بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خواهش می کنم فرق بین غرور، عجب، تکبر (کبر) را به صورت مبسوط بیان بفرمایید. اگر مثالی هم بزنید ممنون میشم. دوستتون دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث مبسوط نیاز ندارد. در بسیاری موارد این واژه‌ها به جای هم مصرف می‌شود. ما باید مواظب باشیم در مقابل خدا و خلق خدا، خودخواه و خودبین و خودپسند نباشیم. در آن صورت از آن رذائل مذکور نجات می‌یابیم. موفق باشید

30122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: دوستی مطلبی رو در مورد «چاکراها» برام گفت که خیلی برام عجیب بود. می‌گفت انسان هفت چاکرا در بدن داره که اگه اونها رو پاک کنه و روی اون ها کار کنه به مراتب عالی می‌رسه و به کائنات وصل میشه و از عالم غیب انرژی میگیره. می‌گفت که علمای بزرگ هم همین چاکراها رو پاک کردن و صدای درونشون رو شنیدن و به مراتب عالی رسیدن. مثلا می‌گفت چاکرای اول ریشه نام داره و مربوط به کنترل ذهن هست و انسان تو این مرحله باید اهل سکوت و دوری از هیاهو باشه و... استاد آیا این ۷ چاکرا همون مراتب عرفانی نیستن؟ آیا ورود به چنین مباحثی رو تایید می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این موارد مطالعاتی داشتم. به نظر می‌آید بیشتر با توهّم و ابهامات زیادی همراه است. مباحث «معرفت نفس» بهتر کمک می‌کند تا انسان مراتب وجودی خود را در عالَم بیابد. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرایضی در مورد حضور در عوالم مختلف حتی حضور تا قیامت شده است. موفق باشید

29401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در رابطه با آبرو در شرح حدیث جنود عقل و جهل فرمودید علامه جعفری گفتند علامه طباطبایی ما را بخاطر نداشتن فرش داخل منزل نمی‌بردند، این برعکس اون چیزی شد که گفتید یعنی فرش مایه آبرو بوده و چون نداشتند تعارف نمی‌کردند، اگر هم بخاطر مهمان ها بوده که یعنی حاضر بودند یکی دو ساعت مهمان سرپا بایستد ولی روی خاک ننشیند؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از صحبت‌های جناب علامه‌ی جعفری این‌طور فهمیدم که حضرت علامه‌ی طباطبایی زیراندازی در محلِ بیرونیِ منزل جهت مهمان‌شان نداشته‌اند که علامه جعفری را به داخل منزل دعوت کنند. موفق باشید

29129
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با مبحث خواب چند سوال برام پیش اومده: ۱. چطور میشه که انسان وقتی می‌میرد می‌بیند که می‌میمرد و در واقع جسمش را که از آن جدا شده می‌بیند ولی هنگام خواب یا بیهوشی جسمش را نمی‌بیند که خواب است یا در تخت بیمارستان بیهوش است؟ ۲. کارهایی که انسان هنگام خواب انجام می‌دهد بدون اینکه خودش متوجه باشد مثل خاراندن خود، پتو کشیدن روی خود، پهلو به پهلو شدن، یا حتی بعضا حرف زدن با خود یا... را چگونه توجیه می‌کنید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در خواب و بیهوشی، هنوز تعلّق و توجه روح به بدن هست و آن دوگانگی که بتوانید بدن را از خود جدا بنگرید، صورت نگرفته. ۲. مربوط به روح است که بدن را تدبیر می‌کند. موفق باشید

28986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: الحمدلله توفیق حاصل شد برای ادامه ی تحصیل و شروع دروس خارج به قم هجرت کردم، ولی به شدت برای مسیر سلوکی خود اضطراب دارم، استاد در قم چه کسی را پیشنهاد می کنید، برای پیگیری این مسائل؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید

28927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ 28909 به یکی از عزیزان تفسیر سوره نور را پیشنهاد فرمودید، بین گفتار ها تفسیر سوره نور را ندیدم. آیا فایل صوتی یا کتابی از طرف مجموعه شما در این رابطه هست؟ یا حداقل فقط در مورد آیه 35 سوره نور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره‌ی نور تماماً بحث شده است. در این مورد می‌توانید جهت دریافت صوت مباحث با حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

28791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
فایل های چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی یه جایی در رابطه با گروه اکنکار فرمایشاتی را داشتید که بسیار خوب است برای افرادی که در یه همچین گروه هایی گرفتار می شوند و حقیر یه پیشنهادی داشتم مبنی بر اینکه در سایت یک گزینه هم برای فرقه ها ایجاد کنید که نظراتتان را نسبت به فرقه های گوناگون بارگذاری کنند که هر کس خواست در رابطه با فرقه ای اطلاعاتی داشته باشد و بخواهد بداند که فلان فرقه چه مبنایی دارد و آیا با اسلام یکی است یا خیر، مطلع شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جسته و گریخته در بین عرایض بنده نکاتی برای سایر فرقه‌ها هست. عمده آن است که بتوانیم حقیقت را برای مردم روشن کنیم تا خودشان متوجه شوند چگونه آن فرقه‌ها حجاب حقیقت می‌شوند. موفق باشید

28468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد با توجه به مباحث عقل و جهل که فرمودید عدم رصایت از فعالیت های دولت آیا ناراضی بودن به قضای الهی است؟ و مسخره کردن و جوک ساختن برای بعضی فعالیت ها و گفته های ایشان که واقعا مصداق مسخره کردن خودشان است چگونه است؟ آیا می‌توانیم اینها را ظالم به حق مردم حساب کنیم یا کینه اینها را در دل گرفتن برای ما حجاب می‌شود در مسیر الهی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رضا به قضا، غیر از رضا به مقضی است. آری! حکمتی در کار بود تا مردم متوجه شوند چرا مبتلا به چنین مسئولانی در امور اجرایی شدند. ولی از مقضی یعنی از کار این افراد هرگز نباید راضی بود. با این‌همه بهتر است طمأنینه را رعایت کنیم. با تمسخر، فضا از تفکر خارج می‌شود. موفق باشید

