بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10258
متن پرسش
موضوع سوالات: عقاید، اخلاق با سلام خدمت استاد گرانقدر و تشکر بابت زحماتی که متقبل می شوید بنده چند سوال در ذهنم داشتم که مدتی است ذهن من را مشغول کرده اند. 1- چطور می توان اینقدر به وجود و صفات خالق یقین داشت که اگر پرده از چشم برداشته شود هیچ تغییری در آن یقین به وجود نیاید؟ بنده احادیث و آیات قران را نگاه انداختم و متوجه شدم ائمه از نظم سخن می گویند. همچنین قرآن هم از نظم سخن گفته. این نظم بنابر ساختار مادی جهان به وجود آمده و بر پایه سختاری است که ذرات در این جهان داشته اند. مگر اینکه بگوییم خدا در خلقت جهان مستقیما دخالت داشته (مثل اینکه اعجازی داشته باشد) که این هم معلوم نیست و مثل اینکه خداوند با توجه به ساختاری که در جهان خلق کرده تا جای ممکن تمایل به دخالت مستقیم در آن ندارد. نظریه های جدید و نظریه های بعدی این را تایید می کنند که روال خلقت جهان از زمان آغاز خلقت تا به حال خودجوش پیش رفته است. نظم دقیق این جهان هم مربوط به نظم دقیق ساختار و قوانین دنیاست که از آغاز وجود داشته اند. چگونه می توان به وجود خالق یقین داشت در حالی که این جهان مادی همینطور هم این قوانین را داشته و خودش هم تا به حال جلو آمده است؟ این سوال که چگونه می توان به وجود خالق یقین داشت سالهاست که ذهن من را مشغول نموده که امیدورام شما بتوانید در یافتن جواب من را کمک کنید. 2- سوال بعدی من راجع به این است که من خیلی از اعمال را نه برای ثواب و عقاب، بلکه از روی چیزهای دیگر انجام می دهم. دروغ نمی گویم چون از دروغ بدم می آید. اگر به کسی کمک کنم به جهت دلسوزی است. رعایت قانون به جهت احترام به دیگران است. احترام به دیگران هم به جهت یکسری قوانین اجتماعی است. خیلی از اعمال از روی فطرت انجام می پذیرد. سوال بنده از جنابعالی این است که ایا این اعمال ثوابی هم برایشان در نظر گرفته می شود و آیا موجب رشد روحی خواهد شد؟ بنده این سوال را از یکی از عزیزان پرسیدم و جواب نه بود. 3- بنده در آخر دوره کارشناسی هستم. اگر بخواهم در همین رشته وارد بازار کار بشوم ممکن است بتوانم کاری گیر بیاورم. اما مسائل دیگری هم هست. بنده حرفهای آقای پناهیان را درباره رسانه و اینکه کار رسانه ای کم است و اولویت است، شنیدم. خود بنده هم تا حدودی چنین دغدغه هایی دارم و به مستند سازی بی علاقه نیستم. منتها نمی دانم کدام راه را باید انتخاب کنم. تا حدودی هم می ترسم. از اینکه درسی که خوانده ام را رها کنم و خانواده من را سرزنش کند. از اینکه نتوانم امرار معاش کنم و کسبی داشته باشم. از اینکه نتوانم در این راه ثابت قدم باشم و بلغزم. امیدورام در این مورد هم شما بتوانید کمک کنید تا تصمیم درست را اتخاذ کنم. می ترسم تصمیمم از روی احساس یا به قولی جوگیری باشد و بعدا نتوانم پای آن بایستم و بیچاره شوم. 4 -سوال دیگر بنده این است که من نمی توانم کاری را به طور تخصصی تا انتها پیش بروم. یعنی بتوانم در آن کار تا حد زیادی پیشرفت کنم. نه اینکه نتوانم خیلی برایم سخت است. چون نمی خواهم هم شکل آن شغل شوم. در آن کار خلاصه شوم. البته مثلا در مورد مطالعات دینی هم همین طور است و نمی توانم پیگیر باشم. زود خسته و زده می شوم. در مورد مطالعات دینی چند بار سعی کرده ام کتب شهید مطهری را مطالعه کنم که اصلا نتواسنته ام. نمی دانم چه کنم که این اخلاق رفع بشود. از حنابعالی بسیار بسیار سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم اگر در کتاب «از برهان تا عرفان» بحث برهان صدیقین را با سی‌دی شرح آن دنبال کنید جواب سؤال خود را بگیرید 2- هر عملی را باید با انگیزه و رویکرد رجوع به حق انجام دهیم تا نور حضرت حق بر ما آشکار شود وگرنه پس از مدتی تأثیر آن عمل از احساس ما خارج می‌شود 3- در هر حال سعی کنید نسبت به امرار معاش خود سهل‌انگاری نکنید 4- إن‌شاءاللّه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می کند، کتاب قطوری نیست که نتوانید تا آخر ادامه دهید. موفق باشید
