باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به طور خاص نمیدانم جز همان نکاتی که در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» طرح شده است. آنچه در آن کتاب تأکید شده است و فکر میکنم راهکارِ خوبی در مقابل شما بگشاید، رابطهی حجاب و عالَم بندگی است. در این موضوع باید تأکید شود که زنان وقتی بخواهند در عالَم خاص بندگی خود مستقر شوند، حجاب از این جهت بسیار کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شهداء چراغ راهِ آیندهی بشرند و کار خوبی است که جنابعالی یکی از آنها را مدّ نظر بگیرید و از او کمک بخواهید. ولی فراموش نکنید که آن شهید در یک فرهنگ و ذیل شخصیت نورانی حضرت امام (ره)سیر کرده است، لذا محکمات خود را از سیرهی حضرت امام روحاللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده اطلاع دارم بعضی از علماء نسبت به بعضی از نظرات مرحوم شهید مطهری در آن کتاب اشکال داشتهاند و معتقد بودند آنها یادداشتهای شهید مطهری است و نه نظرات مرحومِ ایشان، و به این دلیل از نشر آن جلوگیری شد. فکر نمیکنم موضوع دستور امام وسط بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری توحید افعالی متذکر این نکته از توحید است که هر فعلی در عالم جاری شود مظهر اصلی آن فعل، حضرت حق است ولی نه به معنای اشعریگری و جبری آن، بلکه به آن معنا که حضرت حق شرایط آن را فراهم میکند تا در عین آنکه ما میتوانستیم مسجد رویم یا میخانه رویم، اگر مسجد رفتیم (در عین آنکه میتوانستیم میخانه رویم) مسجدرفتنمان برای ما محفوظ بماند. در حالیکه در زمینهای که حضرت حق ایجاد کرد، هیچ فعلی چه مسجدرفتن و چه میخانهرفتن از حیطهی الهی خارج نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در هرحال مطابق وظیفهی اسلامی و سنت خداوند تنها میتوانیم متذکر انسانها باشیم که از طریق دین بهترین را انتخاب کنند، نه آنکه برای آنها انتخاب کنیم. تنها در این راستا است که رشد تاریخی شکل میگیرد. یعنی همین کاری که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» انجام دادند تا مردم از یک طرف متوجهی شخصیت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» شوند و از طرفی در بیعتکردن با حضرت آزاد باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در همان کتابهای مربوط به نقد غرب این تذکر داده شده است که ما در شرایطی نیستیم که از گرفتاریهایی که تکنولوژی برای ما ایجاد کرده است، خود را آزاد کنیم. عمده آن است که متوجه باشیم این تکنولوژی نسبت ما را با طبیعت بههم زده است و مسلّم در این راستا آن نوع زندگی که ما میتوانستیم بدون این تکنولوژی داشته باشیم را، دیگر نداریم. آری اگر بنا است به خاطر تکنولوژی فاصلهها زیاد باشد و بیماریها از جمله بیماری قلب به روش غربی و با جراحیهایی که غرب در تصرف در بدن به میدان آورده است، استفاده کنیم حتماً همان آمبولانس را می خواهیم با همهی تجهیزات. اما آیا نمیتوانستیم به روش طبّ سنتی و در بستر رشددادنِ تدبیر نفس ناطقه اگر قلبمان قابل درمان بود، درمان کنیم؟ و اگر هم نفس بنای درمانکردنِ قلب را نداشت، شرایط را فراهم کنیم تا با آرامش کامل بدن را ترک کند؟ اینها مباحثی است که در مجموعه کتابهای نقد غرب و کتاب «هنر مردن» به آن پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» در همهی حرکات و سکناتشان نمونهی کامل بندگی و عبودیتاند، اگر کسی با نظر به آن حضرت و ارادت به سیرهی آن بزرگوار وارد شب قدر شود، آمادگی لازم را برای درک شب قدر پیدا کرده است و یکنوع سنخیت با حضرت صاحبالزمان«عجلاللّهتعالیفرجه» که در عین عبودیت، صاحبِ شب قدرند در او ایجاد شده است. بنابراین با امیدواری کامل و روحیهی ارادت به زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» که آن روحیه، لطافت خاص خود را به همراه دارد وارد شب قدر شوید و مطمئن باشید با نور ملائکهی الهی و روح که فوق ملائکه است، مبادی شخصیت شما متعالی میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت دستورات اخلاقی مثل کمخوردن و کمگفتن و نداشتن آرزوهای بلند و لجبازینکردن و کینهی مؤمنین از قلب بیرونکردن و راضی به رضای خداوندبودن و منتظر عنایت حضرت حقشدن؛ در این مورد کمک خواهد کرد، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مرگ ما با حقایقی مرتبط هستیم که «وجودی» می باشند زیرا پس از مرگ دیگر قلب ما و افئدهی ما در میان است، چیزی به نام حسّ و فکر که منجر به وجود مفاهیم ذهنی میشود، در میان نیست! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که بزرگان دین فرمودند از آنجایی که خداوند میفرماید: «اللّه ولیّ الذین آمنوا»، حضرت حق ولیِّ هر مؤمنی خواهد بود و لذا اُنس با حضرت حق برای هر مؤمنی گشوده است، حال چه اُنسی که موجب ارتباط قلبی با حضرت حق باشد و چه اُنسی که موجب گردد انواری از حضرت حق به عبد منتقل شود و عبد دارای ولایت تکوینی گردد. آنچه نباید از آن غفلت کرد مسیری است که انسان را به ولایت و اُنس حضرت حق میرساند که در هر تاریخی این مسیر صاحب داشته است و تنها از طریق پیامبر و امام این مسیر محقق میشده است و جایگاه امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» در آن است که هرکس بخواهد امروز قدمی در مسیر اُنس با حضرت حق بردارد، تنها در پرتو نور ولایت آن حضرت ممکن است وگرنه در خیالات و اوهام خود و قدرتهای نفس ناطقه زندگی میکند نه در توحید الهی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همین درست باشد که جنابعالی میفرمایید. احتمالاً این روایت ساختگی باشد. ولی اگر بخواهیم توجیه کنیم همان طور که در آن کتاب عرض شد، شاید بد نباشد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اصل توحید به عنوان یکی از محکمات اندیشهی دینی موضوعی است که انسان باید قبل از پذیرفتن هر دینی بدان رسیده باشد و دین بر مبنای نگاه توحیدی با ما سخن میگوید و در عین حال توحید ما را تفصیل و تبیین میکند. از طرفی عقیدهی توحیدی آن است که متوجه باشیم خداوند به عنوان یک حقیقت مطلق یگانه در عالَم حاضر است و امکان آنکه چیزی در کنار او باشد محال است زیرا حضور مطلق حضرت حق نفی میگردد و وحدت وجود بر این مبنا جایگاه سایر ابعاد دینداری را تعیین میکند. بنابراین نمیتوان توحید را نیز از خود دین گرفت به این معنا که خودِ دین بگوید که خدایی هست و این دین از طرف خدا آمده است. به همین جهت گفته میشود ابتدا باید عقیدهی توحیدی را عقلاً بهدست آورد. حال با توجه به این امر گفته میشود امکان، برای هر مخلوقی ذاتیِ آن مخلوق است و علمِ خدا به امکانِ ممکنالوجود یعنی علم خدا به امکان چیزی که میتواند موجود شود و علم خدا علم به چنین معلومی است و این ربطی به اتحاد بین ذات و صفات ندارد زیرا ذات حضرت حق با علمِ او متحد است و نه با معلومش، وگرنه لازم میآید که خداوند به هرچه علم دارد عین آن باشد. حال با توجه به این امر محدودیت معلوم که همان ممکنالوجود است از خودِ معلوم است و صدام در امکان ذاتیاش محدود به صدامبودن خودش است و خداوند وجود صدام را به او داده است، نه امکانِ او را. و اگر ممکنالوجود طوری باشد که دارای امکانات مختلف است مثل انسان، به همان معنا که امکانش ذاتی اوست، انتخاب و اختیارش نیز ذاتی او میباشد و لذا میتواند صدامیت را در محدودیت امکان خود انتخاب کند و هم میتواند چمرانبودن را در محدودهی امکان