بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8461
متن پرسش
سلام استاد عزیز جوانی هستم که به خاطر چهره زیبام و اینکه هر چند گاهی دوستانم از چهره زیبای من به نحوی تعریف میکنند دچار شخصیتی خودشیفته شدم و زیاد توی اینه نگاه میکنم و با کمال تاسف بگم به جای اینکه عالم دینی داشته باشم عالمم شده جلب توجه کردن برای خانم ها و دختران طوری این مسئله برام مهم شده که اگه یه روز برم خیابون و کسی بهم توجه نکنه دچار کاهش اعتماد به نفس میشم بله میدونم به یک حیوون تبدیل شدم اما استاد به جان سید علی که برام خیلی عزیزه نمیخوام اینطوری باشم جزوه مرزهای ارتباط رو خوندم چند بار هم خوندم اما نشد سعی کردم نظر به شخصیت والای یوسف صدیق کنم و این کار رو کردم باز هم حل نشد آخه رفیق به قول خودت ما اومدیم تو این دنیا نظر خدا رو جلب کنیم قدسی بشیم نظر به ابدیت داشته باشیم همه رو میدونم اما به قول اون بزرگوار دست ما کوتاه و خرما بر نخیل کمکم کن تو را قسم به ملاصدرا کمکم کن نذار جوونیم تباه شه از دیو و دد ملولم انسانم ارزوست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌که این را نپذیرفته‌اید که کمال خود را در جلب نظر دیگران جستجو کنید، و جنگ بین نفس امّاره و فطرت الهی را شروع کرده‌اید خوب است. سعی کنید طرف نفس امّاره که می‌گوید ظاهر خود را ببین و به نمایش بگذار، نگیرید. به آن بی‌محلی کنید، به طور عادی در کوچه و خیابان ظاهر شوید، تا پوزه‌ی نفس امّاره به مرور به زمین مالیده شود. موفق باشید
8460
متن پرسش
با سلام.استاد بابت پاسخ سئوال برکات تمرکز از شما ممنونم.از آنجا که شما همیشه قاعده را میگویید بنابراین نتیجه گیری کردم که مشگلات جسمی حتی میتواند برای مثال موضوع نازله ای مانند ریزش مو باشد...با مطالعاتی که از آثار شما و دیگران داشته ام به این نتیجه رسیده ام که کارهایی مانند تلاوت قرآن کریم ,نماز اول وقت, آرام بودن, تفکر و تدبر درمورد نفس و مرگ, ورزش, چشم پاک, روزه, دوری از پرخوری, دوری از موسیقی, علم آموزی, صدقه, استفاده از مواد غذایی طبیعی, یاد پروردگار و ذکر, دوری از پرحرفی و غیره باعث این تمرکز میشود.حال میخواستم اگر موارد دیگری یا پر اهمیت دیگری است طوری که به قد و قواره ما جوانان بخورد و ما به کار ببریم بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همه‌ی این موارد که فرمودید خوب است در صورتی که رویکرد اصلی نظر به آن حقیقت یگانه یعنی حضرت حق باشد تا تمرکزتان پایدار بماند و رشد کند. موفق باشید
8459
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز بهترین ساعات شبانه روز برای گفتن ذکر یونسی چه موقع است؟وآیا می شود در مسجد که عموم مردم رفت و آمد دارند انجام داد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در ساعاتی که شرایط روحی شما مناسب باشد. بهتر است در جای خلوت باشد. موفق باشید
8458
متن پرسش
سلام علیکم استادعزیز چرا بعد از یک دوره روزداری با وجود آنکه قدرت مدیریت نفس زیاد می شود ماهیچه های دست و پا خیلی لاغر می شود ولی ماهیچه های شکم خیلی کم در صورتیکه ظاهرا باید برعکس باشد؟و بالاخره چگونه می توان این معادله را بر عکس کرد؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نباید در کنار روزه‌داری از فعالیت و ورزش کاسته شود. موفق باشید
8457
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک ایام الله ماه رجب . از حضرتعالی سوال داشتم که با همسری زدواج کردم .که از خانواده اهل دین بودند . بعد از گذشت 6 سال از زندگی مشترک دارای یک فرزند که اکنون سن او 2 سال می باشد فرزندم دارای مشکلاتی است که از شما خواهشمندم درصورت امکان اینجانب را راهنمای فرمایید .1- فرزندم اصلا با بچه های دیگر بازی نمی کند و اگر بچه ای هم بخواهد با او بازی کند با او پرخاشگری می نماید 2- اصلا با وسایل بازی خودش هم بازی نمیکند . 3- او را به پارک هم که می برم با وسایل بازی داخل پارک هم بازی نمیکند .4- به دلیل این که مادرش از کوچکترین قضیه دچار استرس می شود می ترسم که او هم به مشکل مادرش دچار شده باشد از این که به صحبت های این جانب گوش کردید بسیار متشکرم مارا هم از دعای خیرتا در این ایام بهره مند سازید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مستحضر هستید که این موارد مواردی است که باید به متخصصی خاص رجوع فرمایند و بنده، راه‌کاری در رابطه با این مشکل ندارم. موفق باشید
8456
متن پرسش
باسلام آیه ای که در آن می فرماید : فلا (انساب) بینهم یومیذ . و آیه ای که در آن می فرماید : والذین آمنوا واتبعتهم ذریتهم بایمان الحقنا بهم (ذریتهم ) چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ذرّیه در آیه‌ی مذکور معلوم نیست به معنای همسر و فرزند باشد بعضاً می‌فرمایند منظور نتایج اعمال باشد. از طرفی درست است که در قیامت این نوع نسبت‌ها از میان می‌رود ولی مؤمن هرچه را که خواست دارد. حال اگر به دلائل اُنس ایمانی طالب همسر و فرزندان خود بود آن‌ها را در کنار خود دارد. موفق باشید
8452
متن پرسش
سلام علیکم به نظر شما ساده ترین و روان ترین کتابی که در موضوع " زندگینامه چهارده معصوم ( ع) " موجود است ، چیست؟ ( برای رده سنی جوان ) با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آخرین کتاب‌ها که در این مورد به بازار آمده اطلاع ندارم. ولی مجموعه‌ی کتاب‌هایی که مرحوم آیت‌اللّه اشتهاردی تألیف کردند خوب بود. کتاب آقای مهدی پیشوایی هم خوب است. موفق باشید
8451
متن پرسش
سلام علیکم ایا رسیدن به معرفه الله منحصر در معرفه النفس است باتشکر صمیمانه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: روایات بر روی این موضوع تأکید دارد و اهل سلوک هم می‌فرمایند از این طریق به نتیجه رسیده‌ایم. موفق باشید
8449
متن پرسش
آیا گناه و توبه پس از ظهور وجود دارد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری تا انسان در این دنیا است و اختیار دارد امکان گناه و توبه برای او هست منتها در فضایی که نور حضرت ظهور کند و حقایق برای مردم روشن شود ظلمات و کفر بر جامعه‌ی بشری غلبه ندارد. موفق باشید
8446
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی علامه در تفسیر آیه 21 نور می فرمایند و اینکه فرموده : ((و لکن اللّه یزکى من یشاء و اللّه سمیع علیم )) اعراض از مطالب قبلى است ، و حاصلش این است که خداى تعالى هر که را بخواهد تزکیه مى کند. پس امر منوط به مشیت او است ، و مشیت او تنها به تزکیه کسى تعلق مى گیرد که استعداد آن را داشته ، و به زبان استعداد آن را درخواست کند، که جمله ((و اللّه سمیع علیم )) اشاره به همین درخواست به زبان استعداد است ، یعنى ، خدا شنواى خواسته کسى است که تزکیه را به زبان استعداد درخواست کند، و دانا به حال کسى است که استعداد تزکیه را دارد. ما در فرمایش علما داریم که توبه همان بازگشت قلبی به خداست ونیاز حتمی به گفتن ذکر استتفار نیست ولی اینکه الان علامه فرمودند تزکیه کسى تعلق مى گیرد که استعداد آن را داشته ، و به زبان استعداد آن را درخواست کند. با آن مطلب چگونه قابل جمع است ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: زبان استعداد یعنی این‌که انسان شخصیتاً از گناه منصرف شود و به حضرت حق رجوع نماید. موفق باشید
