بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به استحضار جنابعالی می‌رساند مطابق تحقیق مرحوم آقای حسین حسینی تهرانی که در بعضی از آثارشان آورده اند زیادتی دعای عرفه امام حسین (ع) در مفاتیح متعلق به ایشان نبوده و در نسخه خطی کتاب اقبال موجود نیست، بلکه این دعا مربوط به یکی از عرفاست که ایشان نام می‌برند و می‌گویند طبق مذاق صوفیه است و مرحوم حاج شیخ عباس نمی‌بایستی این را به کتاب اقبال نسبت می‌داده و می‌گویند خواندن آن خوبست ولی از امام حسین (ع) نیست. اگر کتابی‌که ایشان به مطلب اشاره می‌کنند مورد نیاز است بفرمایید تا بگردم و پیدا کنم چون چند سال قبل این‌را دیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این مطلب هستم. ولی به گفته آیت الله جوادی آن‌قدر آن قسمت دارای مضامین بلند است که باید گفت در هر حال ریشه در معارف اهل‌البیت «علیهم‌السلام» دارد هرچند که مسلّم مربوط به آن مناجات که حضرت در روز عرفه عرضه داشتند، نیست. موفق باشید

30634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام، وقت بخیر: بنده بصورت کاملا اتفاقی متوجه شدم که اگر فلان آیه از قرآن را در ابتدای دعا و خواسته ام بخوانم، دعا و خواسته ام برآورده می‌شود. از این جهت، گاهی اوقات که دعایم مستجاب نمی‌شود (یا سخت مستجاب می‌شود)، آیه ی مورد نظر را می‌خوانم تا دعایم مستجاب شود. حال سوال بنده این است که آیا ممکن است بواسطه ی خواندن این آیه دعایی مستجاب بشود که به ضرر و زیانم باشد؟ بنده به لطف و رحمت خداوند ایمان قلبی دارم، ولی این سوال برایم پیش آمده که آیا امکان دارد که دعایی مستجاب شود که به ضرر فرد باشد؟ (مخصوصا اگر بواسطه ی ذکر و یا آیه ای از قرآن باشد.) با تشکر و آرزوی توفیق روز افزون برای شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا رابطه‌ی علت و معلولی بین آن آیه و استجابت دعا برقرار کنیم؟ این حضرت حق است که با رحمت واسعه‌ی خود به هر بهانه‌ای الطاف خود را سرازیر می‌کند و آن‌جایی هم که دعای ما مناسب ما نیست، اگر هزار آیه هم بخوانیم، او کار خود را می‌کند. موفق باشید

30499
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در تفسیر سوره زمر روی اسم الله بحث نمودید که مقام جامع منبسط در هستی است، و روایت: «ما رایت شیا الا و ...» قبل از شی و با هر شی و بعد شی، الله را دیدم. در مورد مقام نبی هم فرمودید که مقام اسم الله هست. هر دو موضوع به یک مفهوم است؟ این یعنی باطن هرچیز نور نبی است یا در آینه نبی باید باطن هر شی را که الله است دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از یک طرف رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مأمورِ دعوت به حضرت الله‌اند به حکم آن‌که قرآن می‌فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» بگو این است راه من که به الله دعوت می‌کنم. و از طرف دیگر عالَم آینه‌ی نور حضرت الله می‌باشد، پس با شریعت نبوی می‌توان منوّر به نور الله شد و با آن نور، عالم را آینه‌ی الله یافت. این است معنای یگانگی بین ذهن و عین. موفق باشید

30334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمی‌گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامه‌ی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دوره‌ی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید

29101
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و تشکر: بخشید استاد در مورد احادیث طینت و بحث اعیان ثابته تا حد زیادی بهره بردم خدا رو شکر از مطالب مصباح الهدایه و شرح حدیث عقل و جهل ولی اینجا رو خیلی وقته متوجه نمیشم که اگر بگوییم خداوند طلب انسانها را دید و بر اساس طلب و امکان آنها شرایط تحقق و به ظهور آمدن آن طلب و امکان را فراهم فرمود بحث این است که این طلب، از کجا آمده؟ خدا داده یا انسان خودش انتخاب کرده؟ یکم توصیح بدین، یه سر نخی یا معرفی کتابی لطفا ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلبِ همان امتحان ذاتی انسان است که مربوط به خود موضوع می‌باشد و خداوند علم به امکانِ ذاتی موجود دارد لذا خطاب به آن می‌فرماید: «کن». به بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» رجوع شود. موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1669/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7

