رشد همسر در اجتماع با ایجاد محیط آرام در خانه خود بزرگترین خدمت به جامعه است ولی غیر مستقیم، آیا زمینه ای برای حسرت خوردن این خانم ها بعد از مرگ هست به علت درس نخواندن به صورت آکادمیک و مدرک نگرفتن برای بودن در جامعه؟ آیا این خانم ها هرگز و به هیچ طریق نمی توانند فلسفه یا اشارات ملا صدرا را یا اسفار اربعه را در خانه بفهمند و یاد بگیرند با ابزاری که در اختیار دارند نظیر کتابخانه ها و نرم افزار ها و فضای گستره اینترنت؟ چرا سال ها است کسی جرات نمی کند درباره این قضیه صحبت کند و همه با نوعی احتیاط و در لفافه با زنان سخن می گویند تا مبادا به قشر تحصیل کرده محترمه جامعه زنان بر نخورد؟ در حالی که دکتری گرفتن زن در مباحث علمی تازه ابتدای سیر عملی اوست همان کاری که خانم خانه دار با همان مطالعات محدود خود می تواند انجام دهد و خود را رشد دهد و جزو علمای جامعه شود و ما خواندیم احوال افراد زیادی از زنان قبل از انقلاب را که اصلا شرایط حضور آنها در حوزه ها فراهم نبوده به خاطر دیدگاه افراد جامعه نسبت به وظیفه زن در خانه ولی در همین زنان بودند خانم هایی که با تزکیه به علوم و حکمت راه پیدا کردند و خداوند زمینه ی هادی بودن آنها را حتی برای مردان فراهم کرده از طرق غیر رسمی، ولی متاسفانه با انقلاب و زمینه ایجاد حوزه بانوان و کشاندن زنان به بیرون خانه به مدت طولانی، شرایط جامعه و زنان روز به روز بدتر شد حتی در بین زنان متدین و چنان جا افتاد که همه به زنان خانه دار به عنوان بیسواد ترین افراد جامعه می نگرند و خود زن خانه دار هم این قضیه را باور کرد و از مطالعه دست کشید و به شدت نادیده گرفته شد قدرت زن در ساختن خودش و خانواده خودش و ایجاد بهترین نسل ها در همان محیط خانه و متاسفانه هیچ یک از بزرگان و متفکران جامعه در این زمینه سخنی نمی گویند جز آقای پناهیان که ایشان هم مورد انتقاد شدید قرار گرفتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بقاء و ثبات جامعه به استحکام خانواده است وقتی که زنان یک ملت بی‌سر و صدا و چراغ خاموش و با حکمت و معرفت در حال تربیت فرزندان یک ملت هستند و اجر معنویِ اساسی را نصیب خود می‌کنند. بحمداللّه به لطف الهی و با ایثار شهداء در حال شکل‌گیریِ زنانی در خانه هستیم که بنیانِ زیرساخت‌های تمدن اسلامی را پایه‌ریزی می‌کنند. موفق باشید

