بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3610
متن پرسش
ببخشیدچگونه می توان نفس راتقویت وبه کمال رساند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با گناه‌نکردن. پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی روش سلوکی آیت‌الله بهجت را مطالعه فرمایید. موفق باشید
2409

توزیع وقتبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام شما در کتابی که در مورد رزق و روزی تدوین کرده اید ، بالاخره مشخص نکرده اید حالا که قرار است دنبال پول زیاد در آوردن نباشیم و از طرفی هم بیکار نباشیم پس وقت باقیمانده را صرف چه کاری کنیم.؟به عبارتی خواننده را بین دوراهی حیران و سرگردان رها کرده اید.این چیزی است که با آموزه های دینی ما سازگار نیست. از طرفی می بینیم حضرت امیر علیه السلام بیش از هر انسان دیگری کار می کرده است حالا اینکه درامد انرا در چه راهی خرج می کرده بحث دیگری است.شما اشاره زیادی به بندگی و اینکه وظیفه ما بندگی کردن و وظیفه خداوند روزی دادن است کرده اید ولی کمتر در مورد جزئیات بندگی سخن گفته اید.شاید اگر اشاره ای به خطبه حضرت امیر در تفسیر آیه رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرلله می کردید تکلیف بهتر روشن می شد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امامان معصوم«علیهم‌السلام» با علم لدنی که داشتند نیاز به تعلیم معارف الهی در آن‌ها نبود ولی ما نیاز داریم به تعلیم معارف الهی بپردازیم و به همین جهت در روایات به ما توصیه می‌شود شب و روز خود را به سه قسمت تقسیم کنیم. یک قسمت خواب و یک قسمت کار و یک قسمت عبادت که ظاهراً کسب معارف و لذات حلال و دیدین برادران ایمانی و رشد روحیه‌ی بندگی مربوط به قسمت سوم می‌شود. موفق باشید
2127
متن پرسش
باسلام. معنای حقیقی وعرفانی ام ابیها چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام:آیت‌ا لله حسن زاده «حفظه‌الله» در تفسیر عرفانی «اُمّ ابیها» می‌فرمایند: چون عقل کلّ، پدر است و نفس کل، مادر و موجودات از آن دو ظهور یافته‌اند و مادرِ انوار و فضائل، فاطمه، عقیله‌ی رسالت و مظهر نفس کلّیه بر وجه اتم است، پس فاطمه «سلام‌ الله‌علیها» مادر پدری است که خاتمیت با وی است.
1986
متن پرسش
سلام علیکم! در سوره یوسف می خوانیم:«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بهِا لَوْ لَا أَن رَّءَا بُرْهَنَ رَبِّهِ کَذَالِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِین‏» حال در اینجا خداوند می فرماید اگر یوسف ع برهان پروردگار را مشاهده نمی کرد او نیز به گناه کشیده می شود. و ما خودمان از او سوء را دور کردیم و او از بندگان خالص ما بود. علامه ره نیز در المیزان بیانات عجیبی در تفسیر این آیه دارند. مثلا ایشان می فرمایند دقت در شرایط ماجرا نشان می دهد نجات یوسف خارق العاده بود و هیچ مانعی در مقابل یوسف ع نبود إلا توحید ایشان و تقوای ایشان یا مثلا علامه ره می فرمایند آن برهانی را که یوسف ع مشاهده کرد از نوع آن براهینی است که خدا نشان بندگان مخلص خود می دهد. و سایر بیانات عجیب علامه ره در تفسیر این آیه. خوب این آیه این هم بیانات عجیب علامه ره. اما از آن طرف انسان افراد زیادی را می شناسد که در دوران جوانی به هیچ وجه آلوده به این مسائل نشده اند. بنده خودم در بین دوستانم هستند افرادی که آنچنان پاک و متدین هستند که اگر اسم دختر یا زن را جلوی اینها بیاوریم اینقدر برای اینها ناشناخته است که گوئی از یک موجود فضائی داریم صحبت می کنیم(البته این جمله را به اغراق گفتم تا عمق مطلب را متوجه شوید.) برخی از اینها آنچنان پاک هستند که الفاظ و عباراتی همچون چشم چرانی دوست دختر رابطه با نا محرم استمناء زنا و سایر الفاظ اصلا برایشان تعریف نشده است. خلاصه اینکه افراد زیادی وجود دارند که تا قبل از ازدواج به هیچ وجه آلوده به این مسائل نشده اند. پس یا باید بگوئیم یوسف ع بودن و خود را نگه داشتن هر چند آسان نیست اما آنچنان نیز سخت نیست یا اینکه شرایط یوسف ع واقعا یک شرایط خاصی بوده است. یا مثلا طبق بیان علامه ره باید بگویم داستان همه این جوانان به مثابه یک رویا است و به افسانه بیشتر شبیه است تا واقعیت.(مخصوصا در شرایط فعلی و وضع بدحجابی و اختلاط های دانشگاهها و سایر مسائل که خودتان بیشتر می دانید.) نکته بعد اینکه بله درست است که هر کسی در هر گناهی اگر پاک باشد به مدد لطف خداوند است اما خدا در این آیه می فرماید یوسف ع با یک لطف خاص ما از گناه نجات پیدا کرد. خوب یعنی این جوانانی که پاک هستند هم مورد این لطف خاص هستند؟! سوال بعد اینکه طبق بیان علامه ره برهان ذکر شده در آیه نوعی علم شهودی بوده است. حال در مورد این جوانان نیز علم شهودی هست؟! نکته ی بعد اینکه حدا در آیه می فرماید که یوسف ع به دلیل اینکه از بندگان مخلص ما بود ما او را حفظ کردیم. حال این جوانان پاک نیز از بندگان مخلص هستند؟! اگر اینگونه است پس مخلص بودن هر چند آسان نیست اما خیلی نیز سخت نیست. چون خیلی ها را آدم می شناسد که به این مرحله رسیده اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری شهید مغنیه‌ها یوسف‌های زمان ما بودند که دامی در جلو او پهن کرده بودند که در آن دام تمام شرایط برای ارتکاب به حرام فراهم بود ولی به نور الهی از مهلکه نجات یافت. بسیار کم‌اند که در شرایط حضرت یوسف«علیه‌السلام» قرار گیرند و شایسته شوند خداوند آن‌ها را برای خود انتخاب کرده باشد و از دسترس شیطان مصونشان داشته باشد. اگر جوانان ما نیز در آنچنان عزمی باشند که سراسر وجودشان را وقف خدمت به دین الهی نمایند و خداوند آن‌ها را برای خود برگزید دیگر وسوه‌های شیطان بر آن‌ها کارگر نمی‌افتد زیرا آن‌ها نگاه خود را در افقی انداخته‌اند که هرگز شیطان راهی در آن ندارد. موفق باشید
513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در انتهای آیه ی 33 سوره بقره بعد از آنکه خداوند آدم را فرمان می دهد که اسما را به ملک بیاموزد می فرماید آیا به شما نگفتم که من از اسرار غیب آگاهم؟ و آنچه که پنهان می کنید یا فاش می کنید را می دانم؟ حال سوال این است که مگر ملائکه چه چیز را از خدای متعال پنهان کرده بودند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مفصلاً بحث دنبال شده. ملائکه از نظر وجودی محل ظهور اسماء خاصی از اسماء الهی بودند و نه همه‌ی اسماء الهی، در حالی که خلیفه‌ی خدا باید همه‌ی اسماء الهی را ظهور دهد و لذا بعد از آن‌که خداوند به ملائکه فرمود می‌خواهد خلیفه‌ای در زمین قرار دهد و ملائکه گفتند: «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ»(سوره‌ی بقره، آیه‌ی 30) ما که تسبیح و تقدیس تو را می‌کنیم شأن خلیفه‌بودن تو را داریم. خداوند به آدم اسماء را آموخت « ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ» سپس به ملائکه هم عرضه کرد و فرمود: «أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ» از این اسماء خبر دهید اگر راست می‌گویید که می‌توانید خلیفه‌ی الهی باشید. که ملائکه اظهار عجز کردند و سپس به آدم فرمود: «یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ» و در این‌جا بود که فرمود: « أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ»(سوره‌ی بقره، آیه‌ی 33). موفق باشید
430

