بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد: عذر خواهم که وقت شما را گرفته ام. دو سوال داشتم: ۱. لطفا منبع جامعی در مورد چیستی و ضرورت فلسفه (مخصوصا فلسفه اسلامی) بیان کنید. ۲. امام علی ( ع): «شرافتمندانه ترين توانگرى ها، وانهادن آرزوها است.». با توجه به حدیث امام علی (ع)، نباید برای خود هدف انتخاب کنیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این خود فلسفه است که نشان می‌دهد جایگاه فلسفه کجاست. بالاخره «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». 2- آری! آروزهای دنیایی نه! ولی اهداف الهی آری!

موفق باشید

30301
متن پرسش
سلام: مقصود حضرتعالی ازین که ولایت فقیه کلامیست چیست؟ چون بنظر می‌رسد حدود ولایت فقیه رو به تنهایی با عقل نمی توان تعیین کرد و باید به روایات رجوع کرد که درین صورت فقهیست نه کلامی. مثلا عقل به تنهایی چگونه می‌تواند بفهمد در زمان غیبت حدود شرعی، نمازجمعه، تشکیل حکومت به جای تقیه، جهاد ابتدایی و... لازم الاجراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را می‌برند در بستر امامت. به این معنا که همان‌طور که بعد از نبی الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امام معصومی باید ادامه‌ی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه می‌دهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

30188

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: ۱. استاد یه طلبه صاحب تریبون میگفتن که در نماز جماعت بنده وقتی امام جماعت وایمیستم نیت جماعت نمی‌کنم و این رو منتصب به سیره بعضی بزرگان هم میکردن. استاد حکم شرعی اش رو میدونم که اگر امام هم میخواد ثواب جماعت ببره لازمه نیت جماعت کنه آیا حرف ایشان مبنا دارد؟ و ارجحیت دارد؟ جساراتا سیره خود شما چگونه است؟ ۲. استاد در صوت اخلاقی شرح حدیث عبدالله بن جندب شما فرمودید به این مضمون که تولد گرفتن اصلش برای معصوم است و چه معنایی دارد برای انسان های معمولی تولد بگیریم. استاد من متوجه جایگاه صحبت شما هستم اما در این زمانه اگر برای فرزند نگیریم ممکن است چون دوست و فامیل می‌گیرند عقده شود؟ پیشنهاد عملی شما چیست؟ چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه بنده می‌دانم باید امام جماعت نیّت امام آن جماعت را در خود داشته باشد. این غیر از آن است که انسان، نماز فرادای خود را بخواند و عده‌ای به او اقتدا کنند. ۲. کاملاً درست می‌فرمایید. امروزه در این حال و هوا آن حرف‌ها از جهتی تند به نظر می‌رسد. موفق باشید

29787
متن پرسش
با عرض سلام دوباره: با توجه به پرسش۲۹۷۷۷: استاد فرمودید ناراضی بودن از قوانین حق هر کسی هست. خب حالا صرف این ناراضی بودن چه احقاق حقی اتفاق میافته؟ من از یه قانون ناراضی ام باید چگونه حقم را بگیرم؟ دقیقا چطور باید اعتراض کنم؟ میشه با یه مثال بفرمایید تا واقعا بفهمم دامنه ی اعتراض تا چه حده و استاد لطفا یک مثال هم برای کار آتش به اختیار در دوران فعلی بزنید. واقعا من نفهمیدم. چون ما هر کاری می‌خوایم بکنیم میگند مجوز ندارید باید از فلان اداره یا سازمان اجازه بگیرید. استاد حقیقتش دغدغه ی اصلی من که منجر به این سوال شد فعلا بحث پروتکلهای بهداشتی من جمله اجبار ماسک زدن هست. استاد ما از لحاظ طبی میدونیم که ماسک زدن حقیقتا نمیتونه مانع اصلی انتقال بیماری باشه. بنده با استادم صحبت کردم فرمودن که ماسک زدن فقط موقعی ضرورت پیدا میکنه که فرد بیمار سرفه یا عطسه داشته باسه یا با فردی روبرو بشیم که عطسه و سرفه دارن. خب حالا این را به صورت قانون گذاشتن و تخطی ازون هم جریمه داره. ما باید همچنان کورکورانه از این قانون غیر علمی تبعیت کنیم؟ استاد واقعا من از لحاظ عقلی میدونم که ماسک شاید ده درصد اثر داشته باشه چرا باید این قانون را رعایت کنم؟ یا مثلا الان اخبار واکسیناسیون اجباری داغه. پس فردا قانونیش میکنن و افرادی که واکسن نزدن از یه سری حقوق شهروندی محروم میشند (یکی از دوستانم که در شبکه بهداشت کارمنده خودش این اعتراف را کرد) ما باید به این قانون تن بدیم؟ پس حق ناراضی بودن چی میشه؟ من چطوری آتش به اختیار عمل کنم؟ و به بقیه بگم این قانون اشتباهه انجام ندید؟ من چطوری اعتراض خودم را نشون بدم؟ اگه نخام از قانون سرپیچی کنم که مجبور به واکسن زدن میشم! استاد خواهشا بفرمایید شهدای زیر هیجده سال چرا از قوانین تخطی کردند و با قانون دلشون خودشون را عرشی کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی به هر حال همین‌که ما زندگی در اجتماع را پذیرفتیم، باید بدانیم با محدودیت‌هایی روبرو می‌شویم و به همین جهت هم اگر بعضی از قوانین با آنچه ما به دنبال آن هستیم، ‌هماهنگی ندارد باید با اعلان نارضایتیِ مردمی و نه فردی، نارضایتی خود را نشان دهیم تا مسئولان در تصمیم‌گیری خود تجدید نظر کنند و اساساً نظام دموکراسی و انتخابات در همین راستا در جهان مدرن شکل گرفته است. ۲. همان شهدای عزیز هم بالاخره در دل همان قوانین و با قبول فرمانده های جنگ و جبهه که اختیاراتی داشتند، وارد جبهه‌ها شدند. موفق باشید