10257
متن پرسش
با عرض سلام حضور استاد گرانقدر طاهرزاده: من در خانواده ای مذهبی هستم الآن 45 سال دارم. در عین حالی که به اهلبیت (ع) و اسلام اعتقاد و علاقه دارم و وظایف شرعی ام را انجام می دهم، شش سال است به وسوسه فکری و شک در مورد وجود اهل بیت (ع) دچار شده ام تحقیق و مطالعه کرده ام ذکرهایی را هم بنا به گفته اساتید داشته ام نذر هم کرده ام و از اساتید هم سوال کرده ام و می دانم دین حق است، اما در موقع دعا صحبت با امامان شک و شیطان به سراغم می اید. از این وضع خیلی معذب هستم دلم می خواهد یقین صددرصدی داشته باشم لطفا به غیر از مطالعه راهکار دیگری به حقیر بدهید. متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» یک‌سری به زیارت حضرت ثامن الأئمه«علیه‌السلام» بروید تا حضور متعالی آن حضرت را در جان خود احساس کنید و همه‌ی شک‌هایتان برطرف شود. موفق باشید
10255
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک اعیاد گذشته خدمت استاد: 1) در مباحث معرفت النفس که با علم حضوری به کمال می رسد طهارت و صیقل زدن قلب و جهاد با نفس چه جایگاهی دارد؟ 2) حضرات معصومین سلام اله علیهم عالم الغیب بودند یا به تعبیر قرآن علم غیب منحصرا در ید الهی است؟ و اگر معصومین علیهم السلام فاقد علم غیب هستند پس اطلاع حضرات بر آینده چه وجهی دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- پس از نظر به نفس از طریق مباحثی مثل ده نکته در معرفت نفس، از آن به بعد تنها با تزکیه است که انسان می‌تواند به حقیقت خود نزدیک شود 2- علم غیب منحصراً در ید و قدرت حضرت حق است، حضرت حق آن اندازه که جهت هدایت انسان‌ها لازم است، به پیامبران و ائمه«علیهم‌السلام» می‌دهد.خداوند در سوره جن فرمود: « عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً (26) إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ (27) . موفق باشید
10253
متن پرسش
سلام علیکم: برای فعالیت در فضای گفتمان انقلاب اسلامی و مباحث مربوط به جنبش نرم افزاری از جمله کارهایی که انجام می شود، برگزاری دوره های تربیتی و آموزشی است. موضوعی که اینجا مطرح است اینکه دو مقوله دغدغه مندی و مسئله مندی افراد در حیطه فعالیتهای فکری اهمیت دارد. اول اینکه به طور خاص دغدغه مندی و مسئله مندی چه تعاریفی دارند و نقاط اشتراک و افتراق این دو چیست؟ و یا به عبارتی چه نسبتی با هم دارند و به کدام بعد وجودی انسان برمی گردند (گرایشی، بینشی و ...)؟ و همچنین ار نظر تقدم و تاخر چه نسبتی بین این دو هست؟ آیا می توان مسئله مند بود ولی دغدغه مند نبود و بالعکس؟ دوم اینکه چگونه می توان دانشجویان را دغدغه مند و مسئله مند بار آورد؟ سوم، مسائل عمده انقلاب اسلامی از نظر شما چه مواردی هستند؟ (مثلاً اداره جامعه مبتنی بر نگاه دینی و ...)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی ظرف اراده‌ی الهی است جهت آن‌که ملت‌ها از ظهور مدرنیته عبور کنند، اگر کسی دغدغه‌‌اش این‌چنین شد و حقیقتاً متوجه ظلمانی‌بودن فرهنگ مدرنیته گشت، مسئله‌ی عبور از آن را با توجه بیشتر شناخت غرب از یک طرف و فهم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی از طرف دیگر مدّ نظر قرار می‌دهد. موفق باشید