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار. وضعیتی را ترسیم میکنم تا شما ، ما را در گذار این مقطع از مقاطع تاریخیمان با یاری و کمک خداوند یاری بفرمایید . (انشاالله) . ما در دانشگاه کار فرهنگی میکنیم. گاها دوستان ما مطالبی رو به صفری ها میدن بخونن که از نظر بنده ضرورت ندارد به این معنی که مطالب مهم تری هم هست هر چند مطالب داده شده در جای خود لازم است. و این موجب نگرانی شخص بنده شده و احساس میکنم همین بی تدبیری ها موجب عقب ماندن آن ها و نیز صفری ها میشود. از نظر بنده ی حقیر ، عمده خودشناسی است. امام شناسی است . معاد شناسی است. که البته همه ی این ها هم به نوعی خودشناسی است. امام شناسی جدای از خودشناسی نیست چرا که امام در درون ماست و احساس میکنم که همگان باید ناچار شده و به ضرورت درک این مسائل رسیده باشند. و صد البته آن گاه که ما روی بحث های امام شناسی کار میکنیم به امام زمان و پس از آن برای ایجاد جامعه ی بقیه اللهی به بحث ولایت فقیه و لزوم نظام جمهوری اسلامی میرسیم . اما دوستان ما برای بین دو ترم به بچه های صفری و در کل بچه های مجموعه ، طوماری بلند از فرضا صحبت های دوگانه ی آقای مطهری دادند و به خیالشان میخواهند بصیرت سیاسی به اعضا بدهند. مجددا تاکید میکنم که از نظر بنده دانستن و تحلیل این مطالب صد البته لازم است اما مسائل ضروری تری در اولویت قرار دارد. اما به نظر شما این کار کار درستی است ؟ افرادی که ما تازه با آن ها مواجه شدیم و آنها هیچ گونه تصوری از نحوه ی بود و وجود خود ندارند ، احساس سرگردانی میکنند ، و الان با این رویکرد با مطالبی که ما به آنها میدهیم برخورد میکنند که ما داریم غذای جانشان را به آن ها میدهیم و این مسئله حساسیت مطلب را بالا میبرد ، یعنی آن ها به ما اعتماد کردند که مطلبی که الان دستشان میدهیم همان چیزی است که باید بخوانند و بین دو ترم روی آن وقت بگذارند. این مسائل برای شخص بنده خیلی سخت است و من را به گوشه گیری میکشاند و این مسئله (گوشه گیری) و تک روی در شخص بنده خیلی زیاد است. وقتی به چهره ی این بچه ها(صفری های دانشگاه) یا حرف هایشان نگاه میکنم گریه ام میگیرد و برایشان گریه میکنم که دلشان میخواهد ولی هیچ چیز نمیدانند. احساس میکنم آن ها خودشان هم اولویت ها را تشخیص نمیدهند و صفری ها این وسط دست به دست و بازیچه میشوند. جان آن ها مطالب ناب تری را میخواهد. نگرانم که نکند نحوه ی برخورد اعضا با تقاضای صفری ها موجب شود که صفری ها هم همچون افراد قبلی بار بیایند که شدیدا به چه کنم چه کنم افتاده اند . البته این دودلی ها طبیعی است و همه کم و بیش داریم اما آن چه به عینه میبینم این نحوه کار تعریف کردن ، موجب صدمه به افراد در سیستم میشود و یا حداقلش این است که کار را بسیار سخت میکند چرا که ما با کار کردن یک سری مسائل ناب خودمان به بسیاری از تحلیل ها میرسیم و لازم نیست در موارد متعدد برای بصیرت سیاسی دچار کثرت گرایی شویم. این مسائل در حالی است که بنده احساس میکنم کار خاصی از دستم بر نمی آید . و راه نظر دادن را بر خود بسته میبینم و احساس میکنم اگر نظر مخالفی بدهم حتی اگر در قالب هم فکری هم باشد فضای بین خودمان متشنج میشود و بعضا منیت ها ظهور میکند. اما نمیتوانم بی تفاوت باشم و از این که دوستان به "کم" قانع شده اند میخواهم گریه کنم. . در شرایط ترسیم شده لطفا بفرمایید که باید چگونه با صفری و یا اعضای مجموعه برخورد کرد ؟ و در کل با وجود شرایط فوق هرگونه نصیحت به بنده ، پیشنهاد ، انتقاد ، یا تحلیل فضایی که برایتان ترسیم کردم به شدت برای بنده مفید است . و کمک کنید که این دوران را چگونه باید سپری کرد ؟؟؟ با تشکر فراوان از شما . التماس دعا.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی بنده نیز با جنابعالی موافقم که ابتدا باید مبانی معرفتی دانشجویان تازه وارد شکل بگیرد، ولی رفقای شما هم به جهت قصد خیری که دارند کارشان إن‌شاءالله نتیجه‌بخش خواهد بود و آنچه شما در ابتدا پیشنهاد می‌کنید آن‌ها بعداً عمل خواهند کرد و لذا نه جای نگرانی است و نه جای فاصله‌گرفتن با آن‌ها، دل‌سوزی‌ها و نیّت خیر آن‌ها را بنگرید و با تمام وجود به آن‌ها علاقه‌مند باشید و مسلّم خداوند در هدایت آن‌ها نظر رحمتش را شامل حالشان می‌کند. إن‌شاءالله موفق باشید
