بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13362
متن پرسش
سلام: 1. من قوه بینایی دارم که در چشم ظهور کرده خداوند بصیر است بصیر بودنش در کجا ظهور کرده؟ 2. آیا وجود هم یک نوع ظهور است یعنی بدن من ظهور وجود من است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بصیرت حضرت حق در قوه‌ی بینایی شما حاضر است به همان معنایی که چون او سمیع است، شما به نور سمیع‌بودنِ او شنوایید و این علاوه بر آن است که برای افراد خاص و اولیاء خود بصیرت اخصی قائل است 2- وجود به خودی خود یک مفهوم است. حقیقت وجود همان کمالات اسماء الهی است و همه‌چیز مظهر وجود مطلق است ولی در جلوات کمالاتی که همان اسماء حسنای الهی باشند. موفق باشید

13361
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. می خواستم بدانم وقتی انسان به حالت مجردش نزدیک می شود چگونه مثل آیت الله بهاءالدینی رحمه الله علیه یک کاری را در جای دیگر انجام می دهد در حالی که جسم و حواس جای دیگر است. و اینکه امیر المومنین صلی الله علیه وآله چگونه هم با پیامبر صلی الله علیه وآله سر سفره بوده اند و همزمان با آن سر سفره ظاهرا شام چند تن دیگر حاضر بوده اند؟ آیا نفس قادر است چند بدن ایجاد کند یا چطور است؟ 2. ما در سلوک باید نگاهمان ملاصدرایی به وجود باشد یا محی الدینی جایگاه اینها کجاست؟ بالاخره ظاهر قضیه این است که نگاه ملاصدرا برای اثبات وجود و نحوه ارتباط با خلق است برای یک دسته ولی از نظر ابن عربی وجود یکی است و حقیقت هم این است. سوال این است که ما از کدام دریچه بنگریم؟ 3. با توجه به مبانی نظری حب اهل البیت علیم السلام شناخت خداوند متعال با واسطه ائمه (نظر به اسماء) صورت می گیرد ولی در دعای اللهم عرفنی نفسک.. ظاهرا جور دیگری است خواهشمندم توضیح بفرمایید. یا مهدی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث ده نکته در معرفت نفس در جواب این نکته إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- در ابتدای امر مباحث تشکیک وجودی صدرایی، راه را می‌گشاید ولی در ادامه تشکیک در ظهور، و بحث وحدت شخصی وجود محی‌الدین کمک می‌کند. خود ملاصدرا نیز در کتاب «ایقاض الأنام» نظر به وحدت شخصی وجود دارد 3- این فراز از دعا نظر به حضرت حق به صورت بی‌واسطه دارد به همان معنایی که می‌فرماید: «انّی قریب» ولی چنان‌چه کسی بخواهد به مقام قرب حضرت حق نایل شود و سیر به سوی او  داشته باشد، نیاز است که او را در مظاهر بنگرد. و در این رابطه تقاضا می‌کنیم که پیامبر خود را و حجت خود را به ما بنمایاند تا در آینه‌ی وجود آن‌ها به حکم «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(35/ مائده) سیر به سوی حضرت حق صورت گیرد. موفق باشید

13360
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا فرق روح و نفس را بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در قرآن بیشتر به «روح الامین» یعنی جناب جبرائیل نظر دارد و نفس در قرآن، بیشتر نظر به نفس ناطقه است. در رابطه با «یسئلونک عن الرّوح» خوب است که به تفسیر المیزان رجوع فرمایید که ایشان در این رابطه هم نظر به «روح الأمین» دارند. موفق باشید

13359
متن پرسش
با عرض سلام و التماس دعای زیاد در روز عرفه: استاد حدود 5 سالی میشه که مباحث تفسیر قرآن حضرتعالی را گوش میدم اما احساس می کنم نیاز به پیگیری دقیق تر از روی یه کتاب دارم، به نظر شما کارکردن تفسیر تسنیم به همراه صوت حضرت آقا بهتره یا مطالعه ی المیزان؟ به چه شیوه ای؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر المیزان را اگر مقدم بدارید تا یک جمع‌بندی کلّی داشته باشید و پس از مطالعه‌ی هر سوره از المیزان به نظر حضرت آیت اللّه جوادی نظر کنید، إن‌شاءاللّه بهتر نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

13358
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیزمان: خدای مهربان را بر نعمت وجود استاد و راهنمای خوبم بی نهایت شکر می کنم و ان شاء الله ذات باری حالا حالا حالاها این نعمت را برای ما حفظ کند. بزرگان می گویند از خدا جز خدا را نخواهید از طرف دیگر وقتی به ادعیه امامان عزیزمان مراجعه می کنیم حتی در دعاهای عارفانه مثل دعای عرفه از خدا خواسته های دیگر همچون وسعت رزق و... را می خواهند این دو چگونه با هم جمع می شوند؟ با کمال تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی همه‌ی ذکر و فکر انسان خدا شد و او را منشأ همه‌ی کمالات یافت، دیگر هرچه می‌خواهد برای حفظ آن حضور است و در چنین فضایی اولیاء معصوم تقاضای وسعت رزق یا رفع بلا و دفع مصیبات می‌کنند تا اولاً: جز به او مشغول نشوند و ثانیاً: در وسعت رزق خود و رفع بلا و دفع مصیبات، نیز او را ببینند، آن‌طور که مولایمان حضرت سجاد«علیه‌السلام» ندا سر می‌دهند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ، وَ لا تَبْتَذِلْ جَاهِي بِالاقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِكَ، وَ أَسْتَعْطِيَ شِرَارَ خَلْقِكَ، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي، و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي، وَ أَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيُّ الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ».