10251
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: اینجانب یک دانشجو هستم و به لطف خدا از لحاظ عاطفی قوی هستم. در دوران مجردی دارای حالات روحی و معنوی خیلی خوبی بودم. هنگام نماز آنچنان در قلبم هیاهو و اشتیاق پیدا می شد که دوست داشتم همه جانم همین سجده و رکوع شود. دوست نداشتم سر از سجده بر دارم و فقط بخاطر اطاعت از حضرتش سر برمی داشتم. آنچنان محبت در قلبم شدت یافته بود و خلقش را دوست داشتم که اگر اجازه داشتم سر بر کف پایشان می گذاشتم و بوسه می زدم. هنگام دیدن طبیعت در دلم چنان حالتی پیدا م یشد که با دیدن یک گل، احساس می کردم از شدت محبت به حضرتش قلبم چنان گشته که از بیان آن عاجزم. فکر می کردم پس از ازدواج این حالات بهتر و بیشتر می شود و امید زیادی به آن داشتم. اما پس از ازدواج با اینکه به لطف خدا همسر مومن و بااخلاقی نصیبم شد این حالات کم کم از بین رفت. همیشه این دغدغه در ذهنم بود که مگر نه اینست که با ازدواج، انسان کامل می شود و غرایزش را به نحو مناسب جواب می دهد پس چرا این حالت ها از بین رفت. مگر عرفای ما پس از ازدواج حالات معنوی شان کم شد که ما چنین شدیم؟ هرازگاه نیز از دوستانی که با آنها ارتباط داشتم از حالات آنها می پرسیدم و آنها نیز همین طور بودند. سعی داشته و دارم اعمال مستحبی که در دوران مجردی داشتم را ادامه بدهم و همیشه بخودم می گفتم که ما مامور به وظیفه هستیم نه مامور به نتیجه، و امید به برگشت آن حالات و یا ایجاد حالات جدید داشتم. تا اینکه یک روز سوال شماره 911 از مجموعه پرسش و پاسخها را خواندم. جواب شما برایم جالب بود و آن را با چند نفر از دوستان مطرح کردم ولی هیچ قرینه ای برای تایید فرمایشات شما نیافتم. اگرچه خودم نیز این انتقال از دنیای مجردی به متاهلی را قبول دارم و می دانم هر عالمّی شرایط و ضوابط و حالات خود را دارد ولی نگاهی کوچک به حالات و زندگی عرفا چیز دیگری به ما نشان می داد که مغایر نظر حضرتعالی می باشد. با همه این ها یک روز سراغ یکی از علمای شهر که چشم خوبی در زمینه های عرفانی دارند رفتم و طرح موضوع کردم و ایشان جواب دادند که با ازدواج باید این حالات قوت یابد و این که این گونه شده ام به دلیل اینست که نظر قلبم به سوی ظواهر دنیا رفته که بایستی آن را از دل بیرون کنم تا حالاتم برگردد. و به هیچ وجه فرمایش شما را (إسرار بر داشتن آن نوع زندگی که قبل از ازدواج داشتید، نداشته باشید) قبول نکردند و فرمودند در سابق به کسانی که می خواستند وارد وادی معرفت شوند می گفتند که ازدواج کن. حال خواهشمندم توضیح داده و ارایه نظر فرمایید. در صورتی که در این زمینه کتابی سراغ دارید راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بیشتری ندارم. اگر سعی کنید با رجوع به معارف حقّه قلب را تربیت کنید، آنچه رفته و رفتنی هم بود چه ازدواج می‌کردید و چه نمی‌کردید، پس از مدتی به صورتی عمیق‌تر ظهور می‌کند. جایگاه عرفان نظری در این جاها است. موفق باشید
10248
