بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12253
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزيز: در صورت امكان بفرماييد، فلسفه حركت دادن انگشت سبابه در حين قرائت دعاي يا من ارجوه لكل شي «يا ذالجلال و الاكرام» چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در عرب این‌کار به معنای اظهار ذُلّ و فروتنی در مقابل خداوند است و ما با تأسی به حضرت صادق«علیه‌السلام» این کار را انجام می‌دهیم. موفق باشید

12252
متن پرسش
سلام علیکم: استاد می خواستم بدانم که آیا این مراسمات مرسومی که تحت عنوان سفره ی ائمه اطهار علیه السلام در برخی از خانه ها برگزار میشه، در اسلام مبنای روایی و یا تاریخی داره؟ یا اینکه بصورت مدلی «نو» ، در فرهنگ عزاداری های ما ظهور کرده؟ اگر سندی در این رابطه موجود هست لطفا ذکر بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم در دین چنین چیزهایی داشته باشیم. عموماً این کارها ما را از آن فضایی که باید در آن فضا دین‌داری کنیم خارج می‌کند. موفق باشید

12250
متن پرسش
به نام خدا: با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم از شما خواهش کنم با یک مثال وحدت وجود را برایم تعریف کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل رابطه‌ی موج و دریا که موج‌ها در عین آن‌که هرموج از موج دیگری جداست، در عین حال همه همان دریا هستند. وحدت وجود معتقد است عالم همه به این شکل مظهر خدایند بدون آن‌که جدایی و دوگانگی در بین باشد و البته همان‌طور که موج، دریا نیست و از دریا هم جدا نیست، هیچ مخلوقی خدا نیست. موفق باشید

12248
متن پرسش
با سلام: کتب آشنایی با قرآن استاد مطهری چگونه است؟ آیا برای ورود به المیزان خوب است خوانده شود و آیا عمیق بحث کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار ارزشمندی را شهید مطهری در آن مجموعه‌ی مختصر بیان کرده‌اند. موفق باشید

12245
متن پرسش
سلام: کسی که قبلا زیاد گناه کرده به درجات عالی عرفان می تواند برسد؟ و فنای ذات الهی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان از خود عبور کند، به فنای فی اللّه و رسیدن به احساس الهی نزدیک می‌شود. عبور از گناه یک نحو عبور از خود است. موفق باشید

12240
متن پرسش
سلام: آیا مرگ زیباست یا نه؟ این‌که یه روز می‌میرم رو دوست ندارم، نمی‌دونم شاید به خاطر بی‌اطلاعی از مفهوم مرگ می‌ترسم! مرگ آدمی یعنی چی؟ اگه قرار بود یه روز بریم زیر خاک تو یه مستطیل، و رومون آجر و بلوک بزارن، و گوشت و بدنمون از بین برود، اصلاً چرا متولد شدیم؟ آیا چیزایی که تو فیلم «سیاحت غرب» درباره‌ی مرگ گفته می‌شود واقعیت دارد؟! این فیلم خیلی وحشتناکه خیلی. تو بعضی دین‌ها مرگ رو یه چیز زیبا حداقل نه به اون وحشتناکی نشون میدند، ولی چرا ما اینقدر ترسناک نشونش میدیم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت:« مرگ را دانم ولی تا کوی دوست / ره اگر نزدیک‌تر داری بگو». اگر در دنیا خود را مطابق حیات ابدی خود شکل دهیم، زندگی حقیقی را در آن‌جا تجربه خواهیم کرد. در شناخت مرگ و شناخت نفس وقت بگذارید. موفق باشید

12239
متن پرسش
سلام: 1. شما در مورد روش سلوکی آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) که به صورت استاد محور و بالینی است اطلاع دارید؟ 2. کتاب شرح دیوان حافظ ایشون برای مطالب عرفانی چگونه است؟ منظورم کتاب جمال آفتاب است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام و با انطباق خود با رهبری انقلاب از اساتید عزیز اخلاق به‌خوبی بتوانید استفاده کنید. کتاب «جمال آفتاب» در جای خود شرح خوبی است. موفق باشید

