بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28193

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: در پیرو سوال 28156 بی‌زحمت به این شبهه هم پاسخ بدین: «گیج شده ایم!؟» یک حرکت اجتماعی در دنیا توسط ملتها رخ داده، که واقعا نمی دانیم اسمش چیست!؟ اگر در سال ۵۷ در ایران رخ دهد به آن انقلاب می گویند، اگر همان اتفاق در سال ۸۸ رخ دهد به آن فتنه می گویند، اگر در سال ۹۸ رخ دهد، به آن اغتشاش می گویند، حال اگر در امریکا رخ دهد به آن اعتراض می گویند، اگر در سوریه رخ دهد به آن توطئه‌ مزدوران وهابی و اسراییلی جهت براندازی حکومت اسد می گویند! «واقعا گیج شده ایم.» به هجوم به مغازه ها در آمریکا، تلوزیون ایران اعتراضات مردمی می گویند، اما معترضین به نداشتن آب در غیزانیه خوزستان و معترضین به گران شدن یکباره بنزین در ایران را، اغتشاشگر و منافق می نامند. حمله معترضین و آتش زدن ماشینهای پلیس در آمریکا، خبرنگار صدا و سیما، ماشینهای پلیس در آتش خشم معترضین همچنان می‌سوزند، آتش زدن سطلهای زباله در اعتراضات مردمی ایران برای ایجاد دود بخاطر بی اثر کردن گاز اشک آور، گزارش صدا و سیما: آشوبگران دست به تخریب گسترده اموال عمومی زدند! چی بگم والا!؟ «واقعا گیج شده ایم.» جا دارد از دکتر عباسی! و استاد رایفی پور! و پروفسور ازغدی! و استاد سخن حداد عادل، خواهش کنیم تعاریف رفتارهای فوق را تبیین و مشخص بفرمایند. خداییش ما که گیج شدیم. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم جای گیج شدن باشد وقتی جبهه‌ی توحید و جبهه‌ی استکبار مقابل هم قرار بگیرند، مسلما هر جریانی که به نحوی با استکبار و  تنگناهایی که آن جبهه برای مردم ایجاد می‌کند مقابله کند، جبهه‌ی انسانی است. موفق باشید

27939

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و احترام. «ان ربک یصلی یقول سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» منظور از نماز خواندن خداوند در این حدیث شریف چیست؟ اصول کافی. ج ۱ ص ۴۴۳ به نقل از کتاب امامت و انسان کامل ص ۶۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «یصلی» به همان معنایی است که در آیه‌ی «إنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» آمده که می‌فرماید خدا و فرشتگانش بر (روان پاک) این پیغمبر صلوات و درود می‌فرستند شما هم ای اهل ایمان، بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید. معنی يَصِلُونَ:  هم به معنای «بپيوندند - می پیوندند» می‌باشد و هم به معنی «درود مي فرستند - دعا مي کنند» (طلب خير مي کنند) (از صلوة و به معناي دعا است). موفق باشید

27792

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدر: طاعات و عبادات قبول حق. در رابطه با نکته نهم در مباحث ده نکته از معرفت نفس سوالی داشتم. در قسمتی از کتاب خویشتن پنهان فرموده اید که: اگر وجود علمی نازل بشود به صورت همین بدن مادی ظاهر می شود و اگر صعود کند به موجودی مجرد تبدیل می شود چون آنجا کثرت نیست و هر اندازه بالا بروید وحدت شدید تر می شود. که از قرآن هم مثال حضرت عیسی (ع) رو آوردید نساء آیه ۱۵۸. حال سوالی که برای این حقیر پیش اومده اینه که وقتی حضرت از مرتبه مادون به مرتبه مافوق وجود سوق پیدا می کنند، چه اتفاقی برای بدن عنصری رخ می دهد و یا در مثالی دیگر چنانچه حضرت صاحب الزمان (عج) بخواهند در موطنی ظهور کنند (مثل ملاقات هایی که با برخی از یارانشان داشتند) باید برای خود بدنی انشاء کنند. سپس بعد از اینکه ملاقات صورت گرفت و حضرت غایب شدند. چه اتقافی برای بدن عنصری رخ می دهد. عذر بنده رو بپذیرید من یکم کند ذهن هستم شاید اونجور که باید مطلب برام جا نیافتاده التماس دعا یاحق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در «برهان صدیقین» روشن می‌شود از آن جهت که «وجود» تشکیکی و دارای شدت و ضعف است و هرچه شدت یابد، از محدودیت‌های مادی کاسته می‌شود در عین آن‌که بدن، همان بدن است. موفق باشید

27557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در قسمتی از دعای روزهای رمضان می‌گوید: هیچ رازی سه کس با هم نگویند الا اینکه خداوند چهارمی آنهاست و یا پنج نفر که ششمی آنهاست...» چرا در این جملات خدا رو به عنوان یک شخص کنار بقیه اورده است؟! این چگونه با توحید جمع می‌شود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اشاره است به آیه‌ی ۷۳ سوره‌ی مائده که می‌فرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ وَ مَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» یعنی آن‌هایی که خداوند را در عرض بقیه‌ی چیزها بگیرند، به حضرت حق کفر ورزیده‌اند، زیرا حضرت حق، سومینِ سومی‌ها نیست بلکه ماورای آن‌هاست و نه در عرض آن‌ها. موفق باشید