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از مواردی که باعث می شود به جهت فکری صحیح دکتر داوری شک کرد مراوده ی ایشون با خاتمی رییس جمهور سابق کشور است. به نظر شما چرا آقای داوری با آقای خاتمی اینقدر مراوده دارند با اینکه سوابق آقای خاتمی معلوم است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در تحلیل این موارد از محدوده‌ی روزنامه‌ها بالاتر را نگاه کرد. این نوع نگاه به موضوعات ما را از خیلی چیزها باز می‌کند، مگر آقای خاتمی کفر محض است که اگر کسی با او سخن گفت دیگر به درد نخورد؟ و مگر اگر روزنامه‌ها مطلب را درست گزارش داده باشند رابطه‌ی دکتر داوری با آقای خاتمی در نسبت سیاسی آقای خاتمی است؟ از طرفی مگر باید آقای دکتر داوری را بت کرد؟ هنر آقای دکتر داوری آن است که می‌تواند با آثار خود ما را از غلبه‌ی نگاه سیاسی به هر چیزی آزاد کند. موفق باشید
10247
متن پرسش
با سلام محضر استاد محترم: به یقین از جنایات داعش و سربریدن های ناجوانمردانه این گروهک باخبرید، وظیفه این حقیر در این زمان چیست، دعا کردن؟ کمک مالی فرستادن به شیعیان؟ حضور یافتن و مبارزات؟ و یا هر چیز دیگری...؟ لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هرکاری که در دفع این گروه خونخوار بتوانیم بکنیم باید بکنیم، همان‌طور که نظام مقدس جمهوری اسلامی در تقویت جبهه‌ی مقابله با این گروه بهترین کارها را انجام می‌دهد. ولی فراموش نکنید این‌ها بازیچه‌ی استکبار جهانی‌اند، باید تقابل فکری فرهنگی خود را با آن فرهنگ هرچه عمیق‌تر گردانیم. موفق باشید
10246
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: سوالی از حقیر پرسیده شده است که جوابش را می دانم اما ترسیدم پاسخ دهم شاید حقش را ادا نکنم: 1- فرق الحمدالله و شکرالله چیست؟ 2- چرا ما الان عالم ذر را بیاد نمی آوریم؟ علت فراموشی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در ذکر الحمداللّه نظر به کمالات حضرت حق داریم در هر منظری، ولی در شکر نظر به حق داریم نسبت به نعمت‌هایی که در جهت به کمال‌رساندن ما به ما مرحمت کرده 2- علم به عهد اَلست علمی است حضوری و آنچه که در حافظه می‌ماند علم حصولی است. اگر به سلوک لازم مبادرت کردیم آن حضور خود در محضر حضرت ربّ را دوباره احساس می‌کنیم. موفق باشید
10245
متن پرسش
با سلام خدمت شما و عرض خدا قوت: اولین سوالم این که مدتی مدید است که بی سوال شده ام و آن عطشی که قبلا در یافتن یک عالم و پرسیدن سوالهای متعدد در من بود از بین رفته است. آیا این نشانه ی خوبیست یا ن؟ سوال دو: این که چه نوع تمایلاتی از آن دسته آرزوهایی تلقی می شود که اسلام در قرآن و مکتب اهل بیت (ع) آن را منع نموده و برای انسان مخرب و از حیله های شیطانی بر شمرده؟ یا اینکه این آرزو و انگیزه است که محرک انسان است! افق فکر انسان در مورد آینده و برنامه ها و آرزوهایش تا کجا باید بالا برود و توقعات و خواسته های انسانی کدامش وسوسه ی شیطانی ست و کدام در جهت رشد و تعالی؟ سوال سوم اینکه نیاز به داشتن و ارتباط با یک مرشد را تا چه حد ضروری می دانید؟ اصلا ضرورتی در این امر وجود دارد یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً می‌شود که روح انسان به صورت اجمالی به مراتب مورد نظرش می‌رسد، در این موارد دیگر سؤال ندارد ولی سعی می‌کند با تهذیب نفس آن اجمال به تفصیل در آورد 2- نهایت آرزوی انسان باید قرب الهی باشد و هر مقدمه‌ای که جهت این امر قرار گیرد و موجب بندگی ما باشد الهی است وگرنه شیطانی خواهد بود. در بسیاری موارد بدی یا خوبی کارها بستگی به رویکر انسان دارد. موفق باشید
10244