28184
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۱۷۴ فرمودید این ظرفیت بازگشت به روح لائوتسه ای در چین و روحیه ارتودکسی در روسیه وجود دارد و اینکه به این بینش باز گردند. آیا حتی چین و روسیه با بازگشت به روح لائوتسه ای و ارتودکسی باز هم به اندازه روح انقلاب اسلامی و مکتب حضرت امام (ره)، می‌توانند ظرفیت تمدن ساز مقابل مدرنیته داشته باشند و آنقدر برای عالم مدرن دغدغه درست کنند که امثال فوکویاما و هانتینگتون، برای مواجهه تمدنی با آن طرح دهند و آن را یک چالش جدی برای مدرنیته بدانند؟ یعنی همان ظرفیتهای چین و روسیه باز هم به اندازه ظرفیت انقلاب اسلامی و آن افقی که دارد می‌تواند مقابل پرچم مدرنیته، پرچمی را بالا ببرد و افقی را مقابل بشر بگشاید یا واقعا چنین ظرفیتی در روح چینی و روسی نیست و آن افقی است که تمدن نوین اسلامی و انقلاب اسلامی می‌تواند برای بشر باز کند و عالمی دیگر را مقابل عالمیان قرار دهد؟به شخصه بعید می‌دانم باز هم چین و روسیه با روح نهفته شان به ظرفیت انقلاب اسلامی و افقی که مد نظر دو زعیم انقلاب بوده و هست، بتواند آینده سازی ماورای مدرنیته بکند و چنین تاثیراتی در سطح عالم بگذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم از آن جهت که قرآن و اسلام دینِ مهیّمن است در تحقق اهداف اصیل پیشتاز می‌باشد، ولی با نظر به روح شرقی یا به تعبیر دکتر شایگان، روحِ آسیایی، چین و روسیه زمینه‌ی عبور از غرب را در خود دارا می‌باشند. موفق باشید

27652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: درباره بحث انحطاط و تعالی تمدن ها و جوامع بر پایه قرآن و مبنای قرآن پایه، حضرتعالی کتاب یا مقاله خاصی را پیشنهاد می‌کنید یا از خود حضرتعالی در این باب مطلب و مبحثی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و کتاب «امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» افقی را در این رابطه به میان می‌آورد. موفق باشید

27357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتی روزه می گیرم کلا یا بیحالم یا خوابم و از برنامه هام عقب میمونم. آیا این چند روز باقی مانده از ماه مبارک شعبان رو روزه بگیرم یا به برنامه هایم برسم؟! بعدم سوال دیگه این که چگونه نفس خود را تسلیم روزه کنیم تا بتونه حقیقت روزه رو بشناسه و از روزه فقط گرسنگی و تشنگی رو متوجه نشه؟! خداوند خیر دنیا و آخرت به شما عنایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهتر است به کارهایتان برسید. ۲. در ماه رمضان نیز به خودتان سخت‌گیری نکنید که روح‌تان از نشاط و اُنس با خانواده فرو افتد. موفق باشید

27292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نزدیک سه ماه پیش پدرم برای یک عمل سرپایی به بیمارستان رفتند. رفتن ما به بیمارستان برای این عمل همانا و نزدیک ۴۰ روز بستری بودن پدرم در آی سیو و نهایتا فوت ایشان همانا. در این ۴۰ روز می توانم بگویم خداوند توفیق دعا کردن به شیوه های مختلف و ختم های مختلف را به ما عنایت کرد. به طرز عجیبی هر دعا یا مجلس مجربی می‌شنیدیم شرایط انجام آن فراهم می شد. شاید در عمرم هیچ گاه اینگونه با امید دعا نکردم و در این مدت آنقدر از نظر پزشکی امیدوار و ناامید شدیم که می‌توانم بگویم ترک خوردیم ولی باز از خدا ناامید نشدیم اما نشد. و حالا نمی‌دانم چطور توجیه کنم آن همه دعای مستجاب نشده را. اگر قرار نبود مستجاب شود چرا خدا خواست این همه با امید صدایش بزنیم؟ از نظر اعتقادی دچار مشکل شده ام. خیلی مواردی که در دین به صورت قطعی گفته شد خلافش را تجربه کردم. نه دعایم زیر قبه امام حسین (ع) مستجاب شد نه تربت امام حسین (ع) شفا داد نه دعای دل شکسته مستجاب شد نه دعای کسی که با امید و حسن ظن خدا را صدا زد مستجاب شد نه اندوه دل کسانی برطرف شد که حدیث کسا خواندن. هر بار به آن قسمت حدیث کسا می رسم که پیغمبر قسم می‌خورند با تمام امید می‌خوانم ولی بسیاری وقت ها نمی شود. در حال حاضر دیگر هرچه از احادیث و روایات می شنوم با خودم می‌گویم معلوم نیست بشود و دوباره تا خلافش اتفاق افتاد توجیهش می‌کنند. می خواستم سیر مطالعاتی را ادامه دهم ولی احساس می کنم این سوالات نمی گذارد رابطه من و خدا درست باشد. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تقدیری مشخص در صحنه است، با دعا تغییر نمی‌کند ولی شرایط دعا فراهم می‌شود تا زمینه‌ی اُنس با خدا شکل بگیرد و آن مرحوم هم در سیر خود بهتر سیر کند. موفق باشید

26791
متن پرسش
سلام استاد: مرگ اشخاص بدلیل گناهان جدا از مرگ مقدر می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً گناهان موجب سوء عاقبت می‌شود، ولی بعضی از گناهان نیز عمر را کوتاه می‌کند که آن نیز به نحوی از قبل، مقدّر شده. موفق باشید