28880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ایام محرم رو تسلیت عرض می‌کنم خدمتتون و امیدوارم خداوند به شما طول عمر و سلامتی عطا کند و شما رو برای ما حفظ کنه که فقط استاد نیستین، بلکه پدر دلسوزی هستین، استاد خیلی وقته آیه های ۲۲ و ۲۳ سوره حدید برای بنده سوال و ابهام شده، اینکه خداوند در این آیه فرمودند که هیچ مصیبتی نیست مگر آنکه در لوح محفوظ ثبت شده و این برای این است که برای آنچه از دست شما رفته است غصه نخورید و برای آنجه بدست آوردید شادمان نگردید، خب استاد اینکه خداوند علم به وقایع قبل از خلق آفرینش و زمین دارن چه تاثیری در حال ما بنده ها در مقابل حوادث میتونه داشته باشه؟ نمیتونم درکش کنم، چه رابطه ای بین علم خداوند نسبت به حوادث و نوع برخورد ما با نسبت به این حوادث وجود داره؟ تشکر استاد بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیام آیات مذکور آن است که وقایع را اتفاقی ندانیم، بلکه هر مصیبتی در بستر و قاعده و سنتی واقع می‌شود و درنتیجه ما در مقابل آن مسائل موظفیم صبر پیشه کنیم و به عنوان یک تقدیر الهی امتحان بدهیم. موفق باشید

28681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. دو تا سوال داشتم: ۱. حد تفسیر به رای چیست؟ مثلا بنده گاهی اوقات آیات را متناسب با حالات خود برای خودم برداشت می کنم. مثلا روزی از اسارت نفس و اطاعت شیطان به ستوه آمده بودم و این آیه آمد: «ولا تطع الکافرین و المنافقین ودع اذاهم ...» و برای خود گفتم راه حل مقابله با شیطان کافر و نفس اماره منافق این است که به اذیت شدن ها فکر و اعتنا نکنم. آیا این جور کارها درست است؟ ۲. در سوره یوسف آیه ۳۶: اینکه خواب دو نفر زندانی در قرآن ذکر شده‌ بی حکمت نیست و حتما یک آموزه ای دارد. چه حکمت و نکته ای پشتش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع برخورد با آیات برخورد خوبی است و ربطی به تفسیر به رأی ندارد که در آن نظر خود را دانسته بر قرآن تحمیل می‌کنید. ۲. این کاری نیست که در دل یک سوال و جواب بگنجد، کلاس می‌خواهد و درس و بحث. موفق باشید

27956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: در خصوص سوال ۲۷۹۴۳ که لطف فرمودید پاسخ دادید، الحمدالله بنده هم همین عقیده جذب و پذیرش حداکثری رو دارم. مثلا با اینکه اصلا خط فکری مرحوم هاشمی رو نمی پسندم اما عاشق تفسیر و سخنرانی ها و ولایت پذیری آیت الله جوادی آملی هستم _ که از قضا ایشان به آقای هاشمی رفسنجانی ارادت داشتند _ الحمدالله و هزار الحمدالله پیش از اینکه حضرت آقا تاکید بر جذب حداکثری داشته باشند، ما در محضر شما این درس رو گرفته بودیم. منظورم هم از طرح آن موضوع همین بود که آقای جوادی از خیلی از لحاظها روی سر ما جا دارند، از برخی جهات هم ما نمی پسندیم اما باز هم روی سر ما جادارند، اختلاف سلیقه اس دیگه. الحمدالله بهشت آنقدر گسترده است که جای همه میشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به حساسیت آیت اللّه جوادی در رابطه با تمدنی که مدّ نظر دارند، باید فکر کرد. از آن جهت که وظیفه‌ای نسبت به این امر برای خود تعیین کرده‌اند و سعی دارند دلسوزانه در این رابطه قدم‌هایی بردارند. موفق باشید

27873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: ان‌شاءالله طاعات و عبادات شما قبول درگاه حضرت باری تعالی باشد. درباره نظر صدرالمتألهین در مورد وحدت جسم و روح منابعی را می خواستم برای مطالعه مسئله، با توجه به سن بنده که ۱۸ ساله هستم معرفی کنید. همین طور منظور قرآن از عبارت «و لقد خلقناکم ثم صورناکم» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که جناب صدرا در ابتدای جلد هشتم در تعریف نفس می‌فرماید: النفس جسم آلی ذی حیاة، حکایت از آن دارد که نفس را همان جسم می‌داند از آن جهت که با حیات متحد است و بحث بسیار ظریفی است.