 اي خدا! بر نمونه‌هاي كامل بندگي‌ات - يعني محمّد و آل او - سلام و درود بفرست، كه اينان قطب جان هر انساني است كه مي‌خواهد تو را بندگي كند، و نیز آبرويم را با سهولت كامل حفظ كن، و منزلتم را با تنگ‌دستي مبتذل مساز، كه مجبور شوم از كساني رزق خود را طلب كنم كه خود آن‌ها روزي‌خوار تواند و يا از كساني تقاضاي عطا كنم كه بدترين انسان‌هايند، و در نتيجه مبتلا شوم به ستايش كسي كه به من عطا كرده و به ذمّ و بدگويي كسي كه به من چيزي عطا نكرده، در حالي‌كه تو ماوراء آن‌ها، در دادن و ندادن، سرپرست من هستي.

خطري كه موجب مي‌شود توحيدِ انسان ضعيف گردد، عبارت است از غفلت از مبادي امور عالم، حال اگر انسان پرده‌هاي ديده خود را كنار زد و بدون تحريكات عجولانه شيطاني، نظر به اصل و اساس همة حركات عالم نمود، جز خدا را صحنه‌گردان امور نمي‌بيند.

پرده‌هاي ديـده را داروي صبـر            هم بسوزد هم بسازد شرح صدر

آينه‌ی دل چون شود صافي و پاك         نقش‌ها بيني برون از آب و خـاك

هم ببيني نقـش و هم نقـاش را           فرش دولـت را و هــم فراش را

وقتي انسان متوجّه شد خداوند براي آبرومند كردن بندگانش راه‌هايي قرار داده است كه فقط انسان‌هاي مؤمن مي توانند به آن راه‌ها دست يابند و انسان‌هاي غيرمؤمن هر چه تلاش كنند به بي‌راهه مي‌روند و در بي‌آبرويي زندگي را به انتها مي‌رسانند، از خدا مي‌خواهد كه: «صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ»؛ خدايا! آبروي مرا از طريق آسان‌ترين راه‌ها حفظ كن، زیرا در آبرومندي است كه انسان مي‌تواند سرزنده و بانشاط زندگي را ادامه دهد.

«وَ لا تَبْتَذِلْ جَاهِي بِالاقْتَارِ»؛ قدر و منزلتم را با تنگ‌دستي از بين مبر، به طوري كه نتوانم اهل بخشش و سخاوت و كمك‌ به فقرا باشم. من كه مي‌دانم از طريق الطاف تو مي‌توانم با شرافت و بزرگواري زندگي كنم، چرا از تو نخواهم كه مرا شامل چنين الطافي نمايي، و چگونه اميدوار نباشم در حالي‌كه دوستان خودت را به چنين منزلت‌هايي رسانده‌اي؛ و چرا بر اين تقاضاي خود اصرار نورزم؟ چون خطرات محروم‌شدن از چنين لطفي بسي بزرگ است و آن خطر اين است كه گرفتار مدح و ذمّ اهل دنيا خواهم شد. لذا در چند فراز بعدي همين خطرات را به خودت متذكر مي‌شوي تا در طلب خود از خدا با اصرار بيشتر پايداري كني.

مي‌گويي: «فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِكَ، وَ أَسْتَعْطِيَ شِرَارَ خَلْقِكَ، فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي، و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي» خدايا! من به ضعف خود آگاهم كه اگر منزلت مرا با تنگدستي مبتذل نمايي، به سوي مخلوقات تو - همان‌هايي كه روزي‌خوار تواند - روي مي‌آورم و از اهل دنيا - همان مال‌دوست‌ها و مال‌جمع‌كن‌ها و حاكمان ظالم - كه بدترين مخلوقات تواند، تقاضا مي‌كنم تا به من چيزي بدهند و از اين طريق وارد مهلكه‌اي مي‌شوم كه در اثر آن، هركس كه به من چيزي داد، حمد و ستايشش مي‌كنم و هركس به من چيزي نداد، بدگويي‌اش را مي‌نمايم، و واي كه چقدر چنين زندگي زشت و آزاردهنده است. خدايا! آيا راضي مي‌شوي اين بندة تو به روزي بيفتد كه صاحبان ثروت را ارزشمند و فقرا را پست بداند؟[1]  مسلّم تو چنين هلاكتي را براي بنده‌ات نمي‌پسندي، پس امورات مرا به غير خودت واگذار مكن، زیرا به گفته‌ی علي (ع): هركس در مقابل اهل دنيا فروتني و ستايش نمود، تقوايِ خود را رها كرده،[2]  و اين در حالي است كه تو به عنوان سرپرست واقعي من، ماوراء صاحبان دنيا، عهده‌دار بخشيدن‌ها به من و يا خودداري كردن بخشش‌ها به من هستي، پس چرا تو را رها كنم و غير تو را بگيرم و چرا مايحتاج خود را كه از طريق واسطه‌ها از تو مي‌گيرم، از تو نخواهم و به تو نظر نكنم؟ تويي كه به‌واقع سرپرست و برنامه‌ريز داده‌ها، و نداده‌ها به من هستي، پس خودت آبرويم را حفظ بفرما و منزلتم را محفوظ بدار و گرفتار عطاهاي اشرارم مگردان . موفق باشید

 


[1] - حضرت سجّادu در دعاي 35 صحيفه عرضه مي‌دارند: «وَاعْصِمْني مِنْ اَنْ اَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ حَسَاسَةً اَوْ اَنْ اَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا»؛ خدايا! مرا حفظ فرما از اين‌كه در مورد فقرا و ناداران گمان حقارت كنم، يا اين‌كه نسبت به ثروتمندان گمان فضيلت داشته باشم.

