باسمه تعالی: سلام علیکم: در معرفی چنان کتابهایی به کارشناسان مربوطه از جمله آقای حجتالاسلام اشترانی در سایت «مزرعهی ایمانی» رجوع کنید ولی از همین حالا سعی نمایید در عین رعایت دستورات شرعی خوشبینی بر روح و روان شما غلبه داشته باشد و تمام تلاشتان در این باشد که غیبت مؤمنی از طرف شما انجام نگیرد. همواره ذکر خیر علماء را داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شرح ابن میثم حرّانی و شرح ابن ابیالحدید و شرح مولی فتح الله کاشانی و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة و ترجمه و تفسیر نهج البلاغه اثر استاد علامه مرحوم شیخ محمدتقی جعفری هست و هرکدام حُسنی دارند ولی بسیار باید راه طی شود تا شرحی در حدّ سخنان آسمانی مولایمان به تاریخ بیاید. 2- مرحوم شهید مطهری در کتب آشنایی با قرآن خود نکات ظریفی را مطرح کرده و به عنوان مقدمهی ارتباط با تفسیر المیزان بسیار ارزشمند است. 3- به نظر میرسد معرفت النفس مقدمهی معرفت امام باشد زیرا در شناخت نفس انسان متوجهی حقایقی میشود که مصداق متعیَّن آن امام است 4 - تفسیر المیزان به بهترین نحو قدرت فهم کلام معصوم را به ما میدهد وگرنه به صِرف روبهروشدن با روایات متوجه منظور اصلی آنها نمیشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «روزه؛ دریچهای به عالَم معنا» دو مثال مشخص در رابطه با وَهم آمده است، یکی قضیهی باغبان و زنبور و دیگر قضیهی وقوف در غسالخانه. خوب است که به آنجا رجوع فرمایید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار خدمتی که میتوانید در رابطهی رشتهی خودتان به مردم داشته باشید و با عدم اجحاف و خوشرویی با آنها برخورد کنید، رشتههای کلام اسلامی و قرآن و حدیث در صورتیکه نسبت به مباحث معرفت النفس آشنایی داشته باشید، إنشاءاللّه موجب خیر و برکت خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که انسان متوجه شود که اموراتش را باید با خدا در میان بگذارد و از طریق حضرت حق رفع کند. لذا باید شما غفلت نکنید که در این نوع امتحانات به غیر از خدا و وسائل شرعی رجوع ننمایید. همین امر، توبهی کار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیهی ارزشمند حضرت زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» برای زنان از یک طرف در همهی تاریخها کارساز است و عامل حفظ و بقای روح قدسی آنها خواهد شد، ولی شرایط تاریخی را هم نباید فراموش کرد زیرا در آن زمان اکثر بالاتفاق کارها در خانه انجام میشد و حضور زنان در کوچه و بازار امری لغو و پوچ بود در حالیکه شرایط امروز ما فرق کرده است، لذا باید حضور در کوچه و بازار را بهکلّی ترک نکرد بلکه به حداقل رساند. از طرفی زیارت ائمه و اولیای الهی آنقدر برکت دارد که مختصر مواجهشدن با نامحرمان لطمهای به آن نمیزند به طوریکه خود حضرت بعد از شهادت حضرت حمزه«سلاماللّهعلیه» مکرراً به زیارت ایشان میرفتند با اینکه فاصلهی قبر جناب حمزه با منزل حضرت نسبتاً طولانی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- القائات شیطانی هرچند ممکن است ظاهر دینی داشته باشد ولی همواره منجر به یک نحوه تکبّر و خودبزرگبینی میگردد برعکس القائات ربّانی که تواضع و عبودیت را به همراه دارد 2- همانطور که عرض کردم شخصیتهای یحیوی به جهت زهدی که دارند موضوعات جنسی را چندان مدّ نظر قرار نمیدهند نه آنکه مثل یک انسان ناقص چنین گرایشهایی نداشته باشند. آری انسان در شرایط عادی که میل جنسی طبیعی دارد و شرایط ازدواج برایش فراهم است نباید بیدلیل خود را به انزوا بکشاند و رسول خدا«صلواتاللّهعلیه» در این رابطه نکاح را سنت خود میدانند 3- امام زمان«صلواتاللّهعلیه» تجسم کامل رعایت شریعتاند در مقام عصمت، یعنی در مقامی که به هیچ گناهی رجوع ندارند. هر اندازه انسان بیشتر و دقیقتر و بدون وسواس و عاقلانه و عالمانه مطابق نظر فقهای گرام، به شریعت عمل کند به همان اندازه به امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» نزدیک میشود که از جملهی نزدیکی به آن حضرت نظرکردن به سخنان نایب اوست که امروز از جهت امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی در رهبری عزیز متعیَّن است. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض کردم ما شرایط فهم و اجرای طبّ سنتی را با خیانت امثال رضاخان از دست دادیم و متأسفانه اطبای بزرگی که سلسلهوار و سینه به سینه روایات شرعی اهلالبیت را در عمل تجربه کرده بودند و متوجه بودند هر روایتی به چه موضوعی اشاره دارد از دست رفتهاند و صِرف جمعآوری روایات ابداً طبّ اسلامی بهحساب نمیآید. لذا بدون آنکه بنده کاری که شروع شده است را نفی کنم، مشفقانه توصیه میکنم هرگز تا جوانب بسیار روایات متعدد را نشناسیم به صِرف چند روایت نتیجه نگیریم که نمونهی آن را در مقالهی مفصل «نجسبودنِ حدید» ملاحظه کردید که حقیقتاً اگر یک تفکر اجتهادی به مجموعهی آن روایات نمیشد، از فردا به عنوان طبّ سنتی باید شما به در خانهتان هم دست نمیزدید چون آهن است و نجس است. حرف بنده بیش از یک کلمه نیست، در مسیر احیای طبّ سنتی بسیار احتیاط کنید و بهزودی با نگاه به چند روایت نظر نهایی خود را اعلام نفرمایید 2- در مورد درمان از طریق دفع اجنّه دو موضوع را باید از هم تفکیک کرد؛ موضوع اول: ارتباط افراد با اجنّه است و گرفتن درمان از آنها که این افراد تماماً افراد پست و فاسدی هستند و به قول شهید مطهری در تفسیر سورهی جنّ تا این افراد روح خود را پست ننمایند نمیتوانند با اجنّه ارتباط پیدا کنند. در این رابطه عرض کردم، کار این افراد و جنّیان شیطانی که با اینها هستند شبیه کار شیطان بزرگ یعنی آمریکا است که خودش مشکلات را برای ما ایجاد میکند تا برای رفع آنها به او وابسته شویم و از رجوع به حضرت حق جهت رفع مشکلات باز بمانیم. موضوع دوم: سخن حضرت ایوب«علیهالسلام» در آیهی 49 سورهی صاد است که به حضرت حق عرض کرد شیطان به من نزدیک شده است و موجب بیماری و آزار من گردیده، که در این مورد نه نیاز به جنّگیر داریم و نه نیاز به دعانویسهای آنچنانی، باید با توکل به خدا به سیرهی اهلالبیت«علیهمالسلام» و دستورات آنها عمل کرد. آری در این رابطه هم سورههای قرآن و هم حرزهای ائمه«علیهمالسلام» کارساز است. بنده در مورد چلهبری در متن روایات چیزی نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما میفرماید آنجایی که زمینهی تذکر و هدایت نیست و کار به مراء و جدال میکشد بزرگوارانه از موضوع عبور کنید و خود را همسنگِ چنین افرادی ننمایید. فرمود: «اذا مرّوا بالغو مرّوا کراما» نهایتاً باید نشان داد که گرفتار لغو و پوچی هستند و از واقعیات تاریخی خود غافلاند 2- این از مسلّمات شخصیت انسان است که هرچه میتواند در آزادی و آزادگی خود قدم بردارد و در مورد شغل نیز قضیه از همین قرار است که اگر بتوانید استادکارِ خود باشید حتی با حقوق کمتر به روح و روان خویش خدمت بیشتری کردهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط تاریخی ما مردانِ ما نتوانستند موضوع چندهمسری را به نحو شایستهای که اسلام به آن توصیه میکند حل کنند و عملاً به موضوع بهعنوان تنوع لذّت جنسی نگاه کردهاند و نه یک وظیفهی شرعی و اجتماعی! لذا است که شما میبینید نهتنها زنِ اول بلکه سایر افراد جامعه هم نمیتوانند به فردی که به چنین ازدواجی اقدام کند، خوشبین باشد و از طرف دیگر زنان ما نیز از موضوع اینچنینی سرسری عبور میکنند و متوجه مسئولیت خطیری که به عهدهی آنان است نمیشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه در روایات به ما فرمودهاند: «توزیع الوقت، توسیع الوقت» یعنی اگر اوقات خود را درست تقسیم کنید، وقت زیادی