بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26835
متن پرسش
با سلام خدمت حضرتعالی: سوال داشتم، بنده در معجزه گفتن یکبار و یا مکرر «بسم الله الرحمن الرحیم» شکی ندارم و شاید فقط خداوند متعال اسرار بیشمار این عبارت عظیم را بداند. خواستم بدانم که آیا این نسخه حضرتعالی بوده که فرموده اید ۱۹ بار بسم الله الرحمن الرحیم را با وضو و رو به قبله روی یک کاغذ سفید بنویسیم و با خود همراه داشته باشیم برای رفع بلایای مختلف از جمله ویروس کرونا؟ و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! در جریان این امر نیستم و اساساً این امور، با روحیه‌ی بنده همخوانی ندارد. موفق باشید

26333
متن پرسش
با سلام: فرق حرکت جوهری با تجدد امثال در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است و این‌که هر لحظه ما عالم جدیدی داریم. ولی تجدد امثال مربوط به خلق بدن است که با اراده‌های سالک إلی اللّه بدن‌های مختلف را می‌توانند خلق کنند. موفق باشید

25884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در خصوص سوال ۲۵۸۷۷ خواستم بگم که جوابتان گره ذهنیم رو باز نکرد. من بعد از اینکه شرح شما رو از این فراز گوش دادم راستش رو بخواهید خیلی برایم فراز تاثیرگذاری بود و اصلا مدتی بود که با این فراز افق دیگه ای به روم باز شده بود و در برابر خیلی از سختی ها و مشکلات با این فراز جان می گرفتم. فرازی که به شدت به قلب انسان اطمینان و امیدواری می داد. تا اینکه آمدم شرح آقای جوادی رو گوش دادم. برداشتی که از شرح ایشون کردم این بود که همه‌ش خودم در صحنه هستم ولی از شرح شما برداشتم این بود که خدا در صحنه هست. لطفا توضیح بدهید. برام خیلی مهمه. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با توجه به آن‌چه گفته شد، خودتان به کمک تفکری که در آن شروح هست، إن‌شاءاللّه آماده می‌شوید و خداوند آن‌چه برای تغذیه‌ی جان‌تان لازم است، عطا می‌فرماید. موفق باشید

25323
متن پرسش
با سلام: سوالی داشتم. ما می دانیم تمام کمالات مخلوق به صورت اکمل نزد خالق هست. از کجا بدانیم کمالاتی به جز کمالات مخلوقات وجود داشته باشد و آنها را خدا داشته باشد. کمالاتی که برای مخلوق قابل تصور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برهان صدیقین اثبات می‌شود که خداوند عین وجود و عین کمال است و لذا کمالی نمی‌ماند که حضرت رب العالمین دارا نباشند. موفق باشید

 

25312
متن پرسش
با سلام: سوال من در خصوص حداقل ایمان است که انسان را از عذاب جاودان نجات می دهد. ۱. تعریف دقیق آن چیست؟ ۲. آیا حداقل ایمان یک مقوله ی کاملا فکری است یا عملی؟ ۳. در رساله خواندم که کافر کسی است که منکر خدا، رسالت پیامبر (ص) یا ضروریات دین باشد در این صورت که شیطان هم مسلمان محسوب می شود چون اعتقاد به خدا و پیامبر (ص) دارد اگر ممکن است ابهام من را برطرف کنید و یک تعریف کامل از حداقل ایمان به من دهید. چون این سوال را بارها از افراد مختلف پرسیده ام و هر بار پاسخ های ضد و نقیض داده اند از نظر خودم با توجه به مطالعاتی که داشته ام تعریفی که در رساله ها آمده ناکامل است و باید یک شرط به آن اضافه کرد و آن عدم دشمنی با خدا و پیامبر (ص) و سایر مقدسات است آیا برداشت من درست است و هر کس که این دو شرط را داشته باشد مومن محسوب می شود ولو هر کاری بکند مثلا توهین به مقدسات کند و... با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان اولیه، ایمان به وجود پروردگار عالم است که با نظر به ربوبیت او، عبودیت ما به ظهور می‌اید و معنا پیدا می‌کند و با رعایت واجباتی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند، بندگیِ انسان به صورت بالفعل شکل می‌گیرد و معلوم است که حتماً این نوع بندگی با دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا که مانع ظهور حقیقت به بشریت‌اند، همراه خواهد بود. موفق باشید

