بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27694
متن پرسش
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت، ضمن عرض سلام خدمت استاد گرامی تبریک همراه با تاخیر مرا هم برای روز معلم پذیرا باشید. چند روز پیش وقتی با ادمین یکی از کانال ها در مورد سطح بندی سیر مطالعاتی شما حرف می‌زدم وقتی گفتم قریب به یک سالی ست که استاد منو پیدا کرده، با تعجب پرسید شما استاد را پیدا کردید یا استاد شما را؟ و من که می‌دانستم چه گفته ام تاکیید کردم بله، استاد مرا شکار کرده در حالی که در آن لحظه در قلبم آیه «و مارمیت اذ رمیت» جاری می‌شد خدابا شکرت بابت این رزقی که روزیم کردی و استاد ممنوم و سپاسگدارم که منو بالاخره پیدا کردی اما ... اما چرا اینقدر دیر؟ البته که شما دست ما را می‌گیری و تا آن حالی که «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» پیش می‌بری اما استاد جان آیا تاریخ آن نرسیده که جمع بیشتری از تشنگان معرفت الهی به واسطه گری شما سیراب شوند؟ درست است که از خود شما آموختیم که کار فرهنگی زمانی جواب می‌دهد که شخص در آن مطرح نباشد ولی از شما می‌خواهم مخاطبین خود را برای ترویح این آموزه ها بیشتر ترغیب کنید چون این ضعف امثال من است که از شهد کلام و گفتار شما نوشیده ام و از آن به دیگران کم گفته ام، چرا که همه تمرکزم را بر این گذاشتم که خودم بهره بیشتری از این گلستان ببرم. هنوز هم نمی‌دانم خدا را برای این آشنایی چگونه شکر کنم اما امیدوارم این عجز از شکر مرا عوض شکر بگیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به روش حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فکر کنید که بانکی را زیر این آسمان بلند کردند و هرکس به نحوی متوجه شد مخاطب آن صداست، و هرچه در اطراف خود می‌دید انعکاس آن صدا بود. این است قصه‌ی ورود همه‌ی ما به تاریخِ خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». در صدر اسلام با آیه‌ی «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيب» به ما خبر دادند صبحِ عبور از استکبارِ ابوسفیانی نزدیک است و با برگشت اسلام به این تاریخ، باز حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن آیه را خواند. و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» از «فَلَقی» خبر می‌دهند که سیاهی را می‌شکافد. باید خود را شایسته‌ی حضور در چنین تاریخی کرد. موفق باشید 

27552
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می‌توان جامعه را حول محور انقلاب و اینکه خود را بزرگ ببیند و دریابند این انقلاب بزرگ و تداومش ماحصل حضور و هزینه دادن مردم بزرگ و با عظمت و عمق نگری آنان است، زنده و پویا کنیم؟ چون حتی در سوره ضحی هم داریم که رسول الله در اوج سختی ها و افق نامعلوم آینده برای امتی که تازه از حجاب جاهلیت رها شده است، خداوند می‌فرماید ای پیامبر برایشان، تحدیث نعمت کن و بگو «خیر لک من اولی». خیر و نعمتی که رسول خدا باید تحدبث کند در روایت اشاره شده همان رجعت است پس باید رسول الله طرح کلان اسلام و تاریخ و طرح بزرگ خدا را به مردم بدهد تا آنها خود را بزرگ و حاضر در آن طرح و پروژه بزرگ ببیند و کنار پیامبر جهت آن طلوع تاریخی حق تا رجعت صبر کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده هم همین است که با انقلاب اسلامی وارد جهانی می‌شویم که از طریق فرهنگ مدرنیته گم شده است. عرایضی در مقدمه‌ی کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» و یا در نوشتار «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است. موفق باشید

25668
متن پرسش
سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب بر روی جولان دو گفتمان جاهلیت مدرن و عقلانیت انقلابی تاکید کردند و حتی مبنای نظری و عملی ایشان برای ساخت تمدن نوین اسلامی به نظر می آید. اساساً شاخصه اصلی جاهلیت مدرن چیست که مقابل تفکر و گفتمان انقلاب قرار می گیرد و چه انسانی را طراز تمدن خود می داند؟ آیا می توان گفت این مورد تداوم همان جنود عقل و جهلی است که حضرت امام (ره) در آن دوران تببین فرمودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. جاهلیت مدرن، اومانیسم است که در آن میلِ انسان ملاک خوب و بد است. در حالی‌که تقوی و عدم تقوی باید ملاک خوب و بد باشد. انسانِ ترازِ تمدن اسلامی، انسانی است که می‌داند باید در مواجهه با تمدنِ غربی و رویکردِ سکولار آن، تمدنی به ظهور آید با رویکرد توحیدی، و این امر باید در یک فرایندی انجام گیرد و نه با عجله و شتاب. موفق باشید