12238
متن پرسش
سلام: بنده جزوه روش سلوکی آیت الله بهجت را که شما راجع به آن سخنرانی فرموده بودید گوش داده ام، ولی یک سوال برایم پیش آمده که آیا تا کجا می توان بی استاد پیش رفت؟ تا آخر؟ یا در منزلی به بعد راهنمایی استادی راه دیده حتما لازم است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این تاریخ علم ما استاد ما شد پس معلم‌هایی چون علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمة‌اللّه‌علیهما» و شاگردان آن‌ها تا آخر استاد ما خواهند بود. موفق باشید

12234
متن پرسش
سلام علیکم: حاج آقا به نظر شما آقا بالاخره کی ماهیت غرب رو درک خواهند کرد و از نگاه ایدئولوزیک نسبت به غرب فاصله می گیرند؟ صحبت های اخیر رهبری در روز عید مبعث بار دیگر آب پاکی رو روی دست همه کسانی که می خواهند با یک نگاه سوبژکتیو ذهنیت خود را به رهبری تحمیل کنند و ایشان را در موضع منتقد جوهره تمدن غرب قرار دهند؛ ریخت. بنده چند جمله از صحبت های ایشان را در این جا ذکر می کنم: «جاهلیّت، امروز هم در دنیا وجود دارد؛ ما باید چشممان را باز کنیم و جاهلیّت را بشناسیم؛ امروز هم عیناً همین معنا وجود دارد؛ شهوت‌رانیِ بی‌حساب، بی‌مهار، بی‌منطق. امروز منطق شهوت‌رانی در دنیای غرب «تمایل» است؛ می گوییم چرا همجنس‌بازی را، همجنس‌گرایی را ترویج می کنید؟ می گویند خب، این یک تمایل بشری است؛ این منطقشان است! همینها که در عرصه‌ی شهوت‌رانی و عدم رعایت هیچ خطّ قرمزی در باب شهوات جنسی و شهوات گوناگون بشری ایستادگی و توقّف نمی کنند و پیش می روند، نوبت به قساوت که می رسد، همان وضعیّت را انسان اینجا هم مشاهده می کند: انسانها را می کُشند، بی‌گناه‌ها را می کُشند، بدون هیچ جرمی ملّتها را مورد سرکوب قرار می دهند؛ این جاهلیّتی است که امروز وجود دارد؛ جاهلیّت مدرن. فرق این جاهلیّت با جاهلیّت صدر اوّل - جاهلیّت اولی‌ به تعبیر قرآن - این است که امروز جاهلیّت، مسلّح و مجهّز است به سلاح علم، به سلاح دانش؛ یعنی علم که مایه‌ی رستگاری انسان باید باشد، وسیله‌ای شده است برای تیره‌روزی انسان، برای بدبختی جوامع بشری. آن کسانی که امروز به دنیا دارند زور می گویند، با تکیه‌ی به فراورده‌های دانش خود است که دارند زور می گویند؛ این سلاحی که دارند ساخته‌شده و فراورده‌ی دانش است، ابزارهای اطّلاعاتی که دارند، ابزارهای امنیّتی که دارند، ابزارهای عظیم تبلیغاتی که دارند، اینها فراورده‌های علم است؛ همه‌ی آنها در خدمت همان شهوت و غضب است. این وضع امروز دنیا است. جامعه‌ی اسلامی با یک چنین واقعیّتی مواجه است و این را دنیای اسلام باید احساس کند، باید درک کند. کشورهای منطقه مراقب باشند؛ سیاست دشمنان این منطقه و دشمنان این مجموعه‌ی اسلامی، ترساندن این کشورها از همدیگر است، دشمنِ موهوم درست کنند و دشمن اصلی را که استکبار است، کمپانی‌های متجاوز و متعدّی و وابستگان آنها هستند، صهیونیست است در حاشیه نگه