24820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا خطورات نفسانی که انسان را آزار می دهد و باعث ایجاد شک در عقاید می شود و خود انسان هم نمی‌خواهد این خطورات و افکار در نفس او نقش ببندد، اما نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، آیا این خطورات فاسد و شک برانگیز از القائات شیطان است؟ برای دفع این القائات و غلبه وسوسه شیطان چه ذکری و چه دعا و چه عملی مفید است و شیطان القا کننده را دور می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت القاء شک و یا ضعف قوه‌ی واهمه، کار شیطان است. نکاتی برای رفع مشکل در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شده است. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

24706
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: فرمودید خدا از سر ربوبیت تقاضای بندگان را اجابت نمی کند. بهترین تقدیر همان است که رقم می خورد. اگه آدم در اثر مشکلاتش و فشارهای زندگی دچار انواع و اقسام گناهان و عقب ماندگی ها بشود این چه تقدیری است؟ چرا دل من با این حرفها آرام نمی گیرد استاد جان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در جاهایی در عمیق‌ترین لایه‌های معرفتی خود به این می‌رسیم که پروردگار عالم می‌داند چه‌کار می‌کند و لذا اقرار عارفان که فرموده‌اند: «غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» مبتنی بر چنین معرفتی است. او می‌داند این بنده‌اش با این فشارها، تولدی دیگر می‌یابد و این‌طور نیست که تقاضاهای او را بی‌جواب گذاشته، راه دیگری را برای او در نظر گرفته، ولی بنده‌اش هنوز بر راهی که خودش تصور کرده است، تأکید دارد. موفق باشید

23343
متن پرسش
سلام خسته نباشید: من قبلا شاید با آثار شما ارتباطی می گرفتم اما از نظر زمانی شاید بعد از اشو دیگر به هیج بند شده ام. چه کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سعی بفرمایید خداگاهیِ خود را نسبت به هر امری محفوظ بدارید، بعد از مدتی متوجه می‌شوید در این مسیر که قرار گرفته‌اید، بیشتر با توهّمات‌تان زندگی کرده‌اید و نه با واقعیات، در حالی‌که ما را گریزی از واقعیات نیست. موفق باشید.

32723
متن پرسش

سلام: من دختر ٢٩ ساله‌ای هستم که دغدغه‌های اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط‌ زیست ‌و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاه‌سازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش می‌کنم. این روزها اما مساله‌ی زنان که همیشه گوشه‌ی ذهنم بوده، خیلی برام جدی‌تر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفته‌ایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبه‌های دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلم‌ها و آسیب‌هایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحت‌الشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفته‌ای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه می‌کنم، و متاسفانه هنوز درمانده‌ام. نه متوجه فلسفه‌ی مهریه می‌شوم، و نه این‌همه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمی‌فهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا این‌همه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطه‌ی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانه‌ی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچه‌داری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریه‌اش کمتر باشه؟ مهریه‌ی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانواده‌ی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونه‌ی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بی‌ارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و‌ نه با شروط ضمن عقد که خانواده‌ها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیه‌ی زن ازش گرفته‌ میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواج‌های ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشته‌اند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همین‌طور که متوجه شده‌اید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکل‌تر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آن‌که اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی می‌شود. از این جهت به نظر می‌آید نگاهِ واقع‌بینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرط‌های با بند و وصل و بدون مهریه‌های سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام می‌توانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است. موفق باشید

31672

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: خدا قوت. استاد لطفا یه منبع جامع و کامل برای مطالعه تاریخ اسلام و وقایع آن و آشنایی با اوضاع جامعه و آنچه که بر ائمه علیهم السلام گذشت معرفی بفرمایید. ۲. دبیر درس کامپیوتر دوره متوسطه هستم. چگونه می توانم دانش آموزانم را درباره هدف خلقت و رهایی از پوچی کمک کنم؟ از کجا و چه مباحثی و چه منابعی شروع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب در این مورد بسیار است. فکر می‌کنم اگر با کتاب «فروغ ابدیت» از آیت الله سبحانی شروع کنید و کتاب «تحلیلی از تاریخ اسلام» از دکتر شهیدی را نیز دنبال بفرمایید و سپس با نوارهای استاد غنوی کار را ادامه دهید جهت مطالعه تاریخ ائمه و از کتاب «انسان 250 ساله» مقام معظم رهبری غفلت نکنید؛ إن‌شاءالله فضایی از حضور در تاریخ اسلام به دست خواهید آورید. ۲. به نظر می‌اید با کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست شروع کنید، خوب است. موفق باشید