[2] - «مَنْ تَذْلِلِ الْاَبْناءَ الدُّنيا، تَعْرَي مِنْ لِباسِ التَّقْوي»

13357
متن پرسش
به نام خدا با سلام و با تشکر از پاسختان: در جوابم فرموده بودید خداوند زمینه ی نور معرفت را خود به خود در مادر فراهم می کند. اما من در سه ماه اول تولد نوزادم که حقیقتا فرصت مطالعه کتابهای اخلاقی و معرفتی نداشتم به عینه متوجه افول اخلاق و سست شدن اعتقاداتم شدم که ضعف پس از زایمان هم مزید بر علت می شد ولی این نور معرفت را در خودم احساس نکردم در حالی که نیاز شدیدی به این نور داشتم و خیلی احساس می کردم از خدا دور شده ام و پس از سه دوباره ماه با مطالعه و کار معرفتی با دوستان حال روحم بهتر شد. و سوال دیگر اینکه منظورتان از کلیات و جزئیات چیست؟ و این به تعویق انداختن مطالعه جزئیات تا کی ادامه پیدا می کند. از شما به خاطر صراحت در صحبتم عذر خواهی می کنم ولی پرسیدن این سوالات را وظیفه خودم می دانم چون خیلی دیگر از مادران مبتلا به این مشکلند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سعی کنید به وظیفه‌ی خود نسبت به فرزندتان، دل بسپارید و او را به عنوان هدیه‌ی حضرت حق بپرورانید تا إن‌شاءاللّه نور تدبیر الهی بر قلب شما تجلی کند و خود را در زیر سایه‌ی پروردگار فرزندتان احساس کنید. 2- یک روحانی باید هم مطالب را بداند و هم خود را مجهز کند که بگوید ولی آن کسی که می‌خواهد عمل کند، دیگر کاری به جزئیات سخن آن روحانی ندارد، بلکه در حدّ موقعیت خود سخن او را می‌گیرد تا عمل کند؛ منظورم از عبور از جزئیات و نظر به کلیات، این نکته بود. موفق باشید

13356
متن پرسش
استاد عزیز سلام: شرح مقالات آیت الله شجاعی را چگونه تهیه کنیم؟ با کمال تشکر از شما و همکارانتان در این سایت با برکت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

13354
متن پرسش
سلام علیکم: 1. در جواب 13331 این مورد قبول است که تعامل بر طبیعت باید باشد. حال سئوال اینست که آقا در همان متن دفاع از هواپیما و ... می فرمایند اینها خوب است پس معلوم است ایشان ساختن اینها را تعامل با طبیعت و استخراج صحیح از طبیعت می دانند طبق حرف صریح حضرت آقا؟ 2. آیا بین جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی فرق است؟ 3. امام می فرمایند حفظ جمهوری اسلام از حفظ جان امام عصر (عج) واجب تر است، سئوال اینجاست مگر امام عصر (عج) خود قوام حکومت نیست؟ پس اگر ما مخیر بین حفظ نظام و حفظ امام عصر (عج) شدیم اگر حفظ جمهوری اسلامی را کنیم و به جان امام آسیب وارد شود خب قوام حکومت از بین می رود؟ منظور امام از این جمله چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید به تکنولوژی با نگاه غربی نگاه نکرد و نگاه مقام معظم رهبری را در رابطه با این موضوع، در جمع سخنانشان دنبال کرد. لذا توصیه به مطالعه‌ی کتاب «مدرنیته و توهّم» را هنوز تأکید می‌کنم 2- جمهوری اسلامی مظهری است از انقلاب اسلامی 3- امام عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در اراده‌ی مبارک خود، همین را می‌خواهند که به دست حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» محقق شد و مقصود حضرت امام، تذکر به این نکته است. موفق باشید

13353
متن پرسش
با سلام: اعتقاد من در ضمینه وحدت وجود به این شرح هست که تمام آنچه که ما از طریق حس ظاهر می بینیم و احساس می کنیم در واقع انشاء نفس ناطقه ماست در مورد ملموسات و مبصرات و .... و حقیقت عینی و خارجی به این نحو نیست که یک آسمان جدا، یک زمین جدا و ... باشد بلکه آن حقیقت خارجی یک حقیقت واحد و لایتناهی است که نفس ما در اثر ارتباط با اعیان ثابته اشکال و صور ذهنی را انشاء می کند و اگر کسی نفس خود را قوی کند و واقع را آن طور که هست ببیند یکپارچه وحدت می بیند و خبری از کثراتی که با چشم ظاهر می بیند نیست و بلکه کثرت بینی از ناحیه حواس ماست و گرنه در خارج از ذهن هر چه هست واحد است و جلوه حق است و رابطه جلوه و ظهور با ذات حق رابطه عینیت است...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که بدان رسیده‌اید، با این فرض که اعیان ثابته و ظهورات آن را به عنوان منشأ کثرات منکر نیستیم، بلکه آن‌ها را مظهر می‌دانیم که آن حقیقت واحده را در محدوده‌ی خود نشان می‌دهند، در عین آن‌که در همان حال حضرت اللّه است که در کنار آن مظاهر و آن صفات خاص در صحنه است، به همان معنایی که مولایمان می‌دید و می‌گفت: «ما رَايْتُ شَيْئاً الّا و رَايْتُ اللَّه فيهِ وَ مَعَه». موفق باشید‏