25558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ادب محضر شما استاد بزرگوار: از حضرت ابي الحسن عسكري ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه فرمود: «انما اتخذ الله ابراهيم خليلاً لكثرة صلاته علي محمد و اهل بيته کافی:قَالَ: «مَا فِی الْمِیزَانِ شَیْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلاَةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِی الْمِیزَانِ، فَتَمِیلُ بِهِ ، فَیُخْرِجُ صلی الله علیه و آله الصَّلاَةَ عَلَیْهِ، فَیَضَعُهَا فِی مِیزَانِهِ، فَیَرْجَحُ بِهِ ---------- رسول الله صلی الله علیه و آله: «أنا عند المیزان یوم القیامة، فمن ثقلت سیّئاته علی حسناته جئت بالصلاة علیّ حتّی اُثقّل بها حسناته عَنْ أَبِی عَبْدِ اللّهِ علیه السلام، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: مَنْ صَلّی عَلَیَّ، صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ مَلاَئِکَتُهُ؛ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُقِلَّ، وَ مَنْ شَاءَ فَلْیُکْثِرْ». ---------- +من صلی علیّ مرة لم یبق من ذنوبه ذرة طبق این روایات و روایات و جریانات عینی زیاد و توصیه بزرگان، به نظر می رسد بالاترین عمل و ذکر صلوات فرستادن بر اهل بیت است آن هم صلواتی که همگان از پس او بر می آیند نه صلواتی با مثلا معرفت تام و امثال اینها که قطعا از ظاهر روایات بر نمی آید و دیگر کسی مخاطب روایات نمی شود. +صلوات از سنخ دعاست و بالاترین دعا. سوال این است: ما اعمالی داریم که به لحاظ سختی و جهادی که در آن است یا مثلا از جهت برکت اجتماعی و فرهنگی بسیار برد دارد و امثال این صفات (مثل اردوهای جهادی، کارهای فرهنگی بسیار تاثیر گذار و پیاده روی اربعین و..) که حقیقتا هرکسی لایق ورود در این عرصه ها نیست و مبارزه با نفس شدیدی می خواهد، حال آیا باز هم صلوات سنگینی اش بیشتر از این اعمالِ اینگونه است (حتی صلوات با خلوص و معرفت بالا..)؟ (مخصوصا با روایاتی نظیر: افضل الاعمال احمزها) تبیین آن چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال بدون آن‌که نفیِ سایر اعمال و ارزش آن‌ها بشود، صلواتْ برکاتِ خاص خود را دارد. عرایضی در کتاب «صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی‌شدن روح» در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

25099
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: خدای را شکر که در این چند ماهه جبهه انقلاب اسلامی پیروزی های پی در پی و چشمگیری داشته است و بر دوست و دشمن آشکار گردیده که دشمن در حال عقب نشینی است اما با این حال عده ای در داخل کشور این موضوع را درک نکرده و یا خود را به نفهمی می زنند و مواضعشان علیه جبهه انقلاب است مثلا این انصاری راد که روحانی هم هست در مجلس ادعا می کند که انتخابات در ایران آزاد نیست، روحانی اختیارات ندارد و برای همین مردم ایران به این روز افتاده اند و با این حرفهایشان ما را غصه دار می کنند. با این افراد چکار باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی، چرا ما باید معطل این افراد باشیم؟!! مگر انقلاب اسلامی معطل امثال بنی‌صدر شد؟ «رهرو پیغمبرانی ره سپر / طعنه‌ی شخصان همه بادی شمر»، اینان در مقابل انقلاب، نه آبی هستند که جایی را تر کنند و نه آتشی که چیزی را بسوزانند. مشکل، خودِ ما هستیم که همدیگر را درست درک نمی‌کنیم و از فهم همدیگر آینه‌ای برای درک حقیقت نمی‌سازیم. موفق باشید

24821
متن پرسش
سلام علیکم: در خصوص سوال ۲۴۸۱۴ واقعیت اینه که چیزی درک نکردم برای همین مزاحم وقت شما بابت توضیحات شدم. اون جواب اولی که فرمودید جسارتا ببخشید صرفا یک جواب از سر باز کردن هستش نه یک توضیح استاد به شاگرد حداقل طوری توضیح بفرمایید که زمینه تحقیق قفل نشود. جواب شما اتفاقا اصلا ارتباطی به سوال من نداره اگر می پرسیدم جایگاه تقیه کجاست و تا چه مواردی می توان انجام داد توضیح شما را می پذیرفتم جسارتم ببخشید بابت انتقاد که کردم هرچی باشه شما سالهاست که حق استادی به گردن بنده دارید ولی متاسفانه این بار جواب شما من رو قانع نمیکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. این‌طور نیست گاهی نباید جواب را در محدوده‌ی سؤال مطرح کرد. باید افقی را گشود تا سؤال‌کننده مطابق آن افق بیندیشد. نمونه‌ی آن در قرآن است که می‌فرماید: «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ» از تو سؤال کنند که چه انفاق کنند؟ بگو: هر چه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان رواست، و آنچه نیکویی کنید خداوند بر آن آگاه است. موفق باشید

