باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این خود فلسفه است که نشان میدهد جایگاه فلسفه کجاست. بالاخره «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». 2- آری! آروزهای دنیایی نه! ولی اهداف الهی آری!
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را میبرند در بستر امامت. به این معنا که همانطور که بعد از نبی الله «صلواتاللهعلیهوآله» امام معصومی باید ادامهی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه میدهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه بنده میدانم باید امام جماعت نیّت امام آن جماعت را در خود داشته باشد. این غیر از آن است که انسان، نماز فرادای خود را بخواند و عدهای به او اقتدا کنند. ۲. کاملاً درست میفرمایید. امروزه در این حال و هوا آن حرفها از جهتی تند به نظر میرسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفتهی علامهی طباطبایی به هر حال همینکه ما زندگی در اجتماع را پذیرفتیم، باید بدانیم با محدودیتهایی روبرو میشویم و به همین جهت هم اگر بعضی از قوانین با آنچه ما به دنبال آن هستیم، هماهنگی ندارد باید با اعلان نارضایتیِ مردمی و نه فردی، نارضایتی خود را نشان دهیم تا مسئولان در تصمیمگیری خود تجدید نظر کنند و اساساً نظام دموکراسی و انتخابات در همین راستا در جهان مدرن شکل گرفته است. ۲. همان شهدای عزیز هم بالاخره در دل همان قوانین و با قبول فرمانده های جنگ و جبهه که اختیاراتی داشتند، وارد جبههها شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همانطور است که میفرمایید. آری! در مسیر سلوک به لطف خدا کار به جایی میرسد که به قول مولوی: «غیر آن جعد نگار مقبلم / گر دو صد زنجیر آری بگسلم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودش مربوط است. شما از جهت قراردادِ کاری با ایشان رابطه داشته باشید اشکال ندارد. اگر احتمال می دهید که دهان و دست خود را تطهیر نکردهاند، در یک ظرف نباید با این افراد غذا خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب شاه نعمت اللّه ولی، در جای خود عارفی است از عرفای قابل توجه فرهنگ اسلامی. در ضمن جنابعالی خوب است که با رفیق خود مدارا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنی این اصطلاحات را باید با طیّ مقدمات بیابید. به همین جهت سیر مطالعاتی سایت بهخصوص بحث «برهان صدیقین» پیشنهاد میشود. جناب آقای دکتر دینانی کتابهایی تحت عنوان «اصطلاحات فلسفی» دارند، می توانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با بعثت نبیّ اکرم «صلواتاللّهعلیهوآله» همهچیز تعریف خود را پیدا کرد و جهتها مشخص شد و جامعهی اسلامی تا حدّی شکل گرفت. ولی برای تحقق تمامیت انسان باید نظرها به انسانهایِ کاملی معطوف میشد که پیامبر نیستند ولی در انسانیت، تمام و کمال میباشند که حجابِ خلفای جور تا آن حدّ مانع آن ظهور شد که برای حفظ اتصال آن انسان های کامل به چشمهی نبوی هیچ راهی جز غیبت امام برای تاریخ نماند تا اولاً: افق وجود انسان کامل تیره و تار نگردد و ثانیاً: اتصال به نبیّ اکرم «صلواتاللّهعلیهوآله» در تمامیتِ خود که حتی به تعبیر ابنعربی، اتصال در گِلِ وجود امام است، باقی بماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. حقیقتاً وجود انسان، نفسی است که به مصالح خود آگاه است و این حالت در فرهنگ دینی تحت عنوان «نفس لوامه» مطرح میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آن عزیز باید پرسید که متوجهی این امر شدهاند. آری! حتماً افق سلوکی بالاتری هست که این بندهی حقیر از آن بیخبر است. ۲. بیرون از انقلاب فکر نمیکنم ممکن باشد، ولی عمیقتر از آنچه بنده میگویم، آری! و صد آری! ۳. هرچه هست شواهد زیادی خبر از آن میدهد که تا شهداء به آن درجه از کمال که لازمهی شهادت است، نرسیده باشند مفتخر به شهادت نمیشوند هرچند که البته درجهی شهداء متفاوت است. ۴. در افقِ حیات طلبگی توفیقات خاصی هست، ولی البته توفیقات منحصر به طلبگی نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که خداوند در مقابلتان گذاشته است را پیدا کنید نه آنکه بخواهید راهی که خودتان در نظر دارید را برایتان شکل دهند. بعضیها در بلا هم الطاف او را میچشند. به گفتهی مولوی:
ناخوش او خوش بود بر جان من جان فدای یار دل رنجان من
نالم و ترسم که او باور کند وز ترحم جور را کمتر کند
عاشقم بر لطف و بر قهرش بهجدّ ای عجب من عاشق این هر دو ضد
والله ار زین خار در بستان شوم همچو بلبل زین سبب نالان شوم
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امکان، ذاتیِ موجودات است ولی در موطنِ معلومِ خدابودن، بحث، بحثِ اعیان است و جایی برای اسماء نیست. اسماء مربوط به مقام واحدیت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مسلمانی باید به هر مظلومی که مورد ظلم قرار گرفته کمک کند و گرنه بنا به فرمایش پیامبر خدا «لیس بمسلم» یعنی اساسا مسلمان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سیر مطالعاتی بر روی سایت میتواند راهی باشد تا بالاخره «خود» را در آنچه که بحث «حضور اربعینی و اصیلترین بودن» در میان میگذارد، بیابید. بحث اخیر بر روی بنر سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظهور استقلالی برای هیچ اسمی نیست مگر از طریق مظهر یا مظاهری خاص، و در همین رابطه ائمه «علیهمالسلام» میفرمایند: «نحن واللّه الاسماء الحسنی» به این معنا که شخصیت آنها مظاهر اسماء حسنی میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی این نکته فکر کنید که «وجود» تشکیکی است و در هر مرتبه از وجود، خاصیتیِ خاص ظهور میکند، در محدودهای که ما به آن «ماهیت» میگوییم. مطلب را میتوانید در بحث «برهان صدیقین» دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه سیرهی علما برای ما حجت است. هر کس به هر اندازه از آن سیره با سابقهی هزارساله تبعیت کند و به طور کلی در بستر آن سیره قرار داشته باشد، میتواند قابل اعتماد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است و نوعی گشودگی است به سوی معانی عالیه ی سوره ی حمد تا زمینه ای شود برای آنچه ان شاءالله پیش می آید. موفق باشید
آیا گوش شنوایی هست تا رنج های مشترکمان را به سامان رسانیم؟! آیا کسی هست که از دنیا خسته و بریده باشد و چشم داشتی به مال و منیت و زر و سیم نداشته باشد و آرزوهای دنیا آنرا زندانی نکرده باشد؟ آیا کسی هست که در اهل دنیا خود را جستجو و ادامه نخواهد بدهد و از همه ذلالت ها بریده باشد و بخواهد خود را فقط با خدای حی حاضر (همان که خلق نفمرمود آسمان ها و زمین را جز به حق تبارک و تعالی) معنا کند و معنای زندگی را جز در این خواهش حقیقی نبیند؟ آیا کسی هست از ناجوانمردی خلق، هوس های بی پروایِ بی حیایِ بی در و پیکرِ آسیب رسان آخرالزمان دلشکسته باشد گویا اورا فرمان دهند و توان نافرمانی ندارد؟ آیا کسی هست که از در زندان نفوسِ گمگشته در تاریکی مردم خواب خسته شده باشد و بخواهد «خود» باشد؟ آیا کسی هست که چشمانش از شدت خواب آلودگی و تحمیل بالاجبار خواب آلودگی آن مردم بر خود در رنج باشد؟ آیا کسی هست که شبانگاهان تنهای، با کثرات گنه آلود روزگار با خود در جنگ باشد و روحش را اوهام و خیالات آلوده متکثرِ خلق شده بدست دشمنان انسانیت فرا گرفته باشد و نداند چه کند و راه فرار نیابد بلکه نفسش از شدت جنگ بدنش را بدرد آورده گویا رفته است جنگ و همیشه خسته است و توان انجام هیچ کاری را درست نداشته باشد گویا بدن خویش را چون بار سنگینی بر خاک و خون می کشد؟ آیا شده شراب نخورده مست لا یعقل شوی از ظلمات و شهوات و دنیا پرستی مردم گمگشته، گاهی بد شگون، گاهی واقعا بد! آیا شده بپرسی نوجوانها و جوانها چگونه به مواد مخدر با این خیل کثیر روی آورده اند؟! نکند میخواهی آنها را نصیحت کنی یا روانشناسی ببری که از آدمی جز آدم دروغین غربی نشناخته است! نه... آیا دیده ای از شدت جهل و مردگی زندگی مردمان روزگار به فراطبیعه ای خود را می اندازند که چون نسبتی با انسانیت و رحمانیت و نورانیت ندارد جز امری موهومی و سوپرنچرالی چیزی بدست نمی آورند و هرچه آن خیالات خود ساخته را میخواهند وسیع کنند رنجشان بیشتر می شود و در زندانی گرفتار آیند که ممکن است از آن نتوانند به در آیند و از این رو مدرنیته آن خیالاتِ بقول خودشان آسمانیشان را با سینما و هوش مصنوعی به زمین نیز بکشد تا مرگش را بدست خویش امضاء کند! نخواه خود را دست آنان دهی آنها خیلی بیچاره اند، تو هم چنینی رفیق؟ پس بگرد و غمگین نباش! زیرا میدانم انقلاب اسلامی آمده است 'انسان بسازد' این حرف حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را چرا مردم نفهمیدند و بفراموشی سپردند؟! خدایا چرا ما آن صحبت آن عزیز را آنطور که شایسته است نفهمیدیم. آیا معلمان و مدبران و منبریون اصلا به این مهم ارزشمند، اصل و اساس انقلاب اسلامی فکر کرده اند تا بدانند آدمی در عالم خاک نمی آید بدست / عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی. چطور جواب این سئوال را بدهیم زمانی که آن را آنگونه که صادق است نیافتیم؟! آیا این راهی که داریم با انقلاب اسلامی طی می کنیم همان انسان سازی است که انبیاء الهی برای آن مبعوث و در پشت پرده کلمات قرآن و احادیث نهفته است و سلامت در دنیا و آخرتست گویا دنیایت آخرت می شود همان آخرتی که فرمود: دنیا در برابر قیامت همچون قطره ایست در برابر اقیانوس. می خواهی راه بیفتیم آیا راهی جز انقلاب اسلامی در تمام ابعاد چه سیاسی و عقلی و فلسفی و حکمی و شرعی و عرفان امام خمینی داریم؟ تا درهمه این ابعاد نباشیم چگونه بفهمیم آن مهم چیست که با آن ارتباط بر قرار کنیم؟ هرچه مینویسم نمی شود زیاد از حد مدرنیته و ظلمات و مدعیون دنیا ما را آسیب زده اند. پس حال که چنین است ای همنوع چه میخواهیم با خود بکنیم؟! وای بر ما کسی را جز رهبری نمیشناسم تا در حضور او با ما خود را پیدا کنیم وقتی رهبر انقلاب حفظ الله فرمودند من کم تر از شما جوانان رنج هایتان را نمی کشم بلکه هم بیشتر (یعنی نزدیک است بگونه ای که میتوان با پذیرششان در آن صراط قرار گرفت و به راه شد صراطی که انسان سازی هر یک از ماست). نمیدانم چگونه بنویسم آیا استاد حرفی میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این شعر جناب شاه نعمت الله ولی، نظر کنید که میگوید:
عارفانه چو مومن آگاه
خوش بگو لا اله الا الله
حکم اسلام را به پا می دار
سر موئی از آن فرو مگذار
در طریقت رفیق یاران باش
سر خود زیر پای ایشان باش
در حقیقت محققی می جو
وحده لاشریک له می گو
این نصیحت قبول کن از ما
تا درآئی به جنت المأوا
ره چنان رو که رهروان رفتند
راه رفتند و ناگهان رفتند
گمان نکنیم که همین آدمهای معمولی در درونشان از این نوع غوغاها ندارند! زیبایی کار آنها آن است که با همه آن غوغاها مانند بقیه در همین زندگی عادی وارد میشوند و قصه شخصیت آنها حکایت آن است که: «دست در کار، و دل با یار دارند». موفق باشید
سلام بر استاد عزیز طاهرزاده عرض ادب و احترام. مطلب زیر را در پیام رسان ایتا در کانال نوشته ام. اگر ممکن است و زحمتی نیست آنرا بخوانید و نظر شریفتان را مرقوم فرماید. با تشکر. مطلب: عصای موسی ♦️ مقدمه اول: همه مخلوقات خداوند تولدی دارند و اجلی. ♦️ مقدمه دوم: ابلیس از جنیان است. جنس او از زبانه آتش و از مخلوقات خداوند است. ♦️ مقدمه سوم: اجل اکثر مخلوقات خداوند، پنهان است ولی اجل ابلیس، مشخص و معلوم است. چون زمانی که ابلیس از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند درخواست طول عمر تا روز قیامت را داشت. ولی خداوند تقاضای او را نپذیرفت و فقط تا وقت معلوم به او عمر داد. (سوره ص آیه ۸۱ و سوره حجر آیه ۳۸) ♦️ مقدمه چهارم: در روایات، وقت معلوم، زمان قیام حضرت بقیه الله الاعظم معرفی شده است به صورتی که حضرت، گردن ابلیس را در مسجد کوفه میزنند و زمین را برای همیشه