خود انتخاب کند. بنابراین اشکالی که در این مورد برایتان پیش آمد منتفی خواهد شد. و دیگر معنا نمیدهد که بحث وجودِ جهنمی ماهیت را به میان بیاورید زیرا انسان در مقام امکان خود، خودش زمینههای جهنمی و یا بهشتیبودنِ خود را فراهم میکند و اگر زمینهی خوبیها را فراهم کند از آن جهت که خداوند کمال مطلق است، خوبیهایش به خدا نسبت داده میشود و اگر از اختیار خود برای تجلی کمالات استفاده نکرد در محدودیت خود از آن کمالات محروم است، در حالیکه امکان آن کمالات را داشت. و علم به آن نقصها وقتی به صورت وجودی پیش آمد، به خودیِ خود عذابآور است. بنابراین دقت فرمایید که محدودیتها، ذاتیِ امکانِ موجودِ ممکنالوجود است و نباید آن را به خدا نسبت دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین انتخابگریِ انسان که ارادهی خداوند است تا او در انتخابهای خود مختار باشد و بین ارادهی مستقیم الهی در موضوعی خاص، باید فرق گذاشت. در جزوهی «جبر و اختیار» بحث شد که خداوند اختیارِ ما را اراده کرده است و نه فعلِ ما را، و چون اقتضایِ اختیار، انجام فعل و ترک آن است، آن فعل مربوط به انسان میشود چون میتوانسته است ترک آن را نیز اختیار کند و در حدیث دوم، دستور و امر الهی، همهی ارادهی حضرت حق نیست که کرده است، بلکه در متن آن دستور، چیز دیگری را نیز تعقیب می نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نوری که از طریق ملائکه و روح در شب قدر بر قلب مؤمنین متجلی میشود از جنس وجود است و نه ماهیت. یعنی مثل آن نیست که شما مطلبی بخوانید و علم و فهمی در شما ایجاد شود، بلکه شخصیتاً در ابعاد وجودی شما نوعی گرایشی فراهم میشود که در انتخابهای خود وَجه مثبت عالَم را مدّ نظر قرار میدهید و به همین جهت میفرمایند تقدیر انسان شکل میگیرد. مثل آنکه شما در تقدیر مردبودن و یا زنبودنتان انتخابهای مناسب مردبودن و زنبودن میکنید، بدون آنکه در فکرتان آن باشد که زنانه انتخاب کنید یا مردانه. و به همین جهت باید امیدوار باشید که بعد از شب قدر ناخودآگاه به لطف الهی در تقدیر برتری قرار گرفتهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی میفرمایید ولی از استعداد این نسل غافل مباشید، چیزهایی را متوجه میشوند که خواص ما متوجه آن نیستند. بنده در جزوهی «بررسی نحلهی نجف» نشان دادهام که چطور شهداء و رزمندگان ما تا فنای ذاتی که عالیترین مرتبهی سلوک سالکان است، پیش رفتهاند. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که بنده در آن جمله عرض کردهام بعضی از مؤمنین و انقلابیون متوجه صحت حرف طرف مقابل که او هم فردی انقلابی و مؤمن است، نمیشوند! این غیر از آن است که نتیجه بگیریم حرف غلط در عالَم نداریم، زیرا که در هرجا سخنی باشد که موجب در حجابرفتنِ حق و حقیقت شود آن سخن، سخن غلطی است. ولی حرف این است که اگر ما از طریق سلوک ذیل شخصیت امام و با مدّ نظرقراردادنِ سیرهی ملکوتی ایشان با حقیقت در این تاریخ آشنا شویم، متوجه وجود حق در سخن و رفتار بسیاری از افرادی که مؤمن به انقلاب اسلامی هستند میشویم و در این مورد باید حساسیت خود را رشد دهیم تا از جبههبندیها و دوگانگیهایی که موجب عدم درک یکدیگر میشود آزاد شویم 2- در یک روایت از حضرت سجاد«علیهالسلام» داریم که مردم آخرالزمان با اینکه امام و پیامبر را ندیدهاند و به آنها ایمان دارند، از سایر مردم برترند. ولی این بدین معنا نیست که چون همهی اسماء الهی در آنها ظهور کرده است شایستهی ظهور حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» شدهاند. آری این وجه دیگری است که کسی میتواند تابعیت کامل امام معصوم را داشته باشد که زمینهی تجلی همهی اسماء الهی را در خود فراهم کرده باشد