24686

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: میزان خواب برای سالک جوان در شبانه روز چند ساعت باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از قول علامه‌ی طباطبایی هست که بین یک‌چهارم تا یک‌سوم از ۲۴ ساعت خواب خوب است، نه بیشتر از یک‌سوم و نه کمتر از یک‌چهارم. موفق باشید

24276
متن پرسش
سلام علیکم: اگر کسی در خواب به او بگویند برای سیر و سلوک به خدمت فلان عارف برسید ایا می تواند به این خواب اعتماد کند و نزد شخص مذکور برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! در هر حال خواب به خودی خود حجت نیست مگر این‌که شواهدی بر صدق آن از طریق عقل و یا آیات و روایات در میان باشد. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۲۸۶ سری بزنید. موفق باشید

24166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و نور: حاج آقا قبول باشه روزه ها و عبادتتون: من یک جوان ۳۳ ساله و لیسانس برق و متاهل هستم می خواستم بدونم برای بنده حقیر مطالعه فلسفه و عرفان اسلامی که البته همیشه کِشش خاصی به فراگیری این علوم داشته ام امکان دارد یا نه؟ سیر مطالعاتی رو برام روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کششی در این موارد دارید بهتر است به آن جواب دهید. زیرا خلأیی را در این رابطه در خود به کمال رسانده‌اید. سیر مطالعاتی روی سایت تا مدتی کمک می‌کند. موفق باشید

34043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود: استاد عزیز بنده گاهی اوقات به خاطر یه موضوعات پیش پا افتاده چنان در استرس و فشار و خشم قرار می گیرم که خواب شب رو ازم میگیره و هرکاری هم که انجام میدم آروم نمیشم و ذهنم متوجه همون موضوع هست و کارم به بد اخلاقی با اطرافیان و گناهان دیگه می‌کشد با اینکه در کتابهای شما خوندم «هرچه خود را از کثرات دور کنیم و به هست مطلق نزدیک کنیم به آرامش می‌رسیم و از اضطراب و ناآرامی دور می‌مانیم.» حتی با دانستن این مطالب بازم آروم نمیشم و موضوع و مشکل رو بزرگ می‌بینم و با ذکر گفتن هم آروم نمیشم. چکار کنم که از کنار این مسائل راحت عبور کنم و لحظه لحظه زندگیم سراسر از وجود حضرت حق باشه و آرامشی بدست بیارم که از دستش ندم. به قول معروف بیدی نباشم که با این بادها بلرزم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین مأوا برای استقرار روح و روان انسان و رسیدن به آرامشی بنیادین، نظر به سنت‌های لایتغیر الهی است که همه‌چیز در بستر آن سنت‌ها جاری می‌شود. در این رابطه خوب است به بحث «راهی برای حضور در جهان خدا» رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047 موفق باشید

32078
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز برای ورود به ماه رجب چه پیشنهادی می‌فرمایید تا از ماه پیش رو استفاده بیشتری بنماییم؟ همچنین برای دانشجویانی که به تازگی با مباحث معرفت نفس آشنا شده‌اند در این مورد چه پیشنهادی دارید؟ چون معمولا در شروع راه انگیزه‌های بیشتری در جوانان برای تحول و تغییر سبک زندگی وجود دارد.

متن پاسخ

32078- باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بسیار خوبی است که برای استفاده از ماه رجب، روح و جسم را آماده نماییم. آری! با مطالعه مباحث اخلاقی مثل کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و با انضباط در نحوه خوردن، می‌توان شرایط را برای بهره‌مندیِ بیشتر از ماه رجب فراهم نمود به همان معنایی که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اِنَّ فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها»  که جناب مولوی در همین رابطه می‌فرماید:

 گفت پيغمبر که نفحت هاي حق

اندرين ايام مي آرد سبق

گوش و هش داريد اين اوقات را

در رباييد اين چنين نفحات را

نفحه‌ای آمد شما را ديد و رفت

هر که را مي خواست جان بخشيد و رفت

نفحه ديگر رسيد آگاه باش

تا ازين هم وانماني خواجه تاش

موفق باشید

31722

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: من ۱۶ سالمه و امسال کلاس دهم هستم و رشته انسانی رو با مشورت های زیاد انتخاب کردم. من اومدم این رشته که واقعا یه کار اساسی بکنم. خدا رو شکر حدود سه سال قبل تونستم کل قرآن رو حفظ کنم و خدا رو شکر الان هم مسلط هستم چند تا سوال داشتم: ۱. برای اینکه توی علوم انسانی واقعا موفق و اثرگزار بشم و واقعا علم بدست بیارم و بتونم به بهترین وجه ازش استفاده کنم چیکار کنم؟ ۲. من الان دقیق نمیدونم وظیفه ام و توانایی ام بیشتر توی کدوم قسمت علوم انسانی است و خیلی هم آشنایی با بعضی رشته ها ندارم و دیدم باز نشده برای این چه کار کنم؟ ۳. برای اینکه به صورت اسلامی کار کنم چیکار کنم؟ ۴. چه مهارت هایی نیاز دارم در طول مسیر؟ ۵. برای مبانی فکری اسلامی خودم چیکار کنم؟ ۶. برای اخلاق چه برنامه ای بریزم؟ کلا یه برنامه برای ادامه مسیرم می‌خواستم که به بهترین وجه از زمان بهره ببرم. خیلی ممنون ببخشید که مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رشته بسیار خوبی را انتخاب کرده‌اید و ظرفیت‌های زیادی دارد البته به شرطی که خودتان کار را جلو ببرید و محدود به دروس رسمی نباشید، در عین آن‌که دروسی که برای این رشته انتخاب شده است را به خوبی مطالعه کنید. و در رابطه با معارف قرآنی، مباحث «معرفت نفس» و مباحث فلسفه اسلامی را در برنامه داشته باشید. جدّیت در طول مسیر، نقش‌آفرین است. در افق کارِ خود آرام‌آرام بنای رجوع به تفسیر المیزان را از دست ندهید، ولی نه حالا. و در مورد سیر مطالعاتی، پیشنهاد می‌شود سیر مطالعاتی موجود در سایت را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

31698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حدود پنجاه سال پیش شهید مطهری در خصوص تحریفهای عاشورا این همه خون دل خوردند! متاسفانه دوباره مداحی ها و سخنرانی ها به همان سو گرایش پیدا کرده و از حماسی بودن آن خبری نیست! علت سکوت بزرگان دین از جمله شما و حضرت آقا در این خصوص چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله پس از تذکرات آن مرد بزرگ، فضا بسیار تغییر کرده است. ولی هنوز هم کم است و باید تذکر داد. موفق باشید

31646
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال قبل آیه مبارکه نفرموده است که روح را در او دمیدم بلکه فرموده از روحم در او دمیدم و این دو متفاوت است. مطلب بعد همچنان نطق زمین، حیوان و نفوس ناطقه فلکیه بی پاسخ ماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکته دهم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» نکاتی در این مورد مطرح شده است که عیناً خدمتتان ارسال می‌شود:

 - قرآن در مورد روح انسان مى گويد: «فَاذا سَوَّيتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ‏ روُحى‏ ...... (۷۲/ ص) يعنى چون بدنش را آماده كردم و از روح خود در آن دميدم، به ملائكه گفتم به او سجده كنند.

از اين آيه نتيجه مى گيريم كه: الف- انسان «از روح خداست» و نه «روح خدا». چون فرمود: «مِنْ روُحي» و نفرمود: «روُحي»، يعنى روح انسان صورت نازله اى از روح خداست.

ب- روح، مخلوقى است از مخلوقات خداوند و نزديك ترين مخلوق به خداوند است و حتى از ملائكه هم بالاتر است. و در همين رابطه قرآن مى فرمايد: «ينَزِّلُ الْمَلائِكَة بِالرُّوحِ مِنْ امْرِه» (۲/ نحل) يعنى خداوند ملائكه را به كمك روحى كه از «امر» خداست نازل مى كند. بنابراين نبايد براى خدا مثل انسان يك روح قائل شويم و تصور كنيم روح خدا يعنى خود خدا، چرا كه خود خداوند در قرآن «روح» را يكى از مخلوقات معرفى مى كند و مى فرمايد: از روح خودم در جسم انسان دميدم. و اين كه مى فرمايد: از روح خودم؛ يعنى روحى كه يكى از مخلوقات من است، ولى چون مرتبه اين روح بسيار بلند است خداوند آن را به خودش نسبت داد، همان طور كه خانه كعبه را به خودش نسبت داد، اين به جهت شرافت آن مكان است، نه اين كه خداوند واقعاً خانه داشته باشد. پس:

اولًا: ملائكه به كمك روح نازل مى شوند، يعنى روح اصل است و ملائكه تجلى آن روح هستند.