24636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال شماره ۲۴۶۱۲: استاد گرامی بسیار بسیار از شما تشکر می کنم که حوصله به خرج دادید و کمک بزرگی کردید در خصوص سوال فوق. بعد از راهنمایی و دادن ٣ جواب خصوصا جواب آخری استاد تحول عجیبی در من رخ داد و تصمیم گرفتم خواست خود را حذف و با توجه به راهنمایی شما نظر خانواده رو مقدم بدانم و تصمیم بگیرم به خواست آنها برگردم به شهر. به خانواده گفتم آرامش و دلخوشی شما مهمتر از فامیل است و آنجا که دلتون خوش است منم خوشم و بخاطر شما برمی گردیم تا شما راحت باشید. شبش رفتیم دعای کمیل گلستان شهدا استاد جان من واقعا خواست خدا رو در نظر گرفتم و گفتم خدایا هر جور صلاح می دانی ما رو در مسیری که دوست داری قرار بده و من دیگه نظرم رو به خانواده تحمیل نمی کنم و فقط فقط خواست و آرامش و راحتی آنها برایم مهم است کمکم کن و توسل به امام زمان (عج) را در نظر گرفتم. استاد اتفاق عجیبی افتاد فردای آن روز همسر و فرزندانم خودشان آمدند و گفتند ما صادقانه دوست داریم اینجا بمانیم و دودوتا چهارتایی کردیم و تصمیم گرفتیم بمانیم و از فکر برگشت برو بیرون. من شکه شدم این چه تصمیمی است که یکدفعه گرفتند. بازم به آنها گفتم هر جور راحت هستید من عمل می کنم و اگر واقعا خواست شما این است من همین جا می مانم و برنمی گردیم شهر. و به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند منم توکل کردم و گفتم به تصمیم شما می مانیم حالا استاد با توجه به شرح احوالات گذشته دو سوال دارم: ۱. آیا من طبق راهنمایی شما که نظر جمع رو در نظر گرفتم و تنهایی تصمیم نگرفتم آیا نیتم درست بوده که سپردم به خدا چون بعد از سپردن آرامش عجیبی به من دست داد و گفتم خدا رقم بزنه بهتره ٢. آیا این تصمیم ناگهانی آنها که کلا برعکس قبلشان بود و خودشان گفتند نه از دلسوزی و ترحم برای من بوده نه حوس بلکه خودمان انتخاب کردیم همان اراده خداست که چون سپردم دست خدا یکدفعه همه چیز تغییر کرد و این طوری نشان داد؟ بازم ممنون لطفا در سایت جواب بدید جیمیل دیر بدستم میرسه یا اصلا نمیاد. خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد که کلامتان نافذ و راهگشاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. این‌جا نظرِ جمع همان نظرِ خداوند است. ۲. ان شاءاللّه تصمیم آن‌ها برایشان مفید خواهد بود. موفق باشید

24400
متن پرسش
با عرض سلام: لطفا شرحی بفرمایید ديوان سعدي/ غزليات/ شماره ٤١٢: آن دوست که من دارم و آن يار که من دانم شيرين دهني دارد دور از لب و دندانم بخت اين نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشينم و بنشانم گل بر سرش افشانم اي روي دلارايت مجموعه زيبايي مجموع چه غم دارد از من که پريشانم درياب که نقشي ماند از طرح وجود من چون ياد تو مي آرم خود هيچ نمي مانم با وصل نمي پيچم وز هجر نمي نالم حکم آن چه تو فرمايي من بنده فرمانم اي خوبتر از ليلي بيمست که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بيابانم يک پشت زمين دشمن گر روي به من آرند از روي تو بيزارم گر روي بگردانم در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حيرانم دستي ز غمت بر دل پايي ز پيت در گل با اين همه صبرم هست وز روي تو نتوانم در خفيه همي نالم وين طرفه که در عالم عشاق نمي خسبند از ناله پنهانم بيني که چه گرم آتش در سوخته مي گيرد تو گرمتري ز آتش من سوخته تر ز آنم گويند مکن سعدي جان در سر اين سودا گر جان برود شايد من زنده به جانانم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق! دیگه از ما نخواه که تا این‌جاها بتوانیم ورود کنیم و بقیه‌ی کارها معطل بماند. قصه‌ی طرفی که رفته بود سلمانی تا استاد سلمانی موهای سفید او را از موهای سیاه جدا کند را که شنیده‌ای؟ موفق باشید

24172

ما و حافظبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا تفسیر اشعار حافظ ادامه میابد؟ لطفا منبع تفسیر را معرفی کنید و تفسیر را ادامه دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم بتوانم کار را ادامه دهم. اخیراً غزل شماره‌ی ۷۲ شرح شد در آخرین قسمت بنر قرار داده اند. ممکن است کار بران به انجا نظر نکنند. منبع خاصی برای طرح غزل‌های حافظ نمی‌توانم پذیرا باشم به این معنا که این غزلیات باید اشارات جناب حافظ را برای این تاریخ ما گوشزد کند. ولی به شرح سودی و یا کتاب «حافظ معنوی» از آقای کریم فیضی که سخنان جناب دکتر دینانی را به میان آورده‌اند و چند تفسیر عرفانی که در نرم‌افزار عرفان مرکز کامپیوتری نور هست، رجوع می‌کنم. موفق باشید  