در مورد سوال دوم خوب است که به این نکات توجه شود:

وقتی به آیات دیگر قرآن مراجعه می شود، روشن می شود که این آیه در آیات دیگر به روشنی تفسیر شده است. برخی از این آیات از این قرار است:

 ۱. قرآن کریم در سوره حجر می فرماید «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (۲۸) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‌ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ »قسمت اول که می فرماید خداوند بشر را از گل خشکیده و بد بو آفرید ، مشابه عبارت خلقناکم در سوره اعراف است. قسمت دوم آیه نیز که می فرماید هنگامی که او را تسویه نمود ، مشابه صورناکم در آنجاست. قسمت سوم آیه نیز گویای آن است که بعد از اینکه حضرت آدم (ع) صورت گری شد، خدای متعال از روح خود در وی دمید «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي» بعد از این مرحله است که لیاقت مسجود بودن فرشتگان را یافت.

 ۲. در همین سوره، در چند آیه قبل آمده است « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون» این آیه به خلقت کلی انسان اشاره شده است اما همان طور که در آیات بعد می آید مراد از انسان ، حضرت آدم (ع) است . وجه این مجاز این است که بیان شود حضرت آدم (ع) به عنوان نماینده حقیقت انسانیت و خلیفه الله بودن مسجود ملائکه قرار گرفته است. این سجده از طرف فرشتگان همیشه و در هر عصری نسبت به ولی خدا وجود دارد.