ثانياً: روح از «امر» الهى است و مقامش مقام‏ «كُنْ فَيَكُون» است چون خداوند درآيه ۸۲ سوره مباركه يس فرمود: «انّماامْرُهُ اذا ارادَ شَيئاً انْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُون»، يعنى: ( «امر» خدا آن است كه چون‏ اراده كند چيزى را ايجاد كند، مى گويد بشو، و مى شود). پس روح كه از امرالهى است، نظام مادى و تركيبى و تدريجى ندارد.

ثالثاً: اصل اساسى انسان همين روح است كه فوق ملائكه است و جلوه مستقيم حق است و حامل همه اسماء و صفات الهى و همان وجه الله است و خليفه او در عالم وجود است، و چون آن روح مخلوقِ بى واسطه حق است، جامع همه كمالات الهى است، برعكسِ ملائكه كه هركدام كمال خاصى از حق را ظاهر مى كنند، به طورى كه يك ملك مظهر اسم عليم خدا است مثل جبرائيل، و يكى مظهر اسم مميت خدا است مثل عزرائيل ولى مقام روح كه حقيقت انسان نيز هست جامع همه اسماءالهى است، منتهى به ايجاد حق موجود است و از خود وجودى ندارد.

رابعاً: اين سوى دنيايى انسان «اسفل سافلين» و مقام بدن و ماده است و آن سوى انسان، روح است و مقام قرب بى واسطه، و لذا انسان ها از جهت روح خود به خدا نزديك اند، ولى به واسطه جسم خود كه از گِل آفريده شده، از او دورند. حال هرطرف را انتخاب كند، آنجايى خواهد شد.

3- آخرين و پايين ترين مرتبه و منزل روح، جاى گرفتن در بدنِ تسويه و تصفيه‏[1] شده است كه در اين مرتبه كه روح در بدن جاى مى گيرد آنقدر روح تنزّل يافته است كه تقريباً از آن مقام اصلى اش خبرى نيست. به طورى كه در اين حالت فراموش مى كند اصل و منزل اصلى اش كجاست. آنچه در بدن انسان دميده شده، صورت تنزّل يافته روح است. و نبايد فراموش كرد كه وقتى موجودى يا حقيقتى در مرتبه پايين ترى تنزّل مى كند، مرتبه اصلى و صورت اوليه آن به جاى خود محفوظ است، و در عين اينكه همان موجود و يا همان حقيقت در مرتبه اصلى خود بوده و صورت اصلى خود را دارد، در صورت پايين تر و در مرتبه پايين ترى هم تجلّى مى كند و صورت بعدى هم در حقيقت جلوه اى از صورت اصلى آن حقيقت است. در مراتب طولى تجلّيات يك موجود، هر اندازه كه پايين تر بياييم، به همان اندازه چهره اصلى و صورت اوليه موجود را ضعيف تر و محدودتر خواهيم يافت و به عكس آن، در رجوع و برگشت، در اوايل مراتب طولى، چهره اصلى و صورت اوليه موجود را كمى روشن خواهيم يافت و هراندازه بالاتر برويم، چهره اصلى موجود را بيش از پيش يافته و با آن بيشتر آشنا خواهيم شد و اگر همه مراتب تجلّى را پشت سر بگذاريم، با چهره اصلى اش روبه رو خواهيم شد.

حال آيا متوجّه شدى يعنى چه كه گفته شده: روح يا حقيقت انسان در حين استقرار در منزل اصلى خود، در مراتب نازله خود محدود و محجوب شده تا مرحله اى كه در واقع از آن حقيقت خبرى نيست؟ و آيا معلوم شد يعنى چه كه انسان داراى دو چهره است، يكى چهره قدسى والهى و يكى هم چهره اسفل سافلى؛ كه در تنزّل به سوى اسفل سافل، از آن چهره اصلى نبريده و جدا نشده است. نفس انسان بين روح كه مخلوق بى واسطه حق است و جسم قرار دارد. يعنى نه نور محض است، نه ظلمت محض، و به همين جهت هر صفت الهى را به صورت خاص و مبهم دارا است.

به وسيله نفس يا خيال، مقام عالى وجود و مقام دانى وجود به يكديگر مى پيوندد و در مرتبه نفس انسانى، نورانى و ظلمانى يكى مى شوند. پس به خودى خود نفس يا خيال انسان؛ نه عالى است و نه دانى؛ نه روح است و نه جسم، ولى ممكن است در ظلمات دنياى مادى سقوط كند و به مقامى دون مقام انسانيت فرو افتد. چنانچه پيامبر خدا «صلواة الله عليه وآله» فرمود: «النّاسُ نِيامٌ فَاذا ماتُوا انْتَبِهُوا» يعنى مردم هم اكنون كه در اين دنيا هستند در خواب اند و چون مُردند، بيدار مى شوند. پس در حالت اوليه مردم در يك بِينابِينى به سر مى برند، مگر اين كه با نور روح، ظلمت خود را از بين ببرند. موفق باشید