27519

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
حاج آقای طاهرزاده با سلام و تحیت: از آنجایی که مدتی است از فیض درک حضوری جلسات حضرتعالی محروم هستیم به حسب وظیفه بر آن شدیم تا ضمن جویا شدن از احوالات جنابعالی، ما را در ایام باقی مانده ماه شعبان و ایام ماه مبارک رمضان از دعای خیر و سحرگاهیتان محروم نفرمایید. اگر توصیه خاصی دارید سراپا گوشیم. از خداوند سبحان سلامتی و طول عمر با عزت وعاقبت بخیری را برای شما خواهانیم. (عذر ما را بجهت تصدیع وقت پذیرا باشید.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. پیشنهاد می‌شود به مقاله‌ی «ماه رمضان، ماه انس با خداوند» که در اسرع وقت بر روی سایت می‌آید سری بزنید. موفق باشید

27142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر. استاد جان، راجع به اهمیت حق الناس در نشئه برزخ و قیامت خیلی تاکید میشه، استاد یکسری حق الناس بر گردنم که مربوط به سالها پیشه و نمیشه برم صاحبانش رو پیدا کنم و... استاد من صلوات می فرستم و ثوابش رو هدیه میدم به کسانی که مظلمه شون بر گردنمه و حقشون رو به هر نوعی ضایع کردم، تا خدا خودش رضایت اون افراد رو در دنیا و آخرت برام حاصل کنه، فایده ای داره؟ چه کار کنم به نظرتون؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه. البته اگر حق‌النّاس، مادی باشد و برایتان امکان دارد برایشان صدقه بدهید. موفق باشید

26645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: آیا برداشتی که در زیر نوشتم درست است؟ در قرآن راه رهایی از مشکلات و تشخیص راه صحیح از نادرست را میزان هوش و عقل بیان نکرده بلکه میزان را تقوا بیان فرموده چه بسیار افراد باهوش و علی الظاهر زرنگ که به راه نیامده بلکه سد راه دیگران نیز شده اند. با تقوا تشخیص طریق باطل از حق یا به‌عبارتی راه پاکی از ناپاکی داده می شود و یا به‌عبارتی با تقوا به باطن درست هر امری پی می بریم. اما ممکن است که سوال شود مسائلی که ربطی به پاکی و ناپاکی ندارد مثل حل یک مسئله ریاضی چگونه با تقوا حل می گردد در جواب باید گفت اینجا هست که اسباب الهی از جایی که فکرش را نمی کنی بر سر راه قرار می گیرند و شخص را در حل مشکل کمک می کنند. فرضا یک متخصص کشاورزی در فرآیند ساخت یک نهاده کشاورزی مثل کود شیمیایی باید یک مسئله ریاضی را حل کند هزاری هم با تقوا باشد مسئله ریاضی را نمی تواند خودش به تنهای حل کند اما هر چیزی راه خود را دارد خداوند از طریق اسباب اش راهی را برای او فراهم می کند تا به حل مسئله دست یابد فرضا از طریق یه دوست ریاضی دان مسئله ریاضی حل می گردد تا فرآیند ساخت کود تکمیل گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده رویهمرفته می‌توان نکاتی را که فرموده‌اید پذیرفت. می‌ماند که گاهی مسائلی برای بشر مسئله است که حقیقتاً مسئله نیست. آری! در این موارد از تقوا نباید انتظارِ حلّ آن مسائل را داشت، بلکه تقوا موجبِ انصراف انسان از علمِ لاینفع می‌شود. موفق باشید

26433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چون من احساس نیاز دارم همزمان وجود غنی را احساس می کنم. چون احساس نیاز و احساس غنی دو امر متضایف هستند. پس در بود و نبود همراه هم هستند مانند مفهوم پدری و فرزندی. یعنی من هر وقت احساس نیاز کردم احساس نیاز وجود من است و آن غنی که احساس می کنم خداست. آیا این جملات درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌شود این‌طور هم روی موضوع حساب کرد. موفق باشید

26353
متن پرسش
سلام علیکم: اگر انجام عبادات اعم از نماز و روزه و ذکر برای کسی به صورت عادت درآمده است و حالت طراوات و شور برای انجام این امور نداشته و به چشم امور روزمره به آنها نگاه کند، چه راهی وجود دارد که این اعمال از صورت عادت خارج شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال همان عادت هم که مطابق دستورات شرعِ الهی انجام می‌شود، مطابق فطرت انسان است. لذا اگر همچنان ادامه دهد و در عین حال، تقوای الهی را رعایت کند رابطه‌ی آن عبادات با نور فطرتش شدت می‌یابد و همان عبادات برایش نورانی می‌شود، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (توبه/۱۲۱). یعنی تمامیِ عبادات او را مطابق آن بهترین نوعی که انجام داده‌اند از آن‌ها می‌پذیرد. موفق باشید

25953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: آیا در نماز شب، برای دعا در حق ۴۰ مومن، می شود نام ۱۴ معصوم علیهم السلام را برد؟
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً معمول نیست. چون آن‌ها معصوم هستند. طلب غفران برای معصوم چندان زیبا نمی نمایاند. موفق باشید