29639
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم : در سوره زمر، در مورد هدایت قرآن فرمودید که آنهایی که از خداوند می ترسند، در مرحله اول که قرآن می خوانند پوستشان جمع می شود و هیرت بدنی و انفعال بدنی برای آنها رخ می دهد. ولی مرحله بعدش را فرمودید که نرمی قلب و پوست و آرامش برای فرد ایجاد می شود و این سیر به سوی ذکر خداست. آیا مرحله دوم همان «الا بذکر الله تطمئن القلوب» است؟ و آیا سیر قلب آن افراد به سوی الله است؟ چون یک جایی هم فرمودید قلب به کمتر از الله راضی نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همان‌طور است که می‌فرمایید. آری! در مسیر سلوک به لطف خدا کار به جایی می‌رسد که به قول مولوی: «غیر آن جعد نگار مقبلم / گر دو صد زنجیر آری بگسلم». موفق باشید

29044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه‌الله: خوبید‌ استاد عزیز؟ استاد به تازگی یکجا مشغول به کار شدم که صاحبکارم به صراحت میگه من شراب می‌خورم، کلا هم یکجا و با هم هستیم و با هم غذا می‌خوریم، با توجه به نهی از هم نشینی با شرابخور چکار کنم به نظرتون؟ کارش رو ول کنم و برم یکجای دیگه مشغول بشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودش مربوط است. شما از جهت قراردادِ کاری با ایشان رابطه داشته باشید اشکال ندارد. اگر احتمال می دهید که دهان و دست خود را تطهیر نکرده‌اند، در یک ظرف نباید با این افراد غذا خورد. موفق باشید

28897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث راز اشک بر امام حسین (ع) اینکه این اشک فرح معنوی برای انسان ایجاد می کند، ولی من این ایام قلبم درد گرفته و به نظرم عصبی هم باشد، فقط اگر جدی شود، اطرافیانم ابزار دستشان می کنند که دیدید گفتیم امام حسین (ع) و عزا و اشک و روضه فقط افسردگی و آسیب به همراه دارد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید

28513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم اولا نظر شما در مورد شاه نعمت ا... ولی را بدانم و ثانیا یکی از دوستانم دچار فرقه ی گنابادی ها شده چطور او را خلاص کنم؟ لطفا چون ایشان در این موارد حاضر به ملاقات با هیچ کس نیست و بنده نیز فکر می کنم از تبحر کافی برای هدایت ایشان برخوردار نیستم. (البته شایدم داشته باشم) لطفا مرا راهنمایی کنید چطور میتوانم کمکش کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب شاه نعمت اللّه ولی، در جای خود عارفی است از عرفای قابل توجه فرهنگ اسلامی. در ضمن جنابعالی خوب است که با رفیق خود مدارا کنید. موفق باشید