31284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید عرفان نظری چیست؟ اگه بخواهم بر معرفت نفس ظفر یابم باید عرفان نظری هم بخوانم؟ در چه حد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی مانند «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد» در واقع نوعی معرفت نفس به حساب می‌آید. آری! عرفان نظری مانند «فصوص الحکم» ابن‌عربی نیز در این رابطه نقش‌آفرین است. موفق باشید

30962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: وقتتون بخیر. چرا رهبری به ستاد کرونا دوباره تذکر ندادن که واکسن آمریکایی و انگلیسی وارد نکنند؟ این مساله با جان مردم سر و کار داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان مسائل مطرح شده در این رابطه تا حدّی هستم. فکر نمی‌کنم آن‌طور که شایع است ستاد به طوری که مقام معظم رهبری دستور دادند از دستورات ایشان عدول کرده باشد. موفق باشید

30836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوی عمر طولانی: بنده در جایگاه شغل و فعالیت اقتصادی در سعادت اخروی انسان ها دچار چالش هستم که در دو مثال خدمتتان عرض می‌کنم: ۱. به عنوان مثال آیا می‌توانیم اینگونه ادعا کنیم یک کارخانه دار شغل اش همانقدری موجب سلوک فردی اوست که یک معلم معارف و این در حالیست که خداوند استعداد معلم شدن را به آن کارخانه دار نداده و استعداد کارخانه دار شدن را به آن معلم پس اگر آن کارخانه دار از لحاظ سلوک معنوی نسبت به آن معلم عقب بیوفتد این یک نوع بی عدالتیست در تخصیص استعداد ها به انسان ها؟ ۲. در یک مثال دیگر مثلا شخصی که برای گذران معاشش مثلا به او استعداد داد و ستد در بازار بورس داده شده و استعداد و علاقه ی دیگری به شغل دیگری ندارد آیا باید شخصیتش را تغییر دهد بطوریکه مثلا در نفس او علاقه و جدیت نسبت به شغلی مانند معلمی پدید آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است حتی ممکن است انواری به قلب آن کارخانه‌دار که به قصد کارآفرینی تلاش می‌کند، برسد که بسی برتر و پاک‌تر از آن الطافی است که به استاد معارف می‌رسد. ۲. در مسیر کسب معاش باید آنچه در بستر طبیعی به ما می‌رسد، ورود کرد و آن وقتی است که ما کاری انجام داده باشیم و حاصل کار خود را استفاده کنیم. مسئله بورس، از این جهت برای بنده حل نیست، والله اعلم. موفق باشید

30478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استادِ عزیز تر از جان! کتاب ادب خیالتان را نوشیدیم. یک سوال از محضرتان دارم دانشجویی که می‌خواهد کار تربیتی عمیقی را انجام دهد، به نظر شما، دوران ابتدای جوانی اش را فقط به کسب علم و جمع آوری ابزار های علمی، تقویت مبانی، یادگیری اصول تربیت اسلامی، به قول خودتان عالَم دار شدن و.. سپری کند و پس از ۷_۸_۱۰ سال، قدم در راه تربیت بگذارد، یا از همان ابتدا زمانش را تقسیم کند و بخشی را به کار فرهنگی و بخشی به کسب همان چیز ها که عرض شد، کُنَد؟ زیرا ترسم از آن است که در زمان جوانی که بهترین زمان برای باروری علمی است، با کار فرهنگی در اجتماع، کمی ضعیف شود. به طور کلی زمان اقدام جدی به کار فرهنگی در اجتماع را (به شکل عمیقش) در چه سنی می‌بینید؟ البته با استاندار های خودتان (با افق گام برداشتن برای تمدن سازی در زمان حضرت)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در هر زمانی در سنت‌هایی که در آن قرار داریم می‌توانیم مطابق آن‌ها فعالیت‌های فرهنگی داشته باشیم و در عین حال هر اندازه عمیق‌تر در معارف الهی ورود کنیم، بهتر می‌توانیم به جامعه‌ی خود کمک نماییم. لذا از این جهت نه به‌کلّی از فعالیت‌های اجتماعی، خود را جدا کنیم، و نه تماماً غرق فعالیت‌های اجتماعی شویم و از عمق‌بخشیدن به معارف خود غافل گردیم. موفق باشید