13352
متن پرسش
استاد گرانقدر سلام: خدا قوت. با عرض پوزش از مزاحمتم. ممنون از پاسخگوییتان. البته ما هرچه می کشیم از بی توحیدیمان است. عرض بنده حقیر هم همین بود در دوران جاهلیت که روح جنگ و خشنونت و برتری طلبی قومی و قبیله ای حاکم بود زن محکوم به زنده به گور شدن بود و اکنون نیز که روح تفاخر و جلوه گری و... حاکم است باز هم متاسفانه دخترانی که چنین روحی را بر خود حاکم نکرده اند محکوم اند و در امر ازدواج بعضا مشگل دارند و الا خدا می داند که ما برای ازدواجشان سخت نگرفته و رویایی هم فکر نکرده ایم. بنده حقیر هم اگر مزاحم وقت جنابعالی شدم برای این بود که اگر راهی معنوی در این جور مواقع گره گشاست کمک فرمایید تا دختران ما نیز ان شاءلله به وظیفه اصلی خود در عالم هستی دست یابند و نیروهایشان بیهوده هدر نرود. خدا حفظ تان کند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه دلسوزی‌های پروردگارش نسبت به خود شود، باب رضایت از پروردگار خود را در امورات زندگی‌اش باز می‌کند و این‌جاست که بهشت‌ها در مقابلش گشوده می‌شود و محدودیت‌های دنیا را نسبت به زندگی ابدی به چیزی نمی‌گیرد. شاید با همین محدودیت‌ها است که خداوند بنا دارد دل‌هایتان را به جایی برتر از روزمرّه‌گی‌های دنیا بیندازد که گفت: «خلق را با تو بد و بدخو کند/ تا تو را ناچار آن‌سو کند». موفق باشید

13350
متن پرسش
سوال شما: سلام خدمت استاد گرانقدر: با تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم برخی شبها (هفته ای یک شب) را به بیابانهای اطراف محل زندگی برویم و مدتی مشغول فکر و تدبر در احوالات خویشتن باشیم و پی توبه و استغفار. از حضرتعالی تقاضا دارم بفرمایید کدام ادعیه مناسب حال است؟ و اینکه به کدام موارد بیشتر توجه نماییم؟ از توجه شما بسیار متشکرم (پاسخ خصوصی باشد ممنون) پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) تنهایی و خلوت وقتی مفید است که خطورات تا حدّی فرونشسته باشد وگرنه همان خطورات در تنهایی به سراغ انسان می‌آید. 2. همین‌که جمعی می‌خواهید این کار را بکنید و به نحوی مدّ نظر همدیگر هستید، نتیجه‌ی لازم را نمی‌گیرید. این نوع موارد، مواردی نیست که کسی از کس دیگر با خبر باشد. 3. دعاها باید با ذوق انسان تطبیق کند یکی با دعای عشرات می‌تواند با خدا مأنوس شود و دیگری با مناجات شعبانیه و آن دیگر، با مناجات خمسه عشره. موفق باشید سوال مجدد اینجانب: تشکر از پاسخ استاد عزیز حضرت استاد چاره چیست؟ چه باید کنیم؟ اساسا بلد نیستیم چگونه تنها باشیم؟ در جمع یک مشکل داریم در خلوت مشکل دیگر؟ با این خیالات چه باد کرد، خیلی آزار دهنده می شوند. مخصوصا وقتی انسان میخواد حال خوبی پیدا کند؟ خواهشمندم راهنمایی بفرمایید، مخصوصا اینکه روز مبارک عرفه نیز نزدیک است. تشکر بی پایان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تأمل بر کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را پیشنهاد می‌کنم بدین شکل که هرکدام از عزیزان به طور جداگانه یک جلسه از شرح این حقیر را گوش دهند و نکات مهم آن را بر اساس کتاب، مشخص نمایند و هرجلسه در کنار هم قرار بگیرید و نکات یادداشت‌شده را با هم در میان بگذارید تا به مرور از طریق تذکرات آن کتاب، قدم‌های لازم برداشته شود. موفق باشید

13349
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: می خواستم نظرتون را درباره آثار استاد محمدرضا حکیمی و خود ایشان بدونم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از نگاه تفکیکی ایشان که موجب حیرانی خوانندگان کتابهایشان می‌شود، سایر کتب ایشان بسیار مفید و با برکت خواهد بود. موفق باشید

13347
متن پرسش
سلام خسته نباشید می خواستم ببینم میتونم جزوه هایی که در سایت موجود هست و امکان دانلود دارد را چاپ کنم و به مردم بدهم؟ لطفا هر چه سریعتر پاسخ بدهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانعی ندارد ولی چون جزوات نیاز به ویرایشی دارد که در شأن کتاب شود باید متذکر گردید که با مسئولیت خودتان این‌کار انجام شده است مگر آن‌که بخواهید به شکل جزوه چاپ کنید که این هیچ مشکلی نخواهد داشت. موفق باشید