28423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد عزیز:استاد مشکلی که در فضای فلسفه و مباحث فلسفی برای مبتدی ایجاد می‌شود، تشتت اصطلاحات است و فیلسوف یکبار لفظی را برای معنایی و بار دیگر برای معنا دیگر به کار می برد، استاد اگر امکانش هست این اصطلاحات را در دستگاه فلسفی صدرا و شرح حضرتعالی بر آثار صدرا را تبیین بفرمایید: ۱. اعتباری: وجود ذهنی صرف؟! ۲. انتزاعی: وجودی که خارجی است و وجود ذهنی هم می‌تواند داشته باشد؟! مثلا در بحث حرکت جوهری می فرمایید: در خارج دو شیء به نام جوهر و عرض نداریم بلکه عندتحلیل العقل مثلا سیب به جوهر و عرض تقسیم می‌شود این جوهر و عرض اعتباری اند یا انتزاعی؟ ۳. ماهیت: چیستی و کم و کیف اشیاء؟! و اینکه بیان می شود ماهیات اعتباری اند یعنی وجودی ذهنی هستند؟ و واقعیت خارجی ندارند؟! ۴. و مطلب آخر: در جایی از بحث حرکت جوهری فرمودید: وجود به واجب و ممکن تقسیم می شود و ممکن به ذاتی و عرضی و فرمودید ممکن وجودش رو از واجب می‌گیرد ولی عرض ظهورِ جوهر است در صورتی که طبق آخر بحث برهان صدیقین به وحدت شخصیه وجود رسیدیم و ذکر شد که وجودی جزء وجود حضرت احدیت نیست و همه ظهور او هستند! پس ممکن هم ظهور واجب است همانطور که عرض ظهور جوهر است؟ *استاد جان احتمالا از بیان سوال بنده؛ متوجه مشوش بودن ذهنم از نبود اصطلاح واحد شده اید برای رهایی از این تشویش و بهم ریختگی ذهنی لطفا موارد فوق را تعریف کنید. با تشکر از صبرتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنی این اصطلاحات را باید با طیّ مقدمات بیابید. به همین جهت سیر مطالعاتی سایت به‌خصوص بحث «برهان صدیقین» پیشنهاد می‌شود. جناب آقای دکتر دینانی کتاب‌هایی تحت عنوان «اصطلاحات فلسفی» دارند، می توانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

28211
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تسلیت بمناسبت شهادت امام صادق (ع): شبهه ای درباره مباحث مهدویت مطرح شده که خدمتتون ارسال می‌کنم: «اگر خداوند می‌خواست به امام عصر (عج) عمر طولانی بدهد چرا پس به رسول الله (ص) عمر طولانی نداد و آیا نمی‌شد که پیامبر اعظم به غیبت بروند تا زمانی که جهان مهیا بشود؟»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بعثت نبیّ اکرم «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» همه‌چیز تعریف خود را پیدا کرد و جهت‌ها مشخص شد و جامعه‌ی اسلامی تا حدّی شکل گرفت. ولی برای تحقق تمامیت انسان باید نظرها به انسان‌هایِ کاملی معطوف می‌شد که پیامبر نیستند ولی در انسانیت، تمام و کمال می‌باشند که حجابِ خلفای جور تا آن حدّ مانع آن ظهور شد که برای حفظ اتصال آن انسان های کامل به چشمه‌ی نبوی هیچ‌ راهی جز غیبت امام برای تاریخ نماند تا اولاً: افق وجود انسان کامل تیره و تار نگردد و ثانیاً: اتصال به نبیّ اکرم «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در تمامیتِ خود که حتی به تعبیر ابن‌عربی، اتصال در گِلِ وجود امام است، باقی بماند. موفق باشید

27464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: می توان گفت نفس لوامه، مرتبه ای از وجود است که اگر توجه انسان معطوف به تن باشد بجای من و من انسان در سیطره و در اسارت و دنباله رو تن شود و از این طریق انسان متضرر و مرتکب معصیت یا اسارت روحی شود، من انسان ناراحتی و ناخشنودی خود را بروز می دهد و در همین اثر حس تالم و پشیمانی و خطاکار بودن به بشر و قضاوت خود به بشر دست می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حقیقتاً وجود انسان، نفسی است که به مصالح خود آگاه است و این حالت در فرهنگ دینی تحت عنوان «نفس لوامه» مطرح می‌شود. موفق باشید