دارند. دشمن موهوم درست کنند؛ ایران در مقابل عرب، فلان قومیّت در مقابل فلان قومیّت دیگر، شیعه در مقابل سنّی؛ اینها سیاستهای دشمنان است؛ باید با این مقابله کرد. مقابله‌ی با یک چنین سیاستهایی مقابله‌ی با جاهلیّت است. جاهلیّت مدرنِ امروز، جاهلیّتی خشن، بی‌رحم، قسیّ‌القلب و مجهّز به انواع و اقسام ابزارها است؛ هوشیارانه باید با این مقابله کرد و ملّت ایران این مقابله را کرده است، باز هم خواهد کرد.» کاملا واضح است که ایشان بدی غرب را در شهوت رانی و سلطه گری سیاسی می دانند و این حرف، لب ادعای کسانی است که ما با عنوان تئوری دومی از آن ها یاد می کنیم و نظر خود را با نظر آن ها متفاوت می دانیم. برای بنده جالب است که شما انقلاب اسلامی را حرکتی برای عبور از عالم غربی می دانید؛ در حالی که هنوز بعد از 36 سال رهبران آن ماهیت غرب را درک نکرده اند و بدی غرب را صرفا فساد و فحشا و سلطه گری سیاسی می دانند. علاوه بر این، ابهام و پرسش دیگری که به ذهن خطور می کند این است که شما از یک سو بر اهمیت مباحث غرب شناسی تاکید می کنید تا حدی که شناخت غرب را از نان شب هم واجب تر می دانید؛ و از سوی دیگر می فرمایید راه عبور از غرب همان راهی است که رهبری می فرمایند. طبیعی است که اگر از شما پرسیده شود که چرا پرداختن به مباحث غرب شناسی ضرورت دارد پاسخ می دهید که این امر جنبه طریقیت دارد برای عبور از غرب. خب بلافاصله این سوال مطرح می شود که وقتی شخصی مثل آقا که از قضا نگاه ایشان به غرب، نگاهی غلط و غیرقابل دفاع است؛ می تواند ما را از غرب عبور بدهد، پس چه نیازی است که ما برویم و برای عبور از غرب به شناخت غرب بپردازیم؟ و تازه به خاطر قائل بودن به کلی بودن غرب، انواع و اقسام انگ ها را هم بخوریم؟ مگر غیر از این است که با این حرف شما که «راه عبور از غرب همان راهی است که رهبری می فرمایند»؛ زیراب مباحث خودتان زده می شود؟ ممنون از حوصله ای که به خرج می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح غرب که امروز در آمریکا به تمامیت خود رسیده، روحی و جوهری دارد که آن انقطاع از آسمان معنویت و غفلت از سنت‌های الهی است و نتیجه‌ی عملی آن غضب و شهوتی است که امروز در آن ملاحظه می‌کنید و عامل نجات جوامع از غرب‌زدگی به گفته‌ی شهید آوینی توبه‌ی بشر است نسبت به غفلتی که از معنویت داشته. توجه‌دادن‌های مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» به عملکرد آمریکا، زمینه‌ی نفی فرهنگ غرب را فراهم می‌کند. آیا ما برای عبور مردم از غرب راه دیگری داریم؟! می‌توان با مردم بر اساس مبنای معرفتی غرب صحبت کرد؟ مگر قرآن برای جایگزینی توحید از حرکات عرب جاهلیت انتقاد نکرد و سپس راه‌کارِ خود را نشان داد؟ رهبری انقلاب اگر از غرب انتقاد می‌کنند در زمینی غیر از زمین غرب قرار دارند و این به‌طور طبیعی نگاه‌ها را به حرکتی می‌اندازد که انقلاب اسلامی شروع کرده است. موفق باشید