25645
متن پرسش
سلام: در جواب سوال (۲۵۵۵۲) به تقلاهای بنده اشاره کرده بودید و حس غربتی که به آن گرفتار شده‌ایم و در آخر هم گفته بودید که (هر چه پیش آید خوش آید ما که خندان می‌رویم) نمی‌دانم چرا باید این لحظه‌های سرد و تاریک شب اینجا _ گوشه‌ای از خرآب‌آبادی که گرفتارش هستم _ بنشینم و این چند جمله را از ذهن آشفته و مریضم اسیر این جملات و کلمات کنم. واقعا نمی‌دانم، شاید از درد ملال و اندوهی‌است که گرفتارش هستم، شاید هم تیک تیک این ساعتی است که خواب را از چشمانم فراری داده، یا شاید هم از هیجان فکرها و اندیشه‌های تازه‌ایست که در سرم موج می زند. هر چه هست به همین کتابی که الان جلویم باز است و کم کم در آستانه تمام شدن است مربوط می شود؛ خاطرات یک روزنامه‌نگار زن مسلمان مراکشی‌الاصل آلمانی که عمده‌ی وقت و عمرش را صرف گروه‌های تکفیری و سلفی و آثار و تبعات آن در غرب کرده، به نام «به من گفتند تنها بیا»، تلخ است وقتی آدم‌ها را می بینی و می خوانی که در تاریکی عظیمی دست و پا می زنند و به هر کورسوی معنویت و لطافت چنگ می زنند که شاید از این بی‌معنایی رها شوند و چه تلخ‌تر که گرفتار بی‌معنایی بزرگ‌تر و خطرناک‌تری می شوند، گرفتاری چاه ویلی که درآمدن از آن کار حضرت فیل است! هیچ، هیچ کاری از دست من برنمی‌آید غیر از اینکه بلند شوم و دو رکعت نماز شکری بخوانم که در عهد انقلاب روح الله، افسارمان دست حضرت سید علی است و تایید کنم اینجای حرف جنابتان را که (هر چه پیش آید خوش آید) اما اعتراف کنم که ما خندان نمی‌رویم بلکه گریان و آشفته می رویم، و خوش بحال شما که خندان می‌روید. من که گریان می روم، گریان می‌روم چون که نه دل ماندن دارم و نه پای رفتن. میان ماندن و رفتن گیر افتاده ام و عجب بزرخی است این میانه ماندن. دل ماندن را که شما با شلاق‌های غرب‌شناسی و انقلاب اسلامی و معرفت النفس و برهان صدیقین و این دست حرف ها گرفتید. اما دریغ که پای رفتن را پیدا نکرده به راهی افتاده‌ایم که تمامش رنج است و بلا، این هذیان‌ها‌ و آشفته گویی های مرا به پای بی‌ادبی‌‌ و جوانیم بگذارید و ببخشایید که وقتتان را بیهوده تلف کردم. بیش از این عرضی نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به جزوه‌ی «حججی، وجدان تاریخیِ ما» بزنید و اگر رسیدید، بر سر مزار آن شهید بعضی از قسمت‌های آن را نگاه کنید. راهِ گشوده‌ی امروز ما در لابه‌لایِ این غوغاهای دوران، بسی از دور سوسو می‌زند مثل روشنی‌گاهی در دلِ جنگلی سیاه، باید به سوی آن روشنی‌گاه قدم زد تا از آفتاب بیکران محروم نشد. موفق باشید

33714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواسم بدونم اینکه میگن فرد حرامزاده حتما عاقبت به شر می‌شود و دشمنان امام حسین هم اکثرا حرام زاده بوده اند تکلیف آن بچه چیست؟ او که گناهی نکرده است و در جریان نبوده است چرا به خاطر گناه دو نفر دیگر فرد پاک و معصوم دیگری باید حرام زاده و بدبخت و عاقبت به شر شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع با این فرض است که خود آن کودک، قبل از تولدش، خودش آن رحمِ زنایی را جهت پرورش خود انتخاب کرده باشد. ولی از جهت دیگر بزرگان دین می‌فرمایند شخصی که حتی نطفه‌اش از طریق زنا بسته شده باشد، می‌تواند اگر خودش انتخاب کند، از اولیای الهی بشود، ولی برای این‌که قبح زنا ریخته نشود، باید مسئولیت‌هایی مثل امامت جمعه و جماعت و یا منسب قضاوت برای او نباشد. موفق باشید