13346
متن پرسش
بسم الله النّور و السّلام با سلام و تهیات مجدد خدمت استاد مکرم: امروز توشه ی دیگری نیز داشتیم، و آن برخورد با این سخنرانی گذشته از آقای احمدی نژاد که چند ماه پیش ایراد گشته بود. بعد از بصیرتی که بحمد الله با اشارات جناب عالی نسبت به اندیشه متعالی شرح اسماء تاریخی مرحوم فردید کسب کردم، این اشارات آقای احمدی نژاد در نظر بنده دلالت و معنای متفاوت و عالی تری پیدا کرده. به دشواری هایی که در دوره آقای احمدی نژاد به وجود آمد کاری ندارم، اما حالا که آن دوره گذشته هر چه فکر می کنم می بینم ظهور چنین فکری در عرصه اجرایی کشور یک پدیده واقعا منحصر به فرد بود که البته نخبگان ما و جریان های سیاسی بنا به دلایلی که می دانیم توانایی درک و همراهی با این تحول مبارک را نداشتند و شد آن چه شد. «انسان منتظر به دنبال نشانه نیست. بلکه به دنبال راه و وظیفه و فهم فرایند حرکت در مسیر اراده الهی و استقبال از ظهور کامل است. منتظر به دنبال نقش آفرینی در فرایند ظهور است. در این فرایند است که راه معلوم می شود و وظیفه انسانهای منتظر تعیین می گردد. اگر فرایند را بفهمیم، موقعیت و مسئولیت خودمان را خواهیم شناخت. در حوادت کدام غلط و کدام درست است؟ جلوی چه کسی بایستم و چه کسی را یاری کنم؟ حق و باطل چیست؟ معیار حق و باطل با میزان همراهی و انطباق با این حکمت و یا ضدیت با آن تعریف می شود. حق چیست؟ هر آنچه در راستای تحقق امر ظهور کامل و برپایی حکومت توحید و عدالت و عشق و آزادی باشد حق است. باطل چیست؟ هر آنچه که مانع از تحقق ظهور کامل و برپایی حکومت جهانی و یا دوری عده ای از مردم از حرکت در این مسیر باشد باطل است. البته به فضل الهی حوادث و اتفاقات حتی اگر توسط مستکبران و شیاطین و برای مانع تراشی طراحی و اجرا شوند نهایتا به نفع اراده الهی مصادره می شوند.انَهم یکیدون کیدا و اکید کیدا. دشمن طراحی می کند و برای شکستن پرچم توحید حمله می کنند اما در نهایت آن پرچم توحید است که بالا خواهد رفت. گرچه ممکن است مسیر بشریت را برای رسیدن به قله موعود طولانی تر نمایند.» ۱۳ خرداد ۱۳۹۴/ همدان در شرح این گفتار آقای احمدی نژاد این را نوشتم: نمی دانم این بصیرت را دکتر با غور در آراء بلند مرحوم سید احمد فردید دریافته است، یا با تدبر حکیمانه خود در آیات و روایات. البته تنها تحفظی که دارم نسبت به اولین جمله بیان زیر است که می گوید «انسان منتظر دنبال نشانه نیست.» آری اگر اوج بصیرت ما در فهم جایگاه حوادث در نسبت آنها با اراده نهایی بقیة اللهی، به صرف مطالعه در بعضی نشانه های خاص آخرالزمان که در روایات آمده فروکاسته شود، چنین قشری گری ای، به روشنی افاده کننده ی علم حضوری به زمینه های عینی تجلی اسماء الهی در شرایط مختلف تاریخی نخواهد بود. اما اگر روایات را در متن یک بصیرت عقلی و اشراقی به ذات پدیده ها نگریست و از توقیت که در روایات نیز از آن نهی شده نیز بر حزر بود، آنگاه جایگاه و نگاه درست به روایات آخرالزمان محقق خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مسلّم آقای احمدی‌نژاد از جنس انقلاب است و حضور او در امور اجرایی نشان داد که انقلاب ظرفیت حضور چنین افرادی را در امور اجرایی خود دارد. می‌ماند که آقای احمدی‌نژاد به عنوان اولین تجربه حضور مجریان از جنس انقلاب با ناشی‌گری‌هایی همراه بود که بنده تعبیر کردم به «غفلت او از تاریخی که در آن قرار داشت». مسلّم بدانید این فکر و روحیه ادامه می‌یابد و مسئولان واقعی نظام اسلامی تنها کسانی خواهند بود که با سیاست متعالیه امورات کشور را مدیریت کنند وگرنه همچنان‌که در گذشته و حال مشخص است، خود آن مسئولان حجابِ انقلاب خواهند بود. نکته‌ی آخری که نیز در مورد نقد نگاه آقای احمدی‌نژاد فرمودید، نکته‌ی دقیقی است که شواهد اگر در دل بصیرت باشد یک‌نوع راهنمایی به موضوع خواهد بود. موفق باشید.