12233
متن پرسش
سلام استاد: حدیث «هر کس قدر خود را نشناسد هلاک گردد» می تواند بر این معنا هم باشد که اگر کسی استعدادها و توانمندیهای خدادی اش را پیگیری نکند به ضررش است؟ یا صرفا در بحث گناه و عزت نفس و ... است. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که قدر و جایگاه انسان بندگی خداوند است می‌توان گفت در آن روایت، استعداد اصلی انسان که همان عبودیت رب‌العالمین است مدّ نظر باشد، آری در راستای عبودیت استعداد های انسانی جهت می‌گیرد و او را از هلاکت در بندگی شهوت و غضب نجات می‌دهد. موفق باشید

12232
متن پرسش
- با سلام خدمت استاد گران مایه: لطف بفرمایید و توضیح دهید که از منظر شما چگونه و با رعایت چه ظرافت هایی باید شعار امسال را با نسبت خود با دولت 11 جمع نماییم؟ در حالی که ما می دانیم بسیاری از رویه های دولت چه در عرصه اقتصاد و چه در عرصه بین الملل خیلی با مبانی انقلاب اسلامی سازگاری ندارد. چگونه با چیزی که قلبا و عقلا قبول نداریم همدل شویم؟ و به تبع ان چگونه با رویه های غلط دولت هم زبان شویم؟ حال انکه در مواردی وظیفه ما انتقاد از دولت است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» بنا دارند چند قدم تاریخ ملت ما را جلو ببرند و در عین به رسمیت‌شناختن جریان‌های فکری معتقد به اصل انقلاب با سلایق مختلف هرکدام از این جریان‌های فکری متوجه جایگاه جریان مقابلِ خود در انقلاب بشوند. امثال بنده انقلاب را طوری تعریف کرده و اهدافی را برای انقلاب مدّ نظر دارد که با تعریفی که امثال آقای دکتر روحانی و دکتر نوبخت و دکتر جهانگیری کرده‌اند یکسان نیست و از نظر امثال بنده آنچه که این افراد برای انقلاب اسلامی در نظر گرفته‌اند و سعی می‌کنند آن را به فعلیت برسانند، انقلاب اسلامی را از شور انقلابیِ مقابله با استکبار فرو می‌نشاند و رسالت انقلاب اسلامی را که به نظر بنده «نفی استکبار» است تا حدّی به حاشیه می‌برد و عملاً انقلاب اسلامی یک نوع هویت سیاسی فکری فرهنگی می‌شود در کنار فرهنگ غربی و فرهنگ سکولار کشورهایی مثل ترکیه. و لذا این آقایان قبول ندارند اهداف انقلاب آن چیزی است که ما برای انقلاب اسلامی تعریف کرده‌ایم. عمده آن است که ما حرف آقایان را اولاً: بفهمیم و متوجه باشیم این افراد نیز به یک معنا خود را فرزند انقلاب می‌دانند و مطابق تعریفی که از انقلاب اسلامی دارند تلاش می‌کنند  به انقلاب و مردم خدمت کنند و از این جهت می‌توان با آن‌ها همدلی داشت و خدمت آن‌ها را نادیده نگرفت. ثانیاً: از آن جهت که برای انقلاب اسلامی یک هویت مستقل قائل‌اند و بنا ندارند هویت اسلامی انقلابی ما را در ذیل غرب قرار دهند - هرچند ما را در کنار آن‌ها تعریف کرده‌اند – می‌توان با آن‌ها همزبانی داشت و در عین حال دلایل خود را در ضعف این تعریف نسبت به انقلاب به صورت علمی به مردم عرضه داشت و یکی از موضوعات محافل علمی ما باید نقد علمی و عقلی نگاهی باشد که افراد فوق‌الذکر بدان معتقدند، در عین فهم اندیشه‌ی آنان. این‌ آن «آزاداندیشی» مهمی است که ما در این تاریخ بسیار به آن نیاز داریم تا چند قدمی در تاریخ خود جلوتر بیابیم. چرا ما اندیشه‌ی این افراد را جدّی نمی‌گیریم و بر روی آن فکر نمی‌کنیم و انگیزه‌های آن‌ها را که می‌خواهند در راستای انقلاب باشند، درک نمی‌کنیم. با اندک ضعفی که از آن‌ها می‌بینیم به‌کلّی آن‌ها را نفی می‌کنیم. باید جای «نفی» را با «نقد» عوض کرد و خود را مجهز به معارف عالیه‌ای نمود که معلوم شود نگاه آقایان فوق‌الذکر ما را به اهداف مقدس نظام اسلامی نمی‌رساند تا از این طریق آن‌ها در نگاه خود بازاندیشی کنند و از آن مهم‌تر جداً در نوع برخورد خود با منتقدین خود تجدید نظر نمایند. این‌ها گمان می‌کنند منتقدین‌شان هیچ طرحی برای مدیریت نظام ندارند و فکر می‌کنند تنها روش مقابله با استکبار همین روشی است که آقایان پیشه کرده‌اند. آری! ما با همدلی و همزبانی نشان می‌دهیم می‌توان به افکار همدیگر نظر داشت و لااقل همدیگر را بفهمیم و نه این‌که حتماً باید مثل هم فکر کنیم و مثل هم عمل نمائیم و سال‌های سال طول می‌کشد تا این شعور تاریخی در جامعه‌ی ما نهادینه شود. آری اگر چنین فضایی در تاریخ ما به‌وجود آید دیگر نقد دیدگاه‌ها به میان می‌آید به جای نقد اشخاص. در آن فضا ما می‌توانیم دیدگاه دولت آقای روحانی را که در فضای امیدواری به فرهنگ غربی ، نقد نماییم و آرام‌آرام جامعه‌ی خود را به این غنای فرهنگی برسانیم که برای ادامه‌ی حیات انقلاب اسلامی باید آزاد از آنچه که غرب برای بشر پیشنهاد می‌کند تصمیم بگیرد و معنای همدلی و همزبانی برای ایجاد چنین فضایی است که اولاً بفهمیم انگیزه‌ی دولت در رابطه با تعامل با غرب به چه معنا است و چرا تصور می‌کند ما مجبوریم برای ادامه‌ی انقلاب ، غرب را نیز در نظر بگیریم؟ و ثانیاً با انتقادهای دلسوزانه عزمِ جریانی که تصور می‌کند دنیای مدرن دارای اصالت و آینده است، به امیدواری نسبت به آینده‌ی انقلاب توحیدی خود معطوف داریم و با همدلی و همزبانی سعی کنیم خطر دوقطبی‌شدن بین نیروهای وفادار به انقلاب را از سر انقلاب رد نماییم کاری که مقام معظم رهبری با تذکرات دلسوزانه پیشه کرده‌اند. موفق باشید     

