بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در نافله شب می‌شود بجای هشت رکعت ساده نماز جعفر طیار و استغاثه به امام زمان خوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت دو امر مستحب جداگانه است. به نظر می‌آید بهتر است با نظر به سیره‌ی رسول خدا صلوات الله علیه و‌آله در موقعیت نماز شب، نماز شب خوانده شود. موفق باشید

27829
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: امام خمینی در جائی به جوانان می‌فرمایند تا دیر نشده حرکت خودتان را شروع کنید و به پیری موکول نکنید بعد می‌فرمایند ما ها هنوز راه نیوفتاده‌ایم و پیر شده ایم و توان نداریم جایی دیگر از یادگار امام نقل شده پس گریه های طولانی می‌فرمودند ببینید من هر چه قدر تلاش می‌کنم نمی‌شود. تا جوانید فکری به حال خودتان بکنید. همین مضمون را علامه حسن زاده از قول ابن مسکویه نقل می‌کردند. سوال اینجاست که اولا این حرکت که امام می‌فرمایند کدام حرکت است که خود امام با آن درجه علمی و تهذیبی می‌فرمایند ما هنوز راه نیوفتاده‌ایم؟ و دوما آثار و نشانه هایش چیست از کجا بدانیم که راه افتاده ایم و از کجا مطمئن شویم در مسیری هستیم که به آن منتها خواهیم رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در می‌آید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشم‌انداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا می‌باشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه می‌دارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید

27589
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز پس شما فلسفه شک گرای غرب را که به سفسطه انجامیده و امثال هیوم و .... در آن نقش آفرین هستند را خط فکری و عقیدتی و فلسفی سالم و به حق می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! حتی در کتاب «سلوک...» اشکالات اساسی که در فلسفه‌ی غرب منجر به دوگانگیِ سوبژه و ابژه می‌شود، با خوانندگان محترم در میان گذاشته شده است. ولی مسئله را به آن راحتی‌ها نمی‌دانم و همچنان‌که مکرر عرض شده بعد از چشیدن فلسفه‌ی صدرایی، در جریان فلسفه‌ی غرب قرارگرفتن، برای اهل تحقیق لازم است. موفق باشید

27514
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَکَّرُونَ»، الگوی مطلوب اسلامی و قرآنی برقراری موازنه و تعادل میان ابعاد مادی و ابعاد عالی انسان و پیاده شدن تعبیر قرآنی تطهیر نفس، در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مطلوب اصلی انسان هوس‌هایش نباشد، خداوند راه‌های زندگی حقیقی را در مقابل او می‌گشاید و قدرت دریافتِ راه صحیح را از دست نمی‌دهد. آیه‌ی فوق تذکر می‌دهد مگر متوجه نیستید آن‌جایی که هوس‌ها حاکم است، قدرت فهم صحیح را در همه‌ی ابعاد فهم از دست خواهید داد؟ موفق باشید

27510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: لطفاً در صورتی که راهنمای جامعی برای فهم درست اشعار حافظ (اعم از کتاب، جزوه، صوت و..) سراغ دارید معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به بحث‌هایی که تحت عنوان «ما و حافظ» بر روی سایت هست بزنید تا با اُنسِ مداوم با آن مباحث إن‌شاءاللّه فرهنگ درک نگاه جناب حافظ پیش آید. موفق باشید

26504
متن پرسش
با سلام: اعیان ثابته و علم پیشین خداوند نسبت به مخلوقات پیش نیاز کدام معارف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «عدل الهی» به هر حال این نکته به کمک‌مان می‌آید که حضرت پروردگار مطابق امکان ما، به ما وجود عطا کرده‌اند. موفق باشید

26077
متن پرسش
جناب استاد سلام: آیا این جسم آلی که در این موطن حاضر است با جسم برزخی در موطن برزخ در بیداری و هم اکنون ارتباط دارد؟ چگونه و در چه حد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسمِ آلی مربوط به نفس است و نفس، همواره در همه‌ی عوالم حاضر است منتهی در برزخ و قیامت همه‌چیز نزد اوست و لذا نفس، تبدیل به عقل می‌شود. این بحث را می‌توانید در ابتدای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مطالعه فرمایید. موفق باشید