[1] ( 1) ۲۵- تسويه يعنى متعادل شده و تصفيه يعنى از ناخالصى ها پاك گشته

31577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: خدا شما را حفظ کنه و بر طول عمر شما بیافزاید. سوال شماره 31550 سوال بنده هم هست که مدتهاست به آن فکر می‌کنم ولی از جوابی که شما فرمودید، پاسخم را نگرفتم. لطف می‌کنید توضیح بیشتری بدید و مطلب را باز کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث مبتنی بر مباحث مربوط به «حرکت جوهری» است به همین جهت خوب است اگر فرصت داشتید مباحث حرکت جوهری را در کتاب «از برهان تا عرفان» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید

31441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: دانشجوی دندان پزشکی ترم ۳ هستم. به تازگی دریافتم که این علم و شرایط دانشگاه و دوستان نمی‌تواند مرا به هدف اصلی زندگی نزدیک کند. نمی‌دانم که مسیر خود را ادامه دهم یا علم لاینفعی که معلوم نیست بعد از اینکه پولدار شدیم چه بلایی برسر دنیا و آخرتمان خواهد آورد را ادامه دهم؟ نظر شما بر اینکه همزمان تحصیل، استادی جهت سیر و سلوک انتخاب کنم چیست؟ اگر مثبت است چه کسی را به عنوان استاد به من معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه انسان‌ها دارای آن‌چنان وسعتی شده‌اند که می‌توانند چندین علم را در خود جمع کنند. بنابراین سعی بفرمایید در عین ادامه دروس رسمی دانشگاهی خود به مباحث حِکمی و قرآنی و روایی رجوع داشته باشید و از آثار شهید مطهری غفلت نفرمایید. موفق باشید

31401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در توییتر و اینستا گرام پر کردن که به ایران کمک کنید و سازمان جهانی بهداشت به کمک ایران بیاد. یونیسف به داد ایران برسه. واقعا مسئولینی که کاری کردن تا وضع به اینجا برسه چه جوابی دارن بدن. هر چند من خودم هرگز چنین پستی نمیذارم. ولی خیلی ناراحتم خیلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که بیشتر این حرکات، جنبه‌ سیاسی دارد و پروژه ضربه زدن به رهبری توسط انگلیس خبیث در پشت آن است. موفق باشید

31380
متن پرسش
سلام علیکم‌: با توجه به اختلافی که بین مذاهب وجود دارد و حتی در بین شیعیان دوازده امامی هم‌عقاید و نحله های متفاوت از جمله چندین سلک تصوف وجود دارد. و همه هم خود را مذهب حقه می دانند و همین‌باعث سردرگمی بسیاری از جمله جوانان‌می شود. در یک کلمه شما مذهب حقه را چه می دانید و آیا این نوع طریقتها و ورود در آنها را قبول دارید بعضی از مشایخ برخی این سلسله ها از شما به عنوان حامی و طرفدار یاد کرده اند. ممنون می شوم‌ پاسخ فرمایید. التماس دعا در این ماه عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام گسترده‌تر از آن است که تبدیل به یک فرقه شود. در حالی‌که حتی بقیه ادیان را دعوت به مسلمان‌شدن نکرده، بلکه دعوت به توحید نموده. عمده، درک توحیدی همدیگر است. در آموزه‌های دینی ما تأکید زیادی بر مدارا شده است. که نمونه‌های آن را ذیلاً ملاحظه خواهید کرد. موفق باشید

فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید می‌شود حکایت از آن دارد که انسان‌ها می‌توانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفت‌وگوی طرفین است بدون آن‌که نتیجه نهایی گفت‌وگو از قبل قابل پیش‌بینی باشد. بلکه رابطه‌ای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته می‌شود فهم یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افق‌های فهم پیش می‌آید.

معلوم است که در سنت مدارا هرکدام از افراد افق‌هایی را مدّ نظر دارند که از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفت‌وگویی که پیش می‌آید فهم رُخ می‌دهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.

با توجه به این امر به روایاتی نظر کنید که می‌فرماید:

روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش (ص) وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آن‌ها مؤاخذه مي‌شوى، در باره مدارا كردن با مردم (و صبر در برابر مصائب هم) مؤاخذه خواهى شد. «أَنَّ الْمُؤْمِنَ أَخَذَ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ الْكِتْمَانَ وَ عَنْ نَبِيِّهِf مُدَارَاةَ النَّاسِ وَ عَنِ الْعَالِمِu الصَّبْرَ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاء»(بحار الأنوار، ج‏68، ص: 90)

رسول خدا (ص) فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ»‏(الكافى، ج 2 ، ص 117.)  مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آن‌ها نيمى از زندگانى.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه‏» ريشه‏ خرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.