30464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: فرق بین تعقل و تفکر را لطفا با مثال روشن فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این دو لغت در محاوره‌های ما مترادف هستند، مگر این‌که در جمله‌ای خاص معلوم شود گوینده یا نویسنده به چه وجهی نظر دارد. موفق باشید

30387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده در ماه رجب شبها چند دقیقه ای ذکر لااله الاالله را با توجه به قلب تکرار می کنم البته با توسل به امام زمان. چند دقیقه که می گذره به قلبم فشار می آورد. گاهی توجه زیاد می شود و گریه ام میگیره و حال عجیبی می شود. چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّی که فشار چندانی پیش نیاید خوب است ادامه دهید. موفق باشید

29855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: کتاب شناسی با سلام. استاد در بین کتب شرح منازل السایرین، چند شرحی که ارجحیت داره را راهنمایی بفرمایید. عرفانی که از تلاش مرتاض و یا یوگی به دست می آید، تفاوت اساسی آن با عرفان اسلامی در چیست؟ مرتاض و یوگی به همان راه می روند که عرفان اسلامی می رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در نظر به افق توحید و فنای فی الله است که در عرفانِ اسلامی این موضوع به نحوه‌ای فوق‌العاده سرزنده و حاضر است. شرح عبدالرزاق کاشانی که جناب استاد یزدان پناه شرح کرده‌اند، شرح خوبی است. البته شرح ایشان را به صورت صوتی باید دنبال فرمایید. موفق باشید

28935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید استاد در کانال، شما به خانمی که پرسیده بود وکالت را دنبال کند یا رها کند گفته بودید که وکالت را دنبال کند و فرموده بودید که جامعه فعلی بسیار به حضور زنان در هر عرصه ای نیازمند است. من هم دختری هستم که از دوران دانش آموزی ام تا الان که دانشجوی رشته ریاضیات هستم، خیلی به درس ریاضی علاقه داشته ام و طبق تأکیدی که رهبری این چند سال به علوم پایه و خصوصا ریاضی داشته اند که در آینده شدیداً به این علم نیاز پیدا خواهیم کرد، مصمم تر آن را دنبال کرده ام، اما سوالم این است که به نظر شما در مبحثی مثل ریاضی هم، همانگونه که وکالت را تاکید می‌کرده اید، نیازی به حضور زن هست یا نه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به‌خصوص که رشته‌ی ریاضی از علوم پایه است. موفق باشید

28830

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در پاسخ به سوال ۲۴۱۷۴ فرمودید هر روز ۲۱ عدد آیت الکرسی خوانده شود، فقط آیه اول تا و هو العلی العظیم را منظورتان است یا کل آیات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور همان آیه‌ی اول است ولی آیت اللّه قاضی توصیه فرموده بودند هر سه آیه خوانده شود. موفق باشید

28433
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. حضرتعالی وضعیت اقبال به دین یا دین گریزی و سستی در دین ویژه در شرایع و اصول عقاید البته شرایع که ظهور و بروز اجتماعی دارد را چگونه می یابید و تحلیل می‌کنید و آیا دین گریزی در جامعه بیشتر شده و آیا می‌توان امیدوار بود و معتقد به رشد بود؟ ۲. راهکار اساسی در احیاء تفکر دینی و مقابله با دین گریزی یا سستی در دین را در چه می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید دینی را متذکر بشر گرفتار نیهیلیسم شد که احساس کند از آن پوچی نجات پیدا می‌کند و راهِ امام شهدا و شهدای عزیز چنین راهی است و راز علاقه‌ای این‌چنین شدید نسبت به سیره‌ی شهدا توسط مقام معظم رهبری نیز در همین رابطه می‌باشد. موفق باشید