33597
متن پرسش

با سلام برای این مرتبه از حضور! انقلاب اسلامی قطعا متوجه زمانه تاریک هستید و معنای حضور انقلاب را می‌دانید و خوب از رنج مردم خبر دارید، یکی از آن رنج ها را به شعر و آهنگی خوانده شده که متن آن را برای شما می آورم به امید آنکه بیشتر و بهتر از زبان رنجهای زمانه خود (که جوانان در اوج آن هستند) خبر دار شویم. بی شک جوانان با شنیدن این آهنگ ها که حرف های خودشان است آن‌را فریاد می‌زنند. ♫ متن ترانه دیوونه ۲ با صدای رضا پیشرو: میدونی، ترس مثِ آتیشه / اگه کنترلش نکنی، میسوزونتت / آره میسوزونتت / من یه دونه اسلحه میخوام / باید با دنیا تسویه کنم / باید برگردم به اصلیِ خودم / باید بکُشم مارای زنگی دورمو / بدم میاد أ تصویر خودم / از مست دیده شدن / از دستگیره شدن / از تصفیه شدن / از وَرچیده شدن / از سنگ چیده شدن / از قصد تیره شدن / دیگه نمیخوام نادون باشم / دوس دارم توو بارون پاشم / کیا دنیای آروم دارن / کیا مث من طاعون دارن / کیا مثِ من آشوب دارن / کدوم احمقایی چارچوب دارن / کیا مثِ من خواب دوس دارن / کیا مث من کابوس دارن / کیا دلهای رنگی دارن / اما واسه بقیه مثل تَه سیگارن / کیا دلهای سنگی دارن / کیا با خدا موندن و نَشتی دارن / کیا حالت منگی دارن / کدوم احمقا دلتنگی دارن / کیا مث من بیمارن / توویِ در دیوارن مث مرد می‌بازن/ )این دیوونه وجدان داشت دیوونه عشق داشت / این دیوونه حس داشت، اما شده شیطان / این دیوونه ای کاش، این دیوونه ای جان / این دیوونه پیک باز بریز بکن عشق باش!) / حس می‌کنم دریای حرفم / وقتی رو به روم هست فردایِ بدتر / رفتم روی برفای جنگل / دراز کشیدم چون درد داره قلبم / فهمیدم من اربابِ جنگم / دنیا مُرده مثِ ترسای قبلاً / بذار بمیرم و افسانه تر شم/  بذار همه بفهمن درد داره دردم / من از خودم احترام می‌خوام / هنوز دارم به اشتباه نیاز / رفتار من مثل جانیاست / دنیا زشته من دل به بازیاش بستم / با من بازی کن بدبخت / با من آشتی کن دربند / منم گاهی خوش خنده ام / نباید باشم چون تُرش کردم / پشت گردن منو زخم کردن / چون تیغ دادم هرکس / امید ساختم أز کرکس / کلی داشتم مصرف /  گفتی خوب شو شدم / دویید بازم مقصد / هی رفتم رفتم رفتم / دارم پشت هم گناه می‌کنم / مردم منو دعا میکنن / هر روز از من سوال میکنن / سرِ حرفام قمار میکنن / اونا منو نمیشناسن / منو قبلاً نمی‌خواستن / بیا با هم بشیم آهن / جای اینکه بدیم شاهرگ / من امیدم به این چالست / که موضع اش معلومه بریم تا تَهش / ببین مادر من دیوونه ام / بشین باز هم برام دعا کن و بریز باز اشک / فقط به من بدین کاغذ / بر نمیگردم بشین پا در از/ گشتن دنبالِ من هر روز بگیر پا درد / درمونی نیست به این پادزهر/ شیطان توویِ کلیسا هم هست / اونی نیستم که میشناختن / از من بکش بیرون بشین پا حرف / روی دستام یه شیر دارم که هنور قدرت میده به این باور/ فرصت میده به این لاغر/ من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داش/ !!!رضا!!! ، میام الان ، رضا!!!! ، میام الان!!!/ من دنیای سفید ساختم و سیاه کم داشت / میخوام فریاد، حتی اگه روم بیاد دریا / میخونم واسه نیازمنداش / میمونم تووی ایران سرباز با ریاضت هاش / اگه دنبال منو حرفامی / خیلی باید هنوز دنبالم بگردی / خیلی/ همیشه مود من خوب نیست / میخوام یه چیزیو بگم / وقتی بارون میاد همه ی پرنده ها دنبالِ سَر پناهن / اما عقاب، بالاتر از ابرا پرواز میکنه / اینو همیشه یادت باشه / من اون جوجه فِنچای سر کوچتون نیستم که رو درختان / همیشه یادت باشه / رضا!!!! رضا!!! رضا!!!!/ اَه ، این غولِ لعنتی همه جا دنبالمه!!!!!/ چون توو خودمه!!!!/ توو خواب، بیداری، توو خلسه!!!!/ هرجا میرم هست!!!/ اگه بکشمش، اگه بکشمش... .و این حدیث از حضرت علی علیه السلام در خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه گویای این زمانه بسیار سخت است که فرمودند: (امام علي (ع) درباره وضعيت «آخر الزمان» مى فرمايد: «بايد منتظر گسيختگى پيوندها و روى كارآمدن بى كفايت ها باشيد، و اين، زمانى است كه ضربه شمشير بر مؤمن آسان تر است از يافتن يك درهم حلال، و اين زمانى است كه پاداشِ گيرنده از دهنده بيشتر است! اين امر زماني است كه مست مى شويد بى آنكه شراب خورده باشيد، سوگند مي خوريد بى آنكه مجبور باشيد، دروغ مى گوييد در حالى كه ناچار نيستند، و اين، هنگامى است كه بلاها شما را مى گزد آن گونه كه جهازِ نامناسب شتر، پشت او را مى آزارد، اين رنج چه طولانى است و اين اميدِ رهايى چه دور!».) و این آیه از سوره مبارک حجر گویای زمانه ماست که خدا به جان پیامبرش قسم می‌خورد و می‌فرمایند: (لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿٧٢﴾ [ای پیامبر!] به جان تو سوگند، آنان در مستی خود فرو رفته و سرگردان بودند). این نوشته ها را نوشتم تا عرض شود انقلاب اسلامی خوب می‌داند جوانان امروز چه می‌کشند به سبب آنکه خدا و پیامبر اهل بیت می‌دانند، امید وارم با تاریخ توحیدی که با انقلاب اسلامی به سوی ما آمده است این امید امیدواران رنج ها ترمیم شوند هرچند خدا خود جوابگوی این جوانان مظلوم با عجایبش هستند. ان شاءلله خانواده ها و جوانان و بشر و اجتماع خوب و درست به آرامش تاریخ توحیدی جدید برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید باید امیدوار بود تا ما با تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی از همه آنچه که جهان مدرنیته و استکبار برای بشر پیش آورده از جمله پوچی و نیهیلیسم عبور کنیم. آری! می‌بینید که این اشعار که تنها چیزی که نیست شعربودن است؛ سراسر حکایت از پوچی و بی‌محتوایی و فرار از این پوچی می‌کند. بهترین راه ورود با جوانان‌مان اولاً: خوب‌نشان‌دادنِ زمانه‌ای است که سراسر انسان را گرفتار نیست‌انگاری می‌کند و ثانیاً: انقلاب اسلامی، راهی است برای عبور از آن نیست‌انگاری و معنابخشیدن به امروز و فردای انسان‌ها. این‌جا است که مسیر گفتگو برای همین جوانان نیز باز می‌شود و اگر دیروزمان بدین امور نپرداختیم، مسائلِ پیش‌آمده حکایت از آن دارد که در امروز و فردای‌مان باید بدین امر بپردازیم تا معنای موفقیت، حقیقتاً در جای خود شکل بگیرد و معنا شود در نشان‌دادنِ انواع پوچی‌ها. مثل زندگی رانت‌خواران و متحجّرین که آنان نیز صورت‌های مختلف پنهان‌کردن نیست‌انگاری‌های پنهان است. موفق باشید  

