باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمیتوانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمیتوان بهسر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالیترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه کردهایم و کردهاید چگونه شهدای عزیز برای درآغوشگرفتنِ خدا، خود را در این عالیترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمیتوان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».
در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجهی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی میکنیم به عنوان چشماندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محرومتر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار لازمی است. ولی قصد بنده در شرح اشعار جناب حافظ، تنها در آن حدّ است که نسبت به این سرمایهی بزرگ جفا نشود وگرنه هر کدام از عرایض بنده ذیل هر غزلی، بابی است برای تفکر و سلوک عقلی که آن متنها میتواند در حکم درسگفتارِ آن غزل به حساب آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حال ممکن است. اگر آن عضو هنوز آمادهی تدبیر روحی باشد که به تعادل رسیده است، آن عضو نیز به تعادل میرسد. ولی اگر آن عضو، دیگر ظرفیت پذیرش تدبیر بدن را از آن جهت خاص از دست داده باشد، آری! دیگر تحت تدبیر بدن نخواهد بود. موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد گرامی: حوالی ۲۳ سال و اندی سن من است. در رشته دانشگاهی مطالعه دارم اما در حدود ۱ ماه است در وجود احساس پوچ گرایی دارم از این جهت که چه باید کنم طریق وصال حق چیست؟ بنده اهل ولایت و احکام و همه اصول هستم اما خلایی وجود مرا گرفته و آن این است من باید که بشوم و چگونه در این اقیانوس بی انتها سیراب شوم و ترسم از این است که کتب های مختلفی مطالعه می کنم کتب رهبری و شخصیت های دیگر و هر کدام کراماتی دارد و امتیازی اما با وجود تکثر زیاد اساتید نمی دانم با کدام ها و چند نفر از آنها باید انس بگیرم و وجود من چقدر پذیرای آنان است و اینکه مثلا استاد انصاری همدانی یک استاد اخلاقی بوده است. آیت الله شاه آبادی یک استاد ملکی تبریزی هم یک استاد، برای اینکه ثابت بشم و استوار می خواهم آثار رهبری و شهید مطهری را کامل بخوانم اما گیجم بعدش چه کنم پای درس چند درس اخلاق بروم و نیاز به چند استاد دارم کلا خلایی دارم و بسی گریه ام گرفته است که چه کنم هم دین و اسلامم قوی شود هم طریق سلوک را یاد بگیرم و در کل شاگرد خوبی بشوم برای خدا و اهل بیت (ع). و سوال دیگرم این است هر کس کرامت خاص خودش را در علما داشته ما بگوییم کدام از کدام بهتر است حرف درستی زدیم یا هر کس دلیلی برای وجودش بوده!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معرفت نفس، شروع خوبی است و در این مورد میتوانید به سیر مطالعاتیِ سایت رجوع فرمایید. ۲. به نظرم وجه دومی درست باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن موضوع در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مورد بحث قرار گرفت از آن جهت که نفس ناطقهی انسان مجرد است و فوق زمان و مکان میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه خوبی است به موضوع. در ضمن نکتهی شمارهی ۲ از سؤالِ ۲۶۳۱۰ مربوط به آقای پروفسور رفیعپور با سوابق حضوری که در خارج کشور داشتهاند، قابل توجه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به قسمت ابتدای آیه، حضرت حق میفرمایند هرکس را که خدا هدایت کند حقیقتاً هدایتشده است و هرکس که از هدایت الهی به دلیل رویکردهایش، محروم شود، به غیر از خدا هیچکس را یار و همراه برای نجاتش از گمراهی نمییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر دنبال بفرمایید بتوانید آثار ایزوتسو را تهیه فرمایید. زیرا رویهمرفته نظرات او که مطابق مکتب «ذِن» میباشد در این مورد مفید است. موفق باشید