28097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام مجددا: ببخشید چرا در مورد صحبتای آقای محمد زمانی که تجربه مرگ داشتن شما گفتین این حرفا با مبنای فلسفه اسلامی غلط نیستن ولی در مورد کتاب آنسوی مرگ و زندگی پس از زندگی گفتین این افراد پیش فرضهای ذهنیشون رو رویت کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمومیت ندارد. عرض بنده آن بود که باید سخنان آن‌ها را با مبانی قرآن و برهان بررسی کرد. از آن جهت صحبت‌های آقای زمانی با مبانی دینی و فکری ما، همراه بود. موفق باشید

27896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مبحث با دعا در آغوش خدا فرمودید که قاعده‌ای را که باید به لطف الهی در قلبمان نگهداریم تا دعا و مناجات به خوبی در زندگیمان حضوری فعال پیدا کند، این است که بدانیم خداوند کریم که ما را خلق کرده تا مظهر کمالات او شویم و او خود را در مخلوقاتش به تماشا بنشیند، خیلی زود از گناهان ما در می‌گذرد. نمونه‌ی این نوع برخورد را در اولیای الهی می‌یابید، به عنوان مثال اگر کسی در حضور پیامبر خدا «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» به وجود مقدس آن حضرت یک نوع بی‌حرمتی بکند و بعد عذرخواهی نماید، حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای او را می‌بخشند، زیرا دوست دارند انسان‌ها را خوب و صاحب کمال بنگرند. همان طور که اگر از امامان معصوم تقاضایی داشته باشیم به سرعت برآورده می‌کنند، زیرا آن‌ها به دنبال تماشای ایثار هستند، به همان معنایی که خداوند جواد و بخشنده است. می‌توان بر این اساس گفت، اساسا چون هدف خلقت بشر حرکت او از نقص بسوی کمال و تجلی اسماء الله و خلیفه اللهی در وجود اوست و او بایستی به وحدت شخصیت ذیل تعالیم و ولایت الهیه برسد، خود استغفار و حسن ظن به خدا راه بازگشت و سلوک اوست و می‌تواند گمشده او را به وی پس دهد و اساسا حسن ظن، شرط اصلی برای سلوک و انقطاع بشر از اسارت های وجودی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجه‌ی نکات خوبی شده‌اید و پیشنهاد بنده آن است که تمام هفت جلسه‌ی بحث «با دعا در آغوش خدا» که بجز جلسه‌ی پنجم آن، بقیه بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ان‌شاءالله جلسه‌ی پنجم نیز با ویرایش جدید در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار می‌گیرد. موفق باشید

27116
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت امام در ابتدای کتاب شرح چهل حدیث می فرمایند: «مقام وهم، زیرا که وهم سلطان قواى ظاهره و باطنه نفس است. پس اگر وهم حکومت نـمـود در آنـهـا بـه تـصرف خود یا شیطان، این قوا جنود شیطان گردند و مملکت در تحت سـلطـنـت شـیـطــان واقــع شــود، و لشـکـر رحـمـان و جـنـود عـقل مضمحل گردند و شکست خورده رخت از نشئه ملک و دنیـاى انسان درکشند و هجرت نمایند، و مـمـلکـت خــاص بــه شـیـطــان گــردد.» به چه علت امام، مقام وهم را سلطان قوا می دانند و آن مقامی می دانند که اگر به گوهر عبودیت آراسته بشود، می تواند مقام قرب الهی و تعالی الی الله پیدا کند و اگر مغلوب اسارتها و جنود جهل و شیطان گردد، به اسفل السافلین سقوط می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه‌ی واهمه اگر به عنوان یکی از قوای انسانی که متوجه‌ی حقایق وجود می‌شود، نظر به عاَم مثال کند، صورت‌های مثالیِ متعالی را در انسان شکل می‌دهد و این بهترین حالت برای اُنس با خداست از آن جهت که عبادات انسان، متوقفِ مفهومات و ذهنیات نشده. ولی اگر قوه‌ی واهمه تحت تأثیر صورت‌های عالَم ماده و عالم کثرات شد، بستر تأثیر شیطان می‌شود و انسان را از سیر به سوی حقیقت محروم می‌نماید. در این مورد می‌توانید به مباحث «جهان گمشده در عالم خیال» که در کانال «تشکل اشارت» به آدرس @esharat می‌باشد، رجوع فرمایید.  موفق باشید   