329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن سلام میخواهم برانم که سرّ حکمت دانستن یک چیز چیست؟ مثلا چرا استاد عالی قدر ما استاد طاهر زاده در مباحث خودشان مسائل سیاسی را مطرح میکنند که چندان مربوط به موضوع نمیباشد؟ مثلا در بحث "زن" از مصدق سخن به میان می آورند و میگویند که ایشان یک کافر به تمام معنا هستند. شنیدن این سخن برای جاهلی که عمری با آثار این گونه افراد عشق کرده چه حس و قضاوتی را در دلشان ایجاد میکند؟ شاید باعث شود که عده ای که از نظر سیاسی با ایشان اختلاف نظر دارند به دلیل این اختلاف نظر از شنیدن بحث ها خودداری کرده و هدایت نشوند ؟ در حالی که میشود برای مسائل سیاسی جلسه های مجزایی در نظر گرفت. البته بنده به این حقیقت کاملا واقفم که ایشان مصداق حدیثیند که میگوید افرادی گوششان ، لسانشان و خلاصه کلیه ی جوارحشان گوش و چشم و ... خداست.(با مراتب گوناگون). ولی میخواهم بدانم که سر و حکمت این کارشان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام از سر دلسوزی نگران هستی که افراد بتوانند هرچه بیشتر با معارف الهی آشنا شوند، خداوند شما را با پیامبران«علیهم‌السلام» که دلسوزان واقعی بشریت‌اند محشور کند، ولی ای عزیز! اگر در دل معارف الهی، جهت‌گیری سیاسی و اجتماعی افراد تصحیح نشود، عبادات او به کارش نمی‌اید. در همین راستا است که پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: « لَوْ عَبَداللهَ عَبْدٌ سَبْعینَ خَریفاً تحتَ المیزاب قائماً لیلهُ، صائماً نهارُه، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ ولایةُ علی‌بن‌ابی‌طالب«علیه‌السلام» لَأکَبَّهُ اللهُ عَلَی مِنْخَریهِ فِی النّار»؛ اگر بنده‌ای خدای را هفتادسال زیر ناودان کعبه عبادت کند در حالی که شب‌ها به نماز ایستاده و روزها، روزه‌دار است و ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب«علیه‌السلام» را نداشته باشد، از بینی او را در آتش می‌اندازند. پس پذیرش ولایت الهی و قبول حاکمیت احکام الهی در نظام اجتماعی – که از طریق خدا و رسول«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» و امامان معصوم«علیهم‌السلام» - محقق می‌شود شرط دینداری است و اگر امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مورد مصدق می‌فرمایند: «او هم مُسلم نبود» بر همین اساس است که عرض شد. موفق باشید
16025
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک اعیاد شعبانیه خدمت استاد عزیز و بزرگوار: سوالی که خدمت تان داشتم این است که حضرتعالی اعتقاد دارید ازدواج رزق است و فرد راه رسیدن به این رزق را فقط می پیماید و برخی از بزرگواران استناد می کنند به آیات سوره اعراف و از طرفی روایاتی در این باب مانند در کنزالعمال از پیامبر وارد شده است که «همسر تو تغییر نمی کنند حتی با دعایی من». حال با توجه به این موضوع اگر ازدواج را رزق بدانیم و همسر از قبل در عالم ذر انتخاب شده است پس جایگاه دعا و توسل در ازدواج چیست و از طرفی روایات بسیار زیادی مبنی بر انتخاب همسر وجود دارد که حتی رنگ چشم و صورت را گفته اند اینگونه انتخاب کنید اگر رزق است و مقدر جایگاه روایات چیست؟ و چگونه می توان این ها را با هم جمع کرد؟ ممنونم از راهنمایی تان و اینکه حتی الامکان درباره چگونگی انتخاب درباره عالم ذر توضیحاتی بفرمایید. همچنین ما را هم از دعایی خیرتان محروم نفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا در امر رزقِ مقسوم، رسیدن به رزق را تسهیل می‌کند. و تلاش ما جهت بهترظهورکردنِ آن چیزی است که برای ما رقم خورده است. و این نکته‌ی بسیار مهمی است که رزق مقسوم ما چگونه برای ما ظهور کند که نفس ما آن را مطلوب خود بداند. دعا در این راستا کمک می‌کند. موفق باشید