26688
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: انتظار حداقلی و حداکثری از دین (دین حداقلی یا دین حداکثری) به چه معنا است و آیا دین پاسخگوی تمامی نیازهای کوچک و بزرگ فردی و اجتماعی انسان خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان حد اقلی و حد اکثری از دین یک نگاه انحرافی است که بنده بیشتر از آقای دکتر سروش می‌شنوم؛ اگر حضرت حق رب ما است و او است که ابعاد وجودی ما را می‌شناسد و به ثمر می‌رساند باید در همه‌ی ابعاد که دین خدا برای ما به ظهور آورده‌، از دین تبعیت کنیم مگر آن‌جایی که خود دین رخصت داده‌است که خودمان انتخاب نماییم. موفق باشید

26436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مرحوم علامه طباطبایی (ره) مشارطه، مراقبه و محاسبه را شاهراه سلوک می دانند و فرمایشاتی هم در این باب داشتند. در مبحث مراقبه یک مطلبی برام پیش اومد و می خواستم ازتون هم این رو بپرسم. آیا در مراقبه، می توان گفت این امر یک امر دو جانبه است به این معنی که هم ما باید مراقب باشیم تا با تقوا از حدود الهی خارج نشویم و هم باید از خدا بخواهیم که ما را حفظ کند؛ یعنی هم ما مراقب خدا باشیم هم او مراقب ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته‌ی دقیقی را مدّ نظر دارید زیرا «بی‌عنایت حق و الطاف حق / گر مَلک باشد سیه باشد ورق». موفق باشید

25928
متن پرسش
سلام علیکم: ما بعد از خواب و در عالم خواب به کجا می رویم و چه اتفاقی می افتد؟ عالم خواب چیست و کجاست؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه انسان نزد خودش هست، چه در خواب و چه در بیداری. در این مورد بد نیست به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید

25897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در لاهوت و جبروت نیز همانند ملکوت بهشت و جهنم وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا در هر عالَمی همه‌ی مراتب وجودی انسان حاضر است. موفق باشید

25446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: چیکار کنیم که بوی امام زمان بگیریم؟ اون عشقی که امام به موجودات دارن چجوری ذره ایش در وجود ما میتونه به دست بیاد و ما هم دلسوز بندگان بشیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت احکام الهی و به‌دست‌آوردن معارف ربّانی به امامی که در اوج معارف و رعایت شریعت است می‌توان نزدیک شد و احساس حضور آن حضرت را در خود یافت. موفق باشید

25083
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ان شاءلله قرار هست هفته بعد با یکی از برادران که روحیه اصلاح طلبی دارند گفتگویی در باب دانشگاه تراز انقلاب اسلامی و رویکرد دانشگاه آزاد داشته باشیم. ممنون می شوم نگاه و تحلیل شما را در مورد دانشگاه تراز انقلاب بدانم. اگر ممکن است منابعی رو برای مطالعه روی این موضوع به ببنده معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به بحث مفصل دارد. مقاله‌ای تنظیم شده است در رابطه با «انسانِ ترازِ انقلاب» که شاید بتوانید در دل آن نکاتی را جهت بحث خود بیابید. موفق باشید

باسمه تعالی

انسان ترازِ انقلاب اسلامی

از آن‌جایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیت‌رساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحله‌ای باید با نگاه مجددی که به خود می‌اندازد چگونگی ادامه‌ی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را می‌شناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبه‌رو می‌شود که در صدر اسلام با به صحنه‌آمدنِ مجدد عقل جاهلی روبه‌رو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی می‌شود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غرب‌زده که از دولت‌ها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه می‌کند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را می‌فهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند. 

ما در این مرحله از انقلاب موظفیم با نظر به بحثی که در مقاله‌ی «نسبت‌ها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی» » عرض شد جایگاه «دولت اسلامی» و «نظام اسلامی» را مدّ نظر قرار دهیم تا با تضارب آرائی که در بین صاحب‌نظران پیش می‌آید از دولت اسلامی و نظام اسلامی به تعریف جامعی برسیم. هرچند در این مرحله نمی‌توان تعریفی قطعی ارائه داد ولی لااقل می‌توان به تعریفی نایل آمد که نسبت به «انقلاب اسلامی» و «نظام اسلامی» و «دولت اسلامی» قابل توجه باشد و امکان تفکر بر روی این سه موضوع را فراهم آورد. ما در موقعیتی قرار داریم که اگر صاحبان اندیشه جایگاه دولت و نظام اسلامی را نسبت به انقلاب روشن نکنند، میراث‌خوارانی که همیشه به دنبال فرصت‌اند تا کارهای گرانبهای تاریخ را به نفع خود مصادره کنند بی‌کار نمی‌نشینند و با طرح عقل روشنفکری غربی که پاسدار ارزش‌های فرهنگ مدرنیته است، طوری دولت را تعریف می‌کنند که هیچ نسبتی با اهداف انقلاب اسلامی نداشته باشد و عملاً انقلاب اسلامی را از رسالت تاریخی خود در حجاب می‌برند.