8445
متن پرسش
سلام علیکم در قرآآن داریم که خداوند فاسقان و ظالمان را دوست ندارد . ودر جای دیگر می فرماید خدا مومنین را دوست دارد آیا این برداشت درست است که خدا مومن را دوست دارد ولی فسق و ظلم او را دوست ندارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. موفق باشید
8444
متن پرسش
سلام علیکم آیا شما مستند " من روحانی هستم " را دیده اید؟ اگر مشاهده فرمودید ، نظر حضرتعالی در خصوص محتویات این مستند چیست؟ و تا چه اندازه محکوم به صحت است؟ یا مهدی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این فیلم نشان می‌دهد آقای روحانی در صحنه‌های زیادی از انقلاب حاضر بوده‌اند و این حُسن آقای روحانی است. و در مورد تعلیق غنی‌سازی اورانیوم هم البرادعی اطلاعات غلط به ایشان داده. بحث تفاوت سلیقه جای خود دارد و این‌که تصور می‌شود تیم هسته‌ای آن بدبینی که باید به جهان استکبار داشته باشند ممکن است در آن‌ها نباشد. موفق باشید
8442
متن پرسش
سلام علیکم ...عالم همه در تجلی است ونور حضور در همه جا پرتو افکنی می کند.ما تازمانی که به عبادات فردی خود وبه حالات روحانی خود توجه داریم نمی توانیم طلب حضور نور قدس را در کل عالم طلب کنیم وقتی به فسادهای جهان فکر می کنیم ونظاره گر مشکلات می شویم امید از قلب ها بیرون می رود ...جناب استاد انقلاب کبیر حضرت روح الله هدیه ای بود برای امید بخشیدن به دل های مردمان جهان برای رسیدن به نور و رهایی از ظلمت کفرومطمئنا ایت الله خامنه ای نیز همان راه ومسیر راه می روند وبه قول حضرتعالی تفصیل حضرت امام می باشند...در روایت داریم که اگر انسان کامل نبودند جهان کن فیکون می شد .بنابراین امام زمان یا بقیه الله کسی که به نور الله زنده است لحظه ای از یاد انسانهایی که رجوع به حضرت الله دارند نمی باشد ...اتحاد است دیگر!و ما اعتقاد داریم که حضرت امام خمینی با اتحاد کاملی که با آن مقام روحانی پیدا کرده بودند توانستند تجلی گر آن عالم قدس در حد خود بوده باشند ولی مطلبی که در این جا مطرح می شود اینکه آیا در این زمان فقط انقلاب اسلامی ایران می باشد که منادی آن عالم یعنی عالم حضرت مهدی خواهند بودیعنی اینکه امام کشور ایران را کشور اسلام می دانند را ما باید یک اصل در عالم تلقی کنیم یا غیر از این است ؟از کجا معلوم که در آینده در گوشه ای از جهان دوباره یک انقلابی بزرگتر از انقلاب امام خمینی اتفاق نیفتد ؟البته با شواهد موجود در جهان جایی از جهان در حال حاضر نیست که توان ظهور آن نور را داشته باشد ولی این هم موضوعی است .استاد یک مشکل دیگری که برای ما مذهبی ها پیش میاد اینکه در این سیر وسلوک عرفانی که همه اش در درون اتفاق می افتد بعد از مدتی می گوییم که برای چه ؟و یک نیست انگاری که شاید این هم نعمتی از طرف خدا بوده باشد برایمان پیش می آید با آمدن این حس وحال چه کنیم ؟استاد این دل نپخته ونرسیده امان به کدامین راه بسپاریم؟ خدا برای چه شیطان را آفرید؟برای تعالی؟استاد بعضی وقت ها در خواب هایمان یک بشارت هایی به ما ها می دهند این را چگونه ارزیابی کنیم ؟مثلا دائم در حال پروازیم در آسمان ها !استاد نظر دکنر داوری در مورد جریان دکتر احمدی نژاد چیست ؟چرا شما با تفکر امثال آقای هاشمی مخالفید؟آخرش ایشون از انقلابیون است .از پراکندگی سوالات ببخشید.ما شاگرد خوبی نیستیم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- امیدواریم در گوشه‌ی دیگر جهان نیز بانکی از توحید به گوش برسد و موجب تقویت نظام اسلامی در مقابل نظام استکباری باشد 2- سلوک عرفانی درونی است ولی اولاً: ما را از انجام اعمال خلاف کنترل می‌کند. ثانیاً: شخصیت ما را آماده می‌نماید که هرجا زمینه‌ی عمل به حق بود در میدان باشیم 3- جناب آقای دکتر داوری سعی دارند طوری موضع نگیرند که تقابلی با جریان های دیگر پیش آید 4- این حرف‌ها چیست پای ما می‌گذارید؟! ملاک دوستی و دشمنی ما نسبت به اشخاص در نسبت آن‌ها با اهداف انقلاب معنا پیدا می‌کند و جای هر کس را در رابطه با انقلاب تعیین می کنیم.موفق باشید
8441
متن پرسش
سلام استاد استاد درمورد ایت الله سید صدق شیرازی و ایت اله سیستانی و ایت اله وحید کمی توضیح دهید اختلافات ایشون با نظام درمورد چه موضوعاتی است ایا اختلافات عمیق است نظرتون راجع به بیت العباس و شبکه حهانی امام حسین چیه استاد به من یک پیشنهد شغلی در بیت العباس دادن گه در پزیرفتنش دودل هستم لطفا من رو راهنمای فرمایید ممنون از وقتی که گذاشتید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه سیستانی و آیت‌اللّه وحید«حفظهمااللّه» از طرفداران نظام اسلامی هستند، ولی متأسفانه آقای شیرازی از کسانی طرفداری می‌کنند که مقابل نظام اسلامی‌اند و وسیله‌ی تحریک تکفیری‌هایی هستند که شیعیان را به قتل می‌رسانند. این‌که مقام معظم رهبری فرمودند کسانی هستند که شمشیر دشمن را تیز می‌کنند. منظورشان این افراد است که اقای شیرازی از آن ها دفاع می کنند شاید این مقاله کمک کند موفق باشید .خاندان شیرازی ها و.... از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی آیت‌الله سید محمد شیرازی برادر بزرگ‌تر شیرازی‌هاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیت‌الله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیت‌الله شیرازی از سوی کربلایی‌ها این روابط تیره و سرد شد. در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می¬آید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر می‌کرد: «ترفوف رایه¬الاسلام بید آیه الله الخمینی» «سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا» در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت برگزار می‌کرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.» آیتالله خویی: کار این سید، شبهه‌ناک است البته مهم‌ترین مخالفت‌ها با مرجعیت این آیت‌الله جوان مقیم کربلا از سوی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضع‌گیری‌های تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند. آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حمله‌ها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه‌دار شد… مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبهه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست. سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست! بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت. در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم. با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری می‌کرد. یک بار جمعی از کویتی‌ها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود. این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.» ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه خانواده شیرازی‌ها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسی‌شان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علی‌رغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال می‌دهند. این ماجرا تا سال‌ها مستمسکی برای خانواده شیرازی‌ها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدت‌های سید محمد شیرازی تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد. برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد! سید صادق برادر کوچک‌تر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازی‌ها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امری است که ایشان هیچ واهمه‌ای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند. برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر می‌شود. فیلم صحبت‌های سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحش‌های رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات می‌توان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچ‌کدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشته‌اند. «سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب» این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته می‌شود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطه‌ای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علی‌رغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیت‌الله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه‌ ماهواره‌ای منتسب به شیعه، جریان شیرازی‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست. ۱۳ شبکه با هزینه‌های حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه از مهم‌ترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهواره‌ای جهان، می‌توان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نام‌های شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیع‌ترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شده‌اند! شبکه‌هایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی می‌کنند جلوه‌های واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکه‌ها با حمایت شخص آیت‌الله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راه‌اندازی و مدیریت این شبکه‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی! آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه¬های یکی از این شبکه‌ها می¬گوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.» نکته مهم‌تر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهواره¬ای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را می‌توانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت می‌کند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظاره‌گر شعائر حسینی از این دست هستند! دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع می‌نویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‌کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‌کنند. تاجایی که انگلیسی‌ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‌های عزاداری – در کربلا- تقسیم می‌کردند.» سال گذشته هم به دنبال نام‌گذاری نهم تا پانزدهم ربیع‌الاول به عنوان هفته برائت توسط شبکه ماهواره‌ای امام حسین (ع) که توسط بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی اداره می‌شود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکس‌العمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود. درباره مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را شنیع دانسته‌اند هم آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کرده‌اند. البته این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیه‌ای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقه‌های پنج‌گانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده‌ است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حمله‌های سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچ‌گونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است…» آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخ‌الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند. این اتفاقات در حالی می‌افتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم می‌کند می‌فرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.» مثل پدراتون گول نخورید! آیت‌الله سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله کرد. البته سابقه حملات وی و خانواده‌اش به انقلاب اسلامی مردم ایران در اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلاب مشهور است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در شبکه‌های جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست که با این که ایشان از مراسم¬ها و شعائر حسینی به صورت خاص و غیر معتبر بسیار دفاع می‌کند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عده‌ای فتنه¬گر به نمادها و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند. آیت‌الله سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد می‌کرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضی¬هاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست می¬گه… کشور اسلامی مردمش انقلاب می¬کنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد می¬زنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم می¬زنه می¬کشه به خاک و خون می¬کشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم می¬کُشه یا حبس می¬کنه … فکر می¬کنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.» امام خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف می‌فرمایند:«آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد می‌فرمایند: «خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.» توهم توطئه یا دست آوریزی برای مظلوم نمایی آقای سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی طرفداران شیرازی¬ها و همین¬طور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی را مشکوک تلقی می¬کنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که در خانه¬اش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی اشاره ای نمی¬ کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر مخاطبی حتمی جلوه می¬ کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن این دو نفر می برده است را اضافه کرد. تا¬کنون این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ نداده¬اند که نظام اسلامی از کشتن این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بی¬اثری که، توان مقابله¬ای چه الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این دو نفر موثرتر و مخالف¬تر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر می¬رسد؟ پرداختن بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک می¬ کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را دارند. دار و دسته افراطی¬ ها یاسر الحبیب طلبه خوش‌پوش لندن نشین یاسر الحبیب یک طلبه خوش‌پوش است که در حسینیه‌ای در لندن منبر برود سینه‌چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار می‌رود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکه‌های تحت حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت می‌کند ولی از حضور چشم‌گیر و پررنگ در دیگر شبکه‌های زنجیره‌ای این طیف فکری نیز غفلت نمی‌کند. تنها سه سال از راه‌اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می‌گذشت که تندروی‌های یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند. «اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی» اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این همه زندانی و شکنجه‌شده، به این روحانی جوان این قدر توجه می‌کنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسی‌ها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیت‌های یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامه‌ای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌ای «فدک» را نیز با حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه رسانه‌ای، شبکه ماهواره‌ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی قرار می دهد. رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد. او پس از ذکر ادلّهخویش برای اثبات نفاق و هرز‌گی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشنگرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این¬که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می ¬رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌باره گزارش می‌دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌ای فدک این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این‌که در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکه‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید. «شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش می‌دهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.» اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند. تا اینکه این دست موضع‌گیری‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام ¬زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به¬ ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی¬ الله ¬علیه¬ و آله– می¬ شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره‌ای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامه‌های السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت. حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه‌ای رسمی، این‌چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ¬ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان¬ الله¬علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول¬(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن¬چه که اهل فتنه انجام می¬ دهند، صادر شده و بیان¬گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن¬چه که باعث می¬ شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ¬ترین مراجع شیعه و به ¬عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.» یکی دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد نام‌گذاری هفته برائت! در ربیع‌الاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیه‎السلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهل‌بیت علیهم‎ السلام روز غدیر ثانی نام‌گذاری شده است… از این رو بر خود لازم می‎دانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نام‌گذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.» این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می ¬گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بت‌های مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آن‌ها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین می‌کنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنی‌ها را ثابت می‌کند. بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمک‌های بی‌دریغ دولت انگلستان و بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیت‌های به ظاهر مذهبی‌اش می‌افزاید. قابل‌توجه اینجاست که در یک اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی -شبکه امام حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامه‌های هفته برائت این فرقه مشکوک کرد. محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازی‌ها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است. از جمله فعالیت‌های وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره می‌کند و اکثر کلیه‌های که می‌سازند، صحنه‌هایی از قمه یا لطمه زنی است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، «آیت‌الله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیه‌ای به شبکه «سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند. سید حسین شیرازی فرزند آیت‌الله و مدافع سید حسن خمینی استدلالات ضعیف و ضعف گفتار این جریان را می‌توان از زبان سید حسین شیرازی وقتی به دلایل تبلیغ علیه نظام و اشاعه بدعت قمه زنی به دادستانی احضار می‌شود به وضوح مشاهده کرد. وی در روایت دیدارش با دادستان ویژه روحانیت قم را چنین روایت می‌کند: با احترام من رو وارد دفترش کرد یک قاضی نشسته بود دادستان هم پیشش بود، اول کار یکی آمد گفت برای حاج اقا ناهار بیارم دادستان گفت نه نیاز نیست همش پنج دقیقه کارش داریم. بعد شروع کرد و گفت: هر کشوری قانون داره و باید به قانون کشور احترام گذاشت…. شما دارید کارشکنی می‌کنید. من اینجا یک دفعه با حدت گفتم کجا ما کارشکنی کردیم؟ طرف جا خورد و اون هم یک خورده تند شد و گفت رفقاتون ضد ما کار می‌کنند ما یک احضاریه فرستادیم دنیا رو شلوغ کردند. بهش گفتم خوب تقصیر خودتونه چه معنی داره من رو احضار می‌کنید! گفتم عملکردتون دشمن سازه به چه حساب من رو احضار کردید؟! گفت خوب کارت داریم چکار کنیم؟ گفتم به من چه برید یکی دیگه رو پیدا کنید!! گفت چرا افرادتون علیه ما دروغ می‌گن گفتم مگه افراد شما دروغ نمی‌گن؟ گفت کجا؟ گفتم تو گوگل سرچ کن پسر نوح عکس‌های سید حسن خمینی در میاد!! گفت ملاک ما امام خمینیه گفتم مگه سید حسن جزو نظام نیست!! سوال اینجاست که چه اتفاقی افتاده است که این جریان که هیچ اعتقادی به نظام اسلامی ندارد چرا چنین از آقای سید حسن خمینی حمایت می‌کند؟ یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دوره¬ای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهایی¬ها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می ¬گرفتند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیت¬های جریان شیرازی¬ ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی¬ های خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می¬ کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد..
8440
متن پرسش
با سلام. وقتی حرف از شهدا میاد انگار از بزرگترین حسرتهای جهان خلقت صحبت میشه. جبهه، شهادت، جهاد، دفاع، اسلام، امام حسین علیه السلام و... این جوان گنه کار که فقط با گناه های جورواجور خون به دل شهدا کرده ام، وقتی خبر آمدن شهدای حرم زینبیه سلام الله را میشنوم واژه حسرت برایم خیلی وسیع میشود. خیلی دوست دارم برم برای دفاع، برای رفتن پیش شهدا، برای رفتن در آغوش امام حسین، برای سربازی حضرت زینب، ولی نمیدانم واقعا تکلیف هست یا نه؟ هر چند که از ایران فقط افراد نظامی را میفرستند ولی افراد دیگر با رفتن به عراق یا لبنان، از آن مناطق با آموزشهای مختلف راهی سوریه میشوند. به نظر شما رفتن به سوریه بدون گفتن به اولیا صحیح است یا نه؟ چون اذن اولیا، میشود گفت محال است. نمیدانم، نمیدانم... یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ظاهراً سوریه از این جهت مشکل ندارد که ضرورت باشد به آن جا بروید. موفق باشید
8438
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز..ببخشید استاد آیا استفاده از تمرکز برای رفع مشگلات جسمی اشگالی دارد..البته بد برداشت نکنید که مثلا استفاده از کلاسهای افرادی که از این ادعاها دارند و آخرش به ناکجا آباد میرسد..منظورم با تفکر و تدبر شخصی بر ورای ماده است..
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیلی هم خوب است، چون موجب حضور نفس در بدن می‌شود و نفس، بهتر بدن را تدبیر می‌کند. موفق باشید
8436
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .حق بدهید استاد،وقتی 9 ماه سال را انتظار بکشی برای رجب و شعبان و رمضان و بعد عشق بکنی با روزه هایش بعد بروی دکتر و دکتر بگوید به علت اسید بالای معدت و زخم معده ای که داری،روزه داری برایت حرامه،دنیا رو سرت خراب بشه،باور نمیکنید چه مصیبتی دارم میکشم،درده معدت به درک،دائما منتظر بودم رجب بیاید و با انوار قدسیه ناب ماه رجب و روزه شیرینش با این نفس سرکش به مخاصمه تمام عیار بپردازم. . .اما دکتر میگوید نمیتوانی،واقعا نمیدانم چه کنم،نمیدانم این دو ماه دارو های شیمیایی که داده اند را مصرف کنم،با اما و اگر خوب شوم،اما زجر اینکه شاید نتوانم ماه رمضان را روزه بگیرم،دارد دیوانه ام میکند،ماه رجب و شعبان هم که مستحبی ست و دیگر نمیشود روزه گرفت آن هم وحشتناک است. . .اصلا مانده ام،لابد میخواهید بفرمایید اذکارش را بگو،به جان خودم اذکارش را میگویم،اما ذکرش کجا و روزه کجا؟من که حضور قلب ندارم،روزه ای میگرفتم،شب بیدار میشدم با عشق،کمی رازو نیاز میکردم،همان هم اگر گرفته شود من چه کنم؟بفرمایید چه کنم؟. . .میفرمایند روزه سپر مقابل آتش است،بله هست،وقتی روزه میگرفتی حتی خطورات نفس هم قابل کنترل بود،حال من چه کنم؟...بخدا سختم است استاد...موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک‌سری هم به اطبای طب سنتی بزنید شاید فرجی حاصل شود. شماره‌ی جناب آقای رستگاری در این رابطه 09132652954 است با ایشان تماس بگیرید. موفق باشید
8435
متن پرسش
عرض سلام و تسلیت شهادت امام هادی علیه السلام استاد شما اقای محمد شجاعی که معمم نیستند و در تهران جلساتی دارند میشناسید؟اگر بله نظرتون در مورد ایشون و سخنرانی هاشون چیه؟ جایی دیدم اقای نجات بخش را در تهران معرفی کردین.جلسات ایشون کجاست و چطوره؟ اگر بخواهم ازیندو یکی را بروم کدام راهگشا تر است؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جناب استاد شجاعی از اساتید ارزشمندند و بنده به ایشان ارادت دارم. جناب آقای نجات‌بخش اصفهان تشریف دارند ولی در جریان جلسات تهران هستند. شماره‌شان 09133057948 است. موفق باشید
8434
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده. استاد اگه اجازه بدید میخوام باهاتون درد و دل کنم.(طولانیه ولی خواهش میکنم تا پایان بخونید)لطفادرپایان نظرتونو صادقانه بگید وکمکم کنید.من باعرض شرمندگی مجبورم رک وپوست کنده یه سری مسائل رو بی پرده بگم.استاد من الان24سال و 9ماه سن دارم.دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی،در دانشگاه سراسری هستم.6 سال پیش وارد دانشگاه شدم.تاقبل ازاون خیلی ازاسلام چیزی نمیدونستم.من الان که به دوران 5 ساله لیسانسم نگاه میکنم،یک زندگی کاملا جاهلانه و پر از غفلت میبینم.البته نکات مثبتی هم داشت که عرض میکنم. اول قسمت های منفی: خوب به دلیل فشار جنسی و شرایط بد جامعه و محیط و ناآگاهی اینجانب و پایبند نبودن قلبیه من به اسلام، من استمنا میکردم(گفتم مجبورم بی پرده حرف بزنم) هر از چندگاهی فیلم پورن نگاه میکردم، به سایتهای سکسی هر از چندگاهی سری میزدم و بدترین قسمت منفیه اون دوران ، آشنایی من با داستانهای سکسی بود که بزرگترین ظلمی بود که در حق خودم کردم که البته همش به خاطر بی بصیرتی و نا آگاهی من بود. (و البته سیگار هم میکشیدم) در کنار این مواردی که تو زندگیم جریان داشت(بعضی وقتها کم ،بعضی وقت هازیاد)، موارد نسبتا مثبتی هم بود.من اصلا آدم مذهبی نبودم ولی چون یک مسلمان زاده بودم از همون اوایل دوران نوجوانی ، یک ته اعتقادی به دین داشتم. البته خیلی محدود و سطحی.وقتی وارده دانشگاه شدم دیدم دغدغه دین دارم و باید تکلیفمو با اسلام روشن کنم. باید ببینم چی هست اصلا،حرفه حسابش چیه،اگه خوبه پس چرا اینقدر مخالف و منتقد داره، چرا جوامع اسلامی نسبت به جوامع سکولار انقدر عقب مونده اند ، چرا تو اسلام سنگسار هست، قصاص هست،دست قطع میکنن،چرا دیه و حق ارث زن نصفه مرده ،شیعه این وسط چی میگه ،اصلا کی گفته حق با حضرت علی هست، پس این یک میلیارد مسلمون سنی چی میگن، و از اونجایی که در ابتدای دورانه دانشجوییم یک مقدار نژاد پرست بودم و گرایشات تعصبیه ایران پرستی و باستان گرایی داشتم و قتی حمله اعراب به ایران را مطالعه میکردم ، نسبت به اسلام نگرشم منفی شد. خلاصه من بودم و هزا ان هزار شبهه که تو محیط دانشگاه و فضای سایبری هر روز بهش اضافه میشد. یک خورده سرعت و زیاد میکنم.