27459
متن پرسش
سلام علیکم: وقت عالی بخیر: ١. جناب استاد یکی از اساتید موجه و همچنین مسلط بر عرفان ظاهرا نظر بر این داشتند که در نسبت با افق سلوکی به افق های بالاتری نسبت به افاضات حضرتعالی هم می توان نظر داشت و شهود عقلی را افق برتر قرار داد. راهنمایی می فرمایید چگونه می توان به بالاترین و کامل ترین افقها فکر کرد و نسبت به بیان مذکور چگونه می توان تامل داشت؟ ٢. اساسا می توان به عبور از سیطره نیهیلیسم و بالاترین سلوک به غیر از نگاه حداکثری به انقلاب با دیدگاهی که شما به تبیین آن پرداخته اید فکر کرد؟ ٣. اگر شهیدی در عین اینکه کامل نشده است و به توحید و فعلیت کامل از لحاظ مقامات عرفانی نرسیده به وظیفه تشخیصی خود عمل کند که منجر به شهادت او شود، می توان تاسف خورد که کاش کامل شده بود؟ و می توان سخنان امام را درباره مقامات شهدا و توجه دادن اهل سلوک به آنها را مربوط به فضای عمومی و ارائه الگوهای عمومی دانست و البته عرفا و سلاک واقعی که در عین توجه به انقلاب در طریق سلوک مرسوم استاد و شاگردی مصطلح هستند را بالاتر و به توحید نزدیک تر دانست و معدودی از شهدا را ملحق به آنان دانست؟ ٤. طلبه این عصر برای قرارگیری در بهترین افق به فعالیتهای فکری و امتداد تبلیغی آن بپردازد یا برای محروم نشدن از جلوات خاص ربوبی به فعالیتهایی که بعضا از غیر طلبه هم می توان استفاده نمود و جایگزین دارد وارد شود؟ مثل فعالیتهای مدیریتی یا نظامی؟ که بعضا باید از طلبگی دست کشید. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آن عزیز باید پرسید که متوجه‌ی این امر شده‌اند. آری! حتماً افق سلوکی بالاتری هست که این بنده‌ی حقیر از آن بی‌خبر است. ۲. بیرون از انقلاب فکر نمی‌کنم ممکن باشد، ولی عمیق‌تر از آنچه بنده می‌گویم، آری! و صد آری!  ۳. هرچه هست شواهد زیادی خبر از آن می‌دهد که تا شهداء به آن درجه از کمال که لازمه‌ی شهادت است، نرسیده باشند مفتخر به شهادت نمی‌شوند هرچند که البته درجه‌ی شهداء متفاوت است. ۴. در افقِ حیات طلبگی توفیقات خاصی هست، ولی البته توفیقات منحصر به طلبگی نیست.

27273
متن پرسش
سلام استاد نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید

26750

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است مطالب شما را در کانال لب المیزان می خوانم، سوالی دارم که سالهاست ذهنم را درگیر خود ساخته است. مگرنه اینکه در قرآن داریم بعد از هر سختی آسانی است؟ می دانم کلام خداوند کذب نیست، و بیهوده نیز گفته نشده اما صدق این مطلب را در مورد خود نمی بینم. سالهاست ازدواج نموده اما مشکلات فروانی داشته و دارم تنها پناهگاهم خداوند است و امام زمان عج الله که تا بحال دوام آورده ام. اما توان و صبرم به سر آمده و دیگر نمی توانم تحمل کنم. همیشه منتظر آسانی پس از سختی بوده ام اما خبری نیست، واقعا نمی دانم چه کنم؟ خواهش می کنم راهنمایی کنید که باز هم امیدوار باشم، یا خود کاری انجام بدهم تا به آسانی برسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که خداوند در مقابل‌تان گذاشته است را پیدا کنید نه آن‌که بخواهید راهی که خودتان در نظر دارید را برایتان شکل دهند. بعضی‌ها در بلا هم الطاف او را می‌چشند. به گفته‌ی مولوی:

 ناخوش او خوش بود بر جان من               جان فدای یار دل رنجان من

نالم و ترسم که او باور کند                               وز ترحم جور را کمتر کند

عاشقم بر لطف و بر قهرش به‌جدّ                       ای عجب من عاشق این هر دو ضد

والله ار زین خار در بستان شوم                          همچو بلبل زین سبب نالان شوم

موفق باشید

26745
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه در بحث اعیان ثابته گفته می شود امکان ذاتی موجودات است، از طرف دیگر خود اعیان صورت اسماء حقند، می توان گفت امکان همان اسماء حقند که در بحث اعیان ثابته با عالم خلق نسبت برقرار می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امکان، ذاتیِ موجودات است ولی در موطنِ معلوم‌ِ خدابودن، بحث، بحثِ اعیان است و جایی برای اسماء نیست. اسماء مربوط به مقام واحدیت است. موفق باشید

26727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ۱. با توجه به اوضاع پیش آمده در مورد مسلمین هند سوالی مطرح می شود که چرا باید به مسلمین و مظلومین کمک کنیم؟ دلیل دینی دارد یا سیاسی؟ ۲. برخی می گویند مگر خودمان نیاز نداریم چرا این کمک ها را می فرستیم برای مظلومین؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مسلمانی باید به هر مظلومی که مورد ظلم قرار گرفته کمک کند و گرنه بنا به فرمایش پیامبر خدا «لیس بمسلم» یعنی اساسا مسلمان نیست. موفق باشید

