سلام خدمت استاد عزیز: دانشجوی دکتری علوم قرآنی و حدیث در دانشگاه آزاد نجف آباد هستم. استاد آیا تفاوت قابل توجهی آراء و نظرات استاد جوادی آملی با علامه طباطبایی در تفسیر وجود دارد اگه چنین است به نظر شما می تواند به عنوان رساله دکتری اینجانب انتخاب شود. اگر پیشنهادی از طرف جنابعالی نیز برای موضوع رساله دکتری مطرح نمایید ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم آن اندازه تفاوت باشد که موضوع یک تحقیق قرار گیرد. زیرا تفسیر «تسنیم» عموماً شرح «المیزان» است مگر در تفاوتهای جزئی. آری! در فلسفه، علامه جوادی در کتاب «شمس الحق تبریزی» تفاوت نظرهایی نسبت به نگاه علامه طباطبایی دارند. در رابطه با رساله دکترا، چون درگیر این موضوعات نیستم، نظری ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام متن؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی است که انسان را آرامآرام جلو و جلوتر میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حفظ حضرت نسبت به تحقق دولت کریمه است و اینکه از پروردگار عالم تقاضا میکنیم تا حضرت جهت مأموریتشان محفوظ بمانند به معنای موفق شدن ایشان و برنامههایشان میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت عاشورا إنشاءالله برای مخاطبان خود کمککننده خواهد بود. فکر میکنم در این روزها همین کاری که انجام میدهید، شروعی باشد که آماده شوند برای شرکت در مسابقه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تدبّر در جریان کربلا، روحها را بزرگ میکند ۲. بلند و کوتاه کردن صدای تلویزیون ربطی به حرمت و بی حرمتی اولیاء الهی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره انسان بنا نیست که هرچه میداند با هرکس در میان بگذارد و رعایت ظرفیت افراد را نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطف بفرمایید و متن عربی آن حدیث شریف را ارسال کنید. با تشکر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معارف الهی ما قلبی باشد، موانع آن را بهتر احساس میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که آیندهای در پیش است و حضور در معارف عالیه موجب میشود که انسان در جهانی بس گشوده حاضر گردد. پیشنهاد ما آن است که با کتاب «با دعا در آغوش خدا» مدتی مأنوس باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده ظاهر دینی ولی همراه با متانت و نظمی که در لباسپوشیدن رعایت شود، قابل قبولتر است. ۲. در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کثرت شهود، منافی وحدت شهود نیست. کثرت شهود یعنی او را در مظاهر متکثر مییابیم. آری! او جلّ جلاله است که با نور اسماء در مظاهر مختلف به ظهور آمده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مباحثی در رابطهی «دریچههای اعجاز» دارد. إنشاءالله میتواند مفید افتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله خیر باشد. به هر حال آیندهی ایمانی ما از طریق این نوع مباحث، آیندهی ایمانیِ سراسر نشاط و حضور خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده و امثال بنده باید راه بگشاییم به سوی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» که در این تاریخ، روح عالم است در آن حدّ که شهدای عزیز و حتی رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» به روحِ روح الله زنده و پا برجا هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام نوری ائمه «علیهمالسلام» از همهی فرشتگان مقرب، بالاتر است ولی ائمه، ابعاد گوناگونی دارند که در هر بُعدی مطابق همان بُعد عمل میکنند. مثل بُعدی که نیازمند به غذا هستند و یا بُعدی که نماز میخوانند تا قرب الهی نصیبشان شود. و یا جناب عزرائیل آنها را قبض روح کند. از این جهت باید هرکدام از ابعاد ائمه «علیهمالسلام» را در جای خود مدّ نظر قرار داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفتهی حضرت آیت اللّه جوادی، کارِ مشکلی است ولی نمیتوان هم بیکار ماند. لااقل اگر حرامِ بَیّن نباشد، بقیه را چارهای نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا در نظام الهی، ظرفیتهای انسان را جهت فیضی بالاتر از فیض قبلی بهوجود میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو فیلسوف که نام بردید، در مقابل دو جریان انحرافی تاریخشان فیلسوفی کردند. دکارت در مقابل شکّ زمانه راهکار داد و انتظار داشت کلیسا او را همراهی کند و کانت در مقابل شکاکیت هیوم راهکار داد. مشکل روحهایی بود که به جای ادامهی راه، خود را به بهانهی دکارت و کانت متوقف کردند. در دکارت متوقف شدند و عملا