33337

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا: استاد عزیز احتمالا در جریان دوره ی معرفتی که به لطف شاگردان حضرتعالی (حاج آقای موسویان و متقی) در اهواز و دانشگاه علوم پزشکی از سال 95 تا 98 برگزار شد، هستید. حقیقتا دوران نورانی را ذیل معارفی که از وجود حضرتعالی گسترده شده بود سپری کردیم و از معرفت النفس تا عالم انقلاب اسلامی را با سلوک ذیل شخصیت امام راحل طی کردیم و خدا را شاکریم بر آن نعمت که «ان من ایام دهرکم نفحات الا فتعرضو» ای بود برای ما... اما تقدیر بر این رقم خورد که بخاطر کرونا سفره آن دوره جمع شد و تمام آن دوستانی که آن روزها برای این دوره تلاش می‌کردند هم فارغ التحصیل شدند و عمدتا به سر زندگی و برنامه های خودشان رفتند. علی ای حال اخیرا جمعی مختصر را دوباره تشکیل دادیم با افق رسیدن به استقرار در اندیشه و فرهنگ انقلاب اسلامی و فعلا جلسات هفتگی داریم با محوریت صحیفه حضرت امام (ره) و بنایمان این است با رجوع به بیانات امام وارد عالمی شویم و بتوانیم موثر باشیم مشتاقانه منتظر رهنمودها و نصایح حضرتعالی هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاری بسیار خوب و لازمی است به شرطی که همراه با شخصی این‌کار انجام گیرد که او فضای تاریخیِ سخنان حضرت امام را متذکر می‌شود. اتفاقاً اگر این کار به خوبی انجام شود و جلسه، ضبط گردد، برای دیگران به‌خصوص برای جوانان نیز که در فضای سخنان امام نیستند، مفید خواهد بود. موفق باشید

33273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا فال گرفتن با حافظ صحیح هست و می تواند می تواند مبنای عمل قرار گیرد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر چیزی می‌توان تفأل زد. از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم که فرموده‌اند: «تفالوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید.» . موفق باشید

