با عرض سلام و خدا قوت محضر استاد عزیز و گرامی استاد عزیز: در رابطه با آیه ۲۲ سوره حدید که می فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» آیا این امری که می خواهد پدیدار شود و در این کتاب و به تعبیری در لوح محفوظ ثبت شده، امریست ثابت و لایتغیر و یا اینکه بر اساس شرایطی ممکن است تغییر کند؟ مثل اینکه شخصی قرار است در بیست سالگی از دنیا برود ولی به دلیل اینکه کار نیکی انجام می دهد مرگ او چند سال به عقب می افتد. و اینکه آیا بحث اعیان ثابته اشاره به همین آیه دارد؟ عذرخواهی می کنم که وقتتون رو گرفتم استاد همسر بنده در روز پنجشنبه عمل جراحی قلب دارند و التماس دعا داریم یا حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بعضی از تقدیرات قابل تغییر است و با صدقه و اعمال حسنه تغییر میکند و بعضی از تقدیرات قابل تغییر نیست. ظاهراً آیه مذکور به تقدیراتی نظر دارد که قابل تغییر نیست. بنده دعاگو هستم. موفق باشید
سلام استاد: کار دنیا و مملکت داره به کجا میرسه که تو حرم امن امام رضا خون سه روحانی مجاهد توسط یه پسر بچه ریخته میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اسلام دشمن دارد. وقتی فرق امام معصوم را میشکافند، آیا شیطان که «عدوّ مبینِ» انسانیت است عدهای را برای این امور تحریک نمیکند؟ هنر ما باید دشمنشناسی باشد و اینکه دشمن چه نقشههایی برای اسلامی که بنا دارد راههای شیطانی را تنگ کند، در برنامه دارد. پیشنهاد میشود به مصاحبه آقای علیزاده با آقای علیرضا کمیلی در کانال «جدال» در تلگرام رجوع فرمایید. https://t.me/jedaal/1261 موفق باشید
سلام خدمت استاد گرانقدر: تسلیت به مناسبت شهادت عبد صالح و امام هدایت امام موسی کاظم و همچنین تهنیت ایام ماه مبارک رجب و بعثت رسول گرامی اسلام. استاد سوالم درباره شیوه و نحوه هدایت و تربیت رسول گرامی اسلام است با توجه به احادیث، این هدایت به چه صورت بوده؟ به صورت الهام بوده؟ گفتگو بوده ؟ ... و یا چه صورتی؟ امام علی(ع) درباره تربیت ویژه نبی گرامی اسلام از دوران کودکی می فرماید: «لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان عظیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره» از همان زمان که رسول خدا (ص) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین فرشته از فرشتگان خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد. از سخنان امام صادق (ع) : «خلق والله اعظم من جبرئیل و میکائیل و قد کان مع رسول الله یخبره و یسدده و هو مع الأئمه یخبرهم و یسددهم» به خدا سوگند، مخلوقی است بزرگ تر از جبرئیل و میکائیل و او همواره با رسول خدا (ص) بود و او را آگاه ساخت و راهنمایی می نمود. او با امامان هست و آنها را آگاه می سازد و راهنمایی می نماید. از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) نقل شده که فرمود: «سمعت رسول الله یقول: ما هممت بشیء مما کان اهل الجاهلیة یعملون به غیر مرتین کل ذلک یحول الله بینی و بین ما ارید من ذلک» از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: هیچ گاه نخواستم کارهای رایج در زمان جاهلیت را انجام دهم مگر دو بار که در هر بار خداوند میان من و آنچه می خواستم حائلی قرار داد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مقدمه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است که در دل آن بحث به نکتهای که جنابعالی مدّ نظر دارید تا حدّی جواب میدهد. ذیلاً آن مقدمه خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
تفاوت ولايت و امامت و نبوت
۱. ولايت: ولايت به معني نزديکي است و وقتي گفته ميشود انساني به مقام ولايت رسيده به اين معني است که توانسته در مقام قرب الهي قرار گيرد. اين مقام با توجه به اينکه مقام اصلي انسان حقيقت مجردي است که از ملائکه هم بالاتر است، با زُدودن جنبههاي بشري و بدني براي هرکس حاصل ميشود. لذا فرمودهاند راه ولايت در هيچ زماني بسته نيست حتي زماني که نبوت به انتها ميرسد و ديگر براي بشر پيامبري فرستاده نميشود. قرآن در راستاي دعوت انسانها به مقام قرب و ولايت ميفرمايد: «فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» [۱] هر کس ميخواهد به لقاء پروردگارش نائل آيد بايد به اعمال صالح مبادرت ورزد و در آن راستا به احدي جز خدا نظر نداشته باشد. از آنجايي که تا وليّ خدا به مقام ولايت يا قرب نرسد شايستهی شنيدن سخن خدا جهت ابلاغ به مردم نميشود گفته ميشود ولايت، باطن نبوت است.
۲. نبوت: نبوت بر عکس ولايت، يك مأموريت الهي است و خداوند با برانگيزاندن و مبعوث نمـودن آن کسي که به مقام قرب الهي رسيده شريعت خود را به بشريت ميرساند. با توجه به اينکه پيامبر خدا (ص) بايد آمادگي خاصي پيدا کند تا بتواند شريعت الهي را تماماً بگيرد و به مردم برساند، نبوت همراه است با تحولي عظيم كه در روح و جان پيامبر خدا (ص) رخ ميدهد تا براي انجام مأموريت خود توانايي و آمادگي كامل و نهايي را بهدست آورد.
عنايت داشته باشيد که كمكها و مددهايي كه به پيامبر ميشود تا در مأموريتش موفق شود، رحمتي است به مردم زيرا مردم از طريق همين كمكها است كه متوجه حقانيت نبي ميشوند و از هدايت الهي بهرهمند ميگردند. در همين راستا مددهايي را که به رسول خدا (ص) ميشود ميتوان به مددهاي قبل از بعثت و مددهاي بعد از بعثت تقسيم کرد.
الف- مددهاي قبل از بعثت: مددهاي قبل از بعثت موجب ميشود تا اولاً: با حفظ رسول خدا - از هرگونه لغزشي که عرف جامعه از پيامبر خدا انتظار ندارند - در قبل از بعثت، كارنامهي نبي جهت انجام مأموريتش از هرگونه ضعفي پاك باشد و در مأموريتي كه بناست به عهدهي آن حضرت گذاشته شود به بهترين نحو موفق شود. و چون خدا ميداند اين شخص با پاي خود و با انتخاب خود - در عين اين که مسير ولايت را طي ميكند - شايستهي ابلاغ دين ميگردد، مواظبتهايي را قبل از بعثت نسبت به او اِعمال ميکند تا در تحقق نبوتش به كارش آيد و موانع راه از قبل برطرف شده باشد. ثانياً: از طريق آن مددها که قبل از بعثت به پيامبر خدا ميشود، نفس آن حضرت ظرفيت پذيرش حقايق عظيم موجود در وَحي را پيدا ميكند تا وَحي را كامل بگيرد و کامل برساند. در همين رابطه حضرت علي (ع) ميفرمايند: «...وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ» [۲] از همان لحظهاي كه پيامبر (ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشتهي خود را مأمور تربيت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راههاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند.
پس نتيجه ميگيريم خداوند با علم به شايستگيهاي پيامبر (ص) از ابتدا پيامبر خود را پرورانده تا مستعد دريافت بزرگترين پيام براي بندگانش بشود و از طريق نفس مقدس آن حضرت ما بتوانيم به دين خدا دست يابيم.
ب- مددهاي بعد از نبوت: مددهاي بعد از نبوت عبارت است از كمكهاي خاصي که به پيامبر ميشود جهت حفظ او و موفقيت او تا مردم از پيامبري پيامبر محروم نشوند. اگر این مددها نبود هدايت بشر مختل يا منقطع ميگشت و در همين راستا خداوند جان پيامبر (ص) را از خطرات حفظ ميكند و يا توطئهها را خنثي و يا شايعات را به آن حضرت خبر ميدهد ولي در همهي اين احوالات وظيفهاي را که به عهدهي مسلمانان و يا شخص پيامبر است به خود آنها واگذار ميکند.
بر اساس همان مبنايي که خداوند براي انسانها پيامبر ميفرستد، جهت تبيين و ادامهي دين، امامان را مأمور ميکند، در اين حالت هم فقط کسي را که به مقام قرب الهي رسيده است براي امامت تجهيز مينمايد. با توجه به نکاتي که عرض شد لازم است به موارد ذيل عنايت فرماييد:
۱. در ابتدا هر «نبيّ»، «وَليّ» ميباشد که با استعدادهاي ذاتي خود، همهي جنبههاي بشري را كه مانـع دريافت اصل روحاني خود و مانع قربِ به حق ميشود زدوده است.
۲. سرمايهي ولايت جهت قرب الهي «فطرت» است و انسانها وقتي با فطرت خود هماهنگ شوند به مقام قرب الهي دست مييابند و اين سرمايه در اختيار همه هست و شريعت الهي متذکر فطرت انسانها است تا با آن هماهنگ شوند، پس راه ولايت و قرب الهي براي همه باز است.
۳. زماني كه مصلحت خدا اقتضاء كرد تا پيامبري براي بشريت فرستاده شود کسی را كه به مرتبهي قـرب كامل رسـيده است جـهت ابـلاغ شـريعت به نبوت مبعوث ميکند و برميانگيزاند.
۴. پس نبوت يك مأموريت الهي است و همچنان که عرض شد مبعوث نمـودن آن «وَلـيّ» به نبوت همراه است با تحولي عظيم كه در روح او رخ ميدهد، تا براي انجام مأموريت خود توانايي و آمادگي كامل و نهايي را دارا باشد.
۵. كمكهايي كه به پيامبر ميشود تا در مأموريتش موفق شود کمکهاي خاصي است که از طرف خداوند به پيامبر داده ميشود و به همين جهت گفته ميشود آن کمکها «موهبتي» است و نه «اكتسابي». ولي اين كمكهای موهبتی، رحمتي است به مردم از طريق نبي تا مردم به شريعت الهي آگاه شوند و مردم از طريق همين كمكهاي موهبتي است كه متوجه صدق نبوت نبي ميشوند و از او هدايت ميگيرند.
۶. مددهاي موهبتي به نبيّ دو قسم است. قسم اول مددهايي است که قبل از بعثت به نبيّ ميشود تا كارنامهي نبيّ جهت انجام مأموريتش از هرگونه ضعفي پاك باشد و آن مددها موجب ميشود تا پيامبر خدا اولاً: در خاطر مردم و بر اساس عرف زمانه از هرگونه ضعفي مصون باشد و همان ضعفهايي كه براي بقيهي كودكان و جوانان طبيعي است، مثل نيمه عريان بودن کودکان و يا با پاي برهنه در كوچهها دويدن، در او ديده نشود. ثانياً: از طريق آن مددها نفس پيامبر ظرفيت پذيرش حقايق عظيمِ موجود در وَحي را پيدا كند و وحي را كامل بگيرد. قسم دوم، مددهايي است که بعد از نبوت به پيامبر ميشود که اگر اين مددها نبود به مقام قرب و ولايت پيامبر ضربهاي نميزد ولي نبوت او را كه وسيلهي هدايت بشر بود مختل يا منقطع مينمود، به طوري که اگر خداوند جان پيامبر را از خطرات حفظ نميکرد و يا توطئهها را خنثي نمينمود و يا شايعات و نقشههاي دشمن را به او خبر نميداد، زمينهي ابلاغ وَحي الهي به طور کامل فراهم نميشد و اين ضرري بود که به بشريت ميرسيد.
از اين نکته غفلت نفرماييد که در هر صورت هركس به اندازهاي كه طالب حق است از نبوت بهره ميگيرد و خود پيامبر هم به عنوان يك انسانِ حق طلب از نبوت خود استفاده ميكند ولي چون او بهترين انسان است، بيشترين استفاده را از وَحي ميبرد و خداوند در همين رابطه ميفرمايد: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ و الْمُؤْمِنُونَ»[۳] رسول (ص) و مؤمنين هر کدام به آنچه بر پيامبر نازل شده ايمان آوردهاند و از آن بهره ميگيرند.
با توجه به اينکه معلوم شد هر انساني به جهت نفس ناطقهي مجردي که دارد، استعداد حضور در عالم غيب در او هست و ميتواند به مقام ولايت و قرب برسد، پس نبوت براي انسان چيز غير ممکني نيست و خداوند به عنوان «ربِ» همهي انسانها حتماً راهي جهت تربيت و تعالي آنها ميگشايد و ارسال رسولان در همين رابطه است که در مباحث آينده به اين امر ميپردازيم.
[۱] - سورهي کهف، آيهي ۱۱۰.
[۲]- نهج البلاغه، خطبهي ۱۹۳.(خطبه قاصعه-۲۳۴).
[۳]- سورهي بقره، آيهي ۲۸۵.
سلام و عرض ادب: استاد لطفا بفرمایید برای شروع تفسیر المیزان، ترکیب «آموزش فلسفه» آیت الله مصباح و «مبانی و اصول عرفان نظری» آیت الله یزدانپناه، پیشنیازهای مناسبی محسوب میشوند و کافی هستند یا به کتب پیشرفتهتری نیاز هست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهایی که میفرمایید کتابهای خوبی است ولی فکر میکنم با بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و با نظر به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» بتوانید با رجوع جدّی به آن تفسیر شریف، ظرایف آن را که همراه با موجزگوییِ علامه طباطبایی است بیابید. موفق باشید
سلامی دوباره: ادامه پرسش بنده درباره امید دانا نقل به مضمون گفته های جدید امید دانا من که اسلام رو از سر تا پا قبول ندارم و میتونید موضع من رو در قبال اسلام در برنامه های گذشته ام ببینید، عقب افتاده اسلامی و.. آیا شما این جملات را رفرنسی برای تشویق جوانان به دیدن هتاکی های گذسته اش نمیدانید؟ برای اثبات دشمنی به روز یک شخص با اسلام همین چند جمله ای که به همان هتاکی های گذشته ختم میشه کافی نیست؟ برای تبلیغ ذرتشتی گری در بین شیعیان تنها راه ممکن چیست؟ وظیفه انجمن مخفی ذرتشتیان که ایشان بارها عنوان کرده چیست؟ براستی حقیقت داره که در دورانهای حساس و خطیر برای ذرتشتیان این انجمن با دسیسه و چاپلوسی وارد دایره ارکان قدرت شده و به نوعی با جذب اعضای حکومت در آنها رخنه کرده؟ با کمال احترام به شما بزرگوار و استاد گرامی، آیا مواضع شما درباره این شخص عجولانه نبوده؟ نقاب وطن پرستی و دفاع آبکی از نظام با یک هدف و آن هم تبلیغ دین زرتشت و حمایت لفظی برخی نخبگان = امید دانا. با تشکر و قدردانی واجرکم عندالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینطور به موضوع نگاه نمیکنم. در نگاه آقای امید دانا رهبر معظم انقلاب و انقلاب اسلامی ایران، یک افتخار است و در این رابطه ایشان صحبت میکند و از این جهت از بسیاری از مذهبیهای متحجّر ما بهتر است. برنامه نظام اسلامی هرگز نه نفیِ این افراد است و نه نفی ادیانِ به رسمیتشناختهشده در قانون اساسی. به گفته آقای رستم کاووسیان موبد زرتشتیان؛ شهید سلیمانی تمام تمرکز و وقت خود را معطوف کمک به انسان های مظلوم کرده بود خاطرنشان کرد: از منظر شهید سلیمانی، انسانها هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشتند و دین و مذهب و ملیت انسانها مانعی برای کمک به آنها نبود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم ابجدی که در روایات هست هیچ ربطی به حروف ابجدی که بین آقایان مطرح است، ندارد و هرچه هست آن علم در نزد خود ائمه «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید مباحث شرح کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را دنبال کنید، إنشاءالله نتایج خوبی برایتان حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد بالاخره بدن، زمینه است تا روح، در تدبیرِ بدن راحت باشد و در این نمیتوان شک نکرد. میماند که هر اندازه روح، کمتر گرفتار کثرات باشد و در یگانگی خود بیشتر حاضر باشد؛ بهتر میتواند بدن را تدبیر کند و البته این غیر از تقدیر خداوند است که آن مربوط به روح است و نحوهی ارتباطی که مطابق آن تقدیر، إعمال میکند. در این موارد خوب است به کتاب «خویشتن پنهان» و نیز به آرشیو سؤال و جوابهای سایت که مربوط به «معرفت نفس» است رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه افقی شوید که از طریق ایمان و عمل صالح در مقابل انسان گشوده میشود و جهان کیفی برای انسان پیش میآید و گناهان ما را از آن نحوه بودن محروم میکند. در این مورد میتوانید به کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این موارد با نوعی توهّم و القائات روانی همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با احترام به ایشان و کمک در حدّی که امکان دارد، درس و بحث را بهانه بیاورید تا از وقتگذاشتنِ بیشتر در حدّی آزاد شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده نیز آن است که برای عبور از مدرنیته، روحیهی انقلابی نیاز است و سنتگرایانِ محترم در این قسمت همراهی نمیکنند. ولی در فهم مدرنیته از یک طرف، و درک سنت از طرف دیگر، موفقیتهای چشمگیری داشتهاند که نباید نادیده گرفته شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حتماً مستحضرید در این موارد بحث رویکردها مطرح است که در نگاه توحیدی به پدیدهها، با آن رویکرد نگاه میشود، نه صرفاً در محدودهی تجربه و نتایج آزمون و خطا. و این موضوع حساسی است که بدانیم طبیعت در إزای آنچه ما از آن میخواهیم به ما رُخ مینمایاند، چیزی که آقای مارتین هایدگر در مقالهی «پرسش از تکنولوژی» بهخوبی تجزیه و تحلیل میکند و خلاصهی آن مقاله تحت عنوان «ماهیت تکنیک» در قسمت جزوات سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است که ابتدا، اصلِ کار آموزش ماهیگیری است ولی اگر امکان نداشت، چرا از ماهیدادن غافل باشیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آنکه بنده هم از نظر فکری به آقای حسام الدین آشنا نزدیک نیستم و ارادتم به آقای دکتر افروغ عزیز و استاد پارسانیا است؛ ولی فکر میکنم نمیتوانیم به زاویههایی که امثال دکتر آشنا مطرح میکنند بیتفاوت بود و به آنها فکر نکرد. آقای دکتر عسگرخانی دلسوزانه سخن میگفتند ولی روششان حکیمانه نبود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان یکی را بر دیگری ترجیح داد، هرکدام حسن خود را دارد. ولی ترجمهی جناب آقای محسن بینا و ترجمهی جناب دکتر شیخ الاسلامی را میتوان مدّ نظر داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر در موضوعاتی که جهت آموختن دنبال میکنید، تنوع ایجاد نمایید، انگیزهی مطالعاتتان برمیگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است از آن جهت که نفس با شناختِ بدن متوجهی قواعدی میشود که بین محسوسات و وجودش برقرار است. موفق باشید
سلام علیکم: اگر از طریق علم نجوم بتوان آینده و برخی جزئیات حیات شخصی را متوجه شد و حتی سعید و شقی بودنش را هم از همین طریق بتوان محاسبه کرد، پس تلاش و عمل و اختیار انسان چه جایگاهی دارد؟ آیا همه چیز از قبل چیده شده و ما فقط داریم مسیری که از قبل برایمان مشخص شده را طی میکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با این شخصیت «هماکنونی» آن مشکل پیش میآید و با تغییر خود آن آینده تغییر میکند. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره34849 رجوع شود و نقش دعا را در این مورد در نظر بگیرید. موفق باشید
به اسم حضرت معـشوق تنها سلامی که آرزو دارم تقدیمتان کنم سلامی ورای زمان از یار است. او که هر دم سلاممان می دهد امیدوارم هر لحظه بهتر شنونده باشید. امروز روز زنده شدن حقیقی آقا مرتضی است! باشد که با آن حقیقت قدسی واسطه ی زنده شدن ما نیز باشند در این شب پر قدر التماس دعای وصال داریم. در میان سوالات گاه نام عشق بر چشمم میخورد. آری عشق! زیبا مسلخی که جز نکو در آن از غیر از معشوق کشته نشود و اما دردِ عشق! عجب دردیست ناامید اگر بشوی معشوقی میابی از رگ گردن به خود نزدیک تر به قول مولایمان آنکه جانم در دست اوست آنکه شبی ما را عاشق نمود اما آنچه دل را به درد می آورد نامروتی است خارج از دایره ی دردِ عشق و آن دور شدن های منِ توهم بار است. وا مصیبتا حال دریافتم گناه را چرا عذابی سخت گویند چرا که ز تو دور میشویم. فکر ها و سخن هایی که بوی نیستی میدهند گاه اشکم را در می آورند نیستی هایی که طناب بر گردنم انداخته اند یا به قول خودتان شاید اگر شیطان بیاید بگوید تو که خودت می آیی طناب دیگر نیاز نیست. آری هرگاه معشوق به ظاهر عقب نشینی کند به معنای محرومیت نیست که در جواب یکی از سوال ها فرمودید اما این دور شدن هایی که دلیلش این من توهم انگیز است چه؟ در باب رحمت هست و ناامیدی جایز نیست توبه نیز هست جواب سوال نیز مشخص اما گاه بعضی جوانب عجیب جانکاه و جانزا میشوند گویا قرار است سخنی از حق بشوند تا در جایگاه پیشین خود که درست نبوده را ترک کنند در میکده ی عشق پریشان و پرسان سراغ صاحب خانه را گیرند
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است که زندگی یعنی «انس با خداوند»، و در این تاریخ، انس با خدای حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» یعنی خدایی که شهید آوینی عزیز پیدایش کرد و از آرمانِ آوینی با آن سبیلِ نیچهایاش تبدیل شد به آقا سید مرتضی آوینی. و ما نیز با همه ضعفهایمان یک راه بیشتر نداریم و آن اینکه با آن شهید بزرگوار، خود را و زندگیمان را معنا کنیم. روز گذشته در رابطه با آن شهید عرایضی شد که خوب است به صوت آن جلسه رجوع فرمایید https://eitaa.com/sabbar_ir/1933. موفق باشید
سلام علیکم: وقت بخیر استاد. سوالم رو چند ساعت پیش براتون فرستادم راجب افسردگی، اعتیاد و آن کشفی که از امام رضا علیه السلام برام شد. ایمیل رو دوباره فرستادم تا مشکا ایمیل نباش با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: (ظاهراًهنوزایمیل تان مشکل دارد) بنده نیز دعا میکنم که از این نوع تعلقات آزاد شوید و نیروی خود را باز یابید و در مسیر شریعت الهی که خداوند برای بشر قرار داده، هرچه بیشتر قدم بگذارید. ولی در موردی که سؤال فرمودید چیزی نمیدانم. زیرا همانطور که اطلاع دارید نهایت کار بنده آشناکردن مخاطبان است با فرهنگ قرآنی و روایی. به نظر می آید نباید به این نوع صورت ها که پیش می اید اعتماد کرد. موفق باشید
عرض سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: نظر حضرتعالی ر ا در باره این دیدگاه در مورد معاد جسمانی خواستارم: (با تشکر) به نظر حقیر میرسه که شاید عدم معرفت به حقیقت زمان و مبتلا شدن به ذهنی که محصور زمان است تلقی صحیح ما رو از معاد جسمانی دستخوش آسیب کرده لذا چون عوالم و مراتب بعدی هستی را طبق عادت از حیث زمانی متاخر از این عالم میبینیم و همچنین زمان های این عالم را نیز با ترتیب و توالی می فهمیم، متوجه احاطه ای که عوالم علوی در مافوق زمان بر این عالم دارند نمی شویم. در حالی که در قیامت که یوم الجمع است، انسان همۀ مر اتب مادون یعنی مراتب طبیعی و مثالی را با مرتبۀ عقلی خود یکجا مشاهده میکند و حاضر میبیند، لذا واقعا همین بدن مادی با تمام حرکات جوهری خود از نوزادی تا مرگ در قیامت حاضرند و همین الان نیز چنین است لکن چون ما توجهی به آن مراتب نداریم، از آن غافل هستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره مرسلات در این مورد شد مبنی بر آنکه معاد جسمانی حکایتِ به ظهورآمدن عقاید و ارادههای انسان است در عین یگانگی با روح. و اینکه آن صورتها، از جنس روح میباشند و به همین جهت در روایتها بحث صحبت کنگرههای بهشت را با اهل بهشت به میان میآورد. برای ادامه بحث میتوانید به جلسات ۵ تا ۱۱ شرح سوره مرسلات رجوع فرمایید. موفق باشید
استاد بزرگوار سلام و احترام: در حال مطالعه پرسش و پاسخ های شما درباره فضای مجازی بودم که پرسش ۳۱۴۷۲ را دیدم. چنانچه بنده را می شناسید مطلع هستید که بعد از اتمام پایه 6 حوزه به طور جدی وقت خود را روی فضای مجازی گذاشتم و تلاش کردم طی 3 سال گذشته هر آنچه که کمکی به درک بهتر فضای مجازی می کرد را بیاموزم. بسیار سرزنش شدم و برخی از آنهایی که استاد و مشاور و مباشرم بودند مرا ملامت کردند. آنهایی که در همه چیز نیز سنتی می اندیشند گفتند که طلبگی را رها کرده ام و باید منتظر عذاب الهی باشم. با این حال یک هدف بیشتر نداشتم و آن انجام کاری که بود که سال ها روی زمین مانده بود. (آنچه عرضِ من است و من روی آن تکیه میکنم این است که فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت میشود؛ - حضور در این فضا باید یک حضور جریانساز باشد، - فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان و...) هدف شناخت عرصه، به دست گرفتن ابتکار عمل در این فضا و شروع یک حرکت جریان ساز بوده که به حمدلله در حال پیشرفت است. اما آنچه در پاسخ خود فرموده بودید با نگرانی ها و دغدغه هایی که این روزها همه فکر و ذکر مرا مشغول کرده جمع نمی شود. اینترنت هنوز از من جوان تر است و تازه ۲۷ سال دارد ولی می بینیم با چه رشد سرسام آوری از یک صفحه وب که فقط چند کلمه متن سیاه و آبی روی آن نوشته شده بود تبدیل شده به چنین موجود پیچیده و عجیب و ترسناکی. حالا فکرش را بکنید که مارک زاکربرگ هم همین روزها نام شرکت فیسبوک را به متا تغییر می دهد و همه بودجه و توان شرکتش را می گذارد روی پروژه متاورس. تصور کنید وقتی واقعیت مجازی، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، پردازش تصویر و رمزارزها در فضای بلاکچین متاورس را توسعه بدهند چه خواهد شد؟ فضایی که تنها در فیلم هایی مانند Ready Player One و ماتریکس دیده بودیم همان چیزی است که امروز همه دغدغه شرکتی است که اینستاگرام تنها یکی از شبکه های بزرگ در اختیارش است. شرکتی که تقریبا تمام سهامش صهیونیستی است و پروژه متاورس قرار است وب کلیکی را به دنیای ارتباطات در واقعیت مجازی تبدیل کند. حالا این را در نظر بگیرید که شرکتی که در اینستاگرام ما را راحت نمی گذارد و الگوریتم های هوش مصنوعی و سیستم پردازش تصویرش هر پیجی که عکسی از حاج قاسم دارد را حذف می کند در فضای سه بعدی متاورس که قطعا نسل بعدی اینترنت است چه جایی برای دین و فرهنگ ما باقی خواهد گذاشت. اگر امروز نوجوان ما در اتاقش با افرادی در ارتباط است که پدر و مادرش حتی روحشان هم خبر ندارد در متاورس می تواند با یک عینک واقعیت مجازی کجاها برود و چه کارهایی انجام بدهد؟ در همان گوشه اتاقش. وقتی اینترنت در طی ۲۷ سال به اینجا رسیده گمان می کنید ما با متاورس چقدر فاصله داریم؟ نسل اینترنت 5G و 6G ، تلاش برای ایجاد دسترسی اینترنت ماهواره ای رایگان در سراسر جهان که تاکنون در نقاط مختلفی آزمایش شده، مهاجرت شرکت های بزرگ فناوری مانند IBM به تولید ابررایانه ها، تراشه های پردازش کوانتومی و پایان سرویس دهی شرکت های بزرگی مانند الکسا همه خبر از دنیای جدیدی می دهند که پیش رو داریم و اصلا نه در سطح نخبگانی و نه به طبع در سطح عمومی برای آن آماده نیستیم. اکنون به پاسخ شما برمی گردیم. این فضای انقلاب اسلامی که فرمودید در دل آن می توانیم در جهانهای گشوده همدیگر حاضر شویم در زندگی دیجیتالی ده سال آینده و دنیایی که از طریق سلطه واقعیت مجازی تربیت، دین و فرهنگ همه جوامع را در دست