از شریعتی شروع کردم. حرفای خوبی میزد.تو کتاب ما متهمیم وتشیع علوی صفوی میگفت خرافات زیادی وارده دین شده.تو کتاب اسلام شناسیش،اول گفت ارزش هر کس به میزان شناختش از مقدساتشه و مقدسات ما هم اسلامه،پس باید اسلامو شناخت،بعد گفت واسه شناخته اسلام اول باید تاریخ اسلامو بخونی، بعد ببینی محتواش چیه.چون خودم به تاریخ خیلی علاقه داشتم شروع کردم به خوندن تاریخ اسلام. خیلی خوندم. از کتابای درسیم بیشتر میخوندم.حدودا 5 جلد ازتاریخ طبری،2 جلد از تاریخ کامل ابن اثیر، یه مقدار تاریخ یعقوبی و چنتا کتاب تاریخ تحلیلی صدر اسلام(رسول جعفریان خیلی مفید بود) و یک عالمه مقاله تو اینترنت از مخالف و موافق و بیطرف. بعدش با چنتا از کتابهای مطهری با محتوای اسلام یه مقدار آشنا شدم.مطهری فوق العاده بود.خیلی دوستش دارم.اینا حدودا دو سه سال طول کشید. تدریجا نظرم نسبت به اسلام داشت عوض می شد. تو قضیه حمله اعراب،خدماته متقابل مطهری خیلی کمکم کرد.با مطالعه های گسترده و مباحثه با دانشجو ها و اساتید اهل فن،روز به روز شبهاتم کم میشد(اینو بگم من خیلی دیر باورم و یک مطلب خیلی خوب باید برام روشن بشه تا قبولش کنم)تا رسیدم به این که عقلم میگفت اسلام و تشیع برحقه،ولی اسلام به قلبم نرسیده بود چون موانع داشتم. اون موارده منفی، موانعه جدی برام بودن.با کمک خدا شروع کردم به رفع موانع، خلاصه میکنم،خدا کمکم کرد و تونستم در نهایت موانع را با ارده ای که خدا بهم داد به تدریج بزارم کنار. خدا رو صد هزار هزار مرتبه شکر. کار بزرگی بود، مخصوصا ترک استمنا، وقتی موانع رفع شد، انگار از یک اسارت و بردگی آزاد شده بودم .سیگار هم که یک سال قبلش با خواست خدا ترک کرده بودم،با ترک سیگار و استمنا، انگار روح و جسمم آزاد شده بود.احساس میکردم می تونم نفس بکشم،راحت تر وعمیق تر فکر کنم و از همه مهمتر از نمازم لذت ببرم.( اینو بگم تا قبل از اینکه با عقلم به حقانیت اسلام پی ببرم تقریبا تارک الصلات بودم،بعد از اون هم تا زمان حذف موانع، یه خط در میون میخوندمو به اون صورت لذتی از نمازهام نمیبردم)نمازهام همه اول وقت شده بود و بیشتر با جماعت، از زندگی لذت میبردم،بهترین دوران زندگیم همون اوایل بعد از ترک استمناع بود.الان که یاده اون موقع افتادم اشکم در اومد. انگار تازه متولد شده بودم. با یک دریایی به اسم اسلام مواجه شده بودم که هر چی ازش میخوردم سیراب نمیشدم.اصلا اسلام ته نداره.تازه میفهمیدم اینکه میگن انسان فقط ماده و جسم نیست،بعد معنوی و روحی هم داره یعنی چی.فقط حسرت میخوردم که چرا از این همه استعداد و ابعاد معنوی که در درونم وجود داشت،من غافل بودم.اینجا بود که به ماهیت تمدن غرب پی بردم و فهمیدم فرهنگ غربی از همه ی ظرفیت و استعداد انسان استفاده نمیکنه و نمیتونه بشریت را رستگار کنه.(تا قبل از اون یه جورایی غربگرا هم بودم،به لیبرالیسم و سکولاریسم دلخوش بودم)تا قبل از اینکه معنی زندگی دینی را بچشم، با انقلاب و ولایت فقیه و امام خمینی و حکومت اسلامی ضدیت داشتم و تقریبا مخالف بودم.یعنی درک صحیحی ازشون نداشتم.بعد از تولده دوباره ام، شروع کردم به مطالعه و تحقیق راجع به انقلاب و شخصیت هاش و هدف از تشکیل حکومت اسلامی(تقریبا ترم اول ارشدمو براش وقت گذاشتم).انگار خدا یه بصیرتی بهم داده بود که کلا نظرم عوض شد و فهمیدم هدف از انقلاب چی بوده و امام خمینی چه کار بزرگی کرده.(توی بحث ماهیت و هدف از انقلاب و حکومت اسلامی،حسن عباسی و توی بحث دشمن شناسی و یک سری مسائل متفرقه،رائفی پور،خیلی کمکم کردند)دورانه عجیبی بود .تو این دوران بود که ماهواره هم تو خونمون به دستور من جمع شد.حرفم را خلاصه میکنم.هرچی از اون دوران بگم کم گفتم.اما یه مشکلاتی هم بود و هست.اصلا این مشکلات باعث شد با شما درد و دل کنم.در دوران جاهلیتم به خاطره اون موارد منفی که کم یا زیاد تو زندگیم جریان داشت،یک سری تصاویر و صحنه ها و داستان هایی تو ذهنم باقی مونده که بعضی وقتا خیلی آزارم میده.بعضی وقتها احساس میکنم اون خاطرات و افکار چنان به وجودم حمله میکنه و چنان جاذبه وکششی در من ایجاد میکنه که توی این لحظات قدرت فکر کردنو از دست میدم.انگار به زور میخاد منو بر گردونه به اون دوران،حال و هوای خیلی بدی بهم دست میده.یه جورایی زجرم میده. حتی برای فرار از این افکار مجبورم بعضی وقتها روزه بگیرم. فقط از این میترسم این حیاتی که دوباره به دست آوردم را از دست بدم و برگردم به دوران جاهلیت.علاوه بر این، توی این مدت بعد از تولده دوباره(حدودا 8 ماه شده تا الان) بعضی وقت ها احساس میکنم که با یک رکود مواجه شدم و انگار دارم درجا میزنم و حرکت رو به جلویی ندارم،مثلا مثل قبل از عبادتهام لذت نمیبرم.احساس کردم باید از یک منبع معرفتی تغذیه بشم و آگاهیم را بالا ببرم تا ایمانم بیشتر بشه.این بود که خدا کتاب های شمارو جلوم گذاشت. بحمدالله از وقتی سیر مطالعاتی شمارو شروع کردم مشکله دومم (رکود و درجا زدن)تقریبا حل شده.اما هنوز بعضی وقت ها اون افکار و حال و هوا بهم حمله میکنن .استاد نظرتونو راجع به این 6 سال زندگیم بگید و برای رهایی از مشکلاتم کمکم کنید.کمکم کنید تا این راهی رو که شروع کردمو تا قله آخرادامه بدم.ببخشید اگه سرتونو درد آوردم.التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده؛ صورت‌های خیالی بعد از مدتی باز در ذهن انسان ظهور می‌کنند تا انسان را به عهد قبلی با آن صورت‌ها بکشانند و معنای صبری که در قرآن بر آن تأکید شده در این‌جاها است که اگر انسان در مقابل جذبه‌های قبلی مقاومت کند و بر عهد جدید خود پافشاری نماید، آن صورت‌ها نه‌تنها قدرتشان را از دست می‌دهند بلکه هویت آن‌ها نیز معلوم می‌شود و به عبارت دیگر انسان دیگر زشتی گناه را احساس می‌کند. تنها راه، صبری است که منجر به گشایش حیات طیبه می‌شود. موفق باشید
8433
متن پرسش
سلام.چرا باید برای سلام به امام زمان رو به قبله باشیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بهترین حالت برای ملاقات بهترین مخلوق رو به قبله است ولی به هرطرف که بایستید و نظر به وجود مبارک آن حضرت بکنید با آن حضرت ملاقات خواهید کرد. موفق باشید
8432
متن پرسش
سلام. منظور از اینکه وقتی امام زمان می آید برای همه آشناست چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون انسان کامل صورت نهایی و شخصیت آرمانی هرکسی است که به دنبال کمال انسانی‌اش می‌باشد. موفق باشید
8431
متن پرسش