وظیفه داریم از خود بپرسیم حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با طرح انقلاب اسلامی به کجا اشاره داشتند و چه هدفی را دنبال می‌کردند و راه رسیدن به آن هدف از کجا باید شروع شود؟ و نسبت دولت اسلامی با آن اهداف چگونه باید باشد. حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دوم فروردین سال ۱۳۶۸ یعنی در آخرین پیام خود می‌فرمایند: «مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏ اى مسئولين را از وظيفه‏ اى كه بر عهده دارند منصرف كند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره‌ی هرچه بهتر مردم بنمايد، ولى اين بدان معنا نيست كه آن‌ها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند».[1]

انقلاب اسلامی در صورتِ آرمانی خود به عنوان مقدمه‌ی ظهور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» و در راستای رسالت آن حضرت بنا دارد زندگی زمینی بشر را به آسمان معنویت متصل گرداند و چرخش تاریخی که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حرکت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مطرح کردند باید از همین جنس باشد.[2] و از این لحاظ ابتدا باید با دقت بیشتر به انقلاب اسلامی و جایگاه آن بنگریم تا جایگاه نظام اسلامی و دولت اسلامی را بر اساس هدفی که در پیش داریم تعیین نماییم، همچنان‌که همیشه حُسن و قبح هرچیزی را براساس هدفی که در پیش داریم تعیین می‌کنیم. در رابطه با این که ابتدا باید بتوانیم انقلاب اسلامی را درست بنگریم مطالبی به عرض می‌رسد:

۱. آیا انقلاب اسلامی ظرفِ ظهور اراده‌ی خاص الهی در این تاریخ جهت عبور از ظلمات دوران و تعالی بشر به زندگی قدسی است، یا طرحی است که صرفاً توسط حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بدون نظر به عالم قدس و معنا ارائه شده؟

۲. برای جواب به سؤال فوق لازم است به شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نظر کنیم که آیا صرفاً مثل یک دانشمند اسلامی تئوری انقلاب اسلامی را مطرح کردند؟ و یا همچون فقیهی حکیم و عارفی دغدغه‌مند در ذیل فرهنگ مهدوی دغدغه‌ی تغییر تاریخ را داشتند و خداوند مطابق دغدغه‌ی آن مرد الهی راه‌کاری مطابق ظرفیت این زمان را بر قلب او اشراق نموده آن‌هم با خصوصیاتی که هر نوع تجلی معنوی و اشراقی با خود به همراه دارد؟ آن طورکه حضرت صادق «علیه‌السلام» در این رابطه مى‏ فرمايند: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ‏ يَنْفُونَ‏ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيد»؛ در هر قرنی انسان‏هاى متعادل و عدولى هستند كه اين دين را حمل نموده و هرگونه تأويلِ اهل باطل و تحريف افراطيون و ادعاهاى جاهلين را از آن دور مى‏ گردانند، همان‏طور كه كوره‏ ى آهنگران پليدى و چركى آهن را پاك مى‏ كند. (بحارالأنوار، ج 27، ص 222)

وقتی توانستیم جایگاه امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را به عنوان عدول این قرن بنگریم و نیز وقتی متوجه بودیم که حضرت رضا «علیه‌السلام» در رابطه با شخصیت‌هایی همچون امام خمینی می‌فرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‏ اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ‏ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى‏ شود كه در جواب‏گويى به نيازهاى جامعه در نمى ‏ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى ‏گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[3] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر می‌فهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده.

۳. با توجه به این‌که قرآن در وصف حضرت حق می‌فرماید: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» (الرّحمن/29) و با نظر به این‌که به تعبیر علامه طباطبایی «رحمة‌اللّه‌علیه»؛ ربوبیت عبارت است از «خلق بعد از خلق»،[4] هر تاریخی ظرف ظهور اراده‌ی خاصی از حضرت حق است که انسان‌ها برای رجوع به حق باید در متن آن تاریخ با حق مأنوس شوند وگرنه با خدای انتزاعی و ذهنی زندگی خواهند کرد، نه با خدایی که هرلحظه برای هدایت ما در حال تجلی است، در آن صورت عملاً هیچ اُنسی بین آن ها و خدا برقرار نمی‌شود. زیرا با خدایی که در این تاریخ ظهور کرده است مأنوس نیستند و عقل و قلب مناسبِ احساس اراده‌ی الهی در دوران خود را در خود رشد نداده‌اند.

۴. راز این‌که با آمدن پیامبر بعدی، تأکید بر باقی‌ماندن بر دین قبلی کفر محسوب می‌شود، آن است که اگر مؤمنین با آمدن پیامبر جدید با خدای قبلی زندگی کنند عملاً با نور اسماء الهی که فعلاً در این دین ظهور کرده مأنوس نیستند و خدایی را می‌پرستند که در ذهن خود دارند. در حالی‌که اگر حقیقتاً با خدای پیامبر قبلی مأنوس بودند باید با نور آن خدا در جلوه‌ای که مناسب زندگی دینی در امروز آنان است آشنا باشند و ببینند چگونه آن خدا در مظهری بس متعالی ظهور کرده.[5]

۵. بزرگان فکر و اندیشه متذکر می‌شوند که تحولات تاریخی ابتدا در دل‌ها رخ می‌دهد و از این جهت دل‌ها دگرگون و خواستن‌ها عوض می‌شود زیرا دل‌ها متأثّر از اراده‌ی خاص حضرت حق در دوران خود می‌باشند و وظیفه‌ی اندیشمندان، که آن‌ها نیز از تجلیات اراده‌ی الهی متأثّرند، متذّکرکردن انسان‌ها است در راستای اراده‌ی الهی تا سستی و تنبلی و امیال نفس امّاره، مردمان را از تجلیات الهی محروم نکند و کار اصلی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در این زمان و وظیفه‌ی همه‌ی ما در این فضا می‌تواند قابل توجه  باشد. در این رابطه حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: در حکمت داود هست: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِهِ»(الكافي، ج‏2، ص 116.) بر عاقل است که زمانه‌اش را بشناسد و براساس شأنش با زمانه‌اش برخورد کند و زبان خود را از هرگونه سخن‌گفتن که مطابق زمانه‌اش نيست باز دارد.