23996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اولا می خواستم بگم که من یک نوجوان کاملا از دین زده و غرق در گناه بودم ولی کاملا اتفاقی (البته با لطف خدا) با شما آشنا شدم و شما دید من نسبت به دین رو عوض کردید و من رو وارد دنیای جدیدی کردید و الان هم تغییرات زیادی در جای جای زندگیم می بینم. سوالمم اینه ک شما در یک سخنرانی با عنوان چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی وجود تلویزیون در خانه رو نقد کردید و من قبول دارم و همین الان هم متاسفانه در این سن دارم دور شدن از آن حس خوب معنوی بوسیله تلویزیون رو می چشم هر از گاهی ولی یک مسئله ای در اینجا وجود دارد: شما قطعا می دانید با این فیلم ها و داستان های جذاب و هرچند غیر الهی چه استعداد هایی کشف شده اند و پرورش یافته اند، غیر الهی بودن این ها را قبول دارم و اصلا شما فرض کنید من الان تلویزیون را دادم رفت، پس انسان در چه زمینه هایی استعداد ها و تخیلات و پرورش ذهن را انجام دهد که با ذهنی فعال در مورد خدا وقدرت او تفکر کند. (علاوه بر اینکه تماس فطری دارد با خدا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصد بنده فعلاً این نیست که به‌کلی از تلویزیون فاصله بگیریم. عرض بنده آن است که ذاتِ این پدیده را بشناسیم تا برای مردم ما جهان دیگری ظهور کند، وگرنه در این شرایط نمی‌شود به‌کلّی مردم را از تلویزیون فاصله داد. موفق باشید

22760
متن پرسش
سلام: ممنون می شوم نظرتان را درباره این جمله بفرمایید و اینکه حرف درستی است یا خیر؟ خیلی ممنون. «قدرت فعال نطفه ی مرد، گرایش به برقراری شباهتی کامل در جنس مذکر دارد؛ در حالی که تولید زن از وجود نقص در قدرت فعال ناشی می شود.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی ندارد این سخنان را بپذیریم. نطفه، بستری است تا روحی که قبل از ابدان خلق شده، جایِ خود را پیدا کند. زیرا به ما فرموده‌اند: «خلق الارواح قبل الابدان بألفیّ عام». موفق باشید

30709
متن پرسش
با سلام: ۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟ ۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس می‌توان گفت باز آینده از آنِ انسان‌ها است و با توجه به این‌که جهان مدرن با همه‌ی تحقیقات علمی‌اش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسان‌ها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسان‌ها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامه‌ی طباطبایی همین‌طور می‌فرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد می‌کند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید

30583
متن پرسش
با سلام و تبریک سال نو خدمت استاد اصغر طاهرزاده: اگر ممکن است جوابی به این شبهه بفرمایید! چرا از لحظه ای که بشر توانست حوادث را ثبت و ضبط کند دیگر نه عصایی مار شد، نه دریا شکافت، نه ماه دو نیم شد، نه مرده ای زنده شد، نه انسانی در دل ماهی رفت، نه شتری از دل کوه آمد، نه آتش گلستان شد، نه کسی با حیوانات سخن گفت و نه پیامبری ظهور کرد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در متعالی‌شدن بشر است از ساحت حسّ به ساحتِ فهم. لذا خداوند از مرحله‌ای به بعد با فهم انسان‌ها با انسان‌ها سخن می‌گوید و گفتی آسمانی را به میان می‌آورد.

