بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظرتون در مورد برگزاری جشن ادب در ۷ سالگی برای بچه ها چیست؟ اگر نظر مثبت دارید ممنون میشم نکات مدنظرتون را برامون بیان بفرمایید. صحبت های آقای پناهیان را در این زمینه خوانده ام ولی در مورد جزئیات آماده سازی پسرم و شرایط و کیفیت جشن و... اطلاع دقیقی ندارم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن فرزند متذکر این امر شوید که خدا از تو از این به بعد انتظار دارد نسبت به دستوراتش بی‌تفاوت نباشی ولی واجب نکرده تا به تو سخت‌گیری کند. موفق باشید

25015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه بعد از مرگ استکمال نیست چطور بچه ها در روایات آمده که توسط حضرت زهرا (س) یا حضرت ابراهیم (ع) تربیت می شوند؟ اصلا مراتبشون چطور مشخص میشه؟تربیت بچه ها به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نظر به این موضوع داشته باشند که اگر امکان به‌ظهورآمدنِ استعدادهای آن اطفال در این دنیا فراهم نشده باشد، چنین شرایطی فراهم گردد. ولی به هر حال «اَلیوم، یوم العمل و غَداً یوم الحساب». موفق باشید

24683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنظر حضرتعالی می تواند گفت در آیه ۱۲۳ طه، مراد از «اهبِطا» امر به هبوط حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما باشد و در آیه ۳۶ سوره بقره، مراد از «اهبِطُوا» حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما و ابلیس لعنت الله علیه باشد؟ یا می شود گفت مراد از «اهبطوا» تمام انسان هایی که در روز الست قالوا بلی گفته اند باشد کما اینکه حضرتعالی به نقل از آیت الله جوادی حفظه الله تعالی فرمودید: نزدیکی به شجره ممنوعه از مقام آدمیت سر زد نه آدم علیه السلام و الا معنی نداشت که با نزدیک شدن آن حضرت، همه ما هبوط کنیم. با تشکر از شما استاد عزیز بابت حوصله و وقتی که برای ما می گذارید، خداوند با اولیایش محشورتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور می‌آید زیرا بالاخره شیطان هم در آن بهشت بود و از جهتی «اهبطوا» شامل او هم شد. موفق باشید

34303

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من به دلیل اینکه خانواده ام خمس پرداخت نمیکردن الان فکر می‌کنم اگر بچه دار بشم روی اون بچه تاثیر میذاره. در حال حاضر هم گاهی از غذای اونها استفاده می‌کنیم. می‌خواستم بدونم راهی وجود داره که تاثیر تکوینی این مساله روی نسل از بین بره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ای که سال‌های قبل خدمت آیت الله حاج آقا شیخ یدالله رحیمیان بودم ایشان با تسلطی که نسبت به نظر فقها داشتند، معتقد بودند در مورد ارحام و نزدیکان نباید این نوع حساسیت‌ها را إعمال کرد. موفق باشید

34079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت: خواستم نظر شما رو در مورد اینکه می‌گویند بعضی از روزهای قمری ماه انجام فلان کار نحس است و بد است مثلا کوتاه کردن مو و... آیا اینها صحت دارد؟ تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر مرحوم شهید مطهری نسبت به این مطالب چندان مثبت نیست. موفق باشید