25417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی ابتدا پوزش می خواهم اگر سوالم به نوعی سطحی است: بنده به عنوان فردی که در علوم طبیعی درس خوانده و از علوم عقلی و مباحث دینی زیاد سررشته ندارد؛ در مورد نیازم به طبیبی معنوی چه باید بکنم؟ یک عالم ربانی واقعی از کجا پیدا کنم که به من بگویند دردم چیست و اساس مشکلم کجاست و دقیقا درمانش چیست؟ فقط کسانی که در حوزه علمیه یا در رشته های علوم انسانی هستند ندرتا به چنین اساتیدی دسترسی و توفیق کسب راهنمایی دارند، در حالی که بقیه هم نیاز دارند. مدت زیادی است خوابهایم آشفته است اغلب نیمه شب بیدار می شوم و خواب بجای آرامش و رفع خستگی، سراسر اضطراب است و کلا حال دلم خوب نیست. با اینکه با ادعیه انس زیادی دارم و نمازهای مستحبی می خوانم ولی افاقه نمی کند. با تصور اینکه گناهانم عامل این مشکل است نماز استغفار هم خوانده ام. تمام عمر آدم سخت کوشی بوده ام. نه تنها در امور مادی بلکه برای معنویت هم تا جایی که عقلم می رسید تلاش کردم ولی حس می کنم همه تقلا هایم، درجا زدن بوده و عمرم تلف شده است و این حس خیلی بدی است. از دیدگاه طب جدید این حالت را شاید بیماری افسردگی بنامند ولی گمان نکنم افسرده باشم چون با کوچکترین انگیزه ای بسیار پرانرژی و پرنشاط می شوم. با با اینحال مدتهاست که طعم شادی عمیق و واقعی را نچشیده ام حتی در خواب! اگر بنده را راهنمایی بفرمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سیر مطالعاتی بر روی سایت می‌تواند راهی باشد تا بالاخره «خود» را در آن‌چه که بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» در میان می‌گذارد، بیابید. بحث اخیر بر روی بنر سایت هست. موفق باشید

24846
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. استاد در صوت جلسه دوم جزوه عرفان نظری فرموده اید که حقیقت وجه ندارد. اسم وجه حقیقت به حساب نمی آید؟ منظورتون از وجه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظهور استقلالی برای هیچ اسمی نیست مگر از طریق مظهر یا مظاهری خاص، و در همین رابطه ائمه «علیهم‌السلام» می‌فرمایند: «نحن واللّه الاسماء الحسنی» به این معنا که شخصیت آن‌ها مظاهر اسماء حسنی می‌باشد. موفق باشید

24687
متن پرسش
سلام عرض شد خدمت استاد گرامی: سوال بنده از شما این است که صفات موجود، صفات وجودند یا صفات ماهیت آن موجود؟ و اگر ترکیبی از این دو ست، مرز میان آنها کدام است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی این نکته فکر کنید که «وجود» تشکیکی است و در هر مرتبه از وجود، خاصیتیِ خاص ظهور می‌کند، در محدوده‌ای که ما به آن «ماهیت» می‌گوییم. مطلب را می‌توانید در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید

24471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقایی را می شناسم که گروهی مذهبی تشکیل داده و از خودش نیز چیزهای عجیبی می بینیم که خارج از سطح عادی است. چگونه مطمئن شویم که در مسیر صحیح است و دچار انحراف نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه سیره‌ی علما برای ما حجت است. هر کس به هر اندازه از آن سیره با سابقه‌ی هزارساله تبعیت کند و به طور کلی در بستر آن سیره قرار داشته باشد، می‌تواند قابل اعتماد باشد. موفق باشید

24214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم: استاد من در حین خواندن سوره حمد معانی زیر به ذهنم خطور می کند. چنانچه ایرادی در آن وجود دارد بفرمایید. با سپاس به نام الله که رحمت رحمانیه اش موجب بسط وجود است و رحمت رحیمیه اش موجب بسط کمال وجود. (ظهر الوجود به بسم الله الرحمن الرحیم) حمد و سپاس از برای خداوندی است که خود هم حامد است و هم محمود. او که رب همه عوالم است. عوالمی که به رحمت رحمانیه اش بوجود آمده و به رحمت رحیمیه اش بسوی کمال در حرکت اند. او که در قیامت ندا می دهد «لمن الملک الیوم» و در سکوت و حیرت جمیع مخلوقات ندا می رسد «لله الواحد القهار» ما تمامی مخلوقات همه عوالم، فقط عبد و بنده تو هستیم و چون بنده ایم ، فقط از تو استمداد می طلبیم. تا ما را به قرب خود بخوانی. همان تقربی که به منعم علیهم عطا فرمودی. نه در وضعیت غضب شدگان و نه حالت گمشدگان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است و نوعی گشودگی است به سوی معانی عالیه ی سوره ی حمد تا زمینه ای شود برای آنچه ان شاءالله پیش می آید. موفق باشید

