باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام میتواند همهی امور را برای خود تسخیر کند و با خودآگاهیِ لازم، در امور تصرف نماید وگرنه هر ابزاری فرهنگ خود را به همراه میآورد و فضای اسلامیِ ما را به حاشیه میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده کتابهای ایشان را مطالعه نکردهام. در این مورد خوب است با صاحبنظرانی که در این نوع مطالعات در سالهای اخیر کار کردهاند، مشورت فرمایید. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: مقاله ی «در جستجوی عشق در محضر شهدای هویزه» را داشتم مطالعه می کردم. از اولش که شروع کردم، یه حس گنگی به من دست داد، یعنی با خوندن هر کلمه، انگار تمام کلمات در وجودم بود و برام آشنا؛ اما نمیدونم چی هست! چی بود! گنگ بودم. انگار یه چیزی رو می شناسم، اما یادم نمیاد که چی، و هرچه جلو می رفتم، دلم بیشتر آشوب می شد. تا اینکه رسیدم به این جمله «این آن وقتی است که انسان محو جلوات الهی در آینهی انقلاب اسلامی میشود و احساس میکند در تمام حالات، این خداست که دارد خدایی میکند.» که در این هنگام یکباره قفل دلم باز شد. و حقیقتا حس کردم که این کلمات شما رو انگار از دل خودم دارم میخونم. خیلی به وجد اومدم. مدت هاست که دلم خیلی روشنه. و اکثر دوستانم نسبت به رهبری و انقلاب جبهه گرفتن؛ اما همیشه بهشون میگم که تمام این مسائل در محضر خدا و امام زمان علیه السلام هست. حال دیدم که رنگ اعتقاد دلم، همرنگ هست با این گفته های شما الحمدلله. شبی خواب دیدم که در لشکر هستم در دوران دفاع مقدس، فرمانده ما شهید قاسم سلیمانی بود، در بین سربازها، شهید چمران هم حضور داشتن. و برام تعجب آور بود که چرا شهید چمران جزو سرباز معمولی هست و با ما نشسته! شهید سلیمانی فرمانده بودن و داشتن ماموریت رو شرح میدادن، حقیر به شهید سلیمانی و شهید چمران نگاه می کردم اما شهید چمران، بیشتر دلم رو می بُرد و دیدن چهره اش خیلی منو منقلب می کرد. ببخشید خیلی دارم در نوشتار زیاده روی می کنم، اما با اجازه از این هم بگم که یک ارتباط و وصل شدن به شهید، میتونه آدمی رو از هرچه دنیا هست بکنه و ببره به جایی که فقط میشه حسش کرد و اصلا قابل شرح نیست، حالی که آدم احساس میکنه از همه چیز فارغ و جداست و خودش هیچ یک از این چیزایی که می بینه نیست؛ بلکه خودش چیزی هست که فقط میتونه با اون حس و حال زیبا، بچشه و احساسش بکنه اون حالی که احساس میکنه انگار به حقیقت الان پیش شهید هست. و تمام وجودش از دنیا کنده میشه. انگار دیگه به هیچ چیزی تعلق نداره. و علامتش سوز شدید و بُغضی بسیار و سیل اشک هست که فقط باید چشید. به حقیقت اگر هنگام مرگِ من، یک شهید بیاد کنارم و این حال به من دست بده، خدایی دوست دارم هر لحظه جان بدم و مدام این حال رو بچشم. حال، این فقط چشیده ای بود از این روسیاه و جاهل... و چه چیزی چشیدند اصحاب عاشورا. ببخشید ؛ قصد این همه مزاحمت نداشتم. اما احساس کردم که شما بر دل این حقیر می خوانید؛ و این حقیر از دل شما می خوانم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه این هم از برکت شهداء است که ما بیش از پیش با حقایق تاریخیِ خود آشنا میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده در افق آینده میبینم، حضور مردمانِ فرهیختهای است که در دلِ انقلاب در حالِ تولدیافتن هستند و البته این، در یک فرآیندِ زمانی شکل میگیرد. حال چه اندازه در انتخابات پیشِ رو محقق میشود، نباید ناامید بود ولی انتظارِ بیش از حدّ هم نباید داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز مسلّم وضع دنیای غرب چنین است ولی هایدگر معتقد است در دل تکنیک، انکشاف مستتر است و روح بشر در دل انکشاف، نظر به حقیقت دارد و با رشد منجی این امکان هست که تکنولوژی از سیطرهی گِشتل، آرامآرام خود را آزاد کند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم استاد عزیزتر از جانم سلام علیکم: شهادت سردار رشید اسلام سپهبد قاسم سلیمانی را خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حق شون امام خامنه ای این قلب تپنده دلهای بیدار و منتظر و جنابعالی به عنوان سرباز جبهه فرهنگی و دینی این عزیزان تسلیت و تبریک عرض می کنم. جانانم مراد از تصدع اوقات طرح سوالیست که سالهاست با من هست و باعث اضطراب و افسردگی و تفرق و سردردهای شبانه و فشارهای روزانه شده، به طوریکه به جان آمده و شب و روزی نیست که آه و افسوس نکرده و اشکهایی جاری نشود. زیاد متصدع نمیشوم و یک راست به اصل مطلب می پردازم، استاد عزیزتر از جانم حقیر در این حدود ۳۳ سال که از عمرم گذشته، شب و روزی نبوده که به تکامل و اصلاح روح و روانم فکر نکرده باشم و تا حدودی عمل نکرده باشم، اما انگار در یک تسلسل عجیب گیرافتاده ام و انگار قرار نیست که اتفاق مثبتی بیوفتد و از این زندان بی در و دیوار که ظهورش این روزمرّگی و ناامیدی و اضطراب همیشگی قلب و وجودم می باشد، سالیان سال هست که انتظار فرجی در این کار می کشم و هر اتفاق و امتحانی که پیش میآید بنایش را بر این میگذارم که این وسیله رسیدن به آن فرج و آن گشایش می باشد، هرچند که ارتباط ظاهری چندانی با این داستان نداشته باشد و امید دارم که بزودی آن اتفاق موعود بیوفتد و رهایی پیدا کنم. جانانم سالهاست یک ندای درونی میگوید فلانی تو قرار است که نقش مهمی ایفا کنی و ان شاءالله شهادت در این راه از باب فضل الهی نصیبت خواهد شد اما بقول سردار شهیدمان تو تا شهید نباشی، شهید نمیشوی. شهید نیستم و شهادت می خواهم و هیچ تصوری ندارم این سربازی و این جانبازی در قواره و تقدیر من چگونه نوشته شده است! مرا چه می شود؟ بکجا می روم؟ چه میگویم؟ فدایتان شوم ای آرامش قلب بی قرارم! والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم باید به مأوایی فکر کرد که به عنوان تقدیر الهی در آن قرار دارید و در این حال، بودنِ شما برایتان پذیرفتنی میشود و در آن بستر، آنچه وظیفه است انجام میدهید تا «آنچه پیش آید خوش آید». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیلی نمیتوانیم به چنین مواردی اعتماد کنیم. آری! با نیّت خیر، عمل خیری که به عهده داریم انجام میدهیم و امیدوار به لطف حضرت حق هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نقداً پیشنهاد مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن دارم. ۲. سؤال مذکور به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نمیزنید؟! کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
چند روزی به جهت مسافرت از جوابگویی به سؤالات عزیزان معذور هستیم