27002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد لطفا کلیدی جواب ندید بنده با اشاره بلد نیستم راهی بروم. از دست خودم خسته شدم خیلی در مقابل همسر و فرزندم بداخلاق مغرور و زبان دراز هستم، زن مطیع در برابر همسر نیستم، متواضع نیستم، عمرم از دست رفت سرمایه ام رفت به دادم برسید، ایمیل ندارم در کانال پاسخ بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که برای رفع این نقیصه باید خودسازی را شروع کرد؟! پیشنهاد بنده مطالعه‌ی دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. بالاخره باید انسان بر روی روح و روان خود کار کند تا لذتِ دینداری را بچشد. موفق باشید

26746
متن پرسش

سلام علیکم: در یادداشت «براستی همه ما حاج قاسم هستیم»، اشاره به حس حضور تاریخی خدا از طریق انقلاب اسلامی کردید و فرمودید، شهید سلیمانی در بستر این نهضت غرق در اراده الهی بود. در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی نیز در این باب مطالبی دارید و نوشته اید «مشکل امروز ما اين است که جوانان ما دارند عالَم ديني شان را از دست مي دهد و گرنه از من و شما بهتر مي توانند خدا را ثابت کنند، ولی با علم به وجود خدا، وارد عالَمی نشده اند که منجر به اُنس با خدا گردد و به همين جهت در عالَم خود جايگاهی براي احکام الهی نمي شناسند.» در ادامه هم تبیین فرمودید علت اینکه خیلی افراد نسبت به تک تک احکام دینی سوال کرده و یا ابهام برایشان ایجاد می شود، همین وارد نشدن و نشناختن عالَم دینی است. فکر می کنم و برداشتم این است که منظور حضرتعالی این بود که اگر ما سعه وجودی مان را از طریق الفت با ذات اقدس رب العالمین بالا ببریم و به عمق جهانی کاری که در پرتو انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است بیندیشیم و خود را در طرح بزرگ تمدن سازی توحیدی حاضر ببینیم، صبر و بصیرت پیشه می کنیم و دیگر سختی ها و مشقت های این مسیر ما را زمین گیر و ابن السبیل نمی کند و آن وقت حتی عباداتی مثل نماز یومیه را هم از دین دید می بینیم که این نماز، به ما عظمت روحی می دهد تا در کلان پروژه تاریخ خود ثابت قدم و استوار بمانیم و به واقعیت این جمله امام راحل برسیم که عالَم محضر خداست. نمی دانم تا چه حد این برداشت من از سخنان حضرتعالی درست بوده اما بواقع نکات عمیق و قابل تدبر و حکمت آمیز در یادداشت تان درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی بود و ان شاء الله باب تدبر برای همه ما به برکت خون این شهید عزیز، باز شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. احساسِ بودنِ حقیقی، نه به بودنِ مفهوم، بلکه در بودنِ تاریخی محقق می‌شود و انقلاب اسلامی عطای الهی است به بودنِ تاریخی که همیشه انسان اصیل به دنبال آن است. علی «علیه‌السلام» مظهر کامل بودنِ تاریخیِ اسلام‌اند. عرایضی در این رابطه در بحث سوره‌ی «نبأ» شد. متن درس‌گفتارِ آن را در زیر خدمتتان می‌فرستم. البته تنها یک جلسه در شرح مفادّ آن متن بحث شده. عمری باشد ادامه خواهد یافت. موفق باشید

تعیّن تاریخی نباء عظیم

باسمه تعالی

در راستای به ظهور آمدن نباء عظیم که یوم الفصلی است وعده داده شده در تحقق شخصی که مصداق «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً» است می توان گفت:

۱. انسان با نظر به «بودن»اش، حقیقت را در بستر تقدیرِ تاریخ احساس می‌کند، از آن جهت که «حقیقت» در افق زمان و تاریخ، در شخصیتی متعین فهمیده می‌شود.