و مفتخر به قبول همهی ابعاد انسانی در خود باشد و مسلّم بعضی از افراد آخرالزمان – همان 313 نفر از یاران خاص آن حضرت – در چنین شرایطی هستند که همهی حرفهای امام را میفهمند 3- در مورد علمِ امام در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت همین عنوان و با نظر به روایات مطرحشده در این مورد عرایضی داشتهام. فکر میکنم اگر بعد از مطالعهی آن سؤالتان را مطرح کنید، بهتر نتیجه خواهید گرفت. ولی همین قدر میتوان گفت که مشورت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» با مردم در عین آنکه تحقق یک سیرهی مثبت برای جامعهی اسلامی است، ممکن است که موجب به تفصیلآمدنِ علم آن حضرت باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفهی تقلید از فقیه» به صورت نسبتاً مفصل بحمداللّه عرض شده. به آن کتاب که بر روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر طرف را آمادهی تذکر میدیدم به او میگفتم که قضیهی دفاع از حرم حضرت زینب«سلاماللّهعلیها» دفاع از نمادهای دیانت و مقاومت است به همین جهت جریان استکباری صهیونیستی تکفیری داعش با آن نماد مقابله میکند و عزیزان ما بهخصوص شیعیان غیرتمند افغانستان که ریالی برای دفاع از آن حرم نمیگیرند، غوغاها کردهاند و شهادتها دادهاند. چه کسی حاضر است برای پول و گرفتن خونبهای خود در چنین راهی قدم بگذارد؟! بعضیها هرگز معنای شهادت و ایثار در راه خدا را نخواهند فهمید و مجبورند با این واژههای بسیار سطحی، کارهای بزرگ را برای خود معنا کنند و برای همیشه در انکار از حقیقت بهسر برند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و حتی ممکن است جلوتر هم بیایند، ولی قصد آنها نفی إنانیت نباشد و لذا از قدرت خود حیرت هم بکند. ولی همانطور که در جواب سؤال 12555 عرض شد در راه توحید انسان باید ارادهی خود را در ارادهی الهی فانی گرداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سلوک إلی اللّه تا مدتها حظّ نفس در میان است تا آنکه سالک همچنان جلو برود و ارادهی خود را آرامآرام در ارادهی حضرت حق فانی کند و از جذبات نفس آزاد گردد. به همین جهت عرض کردم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد». زیرا در این مسیر حضرت ربّ دستگیری خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام پیامبر خدا و ائمهی هُدی«علیهمالسلام» همانطور که در مباحث «حقیقت نوری اهلالبیت» بحث شده، از نظر مقام، اولِ آنها برگشت دارد به آخر آنها، یعنی همه در یک مقاماند با این تفاوت که صاحب آن مقام حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» است و تفاوت، در ظهور است و چون حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» در موقعیت اظهار همهی آرمانهای انبیاء و اولیاء قرار میگیرند، مورد نظر همهی اولیاء و انبیاء هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همینکه افقی از اینگونه معارف را در مقابل خود و کاربران میگشایید، بهعنوان اولین قدم کار خوبی است و بنده نیز در آن کتاب، طرحِ موضوع کردهام و جای بحث مفصل آن در آنجا نبوده است، تا اینکه بحمداللّه در مباحث جلسات چهارشنبه در شرح کتاب شریف «مصباح الهدایه» عرایضی در مورد اسمُ اللّه اعظم و نسبت آن با خلیفة اللّه، شده است که إنشاءاللّه زمینهی فهم اینگونه روایات خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظواهر آیات نشان میدهد که قوم حضرت نوح کمالات مخلوقات را به خود مخلوقات منتهی میکردند و لذا حضرت نوح بیشتر باید جنبهی تنزیهی را تأکید مینمودند 2- اهل کرامت بیشتر نظر به قوای نفس دارند نه آنکه بخواهند مثل اهل توحید با فنای خود و تجلی اسماء الهی کار را جلو ببرند. موفق باشید