33755
متن پرسش

آیا گوش شنوایی هست تا رنج های مشترکمان را به سامان رسانیم؟! آیا کسی هست که از دنیا خسته و بریده باشد و چشم داشتی به مال و منیت و زر و سیم نداشته باشد و آرزوهای دنیا آن‌را زندانی نکرده باشد؟ آیا کسی هست که در اهل دنیا خود را جستجو و ادامه نخواهد بدهد و از همه ذلالت ها بریده باشد و بخواهد خود را فقط با خدای حی حاضر (همان که خلق نفمرمود آسمان ها و زمین را جز به حق تبارک و تعالی) معنا کند و معنای زندگی را جز در این خواهش حقیقی نبیند؟ آیا کسی هست از ناجوانمردی خلق، هوس های بی پروایِ بی حیایِ بی در و پیکرِ آسیب رسان آخرالزمان دلشکسته باشد گویا اورا فرمان دهند و توان نافرمانی ندارد؟ آیا کسی هست که از در زندان نفوسِ گمگشته در تاریکی مردم خواب خسته شده باشد و بخواهد «خود» باشد؟ آیا کسی هست که چشمانش از شدت خواب آلودگی و تحمیل بالاجبار خواب آلودگی آن مردم بر خود در رنج باشد؟ آیا کسی هست که شبانگاهان تنهای، با کثرات گنه آلود روزگار با خود در جنگ باشد و روحش را اوهام و خیالات آلوده متکثرِ خلق شده بدست دشمنان انسانیت فرا گرفته باشد و نداند چه کند و راه فرار نیابد بلکه نفسش از شدت جنگ بدنش را بدرد آورده گویا رفته است جنگ و همیشه خسته است و توان انجام هیچ کاری را درست نداشته باشد گویا بدن خویش را چون بار سنگینی بر خاک و خون می کشد؟ آیا شده شراب نخورده مست لا یعقل شوی از ظلمات و شهوات و دنیا پرستی مردم گمگشته، گاهی بد شگون، گاهی واقعا بد! آیا شده بپرسی نوجوانها و جوانها چگونه به مواد مخدر با این خیل کثیر روی آورده اند؟! نکند می‌خواهی آنها را نصیحت کنی یا روانشناسی ببری که از آدمی جز آدم دروغین غربی نشناخته است! نه... آیا دیده ای از شدت جهل و مردگی زندگی مردمان روزگار به فراطبیعه ای خود را می اندازند که چون نسبتی با انسانیت و رحمانیت و نورانیت ندارد جز امری موهومی و سوپرنچرالی چیزی بدست نمی آورند و هرچه آن خیالات خود ساخته را می‌خواهند وسیع کنند رنجشان بیشتر می شود و در زندانی گرفتار آیند که ممکن است از آن نتوانند به در آیند و از این رو مدرنیته آن خیالاتِ بقول خودشان آسمانیشان را با سینما و هوش مصنوعی به زمین نیز بکشد تا مرگش را بدست خویش امضاء کند! نخواه خود را دست آنان دهی آنها خیلی بیچاره اند، تو هم چنینی رفیق؟ پس بگرد و غمگین نباش! زیرا می‌دانم انقلاب اسلامی آمده است 'انسان بسازد' این حرف حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را چرا مردم نفهمیدند و بفراموشی سپردند؟! خدایا چرا ما آن صحبت آن عزیز را آنطور که شایسته است نفهمیدیم. آیا معلمان و مدبران و منبریون اصلا به این مهم ارزشمند، اصل و اساس انقلاب اسلامی فکر کرده اند تا بدانند آدمی در عالم خاک نمی آید بدست / عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی. چطور جواب این سئوال را بدهیم زمانی که آن را آنگونه که صادق است نیافتیم؟! آیا این راهی که داریم با انقلاب اسلامی طی می کنیم همان انسان سازی است که انبیاء الهی برای آن مبعوث و در پشت پرده کلمات قرآن و احادیث نهفته است و سلامت در دنیا و آخرتست گویا دنیایت آخرت می شود همان آخرتی که فرمود: دنیا در برابر قیامت همچون قطره ایست در برابر اقیانوس. می خواهی راه بیفتیم آیا راهی جز انقلاب اسلامی در تمام ابعاد چه سیاسی و عقلی و فلسفی و حکمی و شرعی و عرفان امام خمینی داریم؟ تا درهمه این ابعاد نباشیم چگونه بفهمیم آن مهم چیست که با آن ارتباط بر قرار کنیم؟ هرچه می‌نویسم نمی شود زیاد از حد مدرنیته و ظلمات و مدعیون دنیا ما را آسیب زده اند. پس حال که چنین است ای همنوع چه می‌خواهیم با خود بکنیم؟! وای بر ما کسی را جز رهبری نمی‌شناسم تا در حضور او با ما خود را پیدا کنیم وقتی رهبر انقلاب حفظ الله فرمودند من کم تر از شما جوانان رنج هایتان را نمی کشم بلکه هم بیشتر (یعنی نزدیک است بگونه ای که می‌توان با پذیرششان در آن صراط قرار گرفت و به راه شد صراطی که انسان سازی هر یک از ماست). نمی‌دانم چگونه بنویسم آیا استاد حرفی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این شعر جناب شاه نعمت الله ولی، نظر کنید که می‌گوید:

عارفانه چو مومن آگاه

خوش بگو لا اله الا الله

حکم اسلام را به پا می دار

سر موئی از آن فرو مگذار

در طریقت رفیق یاران باش

سر خود زیر پای ایشان باش

در حقیقت محققی می جو

وحده لاشریک له می گو

این نصیحت قبول کن از ما

تا درآئی به جنت المأوا

ره چنان رو که رهروان رفتند

راه رفتند و ناگهان رفتند

گمان نکنیم که همین آدم‌های معمولی در درون‌شان از این نوع غوغاها ندارند! زیبایی کار آن‌ها آن است که با همه آن غوغاها مانند بقیه در همین زندگی عادی وارد می‌شوند و قصه شخصیت آن‌ها حکایت آن است که: «دست در کار، و دل با یار دارند». موفق باشید

33692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز طاهرزاده عرض ادب و احترام. مطلب زیر را در پیام رسان ایتا در کانال نوشته ام. اگر ممکن است و زحمتی نیست آن‌را بخوانید و نظر شریفتان را مرقوم فرماید. با تشکر. مطلب: عصای موسی ♦️ مقدمه اول: همه مخلوقات خداوند تولدی دارند و اجلی. ♦️ مقدمه دوم: ابلیس از جنیان است. جنس او از زبانه آتش و از مخلوقات خداوند است. ♦️ مقدمه سوم: اجل اکثر مخلوقات خداوند، پنهان است ولی اجل ابلیس، مشخص و معلوم است. چون زمانی که ابلیس از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند درخواست طول عمر تا روز قیامت را داشت. ولی خداوند تقاضای او را نپذیرفت و فقط تا وقت معلوم به او عمر داد. (سوره ص آیه ۸۱ و سوره حجر آیه ۳۸) ♦️ مقدمه چهارم: در روایات، وقت معلوم، زمان قیام حضرت بقیه الله الاعظم معرفی شده است به صورتی که حضرت، گردن ابلیس را در مسجد کوفه می‌زنند و زمین را برای همیشه از وجود منحوس او پاک می‌کنند. ♦️ مقدمه پنجم: روایات زیادی وجود دارد که ایرانیان، نقش اساسی و مهمی در ظهور حضرت مهدی علیه السلام دارند، به گونه ایی که اکثر یاران حضرت، ایرانی هستند. ♦️ مقدمه ششم: روایاتی وجود دارد که قبل از قیام حضرت بقیه الله، فردی از قم قیام می‌کند و با یارانی پولادی حکومتی در ایران ایجاد می‌کند. کشته های آنها شهید هستند، آنها از حکومتشان کوتاه نمی آیند تا آنکه پرچم حکومتشان را تحویل حضرت بقیه الله دهند. ⭕️ نتیجه: آیا معقول و منطقی نیست که تمرکز اصلی ابلیس و لشکریان او به جایی باشد که آنجا، محل تولد و رشد و تربیت یاران اصلی قاتل خودش باشد؟ ⭕️ نتیجه: آیا شیاطین تمام تلاششان را نخواهند کرد که جوانان شیعه ایرانی را با انواع حیله ها و فسادها و ... مشغول کنند تا برای مدتی هم که شده، بیشتر عمر کنند و به تباهی بنی آدم بپردازند؟ ⭕️ نتیجه: آیا ابلیس و لشکریان او با اغوای مسئولان و انحراف و فساد آنها ضربه بیشتری به نظام زمینه ساز نخواهد زد و آیا این کار ایمان ایرانیان شیعه را مثل خوره نخواهد خورد؟ ⭕️ نتیجه: ریشه تمام اختلاس ها و فساد های بزرگ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و ... و ریشه تمام‌ کوتاهی های مسئولین و ریشه اصلی نبودن عزم و عدم جهاد برای اصلاح قوانین به این موضوع بر می‌گردد که: اجل ابلیس ملعون بسیار نزدیک شده است و او با تمام قوای جنی و انسی به ایران و ایرانی و حکومت زمینه ساز ظهور حمله کرده است و ملعون تا جایی که می‌تواند سنگ اندازی کرده و ایجاد موانع می‌کند. ⭕️ نتیجه: اگر ما بتوانیم این امر مهم را برای مردم ایران و خصوصا نسل جوان تبیین کنیم، توانسته ایم قدم بسیار بزرگی در رفع شبهات برداریم و بسیاری از جوانان را از نابود شدن در فتنه های آخر الزمان نجات دهیم. امر مهم این است: ایرانیان با انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور حضرت بقبه الله الاعظم هستند و ریشه اصلی همه تحریم ها و گرفتاری ها و اختلاس ها، ابلیس ملعون است با هدف ضربه زدن به ایمان ایرانیان و تخریب حکومت زمینه ساز ظهور. ⭕️ و باید توجه داشت که ممکن است قسمتی از مسئولان نیز نفوذی انگلیس و صهیونیسم و شیطان بزرگ باشند و برای تخریب، عمداً خلاف و خطا کنند. @barayemardanejang