از حضرت باقر (ع) هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ»‏ راستى براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا می‌فرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان‏» هر كه را نرمش بهره دادند، ايمانش بهره دادند.

از حضرت صادق (ع) هست که فرمودند: قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ وَ مُضَادَّتَهُمْ لِهَوَاهُمْ وَ قُلُوبِهِمْ».(اصول كافى- ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص: 359) به راستى خدا تبارك و تعالى نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده ‏ها است كه كينه‏ ها را از سينه‏ هاى آن‌ها در كشد و آن‌ها را مخالف هوس و دلخواه‌شان كند

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم»‏ نرمش ميمنت دارد و سخت‌گيرى شوم است. و همچنان حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ‏» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت.

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت.

امام صادق (ع) فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آن‌ها دور گشت. (الكافي، ج‏2، ص: 119)

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»‏ خداوند به همان‌گونه‌ای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: يَا عَلِيُّ: «ثَلَاثَةٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ عَمَلٌ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ النَّاسَ وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِل»‏. اى على هركس سه خصلت نداشته باشد از عمل خود سودى نمى‌‏برد، اول ورعى كه او را از كارهاى بد باز دارد، دوم اخلاق خوبى كه با آن نسبت به مردم خوشرفتارى كند، سوم حلمى كه او را از انتقام نگه دارد و از جاهلان درگذرد.   

31078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به سوال 31066 عرض می کنم که پاسخ حضرتعالی ناظر به ۴۸ درصدی است که شرکت کردند بحث من در ۳۰ میلیونیست که علی رغم وجوب عینی شرکت در انتخابات و گناه کبیره بودن احتمالی عدم شرکت باز شرکت نکردند و ۴۰ درصد شرکت کنندگان هم به رئیسی رای ندادند و سرجمع حدود ۳۰ درصد کل ملت حاضر به رای به جناب رئیسی شدند بنحوی که گفته می‌شود رئیسی در مقابل آرای باطله به پیروزی رسیدند. اینها حقایقیست که نمی‌توان نادیده گرفت همانطور که در رسانه ملی نه اشاره ای به درصد مشارکت دیدم و نه حدود ۴ میلیون رای باطله بنابرین مشخصا جایگاه ۴۰ میلیون نفری که یا نیامدند و اگر آمدند به رئیسی رای ندادند را تبیین فرمایید. اینها موحدند یا کافر و اگر موحدند این نحوه سلوک چه رابطه ای با توحید می‌تواند داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مسئله را بسیار بالاتر از این حرف‌ها دید و در افقی که حقیقت نظام اسلامی به ظهور آمده است، مطالب این انتخاب را دنبال کرد. عرایضی در این مورد شد که متن عرایض بنده در جواب سؤال یکی از کاربران همراه با سؤال ایشان ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر

31072-  سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکاران تون. متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد.

جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد.

جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: « اِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/ ۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند.

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ آیه ۱۴ سوره یونس

شرح مطلب را در کانال « https://eitaa.com/soha_sima» می‌توانید دنبال بفرمایید.

30832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: بنده خیلی سست عنصر هستم و اصلا اراده قوی ای ندارم. مخصوصا در مورد خواب که مثلا ۹-۱۰ ساعت می‌بینم خواب بوده ام. خسته شدم از دست خودم. هی تصمیم می‌گیرم هی دوباره تنبلی می‌کنم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌داشتن، مطالعه، ورزش کمک می‌کند. پیشنهاد می‌شود فصل آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

29434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که قبلا عرض کردم بنده دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت هستم در باب معرفت و مبانی معرفت چه کتاب ها و مقالاتی پیشنهاد می‌کنید که با نگاهی حضوری و عرفانی بتوان بصورت فلسفی نسبت به معرفت، معرفت پیدا کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت خاص بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم. از نظر بنده مبانی تعلیم و تربیت را باید در آیات و روایات دنبال کرد. موفق باشید

29183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در بحث دریافت حکمت از طرق خدا نوشته شده که یکی از راه های بهره بردن از آن، گرسنگی کشیدن‌ هست حتی اگر اون فرد کافر باشد، خوب الان ما وقتی درون خانواده ی خود هستیم، چطور این کار را انجام دهیم و گرسنگی بکشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه که آیت الله حسن‌زاده پیشنهاد می‌کنند خوب است که سیر نخوریم و تنقلات‌خور هم نباشیم. موفق باشید