بهدست میآورید، به معنای همان برنامهریزی است و این غیر از آن است که در گذشته و آینده زندگی کنیم بلکه این به معنای آن است که به ما فرمودهاند طوری زندگی کن که گویا فردا میمیری و طوری زندگی کن که گویا همیشه زندهای. بنابراین در عین زندگیکردن در «حال»، حال را وسعت میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به سیر مطالعاتی مرحوم شهید مطهری چیز تدوینشدهای ندارم ولی اگر خودتان از کتابهای آسان ایشان مثل «داستان راستان» و «سیرهی نبوی» و «جاذبه و دافعه» و «سیری در نهجالبلاغه» شروع کنید آرامآرام بقیهی کار برایتان روشن خواهد شد. احتمالاً سایتهایی هست که در این مورد کار تدوینشدهای داشته باشند. موفق باشید
بسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در شرح کتاب «معاد..» عرض شد که انسان مؤمن در بهشتی قرار میگیرد که عرض آن به وسعت آسمانها و زمین است و همهی اهل بهشت را در بهشت خود میتواند جای دهد و بدون اینکه وسعت آن کم شود، پس هرکس خود را در موطنی و مرتبهای حس میکند که جایگاه وجودی اوست نه اینکه اگر چند نفر در یک مقام هستند پهلوی هم هستند، بلکه همه خود را در آن مقام حس میکنند و در همین رابطه میتوانند همدیگر را نیز حسّ کنند. ازواج در قرآن یعنی تجلیّات ارادههای انسانها که موجب اُنس آنها با آن تجلیات الهی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس همیشه به خودی خود به وسعت همهی هستی است و هماکنون ما در همهی عوالم حاضریم حتی در قیامت، ولی به جهت توجه نفس به بدن از آن حضور غافل است در برزخ و قیامت آن حضور را احساس میکند، پس بحث بیرون و درون نیست، بحث حضور وسیع نفس است چه در برزخ و چه در یوم التلاق.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ماه رمضان ماهِ خلوت با خدا است نه ماه گفتگو با خلق خدا! مگر نشنیدید که حافظ در رؤیت ماه رمضان گفت: «هلال ماه ز بام افق نمایان شد / کلید میکده گم گشته بود، پیدا شد» ،در میکده باید به فکرِ میِ لقاء بود، نه به فکر نردبان تفکر!! گفتند: طرف برای محبوبش که غایب بود نامه مینوشت و قصههای دلدادگیهای خود را به او خبر میداد، تا بالاخره ملاقات حاصل شد و او در محضر محبوبش بهجای گفتگو با او، نامههایش را درآورده بود و میخواند. یادش رفته بود این نامهها برای این ملاقات بود! ماه رمضان ماهِ شنیدن خطاب «إنّی قریب» از حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نگفتند با «کریمان کارها دشوار نیست!» با تمام امید به پابوس مولایمان امیرالمؤمنین«علیهالسلام» بروید و از حضرت بخواهید به نور خودشان به سرّ شما نظر کنند و آن کنند که باید بکنند! و در کنار این حرفها از حوائج دنیایی هم با ایشان سخن بگویید و در ملاقات مولایمان حسین«علیهالسلام» هرچه میخواهید درد و دل کن، از آشفتگیهایی که داری بگو، و بپرس چگونه شما توانستید با غمخواری برای دین، همهی دنیا را به هیچ بگیرید!؟ ای راهِ گشوده به سوی خداوند در ظلمات دنیا! ما به زیارت شما آمدهایم که این راه را در مقابل ما بگشایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد همهی عزیزان موافق و مخالف هرکدام از جهتی بر موضوع دقت دارند و صاحبنظرند. ما باید با دقت کامل نظرات طرفین را خوب بررسی کنیم و بدون یک نتیجهگیری نهایی بر روی موضوع فکر کنیم. هنوز وقت اینکه ما یک نتیجهگیری نهایی داشته باشیم نرسیده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که در این مورد هرکس نمیتواند از خود نظر بدهد زیرا مسئلهی حرامبودن و یا حرامنبودن چیزی از طریق تفقه فقها معلوم میشود و در خودِ فقه با توجه به حیطهای که آیات و روایات دارند مشخص میشود که موضوعی تاریخی و مربوط به شرایط خاص است و یا در ذات آن موضوع حرمت نهفته است. لذا باید بدون آنکه از برخورد حکیمانه عدول کنیم به طرف مقابل گفت