33225
متن پرسش

سلام: استاد مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام آن جا که در مورد عوامل تربیت سخن می گویند در آخر یکی از عوامل را « کار» معرفی می کنند. - نخست می گویند: «انسان‌ یک موجود- به یک اعتبار- چند کانونی است. انسان جسم دارد، انسان قوّه خیال دارد، انسان عقل دارد، انسان دل دارد، انسان... استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص277» - بعد درباره ی «کار و تمرکز قوّه خیال» می گویند: «ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می‌خواهد وادار می‌کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌شود؛ در رختخواب فکر می‌کند، در بازار فکر می‌کند، همین‌طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می‌کشد و جذب می‌کند و به او مجال برای فکر و خیال باطل نمی دهد.» - جای دیگر می گویند: «انسان باید کاری را انتخاب کند که آن کار عشق و علاقه او را جذب کند .... پس در مورد کار، این جهت را باید مراعات کرد و آن وقت است که خیال و عشق انسان جذب می‌شود و در کارْ ابتکاراتی به خرج می‌دهد.» - زیر عنوان «کار و آزمودن خود» می خوانیم: «اگر انسان دست به کاری زد و دید استعدادش را ندارد، کار دیگری را انتخاب می‌کند و بعد کار دیگر تا بالاخره کار مورد علاقه و موافق با استعدادش را پیدا می‌کند. وقتی که آن را کشف کرد، ذوق و عشق عجیبی پیدا می‌کند و اهمیت نمی‌دهد که درآمدش چقدر است. آن وقت است که شاهکارها به وجود می‌آورد که شاهکار ساخته عشق است نه پول و درآمد. با پول می‌شود کار ایجاد کرد، ولی با پول نمی‌شود شاهکار ایجاد کرد. واقعاً باید انسان به کارش عشق داشته باشد.» با اینکه ایشان در جاهای دیگر با کارزدگی موافق نیستند. _ می خواستم بدانم اگر بنا باشد هدف عبودیت باشد اینکه از یک طرف انسان در عین حال به تمام واجبات و محرمات و.. توجه داشته باشد اعتقادی اخلاقی فقهی و.. آن هم براساس اعتقاد و ایمان به خدا. از طرف دیگر کمال و سعادت ما در قرب به خدا به یک معنا افزایش معرفت حضوری و قلبی و توجه به خدا. البته می توانیم در کلام و سخن بگوئیم کار را برای رضای خدا انجام بدهیم ولی آیا وقتی انسان به «کار» وشغلش عشق بورزد و غرق در کار شود آیا واقعا از توجه به ابعاد دیگر مسائل دیگر و هدف اصلی باز نمی ماند آنهایی که کارشان و شغل شان را واجبات عینی گذاشته اند (مثلا اهل علوم دینی) چقدر باید روی اخلاص کار کنند تا حداقل برای خودشان یک کم دلشان خوش باشد که در راه هدف کار می کنند چه برسد به دیگران. اگر این طور باشد الآن دانشمندان آمریکایی که در بخش های مختلف کار می کنند و غرق درعلم و تخصص وکارشان هستند هم...! آنها هم که در حال ساخت سلاح های دقیق و مخرب اند بلاخره با علاقه به اینکه یک علم و تخصصی دارند موقعیت اجتماعی و... دارند مشغول کارند آیا انسان بهتر نیست ساده ترین مشاغل را داشته باشد ولی خودش را گول نزند * چه طور می شود عشق و علاقه به کار(از هر نوعی: هنری فنی علمی) البته وقتی که به عنوان عامل تربیت شد[؟!] واقعا در راستای هدف اصلی { عبودیت نجات توجه به تمام ابعاد و استعدادها انجام تمام واجبات و محرمات...} باشد و نه مانع آن. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا مرحوم شهید مطهری را به جهت این‌چنین دقت‌ها رحمت کند. ابتدا خوب است سعی کنیم متوجه فضا و بستری باشیم که آن مرحوم متذکر جایگاه کار می‌شوند و این‌که چگونه وقتی کار در راستایی باشد که انسان در واقع خود و استعدادهایش را کشف کند متوجه می‌شود اگر او خود را متوجه اموری جدّی ننماید خیال او، او را مشغول می‌کند. با توجه به این امر رویکرد انسان به کار، رویکردی حکیمانه و قدسی و معنوی می‌شود و لذا در هر کاری که وارد شود در واقع آن میدان برای او میدان کشفِ بیشتر خود او می‌باشد و از این جهت به آن کار عشق می‌ورزد. حال چه آن کار، کاری باشد که مرحوم صاحب جواهر با پشتکارهای شبانه‌روزی خود انجام می‌دهد و چه کاری که مرحوم شهید شهریاری بدان مشغول می‌باشد. در هر دو حال اولاً: در راستای احیای خود قدم گذاشته است و ثانیاً: منوّر به الهاماتی می‌شود که در آن مسیر، مددکار او خواهد بود و این‌جا است که فرق اساسی بین این افراد و آن کارشناسانی خواهد بود که صرفاً اسیر امیال خود و کاری است که هیچ وجه متعالی مدّ نظر آن شخص نیست. موفق باشید      

32906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اینکه حضرت معصومه سلام الله علیها شفیعه در قیامت هستند، آیا طبق زیارتنامه شفاعت حضرت در بهشت هست یا در قیامت؟ و اینکه آیا شفاعت اهل بیت علیهم السلام و امام زادگان اولیا و شهدا در بهشت نه در قیامت ممکن هست یا نه؟ و اگر بحث شفاعت در بهشت امکان دارد منبع برای مطالعه بنده معرفی می‌کنید. ممنونم از لطفتان التماس دعا دارم. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند اگر به صورت انسان محشور شویم امامان ما را مورد شفاعت قرار می‌دهند و در جمع‌بندی می‌توان گفت شفاعت، بیشتر در قیامت انجام می‌گیرد. مباحثی در مورد معنای شفاعت و جایگاه آن در کتاب «معاد» و مباحث سوره «مرسلات» شده است. خوب است به آن دو مبحث رجوع شود. موفق باشید

32425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد گرامی، شخصی چه عرض کنم آتئیست خواسته که توحید برایش اثبات بشود حالا چه کتابی، چه شرحی که بیدار کننده فطرت او باشد سراغ دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» در ابتدای امر و «برهان صدیقین» پس از آن؛ می‌تواند عقل بشرِ این تاریخ را متذکر امور قدسی بنماید. البته دو کتاب مذکور همراه با شرح صوتی آن بهتر کمک خواهد کرد. موفق باشید  