موفق باشید

27653
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، واقعا از پاسخ دقیق و جانانه ۲۷۶۲۶ حضرتعالی و این نگاه تان به مسئله مسرور و خوشحال شدم و اینکه فرمودید امروز اگر کسی راه اشارات شهیدان سلیمانی و آوینی را درنیابد و خود را در آن نبیند، چه میزان از عالم انسان حقیقی و عالم انسان متعالی در این عصر دور است. حقیقتش این است که اگر افرادی امثال آن مطالب را که شما در همانجا به آن پاسخ دادید را می نویسند، این است که به عالم انقلاب و طرح بزرگ انقلاب نظر نشده و فوقش مانند بسیاری تحلیلگران و سیاسیون ویژه غربی فکر می‌شود انقلاب یک کشور مستعمره و دنیای سوم (که دقیقا همین تقسیم بندی غرب درباره جهان و کشورها را هم پذیرفته اند) بوده و می‌توان بیاییم مبانی توسعه و رهاوردهای غرب ویژه تکنولوژی را دنبال کنیم و حتی در قواعد جامعه سازی و دولت شهرها هم به آنها نظر کنیم، در عین حال توجه به حکمت شیعی و شریعت هم بکنیم و مثلا در این حد مراقب باشیم که احکام اسلام نقض نشود و رسما در جامعه با انقلاب و ولایت فقیه مخالفت نشود و آنها را پذیرفت. حتی این نگاه می‌تواند تا جایی برسد که نهایتا بگوید ما باید کشور اسلامی باشیم و بپذیریم در چارچوب همین قواعد کشورها حاضر شویم با شرایع اسلامی ولی اگر انقلاب باشد، هزینه زایی می‌شود و مگر خروج از قواعد عالم مدرن، کار سهل و راحتی است و چقدر می‌تواند ظرفیت ها را درگیر کند. در صورتیکه خود امام هم از همان سال ۴۲ متوجه بود که چکار عظیمی دارد می‌شود و هدفش هم یک حرکت بزرگ بین المللی برای عبور از مدرنیته بسمت تمدن نوین اسلامی و مُلک مهدوی است و کار ما در این حد نیست که حالا حکومت بنام اسلام و تعهد به احکامش شول بگیرد ولی باز هم ما خود را ذیل دولت شهرهای مدرن تعریف کنیم و بگوییم ما می‌خواهیم کشور اسلامی باشیم که در عین حال هویت ملی هم دارد. امام وقتی می‌گفت ما برآنیم تا پرچم لا اله الا الله که پرچم عزت و کرامت انسانهاست را بر سطح قلل عالم برافرازیم نظر داشت حرکتش حرکت جهانی و عبور از مدرنیسم است کما اینکه خود ایشان گفته بودند طلوع تجدد، غروب اسلام است. اینکه بعضی متاسفانه می‌خواهند ایران هم کشوری باشد مثل بعضی دیگر کشورهای اسلامی که نام اسلام را یدک می‌کشنند و توجه به مناسک دارند ولی نهایتا با تمام مظاهر دنیای مدرن و لیبرالیسم کنار آمده اند و اساسا حرفی برای زدن و قد علم کردن ندارند و حتی خود را ذیل همان قواعد سیاسی رایج مدرنیته می بینند و اینکه این افراد می‌گویند تا کی می‌خواهیم با استکبارستیزی برای خود هزینه زایی کنیم و بجای نقد دولت های غربی بیاییم مقابل مدرنیته بایستیم و مدام خود را مقابل آن قرار دهیم و برای ملت و کشور مشکل درست کنیم، دقیقا ناشی از عدم فهم هندسه انقلاب و منظومه فکری امام است و اینکه می‌خواهند انقلاب را از شان تمدن سازی تقلیل دهند. ولی وقیقا داریم می‌بینیم انقلاب در حال حرکت بسمت همان هندسه اصیلش هست و حتی مشکلات امروز هم در نگاه تمدنی، اتفاقات و مشکلاتی است که اتفاقا در تمدن سازی پیش می آید و حتی خود مدرنیته برای اینکه برود بسمت جامعه سازی و تمدن هم با آن مواجه شد و تمدن سازی خب با آن عجین است. انقلاب امروز رسما پرچم تمدنی است که مقابل مدرنیته و نئولیبرالیسم بلند شده و متاسفانه برخی بجای اینکه هر چه بیشتر انقلاب را در مسیر تمدنی اش پیش ببرند و آرمانشان تمدن نوین اسلامی باشد، به رویکرد های دیگر رفتنه اند البته که چه بخواهند چه نخواهند حکایت همانی است که شهید آوینی می‌گفت: بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی (ره) برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهیم یا نخواهیم تاریخی شروع شده که تقابل جبهه‌ی توحید و جبهه‌ی استکبار است و در شرایطی نیستیم که راهِ میانه‌ای را در پیش گیریم. آن‌هایی که راه میانه را در پیش گرفته‌اند خواسته یا ناخواسته نسبت به حرکت توحیدیِ زمانه‌ی خود بی‌تفاوت می‌باشند و این در حالی است که خداوند نسبت به حق و باطل بی‌تفاوت نیست. نمی‌خواهم بگویم همه باید مانند شهید قاسم سلیمانی یا سید حسن نصراللّه عمل کنند، ولی حدّ اقل آن است که خود را در آن جبهه احساس نمایند حتی در حدّ تأییدنکردنِ تبلیغات کفر جهانی که جنابعالی در نوشته‌ی خود بسیار خوب متذکر آن شدید. موفق باشید  

27606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد به نظر من این یک حقیقت است که اکثریت مردم ایران دین منحرف را قبول دارند؛ یعنی برخی مسائل دینی را قبول دارتد و برخی را «قبول» ندارند. سوالم این است که آیا با چنین مردمی می شود زمینه سازی ظهور را انجام داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم ما در کلّیّت متوجه‌ی حقیقت هستند و به همین جهت به گفته‌ی آقای هانری کربن، مردم ایران توانستند بهترین وجه از اسلام که نظر به امامان معصوم را دارد، دریافت کنند. موفق باشید