در فهم آن‌که تحول تاریخی ابتدا به اراده‌ی الهی در دل‌ها رخ می‌دهد همین بس که آن عارف کامل که متوجه ظهور اراده‌ی الهی در این تاریخ بود فرمود: «اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمى‏ گردد. اشتباه نكنيد، اگر خمينى هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمى ‏كند»،[6] و مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» با نظر به چنین جایگاهی که از حضرت امام یافته‌اند می‌فرمایند: «ملت ايران با رهبرىِ آن مرد عظيمى‏ كه بلاشك خداوند لمعه ‏اى و لمحه‏ اى از انوار طيبه در وجود او قرار داده بود، دنباله ‏ى همان راه را به‏ كار گرفت».(21/ 11/ 1390)

۶. انقلاب اسلامی مثل هر مخلوقی با نظر به علت ایجادی و اهدافی که در آن مطرح است شناخته می‌شود. حال اگر متوجه باشیم انقلاب اسلامی، اشراق و تجلی نور اراده‌ی الهی بر قلب امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است، آن‌هم مطابق دغدغه‌ی حضرت امام جهت تغییر تاریخ ظلمانیِ استکبار و با هدف رجوع به خدای مهدی (عج)، خداوند در همین راستا قلب مردم را نیز آماده‌ی چنین حضوری در این تاریخ کرده است. پس نگاه صحیح به انقلاب اسلامی و به مردم وقتی پیدا می‌شود که در همین فضا باشد وگرنه ما در تاریخی که انقلاب اسلامی شروع کرده است زیست نمی‌کنیم و خواسته یا ناخواسته ناظر بر به بن‌بست‌رسیدن طرح‌های فرهنگی خود خواهیم بود،[7] و دیر یا زود مردمی که مایل‌اند متذکر نوری باشند که در این تاریخ بر قلب‌هایشان تجلی کرده به ما پشت می‌کنند، زیرا ما با عقلی که به کمک آن می‌توان از غرب عبور کرد و به انقلاب اسلامی نظر نمود با آن‌ها سخن نگفته‌ایم.

۷. اگر پذیرفتیم حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مظهر سلوکِ علمی و عملی این تاریخ است و هراندازه این واقعیت را نادیده بگیریم گرفتار بی‌فکری دوران خود هستیم، باید از خود بپرسیم چگونه باید در ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سلوک کرد تا در تاریخی زندگی کنیم که راه به سوی خدایِ حیّ و قیّوم دارد و ما را به حضوری برتر یعنی به تاریخ ظهور مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌رساند. در این رابطه دولت اسلامی چگونه باید باشد که بیرون از اهداف انقلاب عمل نکند و زبانی که در کام دارد زبان مردم باشد؟

۸. امیدوارم انتظار نداشته باشید برای ورود به چنین سلوکی و چنین تاریخی، این عقلِ گرفتارِ فرهنگ مدرنیته کافی باشد و به دنبال ورودی باشید که هیچ آرامشی را در فضای استیلای فرهنگ مدرنیته به هم نزند و هیچ خلاف عادتی در آن ظهور ننماید. آیا باید سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت روح‌اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چیزی باشد مثل آن‌چه از دنیای مدرن می‌شناسید؟[8] و یا با چرخشی که باید در تاریخ رخ دهد ما نیز خود را آماده‌ی حضور در ساحتی دیگر از تفکر بنماییم؟ و دولت‌مردانی را انتخاب کنیم که در تراز چنان تحولی باشند؟

۹. اگر متوجه شده‌اید که جریان‌های فکریِ وفادار به انقلاب در این تاریخ در نشست‌های خود از یک نوع عدم انگیزه و عدم رقابتِ تاریخ‌ساز با محافل سکولاریستی رنج می‌برند باید ریشه‌ی آن را در ضعف تعمّقی دید که نسبت به حضور تاریخی انقلاب اسلامی در این دوران دارند و آن ضعف را باید در عدم ارتباط سلوکی با ملکوت حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جستجو کنیم؛ دو موضوعی که مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» به‌خوبی شناخته‌اند و درنتیجه به عالی‌ترین شکل خودشان جلو می‌روند و تلاش دارند ملت را نیز در این مسیر راهنمایی کنند، در مسیر حضور در تاریخی که انقلاب پدید آورده و در مسیر سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». 

۱۰. مسلّم انقلاب اسلامی با بالندگیِ خاصی در حال ظهور در این تاریخ است و با شناخت هرچه عمیق‌ترِ جایگاه تاریخی آن توسط دولت‌مردان آن‌ها نیز بهتر می‌توانند رسالت خود را انجام دهند.

ذات و گوهر انقلاب اسلامی از آن‌جهت که از طرف خدایی حکیم اراده شده، تفکر است و هر کس بیشتر تلاش کند حقیقت آن را درک کند، بیشتر به تفکر تاریخی خود نزدیک شده است. نزدیکی به انقلاب اسلامی به عنوان حقیقتی وجودی، با نظر به مناظری که گوهر آن را نشان می‌دهد ممکن است و نه از طریق فهم چیستی و ماهیت آن در قالب علم حصولی. کسی که می‌پرسد انقلاب اسلامی چیست؟ بداند هرگز امکان فهمیدن انقلاب اسلامی را پیدا نخواهد کرد و انقلاب اسلامی در مقابل سؤال از چیستی‌اش در حجاب می‌رود. ولی کسی‌که سعی می‌کند حضور انقلاب اسلامی را در جهان امروز و در مظاهر آن بنگرد می‌تواند انقلاب اسلامی را بیابد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» بدین لحاظ دائماً متذکر می‌شوند که حضور انقلاب اسلامی را در شکست‌های ممتد آمریکا در صحنه‌های مختلف بنگرند و این یعنی نظر به حقیقت انقلاب در مظاهر مختلف.  