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اکنون که نفس حیوانی بالفعل هستیم نفوس پایین تر یعنی نفس نباتی بالفعل را هم دارا هم هستیم یا خیر؟ بالاخره غضب و شهوت ظهورات نفس حیوانی هست و می توانیم بر روی آن کار کنیم ولی سوال این جاست که ظهورات نفس نباتی چگونه است؟ آیا برای تهذیب بر روی نفس نباتی هم باید کار کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در سلسله‌ی وجود مرتبه‌ی بالاتر همه‌ی مراتب پایین را به صورت کامل در خود دارد و همین‌که ما دستورات خودسازی شرعی را عمل کنیم در ابعاد نباتی و حیوانی خود نیز مهذّب می‌گردیم. موفق باشید
10243
متن پرسش
سلام علیکم: شما در خصوص چگونگی ادراک در کتاب معرفت النفس و الحشر فرموده اید: معنی ادراک عبارت است از این‌که نفس به نیروی خلاقه خویش صورتی شبیه صورت موجود در قوه باصره یا هر قوه‌ی دیگری را در ذات خویش خلق کند و ابزارهای مربوط به بدن، علل مُعدّه هستند و نه علت حقیقی. حال سوال پیش آمده است که وقتی خود قوه ی باصره صورتی در ذات خویش خلق می کند چه نیازی هست که دوباره ذات توسط نیروی خلاقه اش همان تصویر را در خود ایجاد کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه‌ی باصره به خودی خود نمی‌تواند صورت خلق کند. موفق باشید
10242
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید عیدتان هم مبارک ببخشید ما در جواب آنهایی که آقای احمدی نژاد را لعنت می کنند و تمام کارهای او را زیر سؤال می برند چه جوابی بدهیم. مگه اینها فکر نمی کنند که فردای قیامت چه جوابی باید بدهند. مگر نه اینکه بالاخره هر کسی در کنار خوبی هایی که دارد نقص ها و اشتباهاتی هم دارذ؟! این جور آدم ها هر چی دلشان می خواهد به آقای احمدی نژاد می گویند و یه جورهایی هم از سران فتنه دفاع می کنند و عامل به وجود آمدن فتنه و اغتشاشات خیابانی و غیره را آقای احمدی نژاد می دانند. انسان واقعا از این همه بی انصافی ناراحت می شود و از این هم که رهبر معظم انقلاب در عین اینکه به دولت ایشان انتقاد دارند این همه از دولتشان و از شخص آقای احمدی نژاد دفاع کردند ناراحت می شود، چرا اینها (حرفهای آیت الله خامنه ای) را نمی بینند و کسی این چیزها را به حساب نمی آورد. ما واقعا چه جوابی باید بدهیم؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دولت آقای احمدی‌نژاد یکی از وجوه درخشان تاریخ این انقلاب است و دولت نزدیک به اهداف اصلی انقلاب بود و چرا بنا به توصیه رهبری می خواهند با تخریب ایشان خود را بزرگ کنند، با کار بهتر نشان دهند بهتر از ایشان هستند. به گفته‌ی آیت‌اللّه خاتمی گویا آقایان، دولت را از دولت پهلوی تحویل گرفته‌اند که این‌چنین نظام را زیر سؤال می‌برند! موفق باشید
10241
متن پرسش
سلام علیکم: سوال اول اینکه نفس مجرد هم جزو معقولات ثانویه می باشد؟ یعنی مثل بحث حرکت و جوهر و... جز مباحثی هست که عقل می فهمد یا اصلا نفس مجرد ربطی به معقولات ثانی ندارد؟ سوال دوم: اینکه شما می فرمایید در چهل سالگی با یک سلوک جدی علمی و عملی می توانید به درک معقولات برسید، فهم این معقولات با فهم معقولاتی فلسفی چه فرقی دارد؟ آیا درک معقولات بعد از سیر و سلوک جدی همان کشف و مشاهدات است؟ می توانید کمی برایم توضیح دهید. سوال سوم: شما در کتاب معرفت نفس و الحشر فرمودید که وحدت مثل وجود تشکیکی می باشد. استاد و خدا وحدت است دیگر. تشکیک و مراتب چگونه در آن راه دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوعات مجرد را اگر با تعقل و تفکر مورد نظر قرار دهیم در زمره‌ی معقولات ثانویه قرار می‌گیرد، ولی اگر سعی شود با سلوک معنوی قلباً با آن‌ها مرتبط گردیم دیگر معقول نیست بلکه محسوس به حسّ معنوی است 2- آن‌جا دیگر بحث ارتباط وجودی با معقولات است و نه ارتباط با مفهوم آن‌ها 3- موجودات مجرد حقایق یگانه‌ای هستند که در عین واحدبودن، تشکیکی می‌باشند. موفق باشید