33008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت شما بخیر باشه. سوالم در باره احادیث دشمن اهل بیت و طیب مولد بود افرادی در این فضاهای مجازی شروع می کنن به توهین به برای مثال خلیفه اول - دوم - سوم - عایشه که اینها قطعا دشمن اهل بیت هستند - اینها زنازاده هستند ما فرزندانمان را با دوست داشتن على ابن ابى طالب امتحان مى کردیم، و چون مى دیدیم یکى از آنها على ابن ابى طالب (رضی الله عنه) را دوست ندارد، مى فهمیدیم از ما نیست و از راه حلال به دنیا نیامده است هرچه صحبت می کنی - سخن رهبری برای عدم توهین رو براشون میاری قبول نمی کنن لَا یَقْتُلُ النَّبِیِّینَ وَ لَا أَوْلَادَهُمْ إِلَّا أَوْلَادُ الزِّنَا ــــ به قتل نمی رساند انبیاء و فرزندان انبیاء را مگر اولاد زنا.» (بحارالأنوار، ج27 ،ص240) برای مثال می گیم خب در باره قابیل که هابیل را به قتل رساند چه می گویید - در باره دشمنان ائمه علیه اسلام که گاها خود فرزند امام بودند چه می گین؟ استاد لطفا تبیین دقیق این قضیه رو بفرمایید. قبلا مطالبی در باره عدم طیب مولد دشمنان اهل بیت بیان کرده بودین ولی اون فقط درباره امثال یزید و ابن زیاد و... بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً آن قسمت از دعا مربوط به کسانی است که با روبروشدن با حضرت علی «علیه‌السلام» و اهل البیت «علیهم‌السلام» و نظر به سجایای آن‌ها باز به آن‌ها دشمنی بورزند حتی آن‌هایی که تحت تأثیر دشمنان گرفتار دروغ‌ها و فریب‌های دشمنان باشند از جمله کسانی که در فضای حاکمیت بنی‌امیه و بنی‌عباس دشمنی ورزیدند، از این قاعده مستثنی هستند مثل جعفر عموی حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و یا آن زیدی که برادر حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

32802

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد بزرگوار سلام: اول بابت سوال سطحی و بی مقداری مثل این سوال، با توجه به سطح والای شخصیت شما پوزش می طلبم. ولی در شرایطی قرار دارم که مجبور شدم این سوال را برای شما ارسال کنم. زندگی من مثنوی هفتاد من کاغذ هست، ولی نکته ی مهم این است که من در طی چند سال اخیر در اعتقادات و حجاب خود تغییراتی ایجاد کردم و سعی کردم مطابق احکام دین، رعایت کنم. ولی از سمت همسرم بابت این تغییرات به خصوص حجاب به شدت مورد آزار هستم. ولی با تن بیماری که نتیجه ی سالها سختی و فشار در این زندگیست، تلاش می کنم تا بر اعتقادات خودم باقی بمانم و بهترین رفتار رو با همسرم داشته باشم. ولی متاسفانه این حجم فشار و آزار، باعث شده که رفتار تند و تلخی با کودک معصومم داشته باشم و هر چه تلاش می کنم تا با فرزندم خوش رفتار و صبور باشم، از نظر روحی و جسمی کم می آروم و شب ها با اشک و غم فراوان به خاطر پشیمانی از خشم و خشونت نسبت به فرزندم، به خواب می روم. زمانی که از همسرم دورم رفتار بسیار خوب و مناسبی با فرزندم دارم ولی می‌دانم جدایی نیز به صلاح نیست. خیلی دعا کردم خدا به تن من شفا بدهد تا بتوانم این مصائب را به بهترین نحو بگذرانم، ولی نمی دانم چرا صلاح خدا بر بیماری من است. گاهی از خدا می خواهم تا اگر نبود من به فرزندم آرامشی می‌دهد، عمر من را به سر برساند. لطفا من را راهنمایی نمایید تا بدانم چگونه بر آزارهای همسرم صبر کنم، بدون آنکه آزاری به فرزندم برسانم؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور و بقایی نظر کنید که در بیکرانه وجود خود در آن حضور و بقاء حاضرید. و در همین راستا مانند دریایی گسترده و لطیف خواهید بود که با سعه صدر تمام با همسرتان برخورد می‌کنید بدون هرگونه مشاجره‌ای و فرزند خود را نیز چون دریایی که رودها را هرچند گل‌آلود باشند در بر می‌گیرد، در بر می‌گیرید. موفق باشید

32674
متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده، ان شالله پربرکت ترین ماه رمضان را داشته باشد. در مورد صورتِ زندگی شهیدانه و سینما بفرمایید. خیلی ممنونم از راهنمایی های شما.

طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر    کین طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود

 شهدای دفاع مقدس ره صد ساله را یک شبه رفتند و شعر جاودانگی را سرودند ولی قصه ی اینکه چگونه طی مکان و زمان کردند، تکنیک هنر قصه گویی سینمایی را به سلوک فرا می خواند. زیرا عبارت «اگر کسی شهید نباشد، شهید نمی شود.» نشان از نحوه ی حضور و زندگی کردنی می دهد که هر لحظه اش شهید بودن است. و اینچنین قصه ی شهید بودن و شهید زندگی کردن سروده می شود و انفطار صورت رخ می‌دهد، همان اتفاقی که در سینما در جستجوی آن هستیم، صورتِ زندگی و تقدیری که رقم می خورد. «سبحانک یا مصوّر، تعالیت یا مقدّر»؛ لحظه ی شهادت بر صورتِ بودن و زندگی کردنی از جنس شهادت رقم می خورد. و حضرت حق در لحظات چنین زندگی حاضر است و انفطار در صورتِ چنین زندگی ایی رخ می‌دهد. «سبحانک یا فاطر، تعالیت یا حاضر». و شهید سلیمانی از این فطر و حضور به گفته ی خودش مانند کبوتر ها از بسیجی ها و شهدا دانه بر می چیند، و چگونه شهید زیستن را به ذهن می سپارد تا باز به گفته خودش بر رقبای عشق پیروز شود. دوربین شهید آوینی هم چنین قصدی دارد، در جستجوی شهیدِ زنده است. شهید زنده خصوصیاتی دارد. اگر شهید «عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» است، شهیدانه زندگی کردن بودنی است از جنس روزه. عاشقی است که روزه عشق گرفته است برای دیدار معشوق. و دوربین جلوتر از همه می‌رود تا امام باشد در به خاطر سپردن صورتِ فطر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آری! اگر «دوربین جلوتر از همه می‌رود تا امام باشد» می‌داند که خبری در پیش است و باید به سوی آن خبر حرکت کرد و آن را جستجو نمود مثل آنچه شهدا در آینده حضور تاریخیِ خود یافتند و آن را آنچنان با ارزش دیدند که فداکردن جان را کم‌ترین بهاء برای تحقق آن آینده یافتند. روحىه تاریخی ما حکایت از آن دارد که امروز، تفکرْ تنها با شنیدن و یا مطالعه‌کردن کافی نیست بلکه نوعی تفکر در میان است که با دیدن پیش می‌آید و انسانِ متفکر گاهی از یک صحنه، اموری را می‌یابد که از مطالعه کتاب‌های زیاد، آن امور پیش نمی‌آید. بنده در «بله‌گفتنِ» بدون مقدمه همسر شهید باکری در جواب عاقد، در کنار حرکت قبلی او که پس از شنیدن شرط‌های شهید باکری، بلند شدند تا بدون معطلی در راهی وارد شوند که باید در آن قدم بگذارند؛ آن صحنه را از صدها کتاب که این واقعه را نقل کند، روشن‌تر و بزرگ‌تر یافتم و عزمی که عزم زنان انقلاب اسلامی بود را بدون هر کلامی شنیدم. و این برای هرکسی که آن صحنه را دید، پیش آمد بدون آن‌که حتی نیاز به پرحرفی‌های امثال بنده باشد. موفق باشید      