در راستای آیه‌ی 7 سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ.» چندین سؤال پیش خواهد آمد که اولاً: چرا باید قرآن، آیات متشابه داشته باشد و ثانیاً: جایگاه تأویل آیات به چه معناست و ثالثاً: چرا آن‌هایی که زیغ و انحراف قلبی دارند می‌توانند از آیات متشابه سوء استفاده کنند؟ جهت جوابگویی به این نوع سؤالات و در رابطه با عظمت زبان قرآن نسبت به استعدادِ تأویلی و متشابه‌بودنِ آیات، نکات زیر مدّ نظر عزیزان قرار می‌گیرد.  

۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن‌هایی که در قلب‌هایشان زیغ است آن است که کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه می‌کنند و سعی در توجه ابعاد متعالی کلام خدا ندارد.

۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن می‌گوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان می‌دهد. اگر او را بشناسیم می‌توانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، کلام خدایی است که به سخن آمده و برای ما در کتابش آشکار می‌گردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن می‌گوید. امام صادق «علیه‌السلام» در همین رابطه می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون‏» (بحارالأنوار، ج‏89، ص107.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و لي آن‌ها نمی بینند.

۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز می‌کند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و از جهت دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و با توجه به این‌که هرکس در کلامش حاضر می‌شود، خداوند در قرآن ظاهر شده آن‌هم در عین هم‌زبانی با انسان‌ها برای آن‌که قدرت درست‌دیدن را به انسان‌ها عطا ‌کند. در همین رابطه خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/10) حقیقتاً کتابی را برای شما نازل کردیم که در آن به فکر و یاد شما بودیم، آیا در این مورد فکر کرده‌اید؟

۴. قرآن همان «بودنِ» خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد[1] و از محدوده‌ی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدت‌نگر یعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.

۵. برای شنیدن کلامی این‌چنین گسترده که خدا را می‌نمایاند، باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و خود را از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِ‌اخلاق آزاد نماییم وگرنه سخن گسترده‌ی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر می‌کنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.

۶. برای گوش‌سپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چه‌چیزی را طلب می‌کند و با این گشایشِ اولیه می‌توان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که می‌فهمد گوش فرا دهد؟

موفق باشید


[1] - «وجودبینی» به همان معنا است که انسان‌ها در عهد ألست آن‌گاه که حضرت ربّ العالمین فرمودند: «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» آیا من پروردگار شما نیستم؟ و بشریت در آینه‌ی مظاهری که نمایشگرِ ربوبیت حضرت ربّ بود، ربوبیت او را دید و عرض کرد: «بَلَى شَهِدْنَا» آری می‌بینم. و واقعاً نوعی رؤیت در صحنه بود. در حالی‌که اگر بحث ذات حضرت حق در میان بود، ذات قابل رؤیت نیست و «وجودبینی» به همین معنا است.

30314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث مراقبه ماه رجب فرمودید ۴ مرحله هست و اذکار باید با مراقبه جای خودش بنشیند.‌ که مرحله اول استغفار و رجوع به حق است و فرمودید همین ذکر استغفرالله و اسئله التوبه هست. مرحله دوم: فرمودید همواره خودش را در پیشگاه خداوند احساس کند، تذکر و اندیشه یگانگی و همین ذکر استغفرالله الذی لا الا هو وحده لا شریک له. مرحله سوم: با مداومت مرحله قبل اندیشه یگانگی به احساس یگانگی می رسد. حس زیر نظر حق بودن، توحید صفاتی. مرحله چهارم: مداومت مرحله قبل و احساس تبدیل به شهود شود توحید ذات، «استغفرالله ذلجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام» مرحله سوم با کدام ذکر می تواند هماهنگ باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در ذکر فوق مقام فنایی مدّ نظر باشد زیرا نظر به جلال او دارد و توجه به موانعی که در راه است نسبت به جلال او. از حضرت محبوب تقاضا دارید نسبت به جلالش، همه‌ی تعلقات را بزداید تا ما باشیم و خلوت‌خانه‌ی محبوب. موفق باشید