10240
متن پرسش
سلام علیکم: بنده جواب کاملی در سایت در مقابل مکتب تفکیک پیدا نکردم. اگر لطف کنید توضیح بیشتری بدهید. یاعلی. ان شاء الله با اهل بیت عصمت محشور شوید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حجت‌الاسلام آقای وکیلی سایتی در این مورد دارند و در ضمن به وبلاگ BAERFAN. BLAGFA. COM رجوع فرمایید. موفق باشید
10239
متن پرسش
سلام عیلکم خدا قوت لطفاً در رابطه با مشاور خانوادگی اگر جایی را در اصفهان می شناسید بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشاوره‌ی انشاء (36260205) . موفق باشید
10237
متن پرسش
با سلام: روایت ذیل سند قوی دارد؟ «اِنّ اللّه‏ تعالى شراباً لاولیائه: اذا شربوا، سَکِروا، و اذا سَکِروا طَرِبوا، و اذا طَرِبوا طابوا، و اذا طابوا ذابوا، و اذا ذابوا خَلَصوا، و اذا خَلَصوا طَلَبوا، و اذا طَلَبوا وَجَدوا و اذا وَجَدوا وَصَلوا و اذا وَصَلوا تَّصَلوا و اذا تَّصَلوا لا فَرقَ بَینَهُم و بَینَ حَبیبِهِم» منظور از «لا فَرقَ بَینَهُم و بَینَ حَبیبِهِم» چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم فیض کاشانی در کتاب «کلمات مکنونه» از طریق محمدبن جمهور آن روایت را به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نسبت می‌دهد. عمده محتوای روایات است که در سیر و سلوک قابل تجربه می‌باشد. موفق باشید
10236
متن پرسش
با سلام: شخصی می گفت روایت عنوان بصری در صدر اسلام نبوده و بعدا در کتب عرفا پیدا شده است. آیا این روایت سند محکم و قوی ای دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکرده‌ام ولی همین‌که علمای بزرگی که نسبت به سند روایات حساس‌اند به آن روایت توصیه می‌کنند؛ کافی است، به‌خصوص که مضامین حدیث کاملاً با مبانی دینی منطبق است و موجب ظهور توحید ناب در انسان می‌شود. موفق باشید
10235
متن پرسش
با سلام: این حدیث یعنی چه؟ «آیات القران و خزائن فکلما فتحت خزانه ینبغى لک ان تنظر ما فیها.»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: آیه‌های قرآن گنجینه‌هایی هستند که هر وقت در یکی از آن گنجینه‌ها را گشودی شایسته است که به آن نظر کنی و در آن تفکر نمایی. البته مشروط به آن است که هر آیه را در کلّ سوره مورد توجه قرار دهید زیرا در آن صورت است که آیات حرف‌های اصلی خود را روشن می‌کند. موفق باشید
10234
متن پرسش
سلام: آقای صمدی آملی در شرح ابیات آقای حسن زاده نوشته اند: «سر قرآن که صورت عینیه انسان کامل است چنانکه نوشته آن صورت کتبیه انسان کامل است، حقائق نوریه است که فوق مقوله جوهر و عرض است، هر کس که به هر اندازه از صورت عینیه قرآن را داراست به همان اندازه صاحب ولایت است.» منظور از صورت عینیه چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت عینیه‌ی قرآن به شکل کامل همان وجود مقدس اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است و در مرتبه‌ی نازل‌تر آن اولیای الهی و علمای عامل هستند که قرآن را در حرکات و سکنات خود ظاهر می‌کنند و شخصیت آن‌ها عین عقیده شان می‌باشد نه این‌که عقیده و اخلاقشان بر نفس‌شان عارض شده باشد. موفق باشید
10233