13345
متن پرسش
بسم الله النّور و السّلام سلام و درود بر استاد عزیز جناب مستطاب حاج آقا اصغر طاهرزاده: چه مغتنم است که در این زمانه پر از بیم و امید، هر از چندگاهی می توانیم طالب بصیرت از جنابتان باشیم در مسائل مستحدثه. غرض از مزاحمت این که با اکران عمومی فیلم «محمد رسول الله (ص)» که اثری منحصر به فرد در نوع خود است چه از حیث موضوع و چه از حیث اهمیت آن در شرایط تاریخی فعلی، به نظر می رسد بستر و مصداقی مناسب فراهم شده برای جوشش فکری اصحاب بصیرت برای اندیشه در هنر اسلامی. در همین راستا مدتی است که درصدد نوشتن نکاتی راجع به این فیلم در سایه درک خودم از حکمت هنر اسلامی بودم، تا این که امروز مطالعه مقاله ای از آیت الله قائم مقامی در مورد این فیلم مؤید بعضی از اندیشه هایم بود که البته تا پیش از رؤیت این مقاله در صحت و امکان بیان منسجم آنها کمی تردید داشتم. http://sm-ghaemmaghami.ir/?p=3016 گذشته از نیت مقدس و اخلاص سازنده و همچنین تعهد غالب او به منابع دینی که شایسته تمجید و تأیید است، آیت الله قائم مقامی دو نقد دلسوزانه را به این فیلم ایراد می فرمایند که از این قرار است: اول این که در تصویر زندگانی حضرت رسول (ص) و معصومین (ع)، استفاده از تخیل آزاد، به این معنی که خیال بخواهد در عرض حقایق زندگانی و معارف آن بزرگواران، چیزی از فهم شخصی خود هنرمند به اثر اضافه کند مذموم است، و خیال باید به طور مطلق در خدمت تصویر حقایق زندگانی و معارف آن عزیزان باشد بدون هیچ دخل و تصرفی از جانب گمان و برداشت شخصی و آزادانه خود هنرمند. لذا آن جایی که محتوای فیلم از حیطه واقعیات مستند تاریخی فراتر می رود (بر فرض) مورد اشکال قرار می گیرد. ادعای جالب تری که در مورد ابعاد فقهی فیلم ایشان می فرمایند، و بسیار متین و مستدل به نظر می رسد، خلط بین حکم ساحت بشری و ساحت الهی انبیاء و معصومین (ع) در فتوای حرمت تصویر کردن این اولیاء الهی است، (که البته این اشکالی است ابتدائا به نظر مشهور فقهاء و این فیلم). و شرح آن این است که از آنجا که نبی و معصوم در عرصه حیات ظاهری، بشری مثل ما هستند، تصویر کردن ظاهر آنها در آثار هنری به خودی خود حرمت و محذوری ندارد، مگر این که هنرمند قادر نباشد در اثر خویش حکم باطن قدسی آنان را در ظاهر بشری شان نمایان سازد، و از این طریق به ساحت قدسی آن مقدسین خدشه ای وارد آید. این نکته، به نظر نکته ای بسیار لطیف و حکیمانه می رسد که البته پذیرش عمومی آن از جهت فضای فکری حاکم بر بعضی علماء جهان اسلام بعید به نظر میرسد. اما تا کنون این مقاله تنها مقاله ای بوده که از نگاه حکمت و فقاهت به بررسی فیلم پرداخته و دو نکته ای که ایشان متذکر شدند بسیار برای حقیر آموزنده بود. با این حال با توجه به وسیع بودن موضوع هنر اسلامی، خواستیم این وجیزه بهانه ای باشد، تا نظر استاد مکرم را نیز در مورد این فیلم جویا شویم به این امید که بر علم مان اضافه شود، البته در صورتی که آن استاد عزیز فیلم را تا کنون رؤیت کرده باشند. با تشکر از عنایت تان و عذرخواهی از تصدیع اوقات و تطویل کلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن فیلم را متأسفانه هنوز ندیده‌ام و بر خود لازم می‌دانم که ببینم. منتها بین ارائه‌ی یک شخصیت قدسی در فضای فیلم و سینما، با ارائه‌ی آن شخصیت در فضای کتاب و تحقیق، باید فرق بگذاریم و با توجه به این امر از نقد و تذکر نباید خودداری کرد. بدین لحاظ بنده متن جنابعالی را در معرض نگاه کاربران محترم قرار می‌دهم به امید آن‌که تفکری در موضوع شده باشد. موفق باشید

13343
متن پرسش
سلام: آیا شرح «معرفت النفس و حشر» وجود دارد؟ اگر هست لطفا در سایت قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کیفیت صوت بسیار پایین است. اگر لازم داشتید با جناب آقای مهندس نظری تماس بگیرید. شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

13342
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: جایگاه کتاب «مصباح الهدایه» و «رساله الولایه» در سیر مطالعاتی کجاست؟ کی می توان از آن ها بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی مباحث معاد و خویشتن پنهان، از شرح تفسیر حمد امام شروع بفرمایید و پس از شرح «رسالة‌الولایه» به «مصباح الهدایه» رجوع فرمایید. موفق باشید