25874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: من در مجموعه فرهنگی عضو هستم. در این مجموعه ما در حال تحقیق در مورد یکی از آثار تمدن غرب با عنوان (منتهی نشدن توسعه بهره وری به توسعه انسانی) هستیم. در این اثر گفته می شود کاری با هدف اولیه‌ی آرامش و بهره وری مردم صورت می گیرد اما در پایان مردم بهره وری خاصی از این کار ندارند و حتی برایشان ضرر نیز دارد مانند فست فود مشهور مک‌دونالد. (به دلیل طولانی بودن مطلب توان توضیح نیست.) درخواست داشتم در این مورد به من اطلاعات یا کتاب و یا منبعی معرفی کنید که از طریق منبع اصلاعات کسب کنم. در پناه حق یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شیعه و تمدن‌زایی» که بر روی سایت هست در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید

25772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به شدت از رحمت خدا نا امیدم، دلیلشم اینه که هر چی دعا کردم نتیجه عکس گرفتم، از خدا غیر از خدا نخواستم که بزارم پای حکمت و مصلحت خدا، فقط خودشو خواستم و ای کاش اصلا نتیجه نمی گرفتم ولی نتیجه دقیقا عکس گرفتم، حرف زیاده ولی مخلص کلام اینکه تا میام دعا کنم در ناخودآگاهم هیچ امیدی برای اجابت ندارم و میگم چه فایده دعا کردن، زبونی میگم ولی دل حتی درصدی به اجابت امید نداره، حالا شما بگو نا امیدی بزرگترین گناه و بالاترین جنایت، بگو مساوی با اعلان جنگ مستقیم با خدا، بگو حتی از خود شیطان یک قدم جلوتر، ولی خودش میدونه که دل حتی به اندازه ی ارزنی امید اجابت نداره، از خدا رنجش پیدا کردم، همه ی اونچه که می خواستیم نشد که هیچ، برعکسم شد، سرتونو درد نیارم ولی چه کنم با این دل که با خدا قهره؟ شاید بفرمادید مباحث رو ادامه بده، ولی روزنه ی امیدی باید باشه برای ادامه، ولله هیچ نیست که نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد رِندی را باید دنبال کرد و با رفقابودن و صفا را در بینِ هم به میان‌آوردن، راه‌های بسته را می‌گشاید. خدا را در خنده‌ی رفقا بنگر و با او قهر نکن در حالی‌که می بینی او با تو در خنده‌ی رفقا و صفایی که بین شما هست، قهر نکرده است. موفق باشید

25643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید عارفانی که کتابای عرفانی رو خوندن مثل امام خمینی که مصباح الانس رو خوندن، اول خودشون سالک بودن یا اول عرفان نظری رو طی کردن بعد سلوک کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جمعِ این دو در کنار هم باشد. موفق باشید

25631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در شرایط تخییر بین کمک مالی به فقرا و کمک به بنای مسجد از نظر شما کدام افضل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موقعیت دارد. ولی به هرحال فقرا، ارجحیت دارند. موفق باشید

25049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و حمد بر نعم بیکران او و امید برترین تجلیات برای جنابعالی خداوند صدرا و صدراییان از جمله شما رو مورد رحمت خاص خودش قرار بده. برای بار دوم است که مجموعه آثارتان را به لطف خدا شروع به مطالعه کردم. این ایام کربلا مبارزه با پوچی ها را به لطف خدا مطالعه می کنم. استاد بزرگوار! آنقدر کنار پاراگرافها کلمه احسنت را نوشتم و آنقدر در این صد صفحه پایانی به وجد می آیم که خواستم ویژه تشکر کنم از خدمت شما! خدا شما و همه محققین از عرفای عصر اخیر رو حفظ کنه. ما رو از دعای خیرتون محروم نکنید ان شاءالله. در پناه امام عصر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه به نور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» راهی بس متعالی در مقابل‌مان گشوده شود تا قطره‌ای از اقیانوس اسرار کربلا برایمان پیش آید. موفق باشید