12231
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به نظرات گوناگونی که در مبحث فناء وجود دارد، نظر حضرتعالی در مورد این قضیه چیست؟ سوال حقیر مشخصا در مورد این است که آیا فناء ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب امکان دارد یا خیر و همانطور که اساتیدی مانند استاد یزدان پناه و امینی نژاد می فرمایند، فنا فقط در صقع ربوبی اتفاق می افتد. از آن جا که استاد امینی نژاد فرمودند که تقریر دقیقی از فنای ذاتی به معنای فناء در ذات غیب الغیوب را ندیده اند در خواست داشتم که در صورتی که برای حضرتعالی ممکن است پس از مطالعه بخش مربوط به فناء ذاتی در کتاب مهرتابان نوشته مرحوم علامه طهرانی و همین طور نور مجرد نوشته حضرت آیت الله حاج سید محمّد صادق حسینی طهرانی به این سوال پاسخ دهید. حقیر عجله ای برای پاسخ سوال ندارم و در خواست مطالعه بخش های مربوطه در این دو کتاب از این جهت بود که امکان داشت که توضیحات بنده، راه گشا نباشد و از آن جا که این مطلب دقیق است بیشتر به دنبال رسیدن به حق هستم. ان شاء الله. لذا تا هر زمان که حضرتعالی فرصت مطالعه و پاسخ داشته باشید منتظر می مانم. در صورتی که از جانب حضرتعالی ایرادی مشاهده نمی شود، متن سوال حقیر در سایت قرار نگیرد و در صورت قرار گرفتن بنا به صلاحدید خودتان اصلاح شود. از این اطاله کلام حقیقتا عذر خواهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک کاری است ماوراء یک سؤال و جواب. بنده نظر آقای استاد یزدان‌پناه را نظر صائبی می‌دانم از آن جهت که سالک در فنای ذاتی به نور حق متوجه وجود حق می‌باشد بدون آن‌که بین خود و حضرت حق اثنینیتی احساس کند بلکه فقط احساسی دارد که به نور حق می‌بیند و می‌شنود و می‌فهمد و بدون آن‌که آن احساس را به خود نسبت دهد و چون هیچ دوگانگی در میان نیست باید آن را فنای ذاتی دانست زیرا ذاتی از خود احساس نمی‌کند و از رسومات بشری به‌کلّی آزاد شده و به واقعیت محض که خدا هست و دیگر هیچ، راه یافته و لذا خود را به عنوان وجودی که شاهد انوار الهی است حس نمی‌کند بلکه تنها به نور حق، حق را می‌یابد و این حقیقتِ فناء است. بنده در جلسات آخر شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این مورد عرایض داشته‌ام و جناب خواجه عبداللّه انصاری در قسم توحید منازل السائرین به‌خوبی موضوع را نمایانده است و جناب استاد یزدان‌پناه به‌خوبی در شرح این موضوع در آن‌جا موفق بوده‌اند. موفق باشید