13341
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت خدمت استاد: اشکالی مطرح شده است که قرار بر این شد با حضرتعالی مطرح گردد: 1. آیا در مجردات تکامل و تغییر وجود دارد؟ (مثال عالم برزخ : سیر و تکامل (رشدی) - من یا نفس - وجود دارد یا خیر؟ یا صرفا فقط متنعم یا معذب شدن می باشد) اگر بگوییم در برزخ پرده ها و حجاب کنار می رود تغییر به وجود می آید پس لازمه تغییر حرکت و پیدا کردن زمان و مکان می باشد. 2. بحث یادگیری قرآن توسط حضرت جبرئیل در زمان ابلاغ به پیامبر. آیا به معنای تبدیل بالقوه به بالفعل نمی باشد زیرا چیزی نمی دانسته و بعدا یاد گرفته پس تغییر وجود دارد. پس همه مجردات تجردشان غیر الله نسبی است. پس زمان و مکان متناسب با آن عالم بر آنها حکم فرماست. حضرتعالی چگونه این موضوع را تفسیر می کنید؟ 3. از حضرتعالی خواستارم با دعای ویژه خود نزد حضرت ربوبیت و امام عصر (روحی فداک) ما را در پیش برد اهداف امامان حضرت حجت (روحی فداک) کمک بفرمایید. والسلام
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت به ما فرموده‌اند «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب و سؤال»، بر این مبنا تنها برای انسان در برزخ و قیامت رفع حجاب می‌ماند. بدین معنا که در نفس انسان مرحله‌ای مقدمه‌ی مرحله‌ی بعدی می‌شود که نسبت به مرحله‌ی قبل، جامع‌تر است 2- مسلّم تغییر برای فرشتگان به معنای تبدیل قوه به فعل نیست. شاید این نوع روایات مثل مطلبی باشد که قرآن در مورد خدا می‌گوید که: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا» (140/آل‌عمران) اگر به شما نیز ضربه‌ای وارد شد مثل آن ضربه به دشمنانتان وارد شد، و این ایّام در بین مردم می‌گردد و برای آن است که خداوند مؤمنین را بشناسد. که این علمِ فعلی است برای خداوند، در حالی‌که تغییری برای خدا از نظر علمی پیش نمی‌آید، بلکه این، ظهورِ علم خدا است در عالَم فعل. و بحث آن را باید در مباحث عرفانی دنبال کنید. به نظر بنده حتی مباحث کلامی در تبین این موضوع ناتوان است. 3- بنده دعاگوی عزیزان هستم، به امید این‌که مولایمان دستگیرتان باشد. موفق باشید

13340
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز بنده سوال ندارم که نیاز به پاسخ داشته باشم بلکه مرضی عجیب در وجودم هست که نیاز دارم شما آن را معالجه کنید و در واقع طبیب جان من باشید چرا که از این سوال و جواب های حصولی مرا هیچ چیز عاید نشد. استاد عزیز اگر می بینید که جوانان امروز دچار اکنون زدگی هستند و عمرشان را با لهو لعب و گناه سر می کنند یکی از علل آن این است که هویت اسلامی ایرانی خود را درک نکرده اند و نمی دانند برای چه متولد شده اند. اما برای بنده مشکل اساسی این است که روی این مسئله که از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود خیلی تفکر و تحقیق کرده ام و می دانم که آمده ام تا بندگی حق را بکنم. می دانم آمده ام تا با این زندگی محدود دنیایی زندگی به وسعت ابدیت خود را بسازم. می دانم باید خود را در ذیل نور امامان معصوم قرار دهم و انقلاب اسلامی بهترین شرایط را برای ظهور جلوه های وجودی انسان فراهم می کند. خلاصه عرض کنم من جایگاه خود را در این دنیا خوب درک کرده ام و هویت اصیل اسلامی ایرانی خود را شناخته ام اما نمی دانم چرا نمی توانم بر این اساس یک حیات طیبه برای خود شکل دهم. آنقدر اوضاعم خراب است که نماز صبح هایم را هم به زور می خوانم و خیلی اوقات قضا می شود با اینکه می دانم به عنوان جوان مسلمان شیعه باید با قرآن و سیره اهل بیت (ع) مانوس باشم و حتی کتاب های خوبی هم برای آن تهیه کرده ام اما نمی دانم چرا آن شور و شوق و حال برای مطالعه در من وجود ندارد. چه کنم استاد؟ به نظر شما این مشکل از کجا آب می خورد که با آن که من جایگاه خود را به خوبی درک کرده ام اما آن همت و اراده و شور و شوق برای انس با طریق حق در من وجود ندارد و عمرم با روزمرگی ها در حال سپری شدن است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره از مکر لیلُ و نهار غافل نباشید از آن جهت که فضا را طوری شکل می‌دهند که انسان نمی‌تواند مافی‌ضمیر خود را در بستر زندگی پیاده کند. راه‌کار، مقاومت و صبر است یعنی «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». و پایداری بر عزمی که دارید به خودی خود به مرور موانع عملی کار را رفع می‌کند. موفق باشید

13339
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی اساتید توحیدی شاگردان خود را تربیت می کردند که روشهای مختلفی دارند ولی آیا این درست است که چون توحید نفوذ دارد آن اساتید توحیدی با تسط بر آنها - ایشان را هدایت می کردند؟ 2. حضرتعالی درباره نفاق فرمودید: سعی کنیم همچنان‌که حقیقتاً می‌خواهیم خود را شخصیتی مقیّد به دین و دین‌داری نمایان کنیم تا إن‌شاءاللّه از درون نیز به همین خُلق منوّر شویم و این غیر از نفاق است که طرف اساساً برای دین و دین‌داری ارزشی قائل نیست. آیا این تعریف نفاق درباره ریا هم صادق است؟ 3. فرمودید: وقتی که شما از رفیق‌تان در عالَم رفاقت بخواهید که گناهی را انجام ندهد زیرا در ذیل حکم الهی است که گناه معنی می‌دهد، پس عملاً او در کنار رضایت شما و محبت به جنابعالی در یک اراده‌ی کلی‌تر به خدا نظر دارد. سوال این در مورداعمالی مثل نماز واجب هم صادق است؟ با تشکر فروان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- همین‌طور است زیرا «ریا» یکی از شعبه‌های نفاق است 3- چرا نه؟ زیرا در نماز، طرف را دعوت به اُنس با خدا می‌کنیم پس جایی برای غیر نمی‌ماند!! موفق باشید