32043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: قبلا فرموده بودید تفسیر المیزان را دنبال کنم اگر ممکن هست اساتید و برنامه هایی که تفسیر المیزان را تدریس می‌کنند معرفی فرمایید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اساتید بزرگواری هر کدام به شکلی به این امر اختصاص دارند. پیشنهاد اولیه بنده آن است که سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» به آدرس زیر بزنید.

https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=

در ضمن، استاد عابدینی و استاد یزدان‌پناه از جمله اساتیدی هستند که در این رابطه تلاش‌های خوبی داشته‌اند. موفق باشید

31922
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت: برای بخشش گناهان به غیر از استغفار کار دیگری هست که انجام بدهیم؟ گاهی با توجه به شرایط جدیدی که پیش می آید متوجه نمی‌شویم که کاری گناه یا اشتباه است تا چند بار تکرار می شود و بعد می فهمیم اما کار از کار می گذرد یا اینکه مطالعه می کنیم یا سخنرانی گوش می دهیم اما توان تشخیص تفصیل را توجه به آن اجمال نداریم در این موارد باید برای پیشگیری از گناه چه کنیم؟ چون متاسفانه بیشتر اوقات با تجربه و آزمون و خطا متوجه حقایق می شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همیشه قصه بشر همین بوده است که بعضاً خطا می‌کند و حضرت حق او را متوجه خطایش می‌نماید تا با نور توبه به سوی پروردگارش برگردد. به گفته جناب مولوی:

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

این قَدَر ارشاد، تو بخشیده ای

تا بدین، بس عیب ما پوشیده ای

گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن

مصلحی تو ای تو سلطان سُخن! 

کیمیا داری که تبدیلش کنی

گرچه جوی خون بود، نیلش کنی

این چنین میناگری ها کار توست

این چنین اکسیرها اسرار توست

آری! سنت توبه، موضوع بسیار مهمی است و واقعاً با طلب مغفرت مسئله حل می‌شود زیرا او توّاب است مگر تجاوز به حق النّاس که باید آن را جبران کرد. پیشنهاد می‌شود کتاب «با دعا در آغوش خدا» را که روی سایت هست مطالعه بفرمایید. موفق باشید   

31670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پاسخ حضرتعالی به قضیه اعدام های سال ۶۷ که سابق می‌دیدم گویا اینطور فرموده بودید که قرار بوده از آن طرف آنها حمله کنند از این طرف اینها از زندان ملحق شوند در حالیکه بعید می‌دانم زندانیان از این مسئله خبر داشته باشند و چون زندانها سراسر کشور بود اینکه این مسئله مورد توافق سراسر زندانهای کشور قرار بگیرد و مسئولین امنیتی بویی نبرند و اصلا خود اینکه خبری ممکن باشد به زندان راه پیدا کند مورد تردید و بلکه بسیار دور از ذهن است واقعیت این است که این نقشه آنهایی بود که حمله کردند آنها قصدشان حمله و بعد آزاد کردن زندانیان و الحاق آنها به خود بود بنابرین آن زندانیان چون قبلا محاکمه شده بودند و حکم قاضی بر مثلا ۱۰ سال حبس آنها بوده و حکم قاضی قابل نقض نیست و همین که حکم اعدام نگرفتند مشخص می‌شود دست به قتل نزده بودند و بیشتر سمپات بودند و وقتی هم که قاضی حکم می‌داد می‌دانست سر موضع هستند و همچنان هوادار گروه خویش و محارب بودن آن گروه هم از همان اوایل دهه ۶۰ روشن بود و قبل از ۶۷ کنار دشمن بعث قرار گرفته بودند بنابرین دلیلی نمی‌ماند جز قصاص قبل از جنایت اگر اینها آزاد می‌شدند ممکن بود بعدا مشکل ایجاد کنند پس پاکسازی شدند از طرفی فقط آن گروه اعدام نشدند بلکه از گروه های دیگر نیز گویا اعدام شدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جریان هستید حکم امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و با تشخیصی که پس از گزارشات دادند، آن بود که آن افراد محارب محسوب می‌شود و ایشان به عنوان فقیهی حاذق آنچه حکم خدا بود را اجرا نمودند و عاقلانه‌ترین کار برای یک مسلمان، اعتماد به چنین افرادی است و این غیر از آن است که با نگاه عقل غربی به چنین موضوعاتی نظر کرد. موفق باشید

31585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: بنده بحث های مربوط به خرد سیاسی و عقل تکنیکی را نت برداری کردم و چند بار به دقت گوش کردم گویا احساسم این است که به این نحوه تفکر شدیداً محتاج هستم برای ادامه این جنس بحث ها کدام بحث جنابعالی را دنبال کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله کتاب «جهان بین دو جهان» بتواند برای ادامه راه عصای دست شما باشد. موفق باشید