29954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض خسته نباشید: پسری هستم بیست ساله از استان اصفهان. خدا را هزار مرتبه شکر از همه لحاظ (جسمی، روحی، خانوادگی...) در صحت و سلامت کاملم. ولی از زمانی که بدنیا آمدم و قدرت فهم پیدا کردم یا به خاطر فکر زیاد در مورد آینده اضطراب داشته ام. یا به خاطر فکر بگذشته و مقایسه خود با دیگران دچار افسردگی بوده ام. به خاطر رفتارها و کنایه های اطرافیان علی رغم توانمندی هایم دچار خودکم انگاری شده و عزت نفسم را از دست داده ام. با وجود دعاها و توسلاتی که داشته ام هیچ تغییری در افکارم ایجاد نشده و در هر دوره ای از زندگیم به خاطر مسائلی جزئی و پیش پا افتاده غصه خورده ام هر زمانی هم که قدرت رفع آن مشکل را پیدا کرده ام درگیری ذهنی دیگری بسراغم آمده و آزرده خاطرم کرده. خدا شاهدست که هیچ مشکلی ندارم ولی به قول معروف «نمیدونم چمه». تا الان که گذشت ولی ناراضی هم نیستم. دوست دارم ازین به بعد با آرامش خاطر و فکری آزاد از هر دغدغه به زندگیم برسم. لطفا کمکم کنید چه از لحاظ معنوی چه از لحاظ معرفتی و مشورتی. بشدت علاقه مند به مطالعه و مشغله کاری هستم ولی هربار شروع بسرگرم کردن خودم می‌کنم مشکلی پیش آمده و از کار میفتم. انتقادی هم به قشر متفکر و معنوی دارم. قبل از مراجعه به شما سعی کردم تماسی با آیت الله ناصری و حتی فرزندشون شیخ جعفر داشته باشم ولی در هر بار از طرف اطرافیانشون به مانع خوردم. انگار که در محیطی بسته و به دور از ارتباط قرار گرفته اند که مقصر شاید اطرافیان هستند. بابت پرحرفی عذر خواهی می‌کنم. یا علی خدا نگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به این بزرگان حق بدهید که به کارهایی که برای خود تعیین و تعریف کرده‌اند برسند. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید و از برنامه‌ی ورزشی که به خود می‌دهید نیز غافل نباشید. در این مورد اخیر می‌توانید به قسمت سوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» رجوع فرمایید. موفق باشید

29705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر. ان شاءالله طاعات و عبادات شما قبول باشه. بحث بنده راجع به «فطرت» است الحمدلله دلایل نقلی و شهودی وجود فطرت در انسان رو تا حدودی خوندم. بیشتر جاها تا از فطرت میخونم می نویسه فلان عالم بزرگوار یا فلان عارف و فیلسوف اسلامی با دلایل عقلی محض وجود فطرت و ویژگی های فطرت رو ذکر کرده. ولی یا منبع معرفی شده گیرم نمیاد یا اینکه دلایل رو خیلی عقلی نمی بینم. توی کتاب فطرت شهید مطهری هم جواب خودمو بصورت دقیق پیدا نکردم البته دلایلش برای تفکیک غریزه و طبیعت و فطرت جالب و خوندنی بودن. در صورت امکان لطف کنید و دلایل عقلی بر وجود فطرت رو بیان بفرمایید؟ البته اگه فرصت پاسخ ندارید هم اگه سخنرانی خودتون یا یک استاد دیگه یا جزوه ای یا کتابی از حضرتعالی یا اساتید دیگه هست معرفی بفرمایید تا دلایل عقلی محض بر وجود فطرت در انسان رو مطالعه کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که سری به جزوه‌ی «معارف ۱» که در قسمت نوشتارهای سایت هست فصلی که مربوط به «فطرت» است بزنید. موفق باشید

نمایش چاپی