12229
متن پرسش
سلام: ممنون از پاسختون. در مورد ماشین فرمايشتون درست است ولی مثلا اینکه با ایمیل وایبر یا همون تلفن میتونیم از احوال عزيزانمون با خبر بشیم چی؟ درسته که همین دوری تحفه فرهنگ غربی است بعد برای راه حل ابزار و تکنولوژی رو پیشنهاد داد ولی خب در زمان های قدیم هم انسانها به دلایلی از جمله سفر های طولانی از هم دور میشدن و از احوال یکدیگر بی خبر بودن البته شاید ارتباط دلی و روحی آنها بیشتر بوده یا توکل واقعی داشتن و نگرانی بی مورد به سراغشون نميومده که شامل حال همه نميشده ولی من نمیتونم تشخیص بدم الان تکنولوژی به ما انسانها در جهت ارتباط بیشتر کمکی کرده یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استفاده از تکنولوژی امروز در حکم اَکلِ مَیْتِه است. عرایضی در این موارد که می‌فرمایید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» داشته‌ام. موفق باشید

12224
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: آیا داشتن روزی بیش از کفاف فضل خداوند است یا خیر؟ البته فضل به معنی برتری و ارزش منظور نیست با توجه به آنکه صاحب آن مال می تواند اگر اهل ایمان باشد و درست عمل کند باعث رستگاریش هم بشود تا جایی که حتی رسول خدا فرمود (یکی از گذشتگان شما را به حساب کشیدند و هیچ خیری در توشه اش نیافتند جز آن که مردی بود توانگر و با مردم داد و ستد می کرد و به غلامان خود می گفت از بدهی در ماندگان در گذرید خدا به فرشتگان فرمود ما سزاوارتریم که در گذریم از او در گذرید. نهج الفصاحه حدیث 2089 ترجمه ابراهیم احمدیان) حال آیا خواستن چنین مالی از خدا با ذکر و اسئل الله من فضله صحیح است؟ با تشکر از استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دعاها بیشتر به ما یاد داده‌اند کفاف را از خداوند تقاضا کنیم ولی اگر بیش از کفاف دادند و ما مسئولیت مدیریت درست آن را به عهده گرفتیم، برکات و ثواب مخصوص آن را هم خواهیم داشت، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

12221
متن پرسش
سلام استاد گرامی: روزه ماه رجب شدت بیشتری دارد یا روزه ماه شعبان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام برکات خود را دارد. ماه رجب بیشتر تأکید شده ولی در مورد ماه شعبان هم عرایضی در یادداشت ویژه داشته‌ام. موفق باشید

12219
متن پرسش
سلام: استاد با توجه به اینکه یک مکان مذهبی مثل تخت فولاد و گلستان شهدا در شهرمان وجود دارد و در دسترس هم هست اصلا از شما چیزی در مورد این مکان مقدس و علمای مدفون در آن ندیده ام. چند روزی است که به شدت دوست دارم که ساعاتی طولانی در خلوت ترین مکان تخت فولاد در یکی از تکیه ها بروم، دلیلش را نمی دانم یک حالت خاصی است نه خوب است نه بد نمی دانم چه کنم. لطفا بگویید آیا می توانیم از تخت فولاد برای تهذیب نفس و سیر و سلوک استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متأسفانه در این مورد کاری نکرده‌ام ولی نباید از این موضوع غافل بود و نسبت به تجریدبخشیدن به روح خود کوتاهی کرد. موفق باشید

12217
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: شما در بحث معرفت النفس فرمودید حکمت و حرّیت هم غریزی و هم اکتسابی است. غریزی یعنی به فرد داده شده نه اکتساب کرده به عبارتی موهبتی است. مثلاً فرد در فهم حقایق روان می فهمد از بقیه، این غریزی است یعنی کسب نکرده سئوالم در مورد عدالت خداوندی نیست چون در آن شکی نیست ولی آیا این که فرد روان الفهم است و این غریزی است به معنی این است که نفس آن فرد با یک فعلیتی به نام روان فهمی نازل شده بر تن او یا نه در نسبت نفس با تن این تن موجب روان فهمی نفس شده همانطور که از نظر علمی هم اثبات شده انسانها هوش های متفاوتی دارند و این به مغز مربوط است بعضی ها هوش کلامی بالا و بعضی ها هوش هیجانی بالا و... و این امر باعث روان فهمی نفس شده است، یا عوامل و شرایط دیگری باعث شده که این بدن که این نفس را دریافت می کند که یک فیض خاص است، این نفس با این توانایی دریافت شود، و روان فهمی مربوط به خود نفس است بدون بدن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به هر دوی جسم و روان می‌تواند باشد. بعضاً خداوند به جهت مسئولیتی که بر دوش طرف می‌گذارد استعدادی مناسب آن مسئولیت را به او می‌دهد و او در آن موضوع سریع الفهم می‌شود و بعضاً والدین رعایت‌های لازم را می‌کنند و روان آن فرد بدون موانع جسمانی سریع الفهم می‌شود. موفق باشید