24910
متن پرسش
با سلام بر استاد عزیز: شما در صوت های مربوط به حقیقت نوری اهل بیت، این مطلب را پیش فرض گرفته بودید، که فرشته، حامل یک یا چند اسم است، و حامل اسماء به جامعیت نمی تواند باشد، چرا؟ دلیل این پیشفرض از کجاست؟ سوال بعدی اینکه، چرا جن حامل همه اسماء نمی تواند باشد؟ و فقط انسان به این کیفیت آفریده شده است؟ سوال سوم، ملائکه که تحت تعلیم نور محمدی و علوی بودند، چطور پس از خلقت آدم و قرار گرفتن این ذوات در صلب او (که خود این هم مبهم است که خلقت اول، چطور حاملش خلقت مادون می شود و محدود به او می گردد)، چطور ملائکه دوباره آن ذوات را نشناختند و گفتند خون ریزی خواهد کرد و...؟ نسبت بین آدم و انوار محمدی و علوی چیست؟ آیا نباید آدم را عین الانسان بگیریم و آن حقایق نوری را عین الوجود بگیریم که یکی از مصادیقش انسان است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قرآن در مورد ملائکه و جایگاهی که آن‌ها برای خود می‌شناسند می‌فرماید: «و ما منّا الا و له مقامٌ معلوم» یعنی هرکدام از آن‌ها جایگاه خاصی و حامل اسم خاصی هستند. ۲. قرآن در مورد آدم فرمود که همه‌ی اسماء را توانست تعلیم بگیرد. ۳. علامه به خوبی روشن می‌کنند فرشتگان متوجه‌ی نحوه‌ی بودن آدم در زمین و تنگناهای آن بودند، ولی متوجه‌ی مقام جامعیت آدم نبودند. ۴. نکاتی در این رابطه در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شده است. موفق باشید

24407
متن پرسش
با سلام: طبق نظر ملاصدرا: صورت شی توسط حواس پنجگانه احساس می شود و این امر با توجه نفس بر حواس پنجگانه اتفاق می افتد و در مرحله بعد تمام ماهیت شی خارجی در ذهن حاضر می شود که این باعث آگاهی نفس می شود و در مرحله بعد نفس از روی صورت های انطباعی حاضر در ذهن، وجود ذهنی مطابق با شی و عین خارجی را بازسازی می کند و ادراک اتفاق می افتد. حال سوال بنده این است که آن صورتهای انطباعی که در ذهن حاضر می‌شوند تا نفس از روی آن وجود ذهنی مطابق با شی خارجی را بازسازی کند چگونه به ذهن منتقل و در ذهن حاضر می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۴۰۱ عرض شد. صورت‌های انطباعی همان انعکاس نوری است که از طریق تطابق عدسی بر روی شبکیه می‌افتد. موفق باشید

34140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فرمودید آرمان و روح الله رفتن تا آرمان روح الله بماند، دیدم عکس جوانی امام (ره) کپی روح الله عجمیان است، مقایسه کنید مو نمی زند این روح الله با آن روح الله. هر دو سر سفره اهل بیت میهمان باشن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حکایت، حکایتِ آینه‌ها است «آینه یعنی صورت و معنی». نمی‌دانیم در این چهره‌های مصمم روح‌الله‌ها چه آینده‌ای را خداوند مدّ نظر آورده؟!! موفق باشید

32056
متن پرسش

با سلام و احترام محضر استاد معظم (دام ظله العالی): از دیدگاه عقل فلسفی و عرفان نظری، فرایند خلقت در قوس نزول، از عالم عقل شروع و پس از عالم مثال، تا عالم ماده امتداد می‌یابد؛ لذا همه موجودات، دارای وجود عقلی‌اند. روایت نبوی «اول ما خلق الله نوری» با قرار گرفتن در کنار روایت «اول ما خلق الله العقل» ناظر به خلقت وجود عقلی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است و همانطور که پیش‌تر گفته شد، همه مخلوقات (اعم از مجرد و مادی)، در عالم عقل، دارای وجود عقلی می‌باشند. در کتاب مقام لیلة القدرى حضرت فاطمه سلام الله علیها صفحه ۳۶ آمده: «انسان‌ها دارای نفسی هستند که در بستر بدن، حادث می‌شود و قبل از آن دارای یک شخصیت متعیّنی نبوده‌اند؛ امّا اهل بیت (علیهم السلام) علاوه بر این‌ها، دارای مقام نوری هستند.» با توجه به مطالب فوق، مقصود از مقام نوری که اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد، چیست و دقیقاً ناظر به کدام عالم است؟ متشکرم برکاتتان مستدام باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نوری اهل البیت «علیهم‌السلام» مربوط به عالَم قبل از خلقت است که عالَم حقیقت مخلوقات می‌باشد، مربوط به علم خداوند. و به همین جهت آدم قبل از خلقت زمینی‌اش با آن انوار مقدس روبرو می‌شود و روایات مذکور نظر به «اولُ ما خلق الله» دارد که مربوط به تعیُّن محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌باشد که در واقع به یک معنا همان ظهور متعیّن عقل است. در حالی‌که قبل از خلقت نوری از جنس علم خدا در میان است که حقیقت اولیای الهی است و آن‌جا بحث خلقت، هنوز در میان نیست. موفق باشید

31986
متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقت بخیر می‌خواستم بپرسم برای اینکه نیهیلیسم زمانه ما رو در برنگیره چاره ای جز وارد شدن به عالم علما داریم؟ یعنی ما خودمون نمیتونیم عالمی داشته باشیم که از این جو پوچی بیرون بیاییم. این نوع نگاه و حسی که الان جهان داره به ما میده کاملا ضد اون احساسی هست که عالمان دین میدند. میشه خودمون این عالم و این بهشت رو برا خودمون بسازیم به نوع نگاهمون به جهان بستگی داره یا تصدیق قلبیمون مربوطه یا اقناع عقل؟ اون چیزی که اون عالم رو میسازه چیه؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عالَمِ علمای وارسته چون حضرت امام و آیت الله طباطبایی بهترین عالَم برای جهت عبور از انواع پوچی‌ها است و این با حضور در راهی که شهدا مقابل ما قرار دادند به خوبی قابل دریافت است. راستی! شهید محمد معماریان چه دید که در عطش شهادت خود خواست بفهماند در این دوران تا کجا می‌توان به ملکوت عالَم نزدیک شد؟! چگونه متوجه شد که آن سفر، آخرین سفر او است و با اصرار زیاد به مادر بزرگوارش فهماند که بعد از آن دیدار به قیامت است؟!! آیا این حکایت از آن ندارد که در صفای انقلاب اسلامی همه آینده در مقابل او گشوده شده بود و در راستای حفظ عزت اسلام به مادرش توصیه کرد: «تنها گریه کند»؟ موفق باشید      

31627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عرض می‌کنم به محضر گرانقدر آن استاد محترم: خوشحال هستم از اینکه می‌توانم از حضور آگاه جنابشان بهره مند شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید که با توجه به اینکه مسیر بیداری یک انسان مسیر رها شدن از جهل و نادانی و رها شدن از ترس های زاییده ذهن و ناشناخته ها می‌باشد آیا شخصی که قرار است بیدار و آگاه شود، اگر در این راه یکی از ترس ها و مجهولاتش اجنه و موجودات ماورایی باشد آیا بالاخره او با واقعیت عالم اجنه روبرو می‌شود؟ و علم حضوری پیدا می‌کند؟ در مقابل علم حصولی. لطفا تا جایی‌که ممکن هست مرا آگاه فرمایید راجع به این موضوع. آیا من انسان برای انسان شدن چه در عالم ذر چه در عالم این دنیایی باید از عالم جنیان عبور کنم؟ باید ذکر کنم که اینجانب به هیچ عنوان در پی کنجکاوی نیستم بلکه در روبرو شدن با درونیاتم و خودشناسی و خدا شناسی به یک سری از ترس ها و ناشناخته ها برخورده ام که در پی کسب معرفت لازم هستم. درست است که می‌گویند انسان مومن ترس ندارد ولی بنظرم آمده که در دو صورت انسان ترس ندارد. یکی آنکه هرگز در صدد شناخت خود بر نیامده باشد تا با درونیات خود روبرو شود و سطحی نگر باشد. دوم آنست که از ناشناخته و تاریکی وجود خود عبور کرده باشد و در اینصورت واقعا ایمان قوی حاصل شده باشد. بله این حقیقت تلخ را می‌پذیرم که مسلمان هستم ولی با سطح معرفت ناکافی. آیا برای خداشناسی و رسیدن به وحدت درون خواه ناخواه با این موجودات روبرو خواهم شد؟ من کمی دچار ذهنیت هستم نسبت به این موجودات و در تنهایی هایم از این بابت دچار وهم و ترس می‌شوم. تشکر از بابت راهنمایی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» و سپس به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید إن‌شاءالله با رجوع به آن دو کتاب، نه‌تنها خودتان جواب سؤالاتتان را می‌یابید؛ افقی برای سیر در آینده فکری نیز برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