با سلام: ارتباط مقام جامعیت موجود مجرد با قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشئ منها چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بحث در آن است که «بسیط الحقیقه» در عین کثرت، در وحدت است و این از عالیترین معارفی است که جناب صدرا تحت عنوان قاعده شریف «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» به میان آورده است. نگاهی است که تا انسان در حکمت اسلامی خود را نپروراند، به این راحتی در جمع این موضوع نمیتواند وارد شود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: مقام معظم رهبری تاکید زیادی دارند که «دانشجو باید سیاسی باشد» و در سخنرانیهای مختلف از دههها پیش تا کنون این موضوع را عنوان کردهاند. از جزئیات این دستور چند سوال از خدمتتان داشتم. اول اینکه برای دانشجویان رشتههای سخت و پرکار چطور میتوان تعادل را بین درس و تحقیق (که مطالبه دیگری رهبری از دانشجویان است) و سیاسیبودن برقرار کرد، درس تا کجا و سیاست تا کجا؟ دوم اینکه دقیقا چه مسیری را برای تحقق این هدف طی کنیم: از یک طرف باید ابتدا اصول را بشناسیم یعنی حداقلهایی از تفسیر قرآن و اندیشههای امام و رهبری بدانیم، از طرف دیگر این قضیه به هرحال زمان میبرد مگر اینکه همزمان با مطالعه، فعالیت و کنشگری هم داشته باشیم که البته ریسک بزرگی ست و ناقص دانستن از ندانستن خطرناکتر است. از طرف دیگر اخبار را هم باید دنبال کنیم و چون خودمان توان تحلیل سیاسی نداریم (مخصوصا اگر دانشجوی علوم انسانی نباشیم) باید تحلیلهای کانالهای انقلابی یا اشخاص شاخص را دنبال کنیم و به ناچار اعتماد کنیم و متاسفانه هرچه جلوتر میرویم و با مسائل و شبهات بیشتری مواجه میشویم، اختلافنظر بین گروههای انقلابی بیشتر میشود و همه نظر خودشان را صحیح میدانند و بعضا دیگران را محکوم میکنند. و ما به ناچار باید یکی از اینها را درست و بقیه را افراط و تفریط بدانيم بدون اینکه قبلا معیارهای شناخت حق را کامل آموخته باشیم. این سریعترین و شایعترین راه ممکن برای کنشگر شدن در موضوعات سیاسی ست اما بسیار بیبنیان و ناپخته و خطرناک است. اگر هم بخواهیم دنبال اصول برویم، زمان میگذرد. این دو مسیر تفاوت اساسی دیگری هم دارند و آن این است که راه اول ذهن انسان را متمرکز و اهل تفکر میکند ولی راه دوم، یعنی پیگیری مداوم اخبار از منابع متعدد و تحلیلهای گوناگون آنها، ذهن را آشفته و تنبل میکند و آخرش هم چیزی برایمان باقی نمیگذارد. جناب استاد لطف بفرمایید شیوه صحیح اطاعت از این دستور رهبری که «دانشجو باید سیاسی باشد» و حد اعتدال آن و چارچوبها و خط قرمزهایی که باید رعایت کنیم، بهخصوص برای دانشجویانی که حجم بالای دروس دانشگاهی، خودبهخود وقت زیادی از آنها میگیرد و با علوم انسانی و مقدمات کار هم چندان آشنا نیستند، بفرمایید. با سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اصل حضور در این تاریخ با فهم جایگاهی که نسبت به جهان استکبار با مبنای توحیدی دارد؛ موضوع بزرگی است و به همین جهت هنر ما آن است نسبت به مسائل کلی نظام، ذیل رهبر معظم انقلاب حساسیتهای خود را سرزنده نگه داریم. بنا بر این نکته، کلیات حضور سیاسی را با رهنمودهای مقام معظم رهبری میتوان حفظ کرد ولی همانطور که به خوبی مطلعید با معارف عالیه مثل قرآن و روایات و حکمت صدرایی، عمق حضور خود را در این جهان ذیل امام و رهبری بهتر میتوان نهادینه کرد و اندازه حرکات سیاسی افراد را که در عین حال ذیل رهبری و انقلاب هستند برای خود مشخص نمود. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. فرمودید اگر پس انداز برای رفع مشکلی نباشد پولمان صرف نیازمندان بشود، اصلا در زندگی برای حوادث و مواردی که ممکنه پیش بیاد پس اندازی نداشته باشیم یا در حد منطقی طوری نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تا آنجا که میشود نباید با نظر به احتمالاتی که چندان هم قابل توجه نیست، خود را از توفیقات امروزین محروم کرد و گرفتار نوعی ثروتاندوزی شد، مگر پساندازی معقول که بالاخره در هر زندگی معنا داشته باشد. موفق باشید
سلام: استاد عزیز در پرسش قبلی ضمن تایید فراگیری مهارت های فضای مجازی فرمودید: « فراموش نفرمایید که اگر از آن طرف منوّر به محتواهای ملکوتی نگردیم جواب بشر امروز را ندادهایم.» بنده ضمن پیگیری بحث های جدید، پیرامون جهانی بین دو جهان و مباحثه آن ها در پاتق کتاب، سعی کردن توجه بیشتری به مسائل معنوی مانند انس با قرآن و انجام واجبات و ترک محرمات داشته باشم. اکنون حدود ۲ ساعت در روز وقت آزاد دارم که می خواهم از آن برای انجام وظایف خود در قبال انقلاب اسلامی و به خصوص جهاد تبیین استفاده کنم. به دلیل محدود بودن این زمان تنها می توانم آن را به یکی از کارهای زیر اختصاص دهم: یادگیری زبان عربی و پس از آن شروع تفسیر