12216
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و عرض احترام خدمت استاد: موضوع پایان نامه ارشد حقیر پیرامون راهکار های تاثیر گذاری ظاهر انسان اعم از رفتار، محیط، مزاج و طبع بدنی انسان بر باطن او (ایجاد، تقویت یا ترمیم شاکله اخلاقی) اوست. این بحث ابتداً نیازمند تبیین مبانی ای است. اینکه چه فرایندی در نفس انسانی اتفاق می افتد که تغییر ظاهر انسان با بکارگیری راهکارهایی چون تلقین قولی و فعلی، تکلف و واداشت نفس، تحمیل بر نفس، تکرار، مراقبه، تغییر موقعیت و... در ترمیم یا تقویت یا ایجاد شاکله اخلاقی (ملکات) موثر واقع می شود؟ اصولا چه خصیصه ای در نفس آدمی این تاثیر و تاثر بین ظاهر و باطن را رقم می زند؟ از استاد محترم تقاضا دارم با نورانیت فکر و قلب خویش حقیر را در این تبیین با ارجاعات علمی خویش چون گذشته ممنون بذل خویش فرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار که می‌خواهید انجام دهید کار بسیار خوبی است، زیرا باید معدّات را در نفس بررسی کنید و جایگاه حقیقی نفس را با جایگاه عواملی که زمینه برای نفس است تبیین نمایید. باید دست و آستین را بالا بزنید و مجموعه‌ای از کتاب‌هایی که مربوط به معرفت نفس است مطالعه کنید تا آن‌جایی که به قول مرحوم قیصری در شرح فصوص‌الحکم در فصّ یوسفی می‌گوید: زیبایی ظاهری حضرت یوسف«علیه‌السلام» ریشه در خیال زلال آن حضرت دارد، خیالی که آن‌قدر لطیف بود که آن‌چه را در خواب دید پس از سال‌ها آن را یافت. موفق باشید  

12215
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: 2 تا سوال از خدمتتون داشتم: 1- من حجاب رو با عقل بحثی تحقیق کردم و با عقل حکمی دیگه قبول دارم حالا برای احترام به والدین هرچند کوتاهی کرده باشند چه جوری به عقل حکمی برسم؟ 2- سیر مطالعاتی تون رو اگه تنها شروع کنم و کتاب هاتون رو از سایت دانلود کمک موثر هست یا حتما باید هم مباحثه داشته باشم و اصل کتاب رو. ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- منظورتان را نفهمیدم 2- در مورد مباحثه و عدم مباحثه‌ی کتاب‌ها، بستگی به روحیه و استعداد خودتان دارد ولی مباحثه همیشه برکات خود را دارد. موفق باشید  

12214
متن پرسش
سلام علیکم: در راستای درخواست حضرت استاد در جواب سوال 11881 باید عرض کنم برعکس سوال کننده محترم، معتقدم حتما باید استاد در اینگونه مسائل وارد شوند (البته نه آنگونه که روزنامه ها وارد می شوند) تا ما بتوانیم مبانی عرشی استاد را روی زمین پیاده کنیم. به نظرم این کار نه تنها فضای معنوی و فرهنگی کاربران را کم نمی کند بلکه دوستانی که مباحث عمیق استاد را پیگیری می کنند بهتر می توانند آن مبانی را روی زمین و در مسائل ملموس تر تطبق دهند. حقیقت آن است که برخی مباحث استاد قابل برداشت مختلف است که اگر این تطبیق ها نباشد دچار سردگمی می شود. ما هم همه دنبال به ظهور در آوردن اراده الهی در زمانه کنونی هستیم و می خواهیم که نور انقلاب فراگیر شود اما قطعا فقط با بحثهای خوب معرفت النفس و ... که فقط عده ای خاصی دنبال می کنند نمی شود و باید در دل همین مباحثی که جامعه را به خود مشغول کرده است نور هدایت الهی را متذکر شویم لذا به شدت باید ببنیم که آن مبانی چطور در مصادیق مختلف تطبیق می شود. ضمنا پیشنهاد می کنم که مباحث اطراف این گونه مسائل مثل مساله هسته ای در صفحه ای جداگانه و به صورت یکجا بیاید تا زمینه تفکر بیشتر باشد و از میان مباحثات دوستان و جوابهای استاد گرامی یک تحلیل عمیقی که نیاز جامعه هست در بیاید. باز هم از زحمات استاد محترم متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هدف بنده هم در رابطه با ورود به این نوع مسائل، دعوت به تفکر است و آزادشدن از مشهورات زمانه. ما باید باور کنیم در بعضی موارد تحت تأثیر مشهورات یا تفکرات سیاسی احزاب هستیم. اگر «تفکر» به جامعه برگردد و انسان‌ها بتوانند همدیگر را بفهمند تفاوت سلیقه، منجر به تضاد و دوقطبی‌شدن جامعه نمی‌گردد. موفق باشید