27480
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: آیا اینکه انسان دوست داشته باشد محبوب دیگر انسانها بوده و آنگونه که در زیارت امین الله آمده محبوب اهل زمین و آسمان باشد منافات با شهرت طلبی که یک رذیله اخلاقی به شمار می آید ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما به دنبال جلب نظرات دیگران باشیم، مسلّم شخصیتی پراکنده پیدا می‌کنیم و این چیز بدی است و انسان را از خودش غافل می‌کند. ولی اگر خداوند زمینه‌ی پذیرش افراد را فراهم کرد تا در ارتباط با بقیه مؤثر باشند، چیز خوبی است. موفق باشید

27478
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در اسلام آن اندازه که به عبادت بودن تفکر توجه شده به عبادت بودن تعلم توجه نشده است؟ مگر مایۀ اصلی تفکر، تعلم نیست و تعلم زیربنای تفکر به شمار نمی رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً تأکید زیادی بر کسب علم شده و جناب شهید ثانی در کتاب شریف «منیة المرید» بعضی از آن روایات را آورده‌اند در آن حدّ که داریم فرشتگان در مسیر طالب علم، بال‌های خود را می‌گشایند، حاکی از آن‌که آن‌ها وسیله‌ای می‌شوند تا طالب علم، راهی به سوی حقیقت و عوالم بالا برایش گشوده شود. موفق باشید

27343
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم دو سوال سوال اول: عنایت دارید که بعضی از آیات قرآن بر اساس یک حادثه تاریخی که زمان پیامبر اتفاق افتاده است به پیغمبر اکرم وحی شده اند (مثل آیاتی که در مورد جنگ های زمان پیامبر وحی شده است) حال سوال این است که همانطور که ما در دسته بندی آیات از آیات ناسخ و منسوخ یا محکم و متشابه نام می بریم؛ می توانیم با توجه به مقطعی بودن بعضی آیات و با این استدلال که برای تاریخی خاص و جریانی خاص وحی شده است و در زمان امروز کارایی ندارد؛ این آیات قرآن را نادیده بگیریم؟ سوال دوم: زبان عربی ذاتی قرآن است یا عرضی است؟ آیا اگر پیامبر اسلام در ایران مبعوث می شد زبان قرآن فارسی بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر به آیات قرآن عنایت کنید خداوند با نظر به آن واقعه‌های تاریخی، حقایق و سنت‌هایی را که در آن صحنه‌ها مطرح است، متذکر می‌شود. و از این جهت گفته می‌شود کتاب‌های مقدس، فراتاریخی است 2- زبان عربی؛ ذاتیِ قرآن نیست ولی آن حقایق با آن زبان به ظهور آمده و امروزه در رابطه با نسبت زبان با حقیقت در فلسفه‌ی زبان، بحث‌های مفصلی شده، مثل بحث «زبان، خانه‌ی وجود» از جناب مارتین هایدگر. لذا می‌بینیم گفته‌های مطرح در مثنوی، تنها در غالب زبان فارسی به ظهور آمده است و اگر مثنوی را به زبان دیگر ترجمه کنیم با حقیقتی که از طریق زبان فارسی ظهور کرده، روبه‌رو نمی‌شوید هرچند که اطلاعاتی از مثنوی به دست خواهید آورد. در این مورد عرایضی در کتاب «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» شده است. موفق باشید

27143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: با توجه به اینکه عقل در امور جزئی دین مستقیما نمی‌تواند قضاوتی داشته باشد، تکلیف این آثاری که به صورت علمی برای نماز و روزه و...گفته اند چیست؟! و حکمت هایی که بعضا به صورت علمی برای احکام بیان می کنند مثل علت حرمت ماهی بدون پولک و... و اینکه به هر حال ما این آثار و حکمت های علمی را مجازیم به عنوان گوشه ای از حقانیت دین بگوییم؟! اگر نه، حداقل به عنوان آثار دنیایی اعمال معنوی و دینی میشه بیان کرد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید علل‌الشرایع‌ها بر اساس عقل ما انسان‌ها است و نمی‌توان آن‌ها را قاطع پذیرفت هرچند بعضاً نکات خوبی دارد. ولی بعضاً هم به نظر می‌آید جایگاه احکام را تقلیل می‌دهند. مثل این‌که گفته می‌شود علت حرمت طلا برای مرد، سرطان‌زاربودنِ آن برای مردان است، واللّه اعلم! موفق باشید