المیزان، ادامه دادن مباحث شرح منازل السائرین و بعد از آن فصوص، سیر مباحث تربیتی استاد علی صفایی حائری، راه اندازی یک وب سایت و درج مقالات معرفتی در آن که در آینده با انجام اقدامات تخصصی تر می تواند به یک آکادمی آنلاین و یک برند آموزشی تبدیل شود. یا هر اقدام دیگری که شما بفرمایید از آن جا که در تشخیص وظیفه و اولویت ها مدت زیادی است که مردد ماندم، امیدوارم در پاسخ این پرسش بتوانید مرا از سر در گمی و اشتغال به امور متعدد بی سرانجام نجات دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به ذوق و استعداد خودتان نظر کنید ولی در هر حال نمیتوان از قرآن غافل شد و خوب است که مدتی جهت فهم قرآن از طریق تفسیر المیزان تلاش بفرمایید. بعد از آن إنشاءالله بهتر میتوانید تکلیف خود را بیابید. موفق باشید
سلام استاد گرامی: اوقات بخیر، میخواستم ببینم در جریان دعوای بین آقای رسائی و آقای قالیباف و خبرگزاری های فارس و تسنیم سر ماجرای هلدینگ یاس هستید؟ موضع صحیح چیست؟ مسائل مالی که مدتهاست درباره آقای قالیباف مطرح شده جریان انقلابی را دارد دچار شکاف میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این رسانهها هستند که به این امور به صورت افراطی دامن میزنند. سوابق و شخصیت آقای قالیباف نشان داده است که ایشان همواره در خدمت اهداف انقلاب بودهاند و از این جهت باید به ایشان خوشبین بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه کردید بحث در واژه «ولیِّ» الهی بودن برای رهبری بود که حضرت آیت الله حسنزاده مطرح کردند و تذکر به مقام ملکوتی ایشان و این غیر از تعابیری است که برای مرحوم آقای هاشمی به عنوان انسان اخلاقی حضرت آیت الله جوادی به کار بردند و عرض بنده آن بود که متذکر جمله آیت الله حسنزاده نسبت به رهبر انقلاب باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی روی سایت، ان شاءالله می تواند کمک کننده باشد. با ارتباط با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و صوت شرح آن ده نکته، کار را ادامه دهید و از کتاب «آشتی با خدا» نیز بهره خود را به دست آورید و آرام آرام در کنار مباحث قرآنی چنانچه ذهن تان آماده شد سراغ مباحث قرانی بروید تا بالاخره «خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطالب در رابطه با بحث «حرکت جوهری» مطرح است و تا بحث حرکت جوهری را دنبال نفرمایید، سؤالاتتان به خوبی قابل جوابدادن نیست مگر آنکه به صِرف روایت بپذیریم. در رابطه با «حرکت جوهری» میتوانید به کانال زیر رجوع فرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/4205510679C9b5284950e موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر امروز چنین ظرفیتهایی دارد و باید از طریق تعمق در قرآن و روایات و کتابهای عرفانی مثل کتب حضرت امام به عبادات خود عمق دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جواب سوالهای شماره 29854 و 29816 و جلسهی آخر «بنیانهای حکمت حضور در جهان بین دو جهان» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر مطالعاتی سایت در کنار وظایف زندگی إنشاءالله شما را به نتایجی که میخواهید میرساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ریاض السالکین» از جناب سیدعلی خان مدنی، شرح خوبی است که آقای دکتر حسین صابری شروع به ترجمهی آن کردهاند. جلد اول ترجمه را دیدهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آموزههای کنفسیوس پشتوانهی قدسی ندارد و بیشتر یک فرهنگ است و در این دوران، بشر را قانع نمیکند. بشر امروز به آغازِ آغازها یعنی خدا و آموزههایی که از طرف او صادر شود، نیازمند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متذکر این امر باشید که «هرعنایت که داری ای درویش / هدیهی حقّ بُود نه کردهی خویش». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ابتدا برای اینکه در فضای مطالب قرار گیرند، گوش دادن به صوت آن موضوع، شروع خوبی است. ولی در هر حال مطالب نوشته شده با عمقِ بیشتر و استنادات مشخصی نوشته شده و روحیهی علمی افراد را بالا میبرد. از این جهت خوب است که پس از مدتی رفقا بر روی متون نوشتاری نیز تأمل بفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صوت جلسات پس از اینکه بر روی سایت لب المیزان بار گذاری گردید در کانالهای سروش و ایتا قابل استفاده خواهد بود.