31233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز جناب طاهرزاده: یه مطلبی ست چند وقتی ذهن من رو درگیر خودش کرده که البته می‌خواستم در نیمه خرداد باهاتون درمیون بذارم که به‌خاطر خرابی سایت قسمت نشد. آیا ما باید دید عرفانی امام خمینی رو محدود به چند کلام ایشان کنیم یا این نگاه کل زندگی امام رو در بر گرفته بوده؟ نگاه عرفانی امام را وقتی فرمودند که خرمشهر را خدا آزاد کرد یا وقتی آمریکا را شیطان بزرگ خطاب کردند به خوبی نمایان است اما چرا این دید در تعبیر امام از قطعنامه به خوبی برای ما روشن نشد! امام قطع نامه را برای کدام ساحت خودشان زهرآگین می‌دیدند؟ و کدام ساحت امام در اثر پذیرش آن مسموم گردید؟ امام برای کدام ساحت خودشان اصالت قائلند که مسمومیت آن حتی ساحت دنیایی او را تحت تاثیر قرارداده و کمتر از یکسال امام را از پای درآورد؟ و اما ائمه ما که توسط زهر به شهادت رسیدند مگر علم بر آن نداشتند؟ آیا ما حق این را نداریم که امام شهدا را شهید بخوانیم؟ آیا خداوند مزد مجاهدت کبیر ایشان را شهادت قرار نداده است؟ قاتلین او چه کسانی بودند که بعدها با وقاحت تمام به این کار افتخار هم می‌کردند؟ مطالعه پیام امام به‌مناسبت پذیرش قطعنامه کمک بهتری برای یافتن این جواب ها به ما خواهد کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به اعتبار «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» نه‌تنها در حدّ شهادت بلکه بالاتر از شهادت است و این غیر از شهادت به صورت مستقیم است که برای ائمه «علیهم السلام» پیش آمده. موفق باشید

31139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد طاهر زاده عزیز سلام: در این چند روزی که از پایان انتخابات می‌گذرد جناب آقای رئیسی طوری رفتار مي‌کنند که گویا می خواهند دل لیبرالهای غربزده را بدست بیاورند (منظورم بیشتر دولتیهاست) مخصوصا در جلسه اخیر با کاندیداها که آقایان همتی و علیزاده نیز حضور داشتند که همان تاکیدات که در مناظره ها داشتند را به دولت آینده آقای رییسی توصیه می کنند در حالی که هیچ سنخیتی بین دیدگاههای آنها وجود ندارد. آیا این نقطه ضعف برای آقای رییسی محسوب نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این حُسنِ سیره جناب اقای رئیسی باشد که در بستر هویت انقلابی که ایشان دارند، بقیه را نیز وارد کنند. موفق باشید

30743
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه حضرت عالی هم تاکید زیادی بر آراء و اندیشه های آقای فردید و آقای داوری دارید و از آن طرف خود را ذیل امام و رهبری توصیف می‌کنید آیا بین این دو اندیشه تطابق کامل می‌بینید؟ یا تمایزات را می‌بینید ولی اندیشه ها را در راستای هم ترسیم می‌کنید؟ بنده احساس می‌کنم بعضا بین اندیشه های آقای فردید و امام و آقا بعضا تمایزات جدی وجود دارد. می‌خواتسم نظر شما را در این رابطه بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و تاریخ اسلام، بسیاری از این بزرگان را می‌توان جای داد. کافی است به یادداشت جناب آقای دکتر رضا داوری در سالگرد شهید آوینی نظر بفرمایید که چگونه ایشان خود را از جنس شهید آوینی می‌دانند و چه اندازه احساس یگانگی با او دارند. و در مورد دکتر احمد فردید باز قضیه از همین قرار است. بنده نه‌تنها تمایز جدّی بین این‌ها و ذات انقلاب اسلامی ندیدم، بلکه برعکس؛ برای قرائتِ هرچه بهتر انقلاب از نگاه این بزرگان به خوبی می‌توان استفاده کرد، مشروط بر آن‌که نگاه سیاسی بر گفتارها و موضع‌گیری آن‌ها احاطه نداشته باشد. موفق باشید