اجازه بدهید در چنین مواردی که میخواهیم حرامبودن چیزی را بشناسیم، از خود نظر ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که بنده یک معلمم و نه یک استادِ سلوکی، و لذا وظیفهی بنده در آن حدّی است که موضوعاتی را با دانشجویان در میان بگذارم تا خودشان در آن رابطه فکر کنند و راه خود را تشخیص دهند به همین جهت است که اگر کسی بهجای برخورد معلمی با بنده، برخورد شیخ و استادی داشته باشد روحاً اذیت میشوم، چون چنین انتظاری را که بعضیها از بنده پیدا میکنند مرا به زحمت میاندازند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به دوستانی که در موقعیت شما بودند همیشه این بوده است که اگر تخصص مورد نظر شما چندان ضروری نیست به تخصصهایی مشغول شوید که چندان ذهن و فکر شما را مشغول نکند و در کنارش بتوانید موضوعات معرفتی و وظایف خانوادگی را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً شریعت الهی مطابق روح اصیل انسانها است و هر اندازه انسان به حقیقتِ خود نزدیک شود از گناه متنفر میشود به همان معنا که شریعت الهی گناه را موجب از بینرفتن اصالت روح میداند و سعی کنید این هوشیاری را که در باطن خود بدان دست یافتهاید، با حضور در جلسات دینی و مطالعهی کتابهای معرفتی و اخلاقی و عباداتِ با حوصله نگه دارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در هر دو مورد با جنابعالی موافقم زیرا اگر انسان رویکرد خود را نسبت به فلسفه و عرفان درست کند و سپس به آنها رجوع نماید میداند برای چه هدفی فلسفه و عرفان بخواند و شاید در مباحث بنده این نتیجه، حاصل آید. و در مورد مولوی به نکتهی بسیار دقیقی اشاره فرمودید که اینان هرگز تشویقی به موسیقی به معنای معمول آن ندارند بلکه نظر به شرایط آهنگین نظم عالم قدس میکنند و هر آنچه که این نگاه را برای آنها فراهم کند، ارج می نهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قراردادن انگشت سبابه نزدیک لب را که فرمودید به عنوان یک دستور که از طریق ائمه صادر شده باشد، بنده نشنیدهام 2- با ذکر نام هر کدام از ائمه«علیهمالسلام» مسلّم در ذیل ولایت مولایمان امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب«علیهالسلام» قرار خواهید گرفت. مگر نه این است که در زیارت هر امامی به طور مستقیم سلام بر پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» و سایر ائمه«علیهمالسلام» میکنید؟ به این معنا که در زیارت هر امامی همهی آن ذوات مقدس را زیارت کردهاید، همانطور که با هر اسمی از اسماء الهی که خدا را بخوانید حضرت حق با نور «اللّه» که جامع جمیع اسماء است به سراغ شما میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید شرایط برای این نوع جوانان طوری فراهم کرد که متوجهی احساس گناه خود شوند ولی آنچنان زیر نظر قرار نگیرند که وقتی میخواهند توبه کنند و خود را مبری از این عیوب بدانند امکان چنین کاری برای آنها نباشد! فکر نمیکنم اگر این جوانان بعضاً گناهآلوده – ولی نه گناهکار – در شرایط خوب دینی قرار بگیرند بهکلّی از این نوع گناهان فاصله نگیرند! شما مسئله را خیلی بزرگ نکنید که موجب یأس جوانانی شود که گرفتار مکرِ لیل و نهار این روزگارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که متوجهاید اسم «جواد» حضرت حق که اقتضای تجلیّات کمالی اسماء آن حضرت به اعیان ثابتهی ممکنات است، عین ذات حضرت حق است و این غیر فعل آن حضرت است که مبتنی بر نحوهای از مخلوقیت مخلوق است 2- حق «مخلوقٌ به» یعنی اینکه در آینهی امکان ذاتی ممکنات حضرت حق به وسعت ممکنات ظهور میکند و بدین معنا گفته میشود سریان حق در موجوادت هست، نه آنکه گمان شود حرکتی در کار است مثل آنکه نفس ناطقهی شما در قوهی بینایی شما سریان دارد و این به معنای حرکت نفس ناطقه در قوهی بینایی نیست. موفق باشید