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه می‌فرمایید نکات قابل توجهی است ولی فراموش نفرمایید که: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» بنابراین به لطف الهی با حضور رهبر حکیم انقلاب و مسئولان دلسوز، نقشه‌های آن‌ها همه بی‌ثمر خواهد شد. موفق باشید

32210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمه الله. خیلی خلاصه و مختصر از جنابعالی راهنمائی طلب می‌کنم، چند وقتی خدا توفیق داده سحرها بلند میشم و مقداری قرآن می‌خوانم و بیشتر ذکر و تسبیح و صلوات تا اذان صبح و نماز و به کار و زندگی روزمره می‌رسم. خیلی دوست دارم مقداری از این زمان را به نماز شب اختصاص بدم اما نمیدونم چرا دلم راضی نمیشه از این جهت که انگاری این اسم نماز شب برای من خیلی بزرگ و غیرقابل دسترسه یا من لیاقت این مدل بندگان و خواص را ندارم یا اگر بخونم و کسی متوجه بشه و پخش بشه شاید اذیت بشم از نگاه و صحبت دیگران. واقعا نمیدونم نماز شب بخونم یا نه!! فقط دو رکعت نماز اول سحر میخونم بدون هیچ نیت خاصی و صرفا شکر خدا. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا کنید إن‌شاءالله شرایطی پیش خواهد آمد که نماز شب، خودش خود را به عنوان یکی از راه‌های زیبا جهت اُنس با خدا، نشان می‌دهد. موفق باشید

31324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
موضوع: انتخاب همسر، خواستگاری، ازدواج، اقتصادی، سلام علیکم: استاد جان حالتون خوبه؟ میلاد امام هادی علیه السلام را ببهتون تبریک عرض می‌کنم. دلمون براتون تنگ شده. استاد شرمنده وقت شریف شما رو می‌گیرم. استاد جان ما موقع خواستگاری از همسرمون گفتیم که دو سه سال میریم اجاره نشینی بعد ان شاءلله با اومدن دولت انقلابی و بهتر شدن وضعیت خونه می‌خریم. الان نزدیکه یک ساله عقدیم و خانواده خانومم (پدر و مادرشون) و الانم خود خانومم میگن تا خونه نخری نمیزاریم ازدواج کنین. اصلا هم منطقی نیستن تا یکم صحبت می‌کنم میخوان دعوا کنن. الان غم من شده خونه نداشتن اون آرمانهای قبلی همش رخت بسته. بنظر شما این غم که میخوام یه خانه بگیرم واسه خانوادم درسته؟ دارم تمام تلاشم رو می‌کنم با وام و فروختن زمین تا بتونم با کمک امام زمان خونه تهیه کنم. دوم هر روز داره قیمتا بیشتر میشه سیمان و فولاد نجومی رفته بالا و کلا امسال ما نا امید شدن. لطف بفرمایید این شاگرد رو سیاه خودتون رو راهنمایی بفرمایید. عید غدیر هم نزدیکه عیدی منو لطفا بدین تشکر. التماس دعا باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خود این افراد در ابتدای زندگی خانه شخصی از خود داشته‌اند؟ چند نفر از مردم ایران سراغ دارند که در ابتدای زندگی، از خود خانه داشته باشند؟ مگر آن‌که در سن ۶۰ سالگی ازدواج کرده باشند. این امور بیشتر برای بهانه گرفتن است تا دختران ما همچنان در خانه بمانند و این افراد متوجه آثار منفی زندگی‌براندازِ خودشان نیستند. موفق باشید سلام تشکر بابت وقتی که گذاشتین جواب دادین حلال کنید. استاد الان وظیفه من چیه؟ اینا رو گفتم بهشون اصلا متوجه کارشون نیستن. میگم اصلا منطقی نیستن. بخاطر همین کارشون دو تا بچه اولیاشون یک بار جدا شدن. منم به فکر جدایی افتادم. بخدا نمیدونم چیکار کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی شما آن خانم را عقد کردید دیگر آن خانم همسر شماست و موظف است تابع برنامه‌های شما باشد و در این موارد، پدر و مادر حقی ندارند که بخواهند در این امور دخالت کنند. باید به همسر خود بفرمایید که ترک تبعیت از شما، نوعی معصیت الهی به حساب می‌آید و نمی‌توان در این مورد نظر والدین را نسبت به نظر همسرشان ترجیح دهند. موفق باشید

نمایش چاپی