۱۱. کلید ورود به انقلاب اسلامی با نگاه اشراقی و با تعالی عقل قدسی در شناخت شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نهفته است که اگر ایشان را عارفی سالک دانستیم باید بدانیم عارفان خود را طوری تربیت می‌کنندکه بتوانند رابطه‌ی قلبی با عالم ملکوت برقرار کنند و همواره خود را در معرض فیوضات الهی قرار می‌دهند تا خداوند مطابق دغدغه‌ی آن‌ها اشراقات لازم را بر قلب‌شان بنماید و در این رابطه دو موضوع است‌که باید بررسی شود: یکی شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام عرفانی او، و دیگر تفاوت اشراقی که بر قلب عارفان دغدغه‌مند متجلی می‌شود با تئوری‌های فکری که اندیشمندان به آن می‌پردازند.

الف: در مورد شخصیت عرفانی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همین بس که مدت‌ها در محضر آیت‌اللّه شاه‌آبادی بوده‌اند و به گفته‌ی آیت‌اللّه حاج شیخ مهدی حائری یزدی حتی مواقعی هم که اسفار تدریس می‌کردند درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه‌ی عرفانی داشت و اسفار را هم از نظر ابن عربی نگاه می‌کردند،[9] و در تفسیر سوره‌ی حمد نشان دادند در چه جایگاهی از مقامات عرفانی هستند و چگونه به عالَم نگاه می‌کنند.[10]

ب: در مورد تفاوت بین موضوع تجلیات اشراقی با موضوع عقلی و استدلالی، باید روشن شود که وقتی در موضوعی تعقل می‌کنید تا به نتیجه برسید مجبور به داشتن قضیه‌ای هستید با صغرا و کبرایِ خاص و نتیجه‌ای در محدودیت صغرا و کبرایِ قضیه، ولی در موضوعات اشراقی چنانچه قلب آماده باشد با نوری از معرفت روبه‌رو می‌شوید که بر قلب شما تجلی کرده و همه‌ی جوانبِ دغدغه‌ی شما در آن لحاظ شده.

از آن‌جایی که قلب انسان همه‌ی شخصیت انسان است وقتی حقیقتی بر قلب کسی اشراق و متجلی شود همه‌ی شخصیت او را فرا می‌گیرد. در همین رابطه خداوند از یک طرف در وصف قرآن که بر قلب رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل شده می‌فرماید: «وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ * عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ» (شعراء/ ۱۹۲ تا ۱۹۴). و از طرف دیگر می‌فرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏»(نجم/ ۲ و ۴) او بر اساس میل خود سخنی نمی‌گوید، آن‌چه می‌گوید چیزی نیست مگر وَحی الهی که بر او وَحی شده زیرا قرآن با قلب و شخصیت رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متحد شده، بر همین اساس سنت و سیره‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عین وَحی الهی است. در ذیل همین قاعده است که شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عین انقلاب اسلامی است و ما می‌توانیم از طریق سیره‌ی آن مرد الهی در صحنه‌های مختلف، انقلاب اسلامی را تفسیر کنیم و ببینیم اراده‌ی الهی در این تاریخ به کجا اشاره دارد؟  

۱۲. با توجه به موارد فوق معتقد هستیم انقلاب اسلامی یک حقیقت اشراقی است که بر قلب حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تجلی کرده و در ذیل چنین اشراقی که با شخصیت حضرت امام متحد است باید اهداف انقلاب اسلامی را در نظام اسلامی و در دولت اسلامی به فعلیت رساند که البته این راه‌کارهای خاص خود را دارد و انسانی‌ تراز خود را می‌طلبد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در سخنان خود پس از اعلام پیروزی آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، از کارهای زمین‌مانده سخن به میان آوردند که باید به آن‌ها بپردازیم. آیا یکی از مهم‌ترین کارهای زمین‌مانده، تربیت انسان‌هایی نیست که باید با عقل قدسی و معرفتی ربّانی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی باشند و در سلوکْ ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی  «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بتوانند در آینده امور اجرایی دولت‌ها را مطابق اهداف انقلاب اسلامی مدیریت کنند و امید دشمن را که با تکیه بر امیال قشر خاکستری مردم - که تحت تأثیر فرهنگ و عقل غربی‌اند - می‌خواهد انتخابات را به نفع خود مصادره کند، به یأس تبدیل نمایند؟   

۱۳. در روايت بسيار ارزشمندى از امام صادق «علیه‌السلام» داريم: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ‏ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ‏ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا»[11] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مى‏ فرستد و مى‏ گويد تعهد و پيمانت -دستورالعمل ات- در كف دست تو است، چون امر مهمى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى، به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. در ذيل اشراق مهدى «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» هر كدام از ياران حضرت دریچه ای می شوند كه عالم غيب و معنا بر قلبشان گشوده مى‏ گردد. رابطه اشراقی با امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیدا کردن از این سنخ است و قرارگرفتن در ذيل فرهنگ دينى وقتى به صورت اشراقى واقع شد، موجب می‌شود تا جان و قلب انسان تحت الشعاع آن اشراق قرار گیرد و انسان ترازِ انقلاب اسلامی ،انسانی است که با نظر به سیره و رهنمودهای حضرت امام متذکر اشراقاتی می‌شود که بر قلبش وارد می‌شود و می‌تواند در هرجایی که هست وجهی از وجوه حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» باشد همچنان‌که یاران حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در هرجا که می‌باشند وجهی از آن حضرت‌اند و از اشراقاتی که در ذیل وجود مقدس آن حضرت دارند راه را از چاه باز می‌شناسند. و ما در انقلاب اسلامی شخصیت‌هایی مثل مرحوم شهید چمران و سرداران بزرگ دفاع مقدس را از این جنس می‌یابیم و از همه مهم‌تر مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» است که در فضای اشراقی که بر قلب مبارک حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شد، زیست می‌نمایند و جامعه انفلابی را راهنمایی می‌کنند. لازم است در این انقلاب که مقدمه‌ی فرهنگ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» است این فرهنگ شروع شود تا انسان ترازِ انقلاب اسلامی در همه‌ی جوانب به صحنه آید.