از وجود منحوس او پاک میکنند. ♦️ مقدمه پنجم: روایات زیادی وجود دارد که ایرانیان، نقش اساسی و مهمی در ظهور حضرت مهدی علیه السلام دارند، به گونه ایی که اکثر یاران حضرت، ایرانی هستند. ♦️ مقدمه ششم: روایاتی وجود دارد که قبل از قیام حضرت بقیه الله، فردی از قم قیام میکند و با یارانی پولادی حکومتی در ایران ایجاد میکند. کشته های آنها شهید هستند، آنها از حکومتشان کوتاه نمی آیند تا آنکه پرچم حکومتشان را تحویل حضرت بقیه الله دهند. ⭕️ نتیجه: آیا معقول و منطقی نیست که تمرکز اصلی ابلیس و لشکریان او به جایی باشد که آنجا، محل تولد و رشد و تربیت یاران اصلی قاتل خودش باشد؟ ⭕️ نتیجه: آیا شیاطین تمام تلاششان را نخواهند کرد که جوانان شیعه ایرانی را با انواع حیله ها و فسادها و ... مشغول کنند تا برای مدتی هم که شده، بیشتر عمر کنند و به تباهی بنی آدم بپردازند؟ ⭕️ نتیجه: آیا ابلیس و لشکریان او با اغوای مسئولان و انحراف و فساد آنها ضربه بیشتری به نظام زمینه ساز نخواهد زد و آیا این کار ایمان ایرانیان شیعه را مثل خوره نخواهد خورد؟ ⭕️ نتیجه: ریشه تمام اختلاس ها و فساد های بزرگ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و ... و ریشه تمام کوتاهی های مسئولین و ریشه اصلی نبودن عزم و عدم جهاد برای اصلاح قوانین به این موضوع بر میگردد که: اجل ابلیس ملعون بسیار نزدیک شده است و او با تمام قوای جنی و انسی به ایران و ایرانی و حکومت زمینه ساز ظهور حمله کرده است و ملعون تا جایی که میتواند سنگ اندازی کرده و ایجاد موانع میکند. ⭕️ نتیجه: اگر ما بتوانیم این امر مهم را برای مردم ایران و خصوصا نسل جوان تبیین کنیم، توانسته ایم قدم بسیار بزرگی در رفع شبهات برداریم و بسیاری از جوانان را از نابود شدن در فتنه های آخر الزمان نجات دهیم. امر مهم این است: ایرانیان با انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور حضرت بقبه الله الاعظم هستند و ریشه اصلی همه تحریم ها و گرفتاری ها و اختلاس ها، ابلیس ملعون است با هدف ضربه زدن به ایمان ایرانیان و تخریب حکومت زمینه ساز ظهور. ⭕️ و باید توجه داشت که ممکن است قسمتی از مسئولان نیز نفوذی انگلیس و صهیونیسم و شیطان بزرگ باشند و برای تخریب، عمداً خلاف و خطا کنند. @barayemardanejang
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه میفرمایید نکات قابل توجهی است ولی فراموش نفرمایید که: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» بنابراین به لطف الهی با حضور رهبر حکیم انقلاب و مسئولان دلسوز، نقشههای آنها همه بیثمر خواهد شد. موفق باشید
سلام و رحمه الله. خیلی خلاصه و مختصر از جنابعالی راهنمائی طلب میکنم، چند وقتی خدا توفیق داده سحرها بلند میشم و مقداری قرآن میخوانم و بیشتر ذکر و تسبیح و صلوات تا اذان صبح و نماز و به کار و زندگی روزمره میرسم. خیلی دوست دارم مقداری از این زمان را به نماز شب اختصاص بدم اما نمیدونم چرا دلم راضی نمیشه از این جهت که انگاری این اسم نماز شب برای من خیلی بزرگ و غیرقابل دسترسه یا من لیاقت این مدل بندگان و خواص را ندارم یا اگر بخونم و کسی متوجه بشه و پخش بشه شاید اذیت بشم از نگاه و صحبت دیگران. واقعا نمیدونم نماز شب بخونم یا نه!! فقط دو رکعت نماز اول سحر میخونم بدون هیچ نیت خاصی و صرفا شکر خدا. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا کنید إنشاءالله شرایطی پیش خواهد آمد که نماز شب، خودش خود را به عنوان یکی از راههای زیبا جهت اُنس با خدا، نشان میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی شما آن خانم را عقد کردید دیگر آن خانم همسر شماست و موظف است تابع برنامههای شما باشد و در این موارد، پدر و مادر حقی ندارند که بخواهند در این امور دخالت کنند. باید به همسر خود بفرمایید که ترک تبعیت از شما، نوعی معصیت الهی به حساب میآید و نمیتوان در این مورد نظر والدین را نسبت به نظر همسرشان ترجیح دهند. موفق باشید