29029
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در رابطه با این بیت از مولوی «آب کم جو تشنگی آور بدست / تا بجوشد در تو از بالا و پست» یه چند تا مسئله دارم که باهاتون در میان می‌گذارم؛ حدود چند سالی میشه که مطالعه دارم و با آثار شما علی‌الخصوص و بقیه متفکرین مانوس هستم، مانوس که نه یه چیزکی می‌فهمم. خدا رو شکر یه سری مسائل رو خوب درک می‌کنم، اما همچنان اون‌اضطراب و سرگشتگی هنوز باقی است. یکی از بزرگان یه جمله می‌فرمودند که «انسانی که تشنه نیست اگر آب بخوره باد میکنه» و بنده حس می‌کنم یک چنین حالی دارم و از این مطالعاتم فقط باد کرده‌ام. الان هم یه سرگشتگی توی موضوعات دارم، نمیدونم چی بخونم، یه کم رمان میخونم بعد میگم نه باید انقلاب بخونم بعد رها می‌کنم می‌شینم پای معرفت‌النفس و خلاصه یه سرگشتگی از این جنس دارم. و اصلا هیچ مسیری رو طی نمی‌کنم و اصلا هیچ جدیتی تو خودم حس نمی‌کنم. این بیت مولوی تو ذهنم بود تا الان که دارم خدمتتون بابش رو باز می‌کنم، احساس می‌کنم اصلا تشنه نیستم و فقط هوس هستش، به خاطر همین جدیتی برای هیچ چیز ندارم. مسئله‌ام اینه؛ ۱. کی میشه که انسان تشنه بشه؟ اصلا چطوری باید تشنگی آورد بدست؟ ۲. با این حال تو این وضعیت مطالعه کردن مفیده یا مضره؟ مطالعه کردن رو رها کنم برم و وقتی تشنه شدم بیام؟ ۳. این سرگشتگی برای مطالعه و در کل جدی نبودن در کارها و بی خیالی رو چیکار کنم؟ ریشه‌اش کجاست؟ خیلی وقته تحمل کردم که سوال نپرسم و صبر کنم به اعتبار اینکه «مرغ صبر پرّان‌تر بود» ولی مثل اینکه بلد نیستم صبر کنم. شما از این گفته‌ها، ناگفته‌های من رو بخونید. خیلی ممنونم استاد که حرف‌های بنده رو میشنوید، حق پدری به گردنم دارین...ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احساس حضور در عالم و در تاریخ، کارساز است. در این رابطه پیشنهاد می‌شود متون نوشتاری 26 جلسه‌ی سوره‌ی جاثیه را با حوصله و تا آخر دنبال بفرمایید. ۲. پیشنهاد دنبال‌کردن افقی را دارم که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مطرح است. ۳. بعد از این دو مرحله، مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» را دنبال بفرمایید. البته هنوز ما جهان خود را پیدا نکرده‌ایم تا از این نوع قبض و بسط‌ها که گرفتار آن می‌شوید راحت شویم ولی بالاخره این راه را خداوند در مقابل ما گشوده است. موفق باشید

28195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت الهی بر شما: خیلی شرمنده چنین سوالی می کنم! مستند جناب عالی در اینگونه ترجمه کردن روایت چیست؟ مقصودم این است که مطالبی در ترجمه روایت آمده که در متن روایت نیست، خواهشمندم منبع اصلی ترجمه تان را برایم بفرستید! باز هم عذر خواهم و متشکر! یا علی این هم روایتی که فرمودید با ترجمه جناب عالی: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اُحِبُّ الصِّبيانُ لِخَمسٍ : الأوَّلُ : أنَّهُم هُمُ البَكَّاؤونَ ، وَالثّاني : يَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ، وَالثّالِثُ : يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ ، وَالرّابِعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا، وَالخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبون » ۱. گریه می کنند چرا که گریه کلید بهشت است. ۲. قهر می کنند ولی زود آشتی می کنند چرا که دلی بی کینه دارند. ۳. چیزی را زود خراب می کنند چون دلبستگی به دنیا ندارند. ۴. با خاک بازی می کنند چون غرور ندارند. ۵. هر چه دارند می خورند چون غم فردا ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه مد نظر بود، اصل روایت است ولی ترجمه‌ی آن به جهت شرحی که داشت، بدون آن‌که نیاز به تطبیق با روایت باشد آورده شد؛ و گر نه می‌توانستیم عینا مطابق روایت موضوع را دنبال کنیم. موفق باشید

27914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد پناهیان در یک‌جایی فرمودند زیاد سخنرانی گوش کردن جلوی تفکر را می‌گیرد. حالا بنده مشغول سیر مطالعاتی و گوش دادن سخنرانی های شما هستم و مدام سخنرانی های شما را گوش می دهم و اگر خودم را مشغول کتاب و سخنرانی نکنم وسوسه ها و خطورات ذهنی شیطانی به سراغم می آید. حال آیا با این وضعیت جلوی تفکر من گرفته می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خودمان مواظب باشیم که از طریق سخنرانی‌ها و کتاب‌ها، تفکری به سراغ‌مان آید تا إن‌شاءاللّه مفید افتد. موفق باشید

نمایش چاپی