خواهد گرفت کجا و چگونه محقق خواهد شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این نکات دقیقی که فرمودید و ما هرگز نباید از این امور بیگانه باشیم و در آن سهیم نگردیم، فراموش نفرمایید که اگر از آن طرف منوّر به محتواهای ملکوتی نگردیم جواب بشر امروز را ندادهایم. ملاحظه کردید ما در همین فضای مجازی با طرح ابعاد روحانی حاج قاسم سلیمانی و تذکردادن به ملکوت شخصیت آن مرد بزرگ، چگونه آن حضور را پیدا کردیم که ملکوت، بر ناسوت متصل گشت. پس راه ما بحمدلله از طریق انقلاب اسلامی روشن است راهی که باید جهان کمّی را به جهان کیفی متصل کرد. عرایضی در بحث https://eitaa.com/khanehtolab/310 شده است. موفق باشید
سلام به استاد گرانقدر: در مورد فعالیتهایی که این روزها دوستان در مسیر احیای سنت اربعین پیش آوردهاند که به سوی گلزارها و گلستانهای شهدا حرکت کنیم و تجدید عهدی با امام حسین علیه السلام از طریق شهدا داشته باشیم، نظر جنابعالی چیست و با چه انگیزه ای این کار را انجام دهیم که بیشترین نتیجه نصیبمان شود؟ آیا جنابعالی نیز در این مراسم شرکت می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله در راستای حرکت اربعینی و عهدی که باید همواره نسبت به اباعبدالله«علیهالسلام» زنده بماند، رفقا کار خوبی را شکل دادهاند و إنشاءالله بنده نیز در ساعت ۸ صبح دوشنبه در کنار رفقا از میدان ۹ دی (فلکه قائمیه) به سمت دیار نورانی اصحاب سیدالشهداء(علیه السلام) گلستان شهدای شهر اصفهان، حرکت خواهم کرد. در ضمن در رابطه با آنچه فرمودید متن زیر خدمتتان ارسال میگردد. موفق باشید
ما و حرکت پیادهرویِ اربعینی
باسمه تعالی
اگر حضرت امام صادق «علیهالسلام» در رابطه با زیارت حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» فرمودند: «مَنْ أَتَاهُ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً» هرکس آن مسیر را با پای پیاده طی کند خداوند با هر قدمی که او برمیدارد، حسنهای را برای او ثبت و گناهی را از جان او محو مینماید و برای او درجاتی از کمال شکل میگیرد. و اگر شهدا نور گسترده همان حضرت هستند که در جهان اسلام گشوده شدهاند؛ هر رجوعی به سوی شهدا اگر با همان هویت پیادهروی باشد، مسلّم آن نتایج برای زائر شهدا حاصل میشود. و إنشاءالله چون آن زیارت را به انتها رساند «اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَامَضَى» همه گناهانش بخشیده میشود با شخصیتی جدید خود را آغاز میکند. عجیب آن است که نهتنها بر پیادهروی در این مسیر تأکید شده است حتی اگر با پاهای برهنه این مسیر در حدّی که امکان دارد طی شود، برکات افزونتری نصیب زائر میشود. لذا امام سجاد «علیهالسلام» میفرمایند: «کسي که گاهي از شترش پياده شود و در کنارش راه رود ثواب بين آن مقداري که پياده رفته تا زماني که سوار شده را به او جدا ميدهند.
در نظر داشته باشید که حضرت صادق «علیه السلام» در کنار زیارت حضرت اباعبدالله «علیه السلام» با پای پیاده، حتی میفرمایند: «فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیک وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْی الْعَبْدِ الذَّلِیلِ» غسل کن و کفش هایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذلیل راه برو؛ تا در نیل به برکات آن زیارت به عالیترین شکل دست یابیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شما اراده کردهاید که برای نماز صبح بیدار نشوید؟! که نگران هستید. آری! حتماً در اولین فرصت قضای آن نماز را بهجا آورید. آنچه وظیفه شماست بعد از عشاء بیداری زیاد و یا پرخوری و یا پرحرفی نداشته باشید. موفق باشید