31213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان، خدا قوت! بنده سه تا سوال دارم. یکم: پیروی سوال ۳۱۲۰۸، فرمودید که راه خودم را منحصر به فرد خاصی نکنم و در انقلاب اسلامی قرار گیرم. حرفتون خیلی اجمال داشت، اگه زحمتی نیست مفصلترش کنید. این بحث شما خیلی مهم هست. این در معرض انقلاب اسلامی قرار گرفتن یعنی چه!؟ دوم: استاد جان، بی زحمت ببینید این قرائت بنده از انقلاب اسلامی درسته! انقلاب اسلامی یک موجودِ زنده ی غیر مادیِ جاری و فعالی است که دارای ذاتی هست و مدام پوست اندازی می کند. سوم: استاد جان وقتی در احوالات شهدا فکر می کردم و دنبال این بودم چه چیزی آنها داشتند یا چه گوهری را در خود پروراندن تا مستحق شهادت شدند، حالا از اون شهدای متفکر همچون شهید آوینی و شهید مطهری بگیرید تا شهدایی که شاید یک رکعت نماز هم نخواندند مثل طیب خان و... به یک نقطه ی مشترک یا به یک نخ تسبیح رسیدم که اگر این نباشد مثل این است که بقیه صفات مطلوب رو هم نخواهد داشت و آن محور هم چیزی نیست جز «صداقت» صداقت قولی، فعلی، قلبی! بنده بستر را «صداقت» دیدم. نمی گویم که نباید تواضع و ایثار و... نداشت، نه! میگم همه ی اینها برای شهید شدن یک صفر هستند که نیاز به یک دارند که یک صداقت هست. می گویم این صفات با صداقت معنادار می شوند. اگر به صدق برسیم، فیض های الهی به سمت قلب و زندگی مان سرازیر می شود. استاد جان، بدون ملاحظه نظرم را نقد کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» شده است که می‌تواند در این مورد که سؤال فرموده‌اید کمک کند. ۲. سخن بسیار درستی است و به همین جهت باید متوجه بود در هر مرحله از انقلاب در کجا قرار داریم. ما در ابتدای انقلاب بِرکه و یا نهایتاً دریاچه‌ای بیش نبودیم که با سرازیرشدن رودخانه‌های گِل‌آلود، به‌کلّی گل‌آلود می‌شدیم و لذا اگر آدم‌های مشکوک در دل انقلاب حضور فعّال پیدا می‌کردند، ماهیت انقلاب را تغییر می‌دادند و در این رابطه اگر در بعضی موارد در دفع افراد مشکوک افراط شد، در صحت اصل آن قضیه نباید شک داشت. مثل وقتی تنها در ابتدای حضور ایمانیِ خود قرار داریم و نهایتِ توحید ما آن است که خداوند یکی است و شریکی ندارد، ولی از آن‌جایی که نور توحید ظهورِ بعد از ظهور دارد و آرام‌آرام خود را تا آن‌جا نشان می‌دهد که می‌یابید او در عین حال که «احد» است، «صمد» است. انقلاب اسلامی به نور توحیدش نسبت به ابتدای خود در حال حاضر بسیار گشوده شده، مثل آن‌که اقیانوس اگر صدها رودخانه گل‌آلود در آن بریزند، گِل و لای‌ها را فرو می‌نشاند و آب‌های رودخانه‌ها را از جنس خود می‌کند و در آغوش می‌گیرد. در این دیدگاه عرض می‌شود به توحیدی رسیده‌ایم که متوجه می‌شویم متفکران مذکور در آن توحید جای دارند. آری امثال مارکس و فویرباخ توحیدی نیستند و خودشان هم چنین ادعاهای نکرده‌اند ولی جدای این افراد، متأسفانه ما در شرایطی نیستیم که دغدغه‌های توحیدی متفکران جهان را بفهمیم و با فرض این‌که می‌خواهیم در جهان حاضر شویم آن‌ها را از آنِ خود کنیم. ۳. همین‌طور است. موفق باشید

31152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه رهبری در انتخاب جناب رئیسی و محسنی اژه ای برای دستگاه قضا کسانی را برگزیدند که سالها درون این قوه بالیده اند و بر مسائلش اشراف دارند و عملکرد بسیار عالی دو سال اخیر رئیسی مهر تاییدی بر این گزینش است سوال پیش می آید که چرا رهبری از ابتدا اینکار را نکردند و افرادی خارج از قوه و ای بسا ناآشنا با مسائل این دستگاه و بعضا با روحیاتی که ابدا مناسب قضا نیست و بهتر بود به مسائل علمی و درس و بحث یا مرجعیت می پرداختند را انتخاب کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در آن زمان چنین افرادی را پیدا نکرده بودند و هنوز در بستر انقلاب چنین افرادی در دستگاه قضایی پرورش نیافته بودند. موفق باشید

30778

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: متفکر جاودان مرتضی آوینی بر چه مبنایی می فرماید این عصر؛عصر توبه بشریت است؟ چه شاخصه هایی در عصر ما وجود دارد که ایشان این عصر را عصر انابه به سوی حقیقت می‌پندارند حال آنکه تلقی ما این است که این عصر اتفاقا عصر اوج عصیان بشر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کانال  @serredoran در این رابطه شده است. آری! بشر در حالِ بازخوانی راهی است که با هزار امید و زحمت طی کرد تا از تحجّر قرون وسطی آزاد شود و به حیاتی بس گشوده که انسانیت و آزادی و معنویت را در آن تجربه کند، برسد. ولی «ناگاه چو پر بگشودم، پروازگاهم قفسم بود و بس». موفق باشید

نمایش چاپی