30673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: ۱. بین سوال های سایت دیدم در جواب پرسش گری که پرسیده بودند از نظر سلوکی و رشد معنوی جایگاه ازدواج کجاست و در کدام مرحله و احوالات بهتر است صورت بگیرد؟ پاسخ فرموده بودید اهل علم و طلبه بهتر است زود ازدواج نکنند تا به مرحله ای از علم برسند تا علومشان جز ملکات آنها شود ولی در سایر مراحل مزاحم سلوک نیست. متوجه این موضوع نشدم، منظور ورود به علوم افاضه ای و اشراقی و حضوری است؟ کدام علوم ملکه شود؟ چون دیده شده بعضی از دوستان که خواستگار برای آنها می آید، استاد سلوکی آنها به آنها می گوید مثلا نماز سروقت یا اهل مسجد بودن را بپرس و سوال های دنیایی نپرس، (مثل خانه و مدرک و ) که شاید مسیری است که شاگرد باید طی کند و از ماهیات دنیا عبور کند و به وجود برسد و نگاهش به عالم و آدم وجودی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که باید نسبت زوجین معنوی باشد. ولی جناب شهید ثانی در کتاب «منیة المرید» متذکر آن امری است که عرض شد. با این‌همه اگر طرف، احساس نیاز کرد و یا خطر به گناه‌افتادن برایش بود، قضیه فرق می‌کند. موفق باشید

30530
متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله سلامت و موید باشید. با توجه به تجرد روح و اینکه در محدودیت زمان و محصوریت جسم نیست و بر اتفاقات اشراف دارد، چرا کسانی که دچار تصادف یا بیماری شده و قسمت جمجه شان آسیب می بیند، حافظه شان را از دست می‌دهند و دیگر چیزی در خاطرشان نیست و دچار از یاد رفتن وقایع می‌شوند و گویا تازه بر حوادث جهان مشرف شده اتد، می‌گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد، نفس ناطقه،‌ ابزار ارائه را از دست می‌دهد به همین جهت اگر درمان شود باز هم از طریق همان ابزار،‌ می‌تواند محفوظات خود را اظهار کند مثل آن‌که وقتی چشم از بین می‌رود، قوه‌ی بینایی از بین نرفته‌است بلکه ابزار دیدن از بین رفته‌است. موفق باشید

30466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد چرا در شرع هیچ جایگاهی برای زنی که همسر خودرای داره در نظر گرفته نشده؟ مثلا زنی که همسرش تمایل به بچه دار شدن نداره هیچ کاری از دستش بر نمیاد فوقش میتونه طلاق بگیره که اونم اول مصیبته. چنین زنی با تمایل نامعقول همسر به طور خاص در بچه نخواستن باید چیکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرع الهی تکلیف را مشخص کرده. از آن جهت که در نزدیکی مرد با زن، این از حقوق زن می‌باشد که فرزنددار شود. و لذا این وظیفه‌ی مرد است که این حق را اداء کند. موفق باشید

30453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استادِ اخلاق بنده معتقد است که سلوک باید در چارچوب فقه ظاهری باشد و سالک در انتها مسیر چنان شود که مستحبات بر او واجب و مکروهات بر او حرام گردد. او به شدت من رو از استفاده از مولوی و ابن عربی و... امثالهم و شخص محوری منع کرده و به تجربیات آنها نیمخورده و پسخورده می‌گوید. بنده خودم دچار تردید و شک در نظر استادم گردیدم. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر حجّت تاریخی خود را حضرت امام خمینی قرار دهیم و بقیه‌ی افراد را در نسبت با شخصیت ایشان ارزیابی کنیم، خطر کمتری پیش می‌آید. در نفیِ ابن‌عربی احتمالاً مشکلی باید باشد و این غیر از آن است که کسی نخواهد ابن عربی بخواند. موفق باشید

نمایش چاپی