فایل های شرح کتاب آداب الصلاة استاد طاهر زاده رو به چه نحوی باید گوش بدیم؟ مثلا نکته برداری کنیم یا ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: همراه با کتاب «آداب الصلواة» و تمرکز روی مطالب آن، إنشاءالله دنبالکردنِ صوت شرح آن کتاب، مفید گردد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: در سفر اربعین امسال نسبت به سالهای قبل و حتی نسبت به سفرهای مشهد، فرصت حس و حال معنوی در طول سفر بسیار محدود برای بنده ایجاد شد و بعد از سفر هم نه تنها هیچ اثر و برکت معنوی نبود که حتی نسبت به نمازهای واجب نیز دچار بی ارادگی شدم، در جمع ۶،۵ نفره دوستان که همگی اهل معرفت و اهل تفکر و کارهای فرهنگی بودند و آنها نیز عازم شده بودند مطرح کردم، همه آنها نیز هرکدام به نحوی احساس بهره از این سفر را نداشتند، و یکی از دوستان به نقل از یکی از مادران شهدا که هنوز با شهید خود ارتباط دارد گفت سوال شده آیا شهید به شما گفته اند در آشوب های اخیر چه کسی مقصر است؟ ایشان نقل از شهید خود فرمودند که شهید گفته همه در رخ دادن این وضعیت مقصر هستند. بنده بعداز شنیدن این سخن احساس کردم ندیدن اثر و برکت و حتی حس پسرفت روحی از این سفر معنوی و پرخیر دلیل بر کوتاهی و مقصر بودن ما، در شکل گیری وضعیت فعلی است، آیا این احساس میتواند صحیح باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک تاریخی که در این رخداد اربعینی با مواجهه با ایثار خدّام و شور زائران پیش آمده، بالاتر از آن است که تنها به دنبال یک حال معنوی فردی باشیم. درک این تاریخ، نیاز به تأمّل دارد که این شور متقابل، چه آیندهای را در ما و در جهان پیش میآورد. هنر ما با حضور در این صحنهها آن است که متوجه چنین امر عجیبی شویم که اینچنین مردمان را در بر گرفته است. بحث کوتاهیهایمان، بحث دیگری است ولی آن حضور، خود به خود در رفع آن کوتاهیها نیز مؤثر خواهد بود به همان معنایی که خداوند میفرماید: «إنّ الحسنات یُذهبن السیئات». موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: این خبر که در یکی از کانالها هست صحت داره؟ هادی_مطر از که دستور گرفته بود؟ این سوالی است که مطبوعات و رسانه ها به دنبال کشف آن و اثرش بر برجام و حوادث منطقه هستند! اما هادی نشان داده است که او به یک وظیفه شرعی اش عمل کرده است و از جا و فرد خاصی دستور نگرفته! توسط دوست ایرانی اش از استاد اصغر طاهرزاده سوال کرده و راهنمایی خواسته و در گفتگو با دوستش میگوید خدایی که به #امام_علی علیه السلام کمک کرد که در خیبر را از جا بکند میتواند به او کمک کند که از بادی گاردها عبور کند! هادی در عمق آمریکا آن زمان که شهروند آنجاست با پروفایل حضرت آقا به حکم #امام و #آقا عمل میکند. این قدرت فرهنگی و نفوذ منطق و عقلانیت انقلاب است است که آن را نگه داشته. روی دیگری از این مسئله که فی الواقع حد نصابی از یاران و دوستان #انقلاب که بارش را به دوش میکشند در جغرافیای جهان پراکنده اند و رویش ها پنهان تر از ریزش ها اما مستحکم تر و عریق ترند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً دوستِ ایرانیِ ایشان از بنده سؤالی کردهاند و بنده به جهت آنکه تصور میکردم شاید عملی نباشد، عرض شد: ((باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید موضوع به این سادگیها نباشد. البته بنده در این موارد صاحبنظر نیستم. موفق باشید )). و این در جواب سؤال زیر بود که از بنده سؤال میکنند:
بسمه تعالی سلام علیکم یکی از آشنایان بنده که در آمریکا زندگی می کند در یک موضوعی درخواست راهنمایی داشتند که خواستم نظر شما را در این باره جویا شوم. مسئله این است که در آینده ای نزدیک سلمان رشدی در یکی از مناطق نزدیک زندگی این دوست ما برنامه ای (سخنرانی یا هر چیز دیگری) دارد، حال سوال دوست ما این است که آیا واجب است که به محل این برنامه برود تا او را بکشد و به سزای عملش برساند؟ این در حالی است که طبیعتا او (سلمان رشدی) تحت محافظت ویژه ای خواهد بود. با تشکر
البته خدا را شکر میکنم به دست مجاهدی غیور آن حکم الهی اجرا شد. مهم این نیست که سلمان رشدی سقط کند یا چون حیوانی زبون چند روزی دیگر بماند. مهم آن است که حکم الهی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» مدّ نظرها قرار گرفت و سلمان رشدی ملعون به خوبی تحقیر شد و مطمئن باشید جناب عزیزِ دلمان آقای هادی مطر به نور مجاهدان کربلا به عزّتی و عزمی نایل میشود که هیچ سختی و فشاری به هر شکلی که باشد، روح او را کوچکترین آزار نمیدهد. به همان معنایی که امام محمد باقر (ع) در روایتی فرمودند: «حسینبن علی (ع) قبل از اینکه کشته شود به اصحابش فرمود: همانا رسول خدا به من فرمود: اى فرزندم، همانا تو بهزودى بهسوى عراق سوق داده خواهى شد. و همانا تو و جماعتی از اصحاب تو در آن سرزمین شهید خواهید شد که (آنان) درد آهن (نیزه و شمشیر) را حس نمىکنند؛ وَإِنَّكَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یُسْتَشْهَدُ مَعَكَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِكَ لَا یَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ. و بعد حضرت استناد به آیه 69 سورۀ انبیاء کرد و فرمودند: «قُلْنا یا نارُكُونی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهیمَ» گفتیم: ای آتش سرد و سلامت باش بر ابراهیم»، جنگ براى تو و برهمراهانت سرد و سلامت خواهد شد؛ «تَكُونُ الْحَرْبُ عَلَیْكَ وَ عَلَیْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً» (مختصرالبصائر، ص139)
در جواب یکی از افراد که نسبت به آن متنی که جنابعالی نوشتهاید عرض شد: ((سلام علیکم: الحمدلله که در این مجاهده بزرگ نام بنده هم در میان است. آری! همینطور که در نوشته مشخص است جناب عزیزِ دلمان هادی مطر خودشان با بنده رابطهای نداشتهاند، از طریق دوست ایرانیشان گویا رابطهای پیش آمده. بنده آرزو داشتم که من جای آقای هادی مطر بودم، هر چند به قیمت تکهتکهشدن خودم تمام میشد، ولی آن حکم الهی به هر شکل که ممکن بود اجرا میگشت؛ خدا را شکر.)) موفق باشید
سلام و ادب: برای کسی که بتازگی وارد عرصه مربیگری در حلقات صالحین مساجد شده چه توصیههایی میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثهای مربوط به «معرفت نفس» إنشاءالله مفید خواهد بود. پیشنهاد میشود جهت ابتدای امر با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع شود. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ارادت و تبریک به مناسبت میلاد فرخنده حضرت معصومه (س) جناب استاد اینجانب در خصوص سرود سلام فرمانده نکته ای به نظرم رسید که فارغ از اجرای آن در کشور و به حضور آوردن حماسی و با معنویت مردم در صحنه، اجرای آن در سایر کشورها (عربی، اروپایی و آمریکایی و...) چه به صورت انفرادی و چه به صورت جمعی با زبان اصلی آن یعنی زبان فارسی است و این یکی دیگر از پیش بینی های حضرت آقا در خصوص برتری و تسلط زبان فارسی در جهان بویژه جهان اسلام است که بحمدالله دارد محقق می گردد و این نکته ظریفی است که در کنار همه جهات مثبت این سرود می توان به آن اشاره نمود. در ادامه قسمتی از بیانات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب حضور مبارکتان ارائه می گردد. خواهشمند است نظر خود را در مورد بیان فرمایید. بیانات در اجتماع مردم اسفراین ١٣٩١/٠٧/٢٢ ملت ایران این استعداد را دارد که آنقدر پیشرفت کند که بتواند در جهات گوناگون به عنوان یک الگوئی در دنیا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبین باشیم؟ چرا با نظر تحقیر به خودمان و ملت خودمان و آیندهی خودمان نگاه کنیم؟ دشمن میخواهد این را به ملت ما تلقین کند و در طول سالهای متمادی تلقین کرده است. اینجور باوراندند که حتماً عنصر غربی پیشرو است و باید دنبال او حرکت کرد؛ نه، یک روزی تاریخ ما به ما نشان میدهد که قضیه بعکس بوده است. ما در دنیا پیشرو بودیم؛ پیشرو در علم بودیم، پیشرو در صنعت بودیم، پیشرو در تمدنسازی بودیم، پیشرو در فرهنگ بودیم؛ دیگران از ما یاد میگرفتند، میآموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقولهی پیشرفت باید آنجور باشد که ما آن آینده را در نظر بگیریم. من چندی قبل به جوانهای دانشجو و نخبه این نکته را گفتم، باید همت شما این باشد که در دنیا به وضعی برسیم که اگر کسی بخواهد به تازههای علمی دست پیدا کند، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد. جوانان ما این آینده را به عنوان یک آیندهی حتمی و قطعی در نظر بگیرند، برای آن تلاش کنند، برای آن کار کنند. نخبگان ما، نخبگان سیاسی ما، نخبگان علمی و فرهنگی ما، با این نگاهِ به آینده حرکت کنند، برنامهریزی کنند و به هیچ حدی قانع نباشند. این مقولهی پیشرفت است. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها ١٣٩٢/٠۵/١۵ از پیشرفت علمی در كشور برای گسترش و نفوذ زبان فارسی استفاده شود. زبان خیلی مهم است برادران و خواهران عزیز! اهمیت زبان ملی یك كشور برای خیلیها هنوز دانسته و شناخته نیست. زبان فارسی باید گسترش پیدا كند. باید نفوذ فرهنگیِ زبان فارسی در سطح جهان روزبهروز بیشتر شود
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. عجیب است که بعضاً دیده میشود اندیشمندان عرب از اینکه لغات فارسی را بهکار میبرند، افتخار میکنند. به این جمله حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» نسبت به آیندهای که ما در پیش داریم؛ بیندیشید که میفرمایند: « ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!». حقیقتاً جهان آینده ما بر عکس تصور بعضی از روشنفکران که میخواهند در بستر ادامه غربزدگیِ گذشته ما باشد، جهان دیگری است که در عین حضور در این تاریخ ولی از ابعاد غیر قدسی که جهان مدرن گرفتار آن است، مبرّی میباشد. تأسف ما از آن است که چگونه بعضی از مردم ما فریب دشمنان ما را میخورند و به دنبال آنند که انقلاب اسلامی راهی را طی کند که رسانههایی مثل بیبیسی در مقابلشان قرار داده. موفق باشید
سلام: آیا شرح معرفت نفس و حشر استاد وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: صوت آن مباحث به صورت ضعیف ضبط شده است و در اختیار جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 هست. میتوانید به ایشان رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: چند ماهی هستش که دچار شکیات زیادی شدم. قبلا ماهی یک یار یه شکی به ذهنم خطور می کرد و سریعا میرفت ولی چند ماه جرقه شکیات دوباره خورد ولی تفاوتش با موارد قبلی این هست که دیگه برطرف نمیشه و دائما در وجودم هست شک در همه چی مثلا وجود خدا. هرچی گریه و رازی و نیاز کردم فایده نداشته. از هر استادی دوای دردم رو میپرسم، جوابشون اینه بهش فکر نکن. در حالیکه من دوست داشتم و دارم همواره به موضوع خداوند فکر کنم. درمانده ام. لطفا کمکم کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحث «معرفت نفس» إنشاءالله برکاتی به دست خواهید آورد. عرایضی در شرح سوره «زمر» شده است خوب است در فرصت مناسب و با حوصله و پشتکار، آن مباحث را دنبال بفرمایید.
https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید مطالب مربوط به آن کتاب را با زبان سادهتری که اصطلاحات در آن غلبه نداشته باشد، با نوجوانان در میان گذاشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر میشود این موارد را در چنین فضایی از سؤال و جواب مطرح کرد، با هزاران وجوهی که دارد؟!!! تنها نظر بنده امیدی است که با حضور جناب آقای رئیسی به آینده انقلاب باید داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و به همین جهت بعد از آنکه فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويم» پس از آن میفرماید: «ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين» حقیقتاً انسان را در بالاترین قوام خلق کردیم، سپس او را به پایینترین پایینها ارجاع دادیم؛ این سؤال پیش میآید چرا خداوند اگر قوام ما را در ابتدا آن بالا بالاها قرارداده و سپس گرفتار پایینترین پایینها کرده است؟ عجیب است که میفرماید خودمان آنها را به «أَسْفَلَ سافِلين» ارجاع دادیم و پایین آوردیم. آیا این آیه خبر از آن ندارد که اگر مقام «أَحْسَنِ تَقْويم» را چشیدی، حال باید در دل یک تاریخ آشفته، «أَسْفَلَ سافِلينِ» هزار ساله را نیز تجربه کنی؟ تا ابر مردی بشوی به وسعت همهی عالم و همهی تاریخ. اینکه ما را در «أَسْفَلَ سافِلين» آورد، جز این است که میخواست ما در همهی عوالم حاضر باشیم؟
حتماً دربارهی چهار منزل عرفانی فکر کردهاید. منزل اول «سیر من الخلق الی الحق» است. سپس سیر «من الحق فی الحق» میباشد که انسان در این منزل چه عشقی با خدا میکند. اصلاً کاری به کار مردم ندارد. در سیر سوم که سیر «من الحق بالحق الی الخلق» است، سالک در عین حضور در عالم انوار، بنا است در عالم سافل نیز حاضر شود تا این عالم را نیز تجربه کند و تا اینجا سیر سالک جریان دارد تا سلوکش کامل شود و با نور خدا در جامعهی بشری حاضر گردد. ولی سیر چهارم مأموریت است برای هدایت بشریت و مربوط به نبوت و نبیّ میباشد، پیامبر میآید تا رسالت خود را نسبت به مردم انجام دهد و از این جهت در واقع نوعی مأموریت است. آنچه سلوک را کامل میکند منزل سوم است که انسان جرأت خطرکردن داشته باشد و در این جهان حاضر شود تا بداند بر مردم چه میگذرد. خداوند ما را نیافریده است تا شیخی باشیم در گوشهای پنهان. اگر فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويم» و ما را در جایگاه خوب و خوشی آغاز کرد، مانند اوایل انقلاب و حالت خوشی که فضا را فرا گرفته بود ولی یک مرتبه در تهاجم فرهنگی و تهاجم نظامی قرارمان داد تا برای حضور در جهان، این سختیها و تنگناها را تجربه کنیم و آن تجربهی حضور خودمان در «أَسْفَلَ سافِلين» است ولی با حفظ هویت «أَحْسَنِ تَقْويم». در این حالت است که ظلمات به نور تبدیل میشود و انسان آتش را ابراهیم گونه برای خود گلستان میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله معارف الهی با نظر به هویت اشخاصی مثل حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» جای خود را باز میکنند و در همین رابطه مرحوم آیت الله بهجت فرمودند: «علم تو استاد تو است». البته این بدان معنا نیست که اگر صاحبدلی متعیّن به معرفت و اخلاق یافتیم، از او غافل باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص در ذهن ندارم ایشان چه فرمودهاند. ولی رویهمرفته به ریشهی طاغوت که طغیان است، باید توجه کرد و اینکه هرچیزی از مسیر توحید خارج شود به نوعی طاغوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد روزههای ماه رجب، هر روز ار روزهای آن ثواب خاص خود را دارد. در این مورد نکات خوبی در مفاتیح هست ولی در مورد سایر ماهها، بحث 5 شنبه اول و آخر ماه و چهارشنبهی وسط ماه توصیه شده است 2- شاید رهبر معظم انقلاب به جهت ازدحامی که در سخنرانی ایشان در روز اول فروردین پیش میآمد، مشرّف به مشهد مقدس نشدند 3- فکر نمیکنم این موارد، مشکلی در اخلاص بهوجود بیاورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. هر کدام برکات خاص خود را دارد. خودتان بررسی کنید اگر جمع آن برایتان مقدور نیست، کدام یک برای احوالاتتان بهتر است؟ موفق باشید