۲. «بودنِ» انسان در گرو فهم «وجود» است تا با این فهم، انسان مانند سایر موجودات صرفاً در درون جهان قرار نگیرد بلکه چون فهمی از وجود دارد، در میان آینده و گذشته و آزاد از زمان، خود را احساس می‌کند و بر این اساس، یعنی بر اساسِ فهم «وجود»، موجودات از حیث وجودشان در افقِ فهم انسان به حضور در می‌آیند و معنا می‌شوند. یعنی انسان کامل جایگاه هر چیزی را به معنای واقعی‌اش درک می‌کند.

۳. وقتی انسان خود را در تاریخی که به اراده‌ی الهی ظهور آمده،  احساس کند، با نظر با وجه وجودی خود به موجودات، گشوده می‌شود. نحوه‌ی گشودگی و برون‌خویشیِ انسان اصیل، وجهی از همان ساختارِ در جهان‌بودنِ آن است.

۴. بودنِ در زمان و تاریخِ خود، بودنی است غیر ذهنی که می‌توانیم خود را بیش از آن‌که بفهمیم، حسّ کنیم. این است معنای «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّه عَلَيْهِ التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار» اكثر عبادت اباذر تفكر و عبرت گيرى بوده.

۵. انسان، موجودی است که باید در همان نحوه‌ی واقعیت و وجودش، عین روی‌آورندگی باشد. بودنِ انسان اساساً چیزی جز روی‌آورنده‌بودن نیست، وجودی که عین گشودگی است و به همین جهت، هویت اش تعلقی است. «ماهِيتُهُ انِيتُهُ»، چيستى او همان هستى اوست‏ و در این رابطه پرسش از آن‌که انسان چیست، پرسش بی ربطی است.

۶. انسان اصیل در عین آن‌که یک فرد است، به وسعت هستی است و درعین آن‌که متناهی است، مطلق است به جهت مقام فهم «وجود و بودن» خویش. این انسان از حیث وجودش سر و کارش از یک طرف با وجودِ خویش است و از طرف دیگر با تمام عالم وجود سر و کار و رابطه دارد.

۷. گشودگی انسان اصیل، ایجاب می‌کند تا همواره با امکان‌های بودن خویش و به تبع آن، با انحاء اتمام نا پذیر مواجهه با موجودات، روبرو باشد.

۸. اگر انسان خود را تنها یکی از موجوداتِ عالم بفهمد، غیر اصیل است ولی انسان اصیل باشد، بودن خود را در خواهد یافت و آن را مصممانه بر عهده خواهد گرفت.

۹. آینده‌ی آغازین و اصیل، حرکت به سوی خود است؛ به سوی خودی که عین ربط به بیکرانه وجود است برای تعالی یافتن.

۱۰. این که  انسان با موجود نسبت برقرار کند و موجود بما هو موجود را تجربه کند، به جهت آن است که  وجود به او عطا شده. و گرنه خود را یک وجود بیگانه از سایر موجودات می‌فهمد.

۱۱. رویداد های تاریخی در بستر اسلامی که شروع شد، انسان اصیل، خود را به واسطه‌ی روشنی‌گاه های وجود احساس می کند، اساسا به واسطه‌ی رویدادهای تاریخی است که انسان و حقیقت در تعلّق متقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. به همان معنایی که علی علیه السلام از طریق اسلام با حقیقت روبرو شدند و آن را در صحنه های نبرد دنبال کردند.

۱۲. انسان با آن گشوده شدن نسبت به انوار الهی در پرتو رخدادهای توحیدی به دست می‌آید.

۱۳. تاریخ هستی، همان تاریخ فرستادن‌ها و حوالت هستی است که موجودات را به نحوی آشکار و در عین حال پنهان می‌دارد.

۱۴. تاریخِ حقیقی، حال است. حال، آینده است از آن جهت که حال، چیزی است که انتظارِ وقوع لوازم تاریخ جدید را می‌کشد. آیا این همان بودن نیست که ذاتی است همواره در حال، آن چیزی که در برابر ما، منتظر ما است؟ همان آینده‌ای است که به درستی اندیشه شده.

۱۵. وقتی انسان عین نسبت با وجود باشد، وجود، صرفاً خود را در چنین نسبتی آشکار می‌سازد که همان حضور یافتن است که تعلّق متقابل میان انسان و خدا است.