سلام و عرض ارادات سلام مومن باید در حالت خوف ورجا باشد خواستم بپرسم این موردی که عرض می کنم مصداق حالت خوف و رجا هست؟ همانطور که در روایات داریم هر کس یک روز ماه رجب را روزه بگیرد گناهانش آمرزیده می شود و یا داریم که در پایان ماه رمضان رهایی از اتش است و روایات دیگر که صراحتا از آمرزش گناهان بحاطر عملی اشاره شده است حال اگر شخصی به ان روایات تکیه اعتماد کند و گناهان خود را بخشیده بداند از حالت خوف و رجا خارج شده است؟ 2- همانطور که این هفته فرمودید در روابات داریم که هرکس 100 مرتبه لا اله الا الله در ماه رجب بگوید خداوند 100 شهر در بهشت برایش ایجاد می کند به نظر می رسد که این شامل کسی است که لا اله الا الله واقعی بگوید مثل اهل البیت ولی برای دیگران چه؟ آیا 100 شهر با درجه کمالی پایین تری هست یا که نه مثلا 10 شهر؟ . البته این سوال به عنوان نمونه بود سوال کلی این است که در روایات داریم که اگر کسی فلان عمل را انجام دهد اجرش این گونه است . این اجر در مورد همه صادق است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- به فرمایش آیت‌اللّه ملکی تبریزی : درست است که این اعمال ظاهراً ساده است ولی چون همه توفیق آن را پیدا نمی‌کنند پس حقیقتاً باید امیدوار بود در ازاء همین اعمال کم، آن پاداش را بدهند. ولی هرگز این‌طور نیست که مؤمن بصیر به این نتیجه برسد که حق آن عمل را اداء کرده است و لذا نه ناامید است و نه مغرور 2- فکر می‌کنم نظر به جنبه‌ی نهایی آن اعمال و اذکار دارند ولی اگر رویکرد ها درست باشد بالاخره پاداش آن اعمال را به صورت نازله به انسان می‌دهند. موفق باشید
8430
متن پرسش
هفت درجهنم وهشت دربهشت چیست وچرا بهشت هشت دردارد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملاصدرا این‌طور می‌فرماید: ((«لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» جهنم را هفت در است و هر دری را از ایشان بخش جداگانه‌ای است. هرچند در تعیین ابواب جهنم و بهشت اختلاف نظر هست ولی بهترین نظر عبارتست از این‌که ابواب بهشت و جهنم قوای ادراکی هفتگانه‌ی انسان یعنی پنج قوای حسی، بعلاوه‌ی «خیال» و «وهم» است. «خیال» ادراک‌کننده‌ی صُوَر بوده و «وَهم» معانی جزئیه را درک می‌کند. این دریچه‌های هفتگانه در عین این‌که دریچه‌های دخول آتش‌اند، دریچه‌های دخول به جنت نیز هستند و این در صورتی است که انسان آن‌ها را در جهت طاعات و ادراک خیرات و انتزاع معانی کلّی از محسوسات جزئی به کار گیرد. خلاصه وقتی این قوا را در راستائی که برای آن خلق شده به کار برند دریچه‌های دخول در بهشت‌اند و نیز علاوه بر این قوا، بهشت دریچه‌ی هشتمی هم دارد که مخصوص بهشت است و آن «باب قلب» است. - آن هفت قوا، هم دریچه‌ی دخول جهنم هستند و هم دریچه‌ی دخول به بهشت و بستگی به استفاده‌ی ما دارد. ولی قلب فقط انسان را متوجه بهشت می کند. باید روشن شود هریک از قوا و مشاعر هفتگانه می‌توانند دری به سوی شهوات دنیائی باشند که نفس را به آتش سوزان و هیئت‌های عذاب‌کننده در آخرت متصل می‌کنند. همچنان که همین قوا می توانند ما را به ملکوت اعلی متصل گردانند و نفس را داخل در بهشت و همنشین ملائک قرار دهند و این در حالی است که این قوا برای ادراک حقایق و معارف و افعال پاک و نیک به کار گرفته شوند. خلاصه‌ی سخن این‌که: برای هریک از این قوا و مشاعر، باطنی و ظاهری هست، که باطن آن رحمت و ظاهر آن عذاب است، ظاهر این قوا دریچه‌هایی گشوده شده به عالم جهنم است یا به سوی آنچه استحقاق دخول در آتش را دارد و باطن آن‌ها دریچه‌هایی گشوده به عالم بهشت است و یا آنچه استحقاق دخول در بهشت را دارد. هرگاه دریچه‌های آتش بسته شد دریچه‌های بهشت گشوده می‌شود بلکه بسته شدن آن عین گشوده شدن این است - از یک طرف که باز شد از طرف دیگر بسته می‌شود - مگر دریچه‌ی قلب که بر اهل حجابِ کلی و اهل کفر همیشه بسته است و مخصوص اهل بهشت است به جهت ایمان و معرفتی که نسبت به حقایق دارند. همچنان که خدا می‌فرماید: قلب هرگز برای اهل نار گشوده نمی‌شود «خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ» خداوند قلب‌های اهل کفر را مهر زده و بسته است. یا فرمود: «فَطُبِعَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ» پس مهر زده شده بر قلب‌هایشان و آن‌ها حقایق را نمی‌فهمند و آتش را توان تصرف و دخول در قلب‌ها نیست، همچنان که باب جنت بر کفار بسته است، دریچه‌ی قلب بر آتش بسته است - مقام قلب مقام ذکر خداست و در چنین مقامی آتش نیست و چنانچه نفس مقامش مقام قلب شد دیگر از آتش مصون است - و این‌که رسول اللهf فرمود: «التراب لا یأکل محلّ الایمان» خاک، محل ایمان را که همان قلب باشد، نمی‌خورد» بدین معنا است که باطن قلب در دنیا سعید است و در آخرت عذاب ندارد، قلب مانند بهشت است که آن را در سختی‌ها پیچیده‌اند، باطنش رحمت و ظاهرش عذاب و سختی است و این عذاب و سختی همان آتشی است که «تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» از قلب‌ها طلوع می‌کند. با توجه به موارد فوق، منازل و درکات و روزنه‌های جهنم را در مقابل منازل و درجات جنت قیاس کن. - هرآنچه دریچه‌ی بهشت است مقابل آن دریچه‌ی جهنم قرار دارد - به طوری‌که روزنه‌های آتش شعبه‌های کفر و فسق و روزنه‌های بهشت شعبه‌های ایمان و طاعت است و هرکس در دنیا نیکی کند در آخرت آن را به عنوان دریچه‌ای گشوده به سوی بهشت می‌بیند و هرکس شرّی را مرتکب شود آن را دریچه‌ای گشوده به سوی آتش برای خود می‌بیند و می‌یابد. تبصره و تذکر: مطلع باش که باطن انسان در دنیا، ظاهر اوست در آخرت و مادامی که انسان در این دنیا مقیم است آخرت نسبت به دنیا برای او عالَم غیب است و همین که از دنیا به آخرت منتقل شد آن عالم برای او عالم شهادت می‌شود و اطلاق دریچه‌های بهشت به این قوا و مشاعرِ ظاهری از باب توسّع است نه بر سبیل حقیقت. زیرا در خانه وقتی باز شود دیگر باز شده است و بسته شدن معنی ندارد. لذا دریچه‌ی هر چیزی از جنس آن چیز است درحالی که این حواسِ بدنی این‌طور نیست و لذا آنچه به سوی جنت باز می‌شود حواسی است که با نفس محشور می‌شوند و در آخرت به بقای نفس باقی خواهند بود. قبلاً مشخص شد که نفس در ذات خود عین شنوائی و بینائی و لمس و چشائی و فکر و تصرف است و در ذات خود دارای دست و پای روحانی است. نفس دارای چشمی است که ناظرِ ربّ خود است و دارای گوشی است که آیات الهی و کلمات ملائکه و صدای پرندگان بهشت و نغمه‌ها و تسبیحات اشیاء را می‌شنود و دارای قوه‌ی بویایی است که به وسیله‌ی آن نسیم‌های قدسی را می‌بوید و دارای ذائقه‌ای است که طعام‌های بهشتی و میوه‌هایی که هرچه بخواهد در آن هست را می‌چشد و دارای لامسه‌ای است که حور العین را لمس می‌کند. این‌ها مشاعر و حواس روحانی و باطنی است و این حواس همراه با محسوساتشان مخصوص اهل جنت‌اند البته وقتی که مانعی آن‌ها را نبسته و حجابی آن‌ها را نپوشانده باشد، ولی حواس ظاهری و محسوساتِ آن‌ها همه امور تحول‌پذیر و نابود شونده‌اند که همه منشأ عذاب الیم و حجاب عظیم‌اند. - برخلاف مشاعر درونی - همین حواس ظاهری هستند که انسان را به قعر جهنم و آتش می‌رسانند. هر نَفْسی که هوس خود را پیروی کند و او را شهوت تسخیر کرده باشد و شیطان او را به استخدام و بندگی بگیرد، از اهل نار می‌گردد زیرا که مشاعر هفتگانه‌ی او همه اسبابی شده‌اند در جهت دوری او از الله و ملکوت الهی. چنانچه خداوند فرمود: «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً» آیا دیدی کسی را که میل و هوس خود را معبود خود گرفت و خداوند با علم خود او را گمراه ساخت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشم او پرده افکند؟ هریک از مشاعر هفتگانه‌ی او دریچه‌ای در راستای اطاعت از هوی و بندگی شهوت گردیده و همه از مسیر هدایت و سنت حق منحرف شده‌اند و دیگر در عمق ظلمات قرار گرفته‌اند. قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ» پس بعد از خدا چه کسی او را هدایت کند آیا متذکر نمی‌شوید؟ و سرمایه‌اش این‌چنین می‌شود که خداوند فرمود: «فَأَمَّا مَن طَغَى * وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا * فَإِنَّ الْجَحیمَ هِیَ الْمَأْوى‏» پس آن کسی که در مقابل فرامین الهی سرباز زد و زندگی دنیا را انتخاب کرد، پس جهنم مأوای او خواهد بود. این است معنی این‌که مشاعر هفتگانه درهای جهنم می‌شوند. ولی اگر قلب به نور معرفت و ایمان نورانی گردد و با عبادت و ریاضت و طهارت از چرکی معاصی و زنگ شهوات، از قوه به فعل گراید مانند آهنی است که چون با آتش ذوب شد و زنگ و چرکی او زایل گشت و صیقل داده شد، نورانی می‌گردد. در هریک از قوا و مشاعرِ نفس هم در آن حال آیتی از آیات الهی طلوع می‌کند و بابی از ابواب معرفتِ رب گشوده می‌شود و از صور محسوسه‌ی جزئی، معانی کلیه‌ی عقلی برمی‌گیرد و از آن معانی کلی پی به اسرار الهی می‌برد و داخل جنت مقربین می‌شود و آماده‌ی سعادت نهایی و مجاورت حضرت حق، در مقعد صدق عند ملیک مقتدر جای می‌گیرد. این به خلاف حال اهل هوس و جهل است که مشغول به شهوات دنیا و فرار از آخرت و شنیدن آیات الهی‌اند. چنانچه خدای‌تعالی می‌فرماید: «یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها» آیات الهی را که برای آن‌ها خوانده می‌شود می‌شنوند، سپس مستکبرانه اصرار ورزند که گویا نشنیده‌اند. همه‌ی راه‌ها و درها جز در جهنم که خداوند به صورت ابد برای آن‌ها قرار داده، بسته می‌شود و این‌که خداوند فرمود: «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ» در جلو و پشت آن‌ها حجاب و حصار قرار دادیم و آن‌ها را فرا گرفتیم و آن‌ها نمی‌بینند، به همین شرایط اشاره دارد. برای آن‌ها هیچ درجه‌ای در قوه‌ی نظری و تفکر که به وسیله‌ی آن بابی از علوم الهی گشوده شود و اهل قرب گردند نیست و قلب سلیم و گوشی را که دریچه‌ای به سوی مواعظ و خطبه‌ها گشوده باشد ندارند تا از عذاب الهی سالم بمانند و لذا حال آن‌ها در آخرت همچنان که خودشان بدان اعتراف دارند - درحالی که اعتراف دیگر سودی برای آن‌ها ندارد - عبارت است از «وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِ * فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ» اهل جهنم می‌گویند: اگر گوش فرا داده بودیم و تعقل کرده بودیم در این حال از اصحاب جهنم نبودیم و به گناه خود اعتراف می‌کنند پس هلاکت باد بر اهل دوزخ. از این آیه روشن می‌شود که اگر جمیع این مشاعر هفتگانه اصلاح گردند همگی درهای بهشت خواهند بود برای کسی که آن‌ها را در جهتی مصرف کند که خداوند برای آن جهت آن‌ها را خلق کرده است. حواس و مشاعر برای سعید و شقی مساوی است. مهم این است که آن سرمایه را در پرده‌‌ی هوس و جهل مدفون نکنیم و آن‌ها را تبدیل به حواس اخروی نمائیم تا شایسته‌ی درک دریچه‌های جنت و دارِ حسنات گردد. )). برای تحقیق بیشتر به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که اخیراً تجدید چاپ شده، رجوع فرمایید. موفق باشید
8429
متن پرسش
سلام علیکم عبارات ذیل خطبه فدکیه خطاب به امیر المومنین قدری باورش مشکل به نظر می رسد. لطفا راهنمایی فرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر منظورتان آن خطابی است که زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به حضرت علی«علیه‌السلام» داشته‌اند که بعضى از مورّخین در رابطه با موضوع بعد از این خطبه آورده‏اندکه: چون دختر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم آن‏گفتار را در مسجد مدینه فرمود و ابابکر با او برخوردى بى‏ادبانه کرد و حتّى به‏ على علیه السلام توهین کرد که در خانه نشسته و از زنان کمک مى‏گیرد، («شرح نهج‏البلاغه»، ابن ابى‏الحدید، ج 16، ص 214) حضرت به خانه آمد و به شوهر خود چنین گفت: «پسر ابوطالب! تا کى دست‏ها را به زانو بسته‏اى، و چون تهمت‏زدگان در گوشه خانه نشسته‏اى؟ مگر تو نه همان سالار سرپنجه‏اى؟! چرا امروز در چنگ اینان رنجه‏اى؟ پسر ابوقحافه، پرده حرمتم را درید و نان و خورش فرزندانم را برید! ...». چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید؛ جمله فوق حالت سجع و آهنگین دارد، یعنى نظم خاصّى بر آن حاکم است. جناب آقاى دکتر شهیدى‏ در کتاب زندگى فاطمه‏زهرا علیهاالسلام مى‏فرماید: «چگونه چنین چیزى ممکن است که فاطمه علیهاالسلام با على علیه السلام این‏طور سخن گفته باشد؟ شیعه براى این دو بزرگوار مقام عصمت قائل است، آیا مى‏توان پذیرفت دختر پیامبر این‏چنین شویش را سرزنش کند، آن‏هم براى نان و خورش فرزندانش؟ آنچه مى‏بینید این است که این قسمت از گفتار پر از آرایش معنوى و لفظى است؛ اعم ازاستعاره، تشبیه، کنایه، طباق و سجع. اگر خطبه از چنین آرایش‏ها برخوردار باشد، زیور آن است، سخنى است که براى جمع گفته مى‏شود، باید در دل شنونده جا کند. در چنین گفتار، خطیب در عین حال که به معنى توجّه دارد، به زیبایى آن و نیز به آرایش لفظ باید توجّه داشته باشد، امّا گفتگوى گله‏آمیز زناشویى آن هم‏ در خانه خود، چرا باید چنین باشد؟ مگر دختر پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم مى‏خواست قدرت خود را در سخنورى به شوهر خویش نشان دهد؟»« زندگى فاطمه زهرا علیهاالسلام»، دکترشهیدى، ص 142.))) ظاهراً حق با جناب آقاى دکترشهیدى است که این قسمت را بعداً به کلمات حضرت اضافه کرده‏اند. و مى‏توان امکان داد براى از بین‏بردن پیام اصلى خطبه فاطمه‏زهرا علیهاالسلام که عالى‏ترین ابعاد معرفتى و سیاسى را گوشزد مى‏کند، چنین پیرایه‏هایى را بدان وصل کرده باشند. وقتى متوجه باشیم حضرت زهرا علیهاالسلام چگونه در آن خطبه جبهه‏اى را گشوده‏اند که تا نهایت تاریخ، سرنوشت‏ساز خواهد بود روشن می شود مسئله بصیرت حضرت فاطمه علیهاالسلام خیلى از این حرف‏هاى عادى که در مورد حضرت مى‏زنند، بالاتر است. موفق باشید
8428
متن پرسش
در جوامع انسانی عوامل جذب کدامند؟ لزوم داشتن نیروی دافعه در کنار جاذبه چیست.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عامل جذب بین انسان‌ها برخورد با مبانی فطری انسان‌ها است تا در موقع دفع نیز افراطی صورت نگیرد و به جهت حرکات و افکار غیر فطری انسان‌ها دفع یا تبرّی انجام شود. و انسان به یک شخصیت متعادل برسد.موفق باشید
نمایش چاپی