26980
متن پرسش
با سلام: استاد قبلا هم از حضرتعالی سوال نموده ام که هر موقع ذکر صلوات را بر زبان و یا ذهن می آورم به یکباره گمشده و یا مجهولاتم حل می شود و شما پاسخ دادید مدد الهی است. به راستی این چه سری است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «صلوات بر پیامبر، عامل قدسی‌شدن روح» عرض شد که چگونه به نور صلوات، حضور ائمه «علیهم‌السلام» را به میان می‌آوریم و با آن حضور، کارها را ادامه می‌دهیم. موفق باشید

26804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید ۱. وجه تمایز بین نبی و رسول را بفرمایید؟ ۲. و اینکه در سوال قبلی فرمودید که رسول سخن خدا را مستقیم یا غیر مستقیم به خدا می رساند؟ منظور از غیر مستقیم چیست؟ ۳. طبق سوال دوم آیا رسول می تواند پیامبر نباشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم که نبیّ سخن خدا را می‌گیرد، ولی مأمور ابلاغ به بقیه نیست. ولی چنانچه آن نبیّ، رسول هم باشد مأمورِ رساندن سخنان خدا به مردم نیز می‌باشد. به همین جهت قرآن در وصف بعضی از پیامبران مثل حضرت موسی «علیه‌السلام» می‌فرماید: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا» ولی در مورد مثلاً حضرت یحیی می‌فرماید: وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحينَ (۳۹/ آل‌عمران). ۲. منظورِ رسول، در جمله‌های عرفانی مثل آن‌که می‌گوییم فلانی که آن تذکر را به ما داد، خدا فرستاده بود. این غیر از بحثی است که در نکته‌ی قبل مطرح شد. ۳. نه. رسولی که منظور در قسمت اول مطرح شد، حتماً نبیّ است. موفق باشید

26456

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که این من کیستم را خوب که دقت کنیم آخرش این من خدا می شود؟ یعنی از دریچه من متوجه می شوی که در حقیقت در هستی فقط یک من است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. می‌فهمیم عین اتصال به حضرت حق هستیم. موفق باشید

25967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب خدمت شما ستاد گرانقدری که طی چند سال اخیر انس ویژه ای با مباحث تون پیدا کردم و در این ایام نوجوانی در یافتن مسیری بزرگ به وسعت جهانی که در آن هستم کتب شما توانست راهنمایی ام کند و البته از جهت خانوادگی و ارتباطی که با مادرم خانم پیراوی ونک داشتید، بیشتر ارادت و علقه عاطفی به ایشون پیدا شد و ارادت بیشتری به حضرتعالی پیدا کردم. استاد عزیز؛ مطلبی بشدت ذهنم رو درگیر کرده، اینکه چرا هنوز با وجود انجام عبادات و مراقبه های نفسانی، هنوز راه را پیدا نکردیم و قلبمان در راه قرار نگرفته و آن را در نیافته است. این را بدین جهت عرض می نمایم که در کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی، فرمودید بزرگانی مثل امام، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی در کمیت عبادات و انجام فرائض با متدینین ما آنچنان تفاوتی ندارند بلکه تفاوت آنها اینست که آنها راه را می یابند و قلبشان آن راه را در می یابد و لذا از گذشته و آینده که عدم است رها شده و حال را در می یابند که وجود دارد و انسان را از حجاب زمان رها می کند. این ره یافتگی و یافتن آن راهی که ما را از حجاب زمان رها می کند، چرا هنوز با وجود آن عبادات و مراقبه ها یافت نشده و ما سرگردانیم؟ آیا علتش این است که هنوز روح عبادات و هدف حیات زمینی را نیافته ایم یا اینکه هنوز جهان را به وسعت وجودی خود معنا نکرده ایم یا علت دیگری در میان است؟ التماس دعا؛ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه می‌گویی پسر؟! مثل آتشفشان شده‌ای و خودت هم نمی‌دانی. «به کجا چنین شتابان؟». «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». بحمداللّه در خانواده‌ای این‌چنین با طمأنینه و با سابقه‌ی دیانتِ دیرین، به طلوع آمده‌ای و به خوبی در زیر سایه‌ی مادری آن‌چنین حکیم و گشاده‌فکر روزگار می‌گذرانی. کم نداری. من نمی‌دانستم این آقای برمکی که ما را بمبارانِ سؤالات خود کرده است، شما هستید؟!! کمی به دورِ اندیشه‌ی مادرت که استادی است ارزشمند با آثاری اندیشمندانه، بچرخی، آن راه که به دنبالش هستی، به ظهور می‌آید، ولی مناسبِ این تاریخ. تا حقیقت را در آینه‌ی انقلاب اسلامی به تماشا بنشینی و با آن مأنوس باشی. موفق باشید