12711
متن پرسش
سلام استاد گرامی: نظرتان در مورد آقای محمد علی طاهری (عرفان کیهانی) چیست؟ استاد عزیز صحبتهای شما برای افراد زیادی روشنگر خواهد شد. چون متاسفانه در جامعه افرادی هستند که در جستجوی معنا به این مسائل گرایش پیدا می کنند. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد به‌شدت مردم را به اسم عرفان سرگردان می‌کنند و مردمی که متوجه‌ی حقایق نیستند این سخنان پوچ و وَهمی را حق می‌دانند و عملاً گرفتار یک‌نوع زندگی بی‌نتیجه می‌شوند و لذا وظیفه‌ی دلسوزان جامعه است که نسبت به این نوع فریبکاری‌ها به‌شدت برخورد کنند. موفق باشید

11763
متن پرسش
سلام علیکم استاد: من جانم از ناامیدی به تنگ آمده، در کسری از ثانیه پر از امید و در همان حال به شدت ناامید هستم. 1. در کدام درس شما علت فراز و فرود و قبض بسط شرح داده شده؟ 2. راهکار عملی عبور از نا امیدی در همان لحظه و پایدار کردن احوال قلب چیست؟ خدا هیچگاه شما را در ناامیدی نگذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با یک اراده‌ی محکم بنا را بگذارید توصیه‌ی مولایمان علی«علیه‌السلام» را به فرزند بزرگوارشان در دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» دنبال کنید. چرا به دنبال برکه هستید؟! دریا در جلو شما است. موفق باشید

8907
متن پرسش
سلام جناب استاد: در رابطه با سوالی که در مورد عملکرد بانک ها عرض شد، باید خدمتتان عرض کنم که مشکل بانک ها در کشور ما بسیار فراتر از تصورات حضرت عالی و اکثر مردم است. در نظام بانکی ما که مثل اکثر کشورهای دنیا بر اساس مدل «ذخیره کسری» و «ضریب فزاینده» عمل میکند، بانک ها عملا پول وام را «خلق» میکنند و به همین دلیل میزان نقدینگی همیشه چند برابر پایه پولی است. و بانک ها از طریق همین خلق اعتبار سود میکنند. بدین ترتیب بانک ها عملا کنترل پول و نقدینگی کل کشور را در دست دارند و در میان تمام انواع کسب و کار فقط بانک ها هستند که از این امتیاز برخوردارند (به این فکر کنید). و البته تاریخ ثابت کرده که بانک ها از این امتیاز عملا برای غارت جوامع استفاده میکنند. وقتی به پدیده معوقات بانکی و همدست بودن هیئت مدیره بانک ها با بدهکاران مینگریم، وقتی میبینیم چه طور با استدلال های غلط نرخ سود بالا را که منجر به تورم بیشتر میشوند توجیه میکنند، وقتی که بر اساس مشاهدات و نظرات محققین عقود اسلامی در نظام بانکی ما عملا اجرا نمی شوند، وقتی میبینیم که در سال 91 که رشد اقتصادی کشور منفی 5 درصد بوده و خیلی از کسب و کارها ورشکسته شدند یا ضرر کردند، اما بعضی از بانک ها تا بیش از 100 درصد سرمایه سود کرده اند!! وقتی میبینیم بخش عمده منابع بانک ها بر خلاف توصیه های (البته مثل همیشه آبکی) بانک مرکزی به جای حمایت از تولید به بخش بازرگانی (واردات) اختصاص می یابد و اقتصادی مصرفی وارداتی را تقویت میکند و تبعات این رویه تأمین مالی غیرتولید محور را در پدیده پول های سرگردان و هجمه آنها به دلار که باعث سقوط ارزش پول ملی شد در نظر میگیرم، و وقتی شاهد رشد قارچ گونه بانک ها در 10 سال اخیر به خاطر سودزایی این نظام فاسد هستیم آن گاه به نظر میرسد با یک مشکل بلکه بهتر است بگوییم که یک معضل و تهدید بسیار اساسی رو به رو هستیم. اصلاح این فساد ساختاری نیازمند یک عزم ملی است چرا که طبقه ذی نفع بانکدار در کشور نه نسبت به مفاسد تاریخی خود پاسخگو خواهند بود نه از چنین کسب و کار سودزایی به این راحتی دل خواهند کند. و البته این یکی از چالش های بزرگی است که انقلاب اسلامی باید آن را پشت سر بگذارد. در این زمینه چند لینک را برای مطالعه دوستان معرفی میکنم. http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911222001152 http://www.aparat.com/v/x0Nt7 http://reba.ir/پادشاه-لخت-نظام-بانکی-کشور-و-افشاگری-بر/ http://www.tasnimnews.com/Home/Single/231072?ref=shahrekhabar
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: دقیقاً همین‌طور است که می‌فرمایید. عرض بنده فقط در رابطه با اشکال شرعی علمای عزیز نسبت به حرمت دیرکِرد بود و راه حلّ عبور از آن، وگرنه همین‌طور که فرمودید تا ما مسئله‌ی بانک‌ها را و گمرکات و مالیات را حلّ نکنیم همواره در اصلاح امور اقتصادی چند پایمان لنگ است. موفق باشید
5602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حاج آقا خوب هستین؟ من سوالی خصوصی ازتون پرسیدم که بی جواب موند البته یکبار جواب دادید که از شانس بد من با فونت عجیبی جوابتون اومد که قابل خوندن نبود و من براتون فرستادمش اما دیگه جوابی ندادید. 1- کسی که از بچگی ذاتا به جنس موافق علاقه داره باید چه خاکی تو سرش بریزه؟ توضیح بدبد لطفا 2- آیا شاهدبازی بین عرفا وآقای ملاصدرا بوده؟ توضیح بدبد لطفا تورو خدا جواب بدید. به کمکتون نیاز داریم بخداااااااااااااااااااا.......
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض کردم در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض کرده‌ام که این نوع گرایش‌ها انسان را تا هلاکت جلو می‌برد چون قوه‌ی واهمه در میان است و قوه‌ی واهمه محل ورود شیطان است. در همان کتاب راه‌ حل عبور از قوه‌ی واهمه داده شده است در بحث عشق به زیبارویان که در عرفان مطرح است در جایی است که انسان به مقام فنا می‌رسد و همه‌ی عالم را مظهر حق می‌یابد. در آن حال خودی برایش نمانده و آن نکته را که در مورد ملاصدرا گفته‌اند با کمال بی‌انصافی مطرح کرده‌اند زیرا بحث در صور برزخی است که بر قلب سالک تجلی می‌کند و موجب اتحاد آن صور با نفس سالک می‌شود. ملاصدرا عشقی را مطرح می‌کند که به‌کلی از شهوت و منفعت بر کنار باشد تا گذرگاهی به سوی معبود حقیقی گردد و لازمه‌ی چنین سیری معرفت کامل از حضور حضرت حق در عالم است. موفق باشید
5433
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با عرض سلام.1.استاد من به هیچ وجه نمی توانم ارتباط همسرم را با زن دیگری(هرنوع ارتباط شرعی)قلبا و عقلا بپذیرم.فارق از دلایل عقلی ای که دارم،وجود و دلم نمی پذیرد و برایم قابل تحمل نیست یعنی محبت و علاقه ام ناخوداگاه قطع می شود و احساسی ایجاد می شود که شرحش سخت است.شما در این مورد قبلا مطلبی را در سوال 2561 فرموده بودید،با این حال می خواستم بدانم من به دلیل داشتن این احساس نسبت به شوهرم گناه کارم ؟مگر عشق یگانگی نمی آورد؟2.من از همسرم قبل و بعد از ازدوج خواسته ام که جز من با کس دیگری ارتباط نداشته باشد، با این تعهدی که به من داده اند آیا ارتباط با دیگری، از طرف ایشان خیانت محسوب می شود؟3.اینکه خدا اجازه داده مردان ازدواج مجدد داشته باشند، آیا خدا رضایت همسر اول برای این اقدام را مورد نظر و اهمیت قرار داده یا خیر؟چون در قانون این مسئله آمده است.ممنونم از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس یک احساس عالی نیست، چون همه‌ی افق زندگی خود را شوهر خود قرار داده‌اید و از این جهت جایگاه خود را در عالم درست تحلیل نمی‌کنید. در حالی‌که وسعت شما به وسعت اُنس با خدا است و در این راستا شوهرتان جایگاه خاص خود را دارد حال اگر بنا به ضرورت عقلی و شرعی لازم بود که سرپرستی یک خانم دیگر را به عهده بگیرد و آن خانم را تا مرز مادرشدن جلو ببرد، می‌توانید تحمل کنید و یک ذره هم از چشم‌تان نمی‌افتد بلکه احترام لازم را برای او قائل خواهید بود. مشکل آن است که هم برای مردان و هم برای زنان جایگاه همسر دوم مرد گم شده است. موفق باشید
4617

سلام کردنبازدید:

متن پرسش
آیا سلام نکردن به زنان نامحرم گناه دارد یا نه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» به زنان جوان سلام نمی‌کردند. موفق باشید
4142
متن پرسش
سلام علیکم 1-با توجه به نوارهای موجود بدایه و نهایه الحمکه ، شما چه استادی را پیشنهاد می کنید؟ 2-نظرتان درباره خواندن شرح منظومه استاد مطهری ، چه زمانی است؟ 3-پیشنهادتان برای خوب خواندن بدایه و نهایه چیست؟ ممنونم التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در حال حاضر بهتر است در مورد استاد نهایه الحکمه از کسانی که بیشتر درگیر هستند بپرسید، بنده شرح آیت‌الله مصباح را می‌شناسم که شرح خوبی است 2- شرح منظومه‌ی شهید مطهری تألیف لطیف و ارزشمندی است 3- کتاب‌های فلسفی را باید بدون عجله و با بحث و تدبّر تعلیم گرفت. موفق باشید
19168
متن پرسش
علامه حسن زاده آملی می گوید: «در قعر جهنم جرجیر می روید زیرا که نار منقطع می شود و عذاب مرتفع می گردد...». ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، صفحه ۲۱۳ ولی امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: «بعضی از مردم چقدر احمق هستند که می گویند در وادی جهنم جرجیر می روید در حالی که خداوند فرموده است: وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ، پس چگونه سبزی می روید؟!». الکافی، جلد ۶، صفحه ۳۶۸ میشود منظور علامه را توضیح دهید که صراحتا با حدیث مخالف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه خوانده‌اید سخن علامه حسن‌زاده نیست و جناب علامه آن را ترجمه کرده‌اند و اکثر علماء با این سخن محی‌الدین مخالف‌اند از جمله آیت‌اللّه جوادی معتقدند: «مسئله‌ی ابدیت عذاب بدون شناخت انسان میسر نیست و اگر انسان یک گوهر داشته باشد آن وقت می‌توان بحث کرد آیا این عوارض در جهنم عارض بر جان انسان شده یا همسنخ انسان است و اگر همسنخ انسان است دیگر عذاب نیست و اگر همسنخ انسان نیست ابدی نیست. ولی وقتی انسان دارای یک گوهر نبود و دارای فطرت و طبیعت بود موضوع متفاوت می‌شود بدین معنا که فطرت او آنچه را طبع او به عنوان ملکاتِ خلاف شریعت در خود نهادینه کرده است نمی‌پذیرد و همواره این تضاد که مسخر به انواع عذاب‌های رنج‌آور می‌شود در چنین انسانی باقی است» البته بحث آن مفصل است. موفق باشید

9752
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی نظر به سوال 9727 آیا 7 بار سوره قدر خواندن برای دعای اموات در روایت آمده یا 7 بار آیه الکرسی؟ چون در مباحث شما بنده 7 بار سوره قدر خواندن را هم شنیده ام. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌اید از امام رضا«علیه‌السلام» هست: هیچ بنده‌ی مؤمنی نیست که قبر مؤمنین را زیارت کند و سوره‌ی قدر را 7 مرتبه بخواند، مگر این‌که خداوند گناهان او و صاحب قبر را می‌بخشد. و در ضمن در مورد خواندن آیت الکرسی نیز روایت شده است. موفق باشید
8939

رزقبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده کتاب جایگاه رزق انسان در هستی را مطالعه کرده ام. با تشکر از شما بابت این کتاب ارزشمند سوالاتی برای بنده ایجاد شده که امیدوارم پاسخ آنها را از شما دریافت کنم. 1- در این کتاب طبق روایتی از امیرالمومنین (ع) آمده که دیگران در تنگ کردن رزق انسان نقشی ندارند. پس جایگاه ستم ستمگران که منجر به کم شدن رزق انسان و گاهی قطع آن می شود کجاست؟ 2- به کرات در این کتاب مطرح شده که نباید نگران آینده بود و رزق آینده محفوظ است. آیا بر این اساس می توان گفت که پس انداز کردن کاری اشتباه و ناشی از بدگمانی به خداوند است؟ این در حالی است که در عمل گاهی انسان مجبور می شود که درآمد مثلا دو سالش را در یک شب، به دلایل مختلف خرج کند مثل بیماری یا ازدواج یا ... . تکلیف چیست؟ 3- کسی که تنبلی کند و از انجام وظیفه خود نسبت به جامعه کوتاهی کند، چه سرنوشتی دارد؟ آیا رزقش به او می رسد؟ مگر رزق او مقدر نشده است؟ 4-سوال آخر: آیا ممکن است رزق انسان آنقدر تنگ شود که با وجود انجام وظیفه در حد توان خود، نیازمند دیگران گردیم؟ اگر بله آیا شایسته هست که برای این مورد هم که شده نگران آینده خود باشیم؟ باتشکر از حوصله تان. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ستم ستمگران هیچ‌گاه رزق ما را کم نمی‌کند بلکه ستم‌پذیری ما موجب محرومیت ما از الطاف الهی می‌شود 2- پس‌انداز در حدّ معقول را می‌توان جزو رزق نامید. همان‌طور که ائمه«علیهم‌السلام» خرج یک‌سال خود را برمی‌داشتند و بقیه را می‌بخشیدند. ولی نباید به اسم تأمین آینده از وظایفی که امروز در خدمت به خلق داریم کوتاهی کنیم. همان‌طور که نباید نسبت به نیازهای اولیه‌ی زندگی خود مثل مسکن بی‌تفاوت بود 3- رزق این افراد با سختی و تحقیر به آن‌ها می‌رسد و در این موارد باید خود را ملامت کنند 4- هرگز خداوندی که ما را خلق کرده، ما را در تأمین نیازهای ضروری و منطقی به خودمان وا نمی‌گذارد. ما هر چقدر در آینده چوب می‌خوریم به جهت دنبال‌کردن نیازهای کاذب و تجملاتی است. موفق باشید
6502
متن پرسش
سلام جناب استاد وقتی در شب نماز شب می خونم در طول روز بیشتر از یاد خدا غافل هستم یک دستور عنایت کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما کار خودتان را بکنید و نگذارید شیطان این نکته را که می‌گویید، به قلب شما القاء کند. شب شرایط انس با حضرت حق بیشتر است و در نتیجه روز القائات شیطان را بیشتر احساس می‌کنید. موفق باشید
5380
متن پرسش
باسلام 1.آیت الله جوادی می فرمودند همانگونه که گفتند نماز را اقامه کنید نه اینکه بخوانید شما مبلغان هم باید مردم را اقامه کنید چون مردم هم ستون دین و نظام هستند سئوال من این است که ما چگونه مردم را باید اقامه کنیم؟ 2.همانگونه که مستحضرید ما سه علم داریم:1.فقه(انجام واجبات و ترک محرمات)2.متخلق شدن به اخلاق.3.عقایدو مباحث معاد و اسماء و صفات و...، سئوال من این است که الان سیر شما بیشتر ناظر به شماره3 است حال آنهایی که می خواهند سیر شما یا سیر علمایی که در شماره3کار کردند را کار کنند آیا قبلش به عنوان مقدمه ابتدا باید انجام واجبات و ترک محرمات کنند و بعد متخلق به اخلاق شوند و بعد برسند به سیر شماره3(سللوک عرفانی نه سلوک اخلاقی) یا نه اینکه همه را باهم جلوبروند؟ ب:اگر سیر شما را هم بروند خب بالاخره شاید گاهی از انسان محرمی سر بزند آیا بهتر نیست سیر شما را نروند و اول ترک محرمات کنند؟(که طبیعتا این هم خیلی سال طول می کشد که شاید به سیر شماره3 نرسند) 3.جایگاه کتاب حیات زمینی آدم در سیر شما کجاست؟ب:بعضی می گویند بعد کتاب معاد و قبل از شروع المیزان این کتاب را بخوانید این درست است؟ 4.طبق جواب سئوال5300پس روزه به بدن فشار می اورد ذاتا درست است؟ پس این چگونه با اینکه فرمودید فشار آوردن به بدن توهم است جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با ارائه‌ی دین به صورت حضوری و انقلابی و نظر به مهدویت إن‌شاءاللّه دین اقامه می‌شود همان‌طور که حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نشان دادند 2- مگر می‌شود بدون رعایت فقه قدمی در دین برداشت؟ در تمام مراحل دینداری باید مواظب حرام و حلال الهی بود و برای قرب الهی خود را در اخلاق و معارف رشد داد 3- حرف خوبی است 4- اگر انسان ماوراء بدن زندگی کند، فشار بدن را به چیزی نمی‌گیرد و از این جهت متوجه می‌شود وَهم او فعّال است که گرسنگی بدن را برای او عمده می‌کند. موفق باشید
4639
متن پرسش
با سلام. حزب و تحزب در منظومه اسلامی چه جایگاهی دارد، مقبوله یا منفور؟ آیا این مشکلاتی که در نظام سیاسی ما هست به خاطر همین خلا تحزب نیست؟ مثلا توی همین انتخابات باید در عرض یک ماه انهم یک نفر را شناسایی کرده و به اون رای بدیم در حالی که اگر احزاب بودند تیمشون و طرز فکرشون و عملکردشون مشخص بود د نتیجه خیلی دقیقتر می تونستیم یک مجموعه مفید را با عملکرد روشن روی کار بیاریم. ضمنا از روشنگری های حضرتعالی بسیار بسیار سپاسگذارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تا حال ما مشکلی نداشته‌ایم زیرا در ذیل رهبری ولیّ فقیه می‌توان کار را جلو برد ولی با وجود احزاب و این‌که احزاب عموماً گرفتار خودبینی و کسب قدرت می‌شوند و سایر احزاب را رقیب خود احساس می‌نمایند، با مشکلات دیگری روبه‌رو می‌شویم. نظام ما که یک نظام مردمی است و تحمل آن را ندارد که یک حزب خاص به‌عنوان پیروز انتخابات بیاید و همه‌ی امور کشور را در اختیار گیرد. موفق باشید
3927

خطرات ثروتبازدید:

متن پرسش
بسم الهه الرحمن الرحیم: با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار خداوند را شا کرم که به شما توفیق آشنایی و درک این معارف بلند را داد و توفیق شا گردی شما را به ما عنایت کردو در مدت بیست سال مارا و بسیاری از اطرافیان ما را از این معارف عزیز بهرمند فرمود. در رابطه با بحث رزق سوالی داشتم جناب استاد از یک طرف در معارف دین ما فقر و نداشتن دنیا ستایش شده است مثلا معصوم علیه السلام می فرماید « إِنَّا لَنُحِبُّ الدُّنْیَا وَ أَنْ لَا نُؤْتَاهَا خَیْرٌ لَنَا مِنْ أَنْ نُؤْتَاهَا وَ مَا أُوتِیَ ابْنُ آدَمَ مِنْهَا شَیْئاً إِلَّا نَقَصَ حَظُّهُ مِنَ الْآخِرَةِ.» ( عده الداعی) ما (انسانها) دنیا را دوست داریم، ولى اگر بدان نرسیم بهتر از آن است که به آن برسیم و هرگز به فرزندان آدم چیزى از دنیا داده نشد، مگر آنکه از بهره اخروى‏شان کم گردید و یا « وَ إِذَا رَأَیْتَ الْفَقْرَ مُقْبِلًا فَقُلْ مَرْحَباً بِشِعَارِ الصَّالِحِینَ وَ إِذَا رَأَیْتَ الْغِنَى مُقْبِلًا فَقُلْ ذَنْبٌ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُه‏ » (عده الداعی) و بحضرت موسى وحى شد که هر گاه دیدى فقر بتو رو آورد بگو مرحبا به شعار صالحین و هر گاه دیدى که ثروت بتو روآورده‏ بگو گناهى است که بزودى مجازاتش خواهد رسید. ویا داخل شدن یک شتر در سوراخ سوزن راحت تر از داخل شدن یک غنی در بهشت است(عده الداعی ) و بسیاری از روایت دیگر که در کتب روایی ما موجود است و از طرف دیگر به روایات و دعا هایی بر میخوریم که فقر را مضر و در دعاها وسعت رزرق را از خدا خواسته اند مثلا کاد الفقر ان یکون کفرا (نهج الفصاحه) و یا حضرت علی به فرزندش محمد ابن حنفیه می فرماید ای پسرم من از تنگدستی بر تو می ترسم پس از آن بر خدا پناه ببر فان الفقر منقصه للدین مدهشه للعقل داعیه للمقت(نهج البلاغه ) ویا در دعای عالیه المضا مین که مستحب است پس از زیارت ائمه علیهم السلام بخوانیم آمده و ترزقنی ما لا واسعا هنیئا نامیا.....و یا در دعایی که امام با قر آن را دعا ی جامع می خوانند آمده اعطنی حظا وافرا فی آخرتی و معاشا واسعا هنیئا مریئا فی دنیای (مفاتیح الجنان) و یا در نامه امام علی به امام حسن علیهم السلام آمده فرزندم از خدا چیز هایی بخواه که غیر او نمی تواند به تو بدهد مثل طول عمر تندرستی و گشایش روزی حلال و بسیاری از ادعیه و روایات دیگر حا لا واقعا وظیفه ما چیست آیا باید از خدا وسعت رزق بخواهیم تا هم علاوه بر بر طرف کردن نیازهای خود در حد معقول بدون اسراف و تجمل با توجه به رعایت اجما ل در طلب رزق بتوانیم به عمل مهم انفاق و دستگیری اقوام ومستمندان موفق شویم و از برکات آن که این همه در قرآن وروایات آمده استفاده کنیم یا خیر و ایا با وسعت رزق بدون حرص و تجمل آدم راحت تر می تواند به عبادات و ذکر و مطا لعه خود بپردازد یا با فقر و تنگدستی من خود احساس می کنم مواقعی که در شرایط بهتری از رزق هستم با آرامش بیشتری به مطا لعه و عباداتم می پردازیم وانفاقاتی هم می کنم آیا این به خا طر عدم توکل است ؟البته کتاب جا یگاه رزق انسان در هستی را مطا لعه و حتی با دوستان مباحثه نمو دیم و بسیار بهره بردیم ولی می خواهم این سئوال رابه طور مشخص لطف نموده پاسخ فرمائیداز خدای متعال طول عمر شما استاد عزیز را خواهانم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:. از روایاتی که صحبت از فاصله‌گرفتن از ثروتمندشدن است و دل را در گرو ثروت دنیاگذاشتن بر نمی‌آید که فقر به معنای نیازمندشدن به مایحتاج زندگی، مطلوب است. آن‌جایی هم که بحث طلب رزق وسیع است طبق همان روایاتی که نقل فرموده‌اید منظور ثروتمندشدن نیست بلکه منظور محتاج‌نبودن است تا همان‌طور که می‌فرمایید انسان با خاطری آسوده بتواند به وظایف دینی خود بپردازد. عمده آن است که متوجه شویم آری «وَ مَا أُوتِیَ ابْنُ آدَمَ مِنْهَا شَیْئاً إِلَّا نَقَصَ حَظُّهُ مِنَ الْآخِرَةِ» بنی آدم بداند اگر از دنیا چیزی به او دادند که در راستای لذّات صرفاً دنیایی بود به همان اندازه از آخرت او کم می‌گذارند ولی آن نوع زندگی که به طور طبیعی در زیر سایه‌ی برنامه‌ی الهی اداره می‌شود هرگز گرفتار چنین مشکلی نخواهد بود. و در همین راستا مردى خدمت امام صادق علیه السّلام عرض کرد: ما طالب دنیا هستیم امام به او فرمودند میخواهى با دنیا چه کنى، گفت: براى خودم از آن کمک میگیرم، و به خاندانم میرسانم، و صدقه میدهم و صله رحم به جاى میاورم و حج انجام میدهم، امام فرمود: این‏ها دنیا نیستند همه اینها آخرت میباشند. موفق باشید
659

شک در عقایدبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده. انشاءالله تلاش شما در هدایت جامعه مقبول حضرت حق واقع شود.سوال من این است که آیا این که ما به خدمت ائمه اظهار میداریم مثلا "آقا ما فلان حاجت را از شما میخواهیم و حاجت ما را بدهید" شرک محسوب میشود؟ آیا حوائج را فقط باید از خود خدا خواست و یا نهایتا ائمه را شفیع کرد؟ اگر مستقیما از خود ائمه بخواهیم - ـبا علم به اینکه ایشان قدرتشان را از خدا دارند- اشکالی دارد؟ استادگرامی، من عقیده دارم ائمه معصوم و حتی حضرت ابوالفضل هرچه را ما از راه دور بگوییم میشنوند و ائمه اعمال ما را می بینند و افکار و نیات و مافی الصدور ما را میدانند هم شخص امام زمان و هم سایر ائمه که از دنیا رفته اند. آیا این درست است؟و معتقدم صدایشان بزنیم می شنوند. آیا این عقیده درست است؟لطف کنید توضیح دهیدنظارت ائمه بر اعمال و رفتار و افکارما چگونه است.استاد گرامی من گاهی در خیلی از مسائل شک میکنم حتی در خدا و خیلی ناراحت میشئم البته در عمق جانم به خدا عقیده دارم اما از این شکها بسیار ناراحت میشوم دنبالشان هم میروم اما باز یه جور دیگه ظاهر میشوندمیترسم نکند بخاطر این شکهادر قبر مرا جزءمومنین محسوب نکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اگر مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دنبال کنید هم جواب سؤال‌تان را می‌گیرید و هم از شک در عقاید آزاد می‌شوید. إن‌شاءالله موفق باشید
172

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم یک نفر از دوستان خوابی نقل می کرد از قول آیت ا... موسوی که یکی از روحانیون خمینی شهر می باشد و در حوزه اصفهان درس خارج فقه دارد ایشان در عالم رویا مرحوم علامه طباطبائی را می بیند و از وضعیت ایشان سوال می کند ایشان اظهار رضایت می فرمایند و بیان می کنند من یک درجه پایین تر از بسیجیان می باشم ایت ا... موسوی نقل می کنند بعد از اینکه از خواب بیدار شدم هضم این مطلب برایم سنگین بود نزد مرحوم آیت ا... اراکی رفتم ایشان بیان فرمودند من هم خوابی شبیه خواب شما دیده ام چند شبی بعد دوباره آقای موسوی خواب مرحوم علامه را می بینند که می فرمایند باور نمی کنی که من یک درجه پایین تر از بسیجیان می باشم . حال با توجه به اینکه مرحوم علامه یکی از آن علما بود که مداد العلما افضل من دماء شهدا و با عنایت به اینکه شهید مطهری فرموده بود اگر علامه طباطبایی نبود من و آقای بهشتی از دست رفته بودیم و اکثر بزرگان انقلاب که شهید شدند از شاگردان ایشان بوده اند این خوابها را باید چگونه تعبیر کرد؟
متن پاسخ

بسمه تعالی علیک السلام
مسلم خواب نمی تواند به خودی خود حجت باشد مگر این که شاهدی بیرونی از سخن معصوم بر آن صحه بگذارد.و لذا اگر علمای شهید پرور نباشند شهادت به صحنه نمی آید.

11706
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. حضرتعالی آثار اندیشمندان بزرگ جهان را از چه زمانی شروع فرمودید؟ بعد از فلسفه؟ ما چه کنیم؟ علاوه بر کنفسیوس و لائوتسه و آثار فلاسفه غرب آشنایی با چه اندیشه های دیگری را ضروری می دانید؟ 2- ابتدا مقالات آیت الله شجاعی مطالعه شود بهتر است یا جنود عقل و جهل حضرت امام(ره)؟ چه خوب می شد اگر دروس معرفت نفس علامه حسن زاده را با همان بیان بسیار شیوای حضرتعالی شرح می شد هر چند آثار استاد امکان رجوع مستقل را به ما داده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با جدیّت و پشت‌کار «مقالات آیت الله شجاعی» را دنبال کنید یک کار اساسی کرده‌اید و بعد از آن از تفسیر المیزان هم غافل نباشید. «جنود عقل و جهل» را بعد از «مقالات» کار کنید خوب است. آرام‌آرام بعد از این‌ها سری هم به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بزنید تا راه ورود به عرفان نظری گشوده شود. موفق باشید

نمایش چاپی