جهان سوبژه و اوبژه در غرب شکل گرفت؛ چیزی که به گفتهی مارتین هایدگر در هیچ ملتی در طول تاریخ سابقه نداشت و باز روح غربی، خود را به بهانهی رجوع به کانت از راه انطباق مفاهیم ذهنی با واقعیات عالم منحرف کرد و به فنومنها بی اندازه توجه نمود که بحث آن مفصل است و از این جهت گفته شدهاست کانت پدر دنیای مدرن است که تنها ساختن جهان را از او یافتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب ورود فرمودهاید. حقیقتاً همین طور است که امثال آقای تاجزاده چه اندازه مغالطه میکند و بیش از اینکه امیدشان به فهمِ مخاطبانشان باشد، به جهل آنهاست. ولی هنر امثال آقای زاکانی هم باید آن باشد که بهانه دستِ آن آقایان ندهد وگرنه بحمداللّه انقلاب اسلامی با یارانِ صدّیق خود، راهی را انتخاب کرده و دنبال میکند که تنها راه سالم و نتیجهبخش در این دوران برای ملت ایران است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مختصر اینطور میتوان گفت که این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود میشود. مقام معظم رهبری«حفظهالله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع میکنند. این را یک قاعده بدانید اگر حقی آمد، حتماً باطل می رود، این قاعده لایتغیر است. قرآن میفرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبهرو شدند که بنا داشتند ریشهی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعدهی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسولاش وعدهی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نهتنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دلسپردگیشان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همهی کفر به میان میآید، با شکستی که میخورد هویت تاریخیاش را از دست میدهد و تاریخ دیگری ظهور میکند. آن مؤمنین با نظر به چنین آیندهای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز حکایت از آن دارد که عصر جدیدی شروع شده است. عرایضی اخیرا شده که در کانال @asre_jadeid می گذارند شاید مفید افتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یا سؤال در معرض دیدتان در قسمت سؤال و جوابهای سایت قرار گرفته است و یا اگر شخصی بوده است به ایمیلتان ارسال شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود هیوم هم میگوید در زندگیاش مقیّد به آنچه که فلسفهی آمپریست به او میرساند، نیست. عرایضی در همین رابطه در جزوهی «تاریخ فلسفهی غرب» شده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزی: استاد عزیز برای اینکه سخن طولانی نشه مقدمه سخنم اینکه ما در توحید میرسیم به اینکه در جایی از یکی از کتب تان از شخص بزرگی آوردید که انسان فقط دعا است، حالا اینکه استاد به نظر شما می توانیم بگوییم اگر در ادامه بیشتر جلو برویم می بینیم دعا هم نوری از خداست که خدا به قلب انسان می اندازد که باید دعا توسط انسان گفته شود، مثل عصای حضرت موسی باید عصا به سنگ زده بشود تا بازهم خدا به ظهور بیشتر برسد. در صحنه از اجمال دعا به تفصیل بیشتر درآید. خب استاد اینجا ممنون میشم با بیان اشاره ای راهنمایی بفرمایید که اگر ماده و معنا و دعا و خطورات و الهام و علاقه و حب همه آیت خداست پس آیا من فقط اراده پیگیری اینها هستم؟ مثلا وقتی حب و علاقه به دعا و... در من ایجاد می شود، اراده از خدا شروع شده آیا اصلِ من فقط توسط پیگیری آن اراده اولیه ساخته می شوم؟ ۲. آیا می توانیم بگوییم که مجموعه نتایج و ماحصل های انتخاب های من ثابت و تعیین شده توسط خداست؟ مثلا از ازل در علم خدا بوده که من در سنی براساس اراده های قبلی خودم به دو راه خواهم رسید که اگر راه اول را بروم، نتیجه ثابت و توسط خدا تعیین شده و راه دوم هم همینطور، پس زندگی عرصه ای برای ظهور خداست و اوست که می خواهد خود را ظهور دهد. ۳. در نهایت اینکه در صحنه ماده و.. که فقط خداست، الهام وعلاقه به راهی برای زندگی هم که ظهور اراده خداست، نتیجه هر راهی هم که خداست و توسط خدا تعیین می شود واین خداست که می خواهد به ظهور آید، پس انسان کو؟ انسان فقط مجموعه انتخاب هاست. ۴. استاد می توانیم بگوییم که عرصه زندگی و خلقت عرصه نظر خدا به حالات مختلف خودش است؟ البته اگر استفاده از لغت حالات برای خداوند جایز باشد. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو مطلب درست است که از یک طرف، انسان مجموعه انتخابهای خودش میباشد و با انتخابهایش امکانِ بالقوه خود را فعلیت میبخشد و از طرف دیگر حضرت حق است که در هر صحنه خود را به ظهور میآورد و به تعبیر اساتید عرفان، خود را میچشد. موفق باشید