25951
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه فرمودید قبل از آسمانی شدن باید زمینی شدن را تجربه کرد و مثلا حضرت آقا حتی این زمینی شدن را با مطالعه رمان های غربی درک می کنند، در تربیت فرزند ماها چطور زمینه آسمانی شدن فرزندمان را فراهم کنیم؟ چطور او را از زمینی بودن به آسمانی شدن گذر دهیم؟ اصلا چطور شرایط زمینی شدن را برایش فراهم کنیم ممنون میشم پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول باید آن‌ها را با نور آسمانی‌شان یعنی مقام «احسن التقویم» از طریق تذکر به سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» آشنا کرد. مرحله‌ی بعد خود به خود پیش می‌آید. موفق باشید

25221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: بر چه اساسی گفته می شود که ماه صفر نحس و شوم است؟ با عقل جور در میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با هیچ اساسی جور در نمی‌آید! موفق باشید

24699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: می توانید رابطه هدایت تکوینی و «الله نور السماوات و الارض» را درعرفان عملی شرح دهید؟ تشکر فراوان دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد اقلاً باید به شرح سوره‌ی «حمد» حضرت امام رجوع جدّی داشته باشید. موفق باشید

24640
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال ۲۴۶۳۳ فرمودید که: خطای حس را نیز انسان با فهمی که متوجه‌ی واقعیت خارج از ذهن است می‌فهمد و به همین جهت می‌تواند بین سفسطه و واقعیت تفکیک کند. لطفاً بفرمایید منظورتان از این فهم چیست و چگونه است؟ مثلا در این مثال که ما باران را به جای قطره قطره به صورت خطی می بینیم بر فرض خطای دید در نظر بگیریم، آن فهم که فرمودید و توجیه خطای حس در این مثال را برای بنده از نظر خودتان مشخص کنید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه با نظر به محسوسات، متوجه‌ی قواعد عالم می‌شود و نسبتی بین آن‌چه حسّ کرده و قواعد برقرار می‌کند و در نهایت، نسبت به محسوساتِ خود حکم می‌نماید که کدام عینِ واقعیت است و کدام قابل تحلیل. موفق باشید

24281
متن پرسش
سلام علیکم: فردی هست که حدود یکماه به علت سرطان بدخیم در کما بسر می برد و با دستگاه زنده است حال با توجه به اینکه اگر بدن به اندازه ای خراب شود که دیگر توسط نفس قابل استفاده نباشد، نفس بدن را رها می کند. حال اگر خانواده این بیمار رضایت دهند که دستگاه رو جدا کنند آیا شرعا اشکالی دارد؟ لازم به ذکر است این خانواده از نظر اقتصادی نیز در وضعیت بدی هستند و هزینه دستگاه و یا نماز و روزه قضا را به سختی تهیه می کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً باید به نفس ناطقه‌ی آن فرد اجازه بدهند تا خودش بدن خود را تدبیر کند و اگر احساس کرد آن بدن قابل تدبیر نیست آن را رها کند و راحت شود. موفق باشید

32892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: بنده معلم هستم و با دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم کار تربیتی می کنم و به بیان معارف دینی به دانش آموزان مشغولم از کتاب جوان و انتخاب های بزرگ و ده نکته در معرفت نفس مطالبی رو برای بچه ها بیان کردم که با استقبال خوبی مواجه شد خواستم درخواست کنم کتابهای دیگری از خودتان و اساتید دیگری برای دادن نگاه صحیح به نوجوانان در خصوص زندگی و تقویت مبانی اعتقادی این عزیزان معرفی نمایید و اگر توصیه خاصی دارید که در روند کار تربیتی میتونه اثر گذار باشه لطفا بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که روی سایت هست و کتاب «نامه‌های بلوغ» از مرحوم صفائی حائری إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی