باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای جنابعالی و سایر عزیزان که در فضای مجازی متذکر معارف الهی و اخلاق ربّانی هستند، آرزوی موفقیت دارم و مسلّم چیزی نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد و میدان را به دشمنان اسلام داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیهالسلام» جهت توجه به موضوع فوق و اينكه اولًا: قلب انسان كاملًا با خدا آشنا است و خداوند در نزديكترين شرايط به انسان است. ثانياً: مىتواند با خدا روبهرو شود، ما را متوجه نكتهاى مىكنند كه خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است كه: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»،[1] و هنگامى كه بر كشتى سوار مىشوند خدا را با تمام خلوص مىخوانند و چون آنها را به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، در همان حال شرك مىورزند. بعد از طرح اين آيه حضرت فرمودند: آنوقت كه فرد در دريا اميد به هيچچيز ندارد و به قدرتى لايزال متوسل مىشود «فَذَلِكَ الشَّيْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيثَ»،[2] آن قدرت لايزال كه در آن حالت، آن فرد بدان متوسل مىشود همان خدايى است كه قادر بر نجات است، در آن موقعى كه هيچ نجات دهندهاى براى او نيست، و او فريادرس است، در شرايطى كه هيچ فريادرسى را در منظر خود نمىيابد. حديث مذكور؛ از بهترين نكتهها براى خدا يابى است. چون اولًا: ما را متوجه خدايى مىكند كه مافوق خداى مفهومى است و در آن شرايط خاص او را روبهروى خود مىيابيم، يعنى همان خدايى كه از طريق قلب بايد با آن مرتبط شد. ثانياً: اين خدا را انسان در وجود خود مىشناسد و احتياج نيست با كتاب و درس و مدرسه وجود او را براى خود اثبات كند. ثالثاً: و از همه مهمتر اينكه كافى است حجابهايى كه خود را براى ما نجاتدهنده و فريادرس مىنمايانند كنار رود، يكمرتبه قلب ما خود را با آن خدا روبهرو مىبيند. به همين جهت حضرت مىفرمايند: او خداى قادر بر نجات است آن موقعى كه هيچ نجاتدهندهاى نيست، «حَيثُ لا منجى». وقتى در منظر جان انسان مشخص شود كه هيچ نجاتدهندهاى نيست و همه آنچه ما به عنوان نجاتدهنده به صورت وَهمى و دروغين به آنها دل بسته بوديم، از منظر قلب كنار رفتهاند، و وقتى روشن شود همه آنچه ما به عنوان فريادرسِ خود به آنها دل بسته بوديم، از صحنه جان رخت بربستهاند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فريادرس ظاهر مىگردد و ما با او روبهرو مىشويم. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره عنكبوت، آيه 65.
[2] ( 1)- قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ( ع) يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِى عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَى الْمُجَادِلُونَ وَ حَيرُونِى فَقَالَ لَهُ يا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَة قَطُّ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيثُ لَا سَفِينَة تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَة تُغْنِيكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيئاً مِنَ الْأَشْياءِ قَادِرٌ عَلَى يخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: الصَّادِقُ( ع) فَذَلِكَ الشَّىءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيثُ لَا مُنْجِى وَ عَلَى الْإِغَاثَة حَيثُ لَا مُغِيثَ.« معانيالأخبار»، ص 4-« توحيد صدوق»، ص 231.« بحارالانوار»، ج 3، ص 41.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از کتب مذکور ارزش خود را دارند. کتاب «نفس المهموم» جمعبندی خوبی دارد بهخصوص که شخصیت ارزشمندی مثل آیت اللّه شعرانی آن را ترجمه کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به همان تاریخ طبری با دقت نظر کنند، جریان حرکت امام حسین«علیهالسلام» را در آن فضای تاریخی در رابطه با احیاء دین جدّشان پیامبر، بهخوبی متوجه میشوند. و یا سری به نظر دانشمندان غیر شیعه بهخصوص دانشمندان اهل سنت بزنند که چگونه همه متفقاند که حرکت امام حسین«علیهالسلام» در مقابل جریان منحرف امویان صورت گرفته. بنده نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را در کتاب «راز شادی امام حسین«علیهالسلام» در قتلگاه» که بر روی سایت هست، آوردهام. بدیهی است که یک محقق نباید نهضت حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» را با قرائت امویان دنبال کند! همچنانکه دفاع مقدس 8 ساله را نباید با قرائت صدامیان بررسی نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرامآرام بعد از فهم انقلاب اسلامی از طریق کتابهای مربوطه و دقت بر روی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با تمرکز بر روی سخنان مقام معظم رهبری از یک طرف و اُنس طولانی با صحیفهی حضرت امام؛ إنشاءاللّه بصیرت لازم را که اقتضای این تاریخ است، به دست خواهید آورد. البته برای یک طلبه دروس رسمی حوزه، اولویت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم این حرف درستی است که در نگاه نیچه و هایدگر، عمل بر نظر مقدم است، ولی در فضای فلسفهای که آنها در آن قرار دارند، نه آنکه بتوانیم آن نگاه را در فلسفهی اسلامی جستجو کنیم. فضای فلسفهی آنها با عقل دیگری جلو میرود. به همین جهت عرض شد باید با متون خود آنها حرف آنها را فهمید نه با نگاه انتزاعی خودمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از طرف حضرت صادق«علیهالسلام» جمعشدن شیعیان در کنار هم و عزاداری کردن آنها برای امام حسین«علیهالسلام» تأیید شده است، آنچه ما فعلاً در مراسم عزاداری انجام میدهیم، خوب است. منتها باید مواظب باشیم حالت ریایی به خود نگیرد. توصیهی آیت اللّه ملکی در جای خود به عنوان یکی از مسیرهای سلوک، بسیار با ارزش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که شما چگونه آن ذکر را تصور کنید. اگر وقتی آن ذکر را گفتید، آن را یکبار در نظر بگیرید، میگویید علاوه بر آن یکبار، نود و نه بار دیگر هم رویش. ولی اگر معنای آن ذکر را با گفتن آن ذکر در نظر بگیرید، میگویید آن معنا، صدبار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوهی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت» شده است. و تأکید ایشان بر اینکه میفرمایند در حال حاضر علمِ تو استاد توست، در آنجا مورد بررسی قرار گرفته است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایتی که میفرماید: « الطرق إلى اللّه الخالق، بعدد أنفاس الخلائق» نظر به سیر الی اللّه در متن شریعت دارد. به این معنا که هرکس در شریعت الهی قصد رجوع به حضرت حق دارد تفاوت در برداشتهای از دین و عمل به آن متفاوت است، به تفاوت کثرت انسانها. و در این مورد نباید انتظار داشته باشیم هرکس مثل ما سیر إلی اللّه داشته باشد. به خود إلی اللّه در روایات توجه کنید یعنی مسیری که به سوی خدا است، مگر انسانهای بد مسیر به سوی خدا دارند؟ البته موضوع سیر تکوینی، موضوع دیگری است که این روایت به آن نظر ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمعبندی حرف خوبی است، ولی فراموش نفرمایید که صادرهی اول، مخلوق است و تحت سیطرهی خلیفة اللّه میباشد که مقامش مرز بین امکان و وجوب است و عین ثابتهی محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» مقام اتحاد با اسم اللّه است. شاید مباحث شرح کتاب «مصباح الهدایه» از امام در این مورد کمک کند. مباحث بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی نباید در آن متوقف شد. اگر جلو برویم معنای اعتباریبودنِ ماهیات با ظرائف بیشتری برای ما روشن میشود. ولی در هر حال در ابتدای امر تعبیر «ماهیات، ظهور وجوداند» تعبیر خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستگاه فلسفهی اسلامی هرگز به دنبال نگاه نیچه و هایدگر به عالم و آدم نباشید. برای فهم سخن آنان باید از نگاه انتزاعی و متافیزیکی فلسفهی معمول، خارج شد. در آنجا معنای انتزاعی تقدم علم بر عمل و یا عمل بر علم، مطرح نیست و تازه برای فهم نیچه و هایدگر نگاه دیالکتیکی هگل ضرورت دارد. با این توصیف است که میخواهم عرض کنم عین جملات نیچه و هایدگر را مرقوم فرمایید تا با زبان خودِ آنها بشود تبیین کرد. موفق باشید
سلام خدمت جناب استاد: اخیرا مقاله ای خواندم که به بحث عبور از شهید آوینی پرداخته بود. با این عنوان که چرا حزب الله نتوانسته فکر نوتری ارائه نماید. حقیر حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. حس می کنم تفکر شهید آوینی آنقدر وسیع است که خیلی زود است از آن عبور کنیم. اصولا تفکر شهید آوینی تفکر آخر الزمانی ست. نظر حضرت عالی چیست؟ http://epicbaz.com/
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا عبور از آوینی؟! مگر باید از شخصیتهای قدسی عبور کرد؟ چرا ادامهی آوینی نه! و چرا به تفصیلآوردنِ آن سخنان اشراقی را مدّ نظر قرار ندهیم؟! مسلّم آن کسی که آوینی را بفهمد، هرگز تصور عبور از او را نیز در خیال نمیگنجاند، بلکه تمام تلاشش در راستای به ظهورآوردنِ هرچه بیشتر اشارات آن حکیم متأله بزرگ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ قرون وسطی حکایت از آن دارد که فضای اسکولاستیک به مفهومگرایی بهطور طبیعی کار را به سوبژکتیویته میکشاند، حتی آکوئیناس در همین پازل قدم برداشت با اینکه میخواست به چیز دیگری یعنی دیانت ناب برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که بحمداللّه ظرفیت زمانهی ما آبستن ظهور انسانهایی است بسی متعالی برای تحقق ظهور حضرت صاحبالامر«عجلاللّهتعالیفرجه» 2- مسلّم به همان اندازه که انسان حجابِ بین خود و حضرت حق را که علم مطلق است، کم کند، از پرتو انوار علمی حضرت ربالعالمین بهرهمند میشود و کلیّاتی از حقیقت برایش آشکار میشود که این علوم نیز معنی خود را مییابد 3- نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که بهراحتی نمیتوان با توجه به مرحلهای که در آن هستیم، به طور جزیی در این امر وارد شد. ما تا تفکری مناسب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» را نهادینه نکرده باشیم، هر سخنی معنای خود را نمی یابد، چرا در این فرصت که دست داده است، همت خود را در امر تفکر جامعهی جوان خود صرف نکنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کار را به عهدهی صاحبنظران در این فنّ گذاشته باشند تا متهم نشوند در امری ورود پیدا کردهاند که در آن صاحبنظر نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. شهدای منا در مقام وجودی خود و در عمیقترین ابعاد انتخابشان، لبریز از جواب لبیکی شدند که در آن طالب نفی حجابهای اسلام ناب محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» بودند. و شهادت آن عزیزان به گواهی دوست و دشمن، چهرهی اسلام آمریکایی را هرچه بیشتر نمایان کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین ارادت به جناب استاد قائنی؛ اگر سؤالی در مورد خاصی دارید که بنده توان جوابگویی آن را دارم، در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انتخابی که ما میکنیم مسلّم با لوازم تکوینی آن روبهرو میشویم حتی اگر بخواهید در مسافرتی از شهری به شهر دیگری روید. ولی در همهی انتخابها، بستر ادامهی انتخاب و اختیار در عین شرایط تکوینی جدید فراهم است. آری! اگر امکان مردبودن در ذات ممکنالوجودبودنمان فراهم بوده است، نمیتوانیم در ادامهی آن انتخاب زنبودن را برای خود انتخاب کنیم، ولی میتوانیم در بستر مردبودن، کمالاتی که مربوط به مردبودن است را دنبال نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب به سؤالهایی که در این مورد عرض شد روشن گردید که شورای نگهبان در این موارد تنها باید توانایی نامزدها را نسبت به اجتهادشان معلوم کند. مثل آنکه یک معلم ریاضی اطلاعات ریاضی یک کس را مشخص میکند و اینطور نیست که شورای نگهبان بخواهد در انتخاب آنها دخالتی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینهمه برکات در خواندن زیارت عاشورا و دعای عهد هست، همه را رها کردهاید و به این حرفها گوش میدهید؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر به ماهیت ما باید متوجه باشیم که آنچه در صحنه است «وجود» است در ظهورات مختلف. و ماهیات همانطور که فیلسوفان معتقد به اصالت وجود میفرمایند، حدّ وجود است و این حدّ در نگاه عرفانی همان اعیان ثابتهی مخلوقات یا مقام امکانی آنها است که از جهتی به جهت ذات ممکنالوجودشان، هیچ وجود استقلالی ندارند. ولی از جهت امکان ذاتی، خداوند در حدّ امکان آن مخلوقات، آن مخلوقات را خلق میکند و به آنها میفرماید «بشوند» و «میشوند». و لذا باید متوجه بود که اعتباری بودن ماهیت در مقابل اصالتدادن به وجود است نه آنکه متوجهی محدودیت آنها و تشخص آنها نگردیم و گمان کنیم فیلسوفان و عارفان منکر وجود خارجی پدیدهها هستند. آنها با تربیت نگاه عقلانی و یا نگاه شهودی خود، مواظباند اصالت را به ماهیات ندهند و از مظهریت آنها که محل تجلی اسماء الهی است، غفلت کنند. موفق باشید