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: درباره آیه 63 و 64 احزاب سوال داشتم، اگر کسی روحش به آن لطافتی نرسیده باشد که مثلا متوجه شود بخاطر یک غیبت قیامت از منظرش رفته و یا بر اثر عمل صالحی به قیامت نزدیک شده ولی بر اساس اعتقاد به قبامت عمل صالحی انجام دهد یا از عمل حرامی دوری کند آیا چنین شخصی از عتاب آیه خارج است؟ حضرتعالی فرمودید باید بر اساس قیامت عمل کنیم و دیگران را به این نحوه رجوع به قیمت دعوت کنیم. اگر طبق روایت با عمل خود مردم را به عمل صالح دعوت کنیم و امر به معروف و نهی منکر کنیم هرچند شرحی درباره نحوه رجوع به معاد ندهیم به وظیفه خود عمل کرده ایم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که حرکات و سکنات ما ناشی از خداترسی و نظر به قیامت باشد، خود به خود نتایج زیادی به همراه دارد. از طرفی با توجه ممتد به قیامت اعمال صالح ما نورانیت بیشتری می‌گیرد و در ساختن جامعه‌ی سالم مؤثرتر خواهد بود. موفق باشید
10232
متن پرسش
سلام علیکم: مقام معظم رهبری پس از دیدن اجرای گروه سرود آباده به نام «قصه بابا» که مضمون آن درباره درد دل فرزند شهید است، گفتند: «کاری که اجرا کردید کار خوبی بود، چرا که صدای سازتان بر نفس انسان ها غالب نیست» منظور مقام معظم رهبری از این که فرمودند ساز شما بر نفس انسان ها غالب نیست، چه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سررشته ندارم ولی این سرود در زمان خودش تمام رشته‌های جان ما و امثال ما را به حرکت در آورد. موفق باشید
10231
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من طلبه ای هستم که چند سالی است در قم زندگی می کنم. مدتی است که به دلیل اجاره زیاد منزل و مسائل دیگر وضعیت اقتصادی برایم مشکل شده و خیلی اوقات مجبور به قرض کردن و یا حتی نماز استیجاری می شوم و این مسائل و دغدغه ها گاهی خیلی ذهنم را مشغول می کند. مطالب کتاب رزق شما را هم کم و بیش مطالعه کردم. سوالم این است که آیا با این وضعیتی که دارم به ایمان خودم در مورد رزق باید شک کنم و تجدید نظر کنم و یا اینکه به دنبال راه حل هایی برای آزاد کردن فکرم باشم از جمله اینکه در شهرهای کوچکی به کارهای حوزوی مشغول باشم و دروس قم را هم از طریق صوت دروس پیگیری کنم و بدون دغدغه زندگی ام را ادامه دهم؟ بطور کلی در موارد این چنینی که راه حلی برای این مشکلات هست آیا ماندن در قم و سختی را به خود تحمیل کردن درست است با اینکه با ابزارهای امروز می توان کاری کرد که به طور کامل از دروس محروم نبود و شاید بزرگان ما که در نجف یا قم می ماندند و با مشکلات فقر دست و پنجه نرم می کردند راه دیگری برای استفاده از اساتید نداشتند و لذا هم درس می خواندند و هم کار می کردند؟ آیا همین کار بزرگان که در کنار درس وقتی را برای کار کردن می گذاشتند برای تامین رزق با سخنان شما در کتاب مذکور تنافی نداره؟ لطفا جوابم را فقط به ایمیلم بفرستید خیلی ممنون و تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک طلبه باید همّت اصلی‌اش درس باشد و تلاش برای رزق در حدّی که به درس لطمه نزند قابل قبول است. با این‌همه همین‌طور که متوجه شدید باید مطابق رزقی که از طرف خدا می‌رسد زندگی را شکل دهیم و یکی از راه‌کارها همین است که به نظر شما رسیده. ای کاش همه‌ی مردم متوجه می‌شدند زندگی خود را مطابق رزقی که از طرف خدا می‌رسد، شکل دهند و مدیریت کنند. این یک مسئله‌ی عمومی است، اجازه دهید در منظر سایر کاربران محترم نیز قرار گیرد. موفق باشید
10230
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض تبریک عید ولایت حضرت امیر علیه السلام خدمت استاد بزرگوار دیدم که در برخی از سوالات دوستان از نحوه تحصیل فلسفه و یا عرفان نظری ایشان را به شرح آقای فیاضی یا صمدی ارجاع می دادید و دنبال شرح بهتری می گشتید. به عرض می رساند که یکی از شاگردان خیلی خوب استاد یزدان پناه که معرف حضور هستند به نام استاد امینی نژاد در این روند بسیار عالی هستند. ایشان از شاگردان درجه یک فلسفه و عرفان استاد یزدان پناه هستند و متمحض در فلسفه و عرفان کار می کنند و بیان بسیار شیوایی دارند و واقعا هم مسائل را عمیق می فهمند و حتی استاد یزدان پناه توصیه می کنند که نهایه را از فایلهای استاد امینی نژاد استفاده کنند نه از فایلهای خودشان. در این چندین سالی که مشغول تحصیلات فلسفی و عرفانی بودیم اساتید و بزرگان زیادی را سرک کشیدم که همه از خوبان هستند از جمله آقای فیاضی آقای عبودیت و... اما وقتی که به این استاد بزرگ رسیدیم واقعا چیز دیگری بودند در حل مسائل و انتقال معارف فلسفی و عرفانی. لذا به نظر می رسد دوستانی که مشورت می کنند را به فایلهای بدایه و نهایه ایشان ارجاع بدهید. همچنین در زمینه عرفان نظری و عملی نیز ایشان یک کتاب جمع و جور و خلاصه دارند به نام «مبانی و فلسفه عرفان نظری» که برای کسانی که اصلا هیچ آشنایی ندارند خوب است و نیز کتابی به نام «حکمت عرفانی» دارند که همان کتاب مبانی عرفان نظری استاد یزدان پناه را به صورت درسی و با بیانی شیوا تر و ساده تر و افزودن برخی مباحثی که در کتاب استاد یزدان پناه نیامده است، بیان کرده اند که برای مخاطبین سایت به نظرم این کتاب قابل استفاده تر از کتاب خود استاد یزدان پناه باشد. فایلهای صوتی دروس استاد امینی نژاد را و نیز یادداشت برداری هایی که از جلسات درسشان داشته ام را ان شاء الله از طریق دوستان به دستتان می رسانم تا ملاحظه بفرمایید و اگر کسی هم در قم خواست می توانم به او برسانم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی از این راهنمایی‌تان تشکر می‌کنم، بنده‌ هم بعضی از مقالات عالمانه‌ی استاد امینی‌نژاد را دیده‌ام. راهنمایی خوبی بود امیدوارم کاربران عزیز که در این مورد تلاش دارند از راهنمایی شما بهره‌مند شوند. موفق باشید
10229
متن پرسش
سلام: در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت (ع)» سه نوع عشق را معرفی کردید. عشق حیوانی که مربوط به عشق های خیابانی است و بیشتر جنبه شهوت جنسی دارد. عشق مجازی که مربوط به عشق به اهل بیت (ع) است. عشق حقیقی که فقط عشق به خداست. حال عشق به همسر در شرایط دینی و یا عشق به مومنین و پدر و مادر در کدام نوع دسته بندی قرار می گیرد؟؟ آیا می شود گفت که اینها مربوط به دسته عشق مجازی هستند ولی در درجه پایین. درجه اعلای عشق مجازی، عشق به اهل بیت (ع) است چون کامل ترین آینه نمایش حق تعالی هستند؟؟ ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که این نوع محبت‌ها که فرمودید می‌تواند مسیر تعالی معنوی انسان شود می‌توان آن را در زمره‌ی عشق مجازی قرار داد. موفق باشید
10226
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد ببخشید که مزاحم وققتون میشم راستش دیگه از زندگی بریدم، از بس بیکار موندم و بلا اومده سرم. واقعا دیگه دارم دینم را از دست میدم، به خداوند بزرگ میگم این دنیا بده آخرت ببر جهنم یا بکش و ببرم. این همه مشکل ریخته سرم دیگه طاقت ندارم. واقعا موندم دیگه چی کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما آمده‌ایم در این دنیا که بندگی کنیم. سعی کنید بندگی هدف اصلی‌تان باشد و در مسیر تعالی معارف حقّه و اخلاق فاضله خود را رشد دهید و نگذارید آرزوهای دنیایی برایتان عمده شود. موفق باشید
نمایش چاپی