۱۶. هستی یا وجود به مثابه‌ی رویداد، همواره ارتباطی متقابل میان انسان و وجود را بر قرار می‌کند و وجود به مثابه‌ی رویداد، همواره در پیوند با انسان است که همان «کلّ یومٍ هو فی شأن» است. یعنی تاریخ توحیدی ظرفیت رابطه‌ی متقابل بین خدا و ظرفیت تاریخی انسان است.

۱۷. احساسِ «بودن»، در مواجهه‌ی با حق، در تاریخ، یعنی خود را به صورت اصیل احساس‌کردن است و این نوع «بودن» همان رویداد مواجهه با جنبه‌ی وجودی هر موجود است و در این حالت، انسان بر عکس سایر موجودات، وجودش عین گشودگی خواهد بود که این، در واقع همان «هویت تعلقی» انسان می‌باشد. انسان در این حالت در زمان نیست، بلکه ماورای زمان، عین گشودگی با موجودات است و به موجودات، مجال می‌دهد تا در نسبت با زمان خاص‌شان آشکار شوند. معنای فراتاریخیِ اولیای الهی را باید در این نحوه بودن جستجو کرد.

۱۸. هویت تعلقیِ انسان یعنی در عینِ ربط‌بودن با کلّ هستی. این یعنی جمع بین تناهی و نامتناهی که در اولیای الهی محقق می‌شود.

۱۹. انسان از موطن «بودن»ِ خود در مقام نظر به رویدادهای تاریخی در فهمِ وجود قرار می‌گیرد و از این حیث، بر تمام موجودات تقدم می‌یابد. این نوع «بودن»، احساسِ انسان است نسبت به خود در بیکرانگیِ با وجود، نه موجودی در میان موجودات.

۲۰. انسان با فهمِ «بودن»ِ خود، فهمنده‌ی وجود است و با بودنِ صرف خویش مواجه می‌شود و این همان راز گشودگی انسان است یعنی درکِ اتحاد با خویشتن که منجر به درک وجودی همه‌ی موجودات می‌شود و همه‌ی عالَم را نزد خود احساس می‌کند به همان معنایی که مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند:

اتَزْعَمُ انَّكَ جِرْمٌ صَغيرٌ             وَ فيِكَ انْطَوَى الْعالَمُ الاكْبَر

تو مى‏ پندارى كه همين جسم كوچك هستى، در حالى كه جهان بزرگى در نهاد تو پنهان است.

 با این‌همه، انسانِ اصیل نمی‌تواند وجود خود را به صورت تامّ و تمام تجربه کند. زیرا ذاتاً همواره در مقام «امکان» است یعنی بیشتر از آنچه واقع شده است می‌باشد و همین امر موجب می‌شود تا احساسِ «بودن» در عینِ حضور بیکرانه‌ی «وجود» را در خود احساس کند.

۲۱. آن‌چه آینده است، در اصل همان امکان است که به سوی انسان اصیل که با «بودن»ِ خود به‌سر می‌برد، می‌آید، وقتی که او گشودگی خویش را حفظ کرده باشد. پیشروی انسان در آینده به معنای بازگشتِ او به سوی خود است، به معنای آنچه همواره از پیش بوده است.

۲۲. انسانِ اصیل در «حال» قرار می‌گیرد و می‌تواند با موجودات، مواجه شود، به واسطه‌ی رابطه‌ی آینده و گذشته. و لذا نحوه‌ی ارتباط آینده‌بودگی و «حال» را در وحدت‌شان نشان می‌دهد.

۲۳. انسان اصیل در مواجهه با موجودات باید خود را در حدّ مطلقِ گشودگی دریافته باشد و این دریافت، همان حرکتی است که در نخست از آینده در مواجه با نهائی‌ترین امکان، آغاز می‌شود و به سوی «بودگی» می‌رود.

۲۴. انسان اصیل که خود را در گشودگی نسبت به همه چیز می‌یابد، به اطلاقی می‌رسد که در آن اطلاق، دیگر خود را به واسطه‌ی موجودات درون جهان نمی‌فهمد. بلکه «بودن» خویش را در خود جهان احساس می‌کند. 

نمایش چاپی