32629
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و رحمت خدا بر شما استاد گرامی، طاعات و عبادات قبول، برداشتی از تفسیر سوره مرسلات، آیا درست برداشت کردم؟ سلام حضرت مرسلات ای آشنای پنهان و ای آشکار غریب چه خرامان می آیی، از که فرمان داری؟ این بار فرستاده کدام اسم از رب العالمین هستی؟ قرار است کدام منیت مرا از جا برکنی؟ قرار است این بار چه نشر و حشری با کثرات داشته باشم تا جانم وسعتی یابد به وسعت یوم الفصل، نشانم دادی وحدت را در کثرت دیدن همانقدر برایم لازم است که کثرت را در وحدت دیدن، اصلا دیدن برایم لازم است، وحدت را، کثرت را و اتحاد بین این دو، و فصل و تمایزش را. کدام ذکر را برایم به سوغات آورده ای؟ از کدامین گناه و تقصیر توبه کنم و به امید طلوع چه فردایی باشم؟ یا حضرت مرسلات، تو مرا از روزمرگی رهاندی و با لشگری از اسماء الهی بسویم آمدی تا لشگر جهل و غفلت مرا غافلگیر کنی و مرا به «خود» آری. آری ، به خود، به خویشتن، به جان، به آنچه تا کنون هستم و شدم و آنچه باید باشم و بشوم. تو قیامتم را بپا کردی و مرا با بندگان خدا برانگیختی، راستی می شود، با دیگران حشر و نشر داشت ولی فقط رو به تو داشت. چه در صلح، چه در جنگ، چه در جمع، چه در فرق. می شود فقط مات او بود ، ولی نه در خانقاه، بلکه در وسط میدان زندگی و روزمرگی های آن. می شود مرده ای باشی در دست غسال تا تو را بچرخاند و بچرخاند و بچرخاند، شستشویت دهد، پاکت کند و آماده ات کند برای حشر، می شود زبانت، نگاهت، کلامت، سکوتت، قدمت، قعودت، خواستت، رفتت، برگشتت، مهرت و قهرت.همه و همه از الله، برای الله و بسوی الله باشد. می شود سرود و ورد زبانت، آن «صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» باشد، و اگر هنوز با این کلام توحیدی فاصله ها دارم ، نه از ان روست که نیست و نمی شود، بلکه از آن روست که گاه گاهی چشمک ستارگان قوایم و قوه کوههای اعمالم، عقل قدسی ام را محجوب کرده و هنوز نه، هنوز حجاب آسمانی ام شکافته نشده، هنوز چشمانم به ستارگان زیبا و کوههای بلند خیره مانده، هنوز درگیر حجاب هستم ، ظلمانی و نورانی اش، هنوز باید زمزمه کنم : «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک...حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور...». ۸ رمضان ۲۱ فروردین ۱۴۰۱

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است بخصوص وقتی خود را در طوفانِ «عاصفات» در دست اراده‌ای بیابیم که: «می‌برد آن‌جا که خاطرخواهِ او است». مگر جز این است که در وصف آن طوفان فرموده‌اند: «پرّ کاهی در مصاف تند باد / خود ندانم در کجا خواهم فتاد». آیا اگر خود را به این طوفان بسپاریم، با جهان «النّاشرات نشرا» که منجر به «فالفارقات فرقا» خواهد شد؛ روبه‌رو نمی‌شویم؟ موفق باشید    

32174
متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار: من مباحث ده نکته رو دنبال کردم و روی اونها فکر هم داشتم و تجرد نفس رو تا حدودی متوجه هستم . مخصوصا رویای صادقه هیچ توجیهی نداره به جز مجرد و فرازمان ومکان بودن روح انسان. چند روز پیش اولین پیوند قلب خوک به انسان انجام شد و خبر خاصی هست. قبل تر از اون هم ایلان ماسک پروژه ی نورالینک رو استارت زده و مراحلیش رو انجام داده، هنوز عملیاتی نشده اما خیلی دور نیست که اجرایی بشه. این تصور برای خیلی‌ها بوجود اومده که انسان غربی به کمک تکنولوژی داره انسان رو به سمت نامیرایی پیش میبره، اینکه انسان بر تمام دردها و بیماریها و نقصهای جسم پیروز میشه و عمر همیشگی پیدا میکنه. من متوجه این قضیه هستم که روح متفاوت از مغزه و متفاوت از قلب و حقیقتی ورای اینهاست اما همه ی جامعه توان فهم این موضوع رو ندارن و خود ما هم گاهی دچار سوال میشیم. ۱. اینکه مسیر غرب در پزشکی تا کجا پیش خواهد رفت؟ ۲. اگر قلب تعویض بشه، مغز کنترل بشه، سایر اعضا ترمیم یا تعویض بشه، خب طبیعتا عمرها طولانی میشه آیا این شدنیه و یا موانعی متفاوت از بیماری بر سر راه نامیراییست؟ ۳. آیا انسان به سمت نامیرا شدن پیش می‌رود؟! سیر بشریت و تکنولوژی به گونه ای هست که من خودم نمی تونم بگم صد سال دیگه این اتفاقات نخواهد افتاد و گوشه ی دلمان خالی می‌شود، خدا تا کجا به انسان قدرت تغییر و دستکاری در انسان را می‌دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پزشکی جدید در مسیر آزمون و خطا و آزمایش‌هایی که روی بدن انسان‌ها انجام می‌دهد، تلاش‌های خوبی دارد. ولی جایگاه روح و نفس انسان، ماورای حضور آن در بدن است و لذا بعد از مدتی که بالقوه‌های آن به فعلیت رسید، بدن را ترک می‌کند هرچند که آن بدن سالم باشد. بحث در سلامت بدن نیست، بحث در انصراف روح است از بدن که بالاخره یا با ایستادن قلب، آن انصراف برای ما مشخص می‌شود و یا به اصطلاح با سکته مغزی آن مرگ پیش می‌آید. موفق باشید