                                                                 والسلام

 


[1]- صحيفه‌ی امام، ج‏ ۲۱، ص: ۳۲۵)

[2]- مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» می‌فرمایند: واقعاً حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» انسان‏ عجيبى‏ بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اين‏كه بگوييم تفضّل الهى بود براى اين‏كه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله ‏ى عظيم بشرى به‏ وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مى ‏شد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات‌ در تاريخ: ۰۱/۰۳/ ۱۳۶۹)

[3] - تحف العقول، ص ۴۴۳

[4] - در رابطه با معنای ربوبیت و «خلق بعد از خلق» نظر به مبحث حرکت جوهری ملاصدرا شده که می‌فرماید در هر مرتبه از حرکتِ مخلوق با تجلیات الهی قوه‌ای از آن مخلوق به فعلیت تبدیل می‌شود و در مرتبه‌ی بعدی تجلی الهی همان تجلی قبلی نیست بلکه تجلی دیگری است تا قوه‌ی بعدی را به فعلیت تبدیل کند. مثل وقتی فیض خداوند کودک چهارساله را برای رسیدن به سن پنج‌سالگی ربوبیت می‌کند و سپس فیضی که افاضه می‌کند برای رساندن کودک پنج‌ساله به شش سالگی است فیض جدیدی است، و بدین لحاظ همواره فیض الهی جدید است و خلق جدیدی را به صحنه می‌آورد و این معنای ربوبیت الهی یا «خلق بعد از خلق» است و ما همواره با فیض جدیدی روبه‌رو هستیم همان طور و قرآن در مورد کفار می‌فرماید :« بَلْ هُمْ في‏ لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَديدٍ » (سوره ق/ ۱۵) ان ها در آفرينش جديد ترديد دارند.

[5] - عنایت دارید که شما باید به همه‌ی پیامبران قبلی به عنوان رسولان خدا ایمان داشته باشید، ولی نباید به دین پیامبران قبلی ایمان داشته باشید.

[6] -  صحيفه امام، ج‏ ۱، ص: ۳۰۳

[7] - یک روز تبلیغات وهّابیّت مسئله‌مان می‌شود و یک روز عرفان‌های نوظهور.

[8] - کاری که بعضی از روشنفکران مذهبی در صدد آن هستند تا انقلاب اسلامی را بر وفق اصول تجدّد تفسیر کنند زیرا متوجه هیچ عقلی ماوراء عقل تجدّد نیستند، ولی فرزندان واقعی حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن مرد الهی را عقلی حتی برتر از عقلِ حکمت و عرفان رسمی می‌دانند.

[9] - نامه‌ی فرهنگ، شماره‌ی ۱۷، ص ۱۰۴

[10] - در رابطه با مقام عرفانی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» کافی است به مقدمه‌ی کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافة والولایه» از استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی رجوع فرمایید که می‌فرماید: «يكى از آثار نفيس در مبحث نبوت و ولايت، به طريقه محققان از عرفا و كمّل از حكماى اسلامى، رساله مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية اثر سيد سادات و ماجد العرفاء و الفقهاء، قدوة الحكماء المتألهين، استاد محقق در حكمت متعاليه، مرحوم مبرور، حضرت امام خمينى، سقى اللّه تربته، مى‏ باشد. مرحوم امام خمينى كتاب سرّ الصلاة، كه به‌حق اثرى است بى ‏نظير، و شرح دعاء السحر، و اثر حاضر را به زبان عرفان - كه لسان خاص اين قبيل از آثار است و جز خامه كمل از ارباب عرفان هيچ قلمى را توانايى آن نيست كه اثرى قابل دوام و كتابى كه حق مطلب‏ عرفانى را ادا نمايد به وجود آورد. در نحوه‌ی سير يا سريان، و به عبارت ديگر، ظهور حقيقت «نبوت تعريفيه» و ولايت محمديه و علويه در كافه ذرارى وجود، مطالب دقيق و تحقيقي به قيد تحرير آورده‏ اند كه خاص خواص و در بعضى از موارد ابتكارى است. مرحوم امام، أعلى اللّه درجته في المراتب العلمية و العملية، در ذوق و سليقه علمى و پرهيز از ذكر مطالب غير لازم نظير ندارند. يكى از علل جاذبه قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر نظم و ترتيب خاص در درس و بحث، جامعيت او بود.

[11] - بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص ۳۱۹.

24559

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با اهداء سلام محضر استاد: آیا بیمه خودرو و امثال این امور شرک محسوب می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید بتوان توجیهی دیگر برای آن داشت. از آن مهم‌تر آن قسمتی را که قانوناً اجبار کرده است به اعتبار رعایت قانون باید انجام داد. موفق باشید

32107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشيد سوالي در مورد امر ازدواج براي اينجانب پيش آمده و آن اينكه گاهي خواستگاري كه پيش مي آيد ايمان و اخلاق را داراست ولي به دلايلي از جمله ظاهر فرد، شغل فرد و گاهي حتي به دليلي كه بر خود شخص هم دقيقا معلوم نيست، فرد هيچگونه تمايلي براي ادامه در خود نمي يابد، به گونه اي كه حتي اصرار اطرافيان براي ادامه منجر به آشفتگي و به هم ريختگي مي شود. سوال بنده اين است كه اين بي تمايلي نشأت گرفته از قلب است يا وهم؟ آيا بايد بر آن صحه گذاشت، يا با هر فشاري كه شده به دليل وجود ملاك هاي اصيل مانند اخلاق و ايمان خود را به پاسخ مثبت وادار كرد؟ سوال دوم اينكه اساسا مجال دادن به وهم در امر ازدواج تا چه اندازه لازم و تا چه اندازه خطرناك است؟ متشكرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در برخورد اولیه، انسان از طرف یا خوشش بیاید و یا لااقل احساس کند می‌تواند با آن مأنوس باشد. ولی در مورد مسائل بعدی، همین‌که احساس شود می‌تواند زندگی ساده‌ای را برای شما فراهم کند کافی است. موفق باشید