12212
متن پرسش
سلام: از یکی از شاگردان علامه حسن‌زاده شنیدم که جناب علامه فرموده بودند: گناه نکنید که خدا گناه را نمی‌بخشد. آیا این مطلب صحت داره؟ اگر بله منظور علامه چی بوده؟ سوال دیگه هم این‌که خدا گناهان را به صورت کن فیکون برای انسانی که توبه کرده از بین می‌بره؟ یا آثارش می‌مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را در مسیر سلوک عقب می‌اندازد، ولی هر گناهی با توبه بخشیده می‌شود زیرا خداوند توّاب است 2- توبه به طور کلّی اثر گناه را از شخصیت انسان می‌زداید. موفق باشید

12210
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: دانشجویی هستم که در آستانه طلبه شدن می باشم و از نظر موقعیت اجتماعی عموما در معرض مباحثات سیاسی می باشم. برای اینکه بتوانم در عرصه های سیاسی قدرت تحلیل و بررسی داشته باشم و در واقع بتوانیم نظر بدهم و همچنین به شناخت مناسبی از دنیای سیاست و فضای سیاسی ایران و جهان برسم چه سیر مطالعاتی یا کتاب هایی را پیشنهاد می کنید؟ با آرزوی سلامتی برای شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های آقایان دکتر موسی نجفی و موسی حقّانی خوب است. موفق باشید   

12209
متن پرسش
استاد سلام جمله‌ی معروف معرفت النفسی: «نفس وقتی کامل شود بدن را رها می‌کند حالا چه در حیوانیت و یا چه در انسانیت» استاد آیا لازمه‌ی این سخن این نیست که برای انسان شقی بالقوه‌های انسانی دیگر معنا ندارد (چون اگر چیزی هنوز بالقوه‌ای داشته باشد دیگر به آن کامل نمی‌گویند) و از طرف دیگر آیا بالقوه‌های حیوانی برای انسان سعید نباید رشد یابند؟ آیا ملاک بالقوه بودن برای نفس مسیری است که برمی‌گزیند؟ و اگر این گونه است این مسئله چه‌طور معنا می‌یابد یعنی چه‌طور بالقوه‌ها با افقی که انسان برای خود ترسیم می‌کند می‌تواند متفاوت شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال انسان دارای دو بُعد فجور و تقوا است و نفس در هرکدام کامل شود در تکوین خود به فعلیت رسیده و دیگر نیاز به بدن ندارد هرچند اگر در بُعد فجور کامل شده باشد از نظر فطرت انسانی مشکل او حلّ نشده است. موفق باشید

12207
متن پرسش
با عرض سلام: می خواستیم برای بسیج دانشکدمون (فنی و مهندسی) سیر مطالعاتی رو شروع کنیم. ممنون میشم اگه در این زمینه راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  فکر می‌کنم سیر مطالعاتی روی سایت کمک کند. موفق باشید

12206
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید مصباح الهدایه تذکره و در مسیر رویت حقایق با قلب اگه استدلال بیاریم موضوع به حجاب میره در این مسیر چطوری بفهمیم چیزی که حس می کنیم رویت حقیقت به وسیله قلبه یا القای شیطان در خیالمون؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما در همه‌جا شریعت الهی است، اگر در این فضا آن‌چه قلب حسّ کرد موجب تعظیم ربّ و شدت عبودیت شما شد می‌توان به آن حالت امیدوار بود. موفق باشید

نمایش چاپی