32079
متن پرسش

سلام علکیم استاد: تشکر از پاسخ دادن به سوالات، خداوند به وقت‌تون برکت بیشتر بدهد با توجه به سوال ۳۲۰۶۹ که خودم از شما پرسیدم و اینکه شما فرمودید نکات خوبی در آن هست، آیا درست تر آن نیست که ذوالقرنین را مولا امیرالمومنین علیه السلام بدانیم؟ و اگر حدیثی که در آن نوشتار آمده صحیح است چرا علامه طباطبایی رضوان الله علیه با استناد به این حدیث، ذوالقرنین را حضرت امیر ندانستند؟ امیرالمومنین در این حدیث فرمودن که من ذوالقرنین هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد جناب ذی‌القرنین به عنوان شخصی معین و متعیّن، غیر از آن است که در روایات داریم حضرت فرمودند: «كُنْتُ مَعَ الْانبياء سِرّاً و مع محمد جَهْرَاً»[1] با همه انبیاء سراً هستند و با حضرت پیامبر«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آشکارا. و به همین جهت جناب علامه متوجه تعیّن تاریخی جناب ذی‌القرنین بودند و آیه مربوطه نیز از همین زاویه مطلب را به میان آورده. و این غیر از حضور معنوی و تاریخی حضرت علی «علیه‌السلام» است. که در روایتی بدان اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: «کنتُ ولیاً و آدمَ بین الماء و الطّین» من ولیّ خدا بودم در آن وقتی که آدم (علیه السلام) بین آب و خاک بود. موفق باشید      

[1] - سيد جلال الدين آشتيانى، شرح مقدمه قيصرى بر فصوص الحكم ابن عربى، ص 668.

31817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: چرا گاهی اوقات مثلا با دیدن شخصی آشنا ، سوالی در مورد آن شخص به ذهن ما به صورت گذرا خطور می‌کند و بعد هم فراموش می‌کنیم اما بعد از مدتی گویی تمام کائنات هستی دست به دست هم می‌دهند تا پاسخ آن سوال خطور کرده در ذهن را به ما نشان دهند و نتیجه به وجود آمدن یک سنگینی در روح است و انگار می‌خواهند آدم را متنبه کنند. کتاب ادب خیال را خوانده ام، اما خب هنوز کنترلی بر خیالات نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

31655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درود خدا بر استاد میرباقری که به خوبی در مورد معاد جسمانی مطالب ارزشمندی را ارائه فرمودند آن آیات و روایات کاملا با معاد جسمانی عنصری سازگار است و معاد صدرا راهی جز تاویل ندارد. فقط چون حقیر به روح قائل نیستم بنظرم بعد مرگ انسان به کل نابود می‌شود تا حشر صورت گیرد. البته فرض دیگری هم است و آن روح بخاری که گویا قدیم مطرح می‌شد روحی در وجود آدمی باشد منتها مادی و همان در برزخ باشد تا حشر این فکر کنم با آیات سازگارتر باشد. و بیشتر می توان پذیرفت اگر به این توجه کنیم که طبق نظر آن محدثین عظام ملائکه هم مادی (نه لزوما جسمانی) هستند فقط خدا مجرد است. اما سوال حقیر سابق خوانده بودم صدرا معاد جسمانیش را منحصر در نفوس ناقصه می‌داند و نفوس کامله و مقربین را معادشان را روحانی می‌داند این صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که با توجه به مباحثی که در جواب های قبلی عرض شد، در این مورد تفاوت نظر داریم. موفق باشید

31219

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: ببخشید استاد من خانمی هستم که بنا به دستور رهبر مبنی بر افزایش جمعیت و برای تکثیر نسل شیعه تصمیم به بچه دار شدن گرفتم از طرفی خیلی مشکلات با همسرم دارم که منو از تربیت بد فرزند میترسونه تا وقتی مشکلاتم بخواد برطرف بشه پیرشدم. سر دوراهی هستم از یه طرف میگم بسپرم به خدا و از طرفی واقعا می‌ترسم. من میدونم روحیات پدر خیلی در فرزند موثر هست از طرفی من که انتخاب همسرم اشتباه بوده ولی میخوام فرزند خوب و یار امام زمان تربیت کنم چه کنم؟ آیا ممکنه؟ آیا موردی سراغ دارین با وجود پدر بد اخلاق و کلی صفت بد دیگه فرزند خوب و مومن و عالم باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نقش اصلی در تربیت فرزند را خداوند در قلب مادر شکل داده است و بنابراین نباید نگران بود. موفق باشید

31013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

30428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و درور بر استاد: از آنجا كه علم به يقين در خدا جز بديهيات است اگر ما همين قدر بدانيم كه خدا وجود باشعوريس كه بر عالم و هستي حاكم و حكيم داناست و هرچه اراده كند يقينا محقق خواهد شد آيا شناخت بيشتري بايد صورت بگيرد در اين عالم در مورد خدا؟ آيا تسليم در برابر حوادث كافي نيست براي ادامه زندگي؟ آيا خدا مي‌خواهد ما بيشتر بدانيم در مورد خودش؟ آيا تسليم بودن در برابر علم خداوند كافي نيست؟ آيا بايد شناخت بيشتري در اين جهان و علم هاي كه هست بايد كسب كرد تا به هدف انسانيمون رسيد يا كمال در تسليم محض در برابر خداوند و انسانيت انساني است و خير رساندن به ديگران؟ سوال من اينكه آيا لازمه تحقيقي كه فلاسفيون و عرفا كردن كه همش به علم بينهايت خدا منتهي مي‌شود و نورانيت و رحمانيت آيا لازمه به فراتر از اين دست يافت؟ آيا بايد تفحص بيشتري كرد؟ آيا شناخت بيشتر لازمه زندگيس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» به نقل از کتاب «عقل و جهل» اصول کافی می‌فرمایند جواب خدا به بندگان بر اساس عقل و معرفت آن‌ها نسبت به خداوند است. با توجه به این امر می‌توان گفت هر اندازه معرفت ما به خداوند بیشتر باشد، عبادات ما و فعالیت‌های ما برکت بیشتری پیدا می‌کند. موفق باشید

30379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: ببخشید استاد اگر کسی تا آخر عمر به خاطر علاقه زیاد و ولع به خواندن و مطالعه، کتاب بخواند برای اینکه بفهمد، آیا در دنیا و آخرت به سعادت می‌رسد؟ آیا در شکل‌گیری شخصیت انسان و جسم برزخی او موثر است یا فقط بار خود را سنگین می‌کند؟ صرفا مطالعه اخلاقی مد نطر نیست بلکه هر نوع کتابی که برای فهمیدن جذاب است. و دوم اینکه این همه اطلاعات کجا می‌رود و وقتی بعد مدتی فراموش می‌شود پس به چه دردی می‌خورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطالعات، جهت یافتن حقیقت باشد و یا جهتِ رفع مشکلات مردم و یا جهت کسب رزق، مسلّم ارزش دنیایی و آخرتی دارد. ۲. مگر آن‌که نیّت‌های آن اعمال که خیر است، برای انسان بماند. موفق باشید

29932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز ادام الله ظلکم: استاد بنده در ۱۴ سالگی حالات خوبی داشتم با غیب ارتباط داشتم معرفت و نفس و بخشی از معاد و ... مباحث حرکت جوهری و ... را با شما کار کردم. گاهی حضرت عزرائیل را درک کردم و خودم را در برزخ احساس کردم و حتی مکاشفهکی هم شاید داشتم جوری بودم که دورم جمع می شدند با بودنم و با حضورم اطرافیان به نماز شب تشویق می شدند نور داشتم چه نوری. الان ۲۰ ساله هستم و طلبه و آن حالات رفته استاد. چرا رفته؟ بی خطا نیستم البته. سوال چرا رفته؟ چکنم برگردد؟ خواهشا تفصیلی فرمایید بنده کتب شما را بعضا مطالعه داشتم مانند عالم طلبگی و ... ارجاع ندهید. لطفا ممنون استاد. این سوال برام خیلی مهمه کمی بیشتر وقت بگذارید برای سئوال ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضوری که با حاج قاسم پیش می‌اید فکر کنید. إن‌شاءالله مباحث اخیری که در مورد حاج قاسم در کانال «مطالب ویژه» عرض شد مفید خواهد بود. موفق باشید@matalebevijeh

29546
متن پرسش
عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز: خدا قوت و آدینه بخیر. در باب برهان صدیقین. در مورد قاعده «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات» از این برهان برای اثبات هستی بخشی خداوند استفاده می‌کنند مثل برهان صدیقین. سوال اینکه ما در جهان پیرامون خود اصلا رابطه هستی بخشی را نمی‌بینیم و نهایت شاید ایجاد ابتدایی عالم را بتوان مدعی شد. آن هم رابطه هستی بخشی آن به آن که برهان صدیقین مدعی آن است. و لذا همه چیز را به صورت اعدادی و معده می‌بینیم، پس نمی‌توانیم استدلال کنیم این هست ها باید به عین هستی منتهی شود. خب این هست ها همدیگر را تغذیه می‌کنند و چه لزومی دارد که به یک عین ختم شود؟ آنچه مشهود ماست این است که موجودات پیرامونی ناقص اند و عین وجود به معنای عین کمال نیستند. چطور از این قضیه استدلال می‌کنیم که پس وجود اینها باید از عینشان گرفته شده باشد به معنای اینکه چون ناقص اند پس کامل به آنها هستی می‌دهد آن هم آن به آن، در حالی که ما جز اعداد نمی‌بینیم. سپاس از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بحث «برهان صدیقین» نظر به امری است بدیهی تحت عنوان «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات». پس در هر حال هر هستی، از آن جهت که «هست» و عینِ هستی نیست، به عین هستی ختم می‌شود و معدّات تنها زمینه‌ی ظهور هست‌ها هستند ولی موجودات، همه روشنی‌گاه‌های نمایش هستی هستند که در ذات خود عین هستی است. موفق باشید    

29472

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خسته نباشید. برای تحقیق در مورد «صراط و ظهور باطن افراد» چه منبعی را معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید مباحث «معرفت نفس» راه‌گشا باشد. موفق باشید

29209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من خانمی هستم که یک دختر کوچک دارم و من و همسرم خیلی دوستش هم داریم. اما همسر من خیلی تمایل دارند فرزند بعدی مان پسر باشد، من جنسیت برایم مهم نیست و می گویم هرچه خدا بخواهد و سالم و صالح باشد ولی نظر ایشان اینست که وقتی علم پیشرفت کرده و از طریق روش های آزمایشگاهی مثل آی وی اف می توان جنسیت بچه را انتخاب کرد و خدا هم به انسان عقل استفاده داده، از این روش ها استفاده کنیم. اما من دلم راضی نیست و فکر می‌کنم دست کاری در کار خداست و بهتره طبیعی به خدا بسپاریم. نظر شما چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان آن روش آزمایشگاهی نیستم ولی اگر نظام طبیعیِ بدن را به هم نمی‌زند، می‌توان به آن فکر کرد. موفق باشید

29123

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: وقت بخیر. سایت و گروهی هست تحت عنوان طب روحانی، این گروه بیماری های مأورایی رو درمان میکنن، مثل طلسم و جادو و درگیری با جنیان، معتقد هستند که بیشتر مردم ناخواسته درگیر این موضوعات هستند، مواردی مثل چشم زخم یا حسد، درمان اون ها با ترغیب به دستورات کاملا دینی هست، مثل نماز اول وقت و پرهیز از گناه و استفاده از آب قرآنی، خواهر بنده هم به این مسیر کشیده شدن و البته بسیار مذهبی و با اعتقاد شدند، مدتی هست بنده خوابهای بدی می‌بینم و سیاهی رو در اطرافم حس می‌کنم، البته از خواندن معوذتین و آیت الکرسی غافل نیستم، ولی خواهرم معتقدند من هم درگیری با این موضوع دارم و باید درمان بشم، می‌خواستم بپرسم آیا همچین چیزهایی صحت داره و میشه بهشون اعتماد کرد و به وسیله اونها درمان شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نباید به این امور وارد شد و حساسیت به خرج داد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. با روحیه‌ی ایمانی و توکل بسیاری از این فتنه‌ها خود به خود خنثی می‌شود ما نباید معطل آن‌ها شویم. موفق باشید

29117

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تحیت: جوانی هستم ۲۹ ساله و به خیال خودم مذهبی. با اینکه آثار و پیامدهای گناه را می‌دانم و آیات و روایات مربوط به گناه و نتایج آن را خوانده و همچنین از آثار کتبی و صوتی بزرگان از جمله حضرت عالی بهره جسته ام و حتی این مطالب را برای دیگران هم باز گو ‌کرده ام، اما متاسفانه وقت گناه یا بکلی غافلم و یا وقتی هم که غافل نیستم و متوجه هستم که خدا و ائمه (ع) خصوصا امام زمان (ع) مرا می‌بینند اما با وقاحت تمام بی اعتنایی کرده و معصیت می‌کنم. لطفا بفرمایید مشکل کجاست و چه باید کرد؟ هرچند ترس این دارم که با دانستن راه کار باز هم به آن بی اعتنایی کرده و باز دچار معصیت شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هر اندازه احوال بزرگان را جدّی بگیریم بیشتر می‌توانیم از گناه فاصله بگیریم و بر عزم جدّی خود نسبت به ترک گناه کوتاه نیاییم. موفق باشید

28494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در راه گذار از تمایز سوبژه و ابژه که ماحصل اندیشه مدرنیته هست، فرمودید راه اینست بجای اینکه دین را در حد دانایی و آشنایی با یکسری مفاهیم بیاوریم، نظر به حقایق قدسی کنیم و آنها را مد نظر بگیریم تا جهت ما در آن راستا باشد. منظور از نظر به حقایق قدسی و مد نظر قرار دادن حقیقت متعالی چیست و چگونه این امر وسیله عبور از تمایز سوژه و ابژه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بسیار مهم و قابل بحث است. فکر می‌کنم خوب است مدتی در مباحثی که تحت عنوان «تفکر قرآنی» مطرح شد و به‌خصوص در جلسه‌ی ۲۵ سوره‌ی جاثیه وقت گذاشته شود. موفق باشید

27891

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به آبروی حضرت زهرا جواب سوالم رو دیروز فرستادم ببین شماره فایل سوال من ۲۷۸۸۰ بود همه سوالات رو جواب دادین مال من تو بیستم شمارش نیست. تو رو خدا از حاج آقا بخواین جوابم رو بده خیلی به جوابش الان نیاز دارم مسأله کل زندگیمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه هستید که مسأله، در حد تصمیم برای یک زندگی است و هر چه انسان در این مورد فکر کند، ضرر نکرده‌است. بنده معتقدم در این مورد با مشاوری که ابعاد مختلف قضیه را چه از نظر دینی و چه از نظر اجتماعی و روانی می‌تواند بررسی کند مشورت شود. بنده جناب آقای دکتر قاسم زاده را معرفی می‌کنم. شماره دفتر: 32306295

نمایش چاپی