سلام استاد اوقاتتون بخیر: استاد مسئله برای من پیش اومده در حالی که کتاب جایگاه رزق رو میخوندم و مرتبط با مبتلا به این روزهای زندگیام، در باب مسئله ازدواج با توجه به جایگاه رزق سوالی داشتم، استاد من در خانواده کمتر مذهبی و غیر ولایی زندگی کردهام و در طول مسیر به نور الهی تغییراتی داشتهام که مذهبیتر و پذیرای ولایت فقیه شدم که جا دارد اول از شما تشکر کنم چون در این مسیر از کتابهای شما بهره فراوان بردهام، اما اکنون و این سالهای اخیر که به سن ازدواج رسیدهام هرچه سعی میکنم و از هر واسطهای که کمک میطلبم سالهاست اکثر خواستگارانم افراد غیر مذهبی و غیر ولایی هستند یا در معدود افرادی که تا حدودی مذهبیتر بودهاند در اولین مواجهه با خانواده منصرف شدهاند. حقیقتا نمیدانم چرا تقریبا همیشه با چنین افرادی روبرو بودهام. با وجود اینکه از طریق ازدواج دانشجویی دفتر رهبری دانشگاههایم و دوستان مومنم تلاشهای زیادی کردهام ینی راههای ممکنی که به ذهنم میرسیده را به عنوان یک دختر پیمودهام، اما نتیجه همین بوده است. شاید افراد مذهبی و ولایی با شنیدن شرایط من پا پیش نمیگذارند یا با اولین مواجهه و مثلا مشاهده خانواده منصرف میشوند. اکنون اما به خواستگاری برخوردهام که حداقل بر خلاف افراد قبلی دشمنی و خصومتی با دین ندارد، ائمه را قبول دارد، به اسم ولایی نیست اما حداقل ناکارآمدی تمدن مدرنیته را یافته و درگیر ظواهر تمدن مدرن نیست، هرچند کمتر از افراد قبلی به ظاهر مذهبی ظواهر دین مثلا نماز را عمل کند اما احساس میکنم حداقل کنش این فرد از ناآگاهی و جو غالب اطرافش بوده است تا از خصومت و دشمنی بعد از آگاهی... من قصد رد کردن این فرد را داشتم اما همزمان در حال مطالعه کتاب جایگاه رزق بودم و حال استاد سوالم اینجاست آیا با توجه به مسئله رزق و اگر ازدواج را هم یک رزق در نظر بگیریم، اینکه در کتاب فرمودید رزق صحیح ساده و بدون این همه غصه و زحمت اضافه به دست میآید، به ذهنم خورده که آیا باید بپذیرم شاید همین نوع افراد رزق من در همسر آینده هستند و تا بیش از این سنم بالا نرفته است ازدواج کنم، یا همچنان به سختی و دشواری قبل سعی کنم و صبر کنم تا خواستگاری ولایی و مذهبیتر پیدا کنم که مرا و شرایطم را بپذیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ازدواج نباید چندان سختگیری کرد، همینکه طرف در حدّاقل دین حاضر باشد و مانع دینداری و فعالیتهای شما نگردد، إنشاءالله میتوانید با همدیگر زندگی کنید. موفق باشید