13334
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: انسانها و اجنه به واسطه اختیاری که دارند نفس (روح) آنها در قالب جسم های مادی، برزخی و قیامتی قرار می گیرد. از آنجایی که ملائک فاقد اختیار هستند دیگر وجود این قالب های جسمی برای آنها معنا ندارد. اگر این پیش فرض بنده صحیح می باشد، اینجانب دارای سوالاتی می باشم 1. پس ملائکه و روح (روح جون خداوند) فاقد هر گونه جسمی هستند و کاملا مجردند؟ 2. مرگ برای ملائکه و روح (روح جون خداوند) چه معنایی دارد؟ علی الخصوص در نفخه دوم که همه می مرند حتی حضرت اسرافیل (ع) با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان نیز امکان ظهور از طریق جسم، هست همچون فرشتگانی که برای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نازل شدند و مأمورِ هلاکت قوم نوح بودند 2- معنای مرگ فرشتگان، برگشت از ظهور به بطون است. موفق باشید

13333
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام و آرزوی توفیق روز افزون در ترویج معارف دینی، در آیه 29 سوره مائده هابیل به قابیل می گوید اگر تو بخواهی مرا بکشی من دست به روی تو برای کشتن تو دراز نمی کنم، چون از خدا می ترسم. سوال این است که آیا نمی توانست یا نمی بایست از خود دفاع می کرد بدون این که قصد کشتن قابیل را بکند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور متذکر روحیه‌ی حضرت هابیل می‌شود که حضرت، به نیّت آن‌که قابیل بخواهد او را بکشد تصمیم نمی‌گیرد که او را به قتل برساند، نه این‌که دفاع از خود جهت دفع ظلم ننماید. موفق باشید

13332
متن پرسش
سلام: امیدوارم حالتون خوب باشه. بعد از سخرانی آقا در جمع فرماندهان سپاه یه سوال برام پیش اومده. ممکمنه جامعه ما روزی با نبود ولی امتحان شود که مشخص شود مردم به آرمان های انقلاب اسلامی پایبند هستند یا نه؟ در این ایام که دهه اول ذیحجه است یاد داستان حضرت موسی علیه السلام می افتم که در نبود 10 روزه ایشان قوم بنی اسرايیل در امتحان خدا شکست خورد و اغلب مردم به سامری ایمان آوردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت خداوند انسان را بدون حجت رها نمی‌کند حتی در زمان میقات حضرت موسی«علیه‌السلام»، جناب هارون«علیه‌السلام» در میان آن‌ها بود، مشکل آن‌ها در پشت‌کردن به نایب پیامبرشان بود. موفق باشید

13331
متن پرسش
سلام علیکم: راجع به پاسخ سئوال 13313 : استاد در جایی از سئوال بنده حضرت آقا می فرمایند: اين‏ها خيلى خوبند و ابزارهائى هستند براى اينكه انسان بتواند در دنيا از منابع و فرصت‏هائى كه خدا در اين طبيعت قرار داده، به بهترين وجهى استفاده كند. اگر کمی دقت گردد حضرت آقا می فرمایند خدا در این طبیعت اینها را قرار داد، حال چه اشکالی دارد انسانها رفتند و این تکنولوژی را از طبیعت گرفتند، ولی حضرتعالی می فرمایید باید خودآگاهی تاریخی نسبت به غرب پیدا کرد و این جمله رهبری را قید می زنید ولی قانع کننده نیست چونکه واقعا صریح می فرمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید این سؤال را برای خود حل کنید که ما با نگاه تعامل با طبیعت، علوم و ابزارها را باید دنبال بکنیم؟ یا با نگاه تجاوز به طبیعت؟ تمام بحث در این موضوع نهفته است، حال با هر واژه و سخنی که باشد. در رابطه با این موضوع بر مبنای آموزه‌های دینی عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده است. موفق باشید

13329
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در جواب سوال 13304 فرمودید که: می‌ماند در مصداق‌ها که نسبت هرکس را با اهداف انقلاب و رهبری تعیین می‌کنید و در این حیطه إن‌شاءاللّه تحلیل‌های سالمی از جهت سیاسی به‌دست خواهید آورد به شرطی که خود را گرفتار جریان‌های سیاسی خاص و محدود نکنید. قسمت اول جواب شما را متوجه شدم که برای تحلیل سیاسی در عمل باید تقوا داشت و در قسمت نظری باید بینش توحیدی داشت این را خودم هم قبول دارم اما برای تعیین مصداق به چه منبعی رجوع شود؟ آیا شنیدن سخنان نامزدهای انتخاباتی به صورت مستقیم کفایت می کند؟ یا این که بخواهیم مصداق را تعیین کنیم از چه منبع خبری استفاده کنیم؟ آیا روزنامه ی کیهان در این رابطه کمک می کند؟ شما چه پیشنهادی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روزنامه‌ها را باید خواند ولی ما نباید خود را محدود به نگاه آن‌ها نماییم. با ملاک‌هایی که بینش توحیدی و نظر به اهداف انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری در اختیار ما می‌گذارند، سخن نامزدهای انتخاباتی را می‌شنویم و خود، تصمیم می‌گیریم. موفق باشید

نمایش چاپی