32070
متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید. خدا را شکر که در این روزگار پرضلالت خدا نور هدایت را از طریق شما سر راه ما قرار داد. استاد جان در یکی از جلسات سخنرانیتون یک اشاره داشتید که پدر بزرگوارتان مثل اغلب مردهای قدیمی رفتار تحکمانه داشته اند اما مادرتون با سیاست خاصی به طور نامحسوس سکان زندگی رو در دست داشتن، اگر چه پدرتون فکر میکردن ظاهرا خودشون رئیس هستن ولی در واقع قدرت نرم دست مادر بوده و حرفهای ایشون از زبان پدر خارج می‌شده(مطالبی قریب به این مضامین). استاد جان این نکات، گمشده بسیاری زنان امروز جامعه ماست، کاش توضیحات بیشتری می دادید. ما نیاز داریم چنین الگوهایی داشته باشیم، مخصوصا خانمهای مذهبی. چون از یک طرف نگاه میکنن اغلب خانمهای غیرمذهبی در خانه هاشان پادشاهی میکنن و شوهرهاشون چقدر هواشونو دارن، و به خودشون میگن خب حق ما هم یک زندگی خوب هست، اسلام هم میگه کرامت زن باید حفظ بشه، از طرف دیگه خیلی از مردهای مذهبی فکر میکنن «قوامون علی النسا» یعنی تحکم و دستور دادن و حرف حرف خودشون بودن، اینه که خانمهای مذهبی وقتی عرصه برشون تنگ میشه طغیان میکنن و عنان اعصاب از کف میدن و این اوضاع رو بدتر میکنه. به خاطر همینه که تبیین شاخصه های اصلی رفتار و کردار الگوهای عملی مثل مادر بزرگوار حضرت عالی خیلی راهگشاست، کاش این کار رو می‌کردید و می گفتید مادرتون چطوری قدرت نرم خانواده رو در دست داشتند؟. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» و در جزوه «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» بحث در این‌که در زنان قدرتی و سرمایه‌ای نرم نهفته است به میان آمده که اگر متوجه آن باشند که چگونه در صفای خود بقیه اعضای خانواده را میهمان کنند، همه را در صفای نرم خود با همه مقاومت‌هایی که دارند، جلو می‌برند و علی «علیه‌السلام» با همین روحیه کاری کردند که به گفته مولوی «زان‌که بی‌شمیرکشتن کار او است» جناب گاندی در کتاب «این است مذهب من» در این رابطه نکات بسیار ظریفی دارد. بنده در جزوه  «نکاتی از کتاب این است مذهب من» از مهاتما گاندی این توانایی را نشان داده‌ام. سعی می‌شود جزوه مذکور روی سایت قرار گیرد. موفق باشید      

31423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حضرت استاد سلام علیکم: بعضی از مشایخ سلسله‌های تصوف از جمله (نعمت اللهیه) معتقدند انسان مسلمان مومن به حساب نمی آید مگر اینکه با ولی زمان بیعت کند که منظورشان هم بیعت با قطب زمان در آن سلسله است یا کسی که از طرف او مجاز به بیعت گرفتن باشد. مستندشان هم آیه «الذین یبایعونک تحت الشجره» است و اینکه فعل مضارع بکار گرفته شده دلیل استمرار دارد. آیا این بدعت محسوب نمی شود و آیا ایمان مگر غیر از اعتقاد قلبی و شهادتین زبانی و عمل به احکام شریعت است؟ خواهشمند نظر مبارک را به عنوان حجت شرعیه برای اینجانب بفرمایید. قربان سرتان. زیارات و سوگواریهایتان قبول.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه پذیرفتن ولایت نایب امام که در جواب سؤال 31418 نقش ایشان مطرح شد، عملاً نوعی بیعت با رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است. تصور بنده آن است که آن نوع قطب‌بازی‌ها بیشتر نوعی بیعت باید باشد. موفق باشید

30947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: طاعاتتون قبول. نظرتون راجع به کتاب مژده ظهور و آقای سید سلیمان تنکابنی و سایت آخرالزمان که مطالب ایشون رو مینویسه و یه سری پیش بینی هایی بر پایه نجوم دارن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده می‌توان مطلب را طور دیگری دید. مژده ظهور همین انقلاب اسلامی است با رهبری نایب حضرت. و در همین مسیر است که به لطف الهی آرام‌آرام شرایط ظهور حضرت فراهم می‌شود و ان شاءالله چشم‌مان منوّر به نور حضرت می‌گردد. موفق باشید

30782

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده سوال ۳۰۷۶۱ جواب فرمودید اما؛ اما سوال اینه ما چطور احساس می‌کنیم که تقدیر دیگری برایمان رقم خورده؟ و چطور به این احساس اعتماد کنیم که الان نفسمون داره تنبلی را به ما القا میکنه که جلوی تلاش بیشتر رو بگیره. یا این صدای قلبمان هست که داره می‌فهمه که تقدیر ما در این کار نیست و تلاش بیخودی نکنیم؟! با عرض پوزش از اینکه وقت شما رو می‌گیرم و التماس دعا. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد، مواردی است که عموماً خود افراد با توجه به درون خود و کشیک نفس‌کشیدن، به علم حضوری می‌توانند متوجه شوند که آیا مثلاً به جهت عدم استعداد چنین موانعی برایشان هست و یا به جهت سستی و کوتاهی‌های خود انسان؟ به همین جهت به ما فرموده‌اند بهترین معلم، خودِ انسان است که می‌تواند متوجه شود چگونه باید خود را جلو ببرد. موفق باشید

نمایش چاپی